عاشقانه – 21

دلم تنگه برای گریه کردن کجاست مادر کجاست گهواره من

دلم تو را میخواهد ت بوی عطرت ن پیرهنت درتن دیگری ن آن شیطنت هایت درجلد دیگری ن آن بوسه های شیرینت بر لب دیگری تورا میخواهد لعنتی ن درتن دیگری؟؟!!
دلم در دیدن رویت، همیشه می کند فریاد
به یاد اولین روزی، که مهرت در دلم افتاد
دلم درعاشقی آواره شد آواره تر بادا/تنم از بی دلی بیچاره شد بیچاره تر بادا
دلم را

به روی عالم و آدم بسته ام

مگر ” دلبستگی ” همین نیست؟

دلم را اشتباهى بردى…
فراموش کن!
حتى براى دادنش هم برنگرد…
از آن هم گذشتم…
دلم را برایش حراج کردم….
رفت و گفت هیچ ارزانی بی علت نیست….
دلم را به دریا زدم، آب شد
خودش را بغل کرد و بی تاب شد
به دنبال چشم سیاه تو بود
گرفتار بازیِ گرداب شد
دلم را تهدید کردم بهانه ات را نگیرد، وگرنه میدهم دوباره بسوزانیش!!!
دلم را در حریم یک سلام گرم می پیچم
وبایک دوستت دارم تورا از دور می بوسم
دلم را دوست دارم؛
وقتی برایِ تو تنگ می‌شود
وَ تو را دوست ندارم
که دلتنگَ‌م می‌کنی…
دلم را مبتلایت کرده بودم خودم را خاک پایت کرده بودم
ندانستم بی وفا هستی وگرنه همان اول رهایت کرده بودم!
دلم را هنگامی غم می گیرد که نگاهم به دستان گره خورده ی دو آدم خیره می ماند!
دلم را که شکستی گچ افاقه نکرد گل گرفتمش
دلم را…
به روی عالم و آدم بسته ام…
مگر " دلبستگی " همین نیست؟؟!!
دلم راتهدیدکردم بهانه‌ ات رانگیرد
ورگرنه میدهم دوباره بسوزانیش
دلم رویا می خواهد
رویایی تمام نشدنی…
رویای بودن تو!
دلم شب میخواهد و سکوت، من باشم و تو، یک متری من بنشینی و بگویی:
ازین فاصله هم دوستت دارم…
دلم شور میزند!
میترسم صبح که بیدار میشوم از قاب عکست هم رفته باشی…
دلم شکسته اما هنوز چشم براهش هستم، خدایا چرا قلب مهربان را مایه عذابم ساختی
دلم شکسته ولی هنوز میتونم با خرده هاش بنویسم: «بامعرفتها رو دوست دارم»
دلم شیشه دلش سنگه واسه سنگه دلم تنگه
دلم عجیب تنگ شده برای تمام لحظه های که دلت عجیب برایم تنگ میشد
دلم لک میزنه واست زمانی ازم دوری ولی در خاطرم هستی دیگه اینجاشو مجبوری اگه حرف، حرف من باشه هنوزم مردو مغرورم منم میرم تو خوش باشی منم اینجاشو مجبورم
دلم می خواد با همه دنیا قهر باشم شاید کسی دیگر بهانه ای برای زنگ زدن به مرا نداشته باشد…
آن وقت گوشیم که زنگ می خورد مطمئنم که تویی!!!
دلم می خواست در هر صبح مهر آلود پاییزی
نگاه وحشی ات در جام چشمانم شرر می ریخت
دلم می خواهد صورتت ته ریش داشته باشد تا من بهانه داشته باشم برای بوسیدن لبهایت…
دلم میخاس یه اسمون داشته باشم قد دریا -قد ستاره های بیشمار اون وقت اسمتو هی داد بزنم اما انعکاس صدام بهم بر نگرده بره تو اعماغ کهکشان
دلم میخاست
میشد
بانگاهت
قهرمیکردم
دلم میخواد ببینمت اما حیف که بلیت سرزمین فرشته ها خیلی گرونه!
دلم میخواد بیام پیشت… بذارم سر روی دوشت بگم میمیرم از عشقت.. برم گم شم تو آغوشت…
دلم میخواد وقتی پیر شدم پسرم ازم بپرسه عشقت کی بود؟؟؟
بتونم با دست به گوشه اتاق اشاره کنم وبگم :اونجا نشسته… همین!!!!
دلم میخواست زمان را به عقب بازگردانم
نه برای اینکه تو را که رفتی بازگردانم
برای اینکه نگذارم بیایی…..
دلم میخواهد دادبزنم وبگویم :نامرد تمام اون وقتایی که سرگرمیت بودم زندگیم بودی
دلم هوای تازه نمیخواهد….
با خاطراتو یاد و فکرش میتوانم صد سال دیگر زندگی کنم…
دلم هوای هوایی را دارد پر از بی هوایی پر از آغوش های عاشقانه پر از لبخند های بیریا پر از…. تویی که مال من باشی بی هیچ ترسی از ازدست دادنت
دلم هوایت را کرده
تو که همه کس منی
چرا برنمیگردی و منو از آوارگی بی تو بودن نجات بدی!
دلم هوایی میخواهد
پرازنفس های تو…
دلم واسه اون روزایی تنگ شده…
که کسی رو دوست نداشتم…
چه خوب بود اون بی خیالی ها…
دلم پرواز می خواهد
دلم با تو پریدن در هوای باز می خواهد
دلم آواز می خواهد
دلم از تو سرودن با صدای ساز می خواهد
دلم کسی رامیخواهدکه حتی نمیشناسمش امامیدانم بایدباشدامانیست
دلم کمی تورا….. دروغ چرا؟! خیلی تورا می خواهد.
دلم کمی خدا میخواهد
کمی سکوت
کمی خیال
دلم دل بریدن میخواهد
کمی تنهایی
کمی دور شدن از این جهنم آدم
دلم کمی هوا میخواهد….
"اما در سرنگ"….
خیلی خسته ام…. "
دلم کمی
نه…
دروغ چرا؟
خیلی زیاد تورا میخواهد..
دلم که برایت تنگ میشود سَرَک میکشم لابه لای نوشته هایم…
هیچ جای دیگری نیست که اینقدر پر باشد از تو….
دلم که میگیرد ناخداگاه دلم بسوی تو. پر میکشد
نمیدانم چرا این دل لعنتی تورا فراموش نمیکند

دلم که گرفته باشد با صدای دست فروش دوره گرد هم گریه میکنم, چه برسد به مرور خاطرات باهم بودن مان!
دلم کوچک است :کوچکتر از باغچه پشت پنجره! ولی آنقدر جا دارد که برای کسی که دوستش دارم نیمکتی بگذارم برای همیشه…
دلم گرفته از ادمایی که وقت باران برایت میمیرن اما افتاب که شد یادشون میره
دلم گرفته برایت ولی اجازه ندارم که از نسیم و پرنده سراغی از تو بگیرم
دلم گم کرده راهش را
و چشمانم نگاهش را
شبیه آسمانی که
شبی گم کرده ماهش را…..
دلم یه دنیا تنهایی مخواهد با یه عالمه (تو)! و تمام گوشه کنار ه های اغوشت….
دلم یک خواب می خواهد…
یک خواب عمیق…
هم وزن مرگ…!
دلم یک دنیا تنهایی می خواهد
با یک عالمه تو
وتمام گوشه کنارهای آغوشت…
دلم یک فنجان چاى مى خواهد
با طعم عشق….
یک چاى عشق پهلو!
دلم 
ﺍﮔﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺗﻨﮓ ﻣﯽ شود، 
ﺑﺒﺨﺶ!


ﺭﻭﺯﻡ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ، ﻗﺸﻨﮓ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
دلم… بشکنه حرفی نیست.
فقط کاش لایقت باشه…
میرم از قلب تو بیرون که عشقش تو دلت جا شه…
«مازیار فلاحی»
دلم…
یک منبع ارامش میخواهد…
یک کوه دلخوشی….
یک"تو"….
دلمو برات فرستادم! دیدیش؟
معلومه که نمی بینش! چون برات
یه ذره شده.
دلم۲کلمه حرف مهربانانه میخواهد، نه به شکل دوستت دارم ویا بی تو میمیرم, ساده… مثل دلتنگ نباش من کنارت هستم….
دله هیچ کس نمیسوزد برای حال غمناکم، مگر سوزد همان شمعی که میسوزد سرخاکم…
دلهای بزرگ و احساسهای بلند عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند.
(دکتر علی شریعتی)
دلگیرم از تمام الفبای بی کسی به خصوص این پنج حرف
ف
ا
ص
ل
ه
دلگیرم از عشق هایی مثل حلقه های قلیان ابتدا بزرگ میشوند…
سپس.. محو…!!
دلی دارم که دست از عشق بازی برنمیدارد/ندانستم که اخر عشق دست از بازی برنمیدارد
دلی را که شکستی، گچ چاره نکرد؛ گل گرفتمش.
دلی سبز و تناور داشت گلدان
نگاهی خیره بر در داشت گلدان
دو رکعت ندبه خواند ومنتظر ماند
نباریدی ترک برداشت گلدان
دلی که از بی کسی تنهاست, هرکسی را میتواند تحمل کند.
(دکترعلی شریعتی)
دلی که اندوه دارد, نیازبه شانه دارد نه نصیحت. کاش همه این را میفهمیدند!
دلی که با دل شکستن دیگران به دست بیاد با دل کندن هم از دست میره
دلی که دادمش دستت خیلی وقته که دیگه شکسته
دلیل دلتنگیمان این است ای دوست..
دلمان پیش کسیست که هواسش پیش ما نیست و هواسمان پیش کسیست که دلش پیش ما نیست..
دلیل نیامدنت از این دو حالت خارج نیست
یا نمی خواهی ام
یا …
یا ابوالفضل!
یعنی نمی خواهی ام؟!
دلﻢ ﺳﺎﻋﺘﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﺭﻭﯼ
ﺳﺎﻋﺘﻬﺎﯼ ﺑﺎﺗﻮﺑﻮﺩﻥ
دم به کله می کوبد /شقیقه اش دو شقه می شود /بی انکه اتش را در خواب دیده باشد عقرب عاشق
دمش گرم…!
باران را میگویم
به شانه ام زد و گفت:
خسته شدی!!؟؟
امروز تو استراحت کن
من می بارم…
دنبال I نگرد! چون فدای U شده!!!
دنبال تو نیستم…
دنبال کسی هستم
که تو را نشانش دهم
و بگویم:
مثل او نباش
دنبال وجهی می گردم
که تمثیل تو باشد
زلالی چشم هات
بی پایانی آسمان
مهربانی دست هات…
دنبال کسی نباش که بتونی با اون زندگی کنی،دنبال کسی باش که نتونی بی اون زندگی کنی!
دنبال کلاغی میگردم,
تا باردارش را به فال نیک بگیریم,
وقتی قاصدک ها همه لال اند…..!!!!
دنبال یه دختر چشم آبی میگردم
که وقتی منو نگام میکنه ازش بپرسم
من چجوریم الان!! والا سوالی شده بقرعان!!
دندانم شکست برای سنگریزه ای که در غذایم بود…
دردم گرفت نه برای اینکه دندانم شکست…
برای کم شدن سوی چشم مادرم…!!!
دنیا ادامه لبخند توست..
که تا آخرین لبخند من کش می آید؛
تو لب برمیچینی
و من..
جایی میان آسمان و زمین..
معلق می شوم..
دنیا به کام من است..
به تهی دستی ام نگاه نکن و نگو هیچ نداری…
"تو" دنیای منی!!
دنیا بهم یاد داد-بابا بهم آب داد-مامان بهم نان داد-خدا تورو بهم داد.
دنیا را اشتباه ساخته اند تو دیگری را دوست
میداری و دیگری دیگری را… و اینگونه است که ما تنهاییم….
دنیا را برای تو شاده شاد و شادی را برایت ارزومندم
دنیا را می دهم برای لبخندت! هراسی نیست!! شاد که باشی.. دنیا از آن من است.
غنچه دهان من بیا تنگدلی من ببین
بی تو هنوز زنده ام سنگدلی من ببین
فاصله حکم دیواریست برای ندیدن
ولی ندیدن هرگز حکم فراموشی نیست
فاصله شاید نگاه ها را از هم دور کند ولی قدرت ندارد یاد ها را از هم جدا کنددد…..
فاصله ها دروغ هستند وقتی مهربانی تو از دور هم احساس میشود…
فاصله ها هیاهو میکنند و صدای هق هق دلتنگی ام در نوسان بودن و نبودنت رنگ می بازد، کفشهای رفتنت را گم میکنم تا برای همیشه بمانی!
فاصله ها، مهربانیت رااز دلم پاک نمیکنند ثانیه هارا میشمرم تالحظه دیدار!
فاصله هامهربانيت را از دلم پاك نميكنند،ثانيه هاراميشمارم تالحظه ديدار
کاش شبی, روزی, جایی, بر لبان تو, تکرار میشد نامم
کاش عشق ودوست داشتن در نگاه ما باشد نه درچیزی که به آن مینگریم..
کاش غرورم را که در پستوی سادگیم پنهان بود می یافتی
اما تو این سادگی را بهانه ای قرار دادی برای در هم شکستن غرورم
کاش فقط یک نفر بود که وقتی بغض میکردم
بغلم می کرد و میگفت
گریه کنی میکشمتا…………!
کاش قلب من آن آسمان تاریک بود تا شاید ستاره ای همچو تو دلم را روشن میکرد..
کاش قلبم درد تنهایی نداشت، چهره ام هرگز پریشانی نداشت، کاش میشد راه سرد عشق را بی خطر پیمودوقربانی
نداشت
کاش من فقط تو را داشته باشم…
و خدا هی بپرسد :دیگر چه؟
بگویم :هیچ! همین کافیست…
کاش منم پیشه تو بودم
در کنار تو
تو اغوش تو
تو لب رود خانه
تو با لبخند شیرینت بگی
دوست دارم
منم از لب ها می بوسیدم.
کاش موج بودم وردپایت رابرساحل دلم بوسه باران میکردم…!
کاش می توانستم پنجره ی چشمانت را ببندم آخر هوای دلت با من خیلی سرد است
کاش می شدلاغرکنم، خیلی لاغر…
بیست کیلوبشم! ده کیلوبشم! نه! سنگینه براش…
پنج کیلوبشم…
تا دوباره برم رو سینه مامانم بخوابم…
کاش میدانستی بی هوا به هوای تو نفس کشیدن چه حس عجیبی را در من زنده میکند
کاش میدانستی… چِه لِذتى دارد
وقتى کِه میشود خِیانَت کرد…
و نَکرد…
کاش میدونستی برای اینک تنهام تو رو نمیخوام،
برای اهینکه تو رو میخوام تنهام….
کاش میدیدم چیست؟
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست………
کاش میدیدی در سکوتت مثل یک آینه شکستم کاش میدونستنی عزیزم که بی تو من هیچی نیستم هیچی نیستم
کاش میشد انگشت را تا ته حلق فرو کرد و بعضی دلبستگی ها را یکجا بالا آورد…
کاش میشد باتو بودن را نوشت تاکه زیبا را کشم بر هر چه زشت کاش میشد روی این رنگین کمان مینوشتم تا ابد بامن بمان
کاش میشد بدانیکه فراموش کردنت مانند براورده شدن ارزوهایم محال است
کاش میشد بر جدایی خشم کرد / شاخه های نسترن را با تواضع پخش کرد
کاش. میشد خانه ای از مهر ساخت / عشق خالص را در آن سرمشق کرد…
کاش میشد بودنت را به آغوش کشید
برای روزهای مبادا
مباداهای نبودنت!
کاش میشد جامو با غم عوض میکردم
تا هر روز چند نفر میومدن سراغم
کاش میشد زندگی را با رفیقان بار دیگر دوره کرد.!
کاش میشد عشق را تفسیر کرد
لذت با تو بودن را عاشقانه تدبیر کرد
کاش میشد که همیشه مال هم باشیم
لذت دوست داشتن را در کنار هم تجربه کرد.
کاش میشد عشقها را ساده کرد
مرهم خونین دلان را چاره کرد
کاش میشد آرزویی میشدیم
درقرون عاشقی جامیشدیم.
کاش میشد قلب ما از یاس بود
تک تک گلبرگ آن احساس بود
پاک و سبز و ساده و بی ادعا
کاش میشد بهتر از الماس بود
کاش میشه بوسه را قاب کرد
مثل نامه سوی هم پرتاب کرد
کاش میشد عشق را تقسیم کرد
مثل تک شاخه گلی تقدیم کرد
کاش میگفتی چیست آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست…….
کاش نمی گفتم دوستت دارم تا بیشتر بمانی
حالا که رفتی دیگر دوستت ندارم برگرد…
کاش نگاهت زیر نویس داشت….
کاش هرگز آرزو نمیکردم
کفش های مادرم اندازه ام شوننننننننننننننننننن
کاش هزار دل میداشتم یکیرا به نامت میکردم بقیه را فدایت
کاش همه می فهمیدند دل بستن به کلاغی که دل دارد بهتر از دل باختن به طاووسی است که فقط ظاهر زیبا دارد!
کاش همچون پرتو خورشید بهار
سحر از پنجره می تابیدم
از پس پرده لرزان حریر
رنگ چشمان تو را می دیدم
(فروغ فرخزاد)
کاش همیشه پشت دیوارنگاهت منتظرتاییدت میماندم تادلم باهرپلک زدنت بجرم رد شدنش نمیشکست.
کاش هنوزبچه بودیم، لااقل شبهاعروسک هایمان رابغل میگرفتیم وحالا…. گوشی را ویه دنیاانتظار….
کاش هیچ وقت بهت پیشنهاد دوستی نمیدادم…
رفتنت… نبودنت عذابم نمیدهد…
با دیگری دیدنت بد جور عذابم میدهد…
کاش وقتی آرزو میکنیم، از دل شفاف هم رد شود،
مرغ آمین هم از آنجا بگذرد، حرفهای قلبمان را بشنود.
کاش پلاک گردنت بودم تا هنگام دویدن برضربان قلبت بوسه میزدم
کاش کلامی می بود که تاب عشق را می داشت…
کاش که معشوق ز عاشق طلب جان می کرد…
تا که هر بی سر وپایی نشود یار کسی
کاش کودک بودى و قلبم عروسک خانه اى…. پشت بام پلک هایت نم نم افسانه اى…. کوچه ها را کاشکى هرگز خیابانى نبود…. سنگ دست کودکان بودى ومن دیوانه اى…
کاش کوچه ی عاشقانه هایمان بن بست نداشته باشد،،،
کاش یا رب اشنایی ها نبود
یا به دنبالش جدایی ها نبود
یا که او با من نمیشد اشنا
یامرا از او نمیکردی جدا
گاهی دلتنگی ها پشت نقاب سکوت پنهان می شوند….
من بیصدا دلتنگتم
گاهی دلم تنگ می شود
نه برای تو
برای کسی که فکر می کردم تو بودی
گاهی دلم هوس شیطنت میکند
از همان شیطنت هایی که حرف تو پشت آن باشد:
مگه دستم بهت نرسه…
گاهی دلم
برای زمانی که نمی شناختمت
تنگ می شود…
گاهی دل♥م…
تفریح ناس الم می خواهد…
مثل…
فکر کردن به " ت♥و "…!!!
گاهی دو نفر باید از هم فاصله بگیرند تا بفهمند :چقدر نیازمند برگشتن به همدیگرند…
گاهی دویدن برای رسیدن ب کسی نفسی برای ماندن کناراوباقی نمیگذارد!!!…
گاهی رهایش می کی و پشت سرش آب می ریزی و قناعت می کنی به رویای حضورش به این امید که او خوشبخت باشد….
گاهی زیستن در قفس هم زیباست به شرطی که قفس, قلب کسی باشد که دوستش داری…..
گاهی شاید هر کدوم از یه طرف رفتیمو
این همه حادثه رو از چشم هم میدیدیم
منوتو پاش بیفته سپر بلای هم میشیمو
واسه هم زندگیمونم میدیم
گاهی شعر سراغم را میگیرد٬ گاهی هوای تو
تفاوتی نمیکند، هر دو ختم میشوید به دلتنگی من!
گاهی عکسی را می سوزانیم
گاهی عکسی ما را می سوزاند
گاهی با دیدن یک عکس ساعت ها گریه می کنیم
گاهی سال ها با یک عکس زندگی می کنیم..!
گاهی لازمه مثل خورشید زیاد نور ندی چون همه از نورت استفاده می کنن ولی اصلا نگات نمی کنن؛ در عوض مثل ستاره کم نور بدی تا همه تو خلوت شباشون دنبالت بگردن
گاهی لحظه های سکوت
پرهیاهو ترین دقایق زندگی هستند
مملو از آنچه می خواهیم
بگوییم ولی نمی توانیم بگوییم…
گاهی میان وسعت دستان خالی ام، حس میکنم تمام داروندارم نگاه توست!!!
گاهی میشود در نگاهت زمزمه های آرزوی باهم بودن را بشنوم
گاهی ندانسته از ی نفر بُتی درست میکنی
آنقدر بزرگ ک از دست ابراهیم نیز کاری برنمی آید
گاهی هوس میکنم در آغوشت حل شوم! باهمه سردیت، هنوز برایم گرمترین حس دنیایی…!
گاهی هیچ کس را نداشته باشی بهتر است!!!
باور کن بعضیها تنهاترت میکنند
گاهی وجود تو را کنار خودم احساس میکنم
اما
چقدر دلخوشی خوابها کم است…
گاهی وقتا انقدر عاشق یک نفر می شی که وقتی به خودت می آیی می فهمی دیگه خودی وجود نداره و همه ی وجودت ماله اونه
گاهی وقتا با یه لبخند میتونی به طرفِ مقابلت بفهمونی که چقدر دوسش داری….
حالا میخندی یا بخندم؟!
گاهی وقتا به یه چیزایی که آرزو شو داری میرسی…
تازه میفهمی
که چقدر آرزوش
از داشتنش قشنگتر بوده!!!
گاهی وقتا مجبوری احمق باشی….. روی کاغذ مینویسم دست های تو…. و روی ان دست میکشم….
گاهی وقتا یه حسی داری
که نمیدونی چیه
و تنها کسی که میتونه حست رو بهت بگه چیه
اون موقع خیلی ازت دوره
گاهی وقتا
یه " نفر "
باعث می شه که حس کنی
چیزی که تو رو روی زمین نگه داشته…
جاذبه ی زمین نیست…!
گاهی وقتها با یه لبخند میشه به کسی گفت :دوستت دارم! حالا میخندی یا بخندم؟!
گاهی وقتها زندگی تمام حواسشو جمع می کنه تا ببینه تو چی رو دوست داری تا درست همون رو ازت بگیره!!!!
گاهی وقتها یک شب، چند روز طول میکشد…!!
گاهی چشمه ی اشک می خشکدوتنهاراه رهایی ازاین بغض لعنتی، گفتن :آهی بلنداست.. گفتن :ای خدا.. ای خداکه آغوشت پرآرامش ترین مامن جهان است…!!
گاهی چه دلتنگ میشویم
برای یک مواظب خودت باش
برای یک هستم
برای یک نوازش
برای یک آغوش…….
گاهی که برایت حرف می زنم یا می نویسم!
تو خودت هم متوجه نمی شوی!
من از کودکی رسم عاشقی را همینگونه آموخته ام!
بی نشان….
گاهی گاز گرفتن…
بی دلیل ترین شکل محبته… ♥♥
گاهی “دوست داشتن” پنهان بماند قشنگ تر است
دوست داشتن را باید کشف کرد؛
درک کرد، و از آن لذت برد…
گاهی
آنکس که می خَندد و می خنداند
می خواهد حَواسِت را از چشمانِ گریانش پَرت کند
گذری کن که خیالی شدم از تنهایی
یاد روزی افتادم که گفتی هیچی برام مهم نیس فقط خودت! گرم بودم نفهمیدم که تو حقیقت را گفته بودی دریغ از اینکه منم داخل اون هیچی بودم.
یاد کردن زیبا ترین هدیه ای است که نیاز به کادو کردن ندارد
یادت برایم همچون سیگار پیرمردیست که میگوید این نخ اخر است
یادت :پرچم صلحیست میان شورش این همه فکر………..
یادت است ای دوست زمان با هم بودنمان گفتی من را هم فراموش خواهی کرد مثل بقیه…
حال تو بگو من فراموش کرده ام یا تو ای عزیز تر از جانم
یادت ای دوست بخیر! جان من یک دل سیر چشم در آینه بینداز و بگو :مهربانم، ای دوست! یادگار دیروز، دل من سیر برایت تنگ است…
یادت باشد، که خودت یادم دادی عشق را چگونه یاد بگیرم!!!
امــــــــا… خودت خیلی زود یادت رفت یاد داده هایت را…
یادت باشه اونى که رفت…….
وقتى به اجبار برگشت..
دیگه نه خودش هست و نه احساسش..
فقط وجدانش رو آورده!
یادت باشه تو وجودم یه جای همیشگی داری،یه جای بزرگ به وسعت یه قلب
یادت باشه خدا هر وقت میخواد یه هدیه به بندش بده، اونو داخل یه مشکل میپیچه. هر چی مشکلش بزرگتر باشه، هدیشم بزرگتره…
یادت باشه عکستو برام بفرستی
آخه فردامیخوام ورق بازی کنم
تک دلم نیست
یادت باشه فقط ى عاشقه ک وقتى ازش مى پرسى دوسش دارى؟!
سریع جواب مى ده :'من؟؟؟؟!!!! نهههههه!!!! '
یادت باشه وقتی واسه کسی همه کس شدی اون کس بعد از تو خیلی بی کسه یا برای کسی همه کس نشو یا اگه شدی به فکربی کسی هاش باش…
یادت باشه، یادم بیاری که یادت بندازم که به یادم بیاری که یاد بگیری دیگه این وقت شب با اس ام اس کسی رو سرکار نذارم.
یادت برایم مانندقصه ی سیگارپیرمردی است که سالهاست میگوید :نخ آخراست…
یادت بماند… تو یادگار روزهایی هستی… که نه فراموش می شوند و نه تکرار…
یادت را دوست دارم
او بی وفایی نمی کند همیشه با من است
مرا شاد میکند و من برایش اشک شوق میریزم
آری یادت را دوست دارم حتی بیش از تو…
یادت هست

از کودکی یادمان داده بودن تنها نرویم

یادت باشد

هنوز هم دوست دارم هر جا میخواهم بروم تو در کنارم باشی

یادت هست

خیالت هست

خاطراتت هست

فقط کمی جای تو خالیست نمی آیی؟

یادت هست که جناق میشکستیم و میگفتیم یاد تو را فراموش!!!! ولی امروز تمام استخوان هایم شکسته اما فراموش نمیشوی…. 🙁
یادت هست گفته بودم تنهایت نمیگذارم تو در تنهایی هایت هم تنها نیستی جایم را تغییر داده ام از کنارت به پشت سرت رفته ام گفته بودم به من تکیه کن
یادت هم مثل خودت مهربونه، چون وقتی تو نیستی یادت هیچ وقت تنهام نمیذاره…
یادت همیشه سبز است در دفتر خیالم خوبم به خوبی تو هر چند نپرسی حالم…
یادت پشت خیسی نگاهم بخاری میشود و روی آن مینویسم: دوستت دارم
یادت که می افتم دهان چشمانم آب می افتد…
یادت… در وجودم غریزه شده…
هر دم… هر بازدم
و باز.. دم……………..
یادت:دل تنگم میکنه

اسمت:دیونم میکنه

صدات:عاشق ترم میکنه

نگات:وابسته ترم میکنه

میدونی چی آرومم میکنه

داشتنت

یادته بهم گفتی تو به من نمیای؟؟؟!!!
باشه… من به تو نمیام ولی…
دمت گرم تو ب خودت بیا
یادته توخیابون بهم میگفتی وقتی دخترا نگات میکنن حسودیم میشه؟!؟
بهت گفتم عزیزم نترس….
توقلبموداری ولی اونا نه….!!!!
یادته میگفتی لب تر کنی پیشتم؟؟؟… حالا چشم تر کردم میای…؟
یادته……….؟!  
جای ناخن هات کاش فقط رو کمرم بود 
چرا قلبم رو دیگه چنگ زدی؟؟
یادخوبان نه حساب است که فراموش شود.. نه چراغ است که خاموش شود، جویباری از محبت است که همیشه جاری است
یادسهراب سپهرى بخیر! آن که تالحظه ى خاموشى گفت :تومرایادکنى یانکنى، باورت گربشودگرنشودحرفى نیس، امانفسم میگیرددرهوایى که نفسهاى تونیست.
یادش بخیر عشقای قدیمی همیشه تو افسانه ها بودند. ولی الان به واقعیت پیوستند وجاشون تو صفحه حوادث روزنامه هاست.
یادش بخیر چه قرارها داشتیم! با رفتن تو بود که بیقرار شدم.
یادش بخیر!
یه روزی آدما به جای شماره
به هم دل می دادن!
یادش که میافتم از شوق دهان چشمانم اب می افتد….
یادم باشه عشق از قلب شروع میشه نه از چشم.
یادم تو را فراموش را اگر تو بگویی باختن برایم عین بردن است بگذار این بار قلب تو در دستان من باشد و من یادم برود بگویم (یادم).
(امیر حسام امیری)
یادم کن گاهی، هرگاه بی گاه مانند ستاره ای از ذهنت گذشتم.

دلم تنهای تنهاست

دیگه از همه سیره

ولی با همه درداش برای تو میمیره

دلم تنگ است اما هنوز تو در آن جا می شوی ، چقدر ابعاد بودنت عجیب است

دلم صاف نمي شود با تــو حالا تو هــي به مهـرباني ام دخيل ببند

دلم غرق تماشا بود، رفتی / میان اشک و آه و دود رفتی

کنار حسرتی دیرینه ماندم / بهار من، گل من، زود رفتی

دلم قهوه میخواهد

از همانهایی که برای آشنایی

با اصرار مرا به آن دعوت میکردی

نه از این قهوه هایی که در تنهایی سر میکشم

دلم لک زده

برای یک عاشقانه ی آرام

که مرا بنشانی بر روی پاهایت

بگذاری گله کنم

از همه این کابوسهایی

که چشم ترا دور دیده اند

دلم کمی از بهشت می خواهد ، چند لحظه آغوشت را قرض میدهی ؟؟؟

دلم یک قفس مرغ عشق است …

گلویم پر از اسم تو !

دلمان که با هم باشد یعنی گور پدر فـــاصـــلــــه ها

دلمان کوچک است ولی آنقدر جا دارد که برای هر عزیزی که دوستش داریم ، نیمکتی بگذاریم برای همیشه ی عمر

دلي بستم به آن عهدي که بستي ، تو آخر هردو را باهم شکستي.

دلی که عشق ندارد و به عشق نیاز دارد

آدمی را همواره در پی گم شده اش

ملتهبانه به هر سو می کشاند

دمي فکر رهايي را نکردم / خيال آشنايي را نکردم

جدايي را گمان کردم وليکن / گمان اين جدايي را نکردم

دنیا تمام شود چه باک ؟

دنیای من تویی که پیش از اینها تمامم شدی !

دنیا را بهتر شناختم پس از آنکه تو را شناختم …

دوام نمی آورم سردی پاییز امسال را

باید کوچ کنم به قشلاق آغوشت

دوست دارم

)))))

( c ‘o

‘:.,-’

)))))

( c ‘==o

‘:.,-’

)))))

( c ‘===o

‘:.,-’

)))))

( c ‘=======o

‘:.,-’

خخخخی

دوست دارم افعال بی قاعده عشقت را ؛ وقتی بی واسطه مفعول لبهای تو می شوم !

دوست دارم بدانم دوست داشتن را چگونه دوست داري تا دوستت بدارم آنگونه که تو دوست داري

دوست دارم برای تو فقط یه حرف ساده بود ٬ غافل از اینکه قلب من منتظر اشاره بود

دوست داشتن نم نم باران است، کم کم می آید و به درازا میکشد، بارانی دوستت دارم

دوستان من مثل گندمند ، یعنی یه دنیا برکت و نعمت ، نبودنشان قحطی و گرسنگی و من چه خوشبختم که زردی خوشه های گندم در اطرافم موج میزند .

دوستم داشته باش

از رفتن بمان

دستت را به من بده

که در امتداد دستانت

بندری است برای آرامش

ديوانه نيستم

فقط ، فقط طوري “خاص” که ديگران نميتوانند ، تو را “دوست” دارم

ديکتاتور

تويي و آغوشت

که هر بار مرا تسليم مي کند

دیدی ای حافظ که کنعان دلم بی ماه شد

عاقبت با عشق و غم کوه امیدم آب شد

گفته بودی یوسف گمگشته باز آید ولی

یوسف من تا قیامت همنشین چاه شد

دیگر نمی نویسمت

هرکس

به چشمــهایم نگاه کند

تو را خواهد خواند

ذهنم فلج مي شـــــود… وقتي مي خوانمت

و تو حتي نميگويي

جـــــــــانم

رد پای اشکهایم را بگیر ، تا بدانی خانه ی عشق کجاست

رفتـن کسـی کـه لایـق نیسـت … نـعمـت اسـت نـه فـاجـعه

رفتي و نديدي که چه محشر کردم / با اشک ، تمام کوچه را تر کردم

وقتي که شکست بغض تنهايي من ، وابستگي ام را به تو باور کردم.

رها کردی چرا دست دلم را؟ / به خاک و خون کشیدی حاصلم را

مرا تو می‌کشی صدبار در روز / ولی من دوست دارم قاتلم را

روزگارم این است

دلـَ م را به شیشه ے عطرهآیم خوش کرده اَم

همآن هآیے که هر کدامشان ،

یک / خاطــِره / را برایم تداعے مے کنند ؛

یک با هم بودن را …

روزی که آمدی

شعر نابی بودی ایستاده بر دو پا

آفتابُ بهار با تو آمدند

روزی که با تو شروع نشود

اصلا نمی ارزد

به شب برسانی اش

ز چشمت اگر چه که دورم هنوز ، پر از اوج عشق و غرورم

قبول است عمر خوشي ها کم است ، ولي با توام پس صبورم هنوز

زمان نمی گذرد وقتی در انتظار دیدنش نشسته ای !

زندگي بخش است

شنا

در امواج چشمانت

براي رسيدن

به ساحل لبخندت

زندگی معنای پیچیده ای نداره …

همین که “تـــــــو” کنارم باشی یعنی زندگی !

زندگی همینه :

انتظار یه آغوش بی منت …

یه بوسه بی عادت …

یه دوستت دارم بی علت …

باور کن زندگی همین دوست داشتنهای ساده س …

زندگی چرخش واژگان است ، یکی به جرم تفاوت تنهاست ، یکی به جرم تنهایی متفاوت

زنگ زدم ۱۱۰ ازت شکایت کنم اخه تو قلبمو دزدیدی بهم گفتن تو هم

همینو گفتی آره شیطون !!!؟؟

زیباترین جهان را تو ساخته ای ، اینجا در دلم وقتی که هستی

زیباست وقتی قلبی داری که صاحبش خودت هستی اما زیباتر آن است که همسری داری که قلبش تو هستی

ساعت نشدم پشت به ديوار کنم

خود را به دقيقه ها گرفتار کنم

ساعت شده ام که دوستت دارم را

هر ثانيه در گوش تو تکرار کنم

سايه ام امشب ز تنهايي مرا همراه نيست / گر در اين خلوت بميرم هيچ کس آگاه نيست

من دراين دنيا به جز سايه ندارم همدمي / اين رفيق نيمه راه هم گاه هست و گاه نيست.

ستاره ها وقتي ميشكنن ميشن شهاب

اما دلي كه ميشكنه ميشه يه سوال بي جواب . . .

سخت است میدانی ؟

این همه دل در دنیا هست که هیچ کدام برایم تنگ نمی شود !

سرت را که روی سینه ام بگذاری هیچ صدایی نخواهی شنید …

قلب من طاقت این همه خوشبختی را ندارد !

سرکش بودم به حیله رامم کردی / ای افسونگر ، چه پخته خامم کردی

خوش چرخاندی کمند گیسویت را / در تاریکی اسیر دامم کردی

سعی نکن تو زندگی بهترین قطارو سوار بشی ، سعی کن بهترین ایستگاه پیاده بشی

سـاعتـــــــــ هـای نبودنتــــ

روی مچـــــم بستــه نمیشــــه

حلقــــه می شـــــوند دور گــــــــردنــــم

دنیا مثل شهربازی شده، جایزه بازی با آدما، یه عروسک دیگست!
دنیا مثل پاییزه، هم قشنگه هم غم انگیزه
قشنگیش به خاطر توست، غم انگیزیش به خاطر دوری از توست
دنیا نخواست فدات بشم فدات شم، زمونه نخواست باهات باشم فدات شم برو وبدون اگه بری میمیرم خدانخواست فدای اون چشات شم…
دنیا هرچقدر بزرگ باشه بدون تو کوچک و حقیراست. دنیا را با تو می خوام دنیای من.
دنیا——»
«——– تو
فهمیدی یعنی چی؟
یعنی همه دنیا یه طرف تو هم یه طرف دیگه نفسم…
دنیا، دنیای ریاضیات است!!!
وقتی عشق را تقسیم کردند؛ تو خارج ِ قسمت من شدی
دنیاباهمه وسعتشبدون عزیزان جایی برای موندن نداره گفتم که بدونی دل تنگتم
دنیارامی دهم برای لبخندت هراسی نیست شادکه باشی دنیاازآن من است.
دنیارو خیلی کوچیک میبینم که بخوام بگم یه دنیا دوست دارم..
دنیازتوسیرم بگذارتابمیرم دردامت اسیرم دنیا دنیا.
دنیای بی کینه رویای من اینه
دنیای ما اندازه ی هم نیست…
من عاشق بارون و گیتارم…
من روز ها تا ظهر می خوابم…
من هر شبو تا صبح بیدارم…
دنیایت را با دنیایم عوض میکنی….؟؟
فقط چند ساعت…
میخواهم بدانم
تو که همه دنیای منی
من در دنیایت چگونه ام…؟!
دنیایت رابادنیایم عوض میکنی؟ فقط چندساعت… میخواهم بدانم آنکه تمام دنیای من است دردنیایش چه سهمی دارم!
دنیایم بخواهی….
می دهم
فقط
از کنارم
که رد می شوی
نگاهت را ندزد…
دهانت را می بویم مبادا گفته باشی دوستت دارم…
دو تا ادم برفی در دو طرف رودخانه ای با دیدن هم عاشق هم می شن. اونا از عشق هم اب شدن تا شاید تو اب رودخانه بهم برسن
دو تا جوجه رو که از هم جدا کنی اینقدر جیک جیک میکنن تا جونشون در میاد…
ینی منو تو به اندازه دو تا جوجه هم نیستیم…؟!
دو تا صدا هست که خیلی دوستشون دارم:
۱) صدای تو وقتی هستی…
۲) صدای SMS هات وقتی نیستی…
دو خط موازی هیچوقت به هم نمی رسند اما این دلیل نمی شود همدیگر را دوست نداشته باشند
دو شاخه گل *–> *–> دو جام مستی ¥ ¥ فدای تو هر جا که هستی
دو چشم خسته ی من در این امید عبث دو شمع سوخته جان همیشه بیدار است تو نیستی که ببینی!
فریدون مشیری
دو چشمت چشم یک همدرد میدیدم. ولی اکنون تو را هم، درد میبینم!
دو چشمه چشم تر دارم من از تو
دلی بی بال و پردارم من از تو
تو بودی عاشقم کردی و رفتی
گلا یه بیش تر دارم من از تو
دو چیز حیرانم میکند یکی رنگ ابی دریا که میبینم و میدانم که نیست. دیگری صفای باطن پاکت که نمیبینم و میدانم که هست!
دو کلام حرف حساب " دوستت دارم "
دوباره تو کوچه خاطراتم عطر تو پیچیده….
یعنی میشه تو هم تازگیها ازون کوچه گذشته باشی…
حتی با اون…
دوباره دلم واسه غربت چشمات تنگه
دوباره این دل دیوونه واست دلتنگه
وقت از تو خوندنه ستاره ترانه هام
اسم تو برای من قشنگترین آهنگه
دوباره دیدمت…
توو وجودم شوقی موج زد…
درِ قلبتو باز کن، می خوام برگردم به خونه ام.

دوباره سیب بچین ادم خسته ام بگذار از جهان هم بیرونمان کنند…
دوباره شب شد و من تا سحر دارم نوایی. به دنبال توام هر دم تو آن درد و دوایی
دوباره عهد میکنی که نشکنی دل مرا
چه وعده ها که میدهی به رغم ناتوانی ات
دوتا آدم برفی دو طرف رودخونه از عشق هم آب میشن تا شاید وسط رودخونه به هم برسن
تقدیم به اونهایی که ازشون دوریم ولی دوسشون داریم
دوتا صدا هست که خیلی دوستشون دارم. یکی صدای تو وقتی هستی و صدای اس ام اس هات وقتی نیستی…
دوثت دارم ، دوصت دارم ، دوسط دارم ، دوثط دارم ، دوصط دارم ، دوست دارم. خلاصه همه جوره دوست دارم
دوثت دارم رو با (ث) نوشتم تا بدونی ثانیه ها را به امید دیدارت طی میکنم
دور بود،
نزدیک و نزدیک تر شد
آمد و به آرامی از من گذشت…
دور تر نرو…. شاید دیگر ستاره ای نباشد….
برای من که آخرین امیدم تویی…!!
دور شدی از من اما
کوچک هرگز…
بگذار بگویند از پرسپکتیو چیزی نمیداند…
دور می ایستم اگر بخواهی… مثل اخرین چراغ خیابان… اما روشن… برای تو
دور میشوی… کوچک و کوچک تر! اما…
بزرگ وبزرگ تر میشود جای خالیت در ذهنم…
دوربودن از عزیزان مشکل است امتحان باوفایی در جدایی حاصل است گرچه من دورم زپیشت ای رفیق دوریت دریاو یادت ساحل است
دوره، دوره آدم هایی ست که همخواب هم می شوند
ولی هرگز خواب هم را نمی بینند…
دورى یعنى فراق
فراق یعنى دلتنگى
دلتنگى یعنى تو
تو یعنى همه ى دنیاى من
دوری از کسی که می‌خوای داشته باشی‌ اش سخته؛
اما سخت‌تر از اون
نزدیک بودن به کسی که ندونی داریش یا نداریش…
“این یعنی بلاتکلیفی”
دوری بین منو تو دوری ماهی و دریاست / دوری بین منو تو دوری ماه و تماشاست
دوری رفاقتهای کوچیک روازبین میبرد مانندآتش کبریت که درمسیربادخاموش میشودولی رفاقتهای بزرگ روبزرگترمیکندمانندآتش سوزی جنگل که باوزش بادشعله ورترمیشود
دوری فقط تعبیریست که فاصله ها از ما دارند اما بی خبرند از نزدیکی دلهایمان..
دوری و دوستی کدام است؟ افسانه ها را رها کن.
فاصله هایند که عشق را می بلعد. من اگر نباشم دیگری جایم را پر میکند.
به همین سادگی…
دوری، دورت نمیکند…. وقتی در زیباترین جای اندیشه ام جای داری….
دوس داشتن یه حادثه است بس دل به حادثه مبند که قانون اجرا خواهد شد….
دوس داشتنی که آرامش معشوق را بگیرد!
خودخواهیست…
دوست خوب پادشاه بی تاج و تختیست که بر دل حکومت میکند ۩ سلام پادشاه ۩
دوست دآرم تنهاییم را در دنیایی که فقط تن ها با هم اند…
دوست دارم اشک باشم گوشه چشمت نشینم تا اگر روزی بیفتم صورت ماهت ببوسم…
دوست دارم اما الکی ایست چون شما دوسم نداری.
دوست دارم انقد عاشقت بشم که تب کنی، برات بمیرم
همین
دوست دارم این رو نوک پنجه بلند شدن ها رو
و بوسیدن لب های تو را
همان لحظه هایی که تو یک عالمه مَرد می شی
و مَن یک عالمه زن!!
دوست دارم بمیرم سیاه پوشت کنم نه انکه بمونم فراموشت کنم✓
دوست دارم تا آخر.. تا انتهای باور.. تا آخر زمونه.. این خط – اینم نشونه +
دوست دارم توی یک برگه من بنویسم، تو
وبخونی، ما
دوست دارم در زیر باران سیگار می کشیدم
فندکم در خانه جا می ماند ولی!!!!
دوست دارم دوستت دارم را در امتحان املایم اشتباه بنویسمو معلم جریمم کنهو هزار بار بنویسم دوستت دارم
دوست دارم سرم را بر روی شانه هایت بگذارم تا همه بفهمند همه زندگی‌ زیر سر من است
دوست دارم شمع باشم در دل شبها بسوزم
روشنی بخشم به جمعی و خود تنها بسوزم
دوست دارم فقط به شما بگویم که "دوستتان دارم آقا"
حتی اگر سرت را برگردانی وبگویی "اشتباه گرفتی خانم"
دوست دارم لحظه های بودنت همراه هم… لحظه های دیدنت، باهم پریدن، پای هم…
چشم های خسته ام در انتظارت جان من… تا سحر بیدار میمانن ببین مهرسای من..
دوست دارم وقتی که چشمارومیبندیم
باهم به دردای این دنیا میخندیم
دوست دارم یه بار موهاتو ببافم یه چند تارش بریزه بگم اینارو میبینی؟؟؟
بگی آره!!
منم بگم با همه دنیا عوضش نمیکنم.
دوست دارم. نقطه سر خط
دوست داشتم دوستم داشته باشی، دوستم داشتی، دوستت نداشتم. چه کنم با خود ودنیا؟!
دوست داشتن ات، هوس نیست…
که باشد و نباشد!
نفس است…
تا باشم…
تا باشی…
دوست داشتن اتفاقی ساده و زیباست… مثل تولد یک پروانه
بیشتر از تماشای پروانه ها
مبهوت حس لحظه های تولدش از پیله باش.
دوست داشتن با داشتن دوست فرق میکند
دوست داشتن امریست لحظه ای
داشتن دوست استمرار لحظه های دوست داشتن است
دوست داشتن بد نیس فقط باید ادمیرو پیدا کنی که لیاقت داشته باشه
دوست داشتن بر تر از عشقه
عشق یه جوشش کوره و ارتباطی از سر نابینایی!
دوست داشتن به تعداد دفعات گفتن نیست!
حسی است؛
که باید بی کلام هم لمس شود…
دوست داشتن بهانه نمی خواهد
مثل پرواز که خاصیت پرنده ست.!
دوووووستت دارم بی بهانه
دوست داشتن تو به سادگی دوست داشتن غروب, رنگین کمان ها وبارانهای بهاری است,
چه همه و همه از زیبایی سرشارند. "استفان تاف"
دوست داشتن دل میخواد نه دلیل.
دوست داشتن دلیل نمی خواهد
دل می خواهد
دوست داشتن راازدخترکی اموختم که دردفترنقاشی اش عکس خورشیدراسیاه کشیده بود، تاپدرکارگرش زیرافتاب نسوزد.
دوست داشتن رحمت است، مورد محبت قرار گرفتن، خوشبختی است.
دوست داشتن رو باید از برگ درخت آموخت!
که وقتی زرد می شه
وقتی می میره
وقتی از درخت جدا می شه
بازم پای همون درخت می افته
دوست داشتن قسمتی از هدیه خداست
برای دوست داشتن نباید خاص بود
اصلا نیازی به بود ندارد
میتوانی نباشی و عاشق بود و دوست داشت
دوست داشتن من شبیه باران نیست که گاه می آید و گاه نمی آید… دوست داشتن من شبیه هواست… ساکت… اما همیشه در اطراف تو…
دوست داشتن که شاخ و دم ندارد ! اگر داشت ، من دیو کوچکی بودم که عاشقانه تو را دوست دارد …
دوست داشتن؛ زبان ٬ زمان ٬ راه ٬ دلیل ٬ نشانه نمی خواهد
دوست داشتن دل می خواهد
و یک “من” می خواهد و یک “تو”
دوست داشتنت برفیست سنگین میبارد مینشیند یخ میبندد و با هیچ آفتابی آب نمیشود
دوست داشتنت معادله ایست که نفسهایم را اثبات میکند. مینویسم :دوستت دارم "نگو تکراریست شاید روزی نباشم که تکرارش کنم.
دوست داشتنم روز ب روز بیشتر میشه
این روزا فقط خداس که منو میفهمه!!
روزایه خوبی در راهه!!!
دوست شایسته مانند عطرفروش است که اگر عطرش را بتو ندهد، بوی عطرش به تو خواهد رسید. عطر محبت شما همیشه در مشام ماست.
دوست همه باش و معشوق یکى، مهرت را به همه هدیه کن و عشقت را به یکى.
دوست واقعی مثل صبح می مونه
نمیشه تمام روز داشتش ولی مطمئن هستی ک فردا، هفته بعد و سال بعدمی بینیش
دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب ترا لمس کند. گابریل گارسیا مارکز
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول ز تو پرسید که چنین خوب چرایی؟
دوستانی دارم، همه ازجنس بلورکه دعایم گویند و دعاشان گویم. یادشان در دل من قلبشان منزل من!
دوستت دارم ای خیال لطیف… دوستت دارم ای امید محال
دوستت دارم تا انتهای باور
تا آخر زمونه این خط_____ اینم نشونه *
دوستت دارم حرفیست با دنیایی از مسئولیت؛ گفتنش هنر نیست مسئولیت پذیریش هنر است…
دوستت دارم دوستت دارم هنوز عشق منی
بهونه نفس کشیدنم تویی
دوستت دارم تو قلب من فقط تویی
دوستت دارم را جور دیگری بگو، این صراحت بی جان حال مرا به هم می زند.
دوستت دارم رازیست که در میان حنجره ام دق می کند وقتی که نیستی
دوستت دارم صدای ساز من شده
اسم قشنگت همه جا همدمم لحظه هام شده…
دوستت دارم مثل موج دریا
در نهایت فدای خاک پاک ساحلت خواهم شد.
دوستت دارم من بیچاره
منی که جز تو دلم
کیو دوست داره؟
دوستت دارم نه بخاطر انکه دوستم بداری, بلکه بخاطر انکه دوست داشتن را دوست دارم…
دوستت دارم هدیه ای است که هرقلبی فهم گرفتنش را ندارد! 
قیمتی داردکه هرکسی توان پرداختش را ندارد! 
جمله ی کوتاهی است که هرکسی لیاقت شنیدنش را ندارد!
دوستت دارم کلامیست با دنیایی از مسئولیت…
گفتنش هنر نیست….
پذیرش مسئولیتش هنر است..
دوستت دارم. ممکن است روزی صد بار این جمله را بشوید اما به آن اهمیت ندهید چون از کسی که انتظار دارید نمی شنوید.
دوستت دارم… دوستت دارم… دوستت دارم…
زیباترین کلمه ای بود که به من گفتی
ومن در جواب می گویم
دوستت دارم
دوستت دارم، تو مرا ازین دوست داشتن پشیمان نمیکنی، و این یعنی خوشبختی.
دوستت دارم، رازیست که در میان حنجره ام دق میکند، وقتی که نیستی…
دوستت دارم، نه تنها برای آنچه هستی، بلکه برای آنچه که هستم، هنگامی که با توام.
(روی کرافت)
دوستت دارم؛ این تعارف نیست زندگی من است!
دوستت دارم؛ نه به خاطر شخصیت تو؛ بلکه به خاطر شخصیتی که در هنگام با تو بودن پیدا می کنم.
گابریل گارسیا مارکز
دوستت داشتم…
خیلی بار…
آخرین بار همین فردا…
دوستت داشتم، زیاد، کمش کردی، کمترش کردی، بی تفاوت شدم…
لااقل دیگر مرا به نفرت نرسان…
دوستت می مانم تا آخر، تا انتهای باور، تا ته این زمونه. این خط——— اینم نشونه*
دوستش دارم
ولی می ترسم بگویم!
می ترسم بگویمو او بگوید :مرسی ممنون….. ‬
دوستم با دوس پسرش دعواش شده بود برگشت بش گفت خفه شو
پسره دوروزه هی داره اس خالی بش میده!!!!
من دلم از این دووووووس پسرا میخواااآد
دوستم میگه این اهنگی که بهم بلوتوث کردی مال سانی مانکنه یا ساسی مانکن توروووووووووووووووووووووووخدا باکیا میشیم هم اتاقی
دوستن داشتن یعنی :اونی که ۱۰۰۰دفعه هم ناراحتش کنی هربار میگه این دفعه اخریه که میبخشمت و باز هم بااخم میاد تو بغلت
دوستى آب روان است مى گذرد
عشق آتش جان است مى سوزاند
دوستي را دوست، معني مي دهد قهر هم با دوست، معني مي دهد هيچ كس با دشمن خود، قهر نيست قهري او هم نشان دوستي است
دوستی خالص ترین عشق است. دوستی والاترین صورت عشق است. جایی که چیزی نمی خواهی شرطی قایل نمی شوی. جایی که دوست داشتن عین لذت است.
دوستی را از زنبور یاد نگرفتم که وقتی از گلی جدا میشه میره سراغ گل دیگه دوستی رو از ماهی یاد گرفتم که وقتی از آب جدا میشه میمیره دوستت دارم
دوستی را دوست معنی می دهد
قهر هم با دوست معنی می دهد
هیچکس با دشمن خود قهر نیست
قهری او هم نشان دوستی ست
دوستی شوخی سرد آدمهاست… بازی شیرین گرگم به هواست… واسه کشتن غرور من و تو…
دوستی توطئه ثانیه هاس
دوستی من مانند باران نیست که گاهی وقت هاباشد و با سر و صدا باشد دوستی من مانند هوا است که بی سر و صداست اما همیشه به تو است
دوستی من و تو مثل در و لولاست که جداییش سوختنه! من اون دریم که روی شعاع لولای رفاقتت میچرخم و تو اون لولایی هستی که جدایی ازش واسه در سوختنه!
دوستی نه در ازدحام روز گم می شود و نه در خلوت شب و تو همیشه پیدایی…
دوستی کلبه ایست چوبی با دیوار عشق هیچ طوفانی انرا نابود نمیکند مگر بی وفایی
دوستیت زلال'مرامت عسل'ظاهرت طلا'باطنت برف'
وجودت نعمت'داشتنت غنیمت'ندیدمت معصیت
دوسطط دارم با ط دسته دار! که دستش بخوره تو سر هرچی حسوده!
دوسِت دارم اندازه ستاره های آسمون کی میدونه که چندتاس ؟ فقط خدای مهربون
دوش مرا حال خوشی دست داد. سینه مارا اتشی دس داد تا به خودم اومدم دیدم بچه برادرم رول گار خرابی کرده اووففف چه شد عشق و احساسم ریخت 
دوصتت دارم رو با ص صابونی نوشتم تا هر کی بخونه کف کنه.
دوصتت دارم!!!!!
با <ص> صابون نوشتم تا همه کف کنن ۳>
دومی ها… سومی ها… دیپلمه ها… دانشجویان… مهندسان… وکلا… پزشکان… هنرمندان…
همتون فدای کسی که الان داره این اس ام اس رو می خونه…
دونی فرق من با برف چیه؟
برف میاد و به زمین می شینه،
ولی من همین جوری هم به دل میشینم. آخه آدم انقد تو دل برو؟
دوﺳﺘﺖ دارم ﻫﺪﯾﻪ اﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ ﻗﻠﺒﯽ ﻓﻬﻢ ﮔﺮﻓﺘﻨﺶ را ﻧﺪارد ! ﻗﯿﻤﺘﯽ دارد ﮐﻪ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺗﻮان ﭘﺮداﺧﺘﻨﺶ را ﻧﺪارد ! ﺟﻤﻠﻪ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ اﺳﺖ اﻣﺎ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ “ﻟﯿﺎﻗﺖ” ﺷﻨﯿﺪﻧﺶ را ﻧﺪارد !
ديشب غزلي سرود عاشق شده بود با دست و دلي كبود عاشق شده بود افتاد شكست زير باران جان داد ادم كه نكشته بود عاشق شده بود
دُختَر :اون سیگارِه دَستِت؟
پِسَر :آرِه
دُختَر :گُفتِه بودی نِمیکِشَم؟!
پِسَر :گُفتِه بودی نِمیرَم…
دِل م آغوش ِ ممنوعِه اى را م ى خ واهَد
کِ ه تنها شَ رعى بودنش را…
من م ى دانَ م و
دِل م…
و…
خدا
دچار یعنى؟
عاشق
وفکر که چه تنهاست
اگر ماهى عاشق
دچار؟
آبى دریاى بیکران باشد
دگرم ارزو عشقی نیست
بی دلان را چه ارزو باشد
دل اگر بود باز می نالید
که هنوزم نظر به او باشد..
دیالوگی ماندگار:
سیمین :پدرت اصلا میفهمه که تو پسرشی!؟
نادر :اون نمیدونه من پسرشم، ولی من که میدونم اون پدرمه….
دیدار ما به پیش بینی هواشناسی ربطی ندارد دل میخواهد که تو نداری.
دیدار می‌نمایی و پرهیز می‌کنی
بازار خویش و آتش ما تیز می‌کنی
"سعدی"
دیدم رو در یک مغازه نوشته اند:
به یک کارگر"ساده"نیازمندیم.
از ان جا فهمیدم می خواهند حقش پایمال کنند.
سلامتی همه ی کارگرا.
دیدمش، افسوس سراب بود.
دیدی آخر من را لمس کردی؟ ولی حیف که سنگ قبر من احساس ندارد…
دیدی غزلی سرود؟ عاشق شده بود
زیر باران رفت
ساخت
پوسید
آدم که نکشته بود… عاشق شده بود!
دیدیم نمیشود درزمین عاشق شدبه اسمان پروازکردیم
وقتی برگشتیم مارادرقفس انداختند
نتوانستیم ثابت کنیم پرنده نیستیم
ماتنها عاشق شده بودیم
دیر آمدى..!
سپید شدند گیسوانى که براى آمدنت آراسته بودم…
دیر امدی باران تمام وجودم در حسرت نداشتنت خشکید دیر امدی
دیر امدی… کمی تغییر کرده ام!
برای شناختنم عکسم را مچاله کن
دیر اومدی. خیلی دیر.
نه اینکه کسی جات اومده باشه، نه
من دیگه اون آدم ساده ی سابق نیستم.
متاسفم برای دلم که مثل قدیما ساده نیست.
دیر سالی است که در من جاری است
عاشقی نقلی استمراری است
عشق را این غزل حافظ را
میتوان گفت مگر تکراری است
دیر کرده ای!
عقربه ها گیر کرده اند در گلوی من، انگار که رد نمیشود…
نه زمان! نه آب خوش!
دیر کردى.. نیمه ى عاشق ترم را باد برد..
دیر کنی خواهی دید که چه عشق بازیه باشکوهیست میان من و موریانه های گورستان
دیرفهمیدم خیلی دیر. عزیزم عشقم گلم فقط تیکه کلامش بود…
دیروز او بهانه ای بود برای فراموش کردنِ همه چیز و امروز به دنبال بهانه ای هستی برای فراموش کردن او
دیروز روز جهانی آوارگان بود توقع داشتم یه تبریک خشک وخالی بهم میگفتی که یه عمره آوارتم….
دیروز زورگیر ها تمام دار و ندارم را بردند!!!
میترسم یک شب دفتر شعر هایم را بخوانند
و یک عمر عاشق تو شوند….!!!
دیروز زورگیرها تمام دار وندارم را بردند! می ترسم یک شب دفترشعرهایم رابخوانند ویک عمر عاشق توشوند!
دیروز که فریاد زدی دوستت دارم گفتم نمی شنوم
امروز که به آرامی گفتی دوستت ندارم گفتم هیس چرا داد میزنی!!!
دیروزت گذشت…
دیشبت گذشت…
امروزم گذشت…
در این فکرم آیا در میان این همه گذشت از من هم خواهی گذشت؟؟
دیرکه برسی نماز که هیچ، زندگی هم قضامی شود
دیشب از زمزمه ی عشق تو بیدار شدم تو چه کردی که به عشق تو گرفتار شدم……
دیشب ازدفترعمرم صفحاتی خواندم، 
چون به نام تورسیدم لحظاتی ماندم، 
همه ى دفتر عمرم ورقی بیش نبود، 
همه در دفترمن حسرت دیدارتو بود.
دیشب با بارون در مورد تو حرف زدم، اون بارید و من گریه کردم. اون دلتنگ خورشید شده بود و من دلتنگ تو! صبح اون تونست عشقشو ببینه اما من هنوز در انتظارم…
دیشب بازم اومدی به خوابم
خوشحال شدم که حداقل اگه
جسمت پیشم نیست روحت
هرشب کنارم بدون هیچ مزاحمی
دیشب باغچه بویِ تُرا می داد
غلط نکُنم؛
شمعدانی داشت خوابِ تو را می دید!
دیشب به سیل اشک ره خواب میزدم نقشی به یاد تو خطی به آب میزدم
دیشب به یادت تمام ستاره های آسمان روشمردم، تازه فهمیدم چقدرآسمان کوچک است.
دیشب تو فکرت بودم, ‎یه قطره اشک از چشمانم جاری شد، از اشک پرسیدم چرا؟ گفت :اخه تو چشمات کسی هست که دیگه اونجا جای من نیست. بیادتم
دیشب خواب چشمانت را دیدم
بیدار که شدم
بهار شده بود
دیشب رو بخار پشت شیشه نوشتم
دوستت دارم…..
چه آرام گریه میکرد….
پنجره…..
دیشب غولومی به خوابم اومد وگفت :نفرین بردلی که بیموقع شکست!
گفتم :نفرین به دهانی که بی موقع باز شد!
دیشب که به تو فکر میکردم یه قطره اشک از چشمم چکید، بهش گفتم چرا از چشمم بیرون اومدی؟ گفت :یه ادم زیبا تو چشات خونه کرده دیگه جایی برای من نیست
دینگ دینگ دینگ… یه پیام جدید. اه، اینم تو نبودی. نکنه یادت رفته منو؟
دیوار اتاقم پر از عکسهای دو نفره ایست…
که قرار است بعدا بیندازیم…!
همان بعدا که نیست شد در تقویم بودنمان…!
دیوار که باشی عاشق کسی می‌شوی که یادش نیست کِی کجا به سینه‌ات تکیه داده است….
دیوانه میشوم وقتی نام فامیلم را با پیشوند خانم به کار می بری
لطفا مرا به نام کوچکم صدا بزن
بگذار خیال کنم چیزی تغییر نکرده است.
دیوانگی هایم از سر ناچاریست!
وگرنه مدتهاست عاقل شده ام…
دیوونه میشم وقتی به لبام خیره میشی ولی پیشونیمو میبوسی!!
دیگر احساس دلتنگی، نخواهم کرد
جای تو را
یادت، با تمام وجود!
برای من پُر کرده است.
دیگر از بدی های دیگران هراسی ندارم هرچه میخواهند بد باشند من تو را دارم
آری تو را دارم عشق من
دیگر از تنهایی خسته ام
به کلاغ ها زیرمیزی میدهم تا قصه ام را تمام کنند
دیگر اشکی نمونده که نباریده باشه.. رو بغضم حندل می زنم شاید یه کم اشک برسونه
دیگر اصلأ اشک نمی ریزم نمیدانم دارم بزرگ میشوم یا سنگ…
دیگر بتو فکر نمیکنم….
گناه است…
چشم داشتن به مالِ غریبه ها…!!!
دیگر برای زندگی ام حسرت نمی خورم! فهمیده ام که بی تو اصلا زندگی نمی کردم
اکنون که با تو ام جهنمی که برایم ساخته ای را می پرستم……
دیگر به دنبال همراه “اول” نیستم ! این روزها اول راه ، همه همراهند … این روزها ، باید به دنبال همراه “آخر” گشت …
دیگر به هوایت هیچ مردی سر به بیابان نمی گذارد ساده ای لیلی جان اینجا مردها با یک کلیک روزی هزار بار عاشق میشوند
دیگر تنهاییم را با کسی قسمت نخواهم کرد…
یک بار قسمت کردم چندین برابر شد!
دیگر شک دارم قلبی که در سینه ام است مال من است
قلبی که تپش هایش هم برای توست…
دیگر فرصتی برای پیامک دادن نیست
دست واژه‌ها را می‌گیرم
و به دیدنت می‌آیم
دلتنگیت در هیچ پیامی‌نمیگنجد
دیگر میخواهم مثل خدایم تنها باشم شاید کسی پیدا شدو مرا پرستید
دیگر نمیگویم، گشتم نبود، نگرد نیست.
بگذار صادقانه بگویم: گشتم اتفاقا بود! فقط مال من نبود!
شما بگردید. شاید مال شما باشد….
دیگر پیام هایت نمی رسند، سیم بانان را خبر کن شاید کاجی افتاده باشد…
دیگر چه فرقی میکند"شهر ما خانه ما"باشد یا نباشد…
وقتی که در شهر هستی و در خانه من "نه"
دیگر چیزی نمی خواهم..
آغوش تو باشد… و.. شانه های تو….
به دنیا می گویم خدا حافظ…..
من دنیام رو پیدا کردم….
دیگر یاد گرفته ام با هر لبخندی خیال دوس داشتن به سرم نزند..
دیگر
استفاده نمی کنم
از میم مالکیت!!!
شب بخیر
عزیزش
ش ک رانه…
دیگران را ببخش، نه به این خاطر که سزاوار بخشش تو هستند، بخاطر اینکه تو سزاوار آرامشی…
دیگرم گرمی نمی بخشی…
عشق، ای خورشید یخ بسته.
خسته ام…
از عشق هم خسته!!!
دیگرهیچ چیز مشترکی بین ما نیست
تنهااسمانمان یکیست…
دیگه از چشمم افتادی ، میفهمی؟؟؟ صاف از چشمام اوفتادی تو قلبم…!!!
دیگه از یه جایی به بعد نمی تونی بزاریش کنار؛
شده نفست!
عمرت، جونت…
مگه قید خودت و زندگیت رو بزنی…
دیگه به این شماره زنگ نزن اس ام اس هم نده
شوخی ندارم جدی گفتم
می خواهم خطم رو بفروشم باپولش ناز نگاهت رو بخرم.
دیگه به همه چیز شک دارم…
وقتی تو به دوست داشتن من
یقین داشتی
و بی بهانه رفتی…!!!
دیگه بی تابت نمیشوم……..
بی قراری نمیکنم……….
فراموشیت مبارکم باشه
دیگه تمام شد ارزو هایم را گذاشتم در کوزه
با آبش قرص های اعصابم را میخورم…!!!

همچنین ببینید

عاشقانه – 30

شده ام بت پرست تو قسم به چشمون مست تو به کنج میخونه روز و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.