عاشقانه ۱

به وسعت قلب کو چکم دوست دارم یادت باشد که قلب هرکس همه ی زندگی اوست

شاید از من یا نه ، از همه بیزاره

نمیخواد درک کنه ، یکی دوسش داره..

اما باز فکر میکنم، شاید این تقدیره

که داره چشماشو از چشم من میگیره!

واسه این تنهایـــــی، بهت اصلا نمیاد که مقصر باشی

تو با این زیـبـایـــــی، نمـیتــونی از عشــق متنــفـر باشـــی

ﺁﻏﻮﺷﺖ
ﻧﻪ ﯾﯿﻼﻕ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﻗﺸﻼﻕ
ﺁﻏﻮﺷﺖ
ﭼﻬﺎﺭ ﻓﺼﻞ ﺍﺳﺖ
عشق زندگی را بر باد میدهد…
زندگیم حسین بود…
اربعین رو به خاطر عشقم از دست دادم!
تجارت ناشیانه ای کردم!
ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﻮ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ ﺗﺎ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﯾﺪﻥ ﺗﻮ نباشم
ایکاش کنارت بودم تا زیباترین لالایی عاشقانه را برایت زمزمه کنم و تو اسمان قلبم را با مهتاب زیبای چشمانت نور باران کن تا خوابت ببرد
ﻭﻗﺘﯽ ﯾﻪ ﺍﺩﻡ ﻣﯿﮕﻪ
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻣﻨﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻩ
ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ ﺍﺯ ﻫﯿﭽﮑﺲ
ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﯿﺴﺖ ….
ﻫﻤﻮﻥ ﯾﻪ ﻧﻔﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﻭﻥ ﻫﻤﻪ ﮐﺴﻪ …
ﻣــﺮﺩ ﺑــﺎﯾـﺪ
ﺣــﺮﻓـﺶ…
ﻗــﻮﻟــﺶ…
ﻓــﮑــﺮﺵ …
ﻧـﮕـﺎﻫـﺶ…
… ﻗـﻠـﺒـﺶ…
ﻭ …
ﺁﻧــﻘــﺪﺭ ﻣــﺮﺩﺍﻧــﻪ ﺑﺎﺷﺪ…
ﮐـﻪ ﺑـﺘـﻮﺍﻥ ﺗﺎ ﺑـﯿـﻨﻬـﺎﯾــﺖ ﺩﻧـﯿــﺎ…
ﺑـﻪ ﺍﻭ ﺍﻋـﺘــﻤــﺎﺩ ﮐــﺮﺩ …
کوتاه ترین و دردناک ترین داستان عمر من فقط چندکلمه میشود…
(او هست اما با من نیست…)
گفتمش چقدر دوستم دارى؟
گفت به اندازه همه ى دنیا
گفت و خنديد اما نميدانست با اين حرفش همه ى دنيايم را خراب کرد
چون من و همه ى دنيا را يک اندازه دوست داشت
ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﺩﺍﺭﻡ … ﮔﻔﺖ ﺑﭙﺮﺱ … ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﭼﺮﺍ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺎﺩﻡ

ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻣﯿﺨﻨﺪﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻢ ﮐﺴﯽ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻧﻤﯿﮕﺮﯾﺪ؟ …

ﻓﺮﻣﻮﺩ :ﺷﺎﺩﯼ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﺍﻡ

ﻭﻟﯽ ﻏﻢ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﻭﺳﺖ !…

هرچی تلخی بود امتحان کردم ولی دیدیم هیچی تلخترازندیدنت نیست
گاهی آنقدر واقعیت داري كه دستهایم هوایت را در آغوش میگیرد
چقدر خوشحــــال بود
شیطــان
وقتی سیب را چیدم
گمان میکرد فریب داده است مرا
نمی دانست
تو پرسیده بودی
مرا بیشتر دوست داری . .یا ماندن در بهشـــت را …
دیدار تو گر صبحِ ابد هم دهدم دست من سرخوشم از لذت این چشم به راهی
عـاشــق کـه شـاخ و دم نــدارد….
حــواست که نبــاشـد ؛
بی تــاب کـه بــاشـی ،
زُل بـزنی به یک نقطه !
دلتــنگ کــه بـــاشـی ….
همـه چـیــز تمــــام است !
محــکـوم میشـوی بـه عــــشــــــــــــق… !!!
کـآشـ   مـــــی شـ ـد …
یکــ  لحظـ ـه  جآیمــآنـ  رآ  بآ همـ عوضـ   کنیمـ …
شآیـد  تو میفهمیدی  چهـ قـدر  بی انصآفی…

و  منـ    مـــــی فهمیـ ـدم    چـ ـرا…

تقدیم به مخاطب خاص عزیزم که خیلی وقته ندیدمش:
روی ماهت را ببینم….
دستان گرمت را بفشارم….
دیگر نمیذارم بروی، آمدنت با خودت بود! ولی…
پیش من بیایی رفتنی در کار نیست…
از یه جایی به بعد…میشه نفست…دیگه نمیتونی بزاریش کنار،مگه اینکه قید زندگیتوبزنی.. .
ﺷﺒﺎﻧﻪ
ﻣﺮﺩﯼ ﭼﻨﮓ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﻓﮑﻨﺪ،
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﻥ ﺍﺵ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻭ
ﺩﻫﺎﻧﺶ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ.
ﺧِﻨﺠﯽ ﺧﻮﻧﯿﻦ
ﺑﺮ ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ِ ﻧﺎ ﺑﺎﻭﺭ ِ ﺁﺑﯽ -!
ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﻧﺪ .
ﮐﻨﺎﺭ ِ ﺷﺐ ﺧﯿﻤﻪ ﺑﺮ ﺍﻓﺮﺍﺯ،
ﺍﻣﺎ ﭼﻮﻥ ﻣﺎﻩ ﺑﺮ ﺁﯾﺪ
ﺷﻤﺸﯿﺮ ﺍﺯ ﻧﯿﺎﻡ ﺑﺮﺁﺭ
ﻭ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﺑﮕﺬﺍﺭ
وجودت در قلبم مثل نفس کشیدن است!!!
آرام……..
بی صدا……
اما همیشگی….
چَـــرخش ثــــانیه هـا در ذِهنـم…

تــداعی گـر این جُملِــه لَعنتـــی استــــ:

ر ِکــــورد نَبــــودنَــت شِکســت…✔

ܔ دلــــم برای یواشکی هایمان تنگ شده … ܜܔ

و برای بوسه های پشت گوشی …

و با صدای آهسته گفتن “دوستـــــــت دارم “….!

بگـذار توے همیـن یـکـ جُــمله دوبـــاره عـآشقِ همـ باشیـمــ ….

مـטּ نـامت رآ صـدا مـے کـنـَمـ تـو بـگـو ” جانَـــــــــم ”

براےِ” تــــــــو ” کـہ مـُخـآطب خـآصِّ مَـטּ هَستـے✔

می آیی …
میروی…
و فقط یک سلام
و گاهی
یک خداحافظی
نه…
این انصاف نیست…
من و یک دنیا عشق و دلتنگی…
تو و یک دنیا بی تفاوتی….
ﭼﻘﺪﺭ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﮐﺴﯽ ﺗﻮ
ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻩ ﭼﻘﺪﺭ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻥ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ
ﺩﺍﺭﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺳﺎﻋﺘﻬﺎﯼ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﻭﻥ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﻗﺪﻡ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ .
ﭼﻘﺪﺭ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻫﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮔﺮﻩ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﺍﻭﻥ
ﭘﯿﻮﻧﺪ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪﺕ ﻣﯿﻮﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪﻩ ﺍﻭﻥ ﮔﻢ ﻣﯿﺸﻪ . ﭼﻘﺪﺭ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ
ﻭﻗﺘﯽ ﺻﺪﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺸﻨﻮﯼ ﻭ ﺍﻭﻥ ﺑﻔﻬﻤﻪ ﮐﻪ ﭼﻘﺪﺭ
ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺻﺪﺍﺵ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ .
ﻭ ﭼﻘﺪﺭ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﮔﻔﺘﻦ ﺍﯾﻦ ﮐﻠﻤﻪ ” ﺩﻭﺳﺘﺖ
ﺩﺍﺭﻡ
هرگاه دلت یاد کسی کرد و فرو ریخت ، آنگاه به یاد آر که من نیز به یاد تو چنینم
دربت خانه ی خیالم از تو بتی ساختم که هیچ ابراهیمی راضی به شکستن آن نیست.
کاش امشب کنارم بودی …
مردانه روبرویم می نشستی …
من از دوریت گلایه می کردم …
از بی مهریت ،از اشک هایی که می ریختم
و تو با یک بوسه تمام می کردی …
این همه درد را…
ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ
ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ …
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻬﻤﻪ ﯼ ﮐﻮﺭ !
ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﺷﻮﺭ
ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ …
ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﻣﺮﺩﻣﮏ ﻫﺎﯾﺖ
ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎ
ﺑﻪ ﺍﻭﺝ ﮐﺒﺮﯾﺎ ﺑﺒﺮ !

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﯼ ﮏﯾ ﺷﺒﮕﺮﺩ
ﺑﻪ ﻣﻬﺘﺎﺏ ﺭﺳﯿﺪﻩ ،
ﺍﺯ ﺍﻓﻖ ﻫﺎ ﺩﻭﺭ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯽ ﺁﯾﻢ .
*******
ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﻮﺷﺶ ﺳﺮﺩ
ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺩﺳﺘﻬﺎ ﺩﻭﺭ
ﺑﻪ ﺻﺒﺤﮕﺎﻫﺎﻥ
ﺑﻪ ﻓﺼﻞ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﺳﺤﺮﮔﺎﻫﺎﻥ
ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﺑﺒﺮ
*********
ﻣﻦ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﺍﯾﻦ ﺍﺑﺮﻫﺎﯼ ﺳﯿﺎﻩ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﺒﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﺭﺩ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﺁﯾﻢ
*******
ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻧﻮﺭ
ﺑﻪ ﻟﻤﺲ ﺧﺪﺍ ﺑﺒﺮ !
ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ …
ﺑﻪ ﺍﻭﺝ ﮐﺒﺮﯾﺎ ﺑﺒﺮ

ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻗﻄﺎﺭﻡ …
ﻗﻄﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﻡ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﻣﻨﺪﺭ ﺍﯾﺴﺘﮕﺎﻩ
ﻧﯿﺴﺘﻢ …
ﻣﻦ ﺭﻭﯼ ﺭﯾﻠﻢ !
ومی خواهی بروی ؟
بهانه می خواهی ؟
بگذار من بهانه را دستت دهم،برو هرکس پرسید
بگو لجوج بود
همیشه سرسختانه عاشق بود!
بگو فریاد می کرد
همه جا فریاد می کرد
که فقط مرا می خواهد!
بگو دروغ می گفت
می گفت هرگز ناراحتم نکردی!
بگو درگیر بود
همیشه درگیر افسون نگاهم بود!
بگو بی احساس بود
به همه فریادها،توهین ها،اخمهایم
فقط لبخند میزد!
بگو او نخواست
نخواست کسی جز من در دلش
خانه کند…✔
صدایت نمیکـــــنم که برگـــــردی
مهــــــم باشم
خودت برمیگردی . . .✔
دَرد بُزرگے ـســــت
براﮮ کسـﮯ که مُتوجه نــَبودَنتــ نے ـستــ
پَرپَر شــَوے ………..
من به خودم مثل یک مداد رنگی نگاه می کنم، شاید رنگ مورد علاقه تو نباشم ،اما می دانم روزی، برای کامل کردن نقاشی ات به من نیاز پیدا خواهی کرد…
چمدانم را میبندم!
آری مسافرم…تا دیار آغوش چند
فرسخی بیش نمانده
بی تاب نباش،که این مقصد
هیچگاه مبدا نخواهد داشت
مهمان خانه ای که میزبانش
تو باشی هرگز رفتنی نیست
زیباترین جهان را …

تو ساخته ای ….

اینجا در دلم وقتی که هستی ….!!!

در چشمِ من
این آرامگاهِ ابری
باران های زیادی مُرده اند …
برای تسلّی که آمدی
شاخه ای بوسه
آرام
بر سنگِ گونه ام بگُذار …
مي خواستم تصوير با تو بودن را نقاشي کنم
ديدم فاصله بينمان در ورق جا نمي شود
کمي نزديک تر بيا، مي خواهم با تو بودن را حس کنم
هیچ عطری
به خوش بویی
بویه کسی‌ که عاشقشیم نیست…..♥♥
وقتی سایه تو بالای سر من است،
دیگر هیچ آفتابی نمیتواند مرا بسوزاند…
تو را دوست دارم و بس، ای که عاشقی با تو زیباست و بی تو بی معنی…
ﺍﯾــﻨـﺠـــﺎ ﺩﺭ ﻣـــﻦ ﺩﺍﺭﺩ
ﺍﺗـﻔــﺎﻗــﻬـﺎﯼ ﺑـــﺪﯼ ﻣﯿــــﺎُﻓﺘــﺪ !!
ﺍﯾﻨـــﺠــﺎ ﺩﺭ ﻣـــﻦ ﭼـﯿـــﺰﻫـــﺎﯾـﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻋـــﻮﺽ ﻣﯿــﺸـﻮﺩ !! . . .
ﻣـــﻦ ﺑﯿــــــﺪﯼ ﺷــﺪﻩ ﺍﻡ
ﮐﻪ ﺑــﺎ ﻫـــﺮ ﺑـــﺎﺩﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﯿـــﻠـﺮﺯﺩ …
یواشکی هایمان را خیلی دوست دارم… جایی که فقط منم و تو و خدایی که شاهد عشقبازی ماست…
ای کاش دکتر به جای آن همه قرص آرام بخش . . .

تو را برایم تجویز می کرد . . .

چه جوری باورم شد بدون من میمیری

چه جوری دلت اومد احساسمو به بازی بگیری

و شاید سال هـــا بعد
بـی تفــــ ـاوتــ از کنــار هم بگذریم و ..
بگوییم
آن غربیــــه
چقدر شبیه
خـــاطـــــــ ــراتـــمـ بود!
گرمايعني نفس هاي تو..
دست هاي تو..
آغوش تو..
من به خورشيد ايمان ندارم!
من فقط يه واسطه بودم!!!دل را خدا داد و تو هم بردى…
می‌خواستم زیباترین کلام را برایت بنویسم
اما پنداشتم ساده نوشتن همچون ساده زیستن زیباست
تقدیم به کسی که شکفتن هیچ گلی زیباتر از لبخند او نیست
در قایق شکسته ی قلبم تو تنها کسی هستی که با الوار ویرانه ی خود به ساحال برمیگردی و در افق لاجوردی وجودم تو تنها کسی هستی که به شبهای تار و غم آلودم روشنایی میبخشی
من ديگه نميخوام تو رو توي روياهام تصور كنم
معناي با هم بودن يه احساس ديگه اي داره.
ﺁﺧـــَﺮ ِ ﺑـــﺎﺯﯼ ﺳﺖ…
ﺳــــُﻚ ﺳـــــُﻚ….
ﭘـــــﯿﺪﺍﯾـــــَﺖ ﻛــــﺮﺩَﻡ…
ﺁﻧﺠــــﺎ !!!…
ﺩَﺭﺁﻏـــﻮﺵ ِ ﺍﻭ !!!…
چقـدر سخــت اون لحـظــه اي که
يکـي مثـل اون
با همـون لـحـن
با همـون نـاز و ادا
با همـون تـن صـدا
… با همـون جـمله
يهـو صـدات کنـه بـبيــني يکـي ديگـست
تمام دلخوشی هامو به آغوش تو مدیونم…
نازنین، با تو قند پهلو می شود تلخی آغوشم !
وقتي سرم درد مي كند، حتي قرص هم، جواب نمي دهد… من، چشمهايت را، از كدئين بيشتر قبول دارم!!!
ﻭﭼﺸﻤﺎﻧﺖ
ﺁﺷﯿﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯾﺴﺖ
ﮐﻪ ﺑﺮﻓﺮﺍﺯﻫﯿﭻ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺁﺷﯿﺎﻧﻪ ﻧﺴﺎﺧﺘﻪ ﺳﺖ
پرستوی فراری ازشبهایم،یه امشب میهمان این دیارم،به دیدارم بیا چشم انتظارم..
کرمِ درونم پیله بسته است
به امیدِ روزی که
پروانه ای رویِ شانه هایت شود!
وقتی ک عطرت را میخواهم به باد هم التماس میکنم.!?!
خدا که جای خود دارد… ,
همان بالا بمان،لذت ميبرم وقتي همه به من ميگويند” تاج سرت زيباست”…
عزیزم تو نزدیک من نیستی
اما میتونم بشنوم:
هرگز نترس
خاطره هات اینجا هستن
با شادی زندگی کن
دیگه اشک نریز
چون تو همیشه مال منی
آنهایی که بی عاطفه هستند
روزگاری بسیار عاشق بودند . . .
بوس چیست ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
این همه اومدی پایین كه بفهمی بوس چیه !?!?!
یعنی نمیدونی ؟
زشته با این سنت
برو بالا
بدو تا كسی ندیده!!!!
*
هرثانیه که میگذرد چیزی از تو با خود میبرد
زمان غارتگرغریبی است
همه چیز را بی اجازه میبرد
تنها یک چیز را همیشه فراموش میکند
حس دوست داشتن تو…
یادته یه روزی بهم گفتی

هر وقت خواستی گریه کنی برو زیرِ بارون

که نکنه نامردی اشک هاتو ببینه و بهت بخنده …

گفتم اگه بارون نیومد چی؟؟

گفتی اگه چشم های قشنگ تو بباره آسمون گریه ش میگیره …

گفتم یه خواهش دارم ؛ وقتی آسمونِ چشام خواست بباره تنهام نزار …

گفتی به چَشم … حالا امروز من دارم گریه میکنم اما آسمون نمی باره …

و تو هم اون دور دورا ایستادی و داری بهم می خندی …

پناهم….

با نگاهي هرس كن علف هاي هرز دلتنگيم را…..!

ﭘﻠﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ‌ ﺭﻓﺘﻢ
ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻣﺪﻡ ،
ﻋﻄﺮﺕ ﯾﮏ ﺟﺎ
ﺑَﻨﺪ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ
بـوســـه های بــه لــب نـرسـیـده
حـــرفـــای نــزده
بــغــل هـــای نــشــده…
چــقـد بـدهــکـــاریــ ـم بـــه خــودمـــون..
چه زيباست كسي رو
دوست داشتن بااو
عشق راساختن,
چه زيباست براي كسي سرودن اورابعد
ازخداستودن,اورادر
قصه هاشاه كردن,او
رادردل خويش جاكردن,چه زيباست
باعشق زندگي ساختن
عشق رايافتن وتاابد
بااوماندن.
شب در خم گيسوي تو عابر ميشد
با هر نفست بهار ظاهر ميشد

اي فلسفه ي شگفت، افلاطون هم
با ديدن چشمان تو عاشق ميشد…

گفت دوستت دارم…

گفتم دوستت ندارم…

اين دروغ به آن دروغ در

ﺯﺑﺎﻧﻤـ ﻻﻝْ ﻣﯿﺘﺮﺳﻤـ ﺑﻪ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﯾڪﯽ ﺩﯾﮕـﺮ …
ﯾڪﯽ ﻣﻌﻘﻮﻝ ﺗــﺮ …
ﻣﻌﺸﻮﻕ ﺗــﺮ …
ﯾﺎ ڪﻼ ﯾڪﯽ ﺑﻬﺘــﺮ …✘
ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﻣﯿﻦ ، ﭘﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﺩ ! ﺗــﺮﮐﺶ ،
ﺩﺳﺘﺖ ﺭﺍ ! ﺩﺍﺭ ، ﮔــــــﺮﺩﻧــﺖ ﺭﺍ ! ﻧﻤــﯿﺮﯼ !! ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺍﺕ ﺑﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ !!!
نمی توانم خودم را

از تــــو

دریــــغ کنم

وقتی که خیالتـــــ ــ . . .

به من می گویـــد

بیـــــــا…

عشقم به عشقت تشنم. عشقم بیا جلوی چشمم.؟؟
ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﺳﻮﯼ ﺗﻮ ﺁﻣﺪﻡ ﺍﻣﺎ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﻭﺭﯼ ﺩﻭﺭﺗﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﺸﻪ …
ﺍﯼ ﺍﻣﯿﺪ ﻣﺤﺎﻝ ، ﺍﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﻣﻦ ﮐﺴﯽ ﻧﻮﯾﺪ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﺳﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺷﺎﯾﺪ …
ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮ !
به زمین خوردنم درخیابان خندیدی،ومن تمام حواسم به مردم شهربود…تاعاشق خنده هایت نشوند…
نازم به ناز کسي که به نازش ننازد؟
من حرفام منت نیست …..
همش عشقه…
حرفای بی تو بودنه …
شکست عشقمه…
درده دوریه…
باکسی نباش که ازبی کسی اش می نالد باکسی باش که درجمع کسان تورا می خواهد.
سلام ماه من…
دیشب دلتنگ شدم و رفتم سراغ آسمان اما هر چه گشتم اثری از ماه نبود که نبود …!
گفتم بیایم سراغ ِ خودت ..

احوال مهتابیت چطور است ؟!
چه خبــر از تمام خوبی هایت و تمام بدی های مــن ؟!
چه خبــر از تمام صبــرهایت در برابر تمام ناملایمت های مــن ؟!
چه کنم دلم بــرای تمــام مهــربانی هایت لک زده است !
می دانم ، تحملم مشکل است …. اما خُب چه کنم؟!
یک وقت خســته نشوی و بــروی مــاه دیگری شوى…. هیچ کس به اندازه مــن نمی تواند آســـمانت باشد !
تو فقط ماه من بمون و باش !
ماه من !
مراقب خاطراتمان ، روزهای با هم بودنمان .. خلاصه کنم بهونه موندنم مراقب خودمون باش !

فکر کنم شاهرگ احساسم را زده باشی اخر بند نمی اید دوست داشتنت.
یادمه رفتم خاستگاری همه شروع کردن از من به تعریف ولی هیچکس از تو تعریف نکرد
جواب رد دادی همه شروع کردند از تو تعریف کردن
نمیدانم چرا یادشان رفت آن همه تعریف که از من کرده بودند….
درسایه درختی ک یک نفرجاداردتوبمان! من به زیرآفتاب ماندن درکنارتوراضی ام…
می پذیرم همه ی تاریکی ها را / غصه های تلخ دنیا را
غمهای ناتمام روزگار را / اما نمی پذیرم یک لحظه غم بی تو بودن را
هر بار که میخاهم چهره ات را بیاد بیاورم قلبم به تپش می افتد انگار تو را با خودم یکی میبینم آری تو همان نیمه ی گم شدهی منی که مدتی است تو را پیدا کردم من و تو دیگر تمام شد ما درست است.دوستت دارم در حالی هنوز در واقیت تو را پیدا نکرده ام.اما امید دارم وقت موعود نزدیک است.
همیشه به یادتم
قلبم فقط برا تو میزنه
عشق فقط باتو احساس کردم
زندگی دوباره منی نفسم
بیزآر میشم از خودم؛
وقتی تو ناراحتی و من نمیتونم آرومت کنم…؛
دیروز ساعت پنج عصر
جسدم را در آلاسکا یافتند،
کالبد شکاف؛ امروز می خندید
که هنوز دوســتـت دارم در رگهایم می جوشد
یه وقتایی لازم نیست
بین دو نفر حرفی زده بشه
همین که دستت رو آروم بگیره
یه فشار کوچیک بده
همیـــن تـمـوم گفـتـنـی هـــاســـت . . .
ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﻋﺰﯾﺰﮐﻢ !!!
.
ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ ﺩﯾﺸﺐ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﯿﺶ ﻧﺒﻮﺩ!
.
ﺩﻟﻢ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﺭﺍ ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺖ (:
با قلبی سرشار از شادی و شور خوشبوترین و لطیف ترین گلهای هستی را همراه با خوش آهنگترین ترانه گیتی به مناسبت سالروز ازدواجمان تقدیم می کنم دوستت دارم
ﺭﻭﺯﯼ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﺎﯼ ﮐﻮﻫﯽ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ
ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺟﺎﺑﺠﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﺎﮎ ﻫﺎﯼ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﮐﻮﻩ ﺑﻮﺩ. ﺍﺯ ﺍﻭ
ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﺭﺍ ﻣﺘﺤﻤﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: ﻣﻌﺸﻮﻗﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﻩ ﺭﺍ ﺟﺎﺑﺠﺎ
ﮐﻨﯽ ﺑﻪ ﻭﺻﺎﻝ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﻭﺻﺎﻝ ﺍﻭ
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﻩ ﺭﺍ ﺟﺎﺑﺠﺎ ﮐﻨﻢ. ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﻓﺮﻣﻮﺩ :
ﺗﻮ ﺍﮔﺮ ﻋﻤﺮ ﻧﻮﺡ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ
ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻫﯽ.
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: ﺗﻤﺎﻡ ﺳﻌﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ …
ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺯ ﻫﻤﺖ ﻭ ﭘﺸﺖ ﮐﺎﺭ ﻣﻮﺭﭼﻪ
ﺧﻮﺷﺶ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﮐﻮﻩ ﺭﺍ ﺟﺎﺑﺠﺎ ﮐﺮﺩ. ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ
ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ
ﻋﺸﻖ، ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﻣﻮﺭﯼ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁ ﻭﺭﺩ
میخواهــ ـم یکے را پیــ ـدا کنم انقدر
برایــ ـش کسے باشم !
که دنبال کس دیگه ای نباشد…
مخاطب خاص را حذف کردن چ سودی، ک وقتی انگشتت ب کلید های گوشی میرسد از روی عادت شماره اش را میگیرد.
چگونه شبهایم به خیر بگذرد؟!

وقتی تو نیستی که بگویی: “شب به خــیـــــــر”

ﻟﺮﺯﺵ ﺩﺳﺘـَﻢ ﻭ ﺑﻐﺾِ ﻟﻌﻨﺘﯽ ﺗﻮ ﮔﻠﻮﻡ .
ﻣﻦ ﭼِﻢ ﺷﺪﻩ . ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﺠﺎﺱ. ﺍﯾﻨﺠﺎ ﭼﻪ ﺧﺒﺮﻩ !
ﺍﯾﻦ ﺍﺷﮑﺎ ﭼﯿﻪ . ﺻﻮﺭﺗَﻢ ﭼﺮﺍ ﺧﯿﺴﻪ.
ﻣﻨﻢ ﭘﺸﺖ ﺍﯾﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺑﺴﺘﺲ
ﭘﺸﺖ ﺍﯾﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ
ﺑﺎ ﮐﯽ ﻟﺞ ﮐﺮﺩﻡ؟
ﺧﻮﺩﻡ
ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖ، ﭘﻮﭼﻢ …
ﭘﻮﭺِ ﭘﻮﭺ
صد جام اگر آرند يک بار کند مستم،يک بار پيام تو صد بار کند مستم
ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺍﺷﮏ
ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻢ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻲ ﺯﻧﻨﺪ
ﭼﻮﻥ ﻗﻄﺎﺭ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﻫﺎ
ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻣﺮﺩﻩ .
ﻧﮑﻨﺪ ﺍﺷﮏ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﻧﺪ ﺍﻳﻦ ﻫﺎ
ﻧﮑﻨﺪ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺗﻮ ؟ !
“بـا تـو بـودن را تـصـویـر کـردم…
بـی تـو بـودن را، تـجـربـه!
ایـن بـود سـهـم مـن از رویـا تـا واقـعـیـت … !! “
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻬﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﯽ . . .
ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻓﺖ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﮕﻪ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻧﺒﻮﺩﻡ ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﺁﺩﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﻋﺸﻘﺶ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺑﮕﺬﺭﻩ !
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ !
.
.
..
ﻋﻜﺎﺱ ﻣﺪﺍﻡ ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺭﺍ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ .
ﺍﺻﻼ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﻣﻬﻢ ﻧﻴﺴﺖ،ﻛﻪ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩﺕ
ﺣﺘﻲ ﻳﻚ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺑﺮﺍﻱ
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻧﻴﺴﺖ
ﻣﺮﺍ ﺑﺍ ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﺯﻣﯿﻥ ﻭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ…..ﻫﻤﯿﻨﮑﻪ ﺳﺒﺰﯼ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺗﻮ ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﺸﮑﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﭘﺮﻭﺭﺍﻧﺪ ﻭ ﺭﻭﺯﻧﯽ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺷﺒﻬﺎﯼ ﺑﯼ ﺗﺎﺑﻢ ﺷﺪ ﻣﺮﺍ ﺑﺱ ……
مےدانم.. برایت سخت است
دیوانگے ھایم را بِبَخشے و فراموش کنے ..
چرا کہ ھنوز در بہترین خاطراتت,ردِّپاے کارھاے بےمنطق من دیدہ مےشود ..!!
ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﺖ ﺑﺎ ﻣَﻦ
ﭼﺸــــﻢ ﻫﺎﯾﺖ ﺩﺭ ﺧﯿـــﺎﺑﺎﻥ
ﺩﻟَﺖ …
ﻭﺍﯼ ﺩﻟﺖ ..
ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺪﺍﻧـــَ ﻡ !…
اگر عاشق شدن دنيا دروغ ,,
چرا تو يار زيبا آفريدي
قلبم را به تو میدهم
مدتش را هم خودت تعیین کن
اما گفته باشم
اجاره بهایش کمرت را میشکند
ﺑﺎﻻ‌ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﭘﺮﯾﺪﻧﻢ ﺍﺯ ﺷﻮﻕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﯿﺴﺖ، ﻣﺎﻫﯽ ﺭﻭﯼ ﺧﺎﮎ ﭼﻪ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ؟
ميگي گل رو دوست داري ولي ميچينيش…
ميگي بارون رو دوست داري ولي باچتر ميري زيرش…
ميگي پرنده رو دوست داري ولي تو قفس ميندازيش…
چجوري ميخواي نترسم وقتي ميگي دوسم داري؟؟؟
زندگی تفسیر سه کلمست : خندیدنو بخشیدنو فراموش کردن پس بخند و ببخشو فراموش کن
چه زيبا بود…

شبهايى که با آخرين پيام از تو…

چشمانم خمارى ميرفت و تا صبح در اوج پرواز ميکردم…✔

چه ویرانگر ولی شیرینی ای عشق
بیا كه با همه افسونگریهات
برای درد دل تسكینی ای عشق
صفايى بود ديشب با خيالت خلوت ما را
ولى من باز پنهانى, تورا هم آرزو کردم
ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ “ﺑﻮﺩ” ، ﻣﻦ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﻱ ﻳﮑﻲ ﺍﻡ ﮐﻪ “ﻧﺒﻮﺩ” …

.

لیاقت میخواهد..
بودن در قلب دخترکی که تمام دنیایش حرفهای نزده اش است…
ﺩُﻧﻴﺎ ﻫَﻤﺎﻥ ﺩُﻧﻴﺎﺳﺖ . . .

ﺑﺎ ﺗـــــــــﻮ . . .

ﺑِﻬِﺸﺖ . . .

و . . .

ﺑـے ﺗـــــــــﻮ . . .

ﺑَﺮﺯَﺥ . . .

ﺍﺯ راه دور دوستت داشتم…

ﺑﯽ ﻫﯿﭻ ﻋﻄﺮﯼ

ﺁﻏﻮﺷﯽ

ﻧﮕﺎﻫﯽ

ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﺑﻮﺳﻪ ﺍﯼ

ﺗﻨﻬﺎ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ …

ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ‌ ﺍﮔﻪ ﺩﻭﺭ ﺷﯽ …

ﭼﻪ ﮐﻨﻢ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ …

♥دل…..
اين واژه ي بي نقطه،گاه به وسعت يك دنيابرايت تنگ ميشود..!
من نه تو رامیخواهم نه خیالت را، برو که زیادی شده ای در ذهنم،
کاش می فهمیدی نبودنت چه چیزهایی رابرایم می آورد…هرروز..هرلحظه…هرثانیه..!
دمي به ناز ، حجاب از رُخت کنار زدي

پرنده پر زد و آهو رميد و ماه گرفت

گفته بودی که طبیب دل هر بیماری
پس طبیب دل من باش که بیمار توام
می خواهَــمـــ یکـــ بار دیگـــر اِسمَتـــــ را صِــــدا بِزنَـــــمـــــ !مـی دانَـمـــ خوب مـی دانَـمـــ هَمیشــهـ دیــوانهـ ی این لَحظـــهـ هـــا بـــودی …کـــه مَـــن از اعمـــاق دل صدایَــمـــ را در گوشَتـــــ بریزَمــــ و تــو با بوســـهـ هـای پــی در پــی جوابَـمـــ را بدَهـی …و مَـن مَستــــــ از تــو …و تــو مَستــــــ از مَـن !!!بـهـ هَـمـــ آغــوشـی رویـاهـایمـــــــان بــرَویمـــــ …/
عوض که نمیشی !!!!

خیالی نیست ——-
تعویض که می شوی!!!!!

ازدلم پرسيدم عشق راخلاصه كن*گفت آغازكسى باش كه پايان توباشد
ﺗﻮ ﺁﺩﻡ ﻭ ﻣﻦ ﺣﻮﺍ
ﺳﯿﺒﯽ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﻧﻪ
ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ ﺑﻬﺸﺖ ﺟﺎﺭﯾﺴﺖ
ﺑﻮﺳﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﻃﻌﻢ ﺳﯿﺐ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ
من ..

با واژه ها بازی میكنم !..

تو ..

با زخم های من ….

Zendegi shayad hamin bashad;
yek faribe Sade o kuchak,
an ham az daste azizi ke to donya ra,
joz baraye ou va joz ba ou nemikhahi,
man ke bavar karde am in ra,
Zendegi bayad hamin bashad
زیبایی جملات ریاضی به شمردن روزهای با هم بودن است…!
با من بجنگ حتی اگه مشکلت باشم این روز ها همه با هم میجنگند
ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﮐﻤﺎﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺗﻮﺳﺖ !
ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺗﺮﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺷﮑﻞ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ، “ ﻓﻘﻂ
ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺎﺵ ”
ﻣﻦ ﺍﺷﮏ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻡ
هیج جای ایـن دنیا نیست مهربون تـر از تـو برا قلبم
و زیباتـر از تـو برا چشمام…
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺑﺮﺳﯿﻢ
ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﺩﻟﯿﻠﺶ ﭼﯿﺴﺖ ؟
ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺑﺎﺷﯽ
ﺩﯾﮕﺮ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ، ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ
ﺍﺯ ﺍﻭ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺍﺳﺖ.
از این بترس… وقتی که ناراحتم میکنی، یکی پیدا میشه که آرومم کنه…
چه کنم که توان از من می گریزد
وقتی نام کوچک او را
در حضور من بر زبان می آورند .
از کنار هیزمی خاکستر شده
از گذرگاه جنگلی میگذرم
بادی نرم و نابهنگام میوزد
و قلب من در آن
خبرهایی از دوردست ها میشنود، خبرهای بد !
او زنده است … نفس میکشد !
اما … غمی به دل ندارد …
ﭼﻴﺰﻱنيست كه مرا سر شوق بياورد…
.
.

.
جز تو…
كه تو هم نيستي…!!!

نگاه تــــــو..
مــرا عاشق تر از پیـــــش می کند..
چه معجــــــــونی می شود..
زندگــــــی..با لمس دستانِ تـــــــو..
با حسِ عشــــــــــــــــــقِ تـــــــو..
ﻗﻮﻝ ﻣﻴﺪﻫﻢ ؛
ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﻳﮏ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺭﻭﻱ ﺯﻳﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺴﻨﺪﻩ ﮐﻨﻢ ،
ﺗﺎ ﺧﻴﺴﻲ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﭘﺎﻱ ﺑﻐﺾ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﮕﺬﺍﺭﻱ
ای کـاش تـنـهــا یـک نـفــر…
هــم در ایــن دنـــــیــــا مـــرا یــاری کـنــد ..
ای کـــاش مـــی تـــوانــستـــم …
بــا کـسـی درد دل کـنـــم تـــا بـگــویـــم کــه …
مــن دیــگــر خـســتـــه تـــر از آنـــم کـــه زنـــدگــی کـنـــم
تـــا بـــدانـــد غــم شـبــهـــا یــــم را….
تــــا بــفــهــمـــد درد تــــن خــستـــه و بـیــمــــارم را …..
قــانـــون دنــیـــا تــنـــهــایـــی مـــن اســـت
و تـنــهــــایــی مـــن قـــانـــون عــشـــق اســـت….
و عــشـــق ارمــغـــان دلــدادگــیــســت……
و ایـــن ســـرنــــوشـــت ســـادگـیــســـــت…..
ﻏُــــــــــﺮﺑﺖ ؛

ﻳﻌﻨـﮯ ﮐِﻨﺎﺭِ ﺗـــــــــﻮ ﻧَﺒﻮﺩﻥ . . .

مــــــــــــــــــن
-_-_-_-_- و _-_-_-_-
تــــــــــــــــــو هــرگز…
هـرگز…
هرگز…
دوریمان معناندارد
چون توقلب منی
كسي دراين سوز و سرما دستهايت رانميگيرد…
درجيب بگذارشان،
شايد ذره اي خاطره ته جيبت مانده باشد كه هنوز هم گرم است!
مئ خوائ یواشکئ ببوسمت…اون وقت بگم من نبودم لبم بود…تقصیر این دلم بود.
عشق حرکت مشتاقانه ی دو نفر به سوی هم نیست،بلکه حرکت دو نفر در کنار هم ،به سوی مقصدی مشترک است
دردهايم بیصداست
عشق من بی انتهاست!
رد اشک هایم را بگیر
تا بدانی خانه ی عشق کجاست!
be andaze cheshmane kaftarbazi ke kaftarsh bar bam figari neshaste
bighararam.
ﻬﺎﺭ ….
ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺳﺖ
ﯾﺎﺩﻡ ﺑﻤﺎﻧﺪ
ﻫﯿﭻ ﮔﻠﯽ ﻗﺪﺭ ﺗﻮ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﯿﺴﺖ
دوست داشتن به تعداد دفعات گفتن نیست حسی است که باید بی کلام هم لمس شود
ﺍﯾـﻦ ﺷــﻌﺮﻫـــﺎ
ﺑـــﺮﻭﻧــﺪ ﺑــﻪ ﺟــﻬﻨّﻢ
ﻣــﻦ ﻓﻘــﻂ
ﺩﯾــﻮﺍﻧـﻪ ﯼ ﺁﻥ ﻟﺤــﻈﻪ ﺍﻡ …
ﮐﻪ ﻗــــﻠﺒﺖ…
ﺯﯾــــﺮ ﺳـــﺮﻡ
ﺩﺳـﺖ ﻭ ﭘـــﺎ ﺑﺰﻧﺪ .…
محبت را بازکن نترس “پوچ”””” هم ک باشد در دست تو “گل” میشود
شاديهايم را به تو هديه مي کنم اندک بودنش را برمن خورده مگير، اين تمام سهم شاديهايم از روزگار است
زیـن پـس آرام بــخـــواب عـشـق مـن!
مـــن تمام شب های نبودن تـــو را
بـایــد بـیـدار بـاشـم!!!
هر شب هزاران بوسه نذر کرده‌ام ..
خــــــدا مـی شــمارد..
مـــن می بوسم..و کنار می‌گذارم ..
آرزوهای دونفره‌مان را که درسر داشتم..
یــــک ، دو ، ســــه ، چهــار…
هـــزار و یـکـــ ، هــزار و دو…
مثلا گوشی ات را بردار
بگو سلام
بگو ممنون
بگو خوبم
بگو خیلی دوستت دارم
فرض کن که من زنگ زده ام
یعنی خوشبختی چیزی جزء شنیدن صدای خنده های قشنگ و از ته دله توست؟

ﺑﻪ ﺗﻮ ﺣﺴﻮﺩﯾﻢ ﻣﯿﺸﻪ! ﭼﻮﻥ ﻗﻠﺒﻢ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻭﻝ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺘﭙﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻣﯿﺘﭙﻪ
ساقه شکستن ، قانون طوفان است . تو نسیم باش و نوازش کن .
بـا هیچـ مـَزه اے عـَ وَضـ نمـے کـ ُ نمـ 

 نمکـ ِ چهـره اَتـ را 

 امـا مـُتـ ِـعـَجـبمـ از شیـــریـنــــی لَبـانـتـ  دَر ایـטּ نمکـ زار …
 
❤ ❤❤ ❤❤ ❤❤ ❤

بی کلام اینجا باش!!
بودنت با دل من،
بی صدا هم زیباست…
انگشتت را از روی ماشه بردار …
نگاهت خلاصم كرد …
ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﻫﯿﺎﻫﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ
ﺗﻨﻬﺎ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺍﯼ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ
ﮐﻪ ﺳﺎﻟﻬﺎ
ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺗﻮ
ﺑﺮ ﺷﯿﺸﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺵ
ﺁﻩ ﺑﮑﺸﻢ
هرجای این سرزمینی باش!فقط هر روز خنده هایت رابرایم پست کن!قلب من برای تپیدن نیاز به انگیزه دارد…
اول به نام عشق .دوم به نام تو.سوم به ياد مرگ.بر لوح شيشه اي قلبت بنويس :يا تو و عشق :يا:من و مرگ
نفسم ، تو در شمالی و من در جنوب

کاش دستی نقشه را از میانه تا کند . . .

در عجبم از کار خدا…تو را آفریده و انتظار یکتا پرستی دارد از من…!
می گویی دوست دارم زیر باران قدم بزنم اما وقتی باران می بارد چتربه دست میگری.می گویی افتاب را دوست دارم.اما زیر نور افتاب به دنبال سایه می گردی می گویی باد را دوست دارم. اما وقتی باد می وزد پنجره را می بندی.حالا دریاب وحشت من را وقتی می گویی “دوستت دارم”
ﺑﯿــــــــــــــــــــــــــﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﮕـــــــــــــــــــــــــــــــــــﺬﺍﺭﯾﻢ
ﮐﻪ . . .
ﻫﯿــــــــــــــــــــــﭻ ﻭﻗﺖ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿــــــــــﻢ !
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﻤــــــــــــــــــــــﯿﺸﻪ ﺍﺗﻔـــــــــــــــــــــــــــــﺎﻕ
ﺑﯿﺎﻓﺘﺪ !
ﺍﯾﻦ ﻃﻮﺭ ﺑﻬﺘــــــــــــــﺮ ﺍﺳﺖ ﻣﻦ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﻨﺘﻈــــــﺮ ﺍﺗﻔﺎﻗﻢ !
ﻣﻨﺘﻈﺮ ِ ﮏﯾ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮐﻪ ” ﺗـــــــــــــﻮ ” ﺭﺍ ﺑﻪ ” ﻣـــــــــﻦ ” ﺑﺮﺳﺎﻧ
ﻧﺴﻞ ﻣﺎ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩ
ﻧﺴﻞ ﻣﺎ ﻧﺴﻠﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﮔﺮﻣﺎﯼ ﻭﺟﻮﺩ ﺭﻓﯿﻖ ﺭﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﻮﺩ
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﮑﺮﺩ
ﻧﺴﻠﯽ ﮐﻪ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺑﻮﺳﯿﺪ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﻧﻮﺷﯿﺪ
………ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ
ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﮐﺮﺩ
ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺁﺭﺯﻭ ﮐﺮﺩ
ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺩﻝ ﮐﺮﺩ
ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪ
ﻭ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ………
ﺷﮑﺴﺖ ﺧﻮﺭﺩ
ﻓﻘـــــﻂ ..
ﺩﻭﺭﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ..
ﺩﻝ ﺁﺩﻡ ﺭﻭ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﻭﻧﻪ !…
ﺑﻮﺩﻥ …
ﻭ ﻣﺎﻝ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩﻥ …
ﺩﺭﺩﺵ ﺑﯿﺸﺘﺮﻩ
شاید بشه از حادثه ها رد شد ولی نمیشه از خاطره ها رد شد.
دیگر کسی بعد از من آرامت نخواهد کرد
آغوش گرمم را کسی هرگز نخواهد داشت
لبخندهای من فقط سهم نگاه توست
لبخندهایم را کسی هرگز نخواد داشت
گاه می اندیشم…
به تو و آن سرگذشت…
به همان شب که به من میگفتی عهد و پیمان
میان من و تو همچنان روح مسیح
رو به سوی ابدیت دارد…
پس چه شد؟؟هان چه شد؟؟؟
پس چه شد آن همه عشق؟
پس چه شد آن همه شور؟
آرزو دارم کــــه همیـــشه لبــــت خنـــدون بــاشــه وبـخنـــدے ……ایــــنو همــــیشه ازت خـــــواستـــم…..گـــــریهرمو به خنـــنده بفـــــروش کـــه خــــراب خنــــده هـــاتمهنــ ـوزم مثـــــل قدیمـــــامـــــن هــــوا دار چشــــ
ﺑــﺨــــــﻨـﺪ !
ﻣﯿــــﺨــﻮﺍﻫــــﻢ ،
ﺗــــﺠــﺪﯾـــﺪ ِ ﺣــــﯿــﺎﺕ ﮐــــﻨـﻢ
آمدنت را يادم نيست،بيصدا آمدی،بی آنكه من بدانم”بی اجازه ماندی،بی آنكه من بخواهم”اما اكنون با ذره ذره وجودم،ماندنت را تمنا ميكنم”مهمان ناخوانده قلبم،بمان كه ماندنت را،سخت دوست دارم
ﭘﺮﺳﯿﺪﯼ “: ﻋﺎﺷﻘﻤﯽ؟”

ﮔﻔﺘﻢ “: ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ”

ﺑﻐﺾ ﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﻔﺘﯽ : ﺍﻣﺎ ﻣﻦ “ﻋﺎﺷﻘﺖ ﻫﺴﺘﻢ “…

ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻧﻤﺎﻥ ﺑﺎ ”

ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ” ﻣﻦ،
ﻭ “ﻋﺸﻖ ” ﺗﻮ ﮔﺬﺷﺖ !

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭘﺎ ﭘﯿﺶ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ،

ﮔﺬﺷﺖ ﮐﺮﺩﻡ،

ﻧﮕﺮﺍﻧﺖ ﺷﺪﻡ،

ﺗﺎ ﭘﺎﯼ ﺟﺎﻥ ﺁﻣﺪﻡ ﺑﺮﺍﯾﺖ …

ﺍﻣﺎ ﺗﻮ، ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﺸﻘﺖ !

ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ، ﻧﮑﺮﺩﯼ…

ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﺬﺷﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ، ﻧﮑﺮﺩﯼ…

ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺎ ﭘﯿﺶ ﻣﯿﮕﺬﺍﺷﺘﯽ، ﻧﮕﺬﺍﺷﺘﯽ !

ﺩﯾﺪﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﻼﻡ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻋﻤﻞ،

ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻣﻦ،
ﺑﺮ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﭼﺮﺑﯿﺪ؟ !!!

نفهمیدم چرا نیازمندی های یک روزنامه
آگهی مرا قبول نکرد!….
آگهی درباره تو بود,نوشته بودم
به تو نیاز دارم
باران بی وقفه این روزها هوای عاشقی
به سرم می اندازد …
لبـــــریــــزم از مهـــــر …….
اما استــــــــوار ……..
رشته محبت راباید به ضریح دلی بست که خیال کوچ کردن نداشته باشد.
نمیدانم چگونه گم شد…..
در شهری که..
تمام خیابانهایش را، باهم قدم زدیم….
ﺑﻌﻀﻲ ﻭﻗﺘﺎ ﺁﺩﻡ ﻳﻪ ﺟﻤﻠﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺭﻭ ﻣﻴﺨﻮﻧﻪ ﻳﻪ ﻧﻔﺲ ﻋﻤﻴﻖ
ﭘﺸﺘﺶ ﻣﻴﮑﺸﻪ ﻭ ﺗﻮﻱ ﻳﻪ ﺛﺎﻧﻴﻪ ﻳﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻣﻴﺎﺩ ﺟﻠﻮ
ﭼﺸﻤﺶ
ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺩﺍﯾﺮﻩ ﻭﺍﺭ ﺩﻭﺭ ﺩﻟﺖ ﺣﻠﻘﻪ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻋﺰﯾﺰﮐﻢ …
ﻣﺒﺎﺩﺍ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯽ “ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﺳﺎﺭﺕ” ﺍﺳﺖ ،
ﺍﯾﻦ ﺣﮑﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ “ ﺯﯾﺎﺩ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺖ” ﺗﻌﺒﯿﺮ ﮐﻦ
ﺩﻟﻢ
ﯾﮏ ﺑﻐﻞ ﺷﻌﺮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ
ﯾﮏ ﻣﺸﺖ ﺁﻏﻮﺵ ﺁﺑﯽ ﺁﺳﺘﺎﻧﺖ
ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺒﺎﺭﺩ
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﯽ
ﻧﻔﺲ ﺑﮑﺸﻢ
ﺯﯾﺮ ﭼﺘﺮ ﺗﻮ…..
عشق از من و نگاه تو تشکیل می شود ، گاهی تمام من به تو تبدیل می شود .
هواى فاصــله ســــرد است
ازكلاف دلـــــم
برايت خيال گرم مى بافم…
bolandtatin fatyade donya ashki ast ke bi seda az gosheye cheshm jari mishavad…
من یک دختـــ ـرم…
و ارزشم خیلے بالاتر از اون چیزیــ ـه که تو بتونے درکش کنے!!!
واسه بودنــ ـت همه ے احساس پاکمو گذاشتم گرو پیش دل سنگت…
صادق بودم باهات چون عشــ ـق جاے دروغ و ریا نیست..
حالا ببین اطرافتو!
من دیگه نیستم…
منو از دست دادے
منے که اینقدر عاشقــ ـت بودم

رفتے منتظر بودے التماست کنم تا بمونے؟؟؟
هه…
چیزے رو نمیخوام که به التماس باشه هروقت تونستی با دل خودت بمونے عاشقے اره جونم عشقت عشــ ـق نبود چیزے جز هوس نبود…
الان برو دنبال یکے مثل خودت باش
یکے که ن معنے عشق رو بفهمه ن دوست داشتن…
دیگه برنمیگردم
از تو هم نمیخوام که برگرے!!!
》خوش باشـــ با همونایے که هواییت کردن…!!!
کاش رمز اون لحظاتی که پیشمیو میگفتی،تا از این به بعد با 144 بزنم، بلکه بیشتر در کنارت باشم!!
چقدر دلم هوایت را میکند حالا که دیگر هوایم را نداری….

بنددلم رابه کفش هایت گره زده بودم که هرجا رفتی دلم راباخودببری غافل ازاینکه توپابرهنه می روی وبی خبر.
بوسه پلی است بین قهر و آشتی ، بیا هی قهر کنیم و آشتی !
عشقم
چشماتو باز کن
من طاقت اینهمه
سکوتت رو ندارم
پاشو
پاشو
الان زوده واسه رفتنت
کما رفتی که رفتی
سعی کن هوشیار شی
کل دنیا هم بگویند دوستم دارند…..
فایده ندارد!!
اما…….
دوستت دارم های “تو” چه غوغایی میکند…..
ديگر نميگويم گشتم نبود،نگرد نيست!بگذار صادقانه بگويم!گشتم!اتفاقا بود!فقط مال من نبود!بگذار ديگري بگردد،لابد مال اوست!
از عرش به فرش ..
حالا معنای عشق را میفهمم ..
زندگی و عشق تو نگاه کسی خلاصه میشه که مثل کوه پشتته..میگه دوستت ندارم بلکه عاشقتم
ﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ﺩﺭ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻧﯿﺴﺖ ، ﺩﺭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﻮ ﺍﮐﻨﻮﻥ
ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﯼ ﻣﻨﯽ
همیشه عشق دروغی نیست ولی ادموپیرمیکنه…..
ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻋﺎﺷﻘﻨﺪ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻫﻢ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﺮ…!
ﻫﺮ ﺟﺎ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ!
ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﻢ!
نگاه تو بمبی بود
کاشته شده در اعماق ذهن تاریکم
ثانیه ها میگذرند
من نمیدانم کدام رگم را بزنم تا خنثی شود؟
آبی یا قرمز؟؟؟؟
ﺗﺎ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﯼ،
ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﺨﻮﺭﻡ!
ﮐﺎﺵ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﻓﯽ ﺑﻮﺩ !
پرازتوام!
به تهیدستی ام نگاه نکن!
نگوکه هیچ نداری!
ببین…تورادارم
ﺑـــــﻪ ﭼــــﻪ ﻣﯿـــﺨﻨــــــــﺪﯼ ﺗـــــﻮ ؟
ﺑــــﻪ ﻧـﮕـﺎﻫـــــﻢ ﮐــــﻪ ﻣـﺴـﺘـــــــﺎﻧــــﻪ ﺗـــﻮ ﺭﺍ ﺑــﺎﻭﺭ ﮐــــﺮﺩ
ﯾــﺎ ﺑـــﻪ ﺍﻓـﺴـــــــــﻮﻧـﮕــــﺮﯼ ﭼـﺸـــــﻤـﺎﻧﺖ
ﮐــﻪ ﻣـــﺮﺍ ﺳـــﻮﺧﺖ ﻭ ﺧــﺎﮐـﺴـﺘـــــﺮ ﮐــــﺮﺩ ؟
ﺧـﻨــــﺪﻩ ﺩﺍﺭ ﺍﺳﺖ ، ﺑـﺨـﻨـــــــﺪ !!
كاغذتيم،تنها شدي احساستو روم بنويس،عصباني شدي خط خطيم كن،بغض كردي اشكاتو باهام پاك كن،سردت شد منو بسوزون،گرمت شد عرق تنت رو بامن خشك كن،خواستي مچاله ام كن فقط(فقط دورم ننداز)
ﭼﻪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺟﺎﻟﺒﯽ
ﻣﻦ ﺑﺎ ﺩﻝ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻢ
ﺗﻮ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﯽ
ﺗــــﺎﺯﻩ
ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ .
ﺍﮔـــــــــــﺮ
آدم….

مگر لب های حوا نبود؟!

چرا سیب را خوردی لامصب!!!

<= نوک فلش رو به قبله کن … … … کردی؟ … … … به همین قبله اسیرتم![divider style="solid" top="20" bottom="20"]كاش امشب كنارم بودي..من از دوريت گلايه مي كردم..از بي مهريت،از اشك هايي كه ريختم،و تو با يك بوسه تمام مي كردي..اين هـمــــه درد را...!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺁﺭﺯﻭﯾﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﺳﺖ؛  ﺍﻣﺎ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﯼ ﭘﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﺭﻭﯼ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺗﻮ؛  ﺁﺭﺯﻭﯾﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ؛  ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﻭ ﺑﻤﺎﻧﯽ؛  ﻧـــﻪ ﺍﯾــﻨــﮑــﻪ ﺑــﻤــﺎﻧــﯽ ﺑــﻪ ﺧــﻮﺍﻫــﺸـــﻢ ...![divider style="solid" top="20" bottom="20"]بگذار بدانند خوشم می آید
از بوسه ولب خوشم می آید
تصمیم گرفته ام لبت را بخورم
*من بچه ام از قند خوشم می آید*[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آن روز که با سنگ کوچکی بر سنگ مزارم میزنی به یاد خاطراتم بخند چرا که اگر گریان باشی آخر چگونه با دستان زیر خاکم اشکت را پاک کنم...!؟!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]گر بدانم روز مردن از مزارم میگذری...سال و ماه و روز و شب در انتظار مردنم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ترجيح ميدهم بخاطر آنچه که هستم از من متنفر باشي نه بخاطر آنچه که نيستم دوستم بداري![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ ﮐﻪ " ﺳﺮﮔﺮﻣﯿﺖ" ﺑﻮﺩﻡ... . . . . . . . . "ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ" ﺑﻮﺩﯼ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دکتر متعجب ماندکه این دیگر چه بیماریست دلم آهی کشید و گفت تو چه دانی هااااااان جواز رخصت بده درد درده عشقست[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اول که آمدی...گفتی عاشقی...در نگاهت هوس را خواندم...اعتنا نکردم رفتی,حال آمدی و چشمانت همان است که میخواهم...صادق و راست....منم عاشقتم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کجا!!؟ همین جاست آغوشِ من! که روزی هزار بار میخوانمت که: بیا... و تو.. هر بار.. با شیطنتی تمام! صدا نازک میکنی.. و باز هم می پرسی: کجا!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]مطمئن باش که روزی در همين دنيا همين ساعت همين جا تو هم حسرت ديدن مرا داری مثل من[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﮔﻔﺖ ﺩﻋﺎ ﮐﻨﯽ، ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ... ﮔﻔﺘﻢ : ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺎ ﺩﻋﺎ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻧﻔﺮﯾﻨﯽ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ؛ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺑﯿﺎﯾﯽ، ﺑﺎ ﺩﻋﺎ ﻧﯿﺎ؛ ﺑﺎ ﺩﻝ ﺑﯿﺎ .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﮐﺎﺵ ﺯﻣﺎﻥِ ﺁﻣﺪﻧﺖ ﺭﺍ ﻋَﻮﺽ ﻣـے ﮐﺮﺩﮮ . . . ﮐَﻤـے ﻫﻢ ﺩﺭ ﺑﻴﺪﺍﺭﮮ ﻫﺎﻳﻢ ﺳَﺮَﮎ ﺑِﮑِﺶ . . . ★[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻣﻦ ﺁﻣﺪﻡ ﺍﻣﺎ ﺷﮑﻮﻩ ﻣﻦ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﺮﺟﺎﯼ ﻣﺎﻧﺪ ﺑﺮﮐﺮﺍﻧﻪ ﯼ ﺩﺭﯾﺎ ﮔﺮﯾﺎﻥ . ﻣﻦ ﺁﻣﺪﻡ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ . ﭼﺮﺍﮐﻪ ﺭﻭﺡ ﻣﻦ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﻣﻦ ﺁﻣﺪﻡ. ﺍﻣﺎ ﻣﺮﺍ ﺍﺯﺁﻥ ﺧﻮﺩ ﻧﺪﺍﻧﯿﺪ . ﭼﺮﺍﮐﻪ ﺭﻭﺡ ﻣﻦ ﺁﻧﺠﺎﺳﺖ ﮔﺮﯾﺎﻥ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عزیزم… راستی! این سطرها را من آفریده‌ام اما بارانی شدنشان کار من نیست![divider style="solid" top="20" bottom="20"]اسوده باش... من مردم امشب  ازتمام بی تفاوتی هایت خنجری ساختم ورگ احساسم رازده ام اسوده بخواب...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ميگفتم :عشق توى قصه هاست، عاشقى دروغه،عاشق شدن خنده داره، اما حالا چى؟!!! توى قصه هايى که ميگفتم ؛دروغه خنده دار شدم خيلى هم خنده دار.....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من می نویسم اما توهیچ نمی نویسی، اشکالی نداردتوفقط نگاهت را جوهر نوشته هایم کن تامن غزل عشقمان را برایت بسرایم. من هر بار که گوییم دوستت دارم تو به کنایه می خندی ومی روی، اشکالی ندارد توفقط بخند تا خنده ات را هزاران بار بروی گل هانقاشی کنم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻋـــﺸــــــﻖ " ﺩﺭ ﯾﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺭﻭ ﺭﻭﯾﺎﯾﯽ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﺩﺭ ﯾﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺭﻭ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻣﯿﮑﻨﻪ ! --- ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﻡ ﺩﻭﻣﯿﺶ ﺭﻭ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧﮑﻨﯿﺪ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]گستاخي خيالم را ببخش حتي لحظه اي يادت را رها نميکند..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻫﯿﺞ وﻗﺖ ﺑﻪ ﻛﺴﻲ واﺑﺴﺘﻪ ﻧﺸﻮ... زﯾﺮا واﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪن ﺑﻪ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ دﯾﺮ ﯾﺎ زود ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ از دﺳﺖ دادن ﺗﻜﻪ اي از ﻗﻠﺒﺖ ﺗﻤﺎم ﻣﻲ ﺷﻮد.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]do GALB eshgi ra be sanginiye hameye alam, b bolandiye hameye asenan ha, b kesheshe hameye kahkeshanha va b garmi va roshaniye hameye aftab ha dar khod mikeshand. che SAKHT! che LEZAT BAKHSH! che BI TAB! dar khiyal NEMIGONJAD![divider style="solid" top="20" bottom="20"]دستت را به من بده... حالا بیا باهــم کمی کنار لحظه هایم قدم بزنیم. شاید دلیل زمزمه های عاشقانه ام را فهمیدی ... [divider style="solid" top="20" bottom="20"]چند روزی میهمان دلم بودی کفشهایی را جفت کردم نمیدانستم که تو پابرهنه آمده ای[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺯﺧﻢ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﯼ ... ﻣﺰﻩ ﻣﺰﻩ ﺍﺵ ﮐﻦ ... ﺣﺘﻤﺎ ﻧﻤﮑﺶ ﺍﺷﻨﺎﺳﺖ !.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]غم تنهايي را،ذوق باهم بودن ميكشد! كاش گلدان نيازم روزي ازگل عشق تولبريزشود...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]يک دنياحرف دارم که بگويم ويک دريادردکه آرامش کني چه کرده اي بامن که فقط سکوت ميکنم..اگه ببينمت![divider style="solid" top="20" bottom="20"]با من اینجوری ک با دیگران حرف میزنی ....حرف نزن من با همه فرق دارم! آنها برای خودشان دیوانه اند من!!دیوانه ی توام ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عاشقه کسی باش که با بدیهات بسازه چون همه میتونن با خوبیات کنار بیان اونی که عاشقته همه چیتو تحمل میکنه[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﮏ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺑﯽ ﺍﻧﺘﻬﺎ ﺑﺎﺷﺪ .... ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ .... ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺁﻫﺎﯼ ﺑﻐﺾ ﮐﺬﺍﯾﯽ ﺍﯼ ﮐﻪ ﮔﻠﻮﯼ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺕ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯼ ﺯﻭﺩ ﺑﺰﻥ ﺑﻪ ﭼﺎﮎ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻣﯽ ﺷﻢ ﻫﻢ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﺸﻢ ﻫﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ...! ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﻫﺎ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﻫﻢ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺳﺮﻡ ﺑﺮ ﻧﻤﯿﺪﺍﺭﯼ ... ﺩﺍﺋﻤﺎ ﺑﯿﺪﺍﺭﻡ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯼ ...! ﻧﻪ ﻣﯽ ﺁﯾﯽ ﺑﺎﻻ ﻧﻪ ﻣﯽ ﺭﻭﯼ ﭘﺎﯾﯿﻦ ... ﮔﻮﺭﺕ ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﻟﻌﻨﺘﯽ ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چیه CNG میدونی معنی سوخت نداريم جيگر /چشمهاراشستم/جور ديگرديدم/بازهم فرقی نداشت/توهمان بودى كه بايددوست داشت [divider style="solid" top="20" bottom="20"]كفشهايم راپنهان كرده ام...جايى نميروم...نكندتوبيايي ومن نباشم!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]بی عشق حتی باران هم بوی تشنگی می دهد...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]پاي رفتنم... پاي رفتنم را پيش تو گذاشتم،يادت هست؟ كه نروم! حال،تو رفته اي با پاي من؛ يا پاي من رفته است با تو؟!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﺩﺭﺩﺍ ﻭُ ﻏﺼﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ، ﺭﻭﯼ ﺷﻮﻧﻪ ﯼ ﺧﺪﺍ ﺟﺎ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﮐﺴﯽ ، ﺩﯾﮕﻪ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﻭﻗﺖ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻮﺭﺩﻧﻤﻪ ، ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﻭﺭﻡ ﺑﮑﻨﯽ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﯼ ﺣﺎﻻ ، ﺣﺎﺿﺮﯼ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﮕﻮﺭﻡ ﺑﮑﻨﯽ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من گمشده ي درياي متلاطم روزگارم و تو بزرگواري ! پس اي! هيچ مي داني که بزرگوار آن است که گمشده اي را به مقصد برساند ؟ تا ابدمحتاج ياري تو ، رحمت تو ، توجه تو ، عشق تو ، گذشت تو ، عفو تو ، مهرباني تو ، و در يک کلام ... محتاج توام عشق من[divider style="solid" top="20" bottom="20"]سقوط زیباست وقتی مقصد دل تو باشد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دیوانه ام می کند فکر اینکه زنده زنده نیمی از من را از من جدا کنند لطفا... تا زنده ام بمان... [divider style="solid" top="20" bottom="20"]فکرِ آمدنِ تو فکرِ بیهوده‌ای نیست حتی اگر بازگشتی نباشددر سرگردانیِ بی‌ انتهای من اگر امیدی نباشد تمام این عشق رو به بطالت می‌‌رود همیشه گفته ام اسارت در خاطراتِ کهنه ، شیرین تر از تخریبِ احساس برای رهایی ‌ست....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]به اندازه ی ….. بی خیال …. تو فکر کن دوستت ندارم من از پس اندازه گرفتنش بر نمی آیم√[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اندک دوستل بدار..اما طولانی،همین برایم یک دنیاست.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]درد می كند... هنوز ... جای دوست داشتنت.... دل من آرام بگیر او بی تو آرام است.....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]پدرم میگوید لب تر کن هر چیز بخواهی برایت می آورم...لبخند میزنم و میگویم لب تر کردن که هیچ حتی با گریه ام آنکه من دوست دارم را نمیتوانی برایم بیاوری....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻗﻮﻝ ﺑﺪﻩ ! ﺍﮔﺮ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ، ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ، ﻧﮕﺎﻫﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﺑﺎ ﻫﻢ ﮔﺮﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﮐﻮﺭ ﮐﻨﯿﻢ. . . . . . قول ؟. . . . . (︶︿︶)[divider style="solid" top="20" bottom="20"]تازه میفهمم ک عشق خیلی تاوان داره[divider style="solid" top="20" bottom="20"]واقعیتی درباره پسران :ممکن است تمام روز سرو گوششان بجنبد ،اما قبل از خواب ؛ همیشه به دختری که واقعا دوستش دارند فکر میکنند !واقعیتی درباره دختران:ممکن است تعداد زیادی طرفدار داشته باشند ،اما قلبشان ؛ فقط متعلق به یک نفرخاص است[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من كسی را دوست دارم واین كه دخترم حتی عرف هم به من این اجازه رو نمی ده كه بدونم او چقدر مرا میخواهد و همین سرآغاز ....... سرآغاز سختی هایم هست تا .........[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻧﻤﯿﺰﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﯽ ﺑﯿﺎ ﺍﯾﻦ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺟﺎﺩﻩ ﭘﺎﺷﻮ ﺑﺮﻭ ﺍﮔﻪ ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﻡ ﭘﯿﺮ ﻭ ﮐﻬﻨﻪ ﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﻧﻤﯿﺰﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺑﭙﺎﺷﻪ ﺗﻮ ﺭﻭ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺧﺪﺍ ﻣﺎ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻫﻤﻮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ ﻧﯿﻤﻪ ﻣﺎ ، ﻣﺎﻝ ﻣﺎ ﻧﯿﺴت ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻧﯿﻤﻪ ﻣﻮﻥ ﻭ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺗﻤﻮﻡ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺗﺐ ﺗﻠﺦ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺣﺴﺮﺕ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺧﺒﺮ ﺑﻮﺩ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﺎ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﺩﯾﺪﯼ ﺩﻋﺎﻣﻮﻥ ﺑﯽ ﺍﺛﺮ ﺑﻮﺩ . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتي حس ميکنم جايي در اين کرِه ي خاکي تو نفس مي کشي و من از همان نفس هايت، نفس ميکشم . . . تو باش ! هوايت ! بويت ! براي زِنده ماندنم کافي است . . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺳﺘﺎﺭﻩ ﭘﻠﮏ ﻧﻤﯽ ﺯﻧﺪ .. ﻣﺎﻩ ﻧﻤﯽ ﺭﻗﺼﺪ .. ﮐﺴﯽ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺑﺮ ﻧﯿﺴﺖ .. ... ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺍﻣﺸﺐ ﻫﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺖ ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﮑﺸﻢ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻣﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﻗـــﺎﻧـــﻮﻥ ﺩﺍﺭﺩ ! ﺍﻟﮑﮯ ﻧﯿﺴﺘـ ! ﺑﺎﯾـﺪ ﻣﺤﮑﻤـ ﺑﺎﺷﮯ ، ﻣﺘﯿـﻦ ﺑﺎﺷﮯ ، ﯾﮑـ ﺩﻝ ﺑﺎﺷﮯ ﻭ ﯾﮑـ ﺭﻧﮕـ ! ﺑﺎﯾـﺪ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻣـ ﺗﻮﺍﻧﺘـ ﺗﮑﯿـﮧ ﮔﺎﻫـ ﺷﻮﮮ ! ﺑﺎﯾـﺪ ﺩﺭﺩ ﺩﻝ ﺑﺸﻨﻮﮮ ! ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﺒﺨﺸﮯ ! ﺑﺎﯾـﺪ ﺑﻐـﺾ ﻫﺎﯾﺘـ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﮮ ... ﺑﺎﯾـﺪ ﺳﻨﮕﯿـﻦ ﺑﺎﺷﮯ ! ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﮮ ﭘـﺪﺭﮮ ﮐﻨﮯ ! ﺯﻣﯿـﻦ ﺑﺎﯾـﺪ ﻟﺬﺗـ ﺑﺒﺮﺩ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑـﮧ ﮔﺎﻣﻬﺎﮮ ﺗــﻮ ﺭﺍ ﻣﮯ ﭘﺬﯾﺮﺩ ! ﻭ ﭘﺮ ﺭﻧﮕـ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻫﻤـﮧ ﮮ ﺍﯾـﻦ ﻫﺎ، ﺑﺎﯾـﺪ ﻣـﺮﺩ ﺑﺎﺷﮯ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عـاشـــِـــقــــــــــانه تــــــَــرین غـَــزل استـــــ دستــــــــــــانِ تـــــــــــــو که می پیچـــــــَـــد میــــــــانِ مـــــــــــوهـــآیِ مــــــــــــــَــن ...✔[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چطور دلت اومد رو همه قولات بزنی زیر همه حرفات بزنی عشق من اصلا هر چی تو بگی فقط چطور دلت اومد وقتی با هق هق با چشمای پر اشک داد میزدم تو مال منی بگی بودم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ ﺑﺪﺧﻂ ﭘﺎﮎ ﻧﻮﯾﺲ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﺎ ﻭﻟﻊ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻢ ! ﮐﺎﻏﺬ ﺭﺍ ﭘﺎﺭﻩ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﻡ ﺩﻭﺭ ! ﺷﻌﺮ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺍﺳﺖ .....✘[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عکس خود را دیدن از درون چشمهایت ارامش عجیبیست از زندان شدنم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]میــــگم خـــــداحافـــــظ که تو چشــــــم تَر کنــــے و بگـــے: کجــا ؟ مگه دســـــت خودتــــه این اومــــدنو رفتن ؟ که سفـــــــت بغـــــــلم کنـــے و بــگی : هیچ رفتــنــــے تو کار نیســــــــت همین جـا ” به دلت اشـــــــاره کنــــــــے” جاته تا همیشه. آخر سرش مـــــحکم بگـــــــے : شیر فهـــــــم شد ؟؟! و من ، دل ضـــــــــعفه بگیرم از این همه عاشقـــــــانـــــه هاـــــــے محکمت! [divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتــــــــــی از پــشـــــــــت خـــــنـــــــجــر زدی . . فهمــــــیـــــــدم . . . هنــــوز به چشـــــمانـــــــم مــــــبتـــــــلایی[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دل کوچکم را چگونه سمتت بفرستم وقتى تو انتظار هدیه هاى بزرگ بزرگ را دارى[divider style="solid" top="20" bottom="20"]می خواهم هماننده قبض جریمه ی سنگینی باشم.. روی شیشه ی ماشینت عزیزم .. آنقدر سنگین که نتوانی پرداختش کنی، تا همیشه پیشت باشم....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]تابلوی خطر: انفجارمین! یک نوار قرمزاز حدود زندگی تاکرانه های عشق میکشم بعد از این درخرابه های سینه درحوالی دلم قدم نزن![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻏـــﻢ ، ﺩﯾـــﺪﻥ ِ ﻣــﻮﻫــﺎﯼ ِ ﺑﻠــﻨﺪ ِ ﺯﻧــﯽ ﺳـﺖ .. ﮐـﻪ ﻣـــﺨـﺎﻟــﻒِ ﺁﻣــﺪﻥ ِ ﺑــــﺎﺩ .. ﺍﺯ ﺗــــﻮ .. ﺩﻭﺭ ﻣـﯽ ﺷــﻮﺩ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]پرستوهای رؤیا هر شب تو را در چشم من تخم می گذارند و سحرگاهان فوج فوج از شاخسار نگاهم به باغ دلم پر می کشی و مرا چون سازی از نغمه های شیرین پر می کنی دنیای قشنگی دارم با خیال بیدارت ! .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بی تابش نمیشوی... بی قراری نمیکند... فراموشیتان مبارک!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]هیچ نمی گویم..... فقط نفرینت میکنم به دوست داشتن! دوست داشتنِ کسی که دوستت ندارد....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من برای دوست داشتنت... مدت هاست آماده ام...! اما امان از تو ✘امان از زن ها✘ همیشه دیر حاضر می شوند...✔[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مرا بستری کن بین آغوشت.............!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﭼﻪ ﺧﻮﺵ ﺧﯿﺎﻝ ﺑﻮﺩﻡ ... ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﺗﻮ ﻣﺤﮑﻮﻣﻢ ... .....ﺑﻪ ﺣﺒﺲ ﺍﺑﺪ !! ... ﺑﻪ ﯾﮑﺒﺎﺭﻩ ﺟﺎ ﺧﻮﺭﺩﻡ ...... ﻭﻗﺘﯽ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﺎﻥ ﺑﺮﺳﺮﻡ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ ﻫﯽ ... ﺗﻮ ... ﺁﺯﺍﺩﯼ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چه لذت بخش بود روزهایی که همه سراغ تو را از من میگرفتند[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ااااااااااااااا خودش گفت ب اندازه همین خطا مال هم میشم شما بهش بگید ک دیگ نایی واسه خط کشیدن ندارم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]نفسهایم رابشمار،آنهارابه قیمت دوست داشتنت ازدست میدهم نه برای گذرعمرم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]نقاش نیستم ، ولی دلم برایت پر می کشد![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ســر و ته این حــــــــــــــــــــرف‌ها را که بزنم، باز هم تویـــــیکه در ســَــرم تــــهِ حرف‌ها را می‌زنی …[divider style="solid" top="20" bottom="20"]سوزی که برف دارد باران ندارد، معرفتی که تو داری هیچکس ندارد.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺳﯿﻨﻤﺎﯼ ﺫﻫﻨﻢ ﻫﺮ ﺷﺐ ﻫﻤﺎﻥ ﻓﯿﻠﻢ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺭﺍ ﭘﺨﺶ ﻣﯿﮑﻨﺪ … ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ …[divider style="solid" top="20" bottom="20"]لبهاى مرا ازهمه استثنا كن...
يك بوس خصوصى به لبم اهدا كن![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ـ ﺑﻠﻨﺪﺗﺮﯾﻦ ﭼﻜﺎﻣﻪ ـ ﺍﯾﻦ ﺧﺰﺍﻥ ﺭﺍ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﺁﻭﺭﺩﻥ ﻭﺍﮊﻩ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ ﺑﺮ ﺁﻧﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪﺗﺮﯾﻦ ﭼﻜﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺸﻘﺖ ﺑﺴﺮﺍﯾﻢ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺩﺳﺖ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩﯼ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺩﺳﺖ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩﻡ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﯼ ﻭﺩﺍﻉ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻮﻕ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺠﺎ ﻭ ﺁﻥ ﮐﺠﺎ …[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ، ﺑﯽ ﻫﯿﭻ، ﻋﻄﺮﯼ ﺁﻏـﻮﺷﯽ ﻟﻤﺴﻲ ﻭ ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﺑﻮﺳﻪﺍﯼ. ﺗﻨﻬﺎ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ، ﺍﺯ ﺩﻭﺭ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ميخوام با قشنگي معرفتت دنيايي بسازم كه تموم عالم بشن تماشاگر دنياي من[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آسمونتم,میتونی بارون رو توچشام ببینی, زمین مال زمین خوار ها,فضا مال فضا پیماها,فقط تو مال من.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻭﻗﺘﯽ " ﺗﻮ " ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻣﻦ ﺷﺪﯼ ، ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ... ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎ ﺩﻭﺭﻧﺪ ... ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺭ ! . . . ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ " ﺗﻮ " ﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ ، ﺷﺎﯾﺪ ... ﺁﺭﺯﻭﯾﯽ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺳﺮﺍﻍ ﻧﺪﺍﺭﻡ !!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]و من امروز به لحظه های هدر شده ام می پندارم به اشک های تباه شده ام به روحم و قلب پر تلاطمم را در حلقه ی بلورین کیمیاگری تو اسیر میبینم قلبی که تو آن را به سادگی روز اول قصه مهربانی در دست گرفتی اما اینبار نه برای آن اسارت شیرین بلکه برای هبوط آن به آخر قصه ی مهربانی[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مساحت خلوتم راپرکن فرفی نمیکندافقی یاعمودی فقط باندازه ی ضلعی ازچهارضلعی وجودم کافیست!!! قانعم به بودنت!!!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتی عاشقش شدم که دیدم ….هیچوقت دلمو نشکست …هیچوقت بهم نه نگفت…همیشه در جواب بچه بازیهام …خندید و گفت:عاشقه همین کاراتم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺭﺍﻩ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﻭﯼ ، ﻋﻘﺐ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻢ ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻫﻤﻘﺪﻡ ﺑﺎﺷﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﭘﺎ ﺟﺎﯼ ﭘﺎﯾﺖ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﻣﻮﺍﻇﺒﺖ ﺑﺎﺷﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺭﺩﭘﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻫﯿﭻ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﻧﮑﺸﺪ … ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻨﯽ ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﭘﻮﻝ ﻭ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻭ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ ﻣﻦ ﺗﻮﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﻋﺸﻘﻢ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﭘﺴﺮﺍ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺷﻨﯿﺪﻧﺸﻮ ﺩﺍﺭﻥ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]تاريخ نميشناسد جغرافيانميــــداند حساب وكتاب ندارد نامش عشــق است[divider style="solid" top="20" bottom="20"]خيلي سخته از غم به خواب پناه ببري و از كابوس به اشك[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻣﻦ ﺍﺯﻣﯿﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﮐﺴﯽ ﺑﻮﺩﻡ ، ﮐﻪ ﻧﯿﺎﻣﺪ ... ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ… ﺑﺮﺍﯼ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﺖ…. ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ… ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﺩﻫﺎﯾﻢ… ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ… ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ… ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﺧﺪﺍ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻨﺪ… ﻻ‌ﯾﮏ.....: ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﻗﻌﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ..... ﺍﻣﺎ ﺧﺪﺍ ﺗﻮ ﺭﻭ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﻼ‌ﻣﺖ ﻧﮕﻬﺖ ﺩﺍﺭﻩ.... ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﻣﺎﻝ ﻣﻦ ﻧﺒﺎﺷﯽ....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]be jaye del bastan yakh basteam!!!!roye ehsasam pa nagozarid!!!! liz mikhorid....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻗـــﺪﻡ ﻧﺰﻥ ﺍﯾﻦ ﺟـــﺎ … ﺍﯾﻦ ﺷﻌـــﺮ ﻫﺎ ، ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﺮﺳــﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯾﺘـــ ﺧﯿﺲ ﺷﻮﻧﺪ !…[divider style="solid" top="20" bottom="20"]و عشق یک بیماریست بیماری بدخیم روحی[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من بیچاره ام...وقتی چاره برای همه چیزم تویی[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عاقبت راز دلم را به لبانش گفتم....شايد اين بوسه به نفرت بکشد.....شايد عشق[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ \"ﺑــﯽ\" ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﻦ ﻏﻮﻏﺎ ﻣﯿﮑﻨﺪ! ﺑــﯽ‌ﮐﺲ ، ﺑــﯽ‌ﻣﺎﺭ ، ﺑــﯽ‌ﺯﺍﺭ ، ﺑــﯽ‌ﭼﺎﺭﻩ ﺑــﯽ‌ﺗﺎﺏ ، ﺑــﯽ‌ﺩﺍﺭ ، ﺑــﯽ‌ﯾﺎﺭ ، ﺑــﯽ‌ﺩﻝ ، ﺑـﯽ‌ﺭﯾﺨﺖ،ﺑــﯽ‌ﺻﺪﺍ ، ﺑــﯽ‌ﺟﺎﻥ ، ﺑــﯽ‌ﻧﻮﺍ* ﺑـــﯽ ﺗـــﻮ ﺑـــﯽ ﺗـــﻮ ﺑـــﯽ ﺗـــﻮ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشق مثل جیش کردن تو شلوار همه میفهمند ولی گرماشا فقط خودت حس میکنی.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﮐﺎﺵفاصله من باتو مثل سیاهی مدادبودن تا هنگام دلتنگی آن راپاک می کردم..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]زمستان نزدیک است... خسته ام! میخوابم... بهار که آمد.. پیله ام را میشکافم.. تا با پرهای خیس.. دوباره عاشقت شوم...![divider style="solid" top="20" bottom="20"]کاش عشق نوشتني بود و برايت تا بينهايت مينوشتم احساس پاکم را[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کاش میشد نگاهت را نوشت صدایت را خواند رد پایت را دویدو دور از هر نگاه و اضطراب یک دل سیر تماشایت کرد و میان فاصله من با تو چشمه را جاری ساخت ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشق یعنی آنجا که دهانها جسارت گفتن ندارند قلب ها می زنند زیر[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ای آنکه هرشب میکنی ازکوچه قلبم عبور،دلواپس روی توام میبوسمت ازراه دور[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دل من غصه نخور .دنیای ما اخر بی وفاییه. هر چی منو تو میکشیم تقصیر اشناییه..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]- گل را یک روز تو را هر روز گل را تا وقت پژمردن تو را تا وقت مردن دوستت دارم ...♥♥♡♡[divider style="solid" top="20" bottom="20"]این دلنوشته ها... نه.. نه... ببخشید!! این دردنوشت ها.. نه دل نشین اند نه زیبا، اینها فقط یک مشت حرف زخم خورده ی بغض دارند ک نشانی دردناک، از یک عشق ناکام دارند... و تنها مخاطبش، غایب است!! ❤ ❤❤ ❤❤ ❤❤ ❤[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آغـــوشِ تــــــــــــــــو مترادفِ امنیــتــــ است آغـــوشِ تــــــــــــــــو ترس هـــای مــرا می بلعــ ـ ـ ـــد آغــوشِ تــــــــــــــــو یعنی پایـــان سر درد هـــا یعنـــی آغــازِ عاشقــانه ترین رخـــوت هـــا آغــوشِ تــــــــــــــــو یعنـــی من خوبم بلنـــد نشـــوی بروی یک وقت مـــ ❤ـن از بازگشـــتِ بی هــوای ترســــ ها می ترســـم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]تــَمآم هوآ رآ بو مـے کشم چشم مـےدوزم زل مـے زنم… انگشتم رآ بر لبآن زميـن مے گذآرم: ” هــــيس… مـے خوآهم رد 1نفس هآيش بـہ گوش برسد...” امآ… گوشم درد مـےگيرد از ايـن همـہ بـے صدآيـے دل تنگـے هآيم را مچالـہ مـے کنم و پرت مـے کنم سمت آسمآن دلوآپس تو مـے شوم کـہ کجآے قصـہ مآن سکوت کرده ايـے کـہ تو رآ نمـے شنوم웃◎[divider style="solid" top="20" bottom="20"]زیبایی دنیا را تنها آن لحظه که به چشمان تو نگریستم دریافتم و از آن پس هیچ لحظه ای از عمرم بدون اندیشه ی تو سپری نشد. اگر عمر من تنها یک شب باشد آرزو دارم همان یک شب را با تو بگذرانم چرا که محبوبم این دنیا تنها هنگامی زیباست که در کنار تو باشم. عشق من ,تمنای زندگی با تو را در دل دارم و دوست دارم هرشب در عشق تو ذوب گردم. من دل بسته عشق تو شدم و دیدی که به عشقت پاسخ دادم.تو اجازه دادی که عشقت را در دل احساس کنم.پس با قلبم تو را صدا میزنم.....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتی نیستی همه نیستند ، نه که نیستند ، هستند ولی مثل تو نیستند![divider style="solid" top="20" bottom="20"]شاید تو... سکوت میان کلامم باشی! دیده نمیشوی اما من تو را احساس می کنم! شاید تو .... هیاهوی قلبم باشی! شنیده نمیشوی اما من تو را نفس میکشم![divider style="solid" top="20" bottom="20"]دوام نمياورم سرماي زمستان امسال را بايد كوچ كنم‌ به قشلاق آغوشت . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتے تو نیستے حتے حرارتِ دستہاے تیر ہم نمےتواند رطوبتِ جنگلِ چشمانم را تبخیر کند ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مانند شیشه شکستم اسان بود ولی دیگر به من دست نزن زخمیت خواهم کرد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشق يعنى سر سپردن عشق يعنى بى تو مردن عشق يعنى عاشقانه از خود دل گفتن[divider style="solid" top="20" bottom="20"]همه ی تفاوت ما این است:او به خاطر نمی آورد... من از خاطر نمی برم...![divider style="solid" top="20" bottom="20"]استاد گفت فعل رفتنو صرف كن: رفتم، رفتي، رفت ساكت شدم، خنديدم، ولي خندم تلخ شد استاد داد زد خب بعد؟ گفتم رفت رفت رفت رفتو دلم شكست،غم رو دلم نشست[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﺯ ﯾﮏ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩ، ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ﺩﺭﺳﺘﺶ ﮐﺮﺩ، ﻣﺜﻞ ﺩﮐﺘﺮﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﺷﺎﻥ ﻗﻄﻊ ﺍﻣﯿﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﻓﻘﻂ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺧﻂ ﻧﺎ ﻫﻤﻮﺍﺭ، ﻫﻤﻮﺍﺭ ﮔﺮﺩﺩ !!!.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتی دردورترین خاطراتم نزدیكیت رااحساس میكنم
شك نكن عزیزترینی[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ما هوايت را داشتيم داريم تو مرا فراموش كردي[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آسمانت بىغبار،سهم چشمانت بهار،قلبت از هرغصه دور،بزم عشقت پرسرور،بخت تقديرت قشنگ،عمرشيرينت بلند[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺍﺕ ﮐﻪ ﺳﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ؛ ﺑﺎ ﺩﻟـــــــــــــﻡ ﺑﺎﺯﯼ ﻧﮑﻦ ، ﻣﻦ ﺩﺭ ﺑﯽ ﺣﻮﺻﻠﮕﯽ ﻫﺎﯾﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]میخاستم بمانم رفتم میخاستم بروم ٬ماندم نه رفتن من مهم بود ونه ماندن! این ائینه میشکند وبه هزار تصویر تکثیر میشود حالا بگو سهم نداشته ام از این همه. "تو"کدام است؟؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چشمانت کارناوال آتش بازی ست... یک روز در هر سال برای تماشایش میروم... و باقی روزهایم را وقف خاموش کردن آتشی می کنم که... که زیر پوستم شعله میکشد...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]یادت هست؟ میگفتم در سرودن تو ناتوانم؟ واژه کم می اورم برای گفتن دوستت دارمها؟ حالا تـــمــــــــام واژه ها در گلویم صف کشیده اند با این همه واژه چه کنم؟ تکلیف اینهمه حرف نگفته چه می شود؟ باید حرفهایم را مچاله کنم و بر گرده باد بیاندازم [divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺩﻭ ﺟﺪﺍﺭﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ؟ ﺗﻮﻃﺌﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺍﺳﺖ ... ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﮔﺮﻡ ﮔﻨﻨﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺩﯾﻪ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻣﻦ ﻭﺿﻮ ﺑﺎ ﻧﻔﺲ ﺧﯿﺎﻝ ﺗﻮ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ ﻭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺷﻮﻕ ﻓﺮﺩﺍ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﯾﺪ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻢ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]يه حساب تو دلتنگي هات برام باز کن شايد برنده کل دلتنگي هات شدم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]صبح شد و دیدار به پایان نرسید,اینجا که رسیدی مکن احساس غریبی,که این کلبه درویش تعلق به تو دارد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]از حساب و کتاب بازار عشق هیچگاه سردر نیاوردم و هنوز نمی دانم چگونه می شود هربار که تو بی دلیل ترکم میکنی من بدهکارت می شوم.....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﻐﺾ ﻫﺎ ﺭﺍ ﮔﺎﻫﻰ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﻮﺭﺕ ﺩﺍﺩ ،ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺗﻒ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﻯ ﻫﻤﻪ ﺑﺴﺖ …ﮔﺎﻫﻰ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺍﺭﺯﺵ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪﻥ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭد...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دلهره دارم...میخوای پیشه من بیایی...خودموبرات زیبا کردم...الام آمدی قلبم آنچنان میزند که انگار از سینه ام میخواد بیرون بیاد...وقتی در آغوشم گرفتی آرام شده ام قلبم هم آرام میزند...خواب به چشمانم نمیاد از خوشحالی...با نوازش تو رو به خواب میبرم و وقتی خوابیدی سر تا پات و بوسه بارون میکنم و با حس کردنه نفس های گرمت به خواب میرم...همیشه بمون عشقم....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آخر هم نفهمیدم دردم را چگونه بگویم! درد کشیدم...؟ درد گرفت...؟ ... درد آمد...؟ چرا هیچوقت برای درد فعل "رفتن" صرف نمیشود؟؟؟؟!✔[divider style="solid" top="20" bottom="20"]میخواهمت چنانکه شب خواب را / می جویمت چنانکه لب تشنه آب را / حتی اگر نباشی می آفرینمت / چنانکه التهاب بیابان سراب را .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﭼﻪ ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺗﻮ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﻬﺎﻱ ﺧﺴﺘﻪ ﮔﺮﻳﺴﺘﻦ ﭼﻪ ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺣﺲ ﮐﺮﺩﻥ ﭼﻪ ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ ﺩﺭ ﺧﻴﺎﻝ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﮐﺮﺩﻥ ﻋﺰﻳﺰﻡ ﻧﺎﻡ ﺗﻮ ﺑﺮ ﻗﻠﺒﻢ ﺧﺎﻟﮑﻮﺑﻲ ﺷﺪﻩ ﺗﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ ﻧﮑﻨﻢ . ﻧﺎﺯﻧﻴﻦ ﻣﻦ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﻴﺪﻥ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻣﻲ ﺳﭙﺎﺭﻡ . ﻳﮏ ﺭﻭﺯﻩ ﺩﻳﮑﻪ ﻫﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮ ﮔﺬﺷﺖ ﻣﻲ ﻧﻮﻳﺴﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ ... ﺍﺯ ﺗﻮ ﺍﻱ ﺷﺎﺩﺗﺮﻳﻦ ... ﺗﺎﺯﻩ ﺗﺮﻳﻦ ... ﻧﻐﻤﻪ ﻱ ﻋﺸﻖ ... ﺗﻮ ﻛﻪ ﺳﺮﺳﺒﺰﺗﺮﻳﻦ ﻣﻨﻈﺮﻩ ﺍﻱ ﺗﻮ ﻛﻪ ﺳﺮﺷﺎﺭﺗﺮﻳﻦ ﻋﺎﻃﻔﻪ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺗﻮ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺗﻮ ﻛﻪ ﺳﻨﮓ ﺻﺒﻮﺭﻡ ﺑﻮﺩﻱ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻟﺤﻈﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺷﺎﻫﺪ ﻏﺼﻪ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻫﻢ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﻲ ﺍﻧﺪﻳﺸﻢ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کاش! دلها آنقدر پاک بودند که برای گفتن "دوستت دارم" نیازی به قسم خوردن نبود. .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﺨﺪﺍ! ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻧﻮﺷﺖ... ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﮔﺮﻡِ ﻧﻔﺲ ﺑﺎﺷﺪ... ﺑِﻜﺮ ﺑﻜﺮ ﺍﺯ ﺳﻴﻨﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﻭ... ﻧﺠﻮﺍ ﺷﻮﺩ ﻛﻨﺎﺭِ ﮔﻮﺷﻲ ﻛﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻧﺰﺩیک ﺍﺳﺖ، ﻣﻴﺘﻮﺍنی ﻻﻟﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ لمس کنی با لبانت...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]فاصله... امتحانی برای اینکه ببینیم عشق چه فاصله ای را می تواند طی بکند[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کاش اسمت را با خط بریل مینوشتند..صدا کردنت کافی نیست شکوه اسم تورا باید لمس کرد..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]و اکنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم میزنم که با هر "نفس" گامی به تو نزدیکتر شوم و... این زندگی من است. [divider style="solid" top="20" bottom="20"]من یک دخترم... مرا پریشانی موهآیت نه! مرا ته ریش خسته ات دیوانه میکند...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]شکوفه هاي صورتي فداي مهربونيا ت يه دل که بيشتر ندارم اونم فداي خوبيات[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻣﺜﻞ ﻛﺎﻏــﺬﻩ ... ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﻣﭽﺎﻟﻪ ﺷﺪ ، ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﺻﺎﻓﺶ ﻛﻨﻰ ﻣﺤﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﺍﻭﻟــﺶ ﺑﺮﮔﺮﺩﻩ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دگر درد دلم درمان ندارد / مسیر عاشقی پایان ندارد / مرا در چشم خود آواره کردی / نگاهت دور برگردان ندارد .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چه بى تابانه ميخواهمت اى كه دوريت آزمون تلخ زنده به گوريست[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻭﺩﺭ ﺁﻣﺪ ﺷﺪ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﻱ ﻫﺮ ﺩُﺭﻧﺎ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺍﻱ ﺩﺍﺭﺩ ﺟﺎﻳﻲ ﺳﻤﺖ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺷﻠﺘﻮﻙ ﻫﺎ ﻻﻱ ﻧﻲ ﺳﺎﺭ ﻫﺎ ﻭﺑﻮﻱ ﺗﻨﺪ ﻣﺎﻫﻲ . ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺍﻡ ، ﭘﺸﺖ ﻟﺬﺕ ﺑﭽﻪ ﺩﺭﻧﺎﻳﻲ ﮔﻢ ﺷﺪ ! ﻫﺮﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻢ : ﺟﺎﻳﻲ ﺁﻧﺴﻮ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺭﺍﺳﺘﻪ ﻱ ﺷﺎﻟﻲ ﻛﺎﺭﻫﺎ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺍﻱ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]قایقی خواهم ساخت تا با آن از اقیانوس نگاهت عبور کنم و ب ساحل وجودت برسم تا قلب پاک تو تا ابد کلبه ی عشق من باشد.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]كاش اون لحظه اي كه يكي ازت ميپرسه حالت چطوره و تو ميگي خوبم كسي باشه كه محكم بغلت كنه و اروم بگه ميدونم خوب نيستي!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]براے من ڪہ دلگیرم چہ اندوہ آورے اے عـــــ♥ــــــشق فراز تلخ فریادم فرود خنجرے اے عـــــ♥ــــــشق چہ سختہ گم شدن درخود بہ یڪ بیہودہ دل بستن چہ سختہ جنگ من با من براے موندن ُ رفتن...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دوســت داشـــتــن که شـــاخ و دم نــداره اگـــر داشــت ، مــن دیــو کــوچـکی بـودم کــــ ـهـــــ عاشـقانـه تــو را دوســت دارد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﻳﻨﻘﺪﺭ ﺑﺎﻭﺭﺕ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﻰ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻰ ﺑـــــــﺎﺭﺍﻥ... ﺧﻴــــــــــﺲ ﻣﻰ ﺷــــوم...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﮐﺪوم رو دوﺳﺖ داری ﺑﺮات ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ !؟ ﻗﻞ(ب)م !؟ ر(و)ﺣﻢ !؟ ج(س)ﻣﻢ !؟ ﯾﺎ ﺣﺮوف ﺗﻮی ﭘﺮاﻧﺘﺰ ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]کنار کوه بودن را فقط با لمس قلب سنگی تو فهمیدم ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]میخواهم فراموش کنم غمم را بازپناه می آورم به تو به عشق تو نگاه تو سلام تو تشنه صدایت میشوم تشنه آغوشت تشنه "جانم" گفتنت که همچون قند آب میشود درقبلم ومرا به اوج احساس می رساند خود نمی دانی اما همه کسم شده ای تنها دلیل بودنم ماندنم و ادامه دادنم توخود نمیدانی همه کسم شده ای[divider style="solid" top="20" bottom="20"]‎ اومد با دلم دو کلوم حرف حساب زد و رفت، ولی نمیدونست دلم ریاضی بلد نیست، همینطوری بی حساب و کتاب عاشقش بود...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﭼﻨــــﺪ ﺳـــﺎﻝ ﺑﻌـــــﺪ ﺩﺧـــــﺘـــﺮﯼ ﺍﺯ ﺗـــــــــﻮ ﻋـــــﺎﺷــــــﻖ ﭘــﺴــــــﺮﯼ ﺍﺯ ﻣــــﻦ ﺧـــــﻮﺍﻫــــﺪ ﺷــــﺪ . . . ﻓﻘــــﻂ ﺟــــﺎﻥ ﺑﭽـــﻪ ﻫﺎﯾـــﻤﺎﻥ . ﻣﺎﻧـــــﺪﻥ ﺭﺍ ﯾــــﺎﺩَﺵ ﺑـــــﺪﻩ . ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]لحظه های زندگی ام حسودند، به لحظه های زندگی ات حسادت می کنند. لحظه های زندگی تو، با حضور تو رقم می خورند. لحظه های زندگی من، بی حضور تو...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]پسر :دوست دارم دختر :فردا کی رو دوس داری؟ پسر :تو رو دختر :پس فردا چی؟ پسر :تو رو دختر :بیست سال بعد چی؟ پسر :یکی دیگه رو دختر :هممم کی رو؟ پسر :دخترمونو[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻋﺸﻖ... ﻧﻪ ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺨﻮﺍد... ﻧﻪ زیبایی... و ﻧﻪ هیچ چیز دیگه.... ﻓﻘﻂ " ﺩﻭ ﺗﺎ ﺁﺩﻡ " ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ... ﺗﺎﮐﯿﺪ ﻣﯿﮑﻨﻢ :ﺁﺩﺩﺩددﺩﺩﻡ...![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ساده اتفاق افتاد.. تو با برقِ نگاهت به من خندیدی و دلم رسمِ تپیدن از یاد برد...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چه زیباست که تو تنها نیاز من باشی و چه عاشقانه است که تو تنها آرزویم باشی و چه رویایی است این لحظه های ناب عاشقی و من و همه زیبایی های عاشقانه و رویایی را فقط با تو حس میکنم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اجازه نميدم منو بشكني اجازه نميدم به من بد كني اجازه نميدم ك بارفتنت, سرراه خوشبختيمو سد كني اجازه نميدم بري از دلم اجازه نميدم ك تنهابشم نمي خوام تو كه نيستي تو هرنفس به ياد نگاهت بريزم به هم.![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﮔﻪ ﺗﻮ ﺑﺮﯼ ﺯ ﭘﯿﺸﻢ ﺳﭙﻴﺪﻩ ﮐﻪ ﺳﺮ ﺑﺰﻧﺪ، ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﻴﺸﻪ ﺯﺍﺭ ﺧﺰﺍﻥ ﺯﺩﻩ ﺷﺎﻳﺪ ﮔﻠﻲ ﺑﺮﻭﻳﺪ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮔﻠﻲ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﻬﺎﺭ ﺭﻭﯾﻴﺪﻩ، ﭘﺲ ﺑﻪ ﻧـﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﻲ، ﻫﺮﮔـﺰ ﻣﮕــــﻮ ﻫﺮﮔـﺰ ... .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]شب براى چيدن ستاره هاى قلبت خواهم آمد. بيدار باش؛ من با سبدى پر از بوسه مى آيم و آن را قبل از چيدن، روى گونه هايت مى كارم.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عاشقی و بی وفایی کار ماست کار کار ماست چون او یار ماست[divider style="solid" top="20" bottom="20"]فـــــفــــط غـــــــروب جـــــــــمعــــــه نــــــــیـــســــــت کـــــه دل گـــــــیر اســــــت. کــــــافــــیــــســــت دلــــــــت گــــــیــــر کـــــســــی بــــــاشـــــد هـــــــمـــــیــــشـــه مــــــی گــــــیــــرد...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]یک دنیاعشق تقدیم ب کسی ک ازپشت اسمون تنهایی سراغ ازدل ابری من می گیرد.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]پیراهن هیچ فصلی خیس تر از پاییزی نخواهد بود که عاشقت شدم.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺗﺎﺑﻪ ﯼ ﺟﻬﯿﺰﻣﻮﻥ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺎﺩ؟ ﺑﺎ ﻭﻓﺎﺗﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ ﺳﻮﺧﺖ ﺑﺎ ﺁﺗﺶ ﻓﻘﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﻣﯿﺴﻮﺯﺍﻧﺪ ﺳﺎﺧﺖ ﺑﺎ ﭼﺮﺑﯽ ﻭ ﭼﺮﮎ ﻫﻔﺘﻪ ﻭ ﻫﻔﺖ ﻧﯿﻤﺮﻭ ! ﺩﺳﺘﻪ ﺍﺵ ﺁﺏ ﺷﺪ ﻭ ﺭﻧﮕﺶ ﺭﻓﺖ ! ﺑﮕﺬﺭﯾﻢ .... ﺑﮕﺬﺭﯾﻢ ﺍﺯ ﮔﺬﺭ ﺁﻥ ﻫﻤﻪ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯾﺶ! ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪﻥ ﻓﺮ؛ ﭘﺨﺘﻦ ﭘﯿﺘﺰﺍﻫﺎﯾﺶ ! ﮔﺎﻩ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺑﯽ ﺗﺎﺑﯽ؛ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭﻟﯽ ﺗﺎﺑﺎﻧﻪ ! ﺁﺗﺶ ﻓﻘﺮ ﻣﺮﺍ ﻣﯿﺒﻮﺳﯿﺪ ! ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﺩﻝ ﻣﻦ ﻣﯿﭙﻮﺳﯿﺪ ! ﺩﻝ ﻣﻦ ! ﺗﺎﺑﻪ ﯼ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯾﻤـــــــ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتی تو جوابمو ندی بی نیازترین میشم...دیگه گرسنه م نمیشه، دیگه حتی تشنه م نمیشه، اون موقعست که میفهمم دیگه حتی به خودمم نیاز ندارم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]به من مىگفت:آنقدر دوست دارم که اگر بگوىى بمىر مى مىرم.......باورم نمى شد فقط براى ىک امتحان ساده به او گفتم بمىر....!سالهاست که در تنهاىى پژمرده ام .کاش امتحانش نمى کردم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مثل غریبه ها بهم به جای "تو" میگه "شما"... حس میکنم به اخرش رسیده ماجرای ما....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]سیندرلا لنگه کفشش رو جا گذاشت یه لشکر آدم دنبالش بودن ما دلمون رو جا گذاشتیم یه نفر هم سراغمون رو نگرفت فقط سیندرلا بچه آدم بود ؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]نفس ، شاید دلیلی باشد برای زندگی اما بی شک “تو” بهانه ی آنی . . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺻﺒــﺢ ﯾﻪ ﻋﺎﻟﻤﻪ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﮐﺎﻏﺬﯼ !... ﻣﺘـﻨــــﻔﺮﻡ ﺍﺯ ﺩﺳﺘــﻤﺎﻟﻬﺎﯼ ﮐﺎﻏﺬﯼ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺻﺒــﺢ ﺑﻬﻢ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﮐﻪ ﺩﯾــﺸﺐ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺷـــﮑـــــ ﺭﯾﺨﺘﻢ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دلخــــور که ميشوم بغض ميــکنم ... مي آيم پشت صفحه ي مانيتورم ... کامنت مينويسم و صورتک ميگذارم ... صورتکي که ميخندد و پشتش قايم ميشوم که فکر کني ميخندم و بخندي... اشکهايم ميـــــــآيند و من مدام با صورتک مجازي ام ميخندم ... تو که ميــخندي باورم ميشـــود ... شاد ميشوم اشکهام روي گونه ام مي خشکند ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بیا لباس هم باشیم دکمه دکمه روی تن هم بوسه بدوزیم دست من در آستین تو باشد دست تو در آستین من طوری که عطر تنمان گیج شودوآغوش، نفهمد چه کسی آن یکی را بیشتر از آن یکی دوست داردمن از این جنس سردرگمیها که نمیدانی، تار عاشق تر است یا پود خوشم می آید[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشق زیباست اما دل را می سوزاند.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]صبح بخیر هستیم صبح بخیر تمام دل بستگیم صبح بخیر امید فردا صبح بخیر تمام سهم من از دنیا[divider style="solid" top="20" bottom="20"]برای پیش تو بودن “بلیط” لازم نیست مرور قصه ی دل کافی ست[divider style="solid" top="20" bottom="20"]هر شب می‌نشینم پای حساب و کتابم . چند بار گفته‌ای دوستم داری . چند بار دوستم داشته ای . چند بار بارونی شده‌ای برای من . چند بار باریده ای . چند بار برای نبودنم مردی و زنده شدی . چند بار از آمدنم ناامید شدی . چند بار از رفتنم شکستی . چند بار از دیدنم دوباره بهاری شدی . هر جور حساب می‌کنم می بینم هنوز هم من بیشتر دوستت دارم . می بینم هنوز هم لحظه های بی‌ تو کشنده است . می بینم صبورانه تحمل می‌کنم بودن و نبودنهایت را . می بینم هر شب خواب من از خیال تو در بدر می‌‌شود . هر شب دلم برای لیلی می سوزد . هر شب خیسی پنجره‌ها داغی‌ گونه‌هایم را به تن می‌‌کشد . هر جوری حساب می‌کنم می بینم حساب و کتابمان یکی‌ نمی‌شود ، من و کتابم اینجا منتظر ، بیا کمی‌ عاشقی کن ، عارفی کن ، بیا و دلت رو با دل ما یکی‌ کن ، بیا حسابت را تسویه کن .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دوست دارم پیتزای روی میزت باشم، تا به دست تو تیکه تیکه شم.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دوست داشتم با تمام وجودم تو چه کردی تو بسیار به من تجربه های جدید بخشیدی گریه های شبانه ام را پرسه زدن هر شبم در غروب غم انگیز کوچه دیگر در این محله همه مرا با دیوانگی هایم میشناسند[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺣـُــــﻀــــ ــــﻮﺭ ﻧــﺸـــﺎﻧــﻪ ﯼ ﺑـــﻮﺩﻥ ﻧــــﯿﺴـﺖ !!! ﮔـــﺎﻩ ﻏــ ـــﺎﯾــﺒــــــﯽ ﺧــــﺎﻃـﺮﻩ ﺍﺵ ﻫـــﺰﺍﺭﺍﻥ ﺁﯾــِـﻨــﻪ ﺭﺍ ﺑــﻪ ﺗـــــﺼـــﻮﯾـــ ـﺮﻣــــﯽ ﮐـِـﺸـــﺪ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]امان از خنده ای که لابلای آن بغض دردناكی گلویت را بفشارد...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻗﻬﻮﻩ ﺭﺍ ﺗﻠﺦ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ، ﻣﺰﻩ ﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ... ﺩﻟﭽﺴﺐ، ﺩﺍﻍ ﻭ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺗﻠﺦ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]دلواپس هم که باشی ، می گویند شک داری. ... چگونه عشق را ثابت کنیم ؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]قوي ترين زن جهان هم که باشي..وقت هايي هست .که دستي بايد لمس ات کند..تني.تنت را داغ کند.و لبي.طعم لبت را بچشد .مسافرترين زن دنيا هم دست خطي مي خواهد که بنويسد برايش" زود برگرد " طاقت دوري ات را ندارم...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]برایم نوشت " دلت که در پیش اوست تنت در آغوش هر کس دیگری که باشد هزار خطبه هم بخوانند باز هم فاحشگی ا ست" برایش نوشتم : "دل دادگی یک طرفه که باشد آسمان هم بر زمین بیایید او سهم تو نمی شود بگذار تا در آغوش دیگری با یاد او آرام شویم " عیبی ندارد فاحشه ها هنوز هم شرف دارند...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ي روز ازم پرسيد اگه من برم دلت برام تنگ ميشه?گفتم نه!ناراحت شدو خواست بره!دستشو گرفتمو آروم بهش گفتم:اگه تو بري ديگه دلي تواين دنيانميمونه ك برات تنگبشه[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دلم ميخواهد. . . تو باشى. . . خوب باشى. . . مهربان باشى. . . بس باشى. . و همه ى اين بودن هايت. . . فقط براى من باشد. . . فقط براى من. . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﻟـﻢ ﯾﮏ ﻣـﺰﺭﻋــﻪ ﻣـﯿﺨـﻮﺍﻫـﺪ ﯾﮏ ﺗـﻮ ﯾﮏ ﻣﻦ ﻭ ﮔﻨﺪﻡ ﺯﺍﺭﯼ ﻃﻼﯾـﯽ ﺭﻧﮓ ﮐـﻪ ﻫــﻮﺍﯾـﺶ ﺁﮐﻨﺪﻩ ﺑـﺎ ﻋﻄﺮ ﻧﻔـﺲ ﻫـﺎﯼ ﺗـﻮ ﺑـﺎﺷﺪ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﻳﮕﺮ ﭼﻴﺰﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﻝ ﺑﺴﺘﻦ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻲ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﮐﻴﻨﻪ ﺍﻱ ،ﻧﻪ ﺑﻐﻀﻲ،ﻧﻪ ﻓﺮﻳﺎﺩﻱ ﻓﻘﻂ ﺻﺪﺍﻱ ﭼﻠﮏ ﭼﻠﮏ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺭﻭﻱ ﻭﺳﻌﺖ ﺩﻝ ﺯﻣﻴﻦ ﻣﻲ ﮔﺮﻳﻢ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]روزگاری که جنون رونق بازارم بود*تو نبودی که بیایی به خریداریِ من.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]كوتاه ترين كلمه دنياIشيرين ترين كلمه دنياloveعزيزترين شخص دنياYOU![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻧﮕﺎﻫَﻢ ﮐﻪ ﻣـے ﮐُﻨـے . . . ﺁﻟﺰﺍﻳﻤِﺮ ﻣـے ﮔﻴﺮﻡ . . . ! ﺧﻮﺩَﻡ . . . و ﺗﻤﺎﻡِ ﺩﺭﺩﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ . . . ﺍﺯ ﻳﺎﺩ ﻣـے ﺑَﺮَﻡ . . . [divider style="solid" top="20" bottom="20"]3 سوال:اگه دزد بودی ازم چی می دزدیدی؟ اگه مداد رنگی داشتی منو چه رنگی میکشیدی؟اگه پاک کن داشتی کدوم خصوصیتمو پاک میکردی؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺁﻫﺴــﺘﻪ ﺑﯿﺎ ﭼﯿــﺰﯼ ﻫﻢ ﻧﻨــﻮﯾﺲ ﻧــﻈﺮ ﻫﻢ ﻧﮕــﺬﺍﺭ ﻫﻤــﺎﻥ ﻛﻪ ﺑﺨــﻮﺍﻧــﯽ ﺑــﺲ ﺍﺳﺖ ﻣــﻦ ﺑﻪ ﺑــﯽﻣﺤــﻠﯽ ﻫﺎﯼ ﺁﺩﻣــﻬﺎ ﻋــﺎﺩﺕ ﺩﺍﺭﻡ ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]از منه خسته و تنها و غریب تسلیت دردی دوا نمیکنه .این عذاب دوری از دستای اون تا ابد منو رها نمیکنه...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چقدر شیرینه یه نفر دوستت داشته باشه، وقتی صداش می کنی بگه جانم، زود به زود بهت زنگ بزنه، طاقت اشکاتو نداشته باشه و بگه من می میرم گریه کنی. اخی... هی... خدا[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺿﯿﺎﻓﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺳﻬﻢ ﻣﻦ ﺍﻣﺎ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ساده بگویم... نگاه... زاده ی علاقه است اگر دو چشم روشن عشق به تو نگاه کند... دیگر تو از آن خود نیستی...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]برای شکستن من یه اخم کافیه ... نیازی به فریادت نیست واسه اشک ریختنم سکوت تو کافیه ... نیازی به قهر نیست برای مردنم حرف رفتنت کافیه ... نیازی به انجامش نیست اونی که رفت اگه برگرده, مطمئن باش از دوست داشتن نبوده, واسه اینه که بهترشو پیدا نکرده....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻣــﺤــﺒــﺖ " ﻣﺜﻞ ﺁﺏ ﺑــﺎﺯﯼ ﮐـــﻮﺩﮐـــﺎﻧــــﻪ ﺳـــــــــﺖ " ﻣـــﻬـــﻢ ﻧــﯿﺴــﺖ ﮐــــــﯽ ﺍﻭﻝ ﺷــﺮﻭﻉ ﻣــﯿﮑﻨـــﻪ ﻣﻬــﻢ ﺍﯾﻨــﻪ ﮐـــﻪ ﺁﺧــﺮﺵ ﻫـــــﺮ ﺩﻭ ﺧــــﯿـــــــــﺱ ﻣـــــــﯿﺸــــﻦ . . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]نترس عروسک ... چیز مهمی نیست ... فقط قسم خورده ام که دیگر مهربانی بوسه را بیهوده وقف رهگذرانی نکنم،‌ که از ترنم علاقه عاجزند... وقتی آینه از کوچ واژه ها ی معصوم دل تنگ نمی شود ... مطمئن باش ... از تکرار نبودن ما هم نخواهد شکست ... چیزی به خاک سپاری آخرین ترانه نمانده ... ولی قول میدهم ... دلی از شنیدن این خبر به لرزه نخواهد افتاد ... افسوس ... که این جماعت عجیب خیلی زود به قاب شکسته ی خالی از خاطره عادت میکنند ....!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺯﻣﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺘﯽ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﺍﺳﺖ: ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ‌ﯼ ﺳﺮﺕ ﺩﯾﺪﯼ ﺑﺪﺍﻥ ﺩﺭ ﻏﺮﻭﺑﯽ ﺩﻟﮕﯿﺮ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﺎﻧﺪﯾﺸﻢ...*[divider style="solid" top="20" bottom="20"]هیچ نمی خواهم یه تو یه من یه جا کنار هم برای هم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کافرعشقم ولی ازبت پرستان نیستم تاگلی مثل تودارم محتاج گلستان نیستم.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﮕﻮﯾﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﻫﺎﯾﺖ ﺳﺮﻓﺼﻞ ﺁﻭﺍﺭﻩ ﺷﺪﻥ ﻫﺎﯾﻢ ﺑﺸﻮﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﮕﺬﺭﯼ ﻭﻟﯽ ﺑﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ ﮔﺬﺷﺘﻨﯽ ﻧﯿﺴﺘﯽ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]قاصدک رسید... خبراز تونداشت،پرپرش کردم تا عبرتی باشد برای قاصدک فردا ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]نامت در خاطر من ، یادت در فکر من و مهرت در قلب من نقش بسته است . . . محوش نکن .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چقد سخته وقتی داری زیر بار مشگلات خودت له میشی ولی مشگلات اونو به جون میخری واسه این که اون فقط اروم باشه... چقد سخته وقتی خودت احتیاج داری به اون تکیه کنی ولی میبینی اون خم شده و بیشتر از تو احتیاج به تکیه گاه داره... ♡[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻨﺪ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﯼ ﺍﯾﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﭼﻘﺪﺭ ﻃﺎﻗﺖ ﻓﺮﺳﺎ ﺳﺖ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ: ﻋﺰﯾﺰﻡ… ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺖ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﺮ ﻣﯿﻮﻣﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﯼ .… ﺣﺎﻻ ﻧﻮﺑﺖ ﭘﺎﻫﺎﺗﻪ… ﮔﻮﺭ ﺗﻮ ﮔﻢ ﮐﻦ !…[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﻌﺪ ﻣﺮﮔﻢ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮﻡ ؛ ﻧﻪ ﻧﺎﻡ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ، ﻧﻪ ﻧﺸﺎﻧﯽ ! ﻓﻘﻂ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﺴﯽ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﻣُﺮﺩﻩ ﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺷﺪﻩ! ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻗﺒﺮ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﻧﯿﺴﺖ ! ﺍﯾﻨﺠﺎ ﯾﮏ ﺗﻦ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﮔﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ! ﺍﺻﻼ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﺴﯽ ﺩﻓﻦ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺶ ، ﻣُﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﺍﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﮑﺮﺩ ، ﺍﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻣُﺮﺩ ، ﺍﻭ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ... ﺁﺭﯼ ﺑﺎ ﺧﻂ ﺩﺭﺷﺖ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ : ﺍﯾﻨـﺠﺎ ﯾـﮏ ﻧﻔـﺮ ﺑﺪ ﺟـﻮﺭﯼ ﻣُـﺮﺩﻩ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]سرت را که روی سینه ام بگذاری هیچ صدایی نخواهی شنید … قلب من طاقت این همه خوشبختی را ندارد ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]درفلسفه وفا چنين امده:دل وقف شكستن است،بيهوده نرنج[divider style="solid" top="20" bottom="20"]گریه کار آدمهای ضعیفه از دوری تو زمونه منو قوی تر از این حرفا بار آورده [divider style="solid" top="20" bottom="20"]ساکتم..حرف نمیزنم. نه که چیزی برای گفتن نباشد...نه! به این سکوت پیله کرده ام...نه که ندانم چه بگویم...نه!! این روزها من از همیشه پرتر از حرفم!از همیشه بیشتر گفتنی ها دارم... ولی من ماندم و یک عالمه ناگفته های ناشنیده... حرفهایم راجمع میکنم میگذارمشان گوشه ای روشن،میان دلم! میگذارمشان یک گوشه ی دلم و آنها را هر روز گردگیری میکنم و یادشان می افتم و خلاصه آنقدر نگهداریشان میکنم . . . تا روزی که تو بیایی!.!.! روزی که تو باشی و بخواهی برایت حرف بزنم! تا وقتی برمیگردی اتاقم پر از دوست داشتنی های تو باشد![divider style="solid" top="20" bottom="20"]میدانم باورنمیکنی..ولی دهکده قلب تورابه صدتاآبادی نمیدم...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ادم ها هرچقدر که کسی رو بیشتر دوست داشته باشند زودتر از دستش ناراحت میشند این حساسیت زیاد فقط از روی عشقه پس به جای بحث کردن درکشون کنیم.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من و تو یه عكس 2 نفره به این دنیا بدهکاریم.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دستت روبذارروقلبت........گذاشتي.....بذارديگه.....صداش روشنيدي؟!آرزومه ک سالها بتپه حتي اگه براي من نباشه.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]تمام محبت خود را به يكباره براي دوستت ظاهر مكن؛ زيرا هر وقت اندك تغييري مشاهده كرد تو را دشمن مي پندارد. (سقراط)[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﻳﻢ ﭘﺮﺍﺯ ﺭﻧﺞ ﺭﺍﻩ ﺗﺎ ﺩﺭﻳﺎ ﺧﻮﺷﺎ ﻳﻜﻲ ﺷﺪﻥ ﺭﻭﺩﻫﺎ ﺧﻮﺷﺎ ﺩﺭﻳﺎ ﻧﻪ ﻣﺎ ، ﻧﻪ ﻣﻦ ، ﻧﻪ ﺗﻮ ؛ ﺍﻭ ﻧﻘﻄﻪ ﻱ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﺑﻴﺎ ﻛﻪ ﺑﻲ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻣﺎ ﺷﻮﻳﻢ ﻭ ﻣﺎ ﺩﺭﻳﺎ ... ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﻪ ﻱ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺑﺮ ﺍﻭ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﺍﺯ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺭﻳﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﻧﺘﻬﺎ ﺩﺭﻳﺎ ﺑﻪ ﻗﻠﺐ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺱ ﺍﻱ ﮔﻮﺵ ﻣﺎﻫﻲ ﺩﻟﺴﻨﮓ ﺑﺒﻴﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﺻﺪﺍ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭﻳﺎ ؟ ﺑﮕﻮ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﻪ ﻱ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺟﺪﺍ ﻛﻪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺍﺳﺖ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﻭﺷﻦ ﭘﻴﻮﺳﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﺎ ﺩﺭﻳﺎ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عذاب با تو سر کردن برای من یه تسکینه.. تو چی میفهمی از من که عذابم با تو شیرینه..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﻻﻣﺼﺒﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮﻥ ﺭﻓﺘﻦ … ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﻟﻌﻨﺘﯽ ﻧﺮﻓﺘﻦ,,,,,[divider style="solid" top="20" bottom="20"]همین که صدایم می‌کنی همه چیز این جهان یادم می‌رود یادم می‌رود که جهان روی شانه‌ی من قرار دارد یادم می‌رود سر جایم بایستم پا به‌ پا می‌شوم زمین می‌لرزد...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]هنوز منتظرم وسط یک شب بارانی که از شدت تب عرق کرده ام بیدارم کنی و بگویی چیزی نیست خواب می دیدی..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اشتباهم اين بود که با ديدن اولين"دل"حکم کردم.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مجنون را به محكمه عدل بردند,گفتند توبه كن,گفت:خدايا عاشقم,عاشقترم كن.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﻡ ... ﻫﯿﺰﻡ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﻫﻨﻮﺯ ﻧﻢ ﺍﺷﮏ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺍ ﺩﺍﺭﺩ؛ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺑﭙﺬﯾﺮﯼ؟! ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﻏﺮﻭﺭﺕ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﺪ. ﺍﻣّﺎ، ﺷﻨﯿﺪ ﻩ ﺍﻡ، ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﮔﺮﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﯼ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]نمیدونم چه حکمتیه.. آخه چرا خدا آدمایی که قسمت ما نیستنو هی جلو راه زندگیمون میذاره... تا وابسته میشی هم که میرن... خدا دیگه نمیشه بهش اعتراض کرد... فک کنم اینم از این حکمتاشه که هیشکی غیر خودش ازش سردر نمیاره...![divider style="solid" top="20" bottom="20"]مدتهاست دلم شروعی تازه می خواهد تو بیا... مرا دوباره اغاز کن.... [divider style="solid" top="20" bottom="20"]عاشقانه ترین حرف من این بود بی من حتی بخواب هم نرو....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چه مي شد مگر...؟! بهشت را به جهانيان مي دادند و... تو را به من...؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]نیمه شب صورتم را به خدا خواهم کرد خواهش دیدار تو را خواهم کرد تا جان دارم و در سینه نفس به تو و عشق تو ای دوست وفا خواهم کرد.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آغاز دیوانگی است این گونه که من می خواهم هر نفس بوسیدن چشم هایت را زاده شدنم مگر برای همین رسالت نبوده است ؟![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﮐﺎﺵ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﻣﯽ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺑﺮ ﻟﺒﺎﻧﺖ ﻣﯽ ﻣُﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشق...... یعنی ترس از دست دادن تو......[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﺒﯿﻦ ﺩﻭﺳﺖِ ﻋﺰﻳﺰ ﺗﻮ ﺧﻮﺑﯽ , ﺗﻮ ﺟﻠﻮﯾﯽ , ﺑﺎﺷﻪ ﻣﺎ ﭘﺸﺘﯿـﻢ ؛ ﻭﻟﯽ ﻣﺴﯿﺮﯼ ﮐـﻪ ﺭﻓﺘﯽ , ﮔﺮﮔﺎﺵ ﺭﻭ ﻣﺎ ﮐﺸﺘﯿﻢ...... ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﻭﺍﺳﺶ ﺟﺮ ﻣﯿﺪﯼ ﻟﺒﺎﺱ ﺗﻨﺶ ﺳﻠﯿﻘﻪ ﻣﻨﻪ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]سلام ای يار دور از ما نشسته:سلام ای بدتر از ما دل شكسته:سلام ای آشنا همچون غريبان:سلام ای عشق من ای بهتر از جان:سلام سالار گلهای بهاری* سلام ای برتر از صوت قناری:سلام خورشيد من در روز سردم:سلام ای مرهم و داروی دردم:سلام ای باوفا ای با مروت:سلام ای ساز گيتار محبت سلام[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﭼﻪ ﺣﺎﻝ ﻣزﺧﺮﻓﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﻦ ... ﻧﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﻧﻪ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺭﻭ ....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]زندگانی یعنی: کشف یک حس عجیب... مثل یک خاطره در حجم نگاه من و تو..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]یک گل سرخ همراه باقلب کوچکم تقدیم به تو که یادت در فکرم. عشقت در قلبم و عطروبویت در میان صفحات خاطراتم ماندگار است...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]یه لحظه چشاتو ببند.... بستی؟؟؟؟ تاریکی رو دیدی؟؟؟ دنیای من بدون تو همون قدر تاریک و سیاهه....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﻐﻀﯽ ﻛﻪ ﮔﯿﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﻗﻠﻤﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﭼﻪ ﺩﺭﺩﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﺣﺎﻟﻢ ﺩﺭ ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎ ﻫﻢ ؛ ﻧﻤﯽ ﮔﻨﺠﺪ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]چشم انتظارتم,نمیدانم برایت چیستم?فقط میدانم اگرروزی نباشی,نیستم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آهای با توام!!!!!! نگران رفتنت نیستم!! زمین گرد است..♥♥[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻓـﺎﺟـــﻌـﻪ ﺍﻳﻨﺠــــــــﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﺸﻢ ﻫـﺎﯾﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻭ ﺑﻐﺾ ﻫــــــﺂﯾﻢ ﻧﻤﯿﺴـﺎﺯﻧـﺪ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ادم وقتى عاشق ميشه پنجرها روش بسته ميشه صداى اواز همه تو گوشش خونده ميشه.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]سلامم را سپردم باد بهاری/ تو را دیدم از اونور داری میایی / دیویدم تا به باد بهاری رسیدم/ سلامم را ازش زودی قاپیدم/چو برگشتم به آغاز کلامم/ ندیدم من تو و باد بهاری/سلامم را نهادم بر همانجا/ چو شاید رد شوی تو یک دم آنجا/:-*[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻓَﺮﻫـــــﺎﺩ ﺑﻪ ﮐــــﻮﻩ ﺗﻴﺸــﻪ ﻣـﮯ ﺯَﺩ . . . ﺩَﺭﺩﺍ ﻣَﻦِ ﺩﻳﻮﺍﻧــﻪ ﺑﻪ ﺭﻳﺸـــﻪ . . . ★[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﺭﺩ ﻫﺎﻳﻲ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﻫﺴﺖ ، ﺑﻪ ﺁﻥ ﻋﻈﻤﺖ ﻛﻪ ﺩﻳﮕﺮ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺍﺷﻚ ﻛﺎﺭﻱ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻧﻴﺴﺖ !...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]براي مرگ لازم نيس کار خاصي انجام بدي فقط وابسته کسي شو که ميدوني بهش نميرسي ميدوني هميشه نميمونه ميدوني يه روزي ميره بعد از رفتنش ميفهمي که انگار سالهاست مردي همين ديدي مرگ چه راحته؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چمدانت را بردار کفش هايت را بپوش و به اولين ايستگاهى که رسيدى اينجا را ترک کن ♥ تو ♥ بايد از خاطر من بروى...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻧﮕﺬﺍﺭ ﮐﻪ ﮔﯿﺴﻮﯼ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺑﺎﺩ ﺑﯿﻔﺘﺪ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﻧﮑﻦ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺁﺏ ﻭ ﻫﻮﺍ ﺭﺍ [divider style="solid" top="20" bottom="20"]برای عشق باید جنگید اما اونو گدایی نکرد .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]قایقت می شوم ؛ بادبانم باش بگذار هرچه حرفْ پشت‌مان می‌زنند مردم ؛ باد هوا شود، دورترمان کند![divider style="solid" top="20" bottom="20"]پى کلام مگرد ... آﻧﭽﻪ ﻣﯽ ﺧﻮاﺳﺘﯽ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﮔﻔﺖ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]هراس یعنی من باشم ، تو باشی و حرفی برای گفتن نباشد.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]هنوز کلنجار می روم... با هر قسمت مغزم که هر کدام به سمتی می رود یکی به سمت تو یکی به سمت غرور یکی به سمت مرگ ببین بودنت چه تفرقه ای در جانم انداخته که همه ی سلول هایم با هم جنگ دارند...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]به این چشمام نگاه کن ببین عاشق ترینم...تو عاشق های دنیا کلام آخرینم...نگاش قلبمو دزدید من و صید خودش کرد...با حرفای قشنگش من و رام خودش کرد....میخوام دنیا نباشه ...اگه با من نباشی....خدایا شدم عاشق....شدم عاشق[divider style="solid" top="20" bottom="20"]زلال ترین شبنم شادی را بر لبانت آرزو دارم ، نه برای امروزت ، برای فردای هر روزت...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عاقبت يك روزمغرب محو مشرق ميشود"عاقبت غربىترين دل نيزعاشق ميشود"شرط ميبندم زمانى كه نه ديراست و نه زودمهربانى حاكم كل مناطق ميشود[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ای که عشق بی تو بی معنی میشود ، با من باش تا چشمانم مال تو باشد تا قلبم تقدیم تو باشد تا زندگیم سرشار از عشق تو باشد .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کاش نام تو را با خط بریل مینوشتند...صداکردنت کافی نیست...شکوه اسم تورا باید لمس کرد....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]صدای پای تو بهترین ترانه هاست، زمزمه کن ....تشنه شنیدنم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دوستت دارم واین ربطی به شناسنامه ها ندارد. دلمان که باهم باشد بی خیال فاصله ها.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عاشقانه های مرا به خودت نگیرقلبم دیگر پیر است دیر است برایش این عاشقانه بازی ها اینها فقط خاطرات کودکیش است که باعث شد در اول کودکی پیر شود...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]از عاشقانه های پدربزرگم واسه مادربزرگم: به جهنم که پیر می‌‌شوی دیوانه!!!!! چروکِ زیر چشمانت همانقدر زیباست که چینِ رویِ دامنت....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]يــادت نخــواهـم انـداخــت ،که بـرگــردي ! اگــر مهّــم بـاشــم .. يــادت خــواهــم مــانــد♥[divider style="solid" top="20" bottom="20"]یادگاریت را نمیدم دوست دارم وقتی نگاشون میکنم یاد تو بیفتم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بهانه را دو دستی تقدیم به کسی کن که برای گذشتن از تو دربه در دنبال بهانه است.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]Man tora DoOst Daram Va to Digari Ra,va diGari Digari,va Digari DigaRi Ra va in CheniN ast KE MA tanHaeEm,,,,,,,,,,[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشق با هم صعود کردن نیست ، عشق در وقت سقوط با هم بودن است با[divider style="solid" top="20" bottom="20"]میدونی سخت ترین لحظه توی زندگی چیه؟ وقتی بفهمی برای کسی که تمام زندگیته فقط یه تجربه ایی![divider style="solid" top="20" bottom="20"]تنها يک برگ مانده بود .درخت گفت : « منتظرت مي مانم ! »برگ گفت : « تا بهار خداحافظ ! »بهار شد .امادرخت عشقش را در میان انبوه برگ هاگم کرد.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چشمت به چشم من و دلت جای دیگریست گلایه نمیکنم ، این رسم دلبری است [divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتى لبخندبه دنبال جايى براى نشستن ميگرددباتمام وجود برايت آرزوميکنم لبهايت درهمان نزديکيهاباشد.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دلم زنده به دیدار توباشد غلامروی و رخسار تو باشد تمام روز و شب در فکر این است مبادا دیگری یار تو باشد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دل من پیش تو عشق من خنده تو فکرمن چهره تو امیدمن نگاه تو جون من فدای تو[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺧﻮﻳﺸﺘﻦ ﺩﺍﺭﮮ ﮐﻨﻴﺪ . . . ﺍﮮ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ . . . ﺑﺎ ﺩﺭﺩِ ﻋـــ ـﺸـــــــــــــ ـﻖ . . . ★[divider style="solid" top="20" bottom="20"]شما يادتون نمياد...! درواقع خودمم يادم نمياد ولي شنيدم که: قديما وقتي دو نفر عاشق هم ميشدن مثه چشمشون بهم اعتماد داشتن... قرار گذاشتن مثه آب خوردن نبود،نه انقدر کافي شاپ بود و ... نه اينکه هرکي چندتا خط موبايل داشت که ثانيه به ثانيه بتوني چکش کني... اما چه احساساي پاک و قشنگي بود عشق حرمت داشت... فکر خيانت از خيال خيلي ها نميگذشت ... اما الان ...!؟ چقدر همه چي وارونه شده ... کاش هنوز قديما بود ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشق یعنی تو مرا می رانی من به صد حوصله می آیم باز[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چقدر وقت دارم برای تو و چقدر وقت نداری برای من و چقدر دلم میگیرد از این تنگی وقت که حتی وقت نمیکنی دلتنگ شوی برای من ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]To nistio labhaye man fagat akset ro mibuse, ungadr to ro busidam ke akset dare mipuse[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چه سخت است زندگی هنگامیکه ما احساس میکنیم در زیر آسمان بزرگ کسی نیست که ما را دوست بدارد...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑَﻌﻀﯿﺎ ﮐــــﺎﺕ ﻣﺎﺗــــ ﺣﺎﻟﯿﺸﻮﻥ ﻧﯿﺴﺘــــ ! ﻓَﻘَـــــﻂ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﻥ ﺑﺎﺯﯼ ﮐُـــــﻨﻦ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]باز همان ابـر های سیاه ِ دوسـت داشتنی و میل به غمگین بودن که سرخوشی ِخاصی می دهد گاهی مثل زخمی که از کندن ِ آن لذت می بری[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چه حس ارزشمندیه اینکه بدونی یکی تو دنیا اینقدر دوستت داره که فقط خدا میدونه چقدر دوست داره،حتی بشر گنجایش درک این دوست داشتنو نداره...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشق یعنی.... ..... زندگی تعطیل......[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻣﺜﻞ ﺳﺎﯾﻪ ﺍﻧﺪ ! ﺍﺯﺷﻮﻥ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﻨﯽ ، ﺩﻧﺒﺎﻟـــﺖ ﻣﯿﺪﻭﻧﺪ ! ﺩﻧﺒﺎﻟﺸﻮﻥ ﮐﻪ ﺑﺪﻭﯾﯽ ، ﺍﺯﺕ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آنقدربوسیدمش تاخسته شد غرق دربوسه ی پیوسته شدتا خواست لب برشکایت وا کند لب نهادم برلبش تا بسته شد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺗﻮ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ ﻧﻴﻮﻣﺪﻩ ﻳﮑﯽ ﺷﺪﯼ، ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﮐﺸﺘﻦ ﺍﻭﻣﺪﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﺪﯼ، ﺑﻴﺎ ﺑﻪ ﻗﻠﺐ ﻋﺎﺷﻘﻢ ﺑﻬﻮﻧﻪ ﺟﻨﻮﻥ ﺑﺪﻩ، ﺍﮔﻪ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺸﻮﻥ ﺑﺪﻩ، ﻣﻦ ﮐﻪ ﺑﺮﻳﺪﻡ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻮﺩﻧﺖ، ﺩﻳﮕﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﭼﻴﮑﺎﺭ ﮐﻨﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻧﺖ، ﺍﺯ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺩﻳﺪﻣﺖ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻧﻤﻴﺮﻡ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ، ﺩﻳﮕﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﭼﯽ ﺑﺸﻪ ﺑﻔﻬﻤﯽﻋﺎﺷﻘﺖ ﺷﺪﻡ، ﺍﮔﻪ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﻤﻴﺮﺳﻴﻢ ﺗﻮ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻦ ﺑﺮﻭ، ﻫﻤﻴﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺑﺴﻪ ﮐﻪ ﺁﺭﺯﻭ ﮐﻨﻢ ﺗﻮ ﺭﻭ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]هر روز نبودنت را بر ديوار خط کشيدم ببين اين ديوار لامروت ديگر جايي براي خط زدن ندارد خوش به حال تو که خودت را راحت کردي يک خط کشيدي تنها، آن هم روي من[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دلم كوه صبراست آبش مكن!گرفتاررنج وعذابش مكن !بياخانه قلب من مال تو!ولى مردباش وخرابش مكن[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺳﻄﺮ ﺁﺧﺮ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﻧﻪ ﺑﻠﻨﺪﺗﺮ ﺑﺨﻮﺍﻧﺶ ﺣﺎﻻ ﺩﺭﺳﺖ ﺷﺪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ﻣﻦ ﺳﻄﺮ ﺁﺧﺮ ﻫﯿﭻ ﻧﺎﻣﻪ ﻭﺷﻌﺮ ﯼ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮐﺴﯽ ﻣﺮﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺪﻫﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﻄﺮ ﻫﺎﯼ ﺁﺧﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]شادي پروانه اي است که هرچه تقلاکني نميتواني آنراشکارکني بايدآرام باشي تاروي شانه ات بنشيند شانه هايت پرازپروانه....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]گاهی وقتها بیشتر دوست میدارمت همان وقتها که مرا حتی به یادت هم نمی آوری![divider style="solid" top="20" bottom="20"]مرا از بند اویزان کنید..سروته... شاید فکرش از سرم بیفتد...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺷﻌﺮ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﻢ، ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﻧﺒﻨﺪ، ﺗﻮ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ، ﺣﺎﻓﻈﻪ ﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دلم ميخواهد شب باشد، من باشم و تو ...به خيالم تو خواب باشي ...نگاهت كنم، آرام ببوسمت...نوازشت كنم...و آرام بگويم دوستت دارم ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]یک لبخندت کافیست تا پر شوم از تو . . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشق.....یعنی اینکه..هیچ وقت ازدیدنش سیر نشی......حتی اگه اون نبیندت.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]فانوسی دیگر بر درگاهی دیگر کسی باز نخواهد گشت شیرینی سفر به فراموشی بود شیرین تر آنکه فراموش کردی: "کسی هست که هنوز تورا فراموش نکرده است"[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بعضی ها رو نمیشه که دوست نداشت با هر حرفی که می‌زنن قلبت میزنه با بودنشون شاد میشی و با نبودنشون غمگین بعضی آدم‌ها چه بخوان، چه نخوان چه بخوای چه نخوای عزیزن و عزیز می‌مونن حتی اگه تنـــــــــــــــــــــهات بذارن.....!✔[divider style="solid" top="20" bottom="20"]می خواهمـــت. . . .؛ چنانکه شـــب خــــــوابـــــــْ را. . . .! می جــویَمـَــــــت. . . .؛ چنــانکه لـــــب تشنه آبــــــْ را. . . .! حتــــیٰٰ اگــر نَبــــــٰـاشـی. . . . می آفرینمت. . . .؛ چنانکه التهــــــٰـابــــــْ. . . .؛ بیــــــابـــان ِِِِ ســَـــرابــــــْ را . . . . [divider style="solid" top="20" bottom="20"]زیرپلکت سایه بانم میدهی؟ سوختم آیا پناهم میدهی؟ آتشی افتاده برجان و دلم قطره آبی بر لبانم میدهی؟ میزبان جان جانان گر شوم میهمانی را نشانم میدهی؟ تا بیاسایم دمی از پای عشق زیر چترت پناهم میدهی؟ ای جواب پاسخ بی پاسخم عشق را آیا نشانم میدهی؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﯾﮕﺮ ﺻﺪﺍﯼ ﻧﻔﺴﻢ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ ... ﺑﻪ ﺩﺍﺭ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﻣﺮﺍ ﺑﻐﺾ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]امـروز یــآدم افتآد به دفتر خـآطِراتی که خیلی وقت است چیزی در آن ننوشتـ ه ام بآ خودم می گویمـ: "فکرَش را بکن!یک روز می میری او میمآندُ این دفتر" دلم می سـوزد برایِ تو که میشکنی روزی که من نیستمـُ تو این دفتر را می خوآنی خرد می شوی وقتی میفهمی چـقدر دوستت دآشتمـ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﯾﮕﻪ ﺭﻭ ﺧﺎﮎ ﻭﺟﻮﺩﻡ ﻧﻪ ﮔﻠﯽ ﻫﺴﺖ ﻧﻪ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﯿﮕﺬﺭﻩ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ . . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]باكي نيست
بگذار به سخره ات گيرند
بگذار تو را نفهمند
تو بمان
تمام كوچه 
ابر آسمان
كفشدوزك پنهان ميان در برگ
همه شاهدند
عشق
تنها پيراهني بود كه به تو مي آمد....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]يه شب وقتي كه خوابي,چشاتو به خواب سپردي,خودم دلتو ميدزدم جاي دلي كه بردي.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دلم غرق تماشا بود, رفتى ميان اشک و آه و دود رفتى کنار حسرتى ديرينه ماندم بهار من,گل من,زود رفتى[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آخــرش یکــ بار قلــم و و رنگهایـم را دست مے گیـرم و تو را بی تعـارف بــراے یکـ "همیشــہ" ترسیـم مے کنـم در قاب زنـدگے ام ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﻢ زﯾﺮ ﺑﺎر ﻏﻢ ﺷﮑﺴﺖ ﺷﺎﺧﻪ ﻫﺎی ﺳﺒﺰ اﻣﯿﺪم ﺷﮑﺴﺖ ﻋﺸﻖ ﻣﺎ در ﺷﯿﺸﻪ ﻓﺮﻫﺎد ﺑﻮد ﻋﺸﻖ ﺷﯿﺮﯾﻦ رﯾﺸﻪ اش در ﺑﺎد ﺑﻮد ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺣﺮف ﺻﺪاﻗﺖ را ﻧﺰد ﻫﯿﭻ ﮐﺲ دل را ﺑﺮ اﯾﻦ درﯾﺎ ﻧﺰد ﯾﮏ ﻧﻔﺮ اﻣﺮوز در ﭼﺸﻤﻢ ﺷﮑﺴﺖ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺎر ﺳﻔﺮ ﺑﺴﺖ و ﮔﺴﺴﺖ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮاﺗﻢ دور ﺷﺪ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺎ ﻗﺼﻪ ﻫﺎ ﻣﺤﺸﻮر ﺷد✔[divider style="solid" top="20" bottom="20"]♥دیدارت دلچسب ودوریت دلگیر است،دوریت را به شوق دیدارت سرمیکنم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بعضی آدما بعضی روابط بعضی احساسات حیفن ساده رد نشیم فرصت بدیم شاید اطرافمون پر آدم باشه,پر از گزینه واسه انتخاب ولی فرشته ها تعدادشون کمه... بعضی ها یه لطف لطیفن از طرف خدا واسه تو هوای فرشته هاتون رو داشته باشین چون دیگه تکرار نمیشن[divider style="solid" top="20" bottom="20"]میگویند دنیا دار مکافات است ! دنیا را بیخیال,,,, فعلا که دارو ندارمان تـــویـــی و ندیدنت مکــــافــــات[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتی عاشقت شدم از روی هوس نبود، برای لمس اندامت هم نبود. عاشقت شدم چون تو هم هوس لمس شدن نداشتی. هوایمان عطر سادگی داشت[divider style="solid" top="20" bottom="20"]برای پروانه شدن پیله ی دستان تو کافی ست ، من را محکم تر در آغوش بگیر .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چه زيباست به خاطرتوزيستن وبراي تو ماندن وبه پاي تو سوختن وچه تلخ و غم انگيز است دوراز تو بودن براي تو گريستن وبه عشق ودنياي تو نرسيدن... اي کاش مي دانستي بدون تو وبه دور از دستهاي مهربانت زندگي چه ناشکيباست...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]گاهی میان دستان خالیم حس میکنم تمام داروندارم "نگاه توست"[divider style="solid" top="20" bottom="20"]سلام ببخشيد مزاحم شدم لطفا يه عکس از چشات واسم بفرست آخه يه آهو اينجاست ميخوام روسو کم کنم!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]گویند ضریح چشم تو صد معجزه دارد / ای کاش من رائر چشمان تو بودم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]گفت :بزن کف قشنگ روبه افتخارپت ومت. گفتم :چون خنده داربودن؟ گفت :نه، چون تاتهش باهم بودن!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]زیبا تمام حرف دلم اینست..من عشق رابانام توآغازکرده ام در هرکجای عشق که هستی آغازکن مرا...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺧﻴــــــﻠﯽ ﺩﻟـــــﻢ ﻣﻴــــﺨﻮﺍﺳﺖ ﻭﻗﺘـــــﯽ ﮔﺮﻳــــــﻪ ﻣﻴــــﮑﺮﺩﻡ ﻣﻴــــﻮﻣﺪﯼ... ﮐﻨـــــﺎﺭﻡ ﻣﻴﻨﺸﺴﺘــــﯽ... ﺩﺳـــــــﺘﺎﻣــــﻮ ﻣﻴﮕﺮﻓﺘـــــﯽ... و ﻓﻘــــﻂ ﺯُﻝ ﻣﻴــــﺰﺩﯼ ﺑـــﻪ ﭼﺸــــﻤﺎﻡ... ﺑﺪﻭﻧــــِ ﻫﻴـــــﭻ ﺣـــــﺮﻓﯽ... ﺩﻟـــــﻢ ﻣﻴــــﺨﻮﺍﺳــــﺖ ﻧﮕـــــﺎﻫـــﺘﻮ ﺧـــــﻮﺩﻡ ﺗﺮﺟﻤـــﻪ ﮐﻨﻢ... ﻫـــــﺮﺟــــﻮﺭﯼ ﮐــــ ﺧﻮﺩﻡ ﺩﻭﺳــــ ﺩﺍﺭم... ﺣــــــﺮﻓﺎﯼ ﺗـــــﻮ ﻫﻤﻴـــــﺸﻪ ﺩﻟـــــــﻤﻮ ﺷﮑﺴـت...ﻫﻤﻴــﺸﻪ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺧــــــﻨـﺪﻩ ﻫـــﺎﻱ ﺗــــــــــﻮ ﮐـﻮﺩﮐـﻲ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﻲ ﺑﺨـﺸـﺪ ! ﻭ ﺁﻏــﻮﺵ ﺗــﻮ ﺁﺭﺍﻣـﺶ ﻫﺴﺘـﻲ ﻭ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﻱ ﺗـــﻮ ﺍﻋﺘـﻤـﺎﺩﻱ ﺑﯽ ﺍﻧﺘﻬـــﺎ ﭼـﻘـﺪﺭ ﺍﺯ ﻧـﺪﺍﺷﺘﻨﺖ ﻣـﻲ ﺗــﺮﺳـــــﻢ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دوریت رادوست دارم...
 به دلم می فهماند ،باتوبودن مجانی نیست...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دل شیر نداری سفر عشق مکن !!!!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]اشتباه نکن ! نه جذابيت تو و نه محبوبيت تو ، مرا مجذوب خود نکرد ! تنها آن هنگام که روح زخمي مرا بوسيدي من عاشقت شدم ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]از باد پرسیدم :پایان عشق چیست؟ سری تکان داد و گفت نفرین بر این جدایی[divider style="solid" top="20" bottom="20"]می گویند: دنیا بی وفاست؛ اما... قدرش را بدانید! من دنیای بی وفاتری هم داشته ام... [divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﻧﺪاﻧﭙﺰﺷﻚ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺩﻧﺪاﻥ ﮔﺮﮒ ﺭا ﻛﺸﻴﺪ........اﻳﻨﺴﺖ ﺟﺰاﻱ ﮔﺮﮔﻲ ﻛﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺮﻩ ﻣﻴﺸﻮﺩ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]یادت باشد!! به خوابم که آمدی ... بیدارم کنی ببوسمت !!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]این عصرهای بارانی ،عجـیب بـوی نـفس هـای تـو را می دهـد …!گـوئـی … تـو اتـفاق می افـتی؛و مـن دچـار می شـوم …تـمام ” مــن” دارد “تـــو” می شـود … بـاور مـی کنـی؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]هنــــــــوز منتظـــــرم...!!! وســط یک شـــب تابستــــانی که از شدت تــــب عــــرق کرده ام بیــــــایی .....!!! بیـــــدارم کنی و بگویی همــه را خــــــواب می دیدی !![divider style="solid" top="20" bottom="20"]نمیخاستم مهتاب زندگی ام باشی؛؛؛ نمیخاستم آفتاب زندگی ام باشی آآآآسمانی دوستت داشتم... میخاستم فقط بآآآآشی!! این انتظار همیشگی ام را ببخش....؛[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عزیزم ! می خواهی ننویسم ؟؟؟ می خواهم بدانی وقتی نمی نویسم ! نمی توانم لم بدهم روی کلمه هایی که وزن حضور تو را دارند ! کم می آورم وسط این همه نباید خواستن تو !!! من با نوشتن زندگی نمی کنم از تو چه پنهان من با نوشتن نفس می کشم ....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کاش قدرباهم بودن رو میدونستیم اون لحظه که گفتی یکی بهترازتورو پیدا کردم یاداون موقعی افتادم که به صدتابهتراز توگفتم من بهترینو دارم.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]به وسعت قلب كوچكم به يادتم؛ شايد كم باشد؛اماقلب هركس تمام زندگي اوست[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻓﻘﻂ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩ ! ﻓﺮﻫﺎﺩ ﺗﯿﺸﻪ ﻣﯿﺰﺩ ﺗﺎ ﻧﺸﻨﻮﺩ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﺮﺩﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﺶ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ : ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]گمم نكن _درگوشه اي ازحافظه ات آرام مينشينم فقط

بگذاربمانم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺖ ﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﯽ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ یک ﻧﻔﺮ ! ﺍﻣﺎ ﺩﻟـــﺖ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ ﮐﻪ ﻫﺮﮐﺴـــــــــــ ﯼ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ ﺟــــــــــﺰ ﺁﻥ ﯾـــــــﮏ ﻧـﻔــــــــﺮ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]گاهی وقتها دلم میخواهد بگویم: من رفتم ؛ باهات قهرم ، دیگه تموم! دیگه دوستت ندارم ….. وچقدر دلم میخواهد بشنوم: کجا بچه لوس !؟ غلط میکنی که میری ….. مگه دست خودته ؟ رفتن به این راحتی نیست ! اما …. نمیدانم چه حکمتیست که آدمی همیشه اینجور وقتها میشنود : به جهنم … ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﺎﺯﯾﭽﻪ ﺩﻝ ﻧﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻋﻀﻮ ﻫﻤﺮﺍﻫﺖ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺯﺑﺎﻧﺖ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﺎﻓﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺰﺍﯼ ﭘﺎﮎ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻋﻤﺮﯼ ﺑﺎﺯﯾﭽﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﻝ ﻭ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﺣﺠﻢ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻐﺾ ﻭ ﺳﯿﻼﺏ ﺍﺷﮏ ﺑﺒﯿﻨﻢ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]گاهی وقتا نیاز داری به یه آغوش بی منت که فقط تو رو و‌اسه خودت بخواد،که وقتی توی اوج تنهائی هستی با نگاهش بهت بگه هستم تا .تهش.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]✔تا تو هستی که دستانم را بگیری ✔ آرزو میکنم هر روز زمین بخورم ✔ کاش تابستان ها هم برفی بود[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتی میگویی تمام تو مال من است،دلم میخواهد حسادت کنم به خودم..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]تنهاسوغاتي كه ازسفرعشق برايت اورده ام قلبي شكسته او تنهايي ترسناكودستاني روبخداست بادانه هاي اشكم كه تسبيح بي شماري براي خوشحاليه چشمانت است[divider style="solid" top="20" bottom="20"]این جمله همیشه یادت باشه: زندگی گل سرخی است که گلبرگهایش خیالی و خارهایش واقعی است[divider style="solid" top="20" bottom="20"]تقدیم به صاحب چشمانی که آرامش قلب من است ...وصدایش دلنشین ترین ترانه من است : ازبودنت برایم دنیایی ساختی که بی توبودن راباور ندارم .چه خوب شدکه به دنیا آمدی...وچه خوب ترشدکه دنیای من شدی .همیشه بامن بمان وبدان که تابیکران عشق ...عاشقانه دوستت دارم؛؟ --Share Via GO SMS[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﭼﻘﺪﺭ ﺷﺒﻴﻪ ﺩﺭﻳﺎﻳﻲ ﺗﻮ. ﻣﺪﺍﻡ ﺯﻳﺮﭘﺎﻱ ﻣﺮﺍ ﺧﺎﻟﻲ ﻣﻴﮑﻨﻲ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]کوچه هارا زه نامت چراغانی میکنم با اشکم باز بارانی میکنم وقتی که بیایی آذین میبندم کوچه را باعشق تووقلبت را به خودمیهمانی میکنم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺑﻨﺪ ، ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺭﺍﺣﺖ ! ﻣﻦ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﺷﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺗﻮﺍﻢ ﻣﻦ ، ﻋﺸﻖ ، ﺧﺪﺍ ، ﻋﻘﺮﺑﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﻋﺖ …[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺗﻨﻬﺎﯾﮯ ﺗﺎواטּ ﻫﻤـﮦ " ﻧـﮦ " ﻫﺂﯾﮯ اﺳﺖ ﮐـﮦ ﻧﮕﻔﺘﻤـ ﺗﺎ בل ﮐﺴﮯ ﻧﺸﮑﻨـב ﻫﻤـﮦ ﻣﺤﺒﺘﻬﺎﯾﮯ ﮐـﮦ زﯾﺎבے ﻫـבر בاבم ﺗﺎ בﻟﮯ رآ ﺑـﮦ בﺳﺖ آورم ﻫﻤـﮦ ﺳﺎבﮔﮯ ﮐـﮦ בر اﯾﻦ בﻧﯿﺎے ﻫﺰار ﭼﻬﺮه ﺧﺮج ﮐﺮבم ﺗﻨﻬﺎﯾـﮯ ... ﺗﺎواטּ ﻫﻤـﮦ ﺧﻮش ﺑﯿﻨﮯ ﻫﺎﯾﮯ اﺳﺖ ﮐـﮦ ﺑـﮦ בﻧﯿﺎ و آבﻣ ﻬﺎے اﯾﻦ روزﻫﺎ בاﺷﺘﻢ. . . . . . .(︶︿︶)[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺧﻮﺍﺏ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﻣﻮﯾﯽ ﺑﻨﺪ ﺍﺳﺖ؛ ﻫﺪﻫﺪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻭ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻗﻠﺐ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻣﺮﺍ ﭘﺎﭘﺘﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪ ................ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻫﺶ ﮐﻔﺸﻬﺎﯾﻢ ﭘﺎﺭﻩ ﺷﺪ ..........؟؟؟؟ !!!!!!!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]دل به من گفت بیا باهم بسازیم خانه ای عاشقان کی خانه دارند دل مگر دیوانه ای؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]تو آدم من حوا بیا جهانى دیگر آغاز کنیم عشق بورز دوستم داشته باش تازه سیب چیده ام[divider style="solid" top="20" bottom="20"]همه ميگن اسمون ابيه اما ميگم قهوه ايه چون چشمهاي تو اسمونه منه.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺧﻴﻠﻰ ﺑﺪﻩ ﺩﻟﺖ ﻫــــﻮﺍﻯ ﺭﻭﺯﻫــــﺎﻳﻰ ﺭﻭ ﺑﻜﻨﻪ ﻛﻪ ﻣﻴــــــــﺪﻭﻧﻰ ﺩﻳﮕﻪ ﻧﻤﻴﺎﺩ !![divider style="solid" top="20" bottom="20"]بوسیدنت خلافِ قوانین کشور است، باید عمل به شیوه ی بین الملل کنم![divider style="solid" top="20" bottom="20"]اگر میدانی در این جهان کسی هست که با دیدنش رنگ رخسارت تغیر میکند و صدای قلبت آبرویت را به تاراج میبرد،مهم نیست که او مال تو باشد،مهم اینست که او فقط باشد..!زندگی کند! شاد باشد! و لذت ببرد....![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ميدونى چراخورشيدداغه!چون ميبينه تومال منى اتيش ميگيره[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﯾﮏ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺩﻭ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺳﻪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻧﻬﺼﺪ ﻭ ﻧﻮﺩ ﻭ ... ﺗﻤﺎﻡ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﻫﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺟﻤﻊ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﯽ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻧﻤﯽ ﺑﺮﺩ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]باوجودت نور امید را به نگاهم هدیه کردی وغنچه عشق درقلبم شکفته شد.کاش در وسعت نگاهت جایی برای همیشه ماندنم باشد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻫﺮ ﮐﻪ ﺁﯾﺪ ﮔﻮﯾﺪ : ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻦ، ﺗﺴﮑﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﮔﺮﯾﻪ ﺁﺭﺍﻡ ﺩﻝ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﯽ ﮔﺮﯾﻢ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺗﺴﮑﯿﻨﻢ ﻭﻟﯽ ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﺴﯽ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﭼﻨﺪ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﯿﻦ ﻣﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﻣﻦ ﻭ ﺁﺭﺍﻡ ﺩﻝ ﻏﻤﮕﯿﻨﻢ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]به تو سلام می کنم کنار تو می نشینم و در خلوت تو شهر بزرگ من بنا می شود .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مطمئن باش هیچ وقت فراموشت نکرده ام فقط دیگر ساکت شده ام همین[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من زندگی رادرعشق،عشق رادرقلب،قلب رابه خاطر اینکه آشیانه توست دوست دارم.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]گفتمش نقاش را ،نقشی بکش از معرفت با قلم نقش تو را ، با وسعت دریا کشید[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻢ ﻏﺮﻕ ﺷﻮ .... ﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﻭ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺣﺮﻣﺖ ﺩﻗﺎﯾﻖ ﻋﺸﻖ ﭘﺎﮐﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺳﭙﺮﯼ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ ..... ﺁﺛﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﻋﺎﺷﻘﯿﻢ ... ﺁﻧﺠﺎﺳﺖ!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﺯ ﻫﻤﻮﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﻭﻝ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺒﻢ ﭘﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ﻗﻠﺒﻤﻮ ﺍﺯﻡ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﻭ ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺟﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ﺭﻓﺘﯽ ﻭ ﺣﺘﯽ ﻧﮕﻔﺘﯽ ﯾﻪ ﮐﻼﻡ ﺧﺪﺍ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭ ﺣﺘﯽ ﯾﻪ ﺑﻮﺱ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺭﻭﯼ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﻡ ﻧﺬﺍﺷﺘﻲ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دیدی عشق با ما چه کرد??? نه گفته بودم قبل از اینکه بیاید باید برویم.....!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﺭ ﻫﯿﺎﻫﻮﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭﯾﺎﻓﺘﻢ ﭼﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺩﻭﯾﺪﻥ ﻫﺎ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﭘﺎﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﮔﺮﻓﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﮔﻮﯾﯽ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﭼﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻏﺼﻪ ﻫﺎ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﻋﺚ ﺳﭙﯿﺪﯼ ﻣﻮﻫﺎﯾﻢ ﺷﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻗﺼﻪ ﺍﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ ﺑﯿﺶ ﻧﺒﻮﺩ ﺩﺭﯾﺎﻓﺘﻢ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ " ﻣﯽ ﺷﻮﺩ " ﻭ ﺍﮔﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ " ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ " ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺳﺎﺩﮔﯽ ... ﮐﺎﺵ ﻧﻪ ﻣﯿﺪﻭﯾﺪﻡ ﻭ ﻧﻪ ﻏﺼﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﻓﻘﻂ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﻭ ﺑﺲ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آفتاب كه مي تابد . . . پرنده كه مي خواند . . . و نسيم كه مي وزد . . . باخودم مي گويم ؛ حتماحال تو خوب است كه جهان اين همه زيباست...![divider style="solid" top="20" bottom="20"]نه اینکه تو را بخاطر آغوشت دوستت داشته باشم٬ نه٬ هرگز! من چون بی حد و مرز دوستت دارم٬ آغوشت را میطلبم...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]معلم زبان می گوید: همه ی فعل های خواستن با to می آیند .. من ... بی تو ... هیچ فعلی را نمی خواهم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشق کلام پایداریست که هر کس درکش کرد ترکش نکرد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﮔﺎﻫﯽ ﻫﻮﺱ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﺣﻞ ﺷﻮﻡ ! ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺳﺮﺩﯾﺖ ، ﺑﺮﺍﯾﻢ ﮔﺮﻣﺘﺮﯾﻦ ﺣﺲ ِ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ !..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ajab donyayi!!!!! galbe mane, vase mane, tu sineye mane,amaaaaa vase to mitape[divider style="solid" top="20" bottom="20"]پﺎﻳﻴﺰ ﻓﺼﻞِ ﻋـــﺸﻖ ﺍﺳﺖ . . . ﺑﯽ ﻣَﻌﺸﻮﻕ ﻓﺼﻞِ ﻋَﺬﺍﺏ . . . [divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺭﺍﺩ ﻪﮕﻧ ﺕﺩﻮﺧ ﯼﺍﺮﺑ ﺍﺭ ﺖﯾﺎﻫ ﺾﻐﺑ گاهی سبک نشوی،سنگین تری[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آهاي3راه بيشترنداري 1مال من باشي 2مال توباشم 3توافق كني باهم باشيم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]رفتم ساعت بخرم هرچی گشتم ساعتی به قشنگیه اون ساعتی که دیدمت،ندیدم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]يادت باشه.. يادم بيارى.. يادم بمونه.. يادآوريت کنم.. توو يادم ميمونى.. اگه توو يادت بمونم!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]کلمات گاهی بار معنایی خود را از دست میدهند وگرنه تو که دروغ نمیگویی دوستت ندارمی گفتی حتما معنای دیگری دارد.....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عین شین قاف عشق ازسه حرف تشکیل شده عین شین قاف اینجوری تعریف شده علاقه شدید قلبی معنیش شده[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آنکه قلب خاکی اش را سنگفرش قدم هایت میکند... "منم"...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ازمن آزرده نشو,ميرم ازخانه تو,قبل رفتن توبدان,عاشق وبى تقصيرم,تواگر خسته اى از دست دلم حرفى نيست,امرکن تاکه بميرم,بخدا ميميرم.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشقم امیدم ارزوم زندگیم عمرم دینم دنیام نفسم حواسم فکرم ذکرم خیالم جسمم روحم جونم خونم قلبم وجودم بودم نبودم هستیم نیستیم مستیم فقط تو(.....)[divider style="solid" top="20" bottom="20"]2 2nya 1 2nei تونستی بخونیش.یعنی تو دنیا یه دونه ای[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻗﻬﺮﻱ ﺍﺱ ﮐﻪ ﻣﻴﺎﺩ ﻫﻤﻪ ﺗﻦ ﻭ ﺑﺪﻧﺖ ﻣﻴﻠﺮﺯﻩ. ﭼﻮﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﻴﮑﻨﻲ ﺍﻭﻭﻧﻪ … ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﻣﻴﺒﻴﻨﻲ ﺍﻭﻥ ﻧﻴﺴﺖ ﺧﻴﻠﻲ ﺩﺍﻏﻮﻥ ﻣﻴﺸﻲ!! ﻭﻟﻲ ﻏﺮﻭﺭ ﻟﻌﻨﺘﻲ ﻭ ﺣﺮﻓﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﺍﺯﺵ ﺷﻨﻴﺪﻱ ﺭﻭﺯ ﺁﺧﺮ،ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﻤﻴﺪﻩ ﺑﻬﺶ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﯽ ﻣﻨﺘﻈﺮﻱ ﺍﻭﻥ ﺍﻭﻝ ﺑﻴﺎﺩ ﺳﻤﺘﺖ ﺍﻭﻧﻢ ﻧﻤﻴﺎﺩ …. ﺗﻮﺍﻡ ﻧﻤﻴﺮﻱ …. ﻳﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺗﻮ ﺍﻭﺟﺶ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺭﺍﺣﺘﻲ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﻴﺸﻪ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کاش دنیاساعت بودومن وتو عقربه هاش،تاحداقل ساعتی یکبارپیش هم بودیم.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﺎ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﺍﺯ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ ﻭ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻫﺴﺖ ﯾﺎ ﻧﻪ ؟!… ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺻﺪﺍﯾﯽ ﺑﯽ ﻭﻗﻔﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: “ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻣﺸﺘﺮﮎ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ!!!”[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عمریست که آتش نشانی خوشبحالت که دردلم داری از آتش -نشانی....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺍﺯﻡ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﯿﺶ ... ؟؟! ﻫﺰﺍﺭﺗﺎ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺕ ﺍﻭﻣﺪ ﺟﻠﻮﯼ ﭼﺸﻤﻢ ، ﺍﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﯿﺸﻨﺎﺧﺘﻤﺶ ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]فرشته ی ناز من کاش می توانستم به جز دلتنگی هایم برایت کار دیگری را هم انجام دهم ... کاش می توانستم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻣﻦ ﺧﻮﺑﻢ ....ﻣﻦ ﺁﺭﺍﻣﻢ ...... ﻓﻘﻂ ﮐﻤﯽ ﺩﻟﻮﺍﭘﺴﻢ ﮐﺎﺵ ﻗﻮﻝ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﻧﺨﻨﺪﯼ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺖ ﺷﻮﺩ ﺣﺎﻝ ﻭ ﺭﻭﺯﺵ ﺷﻮﺩ ﺍﯾﻦ ... ﺗﻮ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺁﻧﻮﻗﺖ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺁﺭﺍﻡ ﺑﺎﺷﺪ ..... ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺷﺪ ..... ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﺎﺯ ﺻُﺒﺢ . . . ﺑﺎﺯ ﺭﻭﺯﮮ ﺑـﮯ ﻫَﺪَﻑ . . . ﺑـﮯ ﺗــــــــــــﻮ . . . ﺑﺎﺯ ﺯِﻧﺪﮔـﮯ ﺑﻪ ﺍِﺟﺒﺎﺭ . . . ★[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دریا میشوم وقتی هر شب در بسترم یاد تو ... جاریست ... مثل رود ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]به یقین دوست باید داشت ... حتی در تنهایی... حتی در غربت... با عشق باید زیست... عاشق باید بود … زندگی بدون دوست داشتن هیچ است ... باید خواست... باید بود... ماند… دوست داشتن رنگ میبخشد به آدم.. . به روزگارش... به زندگی... به دنیایش... میخواهم عاشق باشم... دوست بدارم... زندگی کنم… آرزویم برایت عاشق بودن است... درد دارد... اشک دارد... هق هق دارد... اما... اما باید باشد... باید تجربه شود... عاشق باش... بمان... زندگی کن ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]زمان، کند میگذرد بی تو روغن کاری میخواهد این چرخ ِ قدیمی.. [divider style="solid" top="20" bottom="20"]درهمه ی صحبت ها حرف آخرزیباست.حرف آخرمن،دیدن خوشبختی تودرهمه فرداهاست[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کاش ازروزاول آن عهدی راکه بامن بستی.....مثل آن مرغ عشق که درقفس جان داد.....بربالین عشق خود ماندتاجان داد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ﺁﺭﺯﻭ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺩﺭ ﮐﻮﺯﻩ ﺑﺎ ﺁﺑﺶ ﻗﺮﺹ ﻫﺎﯼ ﺍﻋﺼﺎﺑﻢ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]از عشق تو من جوجه خروسم قدقد بكني لبتو ميبوسم.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عُبــور ميڪُـنـَمــ ،هـَر روزاَز ڪِنآرِ نيـمڪــَتــ هـآےِ פֿــآلےِ پــآرڪـــ ... طـورے ڪہ اِنڪًـآر ڪَــسے בَر آפֿـــَـريـטּ نيــمڪَــتــ اِنتظــآرَمــ رآ ميڪِـشَــב ! و بہ آنجـآ ڪہ ميــرِسَـمــ بـآيــَב وآنِمــوב ڪُـنـَـمــ ڪہ بــآز בيـر رِسيـــــــــــــــבه اَمـــ. ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من هنوز در انتظارم ،،،،که تو از “هرگز” خود بازگردي . . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺁﻣﺪﻡ ﺑﻨﻮﻳﺴﻢ ﻧﺸﺪ ﮔﺎﻫﻲ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﻳﻦ ﻏﺼﻪ ﻫﺎ ﻛﻪ ﺣﺘﻲ ﺣﺮﻑ ﻫﻢ ﻧﻤﻴﺘﻮﺍﻥ ﺯﺩ....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دقت کردين اوني که دوسش نداري، اصرااااار پشت اصرار .... اوني که دوسش داري ،انگار نه انگار.!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]آنكه دلي براي دوست داشتن به ما داد/كاش صبري هم براي دوري ها مي داد/[divider style="solid" top="20" bottom="20"]لمس دستان تو،وسوسه شیطان نبود،به سیاهی چشمانت قسم حس قنوت نمازهایم بود[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ناز کمتر کن که من اهل تمنا نیستم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]با عشق زمان فراموش می شود . . . و با زمان هم عشق . . . ★[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتى دراغوش ميگيرى ارام ارام ا فراموش ميکنم .... که بايدنفس بکشم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻟﺐ ﻫﺎﯾﺖ ﺷﺪﻩ ﺷﺎﻋﺮﺍﻧﻪ ﺗﺮﯾﻦ ﻭﺍﮊﻩ ﺷﻌﺮﻡ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عاشقی مایه ی درد است،چه هجران چه وصال خسرو ازعشق جدانالدو فرهاد جدا....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]با يه قامت شکسته,با نگاهى مات و خسته,سرشو برده تو شونش,يه نفر تنها نشسته,توى تنهايش يه درده,جاى پاى قلبى سرده,گل سرخى بوده اما,ديگه پژمرده و زرده,فارغ از ديروز و فرداش,غرق توى درياى درداش,حسرتش يه عشق نابه,که وفا کنه به عهداش[divider style="solid" top="20" bottom="20"]هر چه فکر می‌‌کنم حرفم نمیاید ....... خیالت را گم کرده‌ام یا مسیر عاشقیت را ؟؟؟ شاید هم تو راه قلبم را گم کرده‌ای و در شعر دیگران نشسته ای!!؟؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]واقعا راست گفتن که هیچ عشقی تودنیا عشق اول نمیشه[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کفش هایت کو؟؟ می خواهم آن ها را بر دارم تا دیگر هوس رفتن نکنی[divider style="solid" top="20" bottom="20"]پیله كرده ام به تو، نمیدانى پروانه شدن درآغوشت چه عالمى دارد.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]زين شاخه به آن شاخه پريدن ممنوع، در ذهن به جز تو آفريدن ممنوع، غير از تو ورود ديگران در قلبم، عمرأ، ابدأ، هيچ، اكيدأ ممنوع[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ضریح پاک قلبت قبله گاه من شده.حاجتم را بالبخندت رواکن...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺧــﺎﻃــﺮﺍﺕ ﻧــﻪ ﺳــﺮ ﺩﺍﺭﻧــﺪ ﻭ ﻧــﻪ ﺗــﻪ ... ﺑــﯽ ﻫــﻮﺍ ﻣــﯽ ﺁﯾــﻨــﺪ ﺗــﺎ ﺧــﻔــﻪ ﺍﺕ ﮐــﻨــﻨــﺪ . . . ﻣــﯿــﺮﺳــﻨــﺪ ﮔــﺎﻫــﯽ ﻭﺳــﻂ ﯾــﮏ ﻓــﮑــﺮ . . . ! ﮔــﺎﻫــﯽ ﻭﺳــﻂ ﯾــﮏ ﺧــﯿــﺎﺑــﺎﻥ . . . ﺳــﺮﺩﺕ ﻣـــﯿـــﮑــﻨــﻦــﺪ . . . ﺩﺍﻏــﺖ ﻣـــﯿـــﮑــﻨــﻦــﺪ . . . ﺭﮒ ﺧــﻮﺍﺑــﺘـــ ﺭﺍ ﺑــﻠــﺪﻧــﺪ . . . ﺯﻣــﯿــﻨــﺖ ﻣــﯿـــﺰﻧــﻨــﺪ . . . ﺧــﺎﻃــﺮﺍﺕ ﺗــﻤــﺎﻡ ﻧـــﻤــﯿـــﺸـــﻭﻧـــﺪ . . . ﺗـــﻤـــﺎﻣــﺖ ﻣـــﯿـــﮑــﻨــﻦــﺪ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]لبخند تو می فهماند که چه جای دوست داشتنی و زیبایی ست دنیا.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]פֿــورشـیـــد تـوهــم روشـنــے بـیـــش نـیـسـت (!) وقـتـے چـشــم‌ هـایــم  بـہ دیـــدار تـــو روشــטּ نـمـے شــود . . . (!)   ❤ ❤❤ ❤❤ ❤❤ ❤[divider style="solid" top="20" bottom="20"]همیشه حــرارت لازم نیست .. .گــــاهی یک نـــگاه ســــرد هم میتونه ... به جونتـــــ آتیــــــش بزنه ...به همین ســــادگی ... قبول داری ؟؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]سرم را شاید دیگران در نبودنت گرم کنند اما... دلم را هرگز...![divider style="solid" top="20" bottom="20"]یک اعتراف! من حتی سردیهاشو بیشتر از محبتو عشق یکی دیگه دوس دارم. تو باش و هر چه خواهی کن فقط باش[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آن روز ها. . . صدای تـــــو در گوشــــم می پـیچـید و خــوابــــــم می کرد. . . .! این شــب هــــــــا . . . . صــــدای تـــو در قلبــــم می پیچد. . .؛ و بیـــــــــدارم می کنــــــــد. . . . [divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﭼﻪ ﺗﺮﺍﮊﺩﯼ ﻏﻤﻨﺎﮐﯽ ﺍﺳﺖ ﻭﻗﺘﯽ ، ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﮐﺴﺖ ، ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻧﺒﺎﺷﯽ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دیگر خسته نیستم...دیگر روز ها برایم تکراری نیست ...وقتی با تو هستم همه چیز برایم تازه است ولی وقتی نیستی دنیا برایم خاکستری میشود ...تا در این دنیا هستم بمان[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بگذار لحظه ای دستان گرمت را بگیرم تا باور کنم که مال من شده ای ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]لعنت ب این سرنوشت ک تورو کنار من نوشت[divider style="solid" top="20" bottom="20"]میدانم ! بهار خنده زیبای توست که هر روز در دلم سبز میشود ! [divider style="solid" top="20" bottom="20"]نظامی ترین جمله عاشقانه: توی اردو گاه قلبت… منم یه اسیر جنگی…تو منو شکنجه میدی…توی این قلعه ی سنگی.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]‏** * * ** * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * کجایی؟{{خسته شدم هرچه توستاره ها می گردم پیدات نمی کنم!! اخ ببخشیدیادم رفته بودکه توماهی .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اوج لـــــــــــذت اونجایی ِ که خوابم بـــــــــیاد بیـــــــــــــــای کنارم ، بوسم کنی ، در گوشم حرف بزنــــــی با خــــــــــودم مبارزه کنم مبارزه ی بین خواب و گــــــوش دادن به حرفــــات جذب حرفـــــــــــــــات شدم ولی خـــــــــــــواب نذاره آخر سر مقاومتمو از دست بدم تو آغوشت کم کـــــــــم خوابم ببره حرفاتو نفهمم فقط تو گوشـــــــــــم واسم بشه نجوا اون موقــــــــــع ست که بهم حس امنیت دســــــــــت میده حس اینکه یکـــــــــــــــی هست کنـــــــــــــارم تا آخــــــــــــــر و بعـــــــــــــــد راحت تر خودمـــــــــــــو بسپارم دســــــــــــــت خواب[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من میخوانمو تو خواهی خواند من میرومو تو خواهی ماند[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مثل یک روح در دو پیکریم تو در پیکره ی خدایی من در پیکره ی انسانی عاشقانه میپرستمت شایدروزی یک روح در یک پیکر شویم . . ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]هنوز دروغ هایت را در گنجه دارم، گاهی باورشان می کنم و باز عاشقت می شوم...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺁﻥ ﭼﺸﻢ ﻫﺎ، ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﻋﺰﻳﺰﺍﻥ؛ ﻗﺸﻨﮓ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺷﺎﻩ ﺑﻴﺖ ﻫﺮ ﻏﺰﻝ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]هوا دو نفره است و نیستی … من هی کوچه ها را بالا و پایین می کنم برای دهن کجی به هواااا …[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آفتابی لب درگاه شماست که اگر دربگشایید به رفتار شمامی تابد...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻧﻪ ﺷﺎﻋﺮﻡ ﻭ ﻧﻪ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ... ﺍﺯ ﺑﺲ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﭘﺎﺭﻩ ﮐﻨﻢ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺭﺍ - ﻭﻫﻤﭽﻨﯿﻦ- ﮐﻠﻪ ﻣﻌﻠﻖ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﻫﻢ ﺑﺰﻧﻢ ﺟﻤﻼﺕ ﺭﺍ - ﻣﺘﻨﻔﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ﺍﺯ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﻏﺮﻕ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﻝ ﺑﺎﺧﺘــــــــــــــــــــــــﻪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﮔﻨﺠﺸﮏ ﺭﺍ ﺭﻧﮓ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ ﺟﺎﯼ ﻗﻨﺎﺭﯼ ﻣﯿﻔﺮﻭﺧﺘﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻫﻮﺱ ﺭﺍ ﺭﻧﮓ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺟﺎﯼ ﻋﺸﻖ ﻣﯿﻔﺮﻭﺷﻨﺪ ﺁﻧﺮﻭﺯﻫﺎ ﻣﺎﻝ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﻣﯿﺸﺪﯼ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺩﻝ ﺑﺎﺧﺘﻪ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺧﻮﺩﻣﻢ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ ﺣﻖ ﺩﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﮕﯽ : ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﻣﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺁﺭﺍﻣﺖ ﻧﺒﻮﺩﻡ ﺩﯾﮕﺮ ...... ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺑﯽ ﺣﺎﺻﻠﯽ ﻭ ﻏﻢ ..… ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻢ ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ .… ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﺧﺪﺍ ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﺧﻠﻖ ﺧﺪﺍ .… ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ .......... ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ …… ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]همه چيز را ميتوان حاشا كرد، جزعطر آنكه دوستش دارى...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اكه ميشد با بوسه شارجت كنم اونقدر ميبوسيدمت تا داعمي بشي[divider style="solid" top="20" bottom="20"]سلام دو نفرآدرس تورو می خواستند. من هم بهشون دادم یکیشون سلامتی بود. یکیشون خوشبختی.امیدوارم هرروزبهت سربزنند[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﻭﺭﻱ ﻭﺩﻭﺳﺘﻲ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ؟ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﻫﺎﺭﺍﺭﻫﺎﮐﻦ. ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎﻳﻨﺪ ﮐﻪ ﻋﺸﻖ ﺭﺍﻣﻲ ﺑﻠﻌﺪ ﻣﻦ ﺍﮔﺮﻧﺒﺎﺷﻢ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺟﺎﻳﻢ ﺭﺍﭘﺮﻣﻴﮑﻨﺪ. ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺎﺩﮔﻲ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من با تو فهمیدم تو زندگی یه چیزایی رو نباید بگی وقتی زیاد گفتم دوست دارم تبدیل شدم به روزمرگی [divider style="solid" top="20" bottom="20"]چمدانت بزرگ هم نبود،چگونه با خود بردى تمام "من" را؟![divider style="solid" top="20" bottom="20"]همیشه مست و شیدای تو بودم ، به فکر آرزوهای تو بودم ، تموم آرزوهای منی ، کاش یکی از آرزوهای تو بودم♥[divider style="solid" top="20" bottom="20"]میخواهم به یادم باشی... اگر تو به یادم باشی عین خیالم نیست که همه فراموشم کنند... [divider style="solid" top="20" bottom="20"]نبوده ، نیست ، نخواهد بود! عزیزتر از تو کسی برای من[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻧﺎﯼ ﻧــــــــﻔَﺲ ﮐﺸﻴﺪﻥ ﻧﺪﺍﺭﻡ . . . ﺩﺭ ﻫﻮﺍﻳﯽ ﮐﻪ ﺑﻮﯼ ﺗـــــــﻮ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺖ . . . [divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشقت باید تو بغلت باشه، محکم تو سینه خودت فشارش بدی تا نفسش بند بیـآد...جیغ بکشه !! دور خودت بچرخیُ بچرخونیش، این قدر بچرخی ... این قدر بچرخونی ... بچرخی ... بچرخونی ... بچرخی ... بچرخونی ... تا سر هر دوتانو گیج بره پهـن شید رو زمیـن بعد چشماتون ُ ببندید،دنیآ دور سرتون بچرخه ... بعد خوشحال باشی که چقدر زورت زیاده که تونستی دنیا به این بزرگی رو بچرخونین اونم دو نفــری[divider style="solid" top="20" bottom="20"]زوار چشمانت را هــر روز اشتیاقی دوبآره اســت .. روی از من برمگردان ، دلــم ، طــواف می خواهـ ـد قبله گاه من ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]همتا هم نداری، که وقت نبودنت به دلم وعده بدهم... شايد مثلش را پيدا كنم...![divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتي لبخنددنبال جايي براي نشستن ميگردد،باتمام وجودبرايت آرزوميكنم لبهايت درآن نزديكي هاباشد.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]باور کن “عین” و “شین” و “قاف” جدا از هم که باشند هیچ خاصیتی ندارند ! اما در کنار هم ، معجزه می آفرینند … درست مثل من و تو !!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]نازنين تر ز تو كسي نيست كه يادش بكنم/تا زمين و زمان هست،بگويم تو عزيزي[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﭘــﺎﻫــﺎﻳــﻢ ﺗﺎﻭﻝ ﺯﺩﻩ . . . ﺍﻧــﮕﺎﺭ ﺩﯾﺸــﺐ ﺑــﺎﺯ ﺩﻭﺑـﺎﺭﻩ ﺗــﻮﯼ ﺧـﻮﺍﺏ ﺩﻧـﺒﺎﻟــﺖ ﺩﻭﯾـــﺪﻩ ﺍﻡ . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتی حواس ِ تو درگیر ِ رفتن بود بیهوده جنگیدم تو از همون اول منو نمی خواستی من دیر فهمیدم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]شکسپیر گفت :من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم ..انتظارات همیشه صدمه زننده هستند ..زندگی کوتاه است ..... پس به زندگی ات عشق بورز ..خوشحال باش ..و لبخند بزن ..فقط برای خودت زندگی کن و ..قبل از اینکه صحبت کنی ؛ گوش کن ..قبل از اینکه بنویسی ؛ فکر کن ..قبل از اینکه خرج کنی ؛ درآمد داشته باش ..قبل از اینکه دعا کنی ؛ ببخش ..قبل از اینکه صدمه بزنی ؛ احساس کن ..قبل از تنفر ؛ عشق بورز ..زندگی این است ..احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر ..زندگی این است،احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اسمان هركس به اندازه معرفت اوست بی شك اسمان تو انتها ندارد.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻣﺪﻧﺖ ﺍﯾﻦ ﺩﺧﯿﻠﻬﺎ ﺍﻓﺎﻗﻪ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺑﺒﻨﺪﻡ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]نگاهتـــــــ ــ بی خــــــار بر اندام من می پیچــــــــد ….[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ "ﻣﻦ " ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ " ﺗـــﻮ" ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺿﻤﯿﺮﻫﺎ ﺑﻮﺩ! ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ،ﺑﻤﺎﻧﺪﮐﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺖ ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﯾﺴﺖ !!!..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مــــــــُـــــــــــــردَنَم را آرزوســــــــــت اگــــــــر آرامگـــــــــاه اَبــَـــــــدی آغـــــــــــــوش تـــــــــــو بـــــــــــــــــــــاشد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ﻧﻮﺷﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺑﺎﺧﺘﻢ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ﻧﻮﺷﺖ ... !!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺼﻪ ﯼ ﻏﻢ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﻧﻪ ! ﻏﺼّﻪ ﯼ ﺩﻟﮕﯿﺮﯾﺴﺖ؛ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻏﺰﻝ ﺧﻮﺍﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻢ ﻧﺎﺯ ﺁﻓﺘﺎﺑﮕﺮﺩﺍﻥ ﺭﺍ ... ﻧﻤﯽ ﭘﻮﺷﺎﻧﻢ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺳﺮﺩ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻮﺍﻥ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﮔﺮﻡ ﻧﻔﺲ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﺸﺎﺭﻡ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﻢ ﺑﻪ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﻏﺮﻭﺑﯽ ﺭﻧﮓ ﻭ ﻣﯽ ﺑﻮﺳﻢ ﻣﺮﻭﺍﺭﯾﺪ ﻃﻠﻮﻋﯽ ﺭﻧﮓ ﺭﺍ ... ﻣﯽ ﺑﻮﯾﻢ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﯼ ﻧﻤﻨﺎﮎ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻡ ﻏﻨﭽﻪ ﮔﻞ ﺳﺮﺥ ﺭﺍ ... ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ ﺍﺷﮏ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﻭ ﻗﺪ ﻣﯽ ﮐﺸﻢ ﺯﯾﺮ ﺳﺎﯾﻪ ﺑﺮﮒ ﻧﺠﯿﺐ ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ ﺗﻘﺼﯿﺮ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺒﯿﻨﻢ، ﺍﻣّﺎ ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺑﯽ ﺫﻭﻕ ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]اگه به عشقت برسی اخه پس شیرینیه .اشکهای نیمه شب چی میشه.لذت اینکه به خاطر عشقت تا صبح نخوابی چی میشه.حق حق یواشکی چی میشه.....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]همین جایی... در همین حوالی... میان یادم و قلبم... اما... دیدارت چیز دیگریست...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]گاهى وقتا وسط پيام بازياى شبونه يهويى مکث ميکنى نميدونى چى واسه عشقت بنويسى ... کيبورد با اون همه حرف جلوته اما نميدونى چى بنويسى اين يعنى عشق ... آخرش اکتفا ميکنى به ديوونه ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]با ابرها چه غصه‌ی پنهانی‌ست؟ این عصرِ چندشنبه‌ی بارانی‌ست؟ وقتی که می‌بُریم مدام از هم این عشق نیست، چاقوی زنجانی‌ ست[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چه حس خوبیه.... وقتی از پیشش میای و.... دستات هنوز بوی دستاشو میده[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دل من در دل شب خواب پروانه شدن می بیند مهر در صبحدمان داس به دست خرمن خواب مرا می چیند آسمانها آبی پرمرغان صداقت آبی است دیده در آینه ی صبح تو را می بیند از گریبان تو صبح صادق می گشاید پر و بال تو گل سرخ منی تو گل یاسمنی تو چنان شبنم پاک سحری نه از آن پاک تری تو بهاری نه بهاران از توست از تو می گیرد وام هر بهار این همه زیبایی را هوس باغ و بهارانم نیست ای بهین باغ بهارانم تو![divider style="solid" top="20" bottom="20"]و تو هیچگاه نخواهی فهمید که من با یاد همان دقایقی که کنار هم بودیم ، سال هایی را که بی تو گذشت زنده مانده ام ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﯾـﺸﺒـــ ﻗﺼـــﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑــــﺮﺍﯼ ﮐﺴـــﯽ ﻣﯿﮕﻔﺘــﻤــ ؛ ﺑـــﺎﺯ ﺩﻭﺑـــﺎﺭﻩ ﻋـــﺎﺷﻘـﺘـــ ﺷــﺪﻣــ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﮔﺮ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻫﻢ ﻋﺸﻖ ﻧﺒﺎﺷﺪ ، ﻫﻤﯿﻦ ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﺩﻩ ﻫﻢ ﺑﻪ ﯾﻐﻤﺎ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ ، ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﺪ ، ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻻﺍﻗﻞ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺣﺮﻣﺖ ﻋﺸﻖ ، ﮐﻤﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﺷﯿﻢ . ﻫﻤﯿﻦ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]فقط که سیل زلزله و آتش سوزی نیست... آدم ها راباید از حادثه نگاه تو... لبخند تو... خاطرات تو... هم بیمه کرد...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دعایم گرچه گیرا نیست،دعايت میکنم اما،نمیدانم چه میخواهی؟‎ ازاوخواهم براىتو،هرآن چه در دلت خواهی...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻭ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﺑﺎ ﻫﺮﺑﺎﺭ ﺁﻣﺪﻥ ﻭ ﺯﻭﺩ ﺭﻓﺘﻨﺖ ﭼﻪ ﻧﻤﮑﯽ ﻣﯽ ﭘﺎﺷﯽ ﺑﺮ ﺯﺧﻢ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ! ﺯﺧﻤﯽ ﮐﻪ ﺧﯿﺎﻝ ﺧﻮﺏ ﺷﺪﻥ ﺭﺍ ﺍﺻﻼ ﻧﺪﺍﺭﺩ لعنتی تو ک میدونی عاشقتم چرا وقتی میای میری فکر دل منم بکن بعد رفتنت عشقم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺻﺎﺩِﻕ ﮐﻪ ﺑﺎﺷـے . . . ﺳﺎﺩﻩ ﻣـے ﺷِﮐﻦـے . . . ★[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺧــــــــــﺪﺍﻳﺎ . . . !! ﺻَﺒﺮَﻡ ﮐﻪ ﺳَﺮ ﺍُﻭﻣَﺪ . . . ﺑﺎ ﭼـﮯ ﺳَﺮ ﮐُﻨﻢ . . . ؟؟ ★[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کی باشدوکی باشدوکی*من باشم ووی باشدومی*گه من لب وی بوسم وگه وی لب می*من مست زوی گردم ووی مست زمی[divider style="solid" top="20" bottom="20"]فکر کردم میشه به این دنیا و حتی یه نفر دل خوش کرد اما ندانستم فقط در رویاست اما رویایی قشنگی بود[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ماه میتابد و انگار تویی میخندی باد می آید و انگار تویی می گذری ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]فقط باش... همینکه هستی کافیست دور ازمن... بدون من... چه فرقی می کند، گل که میخری خوبست برای من نیست، نباشد... همینکه رختمان زیر یک آفتاب خشک می شود کافیست... دلخوشم به بودنت فقط همین...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]نه روز نه شب تنها شمارش نفس هاي تـــــو عمر مــــن است[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چه گویم از این دل که بی پروا به سوی نگاهت پر میکشد بی ان که داند که آن نگاه تیریست بر جان او[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بعضیا. هم. دیگر. را. دوست. دارند. ولى. اول. به. هم. دیگر. نمی رسند. ولی. بعد. ها. به. هم. دیگر. می رسند[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دو تا صدا هست که خیلی دوستشون دارم یکی صدای تو وقتی هستی یکی صدای اس ام اس هات وقتی نیستی[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻓﻠﮏ ﮐﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻓﻠﮏ ﮐﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﻝ ﺷﻮﺭﯾﺪﻩ ﺩﺭ ﺷﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﺻﺪﺍﯼ ﺧﻨﺪﻩ ﻭ ﺁﻭﺍﺯ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﺯ ﮐﻮﯼ ﺩﻟﺒﺮﻡ ﺍﻣﺸﺐ ﺻﺪﺍﯼ ﺳﺎﺯ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﺩﻟﻢ ﺑﯽ ﻭﻗﻔﻪ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﺩ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﺪ ﻗﺪﻡ ﻟﺮﺯﺍﻥ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﮐﻮﭼﻪ ﻣﯽ ﺁﯾﻢ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﺧﺪﺍ ﯾﺎ ﺗﺮﺱ ﻣﻦ ﺍﺯ ﭼﯿﺴﺖ ؟ ﻋﺮﻭﺱ ﺟﺸﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﮐﯿﺴﺖ ؟ ﺻﺪﺍﯼ ﻫﻤﻬﻤﻪ ﺑﺎ ﻭﺭﻭﺩ ﺷﯿﺦ ﻋﺎﻗﺪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺻﺪﺍﯼ ﺷﯿﺦ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻭﮐﯿﻠﻢ ﻣﻦ ؟ ﺟﻮﺍﺑﻢ ﺩﻩ ﻭﮐﯿﻠﻢ ﻣﻦ ؟ ﺻﺪﺍﯼ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ ﺑﻠﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﮏﯾ ﺻﺪﺍ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺑﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ . ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ ﺻﺪﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺻﺪﺍﯼ ﺁﺷﻨﺎﯼ ﺍﻭﺳﺖ ! ﺩﻟﻢ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﺩ، ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺗﯽ ﺳﺎﮐﺖ، ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺗﯽ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻭ ﻧﺎﮔﻪ ﻧﻌﺮﻩ ﺍﻡ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﻣﯽ ﭘﯿﭽﺪ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﻧﯿﺴﺖ ﻧﮕﺎﺭ ﻣﻦ ﻋﺮﻭﺱ ﺟﺸﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪﻡ ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺳﺖ . ﺁﻧﭽﻪ ﺑﺸﻨﯿﺪﻡ ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺳﺖ ﺁﻧﭽﻪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﺻﺪﺍﯼ ﻧﻌﺮﻩ ﺍﻡ ﺩﺭ ﺳﺎﺯ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ ﻭ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﺳﺮ ﺧﻮﺵ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﺭﻡ ﺑﻮﺳﻪ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آمدنت رابه انتظارنشستم... تسبیح رامیگردانم وباآن فال بودنت رامیگیرم :(میاید، نمیاید، میاید، ن...) میگویدنمی آیی این بار میخواهم بادلم فالم را بگیرم :(میایی، میایی، میایی) دلم راست میگوید :تومیایی، تومی مانی[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دوست داشتن یعنی حتی وقتی مثل سگ و گربه به جون هم افتادیم. شب پیام بده :آشتی نکردیما.. من بدون تو خوابم نمی بره..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مرا بسپار در يادت به وقت بارش باران،نگاهت گر به آن بالاست و در پايکوبي دعا قلبت مثال بيد ميلرزيد دعايم کن که من محتاج محتاجم.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بایدبدجنس باشی تاعاشقت باشن بایدخیانت کنی تادیوونه ات باشن بایددروغ بگی تاهمیشه توفکرت باشن بایدهی رنگ عوض کنی تادوستت داشته باشن اگه ساده ای اگه باوفایی اگه۱رنگی همیشه تنهایی…[divider style="solid" top="20" bottom="20"]گاهی وقتا مجبورم احمق باشم،روی کاغذ مینویسم دستهای تو و روی آن دست میکشم...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺷﻤﯿﻢ ﻋﺸــــــﻖ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﯾﻌﻨﯽ … ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻧﯿﻤﮑﺖ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﻟﯿﻪ ﭘﺎﺭﮎ… ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﻧﯿﻤﮑﺖ ﻫﺎﯼ ﺁﺧﺮﯾﻦ ... ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﻣﯿﮑﺸﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﺳﻢ ﺑﺎﯾﺪ… ﻭﺍﻧﻤﻮﺩ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺩﯾﺮ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﻡ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﯾﮑﯽ ﻧﻮﺷﺖ، ﯾﮑﯽ ﺧﻮﻧﺪ، ﺑﺎﺯ ﻧﻮﺷﺖ ﺑﺎﺯﻡ ﺧﻮﻧﺪ، ﺁﺧﺮﺵ ﺍﻭﻧﯿﮑﻪ ﻧﻮﺷﺖ ﻣﺮﺩ، ﺍﻣﺎ ﺍﻭﻧﯿﮑﻪ ﻣﯿﺨﻮﻧﺪ ﻣﻮﻧﺪ، ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻢ ﺗﻮ ﺑﺨﻮﻥ:ﻣﻦ ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ ﺗﻮ ﺑﻤﻮﻥ.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺑﺮﺍ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﻥ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﻫﺎ ﻣﯿﺸﻦ، ﻣﻮظب باش چشمک ستاره.گریه ابرو ازیادت نبره[divider style="solid" top="20" bottom="20"]شیرین ترین لبخند اون لبخندیه که وقتی میخوای بهش اس ام اس بدی یه دفه خودش اس ام اس میده[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دلخوشم با غزلي تازه،همينم كافيست/تو مرا باز رساندي به يقينم،كافيست/قانعم بيشتر ازاين چه بخواهم ازتو/گاهگاهي كه بيادم باشي همينم کافیست[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﭼﻬـ ﻣﻌﻨـــــﮯ בﺁﺭב .... ﺯﻧـــבﮔــﮯ .. ﻭﻗﺘـــﯽ ﻛﻬـ ﻫﯿــــﭻ ﺍﺗﻔــﺂﻗــــﯽ ... "ﻣــﻦ " ﻭ " ﺗــﻮ " ﺭﺁ ﺳـــﺮ ﺭﺁﻩ ﻫــﻤـ ﻗـــﺮﺁﺭ ﻧﻤــــﮯ בﻫــــב !!...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﮐﻔﺮﻡ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯼ ، ﺍﯾﻤﺎﻧﻢ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]میگن گرسنگی نکشیدی عاشقی یادت بره روزه گرفتم فراموشت کنم شدی دعای افطار و حاجت سحرم...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]گاهی اوقات اونقدر حرفمونده تو دلت اونقدر دلت می خوادفریادشون بزنی تا همه بدونن چقدر غصه داریاما چه فایده...؟همه می شنون جز اونکه باید بشنوه...!پس به این نتیجه می رسی که سکوت کنی.برای همینه که میگن:سکوت فریاد هزارن درد است تو بی انتها ترین فریادی که در سکوت من نشسته ای!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺳﺨﺖ اﺳﺖ وﻗﺘﯽ از ﺑﻐﺾ ﮔﻠﻮ درد ﻣﯿﮕﯿﺮی و ﻫﻤﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﻟﺒﺎس ﮔﺮم ﺑﭙﻮش...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشق یعنی به سادگی دست کسی را می گیری و به سختی هرگز رهایش نمی کنی...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]صدا کن مرا تا... قاصدک عشق من ، بر شب گیسوان تو بنشیند.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]سلام ميگن واسه گفتن دوست داشتن از طرىق پام راحت تره! ولي اينجوري چشات چي ميشه کاش ميشد چشامو ميدي عزيزم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺷﺐ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ ! ﺭﻭﺯ ﺍﺳﺖ ﺍﺑﺮ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﺩ ! ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﺷﯽ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﺗﺎ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﺑﺒﯿﻨﻢ ... .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]هميشه آنکه سراغي ازتونميگيرد،دلتنگ ديدنت است وازشکاف چشمانش به نبودنت خيره ميشود!هميشه آنکه تواورانمي بيني نامهربان نيست...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من و بخشش که درخشیدی و من چشمامو بستم، منو بخشیدی و من چشمامو بستم، تو به پای من نشستی و من جدا از تو نشستم، که نیاوردی به روم هر جا دلت رو که شکستم، منو ببخشش ، منو ببخشش ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﭼﺸﻢ ﺑﺴﺘﻪ ﺭﻭﯼ ﻃﻨﺎﺑﯽ ﮐﻪ ﮏﯾ ﺳﺮﺵ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ ، ﺑﻨــﺪ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ... ﺩﺭﯾﺎﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﻋﺸﻖ ، ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﻣﯿﺎﻥ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﻦ ﻭ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﻟﺮﺯﺍﻥ ﺗــﻮ !![divider style="solid" top="20" bottom="20"]از صورتت نقاشی کشیده ام همانطور که دلم میخواست باشی حالا چشمهایت فقط مرا میبیند و لبخند همیشگیت لحظه های نبودنت را میپوشاند فقط مانده ام هواى بوسیدنت را چه کنم؟✔[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بعضی دردها ذره ذره جونتو میگیرن.که ارزو میکنی کاش سرطان داشتم. این درد ،درد عشق و زخم معشوقه هست.و تا اخر عمر باید با خودت باشد.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتي ازت ميخوام به يه ‌ آهنگ ‌ گوش كني بخاطر اينه كه ‌ متنش ‌ دقيقا ‌ همه ‌ اون چيزيه كه ميخوام بهت بگم . . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﮐﺮﺩﻡ ... ﺑﯽ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ، ﺗﺠﺮﺑﻪ ! ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﺳﻬﻢ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺭﻭﯾﺎ ﺗﺎ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتی که شانه هایم در زیر بار حادثه مبخواست بشکند از خیال پریشان من گذشت برشانه های تو نی شد اگر سری بگذارم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آدم برفی هم که باشی دلت میخواهد کسی در آغوشت بگیرد دلت میخواهد یک نفر کنارت باشد تا گرمت کند، تا آرامت کند مهم نیست آب شدن، نیست شدن.. مهم آن آرامش ست حتی برای چند لحظه!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﺎ “ﯾﮑﯽ ﺑﻮﺩ ﯾﮑﯽ ﻧﺒﻮﺩ” ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﻗﺼﻪ … ﺑﺎ “ﯾﮑﯽ ﻣﺎﻧﺪ، ﯾﮑﯽ ﻧﻤﺎﻧﺪ” ﺗﻤﺎﻡ! ﯾﮑﯽ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﻡ ﯾﺎ ﺗﻮ، ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ … ﻣﻬﻢ ﻗﺼﻪ ﺍﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺗﻮ ﺭﺍﺣـ ـ ـــﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑـــــ ـ ـ…ﻣﻦ ﻣﺸﻖ ﮔﺮﯾﻬــ ﻫﺎﯾﻢ ـﻬﻨـــﻮﺯ ﻣﺎﻧـﺪﻩ… .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کـــ ــم تــــــــوقع شده امـــ نـه آغوشتـــ را ميـــــــــخواهم! نـه يک بوســــــــــــه ! نـه ديگربودنتـــ را..... همين که بيايیــــ..از کنارم رد شوی کافيست ...!مــــــرا به آرامش ميرساند حتی اصطحکاک ســــــــــــايه هايمان..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتی‌ داغونی از غصه ، “یکی”‌ هست که بهت مسیج میده و سلام میده که با همون سلامش آروم میشی‌ و همه غمهات یادت میره … این”یکی” همون صاحب خونه قلب آدمه …[divider style="solid" top="20" bottom="20"]می خواهم فاصله ها را بشكنم تا به تو برسم ولی افسوس فاصله ها درست برعكس دلها شكستنی نیستند.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]پشت نگاهم ، نگاهى است که از فراسوى زمان و مکان ، تو را انتظار مى کشد . تمامى من ، خواهشى است که لحظه به لحظه ، تنها تو را فرياد مى زند ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]۳راه آسان برای مردن ۱-هرروزحداقل یک پاکت سیگاربکشید ۱۰سال زودترخواهیدمرد ۲-هرروزنوشیدنی های الکلی مصرف کنید ۳۰سال زودترخواهیدمرد ۳-عاشق کسی شوید که عاشق شمانیست هرروزخواهیدمرد!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]نمیدونم موافقیت یا نه ولی چقدر سخت تموم میشه اون چند لحظه ای... که آدم یاده عشقش میفته.:.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]نگاهِ سردت رانثارم نكن جانم تحمل اين زخم كهنه راندارد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دیشب به تک تک ستاره ها سر زدم اماهیچکدوم تو نبودی وقتی به آخرین ستاره رسیدم در گوشم گفت اونی که دنبال میگردی ماهه نه ستاره![divider style="solid" top="20" bottom="20"]کاشکی چشمامو میبستم کاشکی عاشقت نبودم...اما هستم...کاش ندونی بی قرارم کاش اصلا دوستت نداشتم...اما دارم...کاش ندونی که دلم واسه چشات پرمیزنه کاش ندونی که میاد هرروز بهت سرمیزنه کاشکی بارونه غمت منو میکشت...کاش ندونی که نگاهم خیره مونده به نگاهت کاش ندونی که همیشه موندگارم چشم به راهت کاشکی احسامو عشقت دیگه میمرد...کاش گلهاتو میسوزندم کاش میرفتم نمیموندم...اما موندم...کاش یکم بارون بگیره کاش فراموشت کنم من...اما دیره...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چه لذتی داره وقتی خیره بشه به چشماتو ازت بپرسه تو مال کی هستی؟ توهم انگشت اشارتوبگیری به طرفشو بایه لحن بچگونه بگی فقط مال تو............[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کاش مى دانستى و مى فهميدى که براى داشتنت.....دلى را به دريا زدم ک از آب واهمه داشت!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]غلط کرده باران حالا ک مرا به تو بد عادت کرده بي تو مي بارد روز و شب بي خستگي وقتي خودت نيستي، باران هست [divider style="solid" top="20" bottom="20"]چی بگم باز بگم ديوونتم عاشقتم چي بگم ازعشق هميشه ماندگار بگم يا ازآرزوهاي محال عشقي كه من به تو دارم هميشه موندگاره اما رسيدن به تو آرزوي محاله تو بمون با دل خوشيهات من ميمونم با دلواپسي هام تو بمون با عشقه هميشه موندگار من ميمونم با آرزوهاي محال[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺗﻮ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺗﺮﯾﻦ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﻫﺴﺘﯽ .... ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺭﻧﺠﻬﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻢ ﺩﻝ ﺑﺴﺖ .... ﻭ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺷﺘﺎﺑﺰﺩﻩ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺗﺮ ﺯﯾﺴﺖ ...♡[divider style="solid" top="20" bottom="20"]‏"دوستت دارم"هایت را به کسی نگو نگه دار برای خودم من جانم را برای شنیدنش کنار گذاشته ام...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺗﻮ ﻃﺒﯿﺒﯽ و ﻣﻦ ﺑﯿﻤﺎر ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ام آﯾﺎ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﯽ ﻣﺮا درﻣﺎن ﮐﻨﯽ ؟ ﭼﮕﻮﻧﻪ ؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻛﺎﺵ !........ ﺑﺎﺯ ﻣﻌﻠﻤﻲ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﻧﺸﺎﻳﻲ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﺳﺖ !...... ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻴﮕﺬﺭﺍﻧﻴﺪ !!...... ﺗﺎ ﭼﻨﺪ ﺧﻂ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺩﻝ ﻛﻨﻢ !!!!.......[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دست هایم نمیرسند تاستاره ی آرزوهای محال را برایت بچینم،آنچه ازچیدن ستاره برای من مهمتراست رویای ناب آرامش توست!
لحظه هايت آرام![divider style="solid" top="20" bottom="20"]کـــاش. . . خـــوابــــت. . . کـــمـــی مــــــــَــرا مــی دیـد ...✔[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتى نااميد شدى به ياد بيار كسى روك تنها اميدش تويى! وقتى پر از سكوت شدى به ياد بيار كسى رو ك به صدات محتاجه! وقتى دلت خواست از غصه بشكنه به ياد بيار كسى رو ك توى دلت يه كلبه ساخته![divider style="solid" top="20" bottom="20"]تا حالا فکر کردي عشق يعني چي؟ عشق يعني اينکه يکي بهت بگه از رنگ لباست خوشش مياد و تو هم از اون به بعد هميشه همون رنگو بپوشي ! تا حالا دلتنگ کسي شدي؟ اصلا ميدونيد دلتنگي چيه ؟ اونهم از بدترين نوعش؟ بزرگترين دلتنگي اينه که بدوني اون کسي که دوسش داري هيچ وقت مال تو نميشه . اينکه بدوني يه روزي از کسي که دوسش داري بايد جداشي حالا چه بخواي چه نخواي . تا حالا فکر کردي خوشبختي يعني چي ؟ خوشبختي يعني اينکه يکي يه گوشه دنيا باشه که دوست داشته باشه يکي باشه که پناه خستگي هات باشه يکي باشه که نگاهش وجودتو گرم کنه تا حالا فکر کردي آرامش يعني چه؟ آرامش يعني اينکه هميشه ته دلت مطمئن باشي که توي سينهء کسي که دوسش داري يه خونه گرم داري تا حالا فکر کردي زندگي يعني چي؟ زندگي يعني اينکه همه عمرت تلاش کني و جون بکني براي بدست آوردن اون چيزي که بهش ايمان داري زندگي يعني اينکه خودتو دوست داشته باشي براي اينکه توي دلت عشق اون هست تا حالا فکر کردي هدف يعني چي ؟ هدف يعني صبح که از خواب پا ميشي بدوني اون روز بايد چيکار کني ؛ تا حالا فکر کردي انگيزه چيه؟ انگيزه اونه که وقتي ميخواي بري سر قرار صد بار بري جلوي آينه و لباستو چک کني !!! تا حالا فکر کردي که قسمت يعني چي؟ قسمت يعني اينکه بشيني دست روي دست بزاري و هر طرف باد اومد تو هم بري قسمت يعني اينکه همه تنبلي ها و بي عرضگي ها رو بندازي گردن روزگار يعني بشيني مثل بدبختها به از دست دادن محبوبت راضي بشي به سرنوشت چي ؟ به اون فکر کردي؟ سرنوشت ديگه اوني نيست که از سرت نوشته سرنوشت يعني اينکه يه روز جلوي چشات رفيقت و تنها رفيقت تنهات بزاره و بگه « اين بازي روزگاره ... » حالا به خودت فکر کن ! خودتو تا حالا معني کردي ؟ و انسان يعني هميشه انتظار . . . . . انتظار. . . . .انتظار . . . . . تقديم به اونايي که دوست داشتنو تجربه کردن[divider style="solid" top="20" bottom="20"]درد یعنی هر شب بهت یاد آوری کنه که موندنی نیست و بینتون فقط یه دوستی ساده ست، همین![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺧـﻨـــﺪﻩ ﺍﺯ ﺗـﻪِ ﺩﻝ ﻣـﯽ ﺧـﻮﺍﻫــﻢ ... ﺟــﺎﯾـﯽ ﻣﯽ ﻓـﺮﻭﺷــﻨـﺪ ؟؟؟؟؟ !!!! . ﻣـﻦ . . .. . ﺑـﻪ ﻗـﯿـﻤـﺖِ ﺑـﺎﻗـﯽِ ﻋـﻤـــــﺮﻡ ﺧــﺮﯾـﺪﺍﺭﻡ ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺷﯿﺸﻪ ﯼ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺷﺴﺖ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺍﻣﺎ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﻘﺶ ﺗﻮﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺴﺖ؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]تمام چيزي که ميخواستم يه نفر بود که بهم اهميت بده يه نفر که بخاطر من اينجا باشه تمام چيزي که ميخواستم يه نفر بود که باهام رو راست باشه تمام چيزي که ميخواستم يه نفر بود که دقيقا مثل تو باشه[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بعضي بودن ها هست که نه دوست داري خرابش کني و نه ميتواني بهش تکيه کني[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮﺁﻏﻮﺵ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﻤﺶ، ﻫﻤﻪ ﻭﺟﻮﺩﻣﻮﻥ ﻣﯿﻠﺮﺯﻩ !! ﻧﻪ ﺍﺯﺗﺮﺱ ... ﯾﺎﻟﺬﺕ ﻋﺸﻖ ﺑﺎﺯﯼ ... ﻭﺍﺳﻪ ﻭﺣﺸﺖ ﺍﺯﻓﺮﺩﺍﯼ ﺑــــــــــــــــــــــــﺪﻭﻥ ﺍﻭ ................... !!!! ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯿﮕﯽ ﺍﻭﻥ ﻋﺸــــــــــــــــــــــــﻖ ﻣﻨﻪ ﻫﻤــــــــــــــﻪ ﭼﯿﺰﻩ ﻣﻨﻪ !!!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]هر روز که به بهار نزدیک میشویم بیشتر عاشقت میشوم انگار بهار فصل عاشق شدن است!!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ازمن بریدوگفت:کارخداست!میخواهم بپرسم که خدای اومگرخدای من نبود؟![divider style="solid" top="20" bottom="20"]دورم ازت، چون تو خواسته ای... همچون آخرین چراغ خیابان... اما روشن برای تو... [divider style="solid" top="20" bottom="20"]لبخند که میزنی ، کمترین اتفاقی که می افتد اختلال در تشخیص ماه های قمریست ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]من امتحان کردم.. آدم پیر میشود وقتی که.. عزیزش را صدا میزند و جوابی نمی شنود . . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]هرچه می خواهی بگو. . . تنها. . . حرف چشمانت را قبول خواهم کرد. . .✔[divider style="solid" top="20" bottom="20"]روز را خورشید میسازد و روزگار را ما. ما را قلب زنده نگه میدارد و قلب را عشق. پس روزگارت را عاشقانه بساز...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بزرگ ترین هدیه ای که می توان به کسی داد، زمان است هنگامی که برای یک نفر وقت می گذاری، قسمتی از زندگی ات را به او می دهی که دیگر باز پس نمیگیری...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]فردا اگر از راه نمي آمد من تا ابد کنار تو مي ماندم....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]از مردن نمیترسم.♡•••• از این میترسم کسی بعد از مرگم عشقم را ببوسد♡••••••سخت است ديگر.....(︶︿︶ ).[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ماپیغام دوست داشتنمان رابادودمیرسانیم؛نمیدانم آن سوبرای توتکه چوبی هست یانه؟من اینجاجنگل رابه آتش کشیده ام[divider style="solid" top="20" bottom="20"]همچون درختى که برگهایش را میریزدکلماتم را بر زمین ریختم,باشد که اندیشه های ناگفته ام در سکوت تو بشکفد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دروغگو نیستم درست اما گاهی اوقات نباید حرف هایم را باور کنی گاهی اوقات بهتر است مرا پینوکیو بدانی گاهی وقت ها شاید قدری کلافگی شاید اندکی خستگی شاید هم یک دنیا دلتنگی پشت حرف هایم قایم شده باشند[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دستم را بگیر ببر به دوردست هایی که در دسترس هیچ دستی نباشم من باشم و تـــــو باشی و عــشــــق . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چه حال مزخرفی دارم من . . . ! نه می توانم تو را دوست داشته باشم. . . نه غیرِ تو را . . .✔[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عزيزم آهنگ صدايت زيبا ترين ترانه زندگيم نفس هايت تنها بهانه نفس کشيدنم و وجودت تنها دليل زنده بودنم است پس با من بمان تا زنده بمانم ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست . . . گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست . . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دوست داشتن تصاحب نیست ، توافقه . . . هنر اینه که پرنده جَلدت بشه ، نه اینکه پرهاشو قیچی کنی . . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﺭ ﺳﺮﻡ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺳﻮﺩﺍﻳﯽ ﺧﻮﺵ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﺷﻮﻗﺖ ﺗﻤﻨﺎﻳﯽ ﺧﻮﺵ ﺍﺳﺖ ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﻣﻦ ﻫﺮ ﻧﻴﻢ ﺷﺐ ﺑﺮ ﺩﺭ ﻭﺻﻠﺖ ﺗﻘﺎﺿﺎﻳﯽ ﺧﻮﺵ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻧﭙﻨﺪﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺭﻭﯼ ﺧﻮﺷﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﺮﺍ ﺟﺎﻳﯽ ﺧﻮﺵ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺳﮕﺎﻥ ﮔﺸﺘﻦ ﻣﺮﺍ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﺮ ﺳﺮ ﮐﻮﻳﺖ ﺗﻤﺎﺷﺎﻳﯽ ﺧﻮﺵ ﺍﺳﺖ ﮔﺮﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﺎﻫﺪ ﻏﻢ ﺗﻮ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﻳﺎﺩ ﺭﻭﻳﺖ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﻓﺰﺍﻳﯽ ﺧﻮﺵ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﺑﻨﮕﺮ، ﮐﻪ ﺍﺯ ﻳﺎﺩ ﺭﺧﺖ ﺑﻮﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺑﺎﻍ ﻭ ﺻﺤﺮﺍﻳﯽ ﺧﻮﺵ ﺍﺳﺖ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دلم تنها تو را می خواهد ای بهترینم مرا تنگ در آغوشت بگیر که از این بی تو بودن ها تنم یخ زده،بیا و با آغوشت به این تن بی جان جان و گرما بده،که تنت برای من از خورشید هم سوزان تر است...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺧﯿﺎﻝ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺍﺭﺯﺩ ﺑﻪ ﺩﺍﺷﺘﻦِ ﻫﻤﻪ !.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]میــ ـایـــے ... اما با سکوتــــــ ـ !!! اگــ ـر میخواهـ ـے صرفهــ جویی کنے ... حداقل حسابـــــ ـ این را بکـ ـن: درستـــــ ـ استــــــــ ـ سکوتــــ ـ را نشکستے امّا... مرا ... ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]دوست دارم تو را نظاره کنم
زیر پایت پر از ستاره کنم
اگر بپرسند نازنینت کیست؟
دوست دارم تو را اشاره کنم ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چی قشنگ تر از .. ؟؟ تــــــو رو دوست داشتن تــــــو رو بوسیـــــــدن .. کنار تـــــو نفس کشیدن کنار تـــــو بیدار شدن کنار تـــــو خوابیـــــدن امـــا ن تو مال من نیستی قربون دل خودم ک مال مردم خور نیــــست[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کجایی؟توروخدا جواب بده؟!ازت خواهش میکنم... صدای گریه وبعد چند بوق کوتاه... آنطرف خط :کاش امروز تومیگفتی کجایی؟چرابه همه جواب میدهی وچرا از همه خواهش میکنی[divider style="solid" top="20" bottom="20"]فرقی نداره خاطرهایی که باش داشتی چیا بودند... باور کن هیچ فرقی بین عطر یا گل وجود نداره اگر خاطره باشه واست عزیزن.. کاش خاطره ها نبود [divider style="solid" top="20" bottom="20"]می گویند لیاقت نداشت ! نمی دانند که تو فقط دوستم نداشتی. . . همین !!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]هرجاهستىدل من همون جاست-حتىاگه فاصلمون يه دنياست![divider style="solid" top="20" bottom="20"]دور باش اما نز یک من از نزدیک بودن های دور میترسم.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من به لب های تو ...شانه های تو ...دستهای تو... چشم های تو و اعجاز آغوشت ایمان دارم آیا این ها برای رستگار شدنم کافی نیست ؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]همیشه ازچیزی ترسیدیم سرمان امد.... بیااین بار ازباهم بودن بترسیم....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]نمیدانم دل من نازک است یانگاه توتیز!!! هرگاه نگاهم رابه تومیدوزم بنددلم پاره میشود...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]هرمعادله ای برام حل میشه ولی وقتی که به حد تورسیدم دستم ازجواب هرمساله خالیست...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻧﯿﺎ ﯾﮏ ﺻﺒﺢ ﺳﺮﺩ ﯾﮏ ﭼﺎﯼ ﺩﺍﻍ ﻭ ﯾﮏ ﺻﺒﺢ ﺑﺨﯿﺮ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﮐﺎﻓﯽﺳﺖ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﺭﺧﺖ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﮐﻮﺑﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ... ﮐﻪ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻭ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﻮﺳﺪ ......[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آسمانی را دوست دارم که بارانش فقط برای شستن غمهای تو ببارد.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دلی که با دل توست , دیگر دلی ندارد, همچون تو زندگانیم , دلی به دل دیوونست , عاشقمو دیوونم, دیوونه تو هستم , ندارم زندگانیم , دلم همینو تارست , صدای عاشقانت , میپیچه تو دلامون , دلهای تو پر از غم , دلهای من پر از شرم , شمع طلوع تو , شمع طلوع منه , شمع غروب تو , شمع غروب منه.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺻَﺒﻮﺭ ﻧﻴﺴﺘَﻢ . . . ﻭﻟـے . . . ﭼﺎﺭﻩ ﺍﮮ ﺟُﺰ ﺻَﺒﺮ ﻧﺪﺍﺭﻡ . . . ﻋـ ـﺎﺷــــــــــ ـﻗـ ـم . . . ★[divider style="solid" top="20" bottom="20"]یکی را دوست دارم که میدانم او دیگر برایم یکی نیست ، او برایم یک دنیاست..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻋﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﺑﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ... ﺧﯿﻠﯽ ﻃﻮﻝ ﻧﻤﯽ ﮐﺸﺪ ﮐﻪ ﺟﻠﻮﯼ ﺁﯾﻨﻪ ﺯﻝ ﺑﺰﻧﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﻮﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺰﻧﯽ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﮕﻮﯾﯽ : ﺍﺻﻼ ﻣﮕﺮ ﺩﺍﺷﺘﯽ ﺍﺵ؟ ! ﻣﮕﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩ؟ ! ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﻧﺒﻮﺩﻧﺶ ﻣﻬﻢ ﺑﺎﺷﺪ !...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]یکی زیر … یکی رو … زیباترین بافتنی دنیاست دست هایمان.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]یادم باشد امشب بعضی از آرزوهایم را دم در بگذارم
تا رفتگر ببرد!
ما بقی را هم نقدأ با خود به گور می برم
ما بقی همان"آرزوی با تو بودن" است"
نترس
حتی آرزوی داشتنت را هم به کسی نمی دهم ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]همه آرزوي مني كاش منم يكي از آرزوهاي تو بودم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]یادش بخیر با هم میرفتیم ماهیگیری اون ماهی های زیادی تور می کرد به من میخندید و می گفت:یعنی نمیتونی 1دونه ماهی بگیری؟لبخندی زدم و بغلش کردمو گفتم:"من ماهیمو خیلی وقته تور کردم..."[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺯﻧﯽ ﺭﺍ ﻣﻴﺸﻨﺎﺳﻢ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺷﻌﺮﺵ ﺑﻮﯼ ﻏﻢ ﺩﺍﺭﺩ! ﻭﻟﯽ ﻣﻴﺨﻨﺪﺩ و ﮔﻮﻳﺪ ﮐﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﭘﻴﭻ و ﺧﻢ ﺩﺍﺭﺩ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]قاصدک نامه را میبری ،زبانی هم بگو. نامه را آهسته بگشا دل در آن پیچیده است...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]قبل از تو هیچ نبود بعد از تو، هم! و صد حیف؛ که بودن تو چه کوتاه بود... [divider style="solid" top="20" bottom="20"]چشمان دلم به رنگ آسمان می شود.. وقتی که باز چشمایت را می بینم...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مرا از یاد نبر تنهایم مگذار من شکوفه ای دارم که هنوز میوه نشده و آرزویی که هنوز برآورده نشده...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]شهری می جویم بی سكوت ،پر آشوب ، همچون چشمانت ،با آسمانی از تراشه های نیشكر ، همچون لبانت !سرگردانم كنی ،همچون صیاد ناكام ،در بیكران افق دست نایافتنی[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من دست به دامان تو بودم ولی تو دست به سرم کردی...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺣﺘﯽ ﺑﺎﺯﻳﺎﻓﺖ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ . . . ﺍﯼ ﻗﻠﺐِ ﺷﮑﺴﺘﻪ . . . ★[divider style="solid" top="20" bottom="20"]هر آنچه که میدانم اینه که عشقمی، دیگه چیزی برام مهم نیست.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]((تو را ميخواهم)) در اين جمله اندوهى ست... اندوه نداشتنت...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]نه هوا سرد نیست سرمای کلامت، دیوانه ام میکند بی رحم! شوق نگاهم را ندیدی؟ تمامه من به شوق دیدنت، پر میکشید ولی... همان نگاه بی تفاوتت برای زمین گیر شدنم کافی بود[divider style="solid" top="20" bottom="20"]قدم می زنم مثل کسی که فاصله اش را حفظ می کند... مثل قطاری که راه می افتد... و دستی که در هوا تکان می خورد... صدایم کن...بغلم کن... فقط می خواهم ... دهان هایی را که از تعجب باز می ماند ببینم!!! ‏[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشق یعنی شب موقع خواب تا چشماتو میبندی صورتشو با تمام جزئیات ببینی و بعد آروم لبخند بزنی …[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اگر مجنون دله شوریده ای داشت دل لیلا از او شوریده تر بود نظامی[divider style="solid" top="20" bottom="20"]يا باش يا برو، نميخواهم از دور مراقبم باشي، از دور دوستم بداري، باشي اما من در لحظاتم حست نكنم، يا باش يا برو[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتی یادم میادکه تنهاعشقم تویی،،،میشکنم اون وقتی که یادی ازم نمیکنی[divider style="solid" top="20" bottom="20"]برای تو زندگی میکنم ، به عشق تو نفس میکشم ، بدون تو میمیرم.برای تو مینویسم ، از عشقت و آن قلب مهربانت.مینویسم که دوستت دارم برای همیشه و تا ابد.تویی زیباترین زیبایی ها ، تویی مظهر خوبی ها ، این تویی همان لایق بهترینها.تویی تنها بهانه نفس کشیدنم ، این تویی تنها ترانه زندگی ام. تویی یک عشق جاودانه ، خیلی دوستت دارم صادقانه.بیا با هم زندگی را با عشق و محبت بسازیم و به عشق هم زنده بمانیم.ای قشنگترین لحظه ، ای زیباترین کلام  خیلی دوستت دارم.تویی پاکترین عشق روی زمین ، می پرستم تو را بعد از خدای آسمانها و زمین.تا آخر دنیا به انتظارت مینشینم ، آخر این دنیا همان لحظه ایست که از عشق تو میمیرم.به عشق تو زندگی میکنم ، برای تو نفس میکشم ،بدون تو میمیرم.بیا در کنارم عزیزم ، عطر وجودت به من آرامش میدهد ، حضورت در کنارم  مرا به اوج عشق می رساند.بیا در کنارم ، دستانت را به من بده ، بگذار با گرمی دستانت احساس خوشبختی کنم.احساس کنم که برای منی .تویی لایق بهترینها ، تویی که لایق قلب منی و حافظ احساس من.با حضورت در قلبم زندگی ام رنگ تازه ای به خود گرفت و فصل بهار زندگی ام با حضورت فرا رسید.با حضورت کویر تشنه دلم بارانی شد ، بارانی از جنس عشق و محبت تو.مثل همیشه با تو هستم ، بیشتر از همیشه عاشق تو هستم.مثل همیشه برای منی ، بیشتر از همیشه قدرت را میدانم.ای عشق همیشگی ام ، بدجور در قلب من غوغا کرده ای .مثل همیشه ، بیشتر از گذشته ، برای همیشه ، میگویم که دوستت دارم همیشه.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مـی دانــی مــن آدم حســودی نیستم!!! فقـــط... فقـــط به کســی که قـــراره بعــــد از مــن وارد زندگیــت بشـــه و اون بشــــه نفــــســـت , حســادت میکــنم ! به کســـی که قـــراره بـــه جـــــــای مــن تـــوی چشـــــمای نوازشــگرت نــــگاه کـــنه... به کســـی که قــــراره بـــه جـــــــای مــن دســـتای مهــــــربونت رو لمــس کـــنه و گـــــــرم بشــــــه... به کســی که آغــــوشت میــــشه امنیـــتش... به کســـی که "تو " میــــشی " گـــل نــازش "! به کســـی که تو میــشی آرامشــش!! فقــط... فقــط کــــاش مثــــل مــن قـــــدرت رو بـــــدونه! مثـــل مـــن دوســتت داشــــته باشـــه... مثـــل مــن دلـــــتنگت بشــــــه! مثـــل مـــن غـــــــرور بــــــراش معــــنا نداشــته باشــــه... مثـــل مــن ..... مثــل مـــن شبــــا دلـــش بهــونه " تــــ و " رو بگــیره و بـــدون آغــوشت حتــی ,فرضــی , خوابــــش نبره ... مثـــل مــن "تــ ـو " بشـــی تمـــــام زندگیــش! مثـــل مــن مراقبــــت باشــــه... مثـــل مـــن نــــگرانت باشـه!! مثـــل مـــن با "تـــ ـــو " بــودن بـــراش هــمه چـی باشــــــه!! مثــــل مـــن ..... خـــــدا کـــنه برات سنـــگ تـــموم بــــذاره و خوشــبختت کنـــــه.. تنــــــها آرزومــــ " آرامـش" و " خوشــبختی" توئــــه! " دو ستت دارمـــ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چگونه فراموشت كنم تورا،كه ازخرابه هاي بي كسي به قصرسپيد عشق هدايتم كردي . عاشقي بي قراروياري باوفابراي خويش ساختي. آهوبره اي شده اي كه دوستي گرگ راپذيرفتي. وبراي اشك هاي او شانه هايت راارزاني داشتي. وباصداقت عاشقانه ات دلش رابه دست آوردي. چگونه فراموشت كنم تورا،كه سال ها درخيالم سايه ات رامي ديدم. وتپش قلبت راحس مي كردم.وبه جستجوي يافتنت به درگاه پروردگارم دعامي كردم،كه خداياپس كي اوراخواهم يافت. چگونه فراموشت كنم تورا،[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ببار بارون ببارتندتر بهونم شو بگیرم دستاشو محکم بچسبونم خودم رو به تن سردش کنم گرمش...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کاش میشدمحبت روتفسیرکرد/کاش میشدخط به خط گفتارت راتعبیرکرد/کاش میشدغم راباهوادارانت تقسیم کرد/کاش میشدزندگی راهرچه بودباعشق توتزیین کرد/کاش میشدهیچ کس تنها نبود... کاش میشد دیدنت یک رویانبود...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اینم یه حرف دلی که خیلی وقته میخوام بگم... هــــــــــــر شــــــب خوشبختیت را دعــــا میکنم... ولــــــــــــــــــــــــــــــــــی ... فقــــــط " خـــــدا " میداند ... "حســــــادت" امانم را بریده...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]به سوی تو دیوانه وار پرواز میکردم...هرچند فاصله ی من تا تو بسیار بود! اما...!؟! اما ماتم برد وقتی که دیدم حتی یک قدم هم به سمت من نیامدی.✔[divider style="solid" top="20" bottom="20"]و اما دلــــــــــــــــ کوچکم هرگز پشیمان نیست از زیستن در همسایگی قلــــــــــــــــــــــب مهربانت...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]به چشمانت بیامــــوز کــــه هـــرکـــس ارزش ★دیــــدن★ نـــــــــدارد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]‏ © ‏ | ‏ / اجازه…؟ ما دلمون واستون تنگ شده![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﻭﺳــﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﺍﻣﻀﺎﯼ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﻳﺖ ک ﻣﻴﮕﻔﺘﮯ ﺍﺯ ﺧﻮﻥ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ...ﻃﻌﻢ ﺍﻧـﺎﺭ ﻣﮯﺩﺍﺩ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بوسه یعنی اتصال سیم های مثبت و منفی یک جریان 66000 ولتی که اگه زیاد طول بکشه فیوز مرکزی بد جوری میزنه بیرون!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑِﻬــــﺶ ﺑـــﺎﻝ ﻭ ﭘـَــﺮ ﺩﺍﺩَﻡ ﻭَﻟــــﯽ ﻭﺍﺳـــﻪ ﻋَـــﻮﺿـــﯽ ﺗــَـﺮ ﺍَﺯ ﺧـــﻮﺩﺵ ﺑـــﺂﻝ ﺑـــﺂﻝ ﻣﯿــﺰﺩ !..✘[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتی دستانت در دست من نباشد دست را میبازم حتی اگر تمام حکم های دل در دست من باشد..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]نیشخند شیرینی بیستون را کند،اگر لبخند میزدی دماوند روی نقشه ایران نبود...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عکست را در دست گرفته ام و گرد ِ این شهر میان ِ مردمانی که چشمشان سیراب نمی شود از ورانداز و زبانشان خسته از گفتن ها بر طبل ِ رسوایی خود با شوری، شورانگیز می کوبم عکست را در دست گرفته ام و در پی ِ تو تمام ِ کسان و ناکسان را با خبر کرده ام عکست را با نبودنت در دست گرفته ام تو، تمام ِ بودنت را کجای این شهر پنهان کرده ای؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"].گفته هایم را به حدگفتم.نگفته هایم را برای خود دفتری میکنم.ودر روزهای بی تو خودم تنها میخوانم. ودر اخر هر نوشته می نویسم...تمامت را دوست دارم و خاطره هایت را به جان میدوزم.تا کسی ان را ازمن جدانکند جز خاک خدا...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بـــارون مـــیــومـــد ....... زیـــر بـــارون آروم آروم راه مــــیـــرفـــتـــم ، خـــیـــسِ خــیـــس .... از ایـــن دیـــونـــه بـــازیـــا زیـــاد در مـــیــارم ..... اون روز دلـــم واســـه دســـتـــام ســوخـــتــــ ..... بـــیــچـــاره دســـتـــام ..... بـــی اراده دنـــبـــالِ یـــه دســـتــــ تو واســـه گــرفـــتـــن مــیـــگـــشــتـــن .... وقــــتـــی پـــیـــدا نــمــیـــکــردن و بـــاورشـــون مــیـــشـــد تـــنــــهــای تـــنـــهـــام ، بـــیــچــاره هــا....، نـــمـــیــدونـــســتــــن تـــو جــیــبــم بـــرن ، رو قــلـــبـــم وایــســـن ، بـــه دیــوار کــشـــیـــده بــشــن یـــا اشـــکـــامــو پـــاکـــ کـــنـــن ..✔[divider style="solid" top="20" bottom="20"]صدف چشمهایم را باز کنی بانو.... میبینی که آب ,مروارید سفیدی برایت آورده است[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺗﻮ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﻢ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]تنها آروزی ساده ام اینست که اگرروزی نباشم زیرلب آهسته بگویی یادش بخیر...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﮔﺮ ﺁﺭﺍﻣـﺶ ﻧـﺪﺍﺭﯾﻢ، ﺑـــﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾـﻦ ﺍﺳﺖ ﮐـﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐـﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﮐـﻪ ﻣﺎ ﻣﺘﻌﻠـﻖ ﺑﻪ ﻫﻤـﺪﯾﮕﺮﯾـﻢ. ﻣﺎﺩﺭ ﺗﺮﺯﺍ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]گفتم هوایــــــــَــــت را دارم به شرط اینکه تمام هوایت از آنه من باشد...پس از این به بعد هواتو دارم ....خیالت تخت....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]سهمیه هوای من هم برای تو … برای نفس نفس زدن در آغوش او لازمت میشود !![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺗﺎ ﮐﯽ ؟؟؟؟ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺳﺨﺖ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺳﺮﺩ ... ﺑﺎﺭﺍﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﯾﺪ ﭼﺘﺮ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﻭ ﭼﮑﻤﻪ .... ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﺎﺑﯿﺪ .. ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﺒﻨﺪﻡ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮏ ..... ﺍﺷﮏ ﮐﻪ ﺍﻣﺪ ... ﺩﺳﺘﻤﺎﻟﯽ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺧﺸﮏ ... ﺍﻭ ﮐﻪ ﺭﻓﺖ ..... ﻧﯿﺸﺨﻨﺪﯼ ﺑﺰﻧﻢ ﻭ ﺳﻮﺕ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]زیبا من چیا بگم که عاشقی باورت میشه, چشمهای ناز تو که وا میشه آفتاب میزنه, تازه وقته تو یکی صورتشو آب میزنه, منو سعات شعر بلند قورمه به خدا , عاشق کسی شدن جز تو حرومه به خدا[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ميدوني مرغ عشق بدون عشق ميميره،توهمون مرغ عشق مني که بدون تو ميميرم...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﺎﯾﺪ ﯾﮑﯽ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﺳﻤﯽ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺩﺕ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺷﻠﻮﻍ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﮐﺮﺩ ﻓﻘﻂ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺗﻮ ﺑﺮﮔﺮﺩﯼ....✘[divider style="solid" top="20" bottom="20"]زمین به آسمان بیاید آسمان به زمین حواسم نه پرت شیطنت های ستاره ها می شود نه دلربایی گنجشگکان باغ محو چشم های توام هنوز..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دوست داشتنت برفیست سنگین میبارد مینشیند یخ میبندد و با هیچ آفتابی آب نمیشود ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺖ ﻫﺎ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ﯾﻌﻨﯽ :ﻧﺬﺍﺭ ﺑﺮﻡ... ﯾﻌﻨﯽ :ﺑﺮﻡ ﮔﺮﺩﻭﻥ.. ﯾﻌﻨﯽ :ﺳﻔﺖ ﺑﻐﻠﻢ ﮐﻦ.. ﻭ ﺳﺮﻣﻮ ﻣﺤﮑﻢ ﺑﭽﺴﺒﻮﻥ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻪ ﺍﺕ ﻭ ﺑﮕﻮ: ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ﻭ ﮐﻮﻓﺖ.. ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ﻭ ﺯﻫﺮ ﻣﺎﺭ.. ﺑﯿﺨﻮﺩ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﯿﮕﯽ.. ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ! ﺩﻓﻌﻪ ﺁﺧﺮﺕ ﺑﺎﺷﻪ!! ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩﻣﯽ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دوستت دارم والا ...به الله..مال من میشوی انشاالله ... اگرچه هستیم جدا عاقبت ای دلربا؛ اما عاشق ومعشوقه را به هم رساند خدا..دوستت دارم والا به الله..![divider style="solid" top="20" bottom="20"]کاش در این شهر دکتری پیدا میشد و "تو" را برایم تجویز می کرد. . . تا که باورت میشد حال من فقط با "تو" خوب می شود. . . اکثر دکترها قرص می دهند که فراموشت کنم اما آنجا هم خوابت را میبینم. . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻟﺒﻬﺎﻳﺖ ﻃﻌﻢ ﺍﻧﺎﺭ ﻣﮯ ﺩﻫﺪ و... ﺑﻬﺸﺘﮯ ﺗﺮﻳﻦ ﺑﻮﺳﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﻥ ﻣﻴﭽﻴﻨﻢ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بـــــه چــــه میـــخنــــــــدی تـــــو ؟ بــــه نـگـاهـــــم کــــه مـسـتـــــــانــــه تـــو را بــاور کــــرد یــا بـــه افـســـــــــونـگــــری چـشـــــمـانت کــه مـــرا ســـوخت و خــاکـسـتـــــر کــــرد ؟ خـنــــده دار است ، بـخـنـــــــد !! --Share Via GO SMS[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ایــن روزهـــا بیشــتر از هــر زمــانی دوسـت دارم خــودم باشــم !! دیگــر نـه حــرص بدســت آوردن را دارم و نه هـــراس از دســت دادن را . . . هرکـــس مـــرا میـــخواهد بـخـــاطــر خــودم بخواهــد دلــم هـــوای خـــودم را کـــرده اســت[divider style="solid" top="20" bottom="20"]تنهاخدامیداندبهترین درزندگی ات چه معنامیشود،من همان رابرایت آرزو میکنم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اگه صدام میشنوی بدون یکی منتظره یکی برای دیدنت نشسته پشت پنجره. یکی بودیکی نبودزیرگنبدکبودهیچ کسی همدم دل تنهاوبی کسم نبود. ‏ (مجیدخراطها‏) ‏[divider style="solid" top="20" bottom="20"]امان از این بوی پاییز و آسمان ابری که آدم نه خودش میداند دردش چیست و نه هیچ کس دیگری... فقط میدانی که هرچه هوا سردتر میشود دلت آغوش گرمتری میخواهد... آغوشی به گرمیه تمام مهربانیهای تو[divider style="solid" top="20" bottom="20"]نه این برف آب نمی شودآتشی به پا کن به اندازه آغوشت هیزم اگر نیست استخوان های من خشک است[divider style="solid" top="20" bottom="20"]تقديم به كسي كه با صداقت عاشقانه اش مرا همسفر ستاره ها كرد....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مـ ـوهـایـت را که چـنـگ مـیـکـنـی ... مـــن مـیـــزنـ ـم و قـلـ ـم مـیـــرقـصـد !! عزیـــــــز مــ ـن آرامـ ـتـر ... ایــن شـعـر دیــوانـه شــد ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دلبرکم چیزی بگو به من که از گریه پُرم به من که بی صدای تو از شب شکست میخورم دلبرکم چیزی بگو به من که گرم هق هق ام به من که آخرینه ی آواره های عاشقم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مـی دانـم ! تـو کـه بـاشـی یـکریـزشـعـرمـی گـویـم مـن از چـشـم هـای تـو شـعـرهـایـم را کِـش مـی روم.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]سرم درد میکنه نمیخوام ی لحظه ام چشمام روبازکنم میترسم چشمم به نشونه هات بیوفته ودلم به دستوپات...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشق واژه غریبی در دنیای توهم احساسات زود گذر شخص امروزیست[divider style="solid" top="20" bottom="20"]میدونی چرا میگن بنی ادم اعضای یکدیگرند؟ چون یکی مثل تومیاد میشه قلب من[divider style="solid" top="20" bottom="20"]زندگی کردنم بهانه ایست برای دیدن چشمان تو[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چشام می سوزه .... سرم گیج میره .... به تو فکر میکنم .... " که عشق بودی یا هوس... ?" . . . هیچ کدوم .... تــــــــو ... فرشته ای بودی ... که سقوط کردی .... ...سقوط . . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چقدر خوب بود شب هایی که بامن بودی ارام تواغوش تو گرم میشدم اما امشب سرد شدی چی شده چرا مثل ان شبابغلم نکردی[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﺮ ﻣﻮﺝ ﻫﺎﯼ ﺁﺭﺍﻡ ﭘﯿﺶ ﺑﺮﻭ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﺖ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺩﺷﻮﺍﺭﯼ ﺑﺒﻨﺪ ﻏﻢ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺳﺎﺣﻞ ﺭﻫﺎ ﮐﻦ ﻋﺸﻖ ﺍﺯ ﭘﻞ ﺑﺎﺭﯾﮑﯽ ﺷﮑﻨﻨﺪﻩ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﻏﻢ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺳﺎﺣﻞ ﺭﻫﺎ ﮐﻦ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻃﻐﯿﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻏﻢ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﮐﻨﺪ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﺑﺮ ﻣﻮﺝ ﻫﺎﯼ ﺁﺭﺍﻡ ﭘﯿﺶ ﺑﺮﻭ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺩﺷﻮﺍﺭﯼ ﺑﺒﻨﺪ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کاش میدانستم کیست انکه برایت دست قلاب میگیرد تا هرشب خواب از چشمهایم بربایی دیواری کوهتاهتر از خواب های من نیافتی[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺭﻭﺡِ ﺑﺎﺭﺍﻥ، ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺁﺷﻮﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ! ﻭ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﻗﺎﻧﻌﻢ! ﺑﻪ ﺳﺠﺪﻩ ﻫﺎﯼِ ﻋﺎﺷﻘﯽ، ﺑﻪ ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎﯼِ ﺳﺎﺩﮔﯽ، ﺑﻪ ﺗﺎﺭ ﻭ ﭘﻮﺩِ ﺯﻧﺪﮔﯽ، ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﭼﯿﺰِ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ، ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮِ ﺩﻟﺖ، ﻗﺮﺹ ﻧﮕﻪ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﺩ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]اگر عشق دیوانگی نباشه عشق نیست![divider style="solid" top="20" bottom="20"]یک شب دور از چشم دیگران لابه لای همین شعرها، تو را سخت در آغوش خواهم کشید! نگران واژه ها نباش... آنها اعتماد خود را پس داده اند....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]موقع Delete فولدر خاطراتت ذهنم error مي دهد ، گمانم يكي از فايلها در حال اجراست . . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﻝ ﺑﻪ ﻫـــﺮ ﮐـــﺲ ﻣﺴﭙﺎﺭ !!! ﮔــــﺮﭼﻪ ، ﻋﺎﺷــــﻖ ﺑﺎﺷﺪ ﺣﮑﻢ ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ، ﻓﻘﻂ ﻋﺸﻖ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ ... ﺍﻭ ﺑﺠــــﺰ ﻋﺸــﻖ ﺑﺎﯾﺪ ﻻﯾﻖ ﻋﻤﻖ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﮐﻤﯽ ﻫﻢ ﺑﯿــــــﻤﺎﺭ ﺗﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﺗﺴﮑﯿﻦ ﺩﻫﺪ ﺭﻭﺣﺶ ﺭﺍ ... ﺩﻝ ﺑﻪ ﻫـــــﺮ ﮐــــﺲ ﻣﺴـــــﭙﺎﺭ !!!... [divider style="solid" top="20" bottom="20"]می پرسی:چه کار می کنی؟ می گویم:به آینده فکر میکنم! می گویی:آینده؟ می گویم: آ:آری،کاش ی:یک بار ن:نشان بدهی د:دوستم داری ه:همین!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]من به یادت آه را بر روی غم حک می کنم تا بدانی انتظار تو یعنی اوج عشق.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ " ﺑﺎ ﻣﺰﻩ " ﺍﺳﺖ !!! . : . : . : . : . : . : ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﺗﻠﺦ ... ؛ ﯾﺎﺩﺕ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻭ ﺍﺷﮏ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺷﻮﺭ ... ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ما بدبخت هستیم ! که عاشقانه هایمان را نگفتیم نه ، تایپ هم نکردیم بلکه آنها را شبها زیر پتو قطره قطره اشک ریختیم ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]همچو یک "ساز" در آغوشمی می نوازمت نرم و آرام در نفس هایت میچرخم و لایه لایه اوج میگیرم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]میخواهم همه ی بدبختی ها را از صورتت بزدایم همه ی غم هایت را همه ی کم داشتن هایت را خودم برطرف میکنم خودم بردوش میکشم تو فقط بخند همه چیزم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]شنیدم صدا میاد انگار داشت غرق میشد اصلا دوستنداشتم کمکش کنم چون دوستداشتم غرق شدنشو ببینم طفلکی دل من خیلی وقته غرق احساس عشق تو شده..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چه حسه قشنــــــگيه وقتی از نگاهــــش ميخونی که از نگاه کردنت واقــــعا لذت ميبره ....! و قشنگتر اینه که نگاهت کنه و فکر میکنه حواست نیست اون وقت ی لبخند کوچولو بزنی و آروم تو دلت بگی ¤دوستدارم گلم و همیشه حواسم بهت هست¤[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چه لحظه ی قشنگیه که بعد از کلی صبر عشقِت بشه هَمسَرِت...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﺳﺘﻢ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣـﮯ ﮔﻴﺮﮮ . . . ˝گُﻡ˝ ﻣـﮯ ﺷﻮﻡ ﺩﺭ ﺭﺅﻳـﺎﻳﺖ . . . ! ﻧَﮕﺬﺍﺭ ˝پِﻴﺪﺍ˝ ﺷَﻮﻡ . . . ﺩﺳﺘﻢ ﺭﺍ ﺭَﻫــــــﺎ ﻣَﮑُﻦ . . . !! ★[divider style="solid" top="20" bottom="20"]فکر تو که باشد... خیابان به کنار،،، اتاق هم قدم زدن دارد !!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]من ميتونم من دخترقويم ميتونم بانبودش كناربيام كاش اينجوري كه ميگفتم بودمن هنوزم عاشقتم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻭﻗﺘﯽ... ﺗﻮ.. ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ ﻫﺴﺘﯽ....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]یک دوست، یک عشق و یک حس خوب بین دو آدم، هر کدام که باشد فرقی نمیکند، مهم این است که امروز یادم آمد که تو یکی از آنهایی....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]گیرم که نباشم.. گیرم که نباشی.. خاطره ها را که نمیشود انکار کرد... "ماندنی هستی"♥♥[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آغوش پاركينگي است كه جريمه ندارد بوسه تصادفي است كه خسارت ندارد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]از هرکسی گله دارم میرم فقط و فقط به خدا میگم حالا از خدا گله دارم به کی بگم!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑَﺮﮔَﺮﺩ . . . ! ﺗﺎ ﺍﻳﻦ ﻳﺄﺱِ ﻟﻌﻨﺘـے ﺭﺍ . . . ﻧﺎ ﺍُﻣﻴﺪ ﮐُﻨـے . . . ★[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وعشق صدای فاصله هاست صدای فاصله هایی که غرق ابهامند وعاشق همیشه تنهاست ودست عاشق دردست تردثانیه هاست....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]كفته باشم.... من درد مىكشم.... تو اما جشم هايت را ببند... سخت است بدانم ميبينى و بيخيالى. ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻗﻄﺎﺭ ﺭﻓﺖ ﺩﺭ ﺍﻧﺠﻤﺎﺩ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺳﺮﺩ .. ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺳﻮﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺟﯿﺒﯽ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻧﯿﺎﻣﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﻭﺩﺍﻉ، ﺍﻣﺎ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻣﺮﺩ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻪ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﻏﺒﺎﺭ ﺁﻟﻮﺩ ﻗﻄﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺶ ﺭﺍ ﺳﺮﺩ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺍﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺗﺮﺩﯾﺪ ﻧﻔﺲ ﺑﮑﺸﯽ ﻭ ﻣﻦ ﺑﯽ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺗﻨﺖ ﻋﺸﻖ ﺑﺒﺎﻓﻢ. ﻣﯿﺎﻳﺴﺘﻢ ﮐﻨﺎﺭ ﺩﺭﻳﺎ ﻭ ﻃﻠﻮﻉ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﯿﮑﺸﻢ ﺑﺎ ﻣﻮﺝ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﺨﻴﺰﻡ ﺑﻴﺎﻳﯽ ﺍﺑﺮ ﻣﯿﺸﻮﻡ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ ﻧﻴﺎﻳﯽ ﻣﯿﺮﻳﺰﻡ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشق یعنی: هروقت یادش میفتی بی اختیار با یه لبخند خودتو تابلو کنی.......[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دو شاخه گل دو جام مستی فدای تو هر جا که هستی[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﻨﺪ ﻭ ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﯽ ﻫﯿﭻ ﻣﯽ ﺷﻤﺎﺭﻡ .. ﺍﻧﺪﮐﯽ ﺻﺒﺮ ﭼﻨﺪ ﺗﺎﯾﯽ ﮔﻤﺸﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﺩﺭ ﮐﺪﺍﻡ ﭼﺮﺧﺶ ﺍﺯ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﻫﺎ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻬﺎﯾﻢ ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﻟﻤﺴﺸﺎﻥ ﮐﻨﻢ ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﯾﺎﺩﺷﺎﻥ ﺑﯿﻔﺘﻢ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]قلم سبزم رابه توهديه كردم كه حتي نوشته هايت هم رنگ نوشته هايم باشد.پيشترهاسبزرانمي شناختم،بهتربگويم باسبزرفاقتي نداشتم.سبزراباتوشناختم ودلم مي خواهد كه با ياد توهميشه سبزبنويسم.دلت رابه من بده، فكرت رابه من بده،سرت را روي شانه هايم بگذار. وبگذارعطركلماتت راميان هم قسمت كنيم...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اینکه هنوز نگرانت میشوم نگرانم میکند ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بنظرت اگر ماهانه قبض کارکرد قلبمون رو میدادن کدام یک از ما عاشق تر بودیم؟؟؟؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺗﻤﺎﻡ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﺍ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮔﻮﺷﻢ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ... . ﺣﮑﻢ ﺑﺎﺩ ﻫﻮﺍ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ ... . ﻫﻴﭻ ﺣﺮﻑ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺍﻱ . ﺑﻪ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﺣﺮﻓﻬﺎﻱ ﺳﺎﺩﻩ ﻱ " ﺗﻮ " ﺑﺮﺍﯾﻢ ﮔﻮﺵ ﻧﻮﺍﺯ ﻧﯿﺴﺖ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]VA TO... HANOZ BA NABUDANAT... TAMAME BODANE MANI...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]صبح دم مرغ سحر با گل نوخاسته گفت: ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت. گل بخندید که از راست نرنجیم ولی ،هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دوستان به خدا بی وفایی نکنید، با عاشق دل سوخته جدایی نکنید، یا آنکه وفا کنید تا آخرعمر،یا آن که از اول آشنایی نکنید[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺟﺮﺍﺕ ﮐﻨﻴﺪ ﺣﻘﻴﻘﻲ ﺑﺎﺷﻴﺪ، ﺟﺮﺍﺕ ﮐﻨﻴﺪ ﺯﺷﺖ ﺑﺎﺷﻴﺪ، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﻴﺪ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻴﺪ، ﻫﺮﭼﻪ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻴﺪ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺑﺎﺷﻴﺪ، ﺍﻧﺴــــــﺎﻥ ﺑﺎﺷﻴﺪ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻗﻠﺐ ﻫﺎ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ ... ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺩﺳﺖ ﻫﺎ ﺭﺍﺍﻫﺪﺍ ﮐﺮﺩ ... ﺩﺳﺖ ﻫﺎﻡ ﭘُﺮ ﺍﺯ ﻋﻄﺶ ِ ﻟﻤﺲ ﺍﻧﺪ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]میرم ومن تحمل میکنم نبودنت را میمانم وتوفراموش میکنی بودنم را[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کوه نیستی ، اما صدایت که می زنم شعر و شور و عشق به من باز می گردد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ـ ﺗﻮ ﮐﺠﺎﻳﯽ؟ ﺩﺭ ﮔﺴﺘﺮﻩ ﯼ ﺑﯽ ﻣﺮﺯِ ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﺗﻮ ﮐﺠﺎﻳﯽ؟ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺗﺮﻳﻦ ﺟﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍم ﮐﻨﺎﺭ ﺗﻮ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]«تو کز نجابت صدها بهار، لبریزی٬ چرا به ما که رسیدی همیشه پاییزی؟ ببین! سراغ مرا هیچ‌کس نمی‌گیرد٬ مگر که نیمه شبی، غصه‌ای، غمی، چیزی» ♡[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اسمتو گذاشتم آفتاب ترسیدم غروب کنی اسمتو گذاشتم گل ترسیدم پژمرده بشی حالااسمتو میذارم نفس که اگه رفتی منم با خودت ببری[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻋﮑﺲ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺟﯿﺰ ﺩﻗﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﻪ ﻣﻮﯾﺖ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺖ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪﺕ ﺑﻪ ﻃﺮﺯ ﻧﺸﺴﺘﻨﺖ ﺑﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻧﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺭ ﮔﺮﺩﻧﻢ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺭﺍﻩ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﺍﻣﺎ ﺩﺍﺭﻡ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﻪ ﻗﻠﺒﺖ ﺑﻪ ﻗﻠﺒﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻋﮑﺲ ﻫﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﯽ ﺗﭙﺪ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مــــــن تــــــورو ذره ذره جــــــمع کـــردم حــــــق نـــــــــداري خــــــروار خــــــروار بـــــــــري [divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﮏﯾ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﯽ ﺣﺪ ﮏﯾ ﺍﺗﺼﺎﻝ ﺑﯽ ﮔﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﺧﻠﻖ ﮏﯾ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﯽﮐ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻣﻦ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥِ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺕ ﺷﻮﻡ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺁﻧﺮﻭﺯ ﺑﯿﺎﯾﯽ ﻣﻦ ﺩﺭ ﭘﺲ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻫﻤﻪ ﻧﻮﺭ ﻫﺎﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﯽ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﺖ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻡ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]تو . . . مانند باران . . . خدا را در وجودم زنده می کنی . . . ★[divider style="solid" top="20" bottom="20"]هستیم را به اتش کشیدی سوختم تو ندیدی ندیدی[divider style="solid" top="20" bottom="20"]سرم رو دوشه دیوار و ، نگاه پنجره خوابه هوای عاشقی امشب ، سوارِ چرخه مهتابه نگاهم خیره بازمونده ، تو پیچ و تابِ این جاده به چشمایی که نمداره مث بارون ، ولی ساده تو تب مونده همه شبهام ، یه دردیه توی رویام تو این دلواپسی بازم ، شده نابود همه دنیام سرم رو دوشه دیواره ، دلم از غصه بیماره با این بارونه پی در پی ، هوای عاشقی داره[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مــهم نیست کـه کـجـا زنـدگی میکنـی .. چــی بپــوشـی .. و چـی داشتـه بــاشی .... عـــاشـق کـه بــاشــی ،انـگــار تـــو بهـشتــی ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]یادته بهت گفتم که خشت دیوار دلتم، تو هم منو شکستی. ولی اشکالی نداره، حالا خاک زیر پاتم ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]زل زدن بـه چــشمــای تـو کــار درسـتی نــیست ! بــایــد نــشـست بـاهـاشـون حـرف زد . . . کــلـی حــرف دارم بـاهـاشون مـثـلأ یکــیش ایـنه " آهــای چــشمــای عــشق ِ مــن،، یـه خــواهــشی ازتــون دارم مــیشـه بـه جــز مــن،، کــس ِ دیــگه ای رو نــبیـنید ؟!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]چه زیباست وقتی کسی را میبینی که زیر گنبود کبود انتظارد را میکشد ... وچه شیرین است طعم پیامی که میگوید :کجایی؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]kheili kheili sakhte shab ta sobh montazer bashi ta kac k doosesh dari s bd bad fardash vaghti behesh migi dishab montazeret boodam, taraf bege are manam bavar kardam.....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]نامه مو جواب نده دوسم نداشته باش ولی نزا اصلا نزنه قلبی که اندک میزنه،پیش هیچ کسی نرو حلقه دست کسی نکن چون گناهه من هنوز دلم برات لک میزنه[divider style="solid" top="20" bottom="20"]لحظه ی قشنگیه وقتی بر میگردم یواشکی بهت نگاه کنم... می بینم که توام داشتی بهم نگاه میکردی ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﮔﺎﻫﯽ ﺷﺎﺩ ؛ ﮔﺎﻫﯽ ﻏﻤﮕﯿﻦ ؛ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ... ﻧﺎﻻﻧﻢ ﻭ ﺷﺎﯾﺪ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﻫﯿﭻ ﮔﺎﻩ ﺣﺘﯽ ﺭﻭﯾﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﺎﺕ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺗﺼﻮﺭ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﻧﺎﺳﺰﺍ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻢ ، ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺩ ﮐﻮﺭ ﺑﻮﺩﻡ ! ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺩﯾﺪﻡ ... ﺩﯾﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﻫﻤﻪ ﺭﻭﯾﺎ ﺑﻮﺩ ؟ ﯾﺎ ﺧﯿﺎﻟﯽ ﺧﺎﻡ ؟ ﻣﻦ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﻢ ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ؛ ﯾﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﮔﺎﻫﯽ ﻣﺤﺎﻝ ! ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]و عشق یعنی............................... ستردن غبار چشم آهو...............[divider style="solid" top="20" bottom="20"]و اما بـــاز در پایان حـــرفهایم... یه چیــــز بــگم به دل نگـیر" ﻣــــﺮﺍ ﺑﻪ ﺩﯾﮕــــﺮﯼ ﻭﺍ ﻣﮕﺬﺍﺭ!!! ﺭﻭﺯﯼ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿــــﻤﺎﻥ ... "ﺗـــــــــﺎﺏ"ﻧـــﻤﯽ ﺁﻭﺭﯼ ... راسـتــی!!! رویاهایی هست که شاید هرگز تعبیر نشوند اما همیشه شیرین اند... مثل رویای داشتن تـــــــو …:: [divider style="solid" top="20" bottom="20"]چقدر سخت است...دیدنش از دور...شکستنت برای هزارمین بار...ولی وقتی به او رسیدی زیر نگاه سنگینش نقابی از غرور بزنی و زیر لب زمزمه کنی عشقم بی من حالت چگونه است...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ياد چشم هايت، هنوز هم آتشم ميزند... چه حقير است اين زمستان با تمام سرمايش... [divider style="solid" top="20" bottom="20"]اگه روزی عاشقم نباشی دیگه روی زمین جایی برای موندن نیست! باید رفت و دور شد از هیاهوی زندگی....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتی یه دختر به خاطر یه پسر اشک میریزه. . . يعنی واقعن عاشقشه اما. . .وقتی یه پسر به خاطر یه دختر اشک بریزه یعنی هیچ وقت دیگه نمیتونه دختر دیگه ای رو مثل اون دوست داشته باشه!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]اگر عشق نبود ؛به کدامین بهانه میگریستم چگونه میخندیدم؟ کدام لحظه ی نایاب را اندیشه می کردم؟ و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می اوردم؟ اری...بی گمان پیش از اینها مرده بودم...اگر عشق نبود.. **********************[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مردم لقب هرزه بهم دادن ولی نمیدانند که چشمم به دنبال تو میگردد میان عابران[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دست نفست ستاره ها را چیده است شب با دف ماه، تا سحر رقصیده است همچون سحر از عطر اذان سرشاری انگار لب تو را خدا بوسیده است[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺷﺐ ﺑﻪ ﺧﻴﺮ . . . ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝِ ﺩﻳﮕﺮ ﺑـﮯ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﻤﺎنﻧﺪ . . . ﺍﻳﻦ ˝ﺷﺐ ﺑﻪ ﺧﻴﺮ˝ ﻫﺎ . . . ؟؟ ★[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مرد که تو باشی زن بودن خوب است از میان تمام مذکرهای دنیا کافیست پای تو در میان باشد نمیدانی برای تو خانم بودن چه کیفی دارد...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﺯ ﮐﻨﺎﯾﻪ ﻫﺎ ﻧﺮﻧﺞ ! ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﺎﺭﺷﺎﻥ ﻧﯿﺶ ﺯﺩﻥ ﺍﺳﺖ ﻋﻤﺮﯾﺴﺖ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ : ﺧﺮﺍﺏ !!!..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مدتهاست که بی دلیل ترکم کرده ای ، نمیدانم دلت از من سرد شد یا که سرت جایی دیگر گرم شد .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]گر تو آن میوه ی ممنوعه ی عالم بودی من همان حوای بی پروا ز راندن میشدم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺗﻠﺦ ﺍﻡ ... ﻣﺜﻞ ﺧﻨـﺪﻩ ﺍﯼ ﺑﯽ ﺣﻮﺻﻠـﻪ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من فقط تو رو15تا دوست دارم .اندازه ی 7 دریا.7آسمون.1دنیا.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بگذار آن گونه که تصور می کنم، بخواهمت نه آنقدر که می خواهی... بگذار آن گونه که می خواهم ، ببینمت نه آن طوری که تو می بینی... بگذار گمان کنم مرا آن گونه عاشقی که تصور می کنم، نه آن قدری که عاشقم هستی... بگذار...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]همه میخواهند خورشید زندگی تو باشند تا زندگی تو را روشن کنند....... اما من ترجیح میدهم ماه زندگی تو باشم.... تا بتوانم روزهای تاریک زندگی تو را، هنگامی که خورشید در کنارت نیست، روشن کنم.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]فراموش نمیشوی!جای پای تو،مانده برتمام من....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]گفتم دوستت دارم ، نگاهی به من کرد و گفت : چندتا ؟ دستام رو بالا آوردم و تمام انگشتهای دستمو نشونش دادم اما اون به کف دستام نگاه می کرد که خالی بود .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ز مرگم هيچ نميترسم,اگر دنيا سرم ريزد ازين ترسم كه بعد از من گلم را ديگرى چيند,گلم را ديگرى بويد,گلم را ديگرى بوسد.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺘــــ ﺑﻮﺳﻪ ﻫﺎﯾﺘــــ ﻧﮕﺎﻩ ﻫﺎﯾﺘــــ ﺭﺍ  ﺑﺮﺍﯾﻤــ ﺑﻪ ﻗﺎﺻﺪڪـ ﺑﺴﭙﺎﺭ ﺍﻣﺎﻧﺘـــ ﺩﺍﺭ ﺧﻮﺑﯿﺴﺘــــ ﺗﻤﺎﻣﺸــ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻓﻘﻂ ڪـﺎﺷــ ﺗﻮﻫﻤـــ ﻫﻤﺮﺍﻫﺸــ ﺑﻮﺩﯾـــ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دنيا ――――>
<――――― تو ،فهميدي يعني چي?
يعني همه دنيايه طرف توهم يه طرف.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دو قدم مانده به خنديدن برگ. يك نفس مانده به ذوق گل سرخ.چشم در چشم بهاري ديگر تحفه اي يافت نكردم كه كنم هديه تان يك سبد عاطفه دارم همه ارزانيتان .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]سلام من پستچى هستم واستون با پست سفارشى يک بوسه فرستادن لطفأ لپتونو جلو بيارين تحويل بگيرين[divider style="solid" top="20" bottom="20"]معامله فسخ شد!
درقبال دنیا، 
یک تار مویت را 
میخواستند...
ندادم![divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتی که نیستی با دیدن هر صحنه ی عاشقانه ای احساس یک پرانتز را دارم که همه ی اتفاقات خوب خارج از آن می افتد.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من هر وقت تصمیم میگیرم، تو را فراموش کنم، " صبر " می آید! چقدر دوست دارم این عطسه های پاییزی را[divider style="solid" top="20" bottom="20"]از حکيمي پرسيدن سخت تر از مرگ چيست ؟ گفت: قلبي که شکسته باشه و نفس بکشه[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتی نیستی همه چی تو رو یادم میندازه... حتی باد که یه بار بوی تو رو آوورد سمتم.. حتی آسفالت... صندلی پارک ها... اینقدر قوی نیستم که جلو اینهمه خاطره قد خم نکنم پس نرو از پیشم نرو تا از پا نیوفتم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]از ماضی ها و مضارع ها خسته ام.دلم برای ديدن يک حال ساده ی تو تنگ است.. ميبوسمت.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]نمی توانم بنوسم هر چند که باید از خیلی چیزها بنویسم و شاید تو بعدها برایم خیلی چیزها بگویی هر چه که هست بیا شریک شبنم ساده زندگی باشیم به خود دروغ نگوییم وبه هم بگذاریم که اندیشه های سبز پیچکی شود بر ذهن وبگذاریم که خیال فاصله های جدایی افتاده را طی کند و حس کنیم آنچه را که دوست داریم زمان آن نیست که هر چه دلم می خواهد بگویم اما…. اگر باران ببارد چتری خواهم شد برای تو …[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وفايت باجفايت هردو نيكوست!چه فرقي ميكند چون دارمت دوست![divider style="solid" top="20" bottom="20"]`با`ر`ا`ن` `بهانه`اي` `بود``كه` زير` `چتر` `من` `تا` انتهاي` `كوچه` بيایی` كاش` `نه` كوچه` `انتهایی`داشت` و`نه ` با`ر`ا`ن `بند` می`آمد .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من به پایان دلتنگی می اندیشم آن نهایتـی که تـو را بـرای همیشه خواهم داشت..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من فکر چشمای توام،، تو بیخیال قلب من[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ممکنه به زودی اعدامت کنن. میدونی چرا؟ آخه مهربونیات منو کشته. قاتل[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ضبط ميکنــم تمــام حــرف هــايــت را نــَ بــراي روزهاي بي تـو بـودن صدايتـــ انقدر ارامــم ميکـند کــِ يـادم ميـرود بايـد نفس بکشــم !!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]محو میشوم در تو... انگار که به چالش کشیده اند سیاهی صد سال تنهایی مرا چشمانت... [divider style="solid" top="20" bottom="20"]لعنت به اس ام اس ھا‏... دلم برای صدایت تنگ شدہ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]فاصله دورت نمی کند ، در خوب ترین جای جهان جای داری ! جایی که دست هیچکس به تو نمی رسد ! دلم …[divider style="solid" top="20" bottom="20"]و زمستان ثانیه ثانیه نزدیک می شود ، یادت نرود ، اینجا کسی هست که به اندازه ی تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عزیزم من به این باور رسیدم که من بی تو و تو بی من ارزشی نداریم این و یادت باشه تا .تو. و .من.باهمیم می ارزیم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]شبی که نباشی هوا سرد است و دلگیر...... پیش بینی هواشناسی به درک.... او هواشناس است و من "عاشق"....!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺯﯾﺎﺩﻩ ﺧﻮﺍﻩ ﻧﯿﺴﺘﻢ ! ﺟﺎﺩﻩ‌ ﯼ ﺷﻤﺎﻝ.. ﯾﮏ ﮐﻠﺒﻪ ﯼ ﺟﻨﮕﻠﯽ‌.. ﯾﮏ ﻣﯿﺰ ﮐﻮﭼﮏ ﭼﻮﺑﯽ ﺑﺎ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺻﻨﺪﻟﯽ.. ﮐﻤﯽ‌ ﻫﯿﺰﻡ.. ﮐﻤﯽ‌ ﺁﺗﺶ.. ﻣﻪ‌ِ ﺟﻨﮕﻠﯽ‌.. ﮐﻤﯽ‌ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ‌ِ ﻣﺤﺾ.. ﮐﻤﯽ‌ ﻣﺴﺘﯽ.. ﮐﻤﯽ‌ ﻣﻬﺘﺎﺏ.. ﻭ ﺑﻮﯼ ﯾـﺎﺭ.. ﻭ  ﺑﻮﯼ ﯾـﺎﺭ.. ﻭ ﺑﻮﯼ ﯾـﺎﺭ ...! ﺗـﻮ ﺑﺎﺷﯽ ﻣـﻦ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ...ﻫــﯿﭻ ! ﺩﻧــﯿـﺎ ﻫﻢ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ...♥[divider style="solid" top="20" bottom="20"]گريه ام ميگيرد .... وقتي ميبينم ؛ او که همه دنياي من بود ! منت ديگري را ميکشد ... !!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]دفتر قلب مرا وا کن و نامی بنویس... سند عشق به امضا شدنش می ارزد!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]زندگی قافیه باران است ،من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شده اند ، تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی[divider style="solid" top="20" bottom="20"]قندان خانه را پر کرده ام از حرفهایت... تو که میدانی من چای تلخ دوست ندارم...! هوس فنجانی دیگر کرده ام... کمی بیشتر بمان....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کافیست تورا به نام بخوانم تا ببینی لکنت، عاشقانه‌ترینِ لهجه‌هاست و چگونه لرزش لب‌های من دنیا را به حاشیه می‌بَرد دوستت دارم با تمام واژه‌هایی که در گلویم گیر کرده‌اند و تمام هجاهای غمگینی که به خاطر تو شعر می‌شود دوستت دارم با صدای بلند دوستت دارم با صدای آهسته دوستت دارم و خواستن تو جنینی‌ست در من که نه سقط می‌شود نه به دنیا می‌آید.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]قربون اشکی که نیست ،قربون اون دلی که نیست،خلاصه قربون اون کسی که اصلا هیچوقت نیست[divider style="solid" top="20" bottom="20"]خدا نکند کارم به جایی بکشد   که تو آنجا نباشی ...![divider style="solid" top="20" bottom="20"]راست يادروغ مهم نيست !تو فقط بامن حرف بزن!چشمانت زيرنويس مىكند![divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتی دست كسی رامیفشاری یعنی عاشق صاحب ان دست هستی وقتی كسی دست تورامیفشاردیعنی صاحب ان دست راعاشق خودت کردی دستت رابفشارم یامیفشاری[divider style="solid" top="20" bottom="20"]هیچ آرامشی تلاطمم را بهم نمیزند دلم هوای دریا دارد کمی نگاهم کن . . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺣﺮﯾﻒ ﺍﺟﺒﺎﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻡ ﻭ ﮔﺎﻩ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﯿﺦ ﮏﯾ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻣﺎﺕ ﻭ ﻣﺒﻬﻮﺕِ ﻋﺒﻮﺭ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ﻭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻢ ﺣﺮﯾﻒ ﻋﺒﻮﺭ ﺗﻮ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻡ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺳﺎﺩﻩ ﮔﺬﺷﺘﻦ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﻢ ﺗﺎ ﮏﯾ ﺭﻭﺯ ﯾﺎ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﯾﺎ ﺗﻮ ﮔﺬﺭ ﮐﺮﺩﻧﺖ ﺑﻪ ﺍﻧﺘﻬﺎ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﻭ ﯾﺎ ﻣﻦ ﻋﺎﺩﺕ ﺑﻪ ﻋﺒﻮﺭ ﺗﻮ ﺩﺭ ﮔﺬﺭ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻫﺎ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺻﺪﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﻮﻡ ... ﻫﻤـــــــــــــــــﻪ ﺟــــــــــــــــــــــﺎ ... ﻓـــﺮﺍ ﻣﯽ ﺧـــــﻮﺍﻧﺪ ﻣـــﺎ ﺭﺍ ... ﺗـــــــﻮ ﺭﺍ! ﺑـــــﺮﺍﯼ ﺩﺭ ﺁﻏـــﻮﺵ ﮐﺸﯿـــــﺪﻥ ﻣﻌــــﺸﻮﻗﺖ ... ﻣـــــﺮﺍ ! ﺑـــــــﺮﺍﯼ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﮐﺸﯿــــﺪﻥ ﺯﺍﻧـــــﻮﯼ ﻏـــــــــﻢ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]هنوز هم ایستاده ام سمج تر از همیشه فقط نمی فهمم که عشق آیا همان صدای فاصله ها است که سهراب می گفت ... ؟ یا نه همین تردیدی است که توی چشمانت پیدا است .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بوسه"بهترین سرقت دنیاست چون هم دزدیدنش حال میده هم پس دادنش...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺧــــﻮﺩ ﺁﺯﺍﺭﯼ ﯾﻌﻨــــﯽ ... ﻣﯿــــﺮﯼ ﺍﻭﻧﺠﺎﻫﺎﯾــــﯽ ﮐـــﻪ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺧﺎﻃــــﺮﻩ ﺩﺍﺷﺘــــﯽ ﻭ ﺑــــﻪ ﯾــــﺎﺩﺵ ﻣــــﯽ ﻣﯿﺮﯼ …[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آخر از عشق تو ساکن در کلیسا میشوم میکشم دست از مسلمانی,مسیحا میشوم آنقدر در کشتی عشقت نشینم روز و شب یا به ساحل میرسم یا غرق دریا میشوم. ،.................................... عشق شاید تنها جایزه این روزگار نامهربان است که برای بردنش نیازی به پارتی نیست!!! برایش مهم نیست که تو (شاهی یا گدا،مردی یا زن،هرچه هستی،همون باش) فقط تنها شرطش این است که ارزش آن را بشناسی و حرمتش را نگهداری. ........................................... با توأم كهنه رفيق،
ياد ايام قشنگی که گذشت...
کنج قلبم گرم است!
در همه حال بيادت هستم.
آرزويم اين است،
تن تو سالم و روحت شاداب، دل يكدانه تو سبز و بهاری،
روزگارت خوش باد. ......................................... گوشه ی ذهنم پر از خنده های بی منطق کودکیست که هر کدامشان براستی تقدسی اسطوره وار دارند و اینک من پراز خاطره ام پر از با تو با او بودنم پر از رنگ های مفرح با ممنوع بودن های عاشقانه.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]تنها معمــــــای بزرگ زندگــــی ام... که هنـــوز حل نشـــده این است که ... چـــه شد اینطور دلباخته ات شدم؟ .... آن هم کسی مثل مـــــــــــن ..... که از کنار عشق رد هـــــم نمی شـــد...!!✔[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﺳﻤﺎﻥ ، ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻮ ، ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﻔﻞ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﯾــﻪ ﺭﻭﺯ ﺗـﮑـﯿﻪ ﮔـﺎﻩ ﺷـﺪﯼ ﻣـﻮﺍﻇــﺐ ﺑــــﺎﺵ ﮐـﻪ ﺁﻭﺍﺭ ﻧـﺸﯽ ﺭﻭﯼ ﺳﺮ ﮐـﺴﯽ ﮐـﻪ ﺍﻋﺘــﻤﺎﺩ ﮐــﺮﺩﻩ ﺑــﻪ ﺁﻏـﻮﺷــﺖ !!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻧﮕﺎﻫﻢ، ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻏﻮﺷﯽ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺁﺑﺴﺘﻦ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺍﯾﺴﺖ ﺑﻪ ﻭﺳﻌﺖ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺷﺐ ﻭ ﻣﻦ ﺑﺴﯽ ﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﯾﺮ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺷﺐ ﻫﻤﯽ ﺭﻭﯼ ﮔﺮﺩﺍﻧﻢ ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]وَقــتــےِ دَر آغوشـَتـــ بــِﮧ اوجِــ آسمآنهآرِسیـدَمــ ، فـَهمیدَمـــ ، چِگونــِﮧ یـِکـــ اِنسآטּ مَعمولــےِ مـیتَوآنـَد بدون بال پرواز کند !!!✔[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻣﻌﺸــــﻮﻕ ﻣــــــــــــﻦ ﻧﺒـــــﺎﺵ ! ﺟــــﺎﻧـــﺎﻥ ﻣـــﻦ ، ﺑـــﺎﺵ! ﺗـــﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﮔـــــﺮ ، ﭘﺎﯾﻢ ﻟﻐـــﺰﯾــــﺪ ... ﺑــــﺎ ﺧــــﻮﺩ ﺯﻣـــﺰﻣـــﻪ ﮐﻨـــﻢ ﻣـــﺮﺍ ﻋﻬـــﺪﯾﺴﺘــــ ... ﺑـــﺎ ﺟـــﺎﻧــــﺎﻥ ﮐـــﻪ ﺗــﺎ ﺟـــﺎﻥ ﺩﺭ ﺑـــﺪﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﻣــــﯽ ﺧـــﻮﺍﻫـــﻢ ﻗﺼــــﻪ ﻋــــﺎﺷﻘـــﯽ ﺩﯾﮕـــﺮﯼ ﺭﺍ ﺭﻗـــﻢ ﺑـــﺰﻧﯿـــــﻢ ﻣــــﯽ ﺧــــﻮﺍﻫـــــﻢ ﻋﺸــــﻖ ﻣــــﺎ ، ﻣﺜــــﻞ ﺧــــﻮﺩﻣــــﺎﻥ ﺑــــﺎﺷــــﺪ ﻧﻤـــﯽ ﺧﻮﺍﻫـــﻢ ﺷﺒﯿــــﻪ ﺑﻪ ﻋﺸـــﻖ ﺩﯾﮕــــﺮﺍﻥ ﺑﺎﺷـــــﺪ ﻧـــــﻪ ﻓــــﺮﻫـــــﺎﺩ ﻭ ﺷﯿـــــﺮﯾــــﻦ ﻧــــﻪ ﻟﯿﻠـــﯽ ﻭ ﻣـــﺠﻨــــﻮﻥ ﻣــــﯽ ﺧــــﻮﺍﻫـــﻤﺖ ﺟـــﺎﻧــــﺎﻥ ﻣـــﻦ ﺟـــــﺎﻧــــﺎﻥ ﻣـــــﻦ ﺑــــﺎﺵ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ميدونى مترسك به كلاغ چى گفت؟هر چقدر دوست دارى نوكم بزن اما تنهام نذار![divider style="solid" top="20" bottom="20"]کاش قلم نشانى تو را مينوشت... نه در به درى مرا..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺭﻭﺯے ﻣـے ﺭﺳﺪ . . . ﮐﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻣﺎﻥ . . . ﺯﺍﻧﻮ ﻣـے ﺯﻧﺪ . . . ﺑﻪ ﻋﺸﻘﻤﺎﻥ . . . ★[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بدون شک بهترین آدمای زندگیتون کسایی هستن که چایی تون پیش اونا سرد شده...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]لعــــنتـ بــه آدمهــــــاییـ که عاشــــــقــــ میکنند و مــیــرونـــد لعـــــــــنتــــــ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مینویسم: باران ومیخوانم : تو را تو که بر حجم سرد نفسهایم گرم میباری تورا میخوانم و زلال باران میبینمت که بر باور سختم مینشینی ومرا حیات میبخشی میشنوم باران را و گوش میدهم تورا که قطره قطره، دست به نوازش تنم میگشایی می بویمت وقتی میباری وعطر خیال انگیز بارانیت مستم میکند قطره قطره دستهایت را میگیرم تورا مینوردم تا به عشقت برسم و از جنس تو شوم من تو را کم دارم باران من بارانی ام میکنی؟؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اگه دل کندن آسون بود فرهاد جای کوه دل میکند...![divider style="solid" top="20" bottom="20"]فکر نکن توی دنیا تنهایی بلکه فکر کن یه تنها هست که تو براش یه دنیایی. .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دلم خیابانی میخواهد هزار طرفه بسوی... خانه تو...![divider style="solid" top="20" bottom="20"]از هر طرف ... از هرجايي ... درباره ي خودم فکر ميکنم جواب آخرم تويي![divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتی که تو نیستی.. من هم.. تنها ترین اتفاق بی دلیل زمینم..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]گاهی آدم دلش میخوادیکی روباانگشت نشون بده وبگه:این بی معرفت دنیای منه![divider style="solid" top="20" bottom="20"]مدتهاست بی آنکه باشی با تو زندگی کرده ام! تلختر از این [divider style="solid" top="20" bottom="20"]من هیچی برای خودم ازخدا نخواستم.فقط ارزوم این بود ارزوی تو براورده بشه.نمیدونستم ارزوی تو جدای از منه.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺧﺪﺍﯾﺎ ﮐﻤﮑﻢ ﮐﻦ ﺑﻬﻢ ﺻﺒﺮ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﻧﻢ ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯿﻬﺎ ﮐﻢ ﻣﺤﻠﯽ ﮐﻨﻢ !!!...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻧﻔﺲﻫﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﭘُﮏ ﻣﯽﺯﻧﻢ ! ﺭﻳﻪﻫﺎﻳﻢ ﻏﺮﻕ ﺑﻮﺳﻪ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]مــــن قصــــه ی با تو بــــودن تا ابــــد را اینگــــونه آغــــاز میکنمــــ: یکــــــــــی بـــــــود هنـــــــــوز هم هَــــست...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻣﯽ ﺑﻮﺳﻤﺖ ﻣﺴﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﺎ 40 ﺭﻭﺯ ﻧﻤﺎﺯﻡ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﯿﺴﺖ ؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دلم رو سپردم دست خودت خودم هم با چشمانی پر امید به سمت قله ی مژگانت می آیم تا صعود کنم به بلندترین سرزمین عشق تا پرچم عشقمان را جایی بگذارم که هیچ کس نمی تواند[divider style="solid" top="20" bottom="20"]می گریختم !! از لحظه ی شوم عاشق شدن ..!!!! اما افسوس .... انسان چه آسان به دام می افتد !! دامی که صید هم در ان شاد است !!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]تمام خستگی هایت را یک جا می خرم! تو فقط قول بده ......صدای خنده هایت را به کسی نفروشی.....!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]دنیا نذاشت فدات بشم فدات شم زمونه نذاشت باهات بمونم. برو و بدون بدون تو ممیرم. خدا نخواست فدای او چشاتم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﭼﻪ ﺧﻮﺵ ﺧﯿﺎﻝ ﺍﺳﺖ... ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺭﺍﻣﯿﮕﻮﯾﻢ... ﺑﻪ ﺧﯿﺎﻟﺶ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺩﻭﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺪ... ﺗﻮﺟﺎﯾﺖ ﺍﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﯿﺎﻥ ﻗﻠﺒﻢ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چقده سخته بدونی اونکه میخوایش نمیمونه که دلش یه جایه دیگست و همه وجودش ماله اونه چقده برای اونکه جون میدی غریبه باشی بگی میخوام باتو باشم بگه میخوام که نباشی [divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشق واقعی یعنی بعد از ده بیست سال عکس پسرش رو گرفته که شاید فقط استخون هایش بیاید عاشق واقعی مادر بزن تاییدو برا طولی عمرش[divider style="solid" top="20" bottom="20"]درست مثه اشتیاقِ چیدن انار کال من هول و بی قرار دیدار توام کی می رسی ببینمت وقتی به من تو می رسی من سبز می شوم مدام و سرخ میشوم ز شوق کی میرسی بچینمت برسفره ی این دل من بنشانمت بازآ بازا تورا میخوانمت تا با تومن قسمت کنم حس لطیف عشق را دارو ندارِ خویش را آینده ی درپیش را تنهایی و تشویش را مشتاقه دیدار توام برلب رسید جانم بیا کافرشده این دله من ای نورایمانم بیا از من همه پرسند چرا،عاشق شدم من این چنین زبان من دلیل وِ برهانم بیا من باغ بی برگم بیا پاییز زده زردم بیا لبریز ازدردم بیا بهارمن بهارِمن بهارمن بیا به من جرأت روییدن بده آبادکن مرا بیا بیاکه ویرانم بیا دلیل عصیانم بیا ای راحت جانم بیا[divider style="solid" top="20" bottom="20"]باید عاشق باشی تا بفهمی نگاه سرد یعنی چه دست سرد یعنی چه حرف سرد یعنی چه در مقابل دوستت دارم گفتنت ، سکوت سرد یعنی چه باید عاشق باشی تا بفهمی گرمای حرف و نگاه و دستت وقتی به سرمای او برخورد میکند چگونه روزگارت بخار میشود قطره ای میشود ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﻧـﯿـﺎﯼ ﻋـﺠـﯿـﺒـﯽ ﺷـﺪﻩ . . . ﺗـﻮ ﺣـﺴـﺮﺕ ﻣـﯿـﺨـﻮﺭﯼ " ﻭَ " . . ,. ﺍﻭ . . . ﻟـﺬﺕ ﻣـﯿـﺒـﺮﺩ . . . ؛ !! ﮐﯽ !! ﺟـﺎﯼ ﻣـﺎ ﻋـﻮﺽ ﻣـﯿـﺸـﻮﺩ . . .؟؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چشم هایم را باز می کنم و موهایم را از شاخه ها از انگشت هایم پر بیرون می زند آبی شده ام مثل آسمان که دلش را به دریا می زند اوج که می گیرم دلم می گیرد برای نگاهت که بدرقه ام می کرد پس قناری ها این طور گرفتار می شوند عاشق...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]♥میدانے؟؟! من جز تو... با هر ڪَس باشم تنهایم..!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]عـــشق هایت را مثـــــــل کـــانـــال تلـــــویزیـــــون عوض می کنــــــی و افتــخــار می کنــی کــه عشق برایــت این چــنیـــن است و مــن می خنـــدم به بـــرنامـــه هایی کــه هیچـــکدام ارزش دیــــدن نـــدارنـــد ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺳــﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺛﺎﻧﯿـــﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ؛ ﺩﻟـــﻢ ﯾﮏ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻧﺎﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫــــﺪ ... ﮐﺎﺵ ﺁﻥ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﯽ .. ﻣﯿﺎﻥ ﺁﻣﺪﻥ ﻭ ﺭﻓﺘﻦ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﺑﯽ ﺗﻮ، ﻧﻪ ﭘﺎﯼ ﺭﻓﺘﻨﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﻧﺪﻥ...✘[divider style="solid" top="20" bottom="20"]سر سبزترین بهار تقدیم تو باد آواز خوش هزار تقدیم تو باد گویند که لحظه ایست رویدن عشق آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]فکرش را بکن تمام میشوم شبی! یک روز می آیی و میبینی نه من هستم نه این جملات[divider style="solid" top="20" bottom="20"]تمام لحظات بودنت را ترس رفتنت از من گرفت...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻋﻠﻢ ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﺩﻝ ﻭﺍﻗﻌﯿﺘﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻝ ﮐﺴﯽ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﻪ، ﺗﻮ ﻗﻠﺒﺶ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻪ ﻣﺜﻞ ﯾﻪ ﺧﻮﻧﺮﯾﺰﯼ ﮐﻮﭼﯿﮏ ﯾﺎ ﯾﻪ ﺟﺮﺍﺣﺖ.. ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺳﮑﺘﻪ ﻗﻠﺒﯽ ﺑﺸﻪ .... ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﺩﻝ ﻫﯿﭽﮑﺴﯽ ﺭﻭ ﻧﺸﮑﻨﯽ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]یک...دو...سه......هزار...هزار و یک....اه خوابم نمیبره چن تا ستاره دیگه بشمورم ک بیایی ک تو آغوشم بگیری که اشک هامو پاک کنی که آروم در گوشم بگی دوستت دارم که بگی تنهات نمیزارم که سرمو بزارم رو شونه هاتو راحت بخوابم بدون ترس از فردای بدون تو[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتی تو در لحظات من مرور میشوی چگونه بی خیالت شوم ای بهترینم...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]زیباترین روزها را شایسته ات میدانم زیرا اندیشه ات جز به زیبایی نمی اندیشد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کاش تو بجای من بودی ومن بجای تو تابدونی تو بودن چه لذتی داره و من بودن چه غمی ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻋﺸﻖ ﺗﻮﺋﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻨﻢ ﺩﺭﯾﺎ ﺗﻮﺋﯽ ﺳﺎﺣﻞ ﻣﻨﻢ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﮔﺮ ﺩﺯﺩﯾﺪﻧﺖ ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮﺭ ﺳﺎﺭﻕ ﻣﻨﻢ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]نگاه تو تلخ اشک هاي من شور يادت شيرين زندگي "با مزه" اي دارم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]پنج تا از بزرگترین کلمات : من نمیخوام از دستت بدم چهار تا از دوست داشتنی ترین کلمات : تو برام مهم هستی سه تا کلمه شیرین : تو رو تحسین می کنم دو تا کلمه شگفت انگیز : دلتنگت هستم یک کلمه که از همه مهمتره : تو[divider style="solid" top="20" bottom="20"]از ساختار دنیا اطلاعات زیادی ندارم... اما... من هم دوست داشتم همه دنیای کسی باشم...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ، ﮐﻨﺎﺭﺕ ﻣﺴﺘﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.. بی تو اما..... تمام <بار>های جهان، فقط بر دوشم است
آري زمين گرد است…اگرتاآخرش بروي به اولش ميرسي..ولي وقتي تودويدي تازودتربروي وبرگردي…من دويدم تانگذارم بيشترازمن دورشوي..توتندتردويدي تابه من برسي ازپشت چشمهاموبگيريوبگي ديدي برگشتم؟من تندتردويدم ك تارسيدم درآغوشت بگيرم وبگويم ديدي نذاشتم بري؟اگه هركدوممون1ذره وايساده بوديم الان بهم رسيده بوديم..اوني ك نبودش ماروازخستگي ب نفس نفس ميندازه عشق نيس..صبره..وايسم ياوايميسي؟…
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻐﺾ ﻣﯿﮑﺮﺩ ..
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﻭﺝ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﻣﯿﺸﺪ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺁﺭﺍﺍﺍﻡ ﻏﺮﻕ ﻣﯿﺸﺪ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎ ﯾﮑﻨﻔﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﺳﻘﻮﻁ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﺪ ..
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ..
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﯾﺪ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ ..
ﺗﺎ !…
ﺗﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﻤﺎﻧﺪ
ﺗﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﺨﻨﺪﺩ
ﻭ ﺁﻥ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ! ؟؟؟؟
ای سیب غلت زنان در مسیر رود
یک شهر تا برسی به من عاشقت شدند
شبی از شبها به من گفتی شب باش
من که شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود
شبِ شب گشتم به امیدی که تو فانوس نظرگاه شب من باشی
كفش هايم كه جفت مى شوند دلم هواى رفتن مى كنه من كودكانه بى قرار تومیشوم بى آنكه بينديشم چه كسى دلتنگ من خواهد بود.
مرد نیستم! ‏
اما حرفم یکیست..
‏”تو‏”
اﻧﺼـﺎف ﻧﯿـﺴﺖ ؛ ﮐـﻪ دﻧﯿـﺎ آﻧﻘـﺪر ﮐﻮﭼـﮏ ﺑﺎﺷـﺪ ، ﮐﻪ آدم ﻫـﺎی ﺗـﮑﺮاری را روزی ﺻـﺪ ﺑـﺎر ﺑﺒﯿﻨـﯿﻢ …. و آﻧـﻘﺪرﺑـﺰرگ ﺑـﺎﺷـﺪ ؛ ﮐﻪ ﻧﺘﻮاﻧﯿﻢ آن ﮐﺴﯽ را ﮐﻪ !!! … ﻣﯿﺨـﻮاﻫﯿـﻢ ﺣﺘـﯽ ﯾـﮏ ﺑـﺎر ﺑﺒﯿﻨﯿـﻢ……..
ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﺰﺭﻋﻪ ﮐﺎﻓﺮ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﻣﯿﺰﺩﻧﺪ 
ﮔﻞ ﺁﻓﺘﺎﺑﮕﺮﺩﺍﻥ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ
 ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ!!
چیستان فوق العاده زیبا:
بردی زدلم من از تو آن میخواهم
وزگمشده خویش نشان میخواهم
سر مصرع هر بیت تو حرفی بردار
هر انچه ماند من از تو ان میخواهم
جواب :بوسه
دریچه های بسیاری مانده
است برای دیدنت
اما گامهای تو
روی مردمک چشم من میلغزند.
من هرچه بگویم دوستت دارم …
تا در آغوشم این را حس نکنی ، فایده ای ندارد !
ﻣﻦ ﺷﯿﻔﺘﻪ ﯼ ﻣﯿﺰﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﮐﺎﻓﻪ ﺍﯼ ﻫﺴﺘﻢ
ﮐﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺗﺮ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﻣﺎﻥ ﻣﯽ
ﺷﻮﻧﺪ . . .
ﻭ ﻣﻦ . . .
ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺗﻮ . . .
ﺑﻪ ﺷﻮﻕ ﺣﻀﻮﺭ ﺗﻮ . . .
ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻌﺮ ﻫﺎﯼ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﯾﮏ
ﺟﺎ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﮕﻮیم…
روزها رو که سر میکنم شبها رو نمیدانم باید چه كنم… خوردن قرصها رو تحمل كنم يا دردهاي روي قلبم را!!؟
قشنگ ترین غزلم را برای شب شعر چشمت نگه داشته ام

پس تو هم زیباترین لبخندت را برای لحظه دیدار نگه دار …

ﺳﻼﻣﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻔﺖ
ﻫﻮﺍ ﺩﻟﮕﯿﺮ؛
ﺩﺭﻫﺎ ﺑﺴﺘﻪ ؛
ﺳﺮﻫﺎ ﺩﺭ ﮔﺮﯾﺒﺎﻥ؛
ﺩﺳﺘﻬﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ؛
ﻧﻔﺴﻬﺎ ﺍﺑﺮ ، ﺩﻟﻬﺎ ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﻏﻤﮕﯿﻦ
ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺍﺳﮑﻠﺘﻬﺎﯼ ﺑﻠﻮﺭ ﺁﺟﯿﻦ
ﺯﻣﯿﻦ ﺩﻟﻤﺮﺩﻩ ، ﺳﻘﻒ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮐﻮﺗﺎﻩ
ﻏﺒﺎﺭ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻣﺎﻩ
ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺍﺳﺖ !!!.
چقدر روزها و شبها باهم متفاوتند
يادم نميرود آنروزى ک ادعاى عاشقيه مرا کردى
شبش خواب از چشمانم زدوده شد
و يادم خواهد ماند امشبى را ک ب ناحق مرا نفرين کردى
نيمه شب است وخواب از چشمانم فرارى
کمى خودت بسنج! ! !
میخواهم جاے کوچکی در قلب تو داشته باشم
یقین دارم قلب مهربانت اقیانوسی از نیکیهاست که قطرات آن را نمیتوان شمرد!
ﺑﺨﺪﺍ ﺩﻟﮕﯿﺮﻡ، ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻧﯿﺎ، ﺍﺯ ﺧﯿﺎﻝ ﻭ ﺭﻭﯾﺎ
ﺑﺨﺪﺍ ﺩﻟﮕﯿﺮﻡ، ﺑﺨﺪﺍ ﻣﻦ ﺳﯿﺮﻡ، ﻣﻦ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﭘﯿﺮﻡ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻭﯾﺎ ﻧﯿﺴﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭘﺮﺩﺭﺩ ﺍﺳﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﺎﻣﺮﺩ ﺍﺳﺖ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﺎﻣﺮﺩ ﺍﺳﺖ
باز هم اینبار تو را آرزو کردم

نه…

آرامش تو را آرزو کردم

بگذار من دهانت را شیرین کنم

مثل دیروز هایی که گذشت و تو شیرینش کردی!

شاید این بهانه ای شود تا این بار خوب در چشم هایت خیره شوم

تا همیشه در باور نگاه هایم بمانی …

گناه نه!؟
چاره ای نبود!؟
طعم سیب میداد لبانت.
طاق زدم بهشت راباآغوشت..
گفتی بازی برد و باخت دارد …
ولی زبانم بند آمد بگویم که من بازی نکردم ؛ من با تو زندگی کردم !!!♥
ﻣﯽ ﺑﻮﺳﻢ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﮐﻨﺎﺭ ، ﺗﻤﺎﻡ ِ ﭼﯿﺰ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺭﺍ ،ﺩﺳﺖ
ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ، ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ، ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ،
ﻫﻤﻪ ﺭﺍ
هیچ چیز در این دنیای بزرگ مال من نیست!!!
حتی خوابهایم…آنها را هم تصاحب کرده ای.
می ترسم کسی بوی تنت را بگیرد.

دلت را ببرد.
و تو

خو بگیری به ماندنش.

چه احساس خط خطی و مبهمی است

این عاشقانه های حسود من….

ﻣﺎ ﺍﻭﻝ ﺷﺨﺺ ﺟﻤﻊ ﻧﯿﺴﺖ… ﺍﺯ ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯽ، ﺗﻮ ﺍﻭﻝ
ﺷﺨﺺ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺟﻤﻊ ﻫﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ(|
دست و بالم از حرف خاليست..

هرچه هست تويي

و تو حرف نداري …

ﺧﺎﻃــــﺮﺍﺕ ” ﻫﺮ ﭼﻪ ” ﺷـــــﯿﺮﯾﻦ ﺗﺮ ” ﺑﺎﺷﻨﺪ . . .
ﺑﻌﺪ ﻫﺎ ﺍﺯ ” ﺗﻠﺨــﯽ ” ،
” ﮔﻠﻮ ﯾــﺖ ” ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺍﻧﻨﺪ . . .
chera gofti ke to khabet shayad bazam mano didi chera engadr birahmi chetor bi man dari miri mage Mishe faramoshet konam beram bi to tanha mage Mishe??shodam asheg koja bi to beram akhe bedone to nemimonam dg khstam nemitonam to in donya nemimonam ke age bodio miiimondiiiii,torro mikham hamin hala man daram mimiram inja beres be dadam
گاهی از ذهنم می گذرد اگر نباشی چه؟و اگر دوستم نداشته باشی چه؟
آنوقت میدانی چه میشوم؟
ناگهان انگار کسی به تمام دنیایم رنگ سیاهی می پاشد
تاریک می شوم مثل یک شب بی ستاره و بی فانوس!
اما نه چقدر اشتباه گفتم!
می دانی؟
بی تو هیچ میشوم،ناپدید می شوم.
دیگر نیستم که ببینم چه می شوم.
درگلستان خیالم ندهدهیچ گلی بوي تورا.توگل نازمنی ازدورمی بوسم تو را.
ﺩﺭ ﻧﺒﻮﺩ ﺗﻮ ، ﺑﺮﮒ ﺯﺭﺩﯼ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﻣﯿﺎﻥ ﺑﺮﮔﻬﺎﯼ ﺳﺒﺰ
ﺗﺎﺏ ﻃﻌﻨﻪ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻡ
ﮐﺎﺵ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻨﯽ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﺑﯿﺎﯾﺪ
مرا در آغوش بگیر

نترس تنهاییم

واگیر ندارد

ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻪ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺩﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﻢ
ﺍﻣﺎ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﺎﻥ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﮔﺮﻓﺖ
ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ﺑﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﺩﻟﯽ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻧﻪ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﻓﺴﺮﺩﻩ ﺁﻥ ﺩﻟﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﻢ ﻧﻔﺲ ﮔﺮﻓﺖ
ﺯﯾﺎﺩﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﮕﯿﺮﯼﻣﯿﻔﺘﯽ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺍﻭﺝ ﺭﺳﻮﻧﺪﯾﺶ…
من از تو سبز سبزم، پاییز اگر بخواند حتی اگر بماند آفت نمیرساند
یک بوسه ، یک نگاه حتی حرامم باد … اگر عاشقم نباشی
عاشق هم که باشی,دنیا فقط حرف خودش را میزند
باز گاهی اتوبوسها خوابشان میبرد
سیگار کامیون ها از دستشان می افتد
و تو تازه میفهمی
با شعرهای خیالی هیچ گاه
کامیونها مهربان نمیشوند
وتو هرگز نمیتوانی با آمبولانسهایی که دیر آمده اند
دست ب یقه شوی
یا با مشت
نه نمی شود
وتو عاشق هم که باشی
باز پرستار
هرگز نمیتواند دروغ بگوید
نه نمیتواند
چقدر لذت بخشه…
وقتی انتظارش رو نداری و دلتنگشی..
برات sms بیاد از طرفش بگه: هنوز قهری؟؟
و تو با لبخند جواب بدی نه عزیزم
بهترنیست جای این همه دوستت دارم گفتن برات میمیرم دستای عشقت رابگیری فقط به چشمانش خیره بشی تامعنی واقعی عشقت رابفهمد
وصیت نامه ی عشق

مرا در روزی بارانی دفن کنید تا آتش قلبم خاموش گردد و در

طابوتی بگذارید از چوب تا بدانند عشق من مانند چوب خاکستر شد

دستهایم را بر روی سینه ام قرار بدهید تا بدانند همیشه دوست

داشتم کسی را در آغوش بگیرم چشمهایم را باز بگذارید تا بدانند

همیشه چشم انتظار بودم صورتم را رو به غروب آفتاب بگذارید تا

بدانند عشق من غروب کرده و زندگی ام تمام شد . مرا در آفتاب

بگذارید تا بدانند عشق من شعله ور شد…

احساساتم سیلی خورده است…
وحشیانه ترین نگاه ها نگاهم را قاپیدند
هنوز درد خنجرت در پهلویت مرا به نفرت میکشاند
توکه روح شفاف مرا خاکستر کردی از ته مانده وجودم چه میخواهی ؟
تنهایم بگذار…
جادویی نیست که مرا باز گرداند
گذشته ی خسته ام سایه ایست که همواره با خود به همه جا میکشم
تمام من و تمام برگهای احساسم زیر پای عابران لگدمال شد…
خش خش !
صدای خرد شدنشان را نمیشنوی ؟؟!
کوشش میکنم ولی نمیشود
سعی میکنم ولی نمیشود
تلاش میکنم بازهم نمیشود
خاطرتورا ازیاد برد…
ديوانه اي را گفتند:چه خواهي از خداي خويش؟گفت:عقل سالم خواهم تا براي عشقم دوباره ديوانه شوم.
ﻓﻘﻂ ﺑﺎﺵ !
ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻣﻦ
ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻦ
ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ؟
ﮔﻞ ﻣﯿﺨﺮﯼ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ
ﻧﺒﺎﺷﺪ ….
ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺭﺧﺘﻤﺎﻥ ﺯﯾﺮ ﯾﮏ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺧﺸﮏ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
ﺩﻟﺨﻮﺷﻢ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺣﻤﺎﻗﺖ ﺷﯿﺮﯾﻦ …
درد دارد ، وقتی چیزی را کسر می کنی که با تمام وجودت جمع زده ای…..
ﺁﻫﺎﯼ ﺭﻓﯿﻖ ﻧﺎﻣﺮﺩ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﻣﯿﺸﯽ ﭘﺸﯿﻤﻮﻥ
ﭘﺸﯿﻤﻮﻧﯽ ﭼﻪ ﺳﻮﺩﺕ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﻮﻧﯽ ﺩﻟﺨﻮﻥ
ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺷﺐ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﯽ
ﭘﻨﺎﻩ ﻫﻖ ﻫﻘﻢ ﺑﺎﺷﯽ
ﺗﻮ ﺍﯼ ﻫﻤﺰﺍﺩ ﻫﻤﺨﻮﻧﻪ
ﭼﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﻋﺎﺷﻘﻢ ﺑﺎﺷﯽ؟
روزا میگذرند و میرند با کسی باش که دوست داره
نفس نفسم نفستو خيلي ميخواد اگه نفست نفسمو نخواد نفسم براي نفست بند مياد پس نفستو بانفسم يكي كن كه نفسم براي نفست نفس نفس ميزنه نفس
من و تو به رویاھایمان تنہا یک رسیدن بدھکاریم
من بجادو اعتقادی نداشتم ولی حالا دارم عجب نگاهی داری تو
لعنتى هرجه داشتم رو كردم!
اما تو…
اسير نشدى…
سير شدى…
چشمـــــــان زیبــــــایت مرا عاشقتــــــر می کنــــــــد؛

بگــــذار در چشمـــانت نگـــــاه کنـــم میخــــواهم از عشقــــت دیـــــوانه شـــوم…

دستهـــای گرمــــــت را میخـــــــــواهم؛

عزیـــزم دستهـــــــای سردم را بگیـــــــر تا آرام شــــــــــوم…

میخواهم نام مقدست را فـریاد بزنم و صدهــا بار بر گونه مهربانت بوسه بــزنم…

خیلــــی عزیزی بــــرایم، تو بهتریــــنی بــــرایم، تو زیبــــاتـــــرینی!!

در ایــن جـــــاده پر فـــــراز زنـــــــــــدگی دستـــــــانت را از من جـــــــدا نکــــــــن؛

مــــرا در این جــــاده های تشنـــــه و پر از درد رهــــا نکـــــن؛

با من بمـــان، بمان برای همیشـــه و مـــرا باور کن…

بـــاورم کن ای عشــــق، با بـــاور تو می تــــوانم خوشبختـــــی را نیز بــــاور کنــم…

چه لحظــــه های زیباییســـت آنگــــاه که در کنــــار تو هستـــم؛

چه لحظه رویــــایی است آنگــاه که دستــانت را میگیرم

و در زیـــر بـــاران بــا تو قــــدم میزنـــم….

ما پيغام دوست داشتنمان رابادود آتش به هم ميرسانيم،نمي دانم آن سو براي توتکه چوبي هست؟من اينجا جنگلي را به آتش کشيده ام.
کجاست هم نفسی که شرح غصه دهم،که دل چه میکشد از روزگارهجرانش؟؟؟
دو نقطه های انتهای sms هایت را دوست دارم
دو نقطه های که سه نقطه نشده اند از حیا و خواهش نکردن برای ادامه و نقطه نشده اند از ترس پایان رابطه
مي دوني قشنگي زندگي چيه ؟ اينه كه تو بي خبر باشي يكي به خاطر تو با خدا راز و نياز مي كنه . تو ممكن است در تمام دنيا فقط يك نفر باشي، ولي براي من تمام دنيا هستي.
اگه کسی بخواد بخشی از زندگیت بشه حتمن میشه پس برای کسی که هیچ تلاشی برای ماندن نمیکند زحمت نکش جای رو براش نگه داری
ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ ! ؟
ﺑﻪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ! ؟
ﺑﻪ ﺷﻜﺴﺖ ﺩﻝ ﻣﻦ
ﯾﺎ ﺑﻪ ﭘﯿﺮﻭﺯﯼ ﺧﻮﯾﺶ ! ؟
ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ !… ؟
ﺑﻪ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﻛﻪ ﭼﻪ ﻣﺴﺘﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﻛﺮﺩ ! ؟
ﯾﺎ ﺑﻪ ﺍﻓﺴﻮﻧﮕﺮﯾﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ
ﻛﻪ ﻣﺮﺍ ﺳﻮﺧﺖ ﻭ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮ ﻛﺮﺩ !… ؟
ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ ! ؟
ﺑﻪ ﺩﻝ ﺳﺎﺩﻩ ﯼ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ
ﻛﻪ ﺩﮔﺮ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﺑﺪ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻓﻜﺮ ﺧﻮﺩ ﻧﯿﺴﺖ ! ؟
ﯾﺎ ﺑﻪ ﺟﻔﺎﯾﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺍ ﺯﯾﺮ ﻏﺮﻭﺭﺕ ﻟﻪ ﻛﺮﺩ ! ؟
ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ ! ؟
ﺑﻪ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﻣﻦ ﺑﺎ ﻏﻢ ﻫﺎ
ﯾﺎ ﺑﻪ ……..
ﺧﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﺍﺳﺖ ….. ﺑﺨﻨﺪ
بعضی وقت هاهست که دوست داری یکی کنارت باشه.محکم بغلت کنه.بزاره اشک بریزی.بعداروم توگوشت بگه:
دیوونه من که باهاتم.
دوباره فال حافظ میگیرم ، دوباره توی فالمی
همیشه در خیالتم ، اگر چه بی خیالمی . . .
آخ كه چه لذتي داره وقتي كه ميگه من الآن رسيدم پس تو كجايي؟؟؟
ﺯﺧﻤﯽ ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﻣﺎﻧﺪﻩ
ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﻗﺮﺽ ﻣﯿﺪﻫﯽ
ﺍﻣﺸﺐ ﺭﺍ ﻣﺮﺣﻢ ﺑﺎﺷﺪ …..
محبوب من، نگاهت تلاطم رودخانه ایست که شب هنگام به شکار ماه آمده است
و سکون دشتی که در روز خود شکار خورشید است
گفت بنویس می مانم 
نوشتم;میروم.
این غلط املایی مرا ویران کرد
و حالا روزي هزار بار تنهايي را مينويسم
هنوز هم که هست.عکست درون طاقچه ی خرابه ی قلبم است
این خرابه را که با رفتن ب من هدیه دادی,با دل و جان از ان مراقبت خواهم کرد.
مثل یک مترسک در مزرعه
عشقم یادته صدام میکردی عزیزترینم؟
یادت نمیاد؟ حق داری آخه عزیزترینت نبودم اگه بودم الان تنها نبودم.
می خواهم به هر آنچه لمس نگاه تو را دارد جانانه مبتلا شوم
عشقم….کاش عاشق نمیشدیم!عشق من راستین بود و تو دروغین ….و این همه چیز را خراب کرد
دیشب ستاره روشنه رو بهم نشون دادی گفتی که اون ستارته…
ولی تک ستاره ی من توایی فقط.تا ابد
ﻭﻗﺘﻲ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻴﻜﻨﻢ ;خوشحالم چون باوجود فاصله ها ;زیر یک سقفیم
ﮐـــﺎﺵ ﺍﻭﺭﮊﺍﻧـﺲ “ﺑــﻐـــــــﻞ” ﺩﺍﺷــﺘـﯿـﻢ!
ﺯﻧـﮕــ ﻣـﯽ ﺯﺩﯾﻢ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﻣﯿﻮﻣﺪ،
ﺧـﻮﺩﻣــﻮﻥ ﺭﻭ ﻣـﯿﻨـﺪﺍﺧـﺘـﯿـﻢ ﺗـﻮﯼ ﺑـﻐـــﻠـﺶ …
ﺑـﺪﻭﻥ ﻓـﮑـــﺮ ﯾﻪ ﻧـﻤـﻮﺭﻩ ﺁﺭﻭﻡ
 ﻣـﯽ ﺷــﺪﯾـﻢ …
وقتی‌ صدای عشق مان

قشنگ‌ترین ملودی دنیاست

پس بگذار

عشق را تن‌ پوش شب مان کنیم

تا شب در آسمان ما سحر کند

ای چهل چراغ زیبایی‌

حس تو ناب‌ترین حس عالم است

که بر لبان من همیشه عشق می‌‌شود

و بر چشمانم عشق می‌‌درخشد

هرچه دلم راخالي ميکنم باز پرميشود ازتو،عجب برکتي دارد دوست داشتنت!
میترسم اگر یک شب هم راضی شدی به خوابم بیایی
من به یادت بیدار نشسته باشم…
کاش قبل اینکه بهم تهمت بزنی و.برا همیشه بری صبر میکردی بهت ثابت کنم چقد دوست دارم بهت بفهمونم بی تو چقد زندگیم سخته کاش یه ذره تحمل می کردی کاش
ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﮑﻦ
ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﮑﻦ
ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺁﺗﺶ ﺑﺰﻥ
ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﻀﺤﮑﻪ ﺑﮕﯿﺮ
ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﺗﺤﻘﯿﺮ ﮐﻦ
ﺑﺎﺩ ﻭ ﻧﻔﻬﻢ ﻭ ﮔﻞ ﺭﺍ ﻧﺒﻮ
ﺧﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻦ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﺑﺴﭙﺎﺭ
ﺯﯾﺮ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺩﻓﻦ ﺷﻮ ﻭ ﺩﺭ ﻓﺮﺩﺍ ﻏﺮﻕ
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺑﮕﺬﺍﺭ
ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﮑﻦ
ﺍﻣﺎ …
ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ
ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯾﺖ
ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻦ ♥
دل درد گرفته ام از بـس فنـجان های قهوه را سر کـشـیده ام!!

و تـــو ،
ته هیچــــکدام نـبـودی….. !!

ﭼـــــــﻘـﺪﺭ ﺧﻮﺑﻪ ..
ﮐــَﺴﯽ ﺑـﺂﺷﻪ …
ﺗــﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﺶ ﻓــِﮑﺮ ﻣﯿﮑــﻨﯽ ..
ﺍﻧﻘـﺪﺭ ﮔــَﺮﻡ ﺑﺸﯽ ﮐﻪ ..
ﯾـﺂﺩﺕ ﺑــﺮﻩ ﺍُﺗــﺂﻗﺖ ﭼﻘﺪﺭ ﺳــﺮﺩﻩ !….
قبلنا بزرگترین آرزوم این بود، که وقتی تو تنهاییام غرق در رویای تو بودم، در اتاق باز بشه و تو با اون لبخند زیبای جادوییت وارد بشی و بگی عزیزم من اومدم که دیگه تا ابد با تو باشم.

ولی

حالا آرزوم اینه که همون قد که من عاشقتم شما هم عاشقانه همو دوست داشته باشین.

من از آن روز
که دربند توام
آزادم
کاش باورت نشــــــــــود !!!چقدر دوســـــــــتت دارم ….تا بتوانــــــــم تمام عمــــرم آن را به تـــــــو ثابت کنم …
تن تو آهنگی است و تن من کلمه ای که در آن می نشیند تا نغمه ای بوجود آید سرودی که تداوم را می تپد.
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﺭﺳﺖ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﻢ ﻣﺜﻞ ﺭﻭﺯ ﻧﺨﺴﺖ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯﺗﻮ ﻧﻤﯽ‌ﺭﺳﺪ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﯼ ﭘﯿﺶ ﻣﺎﻣﻮﺭ ﭘﺴﺖ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﻢ
روبه روم
 
 روی صندلی بشین
 
 نگام کن
 
مدل ترانه هام باش
 
❤ ❤❤ ❤❤ ❤❤ ❤
ﻣﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﯼ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺁﻭﺭﺩ
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻣﻨﻘﺮﺽ ﺷﻮﺩ ﻧﺴﻞِ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﭼشمانم … ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻣﻨﻘﺮﺽ ﺷﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺩﻫﺎﯼ ﺳﺮ ﺑﻪ ﻓﻠﮏ ﮐﺸﯿﺪﻩ ام ﻭ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻪ ام …
می دونی اگه خورشید بمیره چی می شه. اونوقت زمین دورتو می گرده. ولی من نمی زارم چون فقط من باید دورت بگردم
نزديكي درفاصله نيست,درانديشه است…و تو اكنون مهمان انديشه مني…
ﻗــﯿـﺎﻣـﺘﯽ ﺳـﺖ !
ﺍﺯ ﻟـﺤـﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺯﻧــﮓ ِ ﺗــﻠـﻔﻦ ﺑـــﻠـﻨﺪ ﻣـﯽ ﺷـﻮﺩ ..
ﺍﺯ ﺟـــﺎ ﻣــﯽ ﭘَـــﺮﻡ !
ﺗــﺎ ﻟـﺤـﻈﻪ ﺍﯼ ﮐـﻪ ..
ﻣــﺜـﻞ ِ ﻫـﻤـﯿـﺸﻪ ..
ﺗــــﻮ ﻧـــﯿـﺴﺘـﯽ
لبخند که میزنی در سردترین فصل سال هم که باشم بهار آغاز خواهد شد!!
ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻢ …در دل ﻣﯿﻤﯿﺮﻧﺪ اﺷﮑﻬﺎﯾﻢ در ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﻣﻲ ﺧﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﻫﺎﯾﻢ از ﺣﺮﮐﺖ ﻣﻲ اﯾﺴﺘﻨﺪ …ﺑﻐﻀﻢ در ﮔﻠﻮ ﻣﯿﻤﯿﺮد ﻣﻦ ﻣﺪت ﻫﺎﺳﺖ ﺑﺮاي ﺧﻨﺪﯾﺪن !!از ﻏﺼﻪ ﻫﺎﯾﻢ اﺟﺎزﻩ ﻣﻲ ﮔﯿﺮم
ومن با انکه میدانم توهرگز یاد من رابا عبور خودنخواهے برد؛هنوز اواره ے چشمان زیباے توام …برگرد!
شیرینیت ،تلخی های زندگیم را، شست و با خود برد
مهربانیت ،غم های زندگیم را، شست و با خود برد
عطر تنت، بادهای مهاجم زندگیم را،شست و با خود برد
عشقت ،وهم های پوچ ذهن زندگیم را ،شست و با خود برد
وحالا فقط من مانده ام، شیرینترین شیریینی که ،
میکند فدا خود را، برای فرهادش…..
میخواستم به هوای چشمانت نفس بگیرم…
نفهمیدم چشمانت چه حال وهوایی داشت که نفسم گرفت…!
چتر???!!!
وقتی شانه هایمان بازهم خیس می شود…
چتر..بهانه خنده داریست برای در کنارهم بودن دونفر!!
گنه کردم گناهي پر ز لذت
در آغوشي که گرم و آتشين بود
گنه کردم ميان بازواني
که داغ و کينه جوي آهنين بود
در آن خلوتگه آرام و خاموش
نگه کردم به چشم پر ز رازش
دلم در سينه بي تابانه لرزيد
دنياراگمشده اي درچشمانت ميبينم ومن ذره اي از اين دنيايم
من می دانم شبی عمرم به پایان می رسد

پس چرا { عاشق } نباشم

وقتی نیستی خاطره ها آزارم میدهند،
کاش
آنها به جای تو رفته بودند
ﺧﻮﺷﺎ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺳﻲ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ /
ﺩﺭﻭﻧﺶ ﺭﺩﻱ ﺍﺯ ﭘﺎﻱ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ /
ﺩﺭﺁﻭﺭ ﮐﻔﺶ ﻭ ﺟﻮﺭﺍﺑﺖ، ﺑﻔﺮﻣﺎ /
ﺑﻪ ﺭﻭﻱ ﭼﺸﻢ ﻣﺎ ﺟﺎﻱ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ !
ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ
ﺍﻭﻝ ﺟﺮﻣﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ
ﺑﻌﺪ ﻧﻮﺷﺪﺍﺭﻭ ﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﺑﺮﺍﯾﻤﺎﻥ
لپت ماچ ماچ جیگرت گازگازچشات آخ آخ دیونتم آی آی .
میدونی سخت چیه؟!
سخت اینه که کله زندگیتو. ارزوهاتو. ایندتو….
باحرفاش بسازی…
بعدبیادبگه همه چیو فراموش کن…
ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﺗﺮاﺷﯽ و ﻣﺮا ﻋﺬاب ﻣﯽ دﻫﯽ ﺑﻪ روح ﺑﯽ ﻗﺮار ﻣﻦ ﺗﻮ اﺿﻄﺮاب ﻣﯽ دﻫﯽ دﻟﻢ ﭘﺮ از ﮔﻼﯾﻪ ﻫﺎ ﺗﻨﻢ اﺳﯿﺮ درد و ﺧﻮن وﻟﯽ ﺗﻮ ﻗﻬﺮ ﺑﺎ دﻟﻢ ﺑﺮای ﻟﺤﻈﻪ ی ﻣﮑﻦ
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻳﻪ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺧﻮﺏ ﮔﻴﺮﻡ ﺍﻭﻣﺪ

ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ ؛ﭘﺮﭼﻤﺶ ﺑﺎﻻ ﺑﻮﺩ،ﺁﻓﺴﺎﻳﺪ !

هـــرکس هـــر جـــا که دلش مـــی خواهــــد، بنشیند!
امـــا مـــــن …
به کســی اجــازه اینکــه به جــای تـــــو در قلب من بنشیند را نخواهـــــم داد …
قلـــــــــــــب مــــــــن، فقــــــــط جـــــای توســــــــت …
کاش میشد همیشه کنارت باشم کاش میدیدی شدم جسم متحرک بیتو کاش بودی تا بدانی زندگی بیتو هرگز زیبا نبود
درد داره که هميشه

اوني که تو خيالته

بي خيالته ….

دوري مان براي تو نمي دانم چگونه مي گذرد…
اما براي من…!
انگار بر گلويم خنجر گذاشته اند و نمي برند…!!!
وقتی تو در خلوتم نیستی ترانه را قاب میگیرم باران را میهمان شب های تنهاییم میکنم..
در مه راه میروم وبه تمام کسانی که برای فرار از باران عجله دارند میخندم…
می پرسی “حـالـت چـطـور” است؟؟
اگر راسـت بگویـم تـو را می شکنـم
و اگر دروغ بگویـم خـودم را..!
مـن به شکستـن عـادت کـرده ام تـا مبادا خنده هـای تـو تــرک بخـورند!
خـــوبــم ..!
مـانند هـر روز همیشـه خـوبـم!!….
دعاي قاصدکها ،برآوردن آرزوهاي قشنگ انسانهاست،برايت هزاران قاصدک آرزومي کنم…
تمام مزرعه كافر صدايش مي زدند ، گل آفتابگردان كوچكي كه عاشق باران شده بود !
لایق پرستش است کسی مثل تو کسی که جواب محبت را با خوبی می دهد کسی که در جواب دوستت دارم نمی گوید مرسی لطف داری لایق پرستش است کسی مثل تو که در این بی مهری ها بی چشم داشت محبت می کند
مرا به دیگری وا مگذار روزی میبینی مرا…
تاب نمی آوری…
کمی رحم کن، لعنتی!

اینطور که راه می روی به ناز…

شهر بیچاره می شود!!

ﻣـــــــﺮﺍ ﺧـــــﯿـــــــﺎﻝ ﺗـــــــــــﻮ
ﺑـــــــــــﯽ ﺧـــــﯿــــــﺎﻝ عـــــﺎﻟـــــــــﻢ ﮐــــــــــــــﺮﺩ …!!!¡
کاش یکی باشه همینجوری واسش إس بفرستی،فقط باشه..
قشنگ ترین کنسرت دنیا
صدای نفس نفس زدن تو در آغوشم بود . . . !
{پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کارمیکرد.اما به دخترک درموردعشقش هیچی نگفت.هرروزبه اون فروشگاه میرفت ویک سی دی می خریدفقط بخاطرصحبت کردن با اون…بعدازیک ماه پسرک مرد….وقتی دخترک به خونه ی اون رفت وازش خبرگرفت مادرپسرک گفت که اومرده ودخترک روبه اتاق پسرک برد….دخترک دیدکه تمامی سی دی ها بازنشده ….دخترک گریه کردوگریه کردتا مرد….میدونی چراگریه میکرد؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش روتوی جعبه سی دی ها میگذاشت وبه پسرک میداد!!}
چــه کــردی بـا مـــن !!؟ کــه ایــن روزهــا… تــــــو را دیـگر فـقـط بـــه انـدازه یــک اشـتـبـاه مــــی شنــاســم
ﻣﻦ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ
ﺧﺮﺍﺏ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ
ﺗﻮ
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ
ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﯼ !!!
ﺭﻭﺯﯼ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ
ﺟﺰ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﯽ ﮐﻪ ﺭﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ .
با تو بودن اشتباه تورو دوست داشتن اشتباه ب یاد تو بودن اشتباه تو بهترین و زیباترین اشتباه زندگیه منی…
ميان مشغله ها گم شده ام
اما دلم براي هوايت هميشه بيكار است…✔
به ذهنم سپرده ام به جز تو به کسی فکر نکند…
به چشمانم یاد داده ام که جز تو نبیند…
من برای همسفر شدن با تو از تمام دلبستگیهایم گذشتم…
کاش بدانی
نگار من…..
شعله چشمانت هستیم را سوزاند اما…
ققنوس وجودم از شراره های نگاهت زاده شد
و افسانه با تو بودن را در سر پرورید
و تندیس این عشق را در قلبش حک کرد
گرمایی بوده ام همیشه. . .

ولی بین خودمان بماند ،

سرمایی می شوم. . . !

وقتی که پای ” آغوش تو ” در میان باشد. . . .

ﺩﻝ ِ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﺑﻨﺪ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﺰﻧﯽ ، ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ
ﺍﺳﺖ ؛ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﮑﻨﯽ ، ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ ﺍﺯ
ﺗﺮﮎ ﻫﺎﯾﺶ ﭼﮑـــــــــــــــﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ !!!
ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺳﺮ ﭘﻠﮑﻬﺎﯾﻢ ﺑﺮﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ ﺑﻬﻢ ﺑﺮﺳﻨﺪ …
ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻋﺠﺐ ﺑﯽ ﺧﻮﺍﺏ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ
ﻳﻪ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﺎﺷﻪ ….. ﮔﺮﻡ ﮔﺮﻡ …. ﺭﻭﺷﻦ ﺭﻭﺷﻦ
ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻲ … ﻣﻨﻢ ﺑﺎﺷﻢ
ﮐﻒ ﺍﺗﺎﻕ ﺳﻨﮓ ﺑﺎﺷﻪ .. ﺳﻨﮓ ﺳﻔﻴﺪ .. ﺗﻮ ﻣﻨﻮ ﺑﻐﻞ ﮐﺮﺩﻱ ﮐﻪ
ﻧﺘﺮﺳﻢ
ﮐﻪ ﺳﺮﺩﻡ ﻧﺸﻪ …ﻧﻠﺮﺯﻡ
ﻣﻲ ﺩﻭﻧﻲ ؟
ﺗﻮ ﻣﻨﻮ ﺑﻐﻞ ﮐﺮﺩﻱ ﻃﻮﺭﻱ ﮐﻪ ﺗﮑﻴﻪ ﺩﺍﺩﻱ ﺑﻪ ﺩﻳﻮﺍﺭ
ﭘﺎﻫﺎﺗﻢ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺮﺩﻱ … ﻣﻨﻢ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﺟﻠﻮﺕ
ﺑﻬﺖ ﺗﮑﻴﻪ ﺩﺍﺩﻡ
ﺩﻭ ﺗﺎ ﺩﺳﺘﺎﺗﻮ ﺩﻭﺭ ﻣﻦ ﺣﻠﻘﻪ ﮐﺮﺩﻱ
ﺑﻬﺖ ﻣﻴﮕﻢ ﭼﺸﻤﺎﺗﻮ ﻣﻲ ﺑﻨﺪﻱ؟ … ﻣﻲ ﮔﻲ : ﺁﺭﻩ
ﭼﺸﻤﺎﺗﻮ ﻣﻲ ﺑﻨﺪﻱ
ﺑﻬﺖ ﻣﻲ ﮔﻢ : ﻗﺼﻪ ﻣﻲ ﮔﻲ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﻢ ؟
ﻣﻲ ﮔﻲ : ﺁﺭﻩ
ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﻲ ﮐﻨﻲ ﺑﻪ ﻗﺼﻪ ﮔﻔﺘﻦ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﻢ
ﺁﺭﻭﻡ ﺁﺭﻭﻡ …….ﻗﺼﻪ ﻣﻲ ﮔﻲ
ﻳﮏ ﻋﺎﻟﻤﻪ ﻗﺼﻪ ﺑﻠﻨﺪﻭ ﻃﻮﻻﻧﻲ ﮐﻪ ﻫﻴﭻ ﻭﻗﺖ ﺗﻤﻮﻡ ﻧﻤﻲ ﺷﻪ
ﻣﻲ ﺩﻭﻧﻲ ؟
ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻡ ﺭﮒ ﺑﺰﻧﻢ ﺭﮒ ﺧﻮﺩﻣﻮ
ﻣﭻ ﺩﺳﺖ ﭼﭙﻤﻮ … ﻳﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﺳﺮﻳﻊ .. ﻳﻪ ﺿﺮﺑﻪ ﻋﻤﻴﻖ
ﺑﻠﺪﻱ ﮐﻪ ؟
ﻧﻪ ﻭﺍﻱ !!! ﺗﻮ ﮐﻪ ﻧﻤﻲ ﺑﻴﻨﻲ
ﻭ ﻧﻤﻲ ﺩﻭﻧﻲ ﮐﻪ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻡ ﺭﮔﻤﻮ ﺑﺰﻧﻢ
ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﺗﻮ ﺑﺴﺘﻲ ﻧﻤﻲ ﺑﻴﻨﻲ …..
ﻣﻦ ﺗﻴﻎ ﻭ ﺍﺯ ﺟﻴﺒﻢ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﺭﻡ …. ﻧﻤﻲ ﺑﻴﻨﻲ ﮐﻪ
ﺳﺮﻳﻊ ﻣﻲ ﺑﺮﻡ
ﻧﻤﻲ ﺑﻴﻨﻲ ﮐﻪ ﺧﻮﻥ ﻓﻮﺍﺭﻩ ﻣﻲ ﮐﻨﻪ … ﺭﻭﻱ ﺳﻨﮕﺎﻱ ﺳﻔﻴﺪ
ﻧﻤﻲ ﺑﻴﻨﻲ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﻢ ﻣﻲ ﺳﻮﺯﻩ
ﻭ ﻟﺒﻢ ﻭ ﮔﺎﺯ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻡ ﮐﻪ ﻧﮕﻢ ﺁﺁﺥ
ﮐﻪ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﺗﻮ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﻨﻲ ﻭ ﻣﻨﻮ ﻧﺒﻴﻨﻲ
ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻱ ﻗﺼﻪ ﻣﻲ ﮔﻲ …
ﻣﻦ ﺷﻠﻮﺍﺭﮎ ﭘﺎﻣﻪ ﺩﺳﺘﻤﻮ ﻣﻲ ﺯﺍﺭﻡ ﺭﻭ ﺯﺍﻧﻮﻡ
ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﺳﺘﻤﻮ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻴﮑﻨﻢ
ﺩﺳﺖ
ﭼﭙﻤﻮ ….. ﺧﻮﻥ ﺍﺯﺵ ﻣﻴﺎﺩ
ﺧﻮﻥ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺯﺍﻧﻮﻫﺎﻡ ﻣﻲ ﺭﻳﺰﻩ ﮐﻒ ﺳﻨﮕﻬﺎ
ﻣﺴﻴﺮﺵ ﻗﺸﻨﮕﻪ …..ﺣﻴﻒ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺎﺕ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﻧﻤﻲ ﺑﻴﻨﻲ …..
ﺗﻮ ﺑﻐﻠﻢ ﮐﺮﺩﻱ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻲ ﮐﻪ ﺳﺮﺩﻡ ﺷﺪﻩ
ﻣﺤﮑﻤﺘﺮ ﺑﻐﻠﻢ ﻣﻲ ﮐﻨﻲ ﮐﻪ ﮔﺮﻡ ﺑﺸﻢ
ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻲ ﮐﻪ ﻧﺎ ﻣﻨﻈﻢ ﻧﻔﺲ ﻣﻲ ﮐﺸﻢ
ﺗﻮ ﺩﻟﺖ ﻣﻲ ﮔﻲ ﺁﺧﻲ …………
ﻧﻔﺴﺶ ﮔﺮﻓﺖ .. ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻲ ﻫﺮ ﭼﻲ ﻣﺤﮑﻢ ﺗﺮ ﺑﻐﻠﻢ ﻣﻲ ﮐﻨﻲ
ﺳﺮﺩﺗﺮ ﻣﻲ ﺷﻢ … ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻲ ﮐﻪ ﺩﻳﮕﻪ ﻧﻔﺲ ﻧﻤﻲ ﮐﺸﻢ
ﭼﺸﻤﺎﺗﻮ ﺑﺎﺯ ﻣﻲ ﮐﻨﻲ ﻭ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻲ ﻣﻦ
ﻣـــــﺮﺩﻡ
… ﻣﻲ ﺩﻭﻧﻲ ؟
ﻣﻲ ﺗﺮﺳﻴﺪﻡ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﺑﮑﺸﻢ
ﺍﺯ ﺳﺮﺩ ﺷﺪﻥ … ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﻣﺮﺩﻥ … ﺍﺯ ﺧﻮﻥ ﺩﻳﺪﻥ
ﻭﻟﻲ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﻐﻠﻢ ﮐﺮﺩﻱ ﺩﻳﮕﻪ ﻧﺘﺮﺳﻴﺪﻡ
ﻣــــــــﺮﺩﻥ
ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩ
ﺁﺭﻭﻣﻪ ﺁﺭﻭﻡ …ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﻩ ﺗﻮ … ﻭ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﻪ ﺗﻮ …
ﮔﺮﻳﻪ ﻧﮑﻦ ﺩﻳﮕﻪ
ﻣﻦ ﮐﻪ ﺩﻳﮕﻪ ﻧﻴﺴﺘﻢ ﭼﺸﻤﺎﺗﻮ ﺑﻮﺱ ﮐﻨﻢ ﺑﮕﻢ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺷﺪﻳﺎﺍﺍﺍﺍ
ﺑﻌﺪ ﺗﻮ ﻫﻤﻮﻥ ﺟﻮﺭﻱ ﻭﺳﻂ ﮔﺮﻳﻪ ﻫﺎﺕ ﺑﺨﻨﺪﻱ
ﮔﺮﻳﻪ ﻧﮑﻦ ﺩﻳﮕﻪ ﺧﺐ
ﺩﻟﻢ ﻣﻲ ﺷﮑﻨﻪ … ﺩﻟﻢ ﻧﺎ ﺯﮐﻪ …
ﻧﺸﮑﻮﻧﺶ ﺧﺐ ؟
ﻣﻦ
ﻣـــﺮﺩﻡ
ﻭﻟﻲ ﺗﻮ ﺑﺎﻭﺭﺕ ﻧﻤﻲ ﺷﻪ
ﺗﮑﻮﻧﻢ ﻣﻲ ﺩﻱ ﮐﻪ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﻢ
ﻓﮑﺮ ﻣﻲ ﮐﻨﻲ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻗﺼﻪ ﮔﻔﺘﻲ ﻭ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻡ
ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻲ ﻧﻔﺲ ﻧﻤﻲ ﮐﺸﻢ …. ﻭﻟﻲ ﺑﺎﺯﻡ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻤﻲ ﮐﻨﻲ
ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﻣﺤﮑﻢ ﺑﻐﻠﻢ ﻣﻲ ﮐﻨﻲ ﮐﻪ ﮔﺮﻣﻢ ﺷﻪ … ﺍﻣﺎ ﻓﺎﻳﺪﻩ
ﻧﺪﺍﺭﻩ
ﻣﻦ
ﻣـــــﺮ ﺩﻡ
… ﻭﻟﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻮ
ﺯﻧــــﺪﻩ ﺍﻡ
ﭘﺲ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﻍ ﺑﻴﺎ …. ﻭﻟﻲ ﮔﺮﻳﻪ ﻧﮑﻦ
ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻡ ﻳﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻢ ﻣﻲ ﺩﻭﻧﻲ ؟؟؟؟
ﺧﻴﻠﻲ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ………… :””(
پاک‎ ترين‎ هواي‎ دنيا‎ ، متعلق‎ به‎ لحظه‎ اي‎ است‎ که‎ دلمان‎ هواي‎ هم‎ را‎ مي‎ کند‎ ….!‎
khosro shakibaee mige:bazi vaqta yeki tury misozonatet ke hezar nafar nemotunan khamushet konan,bazi vaqta yeki tury khamushet mikone ke hezar nafar nemitunan roshanet konan.
ﻋﺸﻖ ﺯﯾـــــﺒـﺎﺗـــﺮﯾــﻦ ﻟـــﺬّﺗـــﯿﺴﺖ ﮐــﻪ ﺑـﻪ ﻭﻗــﺖ ِ
ﺍﺭﺗـــﮑﺎﺏ ِ ﺁﻥ …
ﺧـــــﺪﺍ،ﺑـــــﺮﺍﯼ ِ ﺑـــــﺸﺮ …
ﺍﯾــــﺴﺘــﺎﺩﻩ “ﺩﺳـــﺖ ” ﻣــــــﯿـﺰﻧــــﺪ !…
ﺩﯾـﮕﺮ ﮐـﻤﺘَـﺮ ﺍَﺷﮏ ﻣـﯽ ﺭﯾﺰَﻡ …
ﺩﺍﺭَﻡ ﺑُـﺰﺭﮒ ﻣﯽ ﺷَـﻮَﻡ ﯾﺎ ﺳَـﻨﮓ ؟!
ﻧِـﻤﯿـﺪﺍﻧَﻢ ! …
کاش هایم را همین امشب…

به یادت کاشتم…

جز گل نبودنت…

چیز دیگری غنچه نداد…

همین…✔

مَـــטּ چـہ عآشقـآنـہ ؛

مـے پـرستـم . . .

تـمـام آטּ لحظــہ هآے

رآ کـہ بـہ نـآم مـےخـوآنمتـــ ؛

و تــــ ــو بـا جـاטּ گفتنهآیـتـــ

مـرا بـیخود کنـے از خـودم !!!

ﺣﺮﻓﻬﺎ ﺳﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﻧﺪ:
ﺩﺳﺘﻪ ﺍﻭﻝ :ﮔﻔﺘﻨﯽ ﻫﺎ
ﺩﺳﺘﻪ ﺩﻭﻡ :ﻧﻮﺷﺘﻨﯽ ﻫﺎ
ﻭ ﺩﺳﺘﻪ ﺳﻮﻡ :ﻗﻮﺭﺕ ﺩﺍﺩﻧﯽ ﻫﺎ
ﺩﻭ ﺗﺎﯼ ﺍﻭﻝ ﺳﺒﮑﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ…
ﺳﻮﻣﯽ ﺳﻨﮕﯿﻨﺖ…
زندگی شگفت انگیز است.

فقط اگر بدانید که چه طور زندگی می کنید

کوچک باش و عاشق

که عشق می داند،آیین بزرگ کردنت را…

بگذار عشق خاصیت تو باشد
نه رابطه ی خاص تو با کسی….

آنچنان منتظرم در ره شوق ک اگر زود بیایی دیر است…
دلم را آهنى کردم مبادا عاشقت گردد : ندانستم تواى ظالم دلى آهن ربا دارى.
باران که می‌بارد، میل در آغوش کشیدنت و بوسیدنت افزون می‌شود و شعله‌های سرکش این میل جانم را
می‌سوزاند. زیر باران می‌روم و خیره به آسمان آرزو می‌کنم: ای کاش کنارم بودی دلارام من، زیر این باران
دوشادوش هم و دست در دست هم… عاشقتر از همیشه، شیداتر و دیوانه‌تر… فارغ از همه بایدها و نبایدهای
عالم، فارغ از حس پشیمانی و پریشانی… شاید مست مست، شاید مدهوش و مخمور، شاید… آری رها… رها
از همه بندهای این جسم و این عالم، رها از همه خط قرمزها و تابلوهای ممنوع… رها از هر چه قانون و قاعده و
محدوده… تو نیز عاشق‌تر و شیداتر… تو نیز مخمور و مست… اندکی عاشقانه‌تر زیر این باران بمان ابر را بوسیده‌ام
تا بوسه‌ بارانت کند…
گناهش پای خودت امروز روزه بودم که حسرت نبودنت را خوردم!
مواظب خـــودت باش یعنی فکـــرم پیش تـــوئه !

… مواظب خودت باش یعنـــی برام مُهمی !

مواظب خودت بـــاش یعنی نگـــرانتم !

مواظب خـــودت باش یعنی دوستـــــــــــــــت دارم !

مواظب خودت باش یعنـــی به خدا مـــی سپارمت !

مواظب خـــودت باش یعـــنی از الان دلم واســـت تنگ شده!

مواظب خـــودت باش یعنـــی… واقعاً مواظـــب خودت باش

غرورم حتی تو را طور دیگری دوست دارد
به تو که می رسد
بی صدا می شکند!
همين امروز قسم خوردم به هرچه دلدادگي است
خواهم بود
خواهم ماند
خواهم خنديد
خواهم بخشيد
فقط…..
تو باش
ﺑﺎﺭﺍﻥ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﺯﻧﮓ ﺻﺪﺍﯼ ﺗﻮ
ﺗﮏ ﺗﮏ ﺗﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻬﻨﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻣﯽ ﭼﯿﻨﻢ

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺗﻠﺦ ﻣﯽ ﺭﺳﻢ
ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘﯽ!..
ﺩﻭﺭﯼ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺍﺵ ﺳﺨﺘﻪ ؛
.
ﺍﻣﺎ ﺳﺨﺖﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ
.
.
.
ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﻪ ﮐﺴﯽِ ﮐﻪ ﻧﺪﻭﻧﯽ ﺩﺍﺭﯾﺶ ﯾﺎ ﻧﺪﺍﺭﯾﺶ . . .
“ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﻼﺗﮑﻠﯿﻔﯽ”
*144*تست عشق#انتقال اعتبارانجام شد.مبلغ:2تابوس آبدار،کارمزد:1 بغل محکم موجودی جدید:یه عشق شگفت انگیز…
دلم تنگ است،تنگ بوسه هایت
نگاه ماهتاب بی قرارت
دلم تنگ است تنگ نازهایت
دو چشم مست و مشتاق بیانت
دلم تنگ است،تنگ دستهایت
نوازش های بی اندازه نابت
دلم تنگ است تنگ حرف هایت
زبان خوب گوی بی ریایت
دردناک است. . .

تایپ کردن عاشقانه هایی که باید ،

گفته می شد. . . .

زندگی کن هرلحضه
بخند هر روز
عشق فراتر از یک کلمست
نیمه ی پر عشقمان را ببین؛
من…
تو…
چای شیرین…
تو هم میزنی
من حل میشوم !!
عشق میماند و لیوان و تو همین…
ﺧﺪﺍﯾﺎ …
ﮔﺎﻫﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ …
ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﺷﻤﺎ ….
ﻟﻐﺘﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻃﺎﻗﺖ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ …..
ﮐﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯽ …..
بگذاراین مردم هرچه دل شان میخواهد، بگویند، تــــــــــو خورشیدمنی….. حتی اگرازپشت کوه آمده باشی.
با یه قامت شکسته، با نگاهی مات و خسته، سرشو برده تو شونش، یه نفر تنها نشسته، توی تنهاییش یه درده، جای پای قلبی سرده، گل سرخی بوده اما، دیگه پژمرده و زرده، فارغ از دیروز و فرداش، غرقه تو دریای درداش، حسرتش یه عشق نابه، که وفا کنه به عهداش..
لبخند تو طلوع و بوسه ی تو غروب منه.ممنونم بخاطر اینکه بهترین و شگرف ترین دوست و همدم منی
کــــــاش خیالــــــــــــت ،
دندان ِ مصنوعـــــــی بود،
که شب ها، موقع ِ خواب،
راحتمــــــــــ بگذارنــــــد!
دراین شب های سرد …سخت محتاج گرمای پَرُ بالِ توام…
ﻣﻦ، ﺑﻐﺾ، ﺷﺐ، ﻳﮏ ﺍﺗﺎﻕ..

ﺗﻮ، ﺍﻭ، ﺷﺐ، ﻳﮏ ﺍﺗﺎﻕ…

ﭼﻪ ﮐــــﻮﺩﮐﺎﻧـــــﻩ ﮔﺮﯾﺴﺘﻢ،
ﭼﻪ ﻣـــــﺮﺩﺍﻧـــــﻩ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺭﺩ ﺷﺪﯼ
ﺑـــــﻌﺪ ﺍﺯ ﺗــــﻮ …. ﻟﺒﺨﻨـــﺪ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﯿﺪﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ
ﺗــــﻮﯼ ﺩﻓﺘــــﺮﭼﻪ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ !!!!!
ﺑﻮﯼ ِ ﻣَﺮﮒ
ﺍِﻋﻼﻣﯿﻪ ﺗَﺮﺣﯿﻢ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﻧﯿﺴﺖ .
ﺩِﻝ ﻫﺎ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺯَﺧﻢ ﻣﯽ ﺧُﻮﺭﻧﺪ
ﻭِﺟﺪﺍﻥ ﻫَﺮ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﻧﺪ .
ﭘﯿﺮﺍﻫﻦِ ﺳﯿﺎﻫَﻢ ﮐُﻮ ..ﮐُﺠﺎﺳﺖ.

ﻓﺎﺗﺤﻪ ﺍﯼ ﺑِﺨﻮﺍﻧﻢ .
ﺑَﺮ ﺍﯾﻦ ﻫَﻤﻪ ﻭِﺟﺪﺍﻥِ ﻣُﺮﺩﻩ ﻭَ
ﺩِﻝِ ﺯَﺧﻤﯽ.
“ﺭﻭﺣِﺸﺎﻥ ﺷﺎﺩ
ﺑﻲ ﺗﻮ
..ﺑﯽ ﺗﻮ ………ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺳﻴﺎﻫﻲ ﻭﻝ ﻧﻤﻲ ﮐﻨﺪ
ﻣﻮﻱ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ
……
ﺳﭙﻴﺪﻱ
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﮐﻪ ﻣﺎﻫﺖ ﺑﺎﺷﻢ
ﺣﺘﻲ

ﺩﺭ ﻣﺤﺎﻝ
این شعر را نخوان !
واژه هاےَ ش
طعمِ اشک مے دهند …
مےترسم
تشنه تَر شوے
دیریست که از خانه خرابان جهانم. برسقف فروریخته ام جلجله ای نیست. درحسرت دیدار تو آوره ترینم هرجند تا ننزل تو فاصله ای…..
ﺗـﻮ ﭼـﻪ ﻣـﯿﻔـﻬـﻤـﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﮔـﺎﺭﻡ ….
ﺍﺯ ﺩﻟـﺘـﻨـﮕـﯽ ﺍﻡ …
ﮔـﺎﻫـﯽ ﺑـﻪ ﺧـﺪﺍ ﺍﻟـﺘـﻤـﺎﺱ ﻣـﯿـﮑـﻨـﻢ …
ﺧـﻮﺍﺑـﺖ ﺭﺍ ﺑـﺒـﯿـﻨـﻢ …
ﻣـﯿـﻔـﻬـﻤـﯽ ؟!!
ﻓـــــﻘــــــﻂ ﺧـــﻮﺍﺑــــــﺖ ﺭﺍ
یکبار عاشقت شدم اما صدبار باورت کردم ؛ صدبار خواستم فراموشت کنم اما یکبار هم نتونستم !
پاییز من،
گرمترین فصل هاست!
وقتی که تو میخندی….
مـن عاشق نیستم
فقط گاهی حرف تو که می شود ، دلم مثل اینکه تب کند ، گرم و سرد می شود … آب می شود … تنگ می شود …
یادتــــــــ باشد ؛
مــــــــــن اینجا،
کنار همین رویاهای زودگذر،
به انتظارآمدن تـــــــو ،
خط های سفید جاده را می شــــــــمارم … !
ﭼﻪ ﺑﯽ ﺗﻔــــــــﺎﻭﺕ ﺯﻧﺪﮔــــــــﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺁﺩﻣــــﻬــــــــﺎ …
ﺑﯽ ﺁﻧــــــــﮑﻪ ﺑﺪﺍﻧﻨـــــــﺪ ﺩﺭ ﮔﻮﺷـــــــﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺩﻧﯿــــــــــﺎ ﺗﻤــــــــﺎﻡ ﺩﻧﯿـــــــــﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﺷـﺪﻩ ﺍﻧــــــــﺪ !!!!..
چرا بغل کردن حس خوبی به آدم میده ؟
چون در سمت راست بدن قلب وجود نداره و اونجا خالیه
ولی وقتی کسی رو که
دوست داری
بغلش میکنی
قلبش اون جای خالی رو پر میکنه و
انگار تو صاحب دو قلب عاشق شدی !
دلتنگ از یاد رفته…
من روز تولد عشقم بزرگترین هدیه رو بهش دادم..
زندگیمو..امضا کردم که تموم شه..
آخه کسی که دوسش داشت منتظرش بود
همسرم..طلاق چیزی بود که اون میخواست..و من، کسی که او نمیخواست..و او کسی که عاشقانه دوسش داشتم..
با من انگار توی قفس بود،نمیتونستم عشقمو اسیر ببینم..
حالا هم روز تولدم دلم میخواد بفهمم که هدیه ی روز تولدشو دوس داشته..
ببینمش از دور که داره کنار کسی که بیشتر از من دوسش داشت میخنده..که خوشبخته..همین خوشحالم میکنه
ببین این اسمش دله
اگه قرار بود بفهمه فاصله یعنی چی
اگه قرار بود بفهمه که نمیشه
میشد مغز،دله دیگه،نمیفهمه
ﺑﺮﺍﻳﺶ ﻧﻮﺷﺘﻢ: “” ﺑﻪ ﺍﻣﻴﺪ ﻓﺮﺩﺍﻱ ﺑﻬﺘﺮ .””
ﺩﻭ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻌﺪ ﺷﻨﻴﺪﻡ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩ .
ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ” ﺍﻟﻒ ” ” ﻓﺮﺩﺍ ” ﺭﺍ ﻳﺎﺩﻡ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ
ﺑﻨﻮﻳﺴﻢ
سفره ی عشقمان را در طبیعت پهن کردیم . . .
زیر بیدی مجنون !
روی قامت کوتاه چمن ، کنار گل های یاس وحشی . . .
صنوبرهای سر به فلک کشیده نگهبانمان شدند ، بـلبـل با چشمانی بسته در آغـوش گل آواز میـخواند . . .
گنـجشک زیرکانه به هر سو پر میکشید , هر دانه ای که می یافت میبرد پشت درخت
و آن را در خـفا به معـشوقه اش تقدیم میـکرد !
شـاخه های بیـد با صـدای بـاد مجنـون ، میلـرزیدند و میرقـصیدند !
خـورشـید با نـاز ، گوشه ای از دامن نارنجی رنگ بلندش را در دست گرفت و آرام آرام پشت قاب آسمان محو شد . . .
و ابـرها چه زیـبا یـکدیگر را نـوازش میکردند
و از گـرمای عـشق عـرقشان بر روی زمیـن چـکانده میشد !
دلم کسی را می خواهد که هر شب به من بگوید دوستت دارم ….
و هر روز آن را ثابت کند…!!
پیری را گفتند چه دانی از عشق گفت هم این دانم که رنج است غم است ولی هر چه هست زیباست
ﺗﻮ + ﺧﺎﻃﺮﺍﺗـﺖ + ﭼـﺸـﻤﺎﻧـﺖ + ﺩﺳـﺘﺎﻧـﺖ + ﻟـﺒـﺨﻨﺪﺕ +
ﺍﺷـﮑـﺖ .…
ﭼـــﻨــﺪﻧــﻔـــﺮ ﺑـــﻪ ﯾــﮏ ﻧـــﻔــــﺮ؟
ﺩﻭﺭﺗﺮﻳن ﺟﺎے ﺩﻧﻴﺎ ﻫم ﮐﻪ ﻫﺴﺘـﮯ . . .

ﺷﺐ ﻫﺎ . . .

ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻫﺎﻳﻢ ﻣـﮯ ﺭﺳﺎﻧـﮯ . . .

ببین چقدر عمرم براش کوتاه بود که به من میگفت” گلم “
دوستی قطره اشکی است
که در معبد عشـــــق
هر کجایش بچکد
مهر و وفا میروید
ﺩﻟﻢ ﺑﻬــــﺎﻧﻪ ﺍﻱ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺯﻧﺪﮔــــﻲ …
ﻣﺜﻞ ِ ﻳﮏ ﺑﻮﺳﻪ ﻋﺎﺷــــﻘﺎﻧﻪ
ﮐﻪ ﻳﺎﺩﻡ ﺑﻴــــﺎﻭﺭﺩ ﻫﻨــــــﻮﺯ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻡ
ﻗﻠﺐ ﮐﺎﻝ ﻣﻦ ﺩﺭ ﻓﺼﻞ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ، ﻓﺼﻠﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎ ، ﺩﺳﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﻓﺼﻞ ﻫﺎ .
روزی خیانت به عشق گفت:دیدی؟من بر تو پیروز شده ام.
عشق پاسخی نداد.
خیانت بار دیگر حرفش را تکرار کرد؛ولی باز هم از عشق پاسخی نشنید.
خیانت با عصبانیت گفت:چرا جوابی نمیدهی؟
سپس با لحنی تمسخرآمیز گفت:انقدر بار شکست برایت سنگین بوده است که حتی توان پاسخ هم نداری؟
عشق به آرامی پاسخ داد:تو پیروز نشده ای.
خیانت گفت:مگر به جز آن است که هر که تو آن را عاشق کرده ای من به خیانت واداشته ام؟
عشق گفت:”آنان که عاشق خطابشان می کنی بویی از من نبرده اند”چرا که عاشقان هرگز مغلوب عشق نمیشوند…
نبودن بهتر از وجود نداشتنه .به وجودت نیازمندم .کجایی…..؟؟؟؟
ای عقل ..
دستم به دامنت….

دل،سوی چشم او رفته است!!

برنگشته است!!!

ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺳﺒﺰ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ

ﺟﻮﺍﻧﻪ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ
ﺍﮔﺮ
ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﻢ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺑﺰﻧﯽ
پرهیز از نگاه کردن به کسی که شوق دیدنش کلافه ات کرده، تردید مبهم ات را به یقینی روشن تبدیل می کند: ” عاشق شده ای… “
ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ
ﺑﺎ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﺩﻝ ﺩﺧﺘﺮﯼ
ﮐﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﯼ ﺗﻮﺳﺖ
ﺛﺎﺑﺖ ﻧﮑﻦ
ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ
… … … … … ﺑﺎ ﻏﺮﻭﺭ ﺑﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﺕ
ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻮﺳﺖ
ﺛﺎﺑﺖ ﻧﮑﻦ
ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ ﺭﺍ
ﺯﻣﺎﻧﯽ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﯽ
ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﯼ
ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﺵ
ﺑﻪ ﺗﻮ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﺮﺩﻩ

ﺑﺎ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﻪ ﻏﺮﻭﺭ ﺗﻮ
ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺗﻮ
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ
ﻗﺪﻡ ﺑﺮ ﻣﯿﺪﺍﺭﺩ …
ای که تنها میشوی راهی
ای که آسان می کنی دل
هنوزم سهم داری تو از این رویای بی حاصل
هنوز عطر نفس هایت میان لحظه هایم هست
غم بغض صدای تو میان گریه هایم هست
تو گویی هستی و خانه پر از حال و هوای تو
که می پیچد در آن گاهی صدای خنده های تو
هنوزم نم نم باران حدیث عشق می گوید
مرا تنها نمی خواهد تو را در کوچه می جوید
هنوز اندوه آن لحظه که رفتی هست در جانم
اگر رنگی ز تو دارد در آن اندوه می مانم
نمی دانم ولی شاید هنوز هستی که من هستم
که بین عالم و ادم به چشمان تو دل بستم
دستهایت را زیر تنهاییم ستون کن که از اوارگی بی تو بودن میترسم
ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﺍﻡ …
ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻣﻨﻌﮑﺲ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺍﻡ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻧﻢ ﺟﺎﺭﯼ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ
ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﺑﺎ ﺁﺗﺸﯽ ،
ﮐﻪ ﺑﺮ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺯﺑﺎﻧﻢ ﺷﻌﻠﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﮑﺸﺪ
ﺍﺯ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﺩﺭﻭﻏﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﺮﺩ
ﻭ ﭼﺸﻤﻬﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ !
ﺑﺮ ﺩﻝ ﺯﺧﻤﯽ ﺍﻡ ﭼﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ
ﮏﯾ ﺍﻧﺴﺎﻥ
ﮏﯾ ﻧﮕﺎﻩ
ﭼﻬﺮﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧَﺪ،
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻭﯾﺘﺮﯾﻦ ﻣﻪ ﺁﻟﻮﺩ
ﺍﺯ ﭼﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺁﻫﻦ ﭘﺎﺭﻩ ﻫﺎﯼ ﭘﺸﺖ ﻭﯾﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﺮﺩ
ﺍﻣﺎ ﺗﻮﻟﺪ ﺍﻟﻤﺎﺳﻬﺎﯼ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪ !
زندگي “باغي”ست
که باعشق “باقي” است. 
”مشغول دل” باش؛
نه”دل مشغول”.
ﮐﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﻧﺴﻴﻢ
ﺍﺯ ﺧِﺮﺍﻡِ ﺗﻮ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ؟
ﺍﺯ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻣﻴﻼﺩِ ﮐﻮﭼﮑﺖ
ﭼﻨﺪ ﮔﺎﻩ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ؟
ﮐﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﺁﺗﺶ
ﺷﻮﺭِ ﺳﻮﺯﺍﻥِ ﻣﺮﺍ ﻗﺼﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ؟
،ﺗﻨﻬﺎ ﭼﯿﺰ ﺑﺎ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺗﻮی زﻧﮕﯿﻤﻮن “درد” ﺑﻮد ! ﮐﻪ ﻫﺮ ﻗﺪر ﮐﺸﯿﺪﯾﻢ، ﭘﺎرﻩ ﻧﺸﺪ
ﺩﻳﺮ ﮐﻪ ﻣـﮯ ﺁﻳـﮯ . . .

ﺩِﻕ ﻣـﮯ ﮐُﻨﻢ . . .

ﺣﺪﺍﻗﻞ . . .

ﺩﻳﺮ ﮐﻪ ﻣـﮯ ﺁﻳـﮯ ، ﺩﻳﺮ ﻫﻢ ﺑُﺮﻭ . . .

ﻧﻪ . . . !

“ﺩﻳـــــــﺮ ﺑﻴﺎ ، ﺩﻳﮕﺮ ﻧـــــــﺮﻭ”

رهایم کنید….میخواهم عشق بورزم و به من عشق بورزند
میخواهم دوست بدارم و دوست داشته شوم
میخواهم لمس کنم دستانی را که برایشان بیقرارم
میخواهم در اغوش بکشم کسی را که برای بوئیدن عطرش دلتنگم
میخواهم ببوسم لبانی را که تنها بوسه میتواند ارامم کند
برای ان کسی که تنها امید زندگیم است
میخواهم خیره شوم به چشمانی که مرا به ارامش میخوانند……
پمیخواهم نفس بکشم با کسی که نفسم است
نمیخواهم با شما نفس بکشم
نمیخواهم عمرم را با شما سپری کنم
میخواهم اشک بریزم
های های گریه کنم
ضجه بزنم
مثل دیوانه ها سرم را به دیوار بکوبم
به صورتم چنگ بیاندازم
میخواهم فریاد بزنم واسمش را در میان همه به زبان بیاورم
میخواهم اهی بکشم به سنگینی تاریخ
مخواهم با اه هایم جگرتان را سوزانم
میخواهم اهم دامان همه تان را بگیرد
میخواهم نفرینتان کنم
با شمام……………
با شما که به بی ستاره بودن اسمانم خندیدید
شما که نگذاشتید اه بکشم
شما که بدجور متنفرم کرده اید از خودتان
شما که زندگی را برایم جهنم کرده اید
شما که دلتنگی هایم را به تمسخر میگیرید
شما که ابریزش بینی سوزش چشم سیاهی رفتن چشم به زور قورت دادن دهانم
را به حساب سرماخوردگی میگذارید
شما که به خونتان تشنه ام
وحتی از دیدن لحظه شما
در فرارم
با شمام……………….
رهایم کنید……………….
ظرف احساسم لبریز است از عشق….
مراقب باش نگاه سردت….
تلنگری به آن نزند….که می ریزد
دلــــــــــــــــم

آرامش میــــــــــــــــخواهد…

در بی دلـهـــــــــــــــره ترین آغـــــــــــوش دنـــــــیا

از مــــــــــــن نگيــــــــــــر

دنيــــــــــــاى مــــــــــــن را

كاش دلت لحظه ى به دل من مى انديشيدتا بدانى از بى مهريت وجودم درآتش عشقت نزديك به خاكسترشدن است
ای پرنده مهاجر ای پر از شهوت رفتن
فاصله قد یه دنیاست بین دنیای تو با من
تو رفیق شاپرکها من تو فکر گله مونم
تو پی عطر گل سرخ من حریص بوی نورم
دنیای تو بی نهایت همه جاش مهمونی نور
دنیای من یه کف دست روی سقف سرد یه گور
من دارم تو آدمکها میمیرم
تو برام از پریا قصه میگی
من توی پیله وحشت میپوسم
برام از خنده چرا قصه میگی
عـــــشـــــق چیز عجیبیست عزیزدل:
همین که تو دلـــــت بگیرد ,من نفـــــسم.
زیبا, هوای حوصله ابریست, چشمی از عشق ببخشایم , تا رود آفتاب بشوید دلتنگیم را. زیبا, هنوز عشق در حول وهوش چشم تو میچرخد. ازمن نگیر چشم , دست مرا بگیر و کوچه های محبت را با من بگرد. زیبا تمام حرف دلم این است, من عشق را با نام تو آغاز کردم. تو هر کجای عشق هستی آغاز کن…
شعری خواهم سرود
از رسیدن
ازوصال
از هیجان یک عشق تمام عیار
لبخندهای زیبای دو عاشق را در بیت بیستم بیست می دهم
شعرم باید طعم عشق را شیرین شیرین بیان کند
واژه هایم بایدنرسیدن را به بند کشد.
محبت در قلب شعرم حکومت خواهد کرد.
و دو عاشق در آن زندگی …..
ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺵِ ﺗــــﻮ ﻣﺤﮑﻮﻣَﻢ . . .

ﺑﻪ ﻣﻦ ﺣَﺒﺲِ ﺍَﺑَﺪ ﺧﻮﺭﺩﻩ . . .

کاش یادت باشد… روی آن نقطه پررنگ بزرگ… بین بی باوری انسانها… یک نفر میخواهد با تو تنها باشد… نکند کنج هیاهو بروم از یادت
eshg dar darya gargh shodan ast va dust dashtan dar darya shena kardan!
وقتی که تو نیستی
دنیا چیزی کم دارد،‏
مثل کم داشتنِ یک وزیدن، یک واژه، یک ماه.‏

من فکر می‌کنم در غیابِ تو…‏
همۀ خانه‌های جهان خالی ست،‏
همۀ پنجره‌ها بسته است،‏
اصلاً کسی حوصلۀ آمدن به ایوانِ عصرِ جمعه را ندارد.‏
پرده‌هایی که پیدایند
یک جوری شبیه دیوار دیده می‌شوند.‏

تـــــــو بخنـــــــد امـــا،
.
.
.
سرمایه خنــــــده تـــــــــو،
.
.
.
گــــــــــریه ے مـــــــــن بود…
ﺍﺯ ﺟﻨﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﻋﺎﻟﻢِ ﺑﻴﮕﺎﻧﻪ ﺭﺍ

ﮔُﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ . . .

ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺳﻴﺮﻡ ، ﺯﻣﻴﻦِ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ

ﮔُﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ . . .

ﻧﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ، ﻧﻪ ﮐﺴـﮯ ﺍﺯ

ﺣﺎﻝِ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﺩ ﺧَﺒﺮ . . .

ﺩﻝ ﻣﺮﺍ و ﻣﻦ ﺩﻝِ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﮔُﻢ

ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ . . .

تو خواب میبینی و من به تماشای چهره ات نشسته ام ، دقیقا رو در رو…روشنایی از پشت پنجره ملتمس چنگ به پرده میزند و من اجازه ی ورودش نمیدهم … به تو خیره ام … منحنی خطوط چهره ات را مشق میکنم! چه رازی ست که من نمیتوانم بفهمم؟؟؟؟ چشم که بازمیکنی آرام…!!! باز هم امان نمیدهی … این چه شراریست که ازچشمت به سمت دل پرتاب میشود و من…باز گر میگیرم!!!! آفتاب من طلوع کرد …
عزيزم
پرده چشماتو آروم ميكشم روي چشات
بوسه دوستت دارم رو ميكيرم از كونه هات
شب بخير احساس من
لبخند كه مي زنم پيدايم مي كني
باران مي بارد تو از كنارم مي گذري
فرياد نمي كشم كه بازگردي
مي دانم امشب اين آسمان تاب ماه را ندارد
لبخند مي زنم
فراموش ميكنم…
دیوانه ام کاری کنید
در عشق زندانم کنید
باشد شفا چشمان او
او را پرستارم کنید…
الهي به اندازه ي مژه كوچيك رديف پايين چشم چپ پشه,غم تودلت نباشه…
شيشه عطربهار،لب ديوارشكست، وهواپرشدازبوي خدا.چه دعايي كنمت بهترازاین؟خنده ات ازته دل!گريه ات ازسرشوق! هرغروبت دلشاد! روزگارت خوش باد!
واقعا مانده ام
در کار چشمانت
نگاه میکنی
عشق به پا میکنی
شعله می افکنی در وجودم
سراسر زندگیم را فرا میگیری
و در آخر که هیچ جز تو ندارم
به یک لبخندت خوشحالم و
دنیایم در تو خلاصه میشود
قول ها که هیچ
مرا هم له میکنی و میروی
اشکالی نداره
فقط من که ارزشی ندارم
مواظب خودت باش همه کسم
میترسم
میترسم شبهاکه برایت مینویسم بیدارشوی
میترسم صدای قلمم ازارت دهدنکنددلت بلرزد…
ارام بخواب،،،ارام بخواب که اینجادلی هست که هرشب برای ارامشت دستی به اسمان دارد…
دلی که هرشب برایت مینویسد وتوهرشب،،،خوابی…?
من

بی‌تو

در غریب‌ترین شهر عالمم

بی‌من

تو در کجای جهانی

که نیستی·

همه راهها که با پا پیموده نمی شوند

دستت را به من بده

رویاهایم منتظرند

روز وداع من کسی تنگ دلی نمی‌کند
بس که به دوستی او با همه شهر دشمنم
من برایت می میرم توفقط وانمودکن تب کرده ای…همین کافیست…!
ﻭﻗــﺘﯽ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺧﻮﺑﻪ،
ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ …
ﻣـﺎ ﺑﻪ ﻟﻨﮕﯿﺪﻥ ﯾﮏ ﺟﺎﯼ ﮐﺎﺭ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﯾﻢ!
هی پاک می کنم…
هی می نویسم…
املایم بد نیست،
از تکرار اسمت لذت می برم..
هیچ ثروتی بالاتر از مهربانی نیست ، یادت باشه تو خیلی ثروتمندی ! یه خورده از ثروتت رو هم به ما بدی چی میشه آخه !؟
عشق یعنی اینکه ما باور کنیم یک دل دیگر ا ارادتمند ماست
ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﻦ
ﺗﻤﺎﻡ ﻧﻤﮏ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﯾﮏ ﺟﺎ ﺧﺮﯾﺪﺍﺭﻡ
ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺍﻡ
ﺯﺧﻢ ﻫﺎﯾﻢ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺳﺖ .
کجایی … ؟
هی پشت این گوشی جای شماره
گریه ام را میگیرم …
امـتـداد بـازوانـت مـی شـود انـتـهـای دلـدادگـی …

مـی شـود هـمـان گـوشـه دنـجـی که راحـت مـی تـوان جان داد …

کاش دفتر خاطراتم چراغ جادو بود تا هروقت از سر دلتنگی به رویش دست می ‌کشیدم ، تو از درونش با آرزوی من بیرون می آمدی
ﺁﺧﺮ ﻗـﺼﻪ ﺭﺍ ﺑــﺮﺩﺍﺭ ﻭ ﺑـﺎ ﺧـﻮﺩﺕ ﺑﺒﺮ …
ﻫﻤـﺎﻥ ﯾـﮑﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﯾـﮑﯽ ﻧﺒﻮﺩ !
ﻫﻤـﺎﻥ ﮔﻨـﺒﺪ ﮐـﺒﻮﺩ ﺭﺍ ﺑـﺮﺍﯼ ﻣـﻦ ﺑﮕـﺬﺍﺭ ….
ﻣﻦ
ﺩﺭ ﻓﮑـﺮ ﺷـﺮﻭﻋﯽ ﺩﻭﺑـﺎﺭﻩ ﺍﻡ
ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﻢ ﻣﯿﺎﺭﯼ …. ﺍﺯ ﺍﻭﻣﺪﻧﺎ ؛
ﺭﻓﺘﻨﺎ ؛ ﺷﮑﺴﺘﻨﺎ !
ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ یکی ﺑﺎﺷﻪ ، یکی ﺑﻤﻮﻧﻪ ﻧﺮﻩ
ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﺑﻤﻮﻧﻪ ….. …
کاش ميشد عشق آدم همونطوري توي روياهامون بهش فکر ميکنيم باهامون رفتار ميکرد.
چه رازی در چشمانت هست نمی دانم…..
که وقتی رمیده ترین هم که باشم
نگاهی از تو مرا کافیست!
همه برسر زبانند وتو در میان جانی:چه مکانی بهتر ازجان که تودر میان آنی.
نیازمن به حس تو مثل نمازعاشقاس….میگن حساب عاشقا ازهمه آدماجداس…
و آنگاه كه اشكهايت جامه شراب قلب من شد. قلب من از تپش ايستاد
آموختم كه خدا عشق است و عشق تنهاخداست.آموختم كه وقتی نااميد ميشوم،خدا با تمام عظمتش عاشقانه انتظار ميكشد تا دوباره برحمتش اميدوار شوم،آموختم اگرتاكنون به آنچه خواستم نرسيدم خدا برايم بهترش را درنظر گرفته،آموختم كه زندگی سخت است.
” اما من از او سخت ترم” .
رَفتَن حَقِّ آدمہاست …

اَمّا … اَگَرْ پیشَم بودْے

تابِستانَم قَشَنْگتَر مےشُد … !!!!

مے چينمت
حتے اگر قدم نرسد
تـــو
ميوه ے ممنوعه ے منــــے
ﺟﺎﺩﻩ ﺑﺮﻓﯽ
ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺷﻌﺮ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ
ﺑﺎ ﺩﺭﮎ ﺗﻮ
ﻓﺮﺳﻨﮓ ﻫﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﮐﺎﺵ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﯼ ﻣﯽ ﺳﺎﺧﺘﻨﺪ
ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺑﺮﻑ
ﺗﺎ ﺍﮔﺮ
ﺭﻭﯼ ﺷﻌﺮ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ
ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﺩﻟﺖ
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﻧﺴﻮﺯﺩ
باورم نمیشود! دنیای کوچکم به وسعتِ عشقِ تو بزرگ شده است، باورت میشود؟
دنیایم شده جانم گفتن های گاه و بی گاهت!
ﺯﻥ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺍﮔﺮ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﭘﺎﯼ ﻋﺸﻘﻢ ﻧﺎﯾﺴﺘﻢ …
ﻣﻦ ﺍﺯ ﻗﺒﯿﻠﻪ ﺯﻟﯿﺨﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻡ …
ﺍﻧﻘﺪﺭ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺟﺎﺭ ﻣﯿﺰﻧﻢ …
ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﮐﻒ ﺑﺰﻧﺪ …
ﻓﺮﻗﯽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ ﺍﺩﻡ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﺎ ﻓﺮﺷﺘﻪ …
ﺯﻧﺎﻧﻪ ﭘﺎﯼ ﻋﺸﻘﻢ ﻣﯽ ﺍﯾﺴﺘﻢ …
ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺑﺪﺍﺭ
“بمیـــــــــــــرد” هر آن دل که خواهان “غمـــــــــــــت” باشد…
یک نفر در همین نزدیکی ها
چیزی
به وسعت یک زندگی برایت جا گذاشته است …
خیالت راحت باشد
آرام چشم هایت را ببند
یک نفر برای همه نگرانی هایت بیدار است
یک نفر که از همه زیبایی های دنیا
تنها تو را باور دارد …
كاهى فرار ميكنم از فكر كردن به تو….
مانند رد كردن اهنكى كه خيلى دوستش دارم…
ﻣﺮﻭﺭ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻧﮕﻔﺘﯽ،
ﻋﺎﺷﻘﺖ ﻫﺴﺘﻢ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﮔﻮﺷﻢ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻧﮑﺮﺩﯼ .
ﯾﺦ ﻣﯿﺰﻧﺪ ﺗﻨﻢ ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﮔُﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻫﺎﯼ ﺗﻨﺖ ،
ﮐﻪ ﻧﺼﯿﺒﻢ ﻧﺸﺪ …
مردمن تکیه گاهم باش..میخواهم سنگینی نگاه مردم حسوداین شهرراتوهم حس کنی…این هانمی توانندببینندکه ماتااین اندازه به هم می آییم.
دلم را که مرور ميکنم. . .

تمام آن از آن توست. . .

فقط نقطه اي مال من است. . .

روي آن نقطه هم. . .

ميخ ميکوبم. . .

و قاب عکس تو را مي آويزم

“ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻤﺖ ﺑﯽ ﻧﻬﺎﯾﺖ !”
ﺍﯾﻦ ﺧﻼﺻﻪ ﯼ ﺗﻤﺎﻡ ” ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾــ ♥ ــﻢ ﺑﺮﺍﯼ
ﺗﻮ”ﺳﺖ …
عشق یه چیزیه بین ما !!!!
یه اتفاق قشنگ
یه هوای جاری
یه شیرینی خاص
یه آرامش عمیق
یه تکیه گاه محکم
یه نگاه متفاوت
یه دلگرمی بی پایان
عشق اون سیبی که حوا چید
و به خاطرش از بهشت روندنش نیست
عشق اون سیبیه که من چیدم وبه بهشت رسیدم
چقدرنگاه کردن به چشم هایت واگیردارد هربارکه نگاهت میکنم پرمیشوم ازعشقت
اینـقـدر از انـدامـمـ بـالـا مـیروی . . .

کـه نـیروی جـاذبـه هـم کـاری از دستـش بـر نـمی آیـد

بـرای ِ پـاییـن آوردنـت . . .

ما را از کودکي به جدايي ها عادت داده اند
همان جايي که روي تخته سياهمان نوشتند: خوب‌ها/ بدها
تو/من
نیاز من تویی …
با من بمون ..
تا تو جاده تنها نباشم
همسفرم باش
تا ابد . . . . .
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻝ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﺑﺸﮑﻨﯿﺪ ؛
ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺑﺮﺍﺵ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﯾﻦ ،
ﺍﻭﻥ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺑﺮﺍﺗﻮﻥ ﻫﻤﻮﻥ ﺁﺩﻡ ﺳﺎﺑﻖ ﻧﻤﯿﺸﻪ !
ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ …
دلم اونقدر تورو می خواست که با رویات خوشبخت بود که حتی باورش گاهی برای خودمم سخت بود…داری رد میشی از عشقی که چشماشو نمی خونی از این قلبی که عمریه خداشی و نمی دونی نفهمیدی نگاهم رو که از من ساده دل کندی حواست نیست چشماتو داری روی کی میبندی حواست نیست دل تنگی تورو تنها نمیزاره نمی دونی کسی جز من به تو ایمان نمیاره ندیدی کوه بغضی رو که که لبهامو بهم بسته نفهمیدی سکوتی رو که از عشق تو نشکسته کجا میری بدون من غم جاده نفس گیره داری می سوزی و دودش تو چشم هردو مون میره…
سپرده ام قلبم رادر الکل بگذارند وروی شیشه اش بنویسند عشق هرگز نمی میرد
بعضی وقتا هست که دوس داری کنارت باشه

محکم بغلت کنه

بذاره اشک بریزی راحت شی

بعد آروم تو گوشت بگه: ” دیوونه من که باهاتم

دلم در حلقه غم هانشسته،زبانم بسته و سازم شکسته،وجودم پرز شعر عاشقانست،تو را مي خواهم و اينها بهانست!
کاشکی موبایل ها پیشرفت کنند که وقتی اس مس میزنی که کجایی ? دلم برات تنگ شده خودش جای اشکاتو که رو صفحه گوشیت ریخته هم بفرسته

Be vosaate havaye bi hamtayat,havaye to ra mikhaham dar in deltangi,amvaji az yade tora mikhaham dar daryaye be yad mandanie khatereye ham nafasi,ey ke ba to har nafas asheghtar mishavam.
ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻧﻘﺎﺵ ﺧﻮﺑﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺷﺪ
ﺍمروز ﺩﻟﯽ ﮐﺸﯿﺪﻡ ﺷﺒﯿﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﺳﯿﺒﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻟﺮﺯﺵ
ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺁﻭﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﺭﻧﮕﻬﺎ ﻧﺎﭘﺪﯾﺪ ﻣﺎﻧﺪ…
فراموش كردنت كارآساني است
كافي است درازبكشم چشمهايم راببندم ونفس نكشم
همه ی نیمکت های پارک دونفره ست…بیخیال روچمن میشینم!
ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﻢ ﺍﮔﺮ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ
ﺑﻬﺎﻧﻪ ﯼ ﻣﺮﺍ ﺑﮕﯿﺮ
ﻣﻦ ﺗﻤﺎﻡِ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﺭﺍ ﻭﺟﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ…
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ…
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﻣﻦ
ﻋﺎﺷﻖِ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ!!!

تو آنجا…
من اینجا…
فاصله چیزی را عوض نخواهد کرد؛
ببین هنوز روبه روی تو ایستاده ام…
کتابت را که ورق میزنی
باد موهایم را با خود میبرد…
دست که بر صفحه ها می کشی
دکمه های پیراهنم
یکی یکی باز می شوند!
تو به خواب میروی و من،
آرام چشمهایم را میبندم…
کتاب از دست تو رها می شود
ومن تا صبح
سرم روی سینه ات می ماند…
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺭﺍﺯﻫﺎﯾﺖ ﻓﺎﺵ ﺷﺪ ﺑﻐﺾ ﺩﻧﯿﺎﺑﺸﮑﻨﺪ …….
آنکس که گفت بحر تو ميميرم دروغ
گفت

من راست گفتم

من راست گفتم که براي تو
زنده ام

ﺍﺻﻼ ﺑﯿﺎ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﺁﻧﺴﻮﯼ ﺩﻧﯿﺎ
ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺑﻪ ﻋﻘﻞ ﺟﻦ ﻫﻢ ﻧﺮﺳﺪ
ﺳﭙﺲ ﻣﻦ ﺁﺏ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺩﺭ ﺁﻣﯿﺨﺘﻪ
ﻭ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺭﻧﮓ ﻣﯽﮐﻨﻢ
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ،
ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﯾﺴﻤﺎﻥ ﺑﺎﻓﺘﻪ
ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ‌، ﻟﺒﺎﺳﯽ ﻧﻮ ﺑﺮ ﺗﻨﺖ ﻣﯽﮐﻨﻢ
ﻣﺎﻩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻥ ِ ﻣﺎﻫﺖ ﻋﻮﺽ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ
ﺭﻧﮓ ﻟﺐ ﻫﺎﯾﺖ ﻫﻢ ﮐﻪ
ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﮐﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﺧﺐ ‌ ، ﺣﺎﻻ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ
ﻫﯿﭻ ﻣﺮﺩﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﺩ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺁﻭﺭﺩ
ﺧﯿﺎﻟﻢ ‌، ﺗﺨﺖ !
ﯾﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ . . .
ﮐﻪ ﻣــــﺰﻩ ﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﮑﯽ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺭﻓﺘﻪ ﺯﯾﺮ ﺩﻧـــﺪﻭﻧﺖ
ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻭﺭﯼ ﺍﺯﺵ . . .
ﻫﻤﻪﭼﯽ ﻣﯽﺷﻪ ﺯﻫﺮﻣــــــــﺎﺭ !…..
ﺟﺎﻟﺐ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺩﻭ ﭼﺸﻢ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﺑﺎ “ﯾﮏ” ﭼﺸﻢ

ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﯽ ﻧﮕﺮﻧﺪ ﻭ ﺟﺎﻟﺐ ﺗﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ “ﯾﮏ ”

ﭼﻬﺮﻩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺩﻭﺭﻭﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ

درخاك هم دلم به هواي تو مي تپد…
چيزي كم از بهشت ندارد هواي تو…
به دريابزن قايقت ميشوم حقيرم ولي لايقت ميشوم من عاشق شدن رابلدنيستم تويادم بده عاشقت ميشوم /
وقتی می‌گویی حالت چه‌گونه است؛حالم خوب می‌شود
ازقندلبت بوسه ای چون قندگرفتم*ازقندلبت من مرض قندگرفتم,;;,
دووووور بمان!
نزدیکی هیچ سودی ندارد
فقط…
معمولا همه چیزراخراب میکند!
من هنوز عاشقم آنقدر که مي توانم هرشب بدون آنکه خوابم بگيرد از اول تا آخر بي وفاييهايت را بشمارم و دست آخر همه را فراموش کنم
دلمو برده حالا ميخواد پسش بده
اخه چجوري بگم جنس برده شده پس گرفته نميشه!
مهربانم…!
تو که آمدی بارها به خودم میگم
من ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺑﻮﺩنت چه
ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ؟ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺭﻭﺯﻡ ﺷﺐ ﻣﯿﺸﺪ؟
کافر عشقم ولی از بت پرستان نیستم چون گلی مثل تو دارم محتاج هیچ گل نیستم
آنقدر آرام مرا می بوسی
که چشمهایم توان باز بودن ندارند
چشمهایم را که می بندم
چه دنیایی را پیش چشمانم ترسیم می کنی
سازت اگر عشق را بنوازد همه ی خلقت به رقص می آیند..
میگن عشق دوای هردردی است اما نمیدانن که از همین عشق دردها بسیاری خواهی گرفت
زندگی…!زندگی جستجوی نیمه هاست.بایدازغیب رسد..ظهورکند…وبرتوظاهرگرددونیمه ات رادربرگیرد…نیمه ی گمشده ی ابراهیم چشمهی زمزم بود.و…ادم:حوا….محمد:قران….خسرو:شیرین….رود:دریا….شمع:پر
انه….مجنون:لیلی….تشنه:اب….خمار:شراب….تنها:همدم….وبرای من:تنها تو.
ليوان به لبت بوسه زند ،من لب ليوان
ديدي زلبت بوسه گرفتم به چه عنوان
ازبس زلبت بوسه اي چون قند گرفتم
از قند لبت من مرض قند گرفتم:
گفتی لب تر کن تا دنیا را به پایت بریزم..
حالا…
چشم تر کرده ام….
می آیی……؟؟؟؟؟
چه چیزمیماندفرداازتوبرایم!جزپرچین های خاطره هایت!نگاه دل فریبت،وآن لبخند زیبایت.وانتظارتلخ وشیرین بودنت درکنارم.
ﻧﺎﻇﻢ ﺣﮑﻤﺖ
ﺧﯿﺮﻩ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ
ﺑﻮﯼ ﺧﺎﮎ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﻪ ﻣﺸﺎﻣﻢ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ
ﮔﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ﺩﺭ ﮔﻨﺪﻡ ﺯﺍﺭ
ﻣﯿﺎﻥ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎ …
ﺑﺎﻝ ﺑﻪ ﺑﺎﻝ ﺷﺮﺍﺭﻩ ﻫﺎﯼ ﺳﺒﺰ
ﺩﺭ ﺑﯿﮑﺮﺍﻥ ﻫﺎ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﻢ
ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﭼﻮﻥ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﺪﺍﻭﻡ ﻣﺎﺩﻩ
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﭘﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺭﺍﺯﺵ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ
ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ
ﺗﻦ ﺑﻪ ﺗﺴﻠﯿﻤﯽ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﺪ
ﺑﻌﻀﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻣﺠﺒﻮﺭﯾﻢ ﺑﭙﺬﯾﺮﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﯽ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭ ﻗﻠﺒﻤﺎﻥ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ.
ㅊㅊ
آن زمان که خبر مرگ مرا میشنوی ;روی خندان تورا کاشکی میدیدم.چه کسی باورکرد جنگل جان مرا عشق تو خاکستر کرد.میتوانی تو به من زندگانی بخشی یا بگیری ازمن آنچه را میبخشی.
عاشق نشدیم کارنیکی بکنیم یااینکه گناه شیک وپیکی بکنیم عاشق شدیم تابدانند همه ماهم بلدیم جیک جیکی بکنیم
ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺍﺯﺑﺎﺯﯼ ﮐﻼﻍ ﭘﺮ ﻣﻴﺘﺮﺳﻢ !
ﻣﻴﺘﺮﺳﻢ ﺑﮕﻮﻳﻢ “ﺗﻮ ” ﻭﺗﻮﺁﺭﺍﻡ ﺑﮕﻮﻳﻲ ﭘﺮ
ﺟﺎﻡ ﻣﯽ ﻟﺒﻬﺎﯼ ﺗﻮ ﻣﺴﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻣﺮﺍ
ﺑﺮ ﺭﻧﮓ ﺭﺧﻢ ﺳﺮﺧﯿﺶ ﻫﺴﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻣﺮﺍ
ﻣﺮﺍ ﺯ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﺸﺎﻧﺪﻩ ﺍﯼ
ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺑﻮﺳﻪ ﺍﯼ ﺑﮑﺶ ﮐﻪ ﺳﺮﻣﺴﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻣﺮﺍ…
کاش به عظمت دريا بودم و تو را در خود غرق ميکردم آنگاه که نسيم نگاهمان در هم ميپيچيد و طوفاني ناخواسته در دلهامان غوغا ميکرد
زمانی به بی حسی دستم پی بردم  که  در لبه “پرت “گاه، معلق ماندن از شاخ و برگ ،
مرگ را به گرفتن دستم ترجیح دادی …
در جست جوی  عصبم گشتم اما در غضب، شاهرگم را یافتم….نه شاخ و برگ و نه شاهرگ هیچ یک مقصر نیستند….
سردی مزمن از دست، به سرم زده است…
دیگر من نیستم….خدا حافظ..
اینروزا عشق بازیَم مثه دانلود یه آهنگ جدید شده!
باذوق وشوق دانِش میکنی هرشب گوشِش میدی
اما
بعد از چند وقت میشه برات تکراری/ میری سُراغ
اهنگ جدبدتر………..
ﺩﻗﺎﯾﻘﯽ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺗﻨﮓ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﻭﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﺅﯾﺎﻫﺎﯾﺖ
ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﮑﺸﯽ ﻭ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻭﺍﻗﻌﯽ
ﺑﻐﻠﺶ ﮐﻨﯽ و بگی چرا واقعی نیستی لااااامصـــب
ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ
ﻭ ﻧﻪ ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﻭ ﻧﻪ ﺣﺘﯽ ﻋﺎﺟﺰﺍﻧﻪ
ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻋﺎﺩﻻﻧﻪ ﺩﺭﺁﻏﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﺸﻢ
ﻋﺪﻝ ﻣﮕﺮ ﻧﻪ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺳﺮ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺎﺷﺪ؟
آنقدر ها هم

روي وقار من حساب نکن…

قطب زمين هم که باشم

تو را که ميبينم

يخ هايم آب ميشود….

بخواب تا نگاهت کنم و
برای هر نفس تو
بوسه‌ای بنشانم به طعم …
هرچه تو بخواهی…..
نصفه شب بهت اس ام اس ميدم كه بگم دنيام تاريكه مثل شب، تنهام مثل ماه، كوچيكم مثل ستاره، اما دوست دارم قد آسموني كه اندازه نداره !
بهم گفت :چجوری میشه عاشق کسی موند؟
گفتم :هر وقت عاشق کسی شدی دیگه به کسی نگاه نکن.
دفعه ی بعد که دیدمش نگاهم نکرد.!.!.!
چه بی اعتبار شده دوستت دارمهایی که نثار همه میکنیم…
نـیـاز کــه تـــو بــاشــی ؛

تـمـام ِ مــن

مـی شـود ” نـیـازمـنـدیـهـا “✔

يه روزبه دنيا اومديم شديم اسير دنيا حالا هم كه بزرگ شدیم، شديم اسير عشق فردا هم مي ميريم و ميشيم اسير خاك. پس تاهستیم به یادهم باشیم!
سلام يه زحمت واست داشتم!هر وقت از جلوى ائينه رد شدى اين دوست منم ببوس
ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷـﻢ ﮐــ‌ﻩ ﻣﯽ ﮔـﯿــﺮﯼ
ﺁﻧﻘﺪ‌ﺭ ﺁﺭﺍﻡ ﻣـﯽ‌ﺷــــﻮﻡ
ﮐﻪ ﻓـﺮﺍﻣــﻮﺵ ﻣﯽ ﮐــــﻨـﻢ
ﺑـﺎﯾـﺪ ﻧﻔـﺲ ﺑــﮑـﺸـــﻢ.
پالتوي امسالت را به رنگ نگاه منتظرم بخر. . .

من سرقرارهميشگي با احساس تابستاني با ترديدي زمستاني منتظرم. . .

به فكر پاهاي سردم باش،
دير نيا. . .

چشمان تو باغ لاله های واژگونیست که من عاشقانه نظاره میکنمش/ازدیروز تاتمام فرداهای امروزم.توبهار بی پایان دلم هستی؛ومن عاشقانه می خواهمت …..تورا….
عاشق واقعی کسیه که تو سرمای زمستون با این که خودش داره یخ میزنه کتش رو در بیاره بده به عشقش
همه ی دنیامو خواهم داد که یک بار دیگر ببینمت
ولی دیگر حیف…
ﺧـﯿـﻠـﯽ ﺳـﺨـﺘﻪ
ﺩﻟـﺖ ﺑـﻮﺩﻧـﺶ ﺭﻭ ﺑـﺨـﻮﺍﺩ . . .
ﻭﻟـﯽ ﺑـﻪ ﻧـﺒـﻮﺩﻧـﺶ ﻋـﺎﺩﺕ ﮐـﻨـﯽ . ! . .
ﻫـــﺮ ﺟـــﺎ ﮐـــﻪ ﻣــﯽ ﺑﯿﻨـــﻢ ﻧـــﻮﺷﺘـــﻪ
ﺍﺳـــﺖ :
” ﺧـــﻮﺍﺳﺘـــﻦ ﺗــﻮﺍﻧــﺴﺘـــﻦ ﺍﺳﺖ ”
ﺁﺗــــﺶ ﻣـــﯽ ﮔﯿــــﺮﻡ !
ﯾﻌﻨــــﯽ ﺗــــﻮ ﻧﺨـــﻮﺍﺳﺘـــﯽ ﮐـــﻪ
ﻧﺸـــﺪ
دستت را به من بده تا باهم ازین آتش بگذریم
آنها که سوختند تنها بودند !
وقتی خیلی دیره که تازه می فهمی اونی که از همه ساکت تر بود بیشتر از همه دوستت داشت، ولی تو حواست به شیرین زبونی یه عشق دروغیه.
شب بخیر ای آخرین امید من / نذار تاریکی تو قلبت بنشینه
چشاتو بروی شهر شب ببند / تا چشای مهربونت خواب ببینه…
اشکهایم را میبوسم وقتی در نبودنت برایم خودکشی میکنند!
دوست داشتن با ارزشتر است یا عشق؟بارها از خود این سوال را پرسیده ام و هربار وقتی تو آمدی فهمیدم از همه چیز با ارزشتری!
ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ ” ﺭﺳﯿﺪﻥ ” ﺑﺪﻫﮑﺎﺭﯾﻢ …
بسیار نمى خواهم تنها كمى براى چشم به هم زدنى دستت را به من بده تا دلت را در آغوش گیرم
گرچه ازدوری این فاصله ها مایوسم ولی از دور روی ماهت را میبوسم
یکسره خواب خطوطی را می بینم
که بهم نمی رسند

کاش
قطار ها یک پا داشتند

تا با عصایی زیر بغل در ایستگاه ها
تو را گدایی می کردند !

روزی در بازار عشق میفروختند هرکه هرچه داشت آورد، دیوانه که هیچ نداشت گریست،
همه به او خندیدند،
ولی کسی ندانست که بهای عشق اشک است و بهای اشک عشق…
ﻣﺪّﺕ ﻫﺎﺳﺖ ﺩﺭِ ﻗﻔﺲ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ

ﮔُﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﮮ . . .

ﻭﻟـے . . .

ﺍﻳﻦ پَﺮﻧﺪﻩ ، ﺭﻓﺘﻨـے ﻧﻴﺴﺖ . . .

من تسليم…

دیگر تاب دوریت را ندارم

دوست دارم به جایی بروم

که فقط تو باشی و زمزمه ای که ازتو شروع میشود…

میخواهم به جایی بروم که نه ستاره ای باشد

و نه ماه پاره ای !فقط تو باشی ؛ چراغی که از خورشید روشن تر است…

من نیز گاهی به اسمان نگاه می کنم

دز دانه در چشم ستارگان

نه به تمامی انها

تنها به انها که شبیه ترند به چشمان تو

وقتـــــــــــــی حس میکنـــــــم واقعـــــــاً دوســـــــم داره بهتریــــــــــــن لحظـــــــــــه ی عمرمــــــــه!…
گاه کوچکم مي بيني و گاه بزرگ
نه کوچکم و نه بزرگ
خودت هستي که دور مي شوي و نزديک …
ﮐﺎﺵ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﯾﮑﻢ ﺟﺮﺍﺕ ﺩﺍﺷﺘﻦ …
ﮔﻮﺷﯽ ﺭﻭ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺷﺘﻦ ﻭ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﺩﻥ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ :
ﺑﺒﯿﻦ ؛ ﺩﻟﻢ ﻭﺍﺳﺖ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ،
ﻭﺍﺳﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﻫﻢ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﺩﻡ …
دوست داشتن
این نیست وقتی که بر گشت
او را ببخشی
دوست داشتن
این است که وقتی میخواهد برگردد و نمیتواند به طرفش بروی
كدومو دوست داري واست بفرستم
قل(ب)م
ر(و)حم
ج(س)مم
يا حروف داخل پرانتز
یه روز میبوسمت! فوقش خدا منو میبره جهنم!
فوقش میشم ابلیس!
اونوقت تو هم ب خاطر اینکه یه ابلیس تو رو بوسیده جهنمی میشی!
جهنم ک اومدی،من اونجا پیدات میکنم و دور از چشم خدا هر روز میبوسمت!
وای خدا چه بهشتی میشه جهنم من…
دیروز
عبور ِتو در کوچه ها وزید
و هنوز، دهان ِپنجره ها باز مانده است…
گرچه دوره ضرب المثل ها گذشت
ولی من هنوز امیدوارم که …
دل به دل راه دارد !
هزار هزار بار خیالت را پی نخود سیاه فرستادم.بازهم…چه رویی دارد.
وقتی زنی عاشق می شود
دست خودش نیست
با صدای آرام صحبت می کند
عشوه هایش بیشتر می شود
حسادت زنانه میکند چون نمی خواهد کسی حتی به عشقش نگاه کند
همیشه می گوید تو مال من هستی
دوست دارد عشقش از پشت دستانش را دور بدنش حلقه کند
گردنش را ببوسد
چشمانش خمار شود
به آرامی گوشه ی لبش را گاز می گیرد
صدایش می لرزد زیر لب می گوید
دوستت دارم
زن می داند که وجودش با عشق کامل تر می شود
و با بوسه ای “عاشقانه” به اوج آرامش میرسد
فقط دوري نيست که آدم رو مي سوزونه

بودن و مال تو نبودن دردش بيشتـره .

زمانی فردایت بودم ؛
در تمام لحظه های عبورت جاری
اما حالا را ببین
که در گوشه خاطرات دیروزت ، خاک میخورد یاد ثانیه های وجودم .
پـــــیـــــچـــــک وحشی میشوم…!

میپیچم به پر و پایت…!

تا حتی نتوانی آنــــــــــی بی من بودن را

زندگی کنی…*

کمبود خواب
بایک روز استراحت حل میشود
کمبود غذا
با کم خوردن
سایرکمبودها نیز علاجی دارند
باکمبود دستهایت چه کنم؟✔
سلام ازمعاملات عشقی مزاحمتون میشم ببخشیدقلب شمامستاجرنمی خواد
سرما
بهانه ی زنانه ایست
عزیز من !
تو میفهمی …
هر روز
تمامِ لباس های گرمم را
جا می گذارم
که آغوش تو را تَن کنم
دلخواه ترین شال گردنِ زمستانی ام
نفس های توست
اینو میدونم که میدونی یعنی از چشام میخونی که چقدر دیوونتم ولی باز قدر نمیدونی میدونم میدونی که اگه بخوای میتونی رو غرورت پا بزاری
نری منو تنهام بزاری نگو نمیدونی
کی شبا دلش میگیره کیه دلواپسته کی نباشی بی تو میمیره
نگو نمیدونی
کیه دل تنگه برات
کی واسه با تو بودن
با همه میجنگه برات
آروم آروم میری نمیگی بی تو میمیرم
نمیگی اگه نباشی افسردگی میگیرم
تو کل دنیا برام تو یدونه بودی
من مرد رويا و تو خانوم خونه بودي
آروم آروم میری نمیگی بی تو میمیرم
نمیگی اگه نباشی افسردگی میگیرم
تو کل دنیا برام تو یدونه بودی
کاش میدونستی
چه سخته وقتی نیستی پیشم
وقتی میبینم تو با یکی دیگه ای چه حالی میشم
کاش می فهمیدی
این احساسو که به تو دارم
تو بگو چجوری یکی دیگرو به جات بیارم
دود سیگار با یه روح بیمار
عکس دو نفره ی ما روی دیوار
دو سه روزه بیکار توی خونه بیدار
اشکایی که هی میچیکه روی گیتار اینو میدونم که میدونی
یعنی از چشام میخونی
که چقدر دیوونتم من
ولی باز قدر نمیدونی
“عشق” یعنی :اختیار بدی که نابودت کند…
اما…
“اعتماد” کنی که این کار را نمی کند…!
برای ترک ، دارو نیاز نیست !
گاهی سنگینی حرفی
تلخی نگاهی
خوب ترکت می دهد.

ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ

ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺗﺎ ﭘﯿﺮ ﻣﺮﺩ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﻮﺩ ؛ ﺭﻭﯼ ﻧﯿﻤﮑﺘﯽ ﭼﻮﺑﯽ ؛ ﺭﻭﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﯾﮏ
ﺁﺏ ﻧﻤﺎﯼ ﺳﻨﮕﯽ .
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮ ﭘﺮﺳﯿﺪ :
– ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ؟

– ﻧﻪ .

– ﻣﻄﻤﺌﻨﯽ ؟

– ﻧﻪ .

– ﭼﺮﺍ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ؟

– ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﻣﻨﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻥ .

– ﭼﺮﺍ ؟

– ﺟﻮﻥ ﻗﺸﻨﮓ ﻧﯿﺴﺘﻢ .

– ﻗﺒﻼ ﺍﯾﻨﻮ ﺑﻪ ﺗﻮ ﮔﻔﺘﻦ ؟

– ﻧﻪ .

– ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﻗﺸﻨﮓ ﺗﺮﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ
ﻣﻦ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺩﯾﺪﻡ .

– ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯽ ﮔﯽ ؟

– ﺍﺯ ﺗﻪ ﻗﻠﺒﻢ ﺁﺭﻩ

ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﺩﻭﯾﺪ ؛ ﺷﺎﺩ ﺷﺎﺩ.

ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﭘﯿﺮ ﻣﺮﺩ ﺍﺷﮏ ﻫﺎﺵ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ ؛ ﮐﯿﻔﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ؛ ﻋﺼﺎﯼ
ﺳﻔﯿﺪﺵ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ

یک قانون کلی…
.
.
عاشق بی گناه است…
Asheghesham Vali che Fayede ke Yek baram nagoft mikhamet
ﭼﻨﺪ ﻧﮑﺘﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭﺍﻳﻞ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﻥ…….
1 ….ﺷﺐ ﻭﺭﻭﺯ ﺗﻮ ﻓﮑﺮﺷﯽ
2….ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺟﻮﻧﺘﻮ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮش ﺑﺪﯼ
3…..ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮش ﺍﻧﮕﻴﺰﻩ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ
4……ﻭﻗﺘی ﻣﯽ ﺑﻴﻨﻴﺶ ﻗﻠﺒﺖ ﺑﻪ ﺗﺎﺏ ﻭﺗﻮﭖ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻪ
5…….ﻟﮑﻨﺖ ﺯﺑﺎﻥ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ
6……ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﺧﺮﻓﺘﻮ ﮐه ﺍﻧﺠﻮﺭﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﯽ
ﺗﻨﻬﺎ ﭘﺮﺍﻧﺘﺰﯼ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﻮﺩ ، ﻟﺒﺎﻥ
ﺗﻮﺳﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ …
گفتم منوچقدردوست داری؟گفت اندازه جوهرخودکارم گفتم خیلی نامردیه آخه جوهرخودکارت که یه روزتمام میشه یه لبخندزدوگفت خودکارم که اصلاجوهرنداره.
دســـتش کــه تـو دســتت بـاشـه…؟؟!!!
خــود بــه خـود کـــلـمه ای بـه نـام ِ “ســرما” از لــغت نـامـه ی مــغزت…
پــاک مــیشـه..مگه نه؟؟؟
دلم میخواد یه جوری زندگی کنم که آدما بهش میگن عجیب

فقط به تـــــــو سلام کنم

فقط با تـــــــو حرف بزنم

فقط واسه تـــــــو دعا کنم

دستم فقط تودست تـــــــو باشه

فقط تـــــــو صدام کنی

فقط مال تــــــــو باشم

فقط برای تـــــــــو بمیرم

بجاش تــــــــــــــو ٬ هم فقط مال من باشی

اصولا آدم ها دودسته اند: تو وبقیه!
پلکهای مرطوبِ مرا باور کن
این باران نیست که میبارد
صدای خسته ی من است که از چشمانم میبارد….
وتو…
هنوز با تمام نبودنت
تمام بودن مني ..
شیشه عطرم شکسته بود !
حیاط پراز بوی خدا شده بود!
ومن در اغوش ماه برای همیشه به خواب رفته بودم با گونه خیس و کبود سیزده سالگی که جای اخرین بوسه مادرم بود
امل نیستم … عقب مانده نیستم !
فقط کسی را می خواهم که مرا برای دلم بخواهد …نه برای تنم …
تن فروش زیاد شده ؛ اما من چیزهای دیگری هم دارم که تو را غرق ِ لذت کند ! …مرا آنطور که هستم باور کن
عميقترين بوسه دنيا،تقديم به عزيزترين ياردنيا،ازطرف عاشقترين كس دنيا،براي لطيف ترين لب دنيا
تو …

این روزها…
برایم حکم باران را داری…

درست وسط کویر…

همان قدر زندگی بخش…
☆★همان قدر محال..

يه هدية واسه تو
!
!
!

كسي كنارت نيست ؟

خب برو درو قفل كن

ارم

نترس !

دستت رو بيار

بگيرش

داغه

هر جا ميخواي بزارش

اين قلب منه هديه واسه تو

دنبال بهانه نباش عزیزکم
چشم که گذاشتم
برو هر وقت خواستی برگرد
من تا بی نهایت شمردن می دانم !
دوست مي دارمـش … امـّـا …
مي تـرسم بـگويــم و بگـويـد : ” مرسـي !! ”
يــا بگويـد بـه اين دلـيـل و آن دلـيـل دوسـتـم نـدارد …
يــا چـه مي دانـم …
مثـل خيـليـهـا بگـويـد ليـاقـتـم بـيـشـتـر از اين حرفـهاسـت …
مي تـرسـم از اينــکـه
هـرچـيـزي بـگويـد جُـز :
” مــَــن هـم دوسـتت دارم …
بي شك جهان را؛
به عشق كسي آفريده اند ..
چون من كه آفريده ام از عشق؛
جهاني براي تو✔
عشق يعني اينكه جلومامان بابات تظاهرخوشحالي كني ولي ازدرون داغون باشي و اشك بريزي
گاهى فرار مى کنم از فکر کردن به تو….

مثل رد کردن آهنگى که خيلى دوستش دارم…ولى تحمل گوش کردن ندارم✔

ﺩﺳﺘــﻢ ﺭﺍ ﺑﮕـــــﯿﺮ ﻧـﺎﺯَ ﮐــَـــــــــﻢ
ﺭﻭﺯﻫــــﺎﯼ ﺳـﺨـﺘــﯽ ﺩَﺭ ﭘـﯿـﺶ ﺍﺳـﺖ ..
ﺑـُـﮕــﺬﺍﺭ ღ ﺗـﻮ ღ ﺭﺍ ﮐــَﻤــﯽ ﭘـﺲ ﺍﻧـﺪﺍﺯ ﮐــﻨـــــــــﻢ
از خدا میخوام تو دنیای من و تو وجود داریم فقط یک ما وجود داشته باشه.
اونم ما باشیم.
معلم ورقه ها را داد،همه مرا مسخره کردند….
اما باور کن درست نوشته بودم!خودش گفته بود جاهای خالی را با کلمه ی مناسب پر کنید!
مگر نه این که “تو” تمام جاهای خالی را پر میکنی؟؟؟….

من همه را نوشته بودم: “تو”….!!

ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺑﺮﻭﯼ؟
ﺧﺐ ﺑﺮﻭ …………..
ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﻭﺣﺸﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺷﺒﻬﺎﯼ ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭﯼ ﺭﺍ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﭘﺎﯾﺎﻧﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ
ﺑﺮﻭ ……………………………
ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﯾﯽ؟؟؟؟؟
ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﺳﭙﺮﺩﻥ ﮐﺪﺍﻣﯿﻦ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯿﺰﻧﯽ؟؟
ﺑﺮﻭ ..
ﺗﺮﺩﯾﺪ ﻧﮑﻦ
ﻧﻔﺲ ﻫﺎﯼ ﺁﺧﺮ ﺍﺳﺖ
ﻧﺘﺮﺱ ﺑﺮﻭ …
ﺍﺣﺴﺎﺳﻢ ﺍﮔﺮ ﻧﻤﯿﺮﺩ .. ﺑﯽ ﺷﮏ ﻣﺎ ﺑﻘﯽ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ
ﺑﻮﺩﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺻﻨﺪﻟﯽ
ﭼﺮﺧﺪﺍﺭ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺗﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﺸﺴﺖ
ﺑﺮﻭ …
ﮏﯾ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻓﻠﺞ ﺗﻬﺪﯾﺪﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﺘﻨﺖ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ
ﭘﺲ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺮﻭ
ﻣﺴﺎﻓﺮﯼ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﻣﯿﮑﺸﺪ
ﻃﻔﻠﮏ ﭼﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺭﻭﺣﺶ ﺳﻼﺧﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ
ﺑﺮﻭ
همين
;”” ””؛،,،؛”” ””;
””؛،, ,،؛ رودارم
””؛””
اونم فداى خوبيات.
ازوقتي که رفتي،آينده نيآمد که هيچ،گذشته هم ديگرنگذشت!
بي انصاف….برگرد.
ببين آيينه توراقاب کرده!مرانشان نميدهد!
عـــآشـق شُــده است ای دل همان کسی که دوستش داشتی اما نه عآشق تو

غَــــــــم ـهآيَتـــــــ مُبـــــــآرڪــ ..

ﺩﺭﯾﻦ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﺗﻔﻬﯿﻢ ﺍﺗﻬﺎﻡ ﺍﻡ ﮐﻦﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺑﻮﺳﻪ ﯼ ﮐﺎﺭﺁﻣﺪﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻡ ﮐﻦﺍﮔﺮﭼﻪ ﺗﯿﻎ ﺯﻣﺎﻧﻪ ﻧﮑﺮﺩ ﺁﺭﺍﻡ ﺍﻡ،ﺗﻮ ﺑﺎ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺍﺑﺮﻭﯼ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍﻡ ﺍﻡ ﮐﻦﺑﻪ ﺍﺷﺘﯿﺎﻕ ﺗﻮ ﺟﻤﻌﯿﺘﯽ ﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻣﻦﺑﮕﯿﺮ ﺗﻨﮓ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﻭ ﻗﺘﻞ ﻋﺎﻡ ﺍﻡ ﮐﻦﺷﻬﯿﺪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍﺑﻪ ﭘﺎﺱ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﺮﮔﺸﺘﮕﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﻡﮐﻦﺷﺮﺍﺏ ﮐﻬﻨﻪ ﭼﺮﺍ? ﺧﻮﻥ ﺗﺎﺯﻩ ﺁﻭﺭﺩﻡ …ﺍﮔﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺏ ﺩﻟﺖ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﻡ ﮐﻦﻟﺒﻢ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﻧﺮﺳﯿﺪ ﻭ ﺭﺳﯿﺪ ﺟﺎﻥ ﺑﻪ ﻟﺒﻢﺗﻮ ﻣﺮﺣﻤﺖ ﮐﻦ ﻭ ﺑﺎ ﺑﻮﺳﻪ ﺍﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻡ ﮐﻦ
به گندم گفتن عاشق کی هستی،زرد شد.به گوجه گفتن قرمز شد،به یخ گفتن،آب شد و به من گفتن،سرمو با افتخار بالا گرفتم و گفتم کسی که این اس رو داره میخونه
زیر باران بیقراری چشمهایم
با چتری از وجود او
آهسته قدم نزن
حسرت روزهایه بارانی را نمیخوری،
اینجا همیشه هوا بارانیست
همه ماهر شده اند…
یک نفر هزاران نفر را,
با هم دوست دارد…!
اما من!
ناشیانه به یک نفر,
دل میبندم هزاران بار
غرورگفت:غیرممکن است تجربه گفت :خطرناک است عقل:گفت بیهوده است دل زمزمه کرد:امتحانش کن…امتحان کردم غرورم به خاک افتاد تجربه ام فناشد عقلم به بادرفت
اگر بگریم گویند عاشق است،اگر لبخند بزنم گویند که دیوانست.پس میگریم و میخندم که بگویند عاشق دیوانه است.
عشقت راپنهان میکنی که مردانگیت خدشه دارنشود مراشماخطاب میکنی که هوایی نشوم مرانگاه نمیکنی که دستت رو نشود ولی نمیدانی اینهاچقدربهت می اید ومن دیوانه ترمیشوم
ﺣﺴﺮﺕ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ
ﯾﮏ ﺩﻝ ﺳﯿﺮ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﮐﻨﻢ
ﺑﯽ ﺗﺮﺱ ﻭ ﺩﻟﻬﺮﻩ؛
ﺳﮓ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﭼﺸﻤﻬﺎﯼ ﻻﻣﺼﺒﺖ
ﭘﺎﭼﻪ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺑﯽ ﺣﺴﺎﺏ
هی تو کمی نزدیکتر بیا
اما چیزی نگو
بگذار فقط بگذار چشمهایمان این همه دوست داشتن ها را زیرنویس کنـــد
ﮔﺎﻫﻲکسی رادوست داری نمیفهمد گاهی کسی تورادوست دارد نمیفهمی گاهی هر دو هم رادوست دارید نمیفهمند
به امید روزی که بفهمد، بفهمی، بفهمند!
طرف گذاشته رفته خودتم میدونی دیگه هیچی بینتون نیس!
اما بازم وقتی میبینی آنلاینه قلبت تند تند میزنه …!!!
عاشق شده ام…
نشان به آن نشان که…
سرمصراع تمام شعر هایم…
تویی…
ﮐﻤﯽ
ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﻢ ﺑﮕﯿﺮ
ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻣﺮﺍ ﺳﯿﺮ ﺑﻮﺳﻪ ﮐﻦ
ﺑﮕﺬﺍﺭ
ﺑﻬﺸﺘﻢ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﺑﺪﺍﻧﻢ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺩﺍﺷﺘﻦ
ﺗﻮ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﺒﺎﻟﻢ
ﮐﻤﯽ ﺍﺯ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎﯾﻢ ﮐﻢ ﮐﻦ
ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﺱ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺗﻮ
ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺸﻮﻡ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ :
ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺩﻋﺎ ﮐﻦ ……
.
.
.
ﯾﻌﻨﯽ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻡ
.
.
ﯾﻌﻨﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﻡ
ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺮ ﻧﻤﯽ ﺍﯾﺪ
چقدر متفاوتند ادم ها:
عشق برای یکی دلگرمی…
وبرای دیگری سرگرمی…
نوشتن از تو لذت
نقاشی کردن از چشمان توست
وقتی راضی ام تهدید به مرگم کنن اما نگن موبایلتوازت میگیرم به این معنی نیس که من آدم دنیادوستی ام،نه
این یعنی تنها رابط بین منو عشقم موبایلمه،هرکی تجربش کرده میدونه بد دردیه به خدابد دردیه
شايد آرام تر ميشدم
فقط و فقط ……..
اگر ميفهميدي…..
شعرهايم به همين راحتي که مي خواني
نــــوشته نشده اند!!
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﺪﯼ،
ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﺍ ﺁﺑﺴﺘﻦ ﺍﺳﺖ…
ﯾﺎﺩﻡ ﺑﺎﺷﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺰﻧﻢ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺑﺨﻮﺭﻩ
ﻧﮕﺎﻫﯽ ﻧﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﺩﻟﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﻠﺮﺯﻩ
ﺧﻄﯽ ﻧﻨﻮﯾﺴﻢ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﻭﺁﺯﺍﺭﺑﺪﻩ
ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎﺩﻝ ﻣﻦ ﺩﻝ ﻧﯿﺴﺖ
بــعضيا دور عشق خط ميکشند ، بــعضيا روي آنرا بــعضيا خودشان داد ميزنند ، بــعضيا قيافه شان بــعضيا به پاي هم پير ميشوند ، بــعضيا به دست هم اما باز عاشقي زيباست…….
زندگی‌ خالی‌ نیست مهربانی هستسیب هست ایمان هستآری آری تا شقایق هست زندگی‌ باید کرد
میان من وتو فاصله هاست گاه می اندیشم می توانی تو به لبخندی،این فاصله را برداری!!!
اگه یه روزی فرشته ها بخوان تو رو زودتر ببرن
به اونا میگم:که از قدیم ماهی رو با تنگش میبرن……
گاه فقط از کل دنیا…
دلت یکی را می خواهد
و می دانی تا ابد هم که خدا خدا کنی
به دستش نمیاری…
می دانی که باید،
بگذاری و بگذری…
و چه تلخ است دانستنش…
چقدر عذاب آوره دوست داشتنه كسی ک دوست نداره و تو براش اشک میریزی و اون بهت میخنده…
ازنسبتمان كه بپرسند
ميگويم من شاعرچشمانش هستم
ﺷﻮﺧﯽ ﻫﺎﯾﺖ ﺧﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ !
ﺗﻠﺦ ﺍﺳﺖ ؛
ﺩﺭﺩ ﺩﺍرﺩ !
ﺍﮔﺮ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ ﺑﻪ ﺣﻤﺎﻗﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻮﺩ ؛
ﮐﻪ ﺯﺧﻢ ﺯﺩﻥ ﮐﺎﺭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﺗﻪ ﻭ
ﺑﺨﺸﯿﺪﻥ ﮐﺎﺭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻡ
کاش در آغوشم بودی …آنوقت فرق نیاز داشتن و دوست داشتن را به رخت میکشیدم……..
بگذار هر که هرچه دوست دارد بگوید
مهم این است که تو در دل منی
و من از تمام خوبی های دنیا فقط و فقط تو را می خواهم
گرچه نه اسمت کنار اسم من
نه دستت در دست من است
نه سقفت هم سقف من!
اگر چشماند لرزید بگو ندیدمش…
اگه گوش هایت پرسید بگو نشنیده ام…اگر دست هایت لرزید بگو هیچی نیس مال سرماست!
اما اگر دلت لرزیدبه خودت دروغ نگو عزیزم،تو عاشق شدی
ميدوني فرق تو با خون چيه ؟ خون ميره تو قلب و برميگرده اما تو ميري تو قلب و برنميگردي!!!!
یـــاد قلبــت بــاشد یک نفـــر هسـت کــه دنیـــایش را

همـــه هستــی و رویــایش را بــه شکـــوفایی احســاس تــو پیــوند زده

و دلــش می خـــواهـد لحظـــه هــا را بــا تــو بـه خـــدا بسپـــارد . . .
..

صبر کن ، برگرد ،

چمدان هایمان اشتباه شده است ، دلم را به جای خاطراتت بردی !

*ماندن به پای کسی که دوستش داری *
* قشنگ ترین اسارت زندگی است *
مردن براي عشق هرگز سخت نيست پيدا كردن عشقي كه برات بميره سخته!
ﻓﺮﻗـــــﯽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨـــــﺪ …
” ﺑﯿﺎﯾـــــﯽ ”
ﯾـــــﺎ
” ﻧﯿﺎﯾـــــﯽ ” …
ﻣـــــﻦ ﺩﯾﮕـــــﺮ ﻫﯿﭽﻮﻗـــــﺖ ……
ﺣﺎﻟـــــﻢ
” ﺧـــــﻮﺏ ”
ﻧﻤﯽﺷـــــﻮﺩ …………!♥♡
عشق همين خنده هاى ساده ى توست,وقتى با تمام غصه هايت ميخندى تا از تمام غصه هايم رها شوم…
ﺧﻴﻠﻲ ﺍﺯ ﻳﺦ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﺎﻱ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎ ﻧﻴﺴﺖ !!!
ﻟﺤﻦ ﺑﻌﻀﻲ ﻫﺎ
ﺣﺮﻓﺎﺷﻮﻥ
ﮐﺎﺭﺍﺷﻮﻥ
ﺯﻣﺴﺘﻮﻧﻴﻪ !!!!
اتل متل يه فانووس/فرستادم برات بووس
گرفتى بگو اره/نشد بگو دوباره
ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻧﻢ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ :
ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺑﻪ ﭼﻪ ﮐﺴﻲ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ؟؟؟؟
ﺩﺧﺘﺮﻱ ﮐﻪ ﭘﺎﻱ ﭼﺸﻤﺶ ﮐﺒﻮﺩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﻲ ﺭﺍﻩ
ﻣﻲ ﺭﻓﺖ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﻠﻨﺪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﻓﺎﺣﺸﻪ ﭘﺪﺭﻱ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﻛﻮﭼﻪ
ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﻫﺎ ﻻﺱ ﻣﻴﺰﻧﺪ ﻭ ﻫﺮﺷﺐ ﺑﺎ 1ﻧﻔﺮ ﻣﻴﺨﻮﺍﺑﺪ …
ﺍﻣﺎ …
ﺍﮔﺮ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺮﻑ ﺑﺎ ﭘﺴﺮ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﺑﻴﻨﺪ
ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺑﺪﺍﻧﺪ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﭼﻴﺴﺖ ﺑﺪﻧﺶ ﺭﺍ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ ﺑﺎ
ﮐﻤﺮﺑﻨﺪ ﺳﻴﺎﻩ ﻭ ﮐﺒﻮﺩ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ !!!
شاعر و فرشته ای با هم دوست شدند …
فرشته پری به شاعر داد و شاعر ، شعری به فرشته …
شاعر پر فرشته را لای دفتر شعرش گذاشت و شعرهایش بوی آسمان گرفت …
فرشته شعر شاعر را زمزمه کرد و دهانش مزه عشق گرفت …
خدا گفت : دیگر تمام شد … دیگر زندگی برای هر دوتان دشوار می شود …
زیرا شاعری که بوی آسمان را بشنود ، زمین برایش کوچک است … و
فرشته ای که مزه عشق را بچشد ، آسمان برایش کوچک .
ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ…
ﺍﮔﺮ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺗﻮﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
ﺑﺮﺍﯼ ِ ﺑﯽ ﺁﺭﺯﻭ ﺑﻮﺩﻥ ِ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘ!
ﺷﺎﯾﺪﺁﺭﺯﻭﯾﯽ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﺍﺯ ﺗ ﻮ ﺳﺮﺍﻍ ﻧﺪﺍﺭﻡ……
چه رویایست، لمس دستانت بوسیدن گونه هایت احساس گرمای آغوشت! چه رویایست؟!؟؟ دیدن تو در اتاقم چه رویایست زنده شدن من مردن درد! عاشق شدن ما
گاهى دلتنگي ها زير نقاب سکوت پنهان مى شوند: پس
بازهم بي صدا دلتنگتم
سبد قلبم را پر خواهم کرد از عطر تنت،
تا که یادم باشد روزی اینجابودی…
نزدیک تر از من به خودم…!
ﺗﻤﺎﻡ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺁﻣﻮﺧﺖ
ﺗﻨﻬﺎ ﮏﯾ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﺳﺖ
“ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ ”
ﻭﻟﯽ ﺩﻕ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﺑﮕﺬﺭﺩ ..
ﺑﺮﻭ . . .

ﻓﻘﻂ ﺩُﻋﺎ ﮐُﻦ ﮐﻪ ﺁﻟﺰﺍﻳﻤِﺮ ﺑﮕﻴﺮﻡ . . . !!

هــــــــــــــــِی رفیــق…!!!

آنکه در آغوش توست…!!!

آرزوی من بود…!

خوشبحالت

زندگى باغى است که با عشق باقى است.
ﺍﻫـﻞ ﭘـﻨـﻬـﺎﻥ ﮐـﺎﺭﯼ ﻧـﯿـﺴـﺘـــﻢ !..
ﺍﻋـﺘـﺮﺍﻓــ ﻣـﯽ ﮐـﻨـــﻢ .. :
ﺯﻣـــــــﺎﻧــــــﯽ ﺩﻝ ﯾـــﮑــﯽ ﺭﺍﺳــﻮﺯﺍﻧـــﺪﻩ ﺍﻡ !!
ﺣــﺎﻻ ..
ﯾـــــﮑـــــﯽ ..
ﯾـــــﮑــــــﯽ ..
ﯾـــــــ ﮐــــــــ ﯼ !!
ﺩﻟــــﻢ ﺭﺍﻣــﯽ ﺳــﻮﺯﺍﻧـــﻨـــــﺪ …
دلم می میرد…
برگرد!

تاحجم زیبایی های دنیا رابه توتقدیم کنم!

من بیش از این تاب نبودنت را ندارم.

پاييز تو راهه؛پاييزو باور کن…با خاطراتمون پاييزتو سر کن…وقتي زمستون رفت؛وقتي بهار اومد…شايد با اين غصه قلبت کنار اومد
ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﻢ ﮐﻪ ﺳﺮﺍﺯﯾﺮ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ……
ﺩﯾﺮﯼ ﻧﻤﯽ ﭘﺎﯾﺪﮐﻪ ﻗﻨﺪﯾﻞ ﻣﯽ ﺑﻨﺪﺩ…
ﻋﺠﯿﺐ ﺳﺮﺩ ﺍﺳﺖ ﻫﻮﺍﯼ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ
نزدیکت می شوم بوی دریا می آید
دور که می شوم صدای باران
بگو تکلیفم با چشمهایم چیست ؟
لنگر بیندازم و عاشقی کنم ، یا چتر بردارم و دلبری کنم ؟
مــَــــــن…
شیفتـــــــه ی آن بوســـه ی
هول هولــَـــــکی ام
کـــِـه
دیرتـــــــ شده اما
از خِــیــــــــرَش نمی گـُـــــــذری…
لعنت به قلم من اگر دوباره از تو بنویسدکاغذ امشب مثل ابر بهار گریست وقتی به نام تو رسیدم لعنت به شعر من
در کنار هم قدم می زنیم زیر باران
لحظه ای بایست
سجده شکر به جا اورم
رسیدن به نهایت ارزو زانو زدن هم دارد.
ﺑﺎ ﻫﺮ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻭ ﻫﻮﺳﯽ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﻓﺮﻗﯽ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﭼﯿﺰﯼ ﺯ ﻣﺎﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﻮ ﮐﻢ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ
ﮔﯿﺮﻡ ﮐﻪ ﺑﺮﮐﻪﺍﯼ، ﻧﻔﺴﯽ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﺷﺪﻩﺳﺖ
ﺍﯼ ﺳﯿﺐ ﺳﺮﺥ ﻏﻠﺖﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﺭﻭﺩ
ﮏﯾ ﺷﻬﺮ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﺳﯽ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﺷﺪﻩﺳﺖ
ﭘﺮ ﻣﯽﮐﺸﯽ ﻭ ﻭﺍﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﭘﺮﻧﺪﻩﺍﯼ
ﮐﺰ ﭘﺸﺖ ﻣﯿﻠﺔ ﻗﻔﺴﯽ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﺷﺪﻩﺳﺖ
ﺁﯾﯿﻨﻪﺍﯼ ﻭ ﺁﻩ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ
ﻓﺮﻗﯽ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
آخ که چقدر دوست دارم منم تو جشن عروسیش باشم و به داماد بگم…مواظب عشقم باش…
غصه مرا کشت!!

وقتی دیدم..

دست به سینه ایستاده ای!!‏

و من تمام راه را..

برای آغوشت دویده بودم!‏

یه گلی تو زندگیمه، که نقش آرایه ادبی ” مراعات نظیر ” رو بازی میکنه،
بدجور به جسم بی جان ما روح و جان بخشیده…
هرجا که هستی. خودش پشت و پناهت
عاشق شدن چيز ساده ايست
مهم عاشق ماندن است ،
بي انتها …
بي زوال …
تا ابد …
بي منت …
همیــــشه جایی در حوالی دلتــنگی من جــاری می شــوی…

جــاری می شــوی در ابـــریِ چشــمانـــم…

و می بـــاری آنقــدر تا زلال شـــوم…

تا آســمانی شــود هــوایِ دلــم…

آنقــدر که با همـــه روحـــم حــس کنـــم…

داشتــــن تو …

می ارزد…

به تمـــام نداشــته هـــای دنیــــا…

گاه نميدانم چه پيامى را بهانه كنم تا از حال آنكه جانم با اوست آگاه شوم،اين بار كه دلتنگى را بهانه كردم فردا را چه كنم؟
شبي درشهرچشمانت فقط یك رهگذربودم ندیده دل به تودادم شدي سلطان ومعبودم.
عادت نکرده ام هنوز…
خیال می کنم
روزی باز میگردی
آرام از پشت سر می آیی
مرا که به انتهای خیابان خیره شده ام
با نام کوچک صدا می زنی
و عمر تنهاییم به پایان می رسد…
دنيا مثل يك فنجان قهوه است گاهي اوقات تلخ، گاهي اوقات شيرين اما طعم قهوه مهم نيست مهم اينه اون رو با چه كسي بنوشي!!
عشق ب معنای یافتن انسان بی نقص نیست!
بلکه بی نقص دیدن انسان ناقص است..
قفس
یعنی دهان من
وقتی زبانم
روی اسم تو قفل می شود…
کنیز که میشوی ؟غلام تو منم
جواب که میدهی ؟سلام تو منم
چولب بگشایی به مدح عشق
ببینی که بوی عطر کلام تو منم
بعضــی اشک ها هستند
بـی دلیل ، بی بهانه ، یک دفعه ، نصف شبی
عجیب ، آدم را آرام می کنند . . . !
ﻣﺴﺎﻓﺮﺗﺮﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﻢ
ﺩﺳﺖ ﺧﻄﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﺑﻨﻮﯾﺴﺪ ﺑﺮﺍﯾﺶ
” ﺯﻭﺩ ﺑﺮﮔﺮﺩ “
ﻃﺎﻗﺖ ﺩﻭﺭﯼ ﺍﺕ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻡ  . . .
فـــقط لطفـــا” قلبم را ندزدیـــد
من عاشق نمیشوم
حتـی به قیمت پوسیدن
فقط یه ثانیه مثل من عاشق باش.
نمیتوانی عاشقی من دست کمی از زلیخا ندارد تو یوسف منی ولی راه من قابل برگشت نیست.
عشق من!

بیا!

قول می دهم که قایقت شوم..

تو فقط بادبانم باش….

بگذار هر چه حرف پشت سرمان می زنند

باد هوا باشد
و
دورمان کند از این آدمها….

ﺍﻳﻦروزهایم به تظاهر می گذرد….تظاهر به بی تفاوتی,تظاهر به بی خیالی,به شادی,به اینکه دیگر دیگر هیچ چیز مهم نیست….اما….چه سخت می کاهد از جانم این “نمایش”
عشق شاد بودن در شادی دیگران و محزون در غم دیگران، با هم در روزهای خوش و با هم در دوران دلتنگی بودن، عشق سرچشمه توانایی است.
ناگهان از تصور آنکه

دلت برایم تنگ شده باشد

دلم ضعف می رود

چه آرزویی بالاتر از اینکه

تو عاشقم باشی…..!✔

ﺗﻠﺦ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ !…
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﻭ… ﮐﻪ ﺍﺭﺍﻡ ﺟﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻟﻢ ﯾﮏ ﺍﻧﺴﺎﻥ
ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺑﺴﺎﺯﻡ…
ﺻﺒﺮ ﮐﻦ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﺷﻮﺩ ﺑﻌﺪ ﺑﺮﻭ ،
ﯾﺎ ﺩﻝ ﺍﺯ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺗﻮ ﺳﯿﺮ ﺷﻮﺩ ﺑﻌﺪ ﺑﺮﻭ ،
ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺍﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﺷﺪ،ﺗﻮ ﺑﻤﺎﻥ ﺧﻮﺍﺏ ﺗﻮ
ﺗﻌﺒﯿﺮ ﺷﻮﺩﺑﻌﺪ ﺑﺮﻭ ،
ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺑﺎﺩ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﺮﻭﯼ ، ﺗﻮ ﺑﻤﺎﻥ ﺗﺎ ﺑﻪ ﯾﻘﯿﻦ
ﺩﯾﺮ ﺷﻮﺩ ﺑﻌﺪ ﺑﺮﻭ ، ﺻﺒﺮ ﮐﻦ ﻋﺸﻖ ﺯﻣﯿﻨﮕﯿﺮ ﺷﻮﺩ ﺑﻌﺪ ﺑﺮﻭ ،
ﯾﺎ ﺩﻝ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻩ ﯼ ﺗﻮ ﺳﯿﺮ ﺷﻮﺩ ﺑﻌﺪ ﺑﺮﻭ ،
ﺷﻮﺩ ﺑﻌﺪ ﺑﺮﻭ
میشه از عشق تو گفت…
میشه با ستاره های چشم تو…
مغرب نو…
مشرق نو…
بر پا کرد…
میشه از برق نگات خورشیدو خاکستر کرد…
اره از عشق تو دیوونگی هم عالمی داره…
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻛﻪ ﺯﺩﺗﻮﻳــِ ﭼــﺎﻝ ﮔﻮﻧــﻪ ـَـﺶ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡﭘــﺎﻱ ﻣﻨﻄﻘــﻢ ﺷﻜﺴﺖ ..!ﻭ ﻣﻦﻋــﺎﺷﻖ ﺷﺪﻡ
من تا همیشه می توانم تو را از میان تمام مردم دنیا تشخیص دهم ! به شرط آنکه چشمانت را نبندی.
ﺍﺯ ﻣـــَﻦ ﺧـــُﺮﺩﻫـ ﻧﮕﯿـــﺮ
ﺑـــﺎﻭﺭ ﮐـــُﻦ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫــــﺎ ﺧﻮﺍﺑـــ ﻫﺎﯾـَﻢ ﺍﺯ ﺗﻨﺒﻠــﯽ ﻧﯿﺴﺖ !
ﺧــﻮﺍﺏ ﻫــﺎﯼ ﮐﺸﺪﺍﺭ ِ ﺍﯾــﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎﯾﻢ ﺗﻨﻬــﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻓــَﺮﺍﺭ ﺍﺯ ﻫﺠـــﻮﻡ ﺍﻓﮑـــﺎﺭﯼ ﺍﯾﺴﺖ
ﮐﻬـ ﭼﻨﺪﯼ ﺍﯾﺴﺖ ﺩﯾﮕـــﺮ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫــَﻤﺸــــﺎﻥ!
دفترم پر است. .

از عاشقانه هایی که. . .

سالهاست مخاطب خواصش

تویی…

ﻭ ﺑﻪ ﮔﻤﺎﻧﻢ
ﻣﻦ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﮏﯾ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﺍ
ﺭﻭﯼ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻢ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﻡ
ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﺻﻮﺭﺕ ﺗﻮ
ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ
ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺑﮑﺸﻢ
ﺣﺎﻻ ﭼﺸﻢ ﺑﺎﺯ ﮐﻦ
ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ
ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ
ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﻨﻢ ﻭ
ﺧﻂ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﯼ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﮐﻨﻢ
ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ ﺭﻧﮕﯽ ﺗﺮ ﺑﻤﺎﻧﯽ
ﻧﮑﻨﺪ ﺩﺳﺘﻢ ﺧﻂ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﺭﻭﯼ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻦ ﺗﻮ
ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺻﻮﺭﺗﺖ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺛﺒﺖ ﮐﻨﻢ
ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺩﺭ ﺗﻮ
ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺤﯽ ﺭﺍ
ﺑﺎ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻫﻢ ﺁﻏﺎﺯ ﺷﻮﻡ
من

آدم بي تو بودن نيستم

باور كن….

نگاهت غريبه ايست که بر درقلبم ميکوبد
ﭼــﻪ زﯾﺒــﺎﺳﺖ وﻗﺘـﯽ ﻣﯿﻔﻬﻤـﯽ ﮐﺴـﯽ زﯾــﺮ اﯾـﻦ ﮔﻨــﺒﺪ ﮐﺒــﻮد اﻧﺘﻈــﺎرت را ﻣﯿـﮑﺸـــــﺪ، ﭼــﻪ ﺷﯿﺮﯾﻦ اﺳـــــﺖ ﻃﻌــﻢ ﭘﯿﺎﻣﮑﯽ ﮐــﻪ ﻣﯿﮕـــﻮﯾﺪ: “ﮐﺠﺎﯾـﯽ “
یادت باشه تو وجودم یه جای همیشگی داری یه جای کوچیک به وسعت یه قلب
ﺗﻤـﺎﻡ ِ ﺍﯾﻦ ﭼـﻨﺪ ﺳـﺎﻝ ﻭ ﺍَﻧــﺪﯼ ﻋــﻤﺮﻡ ﺑـﻪ ﮐــﻨﺎﺭ …
ﻣـﻦ ﻓـــﻘﻂ ،
ﺑـﻪ ﺍﻧـــﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﻫﻤــﺎﻥ ﺻَــﺪُﻡ ﻫـﺎﯼ ِ ﺛـﺎﻧﯿﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ،
ﺩﺭ ﻫــﻮﺍﯼ ِ ﻋﻄـﺮِ ِ ﺁﻏــﻮﺷﺖ ﻧﻔـﺲ ﮐـﺸﯿـﺪﻡ ،
ﺯﻧـــﺪﮔـﯽ ﮐــــﺮﺩﻡ !!
دیروز چک عشقت رو ، به بانک محبت بردم ، باز هم حساب خالی بود ، این بار چک رو به اجرا گذاشتم تا حکم جلب قلبت رو بگیرم.
ﺁﻏـــــــﻮﺵ ﮔـَــــــﺮﻡ ﺗـــــــــــــــﻮ
ﺁﺭﺍﻣـــِــﺶ ﺑــَﺨــﺶ ﺗَــﺮﯾــﻨـــ
ﺟــــﺎﯾـــﯽ ﺑــــﻮﺩ ﮐـِــﻪ
ﺷـــﯿــﺮﯾﻦ ﺗـَـﺮﯾــﻦ ﺧــــــﻮﺍﺏ ﻋُﻤــﺮَﻣﻮ ﺗـَــﺠـــﺮُﺑِﻪ ﮐَﺮﺩَﻣــــ
نمیبینمت
هر چند تو را جستجو میکنم
بیشتر گم میشوی
میان رد پاهایم
چه راز عجیبی ست…
چه حس قشنگی ست…
رفت تو، آمدن من
دیریست به همین دنباله بازی ها دل خوش کرده ام
گل يا پوچ؟! چه فرقى مى كند؟؟
تنها، تو بخند،
دست دلم را همين شعر، پيش تو رو خواهد كرد.
مـیان هر نفــــسی کـه میکـشم همهمـه ای است از همــه پنـــــهان…
اما از تــو چــــه پنـــهـان ؟
میان هر نفـــسی کـه میکـشم
تــــــو هــستــی کـه میــکِـشــم تــــو را ،
که میکُـشی مـــرا …
ائ كاش تيم احساسم انقدر قوئ بود كه هيچ كس جرات بازئ باان رانداشت،…
شبــــــی غمگیـــــن، شبـــــی بارانــــــی و ســرد
مـــــــــرا درغـــــــربت فــــــردا رهـــــــا کـــــرد
دلـــــــم در حســرتــــــــ دیــــــدار او مـــــــــــــاند
مــــــرا چشـــــــــم انتـــــــــظار کـوچــــــــه کــرد
بـــه مـــن مـــی گفـتــــ تنهـــایی غــــــریب اســـت
ببــــین بـــا غـــــربتشـــ بــا مــن چــــه هـــا کــرد
تمــــــــــام هستیـــــــــم بــــود و نـــــــدانستــــــــــ
کـــه در قلــبـــــم چـــــه آشـوبــی بـــه پــــا کـــــرد
خــــــودش هــــرگــز شکســــــــــتم را نفهـمیـــــــد
اگـــــــــــرچــــــه تـــــا تـــــه دنیـــــــا صــدا کــرد
با کسی نباش که از بی کسی اش مینالد..
با کسی باش که در جمع کسان تو را می خواهد…
گلي دادم به سويت؛ توبوکن…اگررفتم توباگل گفتوگوکن؛ اگرماندم که بازآيم به سويت؛
اگرمردم فداي تارمويت…
وقتی پیامک نمیدم خیال نکن که بی خیال ازتوو روزگارتم
تو فکرتم
به یادتم
زنده به انتظارتم
اونجوری که تو فکرتم
حس میکنم کنارتم!
نمی دونید چه لذتــــــــــی داره .. وقتی میشینی به روزایه اول رابطتون تا الان فکر میکنی و خاطراتتو مرور می کنی یه لبخند از سر لذت و خوشبختی میاد رو لبات و خدارو شکر می کنی که تو زندگیت هست و برات حکم نفس داره….چون همونیه که میخاستی …
” ﻣﯿـــﺨﻮﺍﻫــﻤـــﺕ ” …
ﺍﯾﻦ ﺧﻼﺻﻪ ﯼ ،
ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺮﻓﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘــــﺎﻧﻪ ﺩﻧـــﯿﺎﺳﺖ !!!…
ﺣﺲ ﺧﻮﺑﻴﻪ ﮔﺸﺘﻦ ﻻﺑﻼﻱ ﻻﻳﻜﺎ ، ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻻﻳﻚ ﻳﻪ ﺁﺩﻡ ﺧﺎﺹ (:
ﺣﺲ ﺑﺪﯾﻪ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ ﻻﯾﮏ ﯾﻪ ﺁﺩﻡ ﺧﺎﺹ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺱ
ﻧﺪﺍﺭﯼ ): ღ
ﻋﺰﻳﺰﻡ . . .

ﺗﻮ ﺑﻪ ﺭﻓﺘَﻨﺖ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺑﺪﻩ . . .

ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻳﻪ ﻫﺎ . . .

ﻫﻤﺎﻥ ﺁﺑﻴﺴﺖ ﮐﻪ پُﺸﺖِ ﺳَﺮِ ﻣُﺴﺎﻓﺮ ﻣـے ﺭﻳﺰﻧﺪ . . .

پشتم گرم است….گرم خیال تو
گرم نگاه تو
گرم دستان تو
گرم بودن تو
حتی اگرخیالی باشی….
ازهیچکس نمیترسم…بگذارهرچه میخواهدبگویددنیامن تورادرقلبم دارم….
بیخیال دنیا….
شعر…
صدای نفس های توست!
وقتی سر بر سینه ام میگذاری
و کلمات
گورشان را گم میکنند!
ﺷﺐ . . .

ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭِ ﺗـــــــــﻮ . . .

ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻣـے ﺷﻮﺩ . . .

قَواعـــد ِ بازے را خوب مے دانــیم
چشم مے بَنــدے تا من پنهان شَوم
و منـــ بهتـــرین جا را براے قایم شدنَم مے یابم
گوشــه ایے از آغوشت بهتـــرین مأمنــ براے من اَست
و تو ساعتــ ها سراغ ِ آغوشت را نمے گیرے
مَبــــــادا کــ پیــدا شومــــ
و از آغوشت بیرون بیایم
مے بینــی دلکمــ ! این مے شود عشق بازے ِ هاے ِ ما.
آنقدرعزيزي كه وقتي دربهارقدم ميزني برگ درختان براي بوسيدن جاي پايت انتظارپاييز راميكشند.
نمى نوسم….چون میدانم هیچ گاهه نوشته هایم رانمى خوانى!حرف نمى زنم…..چون میدانم هیچ گاه حرف هایم را نمیفهمی!نگاهت نمى کنم چون تو اصلا نگاهم را نمیبینی صدایت نمى زنم…زیراا اشک هاى من براى تو بى فایده است!فقط میخندم….چون در هر صورت میگویی من دیوانه ام
وقتى قرار شد من بیقرار تو باشم وتو تنها قرار زندگیم باشى….از هر چه قرار است غیر تو باشد …..خواهم گذشت
ﻣﻦ ﻣُﻌﺘﺎﺩِ ﺩﺭﺩﻫﺎﻳﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ . . .

ﺭﻭﺯے ﮐﻪ ﺩﺭﺩﻫﺎﻳﻢ ﺩﻳﺮ ﻣـے ﺷﻮﺩ . . .

ﺩﺭﺩ ﻣـے ﮐﺸَﻢ . . .

او تردید داشت که با نبودنت
آرام میشود یابا بودنت خوشبخت…
و حتی شک داشت که آرامش رامی خواهد یا خوشبختی را…!!!!
همین روز ها میان دستگیرت می کنن دسبند به دست میان می برنت
جزئیات جنایت هنوز مشخص نیست اما اثر انگشتت روی قلب شکستم مونده…..
اندکی عاشقانه تر زیر این باران بمان
ابر را بوسیده ام تا بوسه بارانت کند
هرچه بار داری از روی شانه هایت بردار و بگذار روی شانه های من
میخواهم شانه هایت برای سر من سبک باشد….✔
شربت روز جدايي مثل زهر قاتل است: آشنايي كردم ترك جدايي مشكل است…
ﺗﻮ ﺁﺑﺮﻭﻣﻮ ﺭﯾﺨﺘﯽ ﭘﯿﺶ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﮔﻨﺎﻫﯽ، ﻣﻨﻮ ﺍﺭﺯﻭﻥ ﻓﺮﻭﺧﺘﯽ ﺑﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﯽ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﺍﮔﺮﭼﻪ ﺩﻟﻢ ﺍﺯﺣﺮﻓﺎﯼ ﺳﺮﺩ ﺗﻮ ﺷﮑﺴﺘﻪ، ﺑﺎﺯﺍﯾﻦ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﻋﻤﺮﻭ ﺯﻧﺪﮔﯿﺸﻮ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺴﺘﻪ.
وقتی من نیستم دنیا فقط یک”من”کم دارد
ولی وقتی تو نیستی من یک”دنیا”کم دارم
کاش تسبیح خسته من
میتوانست ثابت کندچقدر ذکر “برگرد” “برگرد” گفتم و نیامدی…
می خواهم بگذرم
از هر آنچه که تو ندیدی و من احساس کردم…
تو نشنیدی…
هرچند بار که من گفتم و تکرار کردم…
ساختم و تو خراب کردی…
و من چقدر تشنه ی حرفهایی بودم که تو هرگز نزدی…
اشک ریختم…
برای روزهایی که چقدر نیازمند بودنت بودم…
برای خودم که چگونه غرق تو شدم…
و به یاد می آورم خودم را…
که چگونه یر آرزوهای بزرگ بودم…
پرواز را دوست داشتم…
و تو را که بالهای مرا شکستی…
همچون قلبم
می خواهم بگذرم از تو
از عشق ویران کننده ی تو…
از منی که با تو به وجود می آمد..
و چه غریب بود…
همه چیز
برای رسیدن به تو

از مزرعه های برهنه ی بی احساس
عبور کردم
و در جاده های بی قرار
فقط (من) بودو درختان به خواب رفته ی زمستان
(من) بود و کوله ی کوچک تنهایی
(من) بود و پاهای رفتن
و در امتداد این رفتن ها
روی دیوار های شهر
آینه هایی دیدم
که به جرم صداقت جان داده اند
و کلاغی دیدم
که هنوز به خانه اش نرسیده
درست مثل من که به تو…!!

وقتی بهت گفتم دوست دارم فکر کردم عشقم را باور میکنی اما وقتی بخودم اومدم دیدم که هرروز بیشتر از من فاصله میگیری
من, او را دوست می داشتم ولی او نفهمید
او مرا دوست داشت ولی به من نگفت
آه سرنوشت من تو چه بازیها که با من نکردی!
نامت را..
خاطراتت را..
بوسه هایت را..
لمس حس بودنت را..
همه و همه را سپردم به باد
یادم تو را فراموش…
۳ستاره تقدیم تو
۱ستاره پر بوسه که دلم بی تو نپوسه
۱ستاره پر امید واسه هر کس که تو را دید
۱ستاره پر رویا که قشنگه با تو دنیا
شیرین قصه های من….بدون تومرده ی متحرکم …هرکه مرامیبیندمیگویدچرامثله مردهاشدی؟؟چه شده؟؟بیاتامن به همه نشان دهم اگرباشی شادترینم بی توداغونترین…
مقابل دریا که میرسم ،

فقط برای ديدن چشمهایت دعا می کنم

اما تو هرگز مستجاب نمی شوی

ﭘﺎﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ
ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ….
ﺑﻌﻀـــــــﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻣﺎﻝ ﺗﻮ ﺍﻧﺪ،
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﺑﺮﻭﻧــــﺪ، ﺁﺧــــــﺮﺵ ﺑﺮﻣﯽ ﮔﺮﺩﻧﺪ …
ﺑﻌﻀـــــﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻣﺎﻝ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ،
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻭ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﺑﺎﺷﻨﺪ،
ﺁﺧــــــــﺮﺵ ﻣﯽ ﮔــــﺬﺍﺭﻧﺪ ﻣﯽ ﺭﻭﻧــــــــﺪ …
ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨـــــــــﯿﺪ
پنجره ها را می بندم…

وقتی نیستی

و امیدی به آمدنت نیست

قدم به قدم از بوی بهار بیزار می شوم

بــــــــــهـــا ر من تویی

بیا و با آمدنت

یک دل طوفانی را تحویل کن✔

آﺭﺍﻡ ﺑــﺎﺵ
ﺣﻮﺻـــــــﻠﻪ ﮐﻦ
ﺁﺏ ﻫــــــﺎﯼ ﺯﻭﺩﮔــــﺬﺭ،
ﻫــــــــــــﯿﭻ ﻓﺼـﻠﯽ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫـﻨﺪ ﺩﯾـــــــﺪ،
ﺍﺯ ﺭﯾـﮓ ﻫــﺎﯼ ﺗــــﻪ ِ ﺟـﻮﺑـﺎﺭﻩ ﺷــﻨﯿﺪﻩ ﺍﻡ …
ﻣـﻬـــﻢ ﻧﯿﺴـﺖ ﮐــﻪ ﻣـــــﺮﺍ
ﺍﺯ ﻣــــﻼﻗﺎﺕ ِ ﻣـــﺎﻩ ﻭ ﮔــــــــﻔﺘﮕﻮﯼ ﺑـﺎﺭﺍﻥ
ﺑـﺎﺯ ﺩﺍﺷـــــﺘﻪ ﺍﻧﺪ .
ﻣﻦ ﺑــﺮﺍﯼ ﺭﺳـــــــــــــــﯿﺪﻥ ﺑــﻪ ﺁﺭﺍﻣــﺶ
ﺗﻨـــــــﻬﺎ ﺑــﻪ ﺗـﮑـــــــــــــــﺮﺍﺭ ِ ﺍﺳــﻢ ِ ﺗـﻮ
ﺑﺴـﻨـﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫـــــﻢ ﮐـﺮﺩ .
ﺣﺎﻟـﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﺑـﺎﺵ
ﻫﻤــــــﻪ ﭼﯿـــﺰ ﺩُﺭُﺳـــﺖ ﺧﻮﺍﻫـــﺪ ﺷــﺪ …
چقدر سخته مجبور باشی بخاطر به دست آوردنش یه دهه صبر کنی و مطمئن نباشی که آخرش اون مال تو میشه یا نه
ﺑﻌﻀﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﭘﺴﺮﺍ ﻫﺴﺘﻦ …

ﮐﻪ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﻃﺮﻓﺸﻮﻧﻮ ﺻﺎﺩﻗﺎﻧﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻥ ..

ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﺩﻟﺶ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺑﺮﻩ ..

ﺗﻮ ﺭﻭﯼ ﺍﻭﻥ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻠﺸﻮﻥ ﻭﺍﯾﺴﻪ ﺑﮕﻪ :

ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺑﯽ ﻟﯿﺎﻗﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺍﺫﯾﺘﺶ ﮐﻨﯽ !!

ﺳﺨﺘﻪ … ﻫﺮﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﯽ ﻭ ﭼﺮﺍﯾﯽِ ﺭﻓﺘﻦِ ﯾﮑﯽ ﺑﺮﺍﺕ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺯ ﺭﻭﺯِ ﻗﺒﻞ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﻪ …
ﺍﮔﺮ . . .

ﺍِﻣﺸﺐ ﺁﻣﺪﮮ . . .

ﻧَﺮﻭ . . . !!

ﻗﻮﻝ ﻣـﮯ ﺩَﻫﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﻧَپَﺮﻡ . . .

اشک رازی است ، لبخند رازی است ، عشق رازی است

اشک آن شب ، لبخند عشقم بود♥

بهت نمی گم دوسِت دارم،ولی قسم می خورم که دوسِت دارم بهت نمی گم هرچی که می خوای بهت می دم،چون همه چیزم تویی نمی خوام خوابتو ببینم، چون توخوش ترازخوابی اگه یه روزچشمات پرِاشک شد ودنبال یه شونه گشتی که گریه کنی،صِدام کن بهت قول نمی دم که ساکتت کنم ،اما منم پا به پات گریه می کنم اگر دنبال مجسمه سکوت می گشتی صِدام کن، قول می دم سکوت کنم اگه دنبال خرابه می گشتی تا نفرتتو توش خالی کنی ، صِدام کن چون قلبم تنهاست اگه یه روزخواستی بری قول نمیدم جلوتو بگیرم اما باهات میدوم اگه بیه روز خواستی بمیری قول نمی دم جلوتو بگیرم اما اینو بدون من قبل از تو میمیرم
عشق یعنى عشقتو جورى نگاه کنى که انگار تنها ادم روى زمینه
ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﭼﯿﻪ؟

ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻭﻟﯽ
ﯾـﮑـﯽ ﺩﯾـﮕـﻪ ﺑـﻪ ﺧـﺎﻃـﺮﺕ ﺑـﺎ ﺧـﺪﺍ ﺭﺍﺯﻭ ﻧـﯿـﺎﺯ
ﮐـﻨـﻪ !……………

امشب برایت غزلی می سرایم نازنین،بی دغدغه فردا،نان عشق تومراسیرمی کند،نگران نباش…
تلخ است….
هوسی که علاقه شود…
علاقه ای که عادت شود….
نميگـــم مــــــــــــال من باش ..
نمــــــــــــيگم کــــــنارم باش…
حتي نگفتم با اين و اون نباش…
فقط گفتم اگه کسي دلت رو شکست …
به ياد اونکه دلشو شکستی باش
ﻣﻘﺼﺮ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻮﺩﻡ !!!
ﺍﺯ ﯾـﮏ ﻗــــﻬﻮﻩ ﯼ ﺗﻠـــﺦ ﺍﻧﺘــﻈﺎﺭ ﻓﺎﻝِ ﺷﯿــﺮﯾﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ !!!
میلیــــاردهــــا آدم تـــوی ایـــن دنیـــا هســــت ;

کـــه همــــه مـــی تواننــــد بـــــدون ” تـــــو ” زنـــدگـــی کننــــد …

آخــــه لعنتـــی مـــن چـــــرا نمیتـــــونـــــــم …؟

دنیا فهمید خیلی حقیر است وقتی گفتم : یک موی تو را به او نمیدهم …
کاش مونده بودی و میشد بهت بگم : من عاشقت شدم..
ما در هیچ جایی زندگی نمی کنیم،
منزل حقیقی ما قلب کسانی است که دوستشان داریم.
نیوتن هرگز نخواهد فهمید
که در نگاه من جاذبه یعنی:
نگاه معصومانه تو
دلم میخواد بیام پیشت بذارم سر روی دوشت بگم میمیرم از عشقت؛برم گم شم تو آغوشت
ميدوني سخت ترين لحظه داغون بودن كيه!؟
وقتي كه كسي را انتخاب كرده باشي براي وقتايي كه پر ازسنگيني بغضي ولي سنگيني بغض كمرت را خم كرده باشدو متوجه شوي همان كس دليل بغض هاي سنگين تو شده !!!
من بغضهايم سنگين، تو رفتارت سنگين تر
من ،دردهايم رنگين، تو گوشهايت سنگين تر
من تنم سرد، تو نگاهت سردتر
من پر از درد ، تو كه نه، من برگهايم شده زردتر
مرحم زخم هايم كنج لبان توست، بوسه نمي خواهم فقط با من سخن بگو
ﺎﻻﺧﺮﻩ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﮑــﯽ ﻣﯿﺎﺩ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘـــــــ
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻣﻌﻨـــﯽ ﺑﯿﺸﺘـــﺮﯼ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﻪ
ﺗﺎ ﺟﺎﯾـــﯽ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﺸﻪ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺗــــــ ﺷﺒــــــ ﻧﺸﻪ
صبح زمانيست كه توبيدارمي شوي ساعت من به وقت جشمان توتنظيم است سلام
زندگی جیره ی مختصریست ، مثل یک فنجان چای و کنارش عشق است ، مثل یک حبه قند ، زندگی را با عشق نوش جان باید کرد .
وقتي عطر تنت را ميخواهم، به باد هم التماس ميکنم، خدا که جاي خود دارد!
نامم را پاک کردی ، یادم را چه می کنی؟
یادم را پاک کنی ، عشقم را چه می کنی؟
اصلا همه را پاک کن
هر آنچه از من داری
از من که چیزی کم نمی شود…
…فقط بگو با وجدانت چه می کنی؟
شاید ؟
نکند آن را هم گم کرده ای ؟
نـــــــــــــــــــــــــه
شدنی نیست…
نمی توانی آنچه را نداشتی پاک کنی..
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺮای دورﺑﯿﻦ ﻫﺎ

ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯽ زﻧﯽ

درﯾﻐﺎ ﻣﻦ

ﮐﻪ ﻧﺰﺩﻳﮏ ﺑﻴﻨ ﺍﻡ

ﺁﺩﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﻋﯿﻦ ﻣﺮﺳﻮﻟﻪ ﭘﺴﺘﯽ ﺳﻔﺎﺭﺷﯽ ﺑﺎﺷﻪ
ﯾﮑﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﺤﻮﯾﻠﺶ ﺑﮕﯿﺮﻩ ، ﺑﮕﯿﺮﺗﺶ ﺗﻮ ﺑﻐﻞ
ﺍﻣﻀﺎ ﻫﻢ ﺑﺪﻩ ﮐﻪ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﭘﺲ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ !
ﻫـﻤـﭽـﻮﻥ ﺳـﺎﻋــﺖ ﺷﻨﯽ ﺷــﺪﻩ ﺍﻡ
ﮐــﻪ ﻧــﻔـــﺲ ﻫـﺎﯼ ﺁﺧــﺮﺵ ﺭﺍ ﻣـﯿـﺰﻧـﺪ
ﻭ ﺍﻟـﺘـﻤـﺎﺱ ﻣـﯿـﮑــﻨــﺪ ﯾـﮑـﯽ ﭘـﯿـﺪﺍ ﺷـﻮﺩ ﻭ ﺑـﺮﺵ ﮔــﺮﺩﺍﻧـﺪ
ﻣــﻦ ﻫــﻢ …
ﻧﻪ …! !
ﻟـﻄــﻔـﺎ ﺑـﺮﻡ ﻧـﮕــﺮﺩﺍﻧـﯿـﺪ ! ! !
ﺑــُﮕـﺬﺍﺭﯾــﺪ ﺗــﻤﺎﻡ ﺷــﻮﻡ…
“تو”
را بايد به دستور زبان فارسى اضافه كرد.
.
.
.
“تو”
ضمير ناخودآگاه شعرهاى منى…..
ﺑﻐﺾ ﮐﻦ ﺍﻣﺎ ﻧﺒﺎر

ﺧﺸﮏ ﺷﻮ ﺍﻣﺎ ﻧﺮﻳﺰ…

ﺩﻳـــــــــــﺮ ﮐــــــــــﻦ…

ﺍﻣـــــﺎ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧــــــــــﺪﺍ ﺑﻴــــــا…

مثل بارانی،کسی به امدنت عادت نمیکند ،هروقت بیایی دوست داشتنی هستی.
تــــو
غرق شده ای در دریای خیال من
بیــــا
مرا از آغوش خیالت بیرون بکش
و با واقعیت ،
با خودت روبرور کن
حال از خواب برخاسته ام
بی حس
بی حال
کمی منگ …
بگو!
دیروزها خواب بود یا بیداری؟
مثل ماهی ای که از حوض بیرون پریده باشد
نفس نفس می زنم
به دادم برس
همین حالا
که بیدار شده ام
ﭘﺎﯾﯿـــــــــﺰ ﻣــﺮﺍ ﻋـــﺎﺷـــﻖ ﻣــﯽ ﻛـﻨـــــــﺪ
ﺑــــﺎﺭﺍﻥ ﻋـــــــﺎﺷـــــــــــﻖ ﺗــــــــــــــــﺮ
ﺣــﺎﻻ ﺗـﻮ ﺑﮕـــــﻮ
ﺍﯾـــﻦ ﺑـــﺎﺭﺍﻥ ﭘـﺎﯾـﯿـــــــــﺯﯼ ﺑـﺎ ﻣـــﻦ ﭼـــﻪ ﻣــــــﯽ ﻛـﻨـــــــــﺪ…
کسی چه می داند
شاید دست هایت را در جیبم جا گذاشته ای
که همیشه در میان آن به دنبال چیزی می گردم!
ﻋﺸﻖ ﺑﺎ
ﺣﺴﺮﺕ ﺩﻳﺪﺍﺭ
ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ…
ﺍﯾﻦ ﺣﻖ ﻭ ﺑﻬﺖ ﻧﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﻣﻦ ﻭ ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎ
ﺍﻭﻥ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﻨﯽ !
ﺍﻭﻧﺎ ﺯﻧﺪﮔﯿـﻪ ﻣﻦ ﻟﻌﻨﺘـــﯿﻪ، ﺯﻧﺪﮔـــــــــﯽ …
ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯽ ……………. ؟
یه حساب تو دلتنگی هات برام باز کن شاید برنده کل دلتنگی هات شدم…
وقتی تو نیستی …
غریبانه زیستن کار من است!
وقتی تو نیستی …
” واژه ها هم خساست می کنند نه دلبری ”
کم آورده ام !
غریبی را بر این دو واژه ی ” دوستت دارم ” حک کن !
بی هوا نوشتم ، به هوای کسی …
زولف زنجیرینه عقل،ایله اسیر اولمامیشیق،
عشق دیوانه سی ییک،باخما بو نقصانیمیزا
بودنت را دوست دارم… وقتی پنجه در کمرم حلقه میکنی و با آغوش سفت مرا میفشاری… و وادارم میکنی که به هیچکس فکر نکنم جز تو…

تقدیم به اونی که شبا تابراش نخونم خوابش نمیبره ╰(*´︶`*)╯♡

ضربان قلب من
با تو :_/_/_/_
دور از تو:____
بدون تو:________
دوست دارم و دانم که تویی دشمن جانم/ز چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم
ﻟﻌﻨﺖ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﻱ “ﺩﻝ” ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﺎﺋﯽ ﺟﺎ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ…!!
هوسولوموجوکوبولوفومولو خوندى؟خوبه فقط ميخواستم لبات غنچه بشه تا ببوسمشون
وقتی صدا میکنم “تو” را…
این “جانمی” که میگویی جانم را میگیرد !
نزن این حرف ها را،
دل من جنبه ندارد…
وقتی که نیستی دمار از روزگارم در می آورد !
می توانم تمام دنیارا یک دستی فتح کنم…
به شرطی که دست دیگرم را تو گرفته باشی:)
عاشــــــــــق آن لحظه ام که کنارت هستم و کــــــــودک درونم از اشتیاق باتو بودن می خواهد زمین و زمان را بهم بزند.
یادش بخیر در خیابان ها چیزی نمیخوردیم تا کسی دلش نخواهد اما حالا چه قدر آدم میبینم که با همند من هم میخواهم
ﻓﺮدا ﯾﻚ راز اﺳﺖ ﻧﮕﺮاﻧﺶ ﻧﺒﺎش دﯾﺮوز ﯾﻚ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺑﻮدﺣﺴﺮﺗﺶ را ﻧﺨﻮر و اﻣﺎ اﻣﺮوزﯾﻚ ﻫﺪﯾﻪ اﺳﺖ ﻗﺪرش راﺑﺪان،ﻧﻤﯿﺘﻮان ﺑﺮﮔﺸﺖ وآﻏﺎز ﺧﻮﺑﻰ داﺷﺖ ﻣﯿﺘﻮان آﻏﺎز ﻛﺮد،وﭘﺎﯾﺎن ﺧﻮﺑﻰ ساخت
ﺷﺪﻩ ام ﺳﻨﮓ ﺻﺒﻮر روزﮔﺎر …دارد ﺗﻤﺎم ﻏﻢ ﻫﺎي دﯾﺮﯾﻨﻪ اش را ﯾﻚ ﺟﺎ ﺑﻪ ﺧﻮردم ﻣﻲ دﻫﺪ
ﺗَﺐ ﻣـے ﮐﻨﻢ ﺑﺎ ﺑﻮﺳﻪ ﻫﺎﻳَﺖ . . .

ﻣَﺮﺍ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑِﺒﻮﺱ . . .

ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﻧﻮ
ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﺑﻬﺎ ﺑﺪﻫﯽ،
ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻨﺖ ﺗﻼﺵ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ.
ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺳﺮﺩ ﻣﯿﺸﻮﺩ،
ﮐﻼﻣﺶ ﺑﯽ ﺭﻭﺡ،
ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﯾﺦ ﺯﺩﻩ،
ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﺶ ﺑﻮﯼ ﺩﻝ ﻣﺮﺩﮔﯽ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ!!!
ﻭ ﺁﻏﻮﺷﺶ ﺑﻮﯼ ﻫﻮﺱ
مادرم گفت درد بی علاج بگیری…مادر کجایی که ببینی با آن دله پاکت نفرینت گرفته است…عاشق شده ام…خودت علاجش را هم برایم از خدا بخواه …
ﻃﻌﻢ ﺳﯿﺐ ﻣﯽدهد ﻟﺐﻫﺎﯾﺶ ﻭ ﻣﻦ ﮔﻨﺎﻫﮑﺎﺭﺗﺮﯾﻦ ﺣﻮﺍﯼ ﺯﻣﯿﻨﻢ
ﺑﻬﺸﺖ ﻫﻤﯿﻦجاست، ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ ﺑﺎ ﻟﺐهای ﻣﻤﻨﻮﻋﻪات…
درخطاب “تو”

انگشتانم ازهوش رفتند…

ﺗـــــــﻮ
ﺑﺎ
ﻣﺤﺒـﺖ
ﭘﺎﺑﻨـــــــﺪ
ﻧﻤﯽ ﺷﻮﯼ !..
ﻣـــــــﻦ
ﻫﻢ
ﮐﺎﺭ
ﺩﯾﮕﺮﯼ
ﺑﻠـــﺪ ﻧﯿﺴﺘﻢ … !
قــصــه بــگــو تـا بـخوابـم…

امـشـب قـصـه آمـدنـت را مــیـخـواهــم…

مــیــخـ ــوانــ ــی؟!

من “ها” میکنم
پنجره ی تورا بخار میگیرد
تو روی بخار لبخند میکشی
شمعدانی های من می شکفند
میبینی??زمین کوچکتر از ان بود که فکر میکردیم
عشق را با تو تجربه کردم
و زندگی را با تو آموختم
ای کاش بدانی در تک تک لحظه هایم جا گرفتی
و برای من!
هیچ چیز آرامش بخش تر از با تو بودن نیست…
تو اى زيبا ترين شعر رهايي تو اى گلبرگ سرخ آشنايي ميان كوچه هاى قلب تارم به دنبال تو ميگردم كجائي؟‎
عشق اون نیست که 1 میلیارد تو حسابت پول باشه بری آیفون واسه دوس دخترت بگیری…
عشق اونه اگه 2 هزار تومان پول داری 1500تومنشو بدی دلستر با دوس دخترت بخوری
من او را درک کردم اما او مرا ترک کرد
نميدانم لذت اين همه بي وفايي و تنهايي و بغض و اشک در چيست که باز هم عاشق ميشوي!!!
عشق يـــعنی
با وجود هـــــــزار دليل برای رفتــن …
دنبال يه بهونه باشی ؛ واسه موندن … !!!
دریا هم باشی بالاخره برای رسیدن باید غرق شد!!!
اما من به شوق پرواز پریدم از پرتگاه آرزوها…
این چه سقوط سختی بود که نفس هایم را در قفس باورهایم عقیم کرد…
ارزش دل قد 1مورچھ است، خواستھ یا ناخواستھ زیر پا لھ میشود
میــگویــی :
عشـق نـیست !
بـــــــــرایِ مـن امّــا…
انــکـارهــایــت ،
بهــــترین شـعرهـایِ عـاشقـانـه انـد …!
ﮔﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﻭﺳﺘﯽ
ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺑﯿﻦ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺧﯿـــــــﻠﯽ ﮐﻤﻪ
ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﻌﻨﯽ ﺧﯿـــــــﻠﯽ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻧﺪ!!!!!
ﻣﺜﻼ
)ﺷــــــﺐ ﺧـــــﻮﺵ (
ﯾﻌﻨﯽ
ﻓﮏ ﮐﻦ ﺑﺬﺍﺭﻡ ﺧﻮﺵ ﺑﮕﺬﺭﻩ
ﭘﻮﺳﺘﺖ ﮐﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﺣﺎﻻ ﺑﯽ ﻣﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﯽ
ﺣﺎﻻ ﺯﻧﮓ ﻧﻤﯿﺰﻧﯽ
ﺣﺎﻻ ﻣﯿﺮﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺩﯾﺮ ﻣﯿﺎﯼ
ﺍﺻﻼ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺎ ﮐﯽ ﻭ ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩﯼ
ﯾﻌﻨﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺖ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺎﮐﯽ ﺍﻡ
ﺑﺪﻭ ﺑﯿﺎ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺑﺪﻩ
ﺑﺪﻭ ﺑﯿﺎ ﺁﺭﻭﻣــــﻢ ﮐﻦ
ﯾﻌﻨﯽ ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺧﻨﮓ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ
ﻧﻤﯿﺘﻮﻧــــــﻢ
ﻭ ..
ﺍﻣﺎ
) ﺷـــــﺐ ﺑﺨﯿـــــــﺮ (
ﯾﻌﻨﯽ ﺁﻓﺮﯾﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﭽﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﻮﺩﯼ
ﺑﻪ ﺧﯿﺮ ﮔﺬﺷﺖ ﺍﻣﺸﺐ
ﺑﺪﻭ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﺨﻮﺍﺑﯿﻢ ﺗﺎ ﻓﺮﺩﺍ ﺣﺎﻻ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﭼﯽ ﭘﯿﺶ ﻣﯿﺎﺩ
ﺍﻣﺎ
) ﺷــــــﺐ ﺑﺨﯿــــﺮ ﻋﺰﯾﺰﻡ (
ﯾﻌﻨﯽ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ..
ﺷﺐ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﺧﻮﺑﻪ ﻭ ﺻﻠﺢ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﻩ
ﺍﻣﺎ
)ﺷـــــﺐ ﺑﺨﯿــــﺮ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﯼ ﺧﺒﺮ ﺑﺪﻩ (
ﯾﻌﻨﯽ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺕ ﺗﻨﮓ ﻣﯿﺸﻪ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ
ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮ ﭼﮑﺎﺭ ﮐﻨﻢ
ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻬﺖ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ
ﻣﻮﺍﻇﺒﻢ ﺑﺎﺵ
ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺧﻮﺩﺗﻢ ﺑﺎﺵ
ﮐﻪ ﺑﯽ ﺗﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺘﻢ
ميفرستم اين پيامک را به دوست/اى پيامک صورت او را ببوس
سنگینی دردهایت را به دوشم بگذار
من اما
نمی خواهم
بال پروانه ای کوچک حتی
به دوشت سنگینی کند …
تمام نفسهای امروزم را تقدیمت میکنم تا به دوست داشتن دیروزم شک نکنی
ممنونم که هستی
ممنونم که با بودنت بهم جرات زندگی میدی
ممنونم که با مهربونیات بهم امید میدی
ممنونم که تنها دلیل نفسهام شدی
هرچه دارم ازتودارم
آغوشت رابرایم بازبگذار…
من همیشه به آغوشت نیازمندم….
ﻫﺮﭼﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﮕﻮ، ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﻗﻠﺒﺖ ﺭﻭ ﺑﺰﻥ
ﺩﻝ ﺧﻮﺷﯽ ﻫﺎﺕ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ، ﺩﺭﺩ ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ
ﻣﻦ ﻭﺍﺳﻪ ﯼ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺗﻮ، ﻗﯿﺪ ﯾﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻭ ﺯﺩﻡ
ﮐﺎﺷﮑﯽ ﺍﺯﻡ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺨﻮﺍﯼ، ﺗﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎﻡ ﻭ ﺑﺪﻡ
ﻫﺮﭼﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﮕﻮ، ﺣﺮﻓﺎﯼ ﻗﻠﺐ ﻭ ﺑﺰﻥ
ﺩﻝ ﺧﻮﺷﯽ ﻫﺎﺕ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ، ﺩﺭﺩ ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ
ﻣﻦ ﻭﺍﺳﻪ ﯼ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺗﻮ، ﻗﯿﺪ ﯾﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻭ ﺯﺩﻡ
ﮐﺎﺷﮑﯽ ﺍﺯﻡ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺨﻮﺍﯼ، ﺗﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎﻡ ﻭ ﺑﺪﻡ♡
ای تمام زندگی و هستی ام، عشق را با تو تجربه کردم و بدان مروارید زیبای عشقت همیشه در صدف سرخ قلبم جای دارد. بهترینم، به پای همه خوبیهایت برایت خوب بودن، خوب ماندن و خوب دیدن را آرزو می کنم.
دوست داشتن تو چنان تاوان سنگيني داشت که براي همه عمر بايد آنرا بپردازم …مي فهمي؟… همه عمر …داغ تو بر پيشاني و دلم نشسته است …و مرا از او هم جدا مي کند …تو نمايش زندگي مرا چنان در هم پيچيدي که هرگز از آن بيرون نيايم ….
ﺳﺮ ﺑﻪ ﻫﻮﺍ ﻧﯿﺴﺘﻢ، ﺍﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ.
ﺣﺎﻝ ﻋﺠﯿﺒﯿﺴﺖ ﺩﯾﺪﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﺗﻮ ﺩﻗﺎﯾﻘﯽ ﭘﯿﺶ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ
عــشــق فــقــط عــزیزم و دوســـتت دارم نــیــســــت !

عشق اینه که :

تو هر شرایطی باهاش باشی ؛
حتی اگه نفهمه …

ﺗﻮ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ …
ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻧﻤﯿﺘﺮﺳﻢ …
ﻓﻘﻂ ….
ﺣﯿﻒ ﺍﺳﺖ …
ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ ….
ﻭ ﺧﻮﺍﺏ ﺗﻮﺭﺍ ﻧﺒﯿﻨﻢ ….
من ليموشيرين زندگي توبودم
تموم شيريني هاي زندگيموبه تودادم
اماچه زودتلخ شدم…..
وچه ساده منودورانداختي…….
برایت دعا می کنم که …
ای کاااااااش خدا از نو بگیرد …
هرآنچه را که خدا را از تو می گیرد
ﻧـﮧ ﻧﻤـﮯﺪﺁﻧـﮯ !

ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻧﻤـﮯﺪﺁﻧﺪ. . .

ﭘﺸﺖ ﺍﯾﻦ ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ﺁﺭﺍﻡ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﭼـﮧ ﻣـﮯﮕﺬﺭﺩ…

ﻧﻤـﮯﺪﺁﻧـﮯ !

ﮐﺴﯽ ﻧﻤـﮯﺪﺁﻧﺪ. . .

 ﺍﯾﻦ ﺁﺭﺍﻣﺶ  ﻇﺎﻫــﺮ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ  ﻧـﺎ ﺁﺭﺍﻡ ،

 ﭼﻘﺪﺭ ﺧﺴﺘـﮧ ﺍﻡ ﻣـﮯﮑﻨﺪ . . .

Mehrabaniyat ra be dasti bebakhsh ke midani ba an mimani vagar na hasrati migozari bar deli ke doostat darad.
چشمانم را بستند تا پنهان شدنت را نبینم …یک , دو , … ده سال می گذرد,هزار ده شمرده ام و تو هنوز نگفته ای : بیا
MaN khodaMaN ,Shabihe kaSi NisTaM …
agar Mikhahi Mesle BaghiYe BashaM !!
BaghiYe HaSTaN….
ﻭﻗﺘﻲ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ ﻧﮕﺎﻫﺸﻮﻣﻲ ﺩﺯﺩﻳﺪ ﻭﻣﻴﺨﻨﺪﻳﺪ ,ﺣﻖ ﺩاﺷﺖ ﺷﺎﻳﺪ ﺩﻳﻮﻭﻧﻪ اﻱ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ ﻧﺪﻳﺪﻩ ﺑﻮﺩ.ﺩﺭﻛﻢ ﻛﻨﻴﺪ ﺩﻳﻮﻭﻧﺶ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﺨﺪا
ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﻨﺪ
ﻣﯿﺪﺍﻧﻨﺪ ﭼﻪ ﺁﺩﻡ ﺣﺴﻮﺩﯼ ﻫﺴﺘﻢ ؛
ﻭ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﻨﺪ ….
ﻟﻌﻨﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﻨﺪ !
می ترسم ازآن روزی که بغض آسمان بترکد ومن تنهای تنهازیرباران قدم بزنم،بدون دستهای تو✔
وقتی دودلی هایت رامی بینم گفتن ” دوستت دارم ” هایت فقط تنهاترم می کند
ﺻﺒﺢ ﺑﺨﯿﺮ ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﯿﻦ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺗﻮ ﭼﺸﺎﺕ ﻭ
ﻟﻤﺲ ﺑﺮﻕ ﻧﮕﺎﺕ ،
ﻧﻮﺍﺯﺷﺖ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﺕ ،
ﺑﻮﺳﯿﺪﻥ ﻫﺎﺕ ،
ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺳﮑﻮﺕ ،
ﺑﺪﻭﻥ ﮐﻼﻡ ،
ﺩﺳﺘﺖ ﺭﻭ ﺭﻭ ﺩﺳﺘﻢ ﻣﯿﺬﺍﺭﯼ ،
ﻓﻮﻭﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﺗﻮ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﻭ
ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﺷﯿﺮﯾﻨﺖ ﭘﺎﺳﺨﺶ ﻣﯿﺪﯼ ،
.
.
.
ﻣﯽ ﺑﻮﺳﻤﺖ ، ﺻﺒﺤﺖ ﺑﺨﯿﺮ ﺑﺎﺷﻪ
کاش می فهمیدی برای این که تنهایم تو را نمیخواهم ؛
برعکس …. برای این که میخواهمت ؛
تنهایم … !!!
راه که میروی ، عقب می مانم نه برای اینکه نخواهم با تو همقدم باشم ، میخواهم پا جای پایت بگذارم و مواظبت باشم ، میخواهم ردپایت را هیچ خیابانی در آغوش نکشد…
تو فقط برای منی
ﯾﻪ ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﯾﮏ ﺳﺮﯼ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺗﻮﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﯾﻪ ﻋﻤﺮ ﺩﻧﺒﺎﻟﺸﻮﻥ ﻭ ﮐﻨﺎﺭﺷﻮﻥ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﺪﺳﺘﺸﻮﻥ ﻧﻤﯿﺎﺭﯾﻢ،ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯﺷﻮﻥ ﺑﮕﺬﺭﯾﻢ ﺗﺎ ﺻﺎﺣﺒﺸﻮﻥ ﺑﺸﯿﻢ.ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎﺕ ﻧﺒﺎﺵ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﻣﺎﻝ ﺗﻮﺳﺖ.
ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻦ ﻣﺎ ﻋﺸﻖ ﻭ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺭﻭ ﺑﻮﺳﯿﺪﯾﻢ ﻭ ﮔﺬﺍﺷﺘﯿﻢ
ﻟﺐ ﻃﺎﻗﭽﻪ،ﻫﻤﻮﻧﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻦ ﮐﻪ ﻋﺸﻖ ﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﺗﺎ ﺩﻡ ﻣﺮﮒ
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻦ…
کاش…. شبی، روزی، جایی بر لبان تو تکرار می شد…. نامم!
نگارم…
دار و ندارم…
زندگی قشنگمو مدیون قلب مهربون تو و چشمان پر امید تو هستم
عشق پاک و مقدست رو با تمام وجودم حس می کنم
ﺳﺎﻋﺖ ﻫﺎﯼ ﻋﻤﺮﻡ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ ﻭ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﻢ
ﺍﮔﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ” ﻋﺸﻖ ” ﺑﺎ ﻣﻦ ﮐﺮﺩ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ
ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺩﻭﺍﻡ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩﯼ ؟؟؟؟
قشنگیه زندگی اینه:
بی خبر دعات کنن
نبینی و نگات کنن
ندونی و یادت کنن.
احکام عشق : ديدنت واجبه ، بوسيدنت مستحبه ، سکوتت مکروهه ، نبودنت حرامه
ﺍﺯ ﺁﻥ ﻃﺮﻑ
ﺁﻏﻮﺷﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻃﺮﻑ
ﺷﺨﺼﯽ ﺁﻏﻮﺵ ﺑﻪ ﺳﻮﯾﺖ ﮔﺸﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﻣﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﺪﺍﺭﯼ
ﺗﻮ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ
ﺗﻌﻠﻖ ﻧﺪﺍﺭﯼ
ﺩﺭﺩ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ…
وقتــی با گفت و گو مشکلمون حل نشد …. وقتی بحثـــمون به بن بست رسید …. فقط …. بغلـــــم کن
ﻫﻴﭽﮑﺲ ﻧـﻔﻬﻤﻴـــــﺪ ﮐﻪ ﺯﻟـﻴﺨـــــــﺎ
ﻣــَـــــــــﺮﺩ ﺑـﻮﺩ !!….
ﻣﻴــــﺪﺍﻧﻲ ﭼــــــــــــﺮﺍ ؟؟؟
ﻣـــــﺮﺩﺍﻧـــﮕﻲ ﻣﻴــﺨﻮﺍﻫـــــﺪ !
ﻣــــــــﺎﻧﺪﻥ ، ﭘــﺎﻱ ﻋﺸــــــﻘﻲ ﮐﻪ ﻣـُـــﺪﺍﻡ ﺗـﻮ
ﺭﺍ ﭘـــﺲ ﻣﻴــــﺰﻧــﺪ …**
چه کسی گفته به خاطرت تا قیامت گریه خواهم کرد….
نه…..
تو باور نکن هیچ بارانی سرخ نیست
این قطره ها از رگ غیرتم بود برایت سر بریدم بی تو بد جور بی غیرت شده بود…
ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ
ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺣﺪ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ
ﺑﺎ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻧﻔﺮ ﻏﯿﺮ ﻣﻦ ﺳﭙﺮﯼ ﮐﻨﯽ
ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ ﮐﻪ ﺑﯽ ﻋﺸﻖ ﻣﻦ
ﺁﻥ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﺭﺍ
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﯾﺴﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟
” ﺁﻥ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﮐﻨﺪ”
دوریت زمستانی دیگر است
کمتر از من دور شو…
باز هم سرما خورده ام
ﻣﯿﺎﻥ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻋﺎﺩﻻﻧﻪ ﯼ ﻟﺒﻬﺎﯾﺖ
ﻭ ﺍﯾﻦ ﺷﺐ ﻣﺘﻼﻃﻢ
ﮐﻪ ﻣﺪﺍﻡ
ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺍﻧﺪﻭﻫﺒﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺧﻢ ﻣﯿﮑﺸﺪ
۱ ﺑﻮﺳﻪ ﮐﺎﻓﯽ ﺳﺖ ﺗﺎ
ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻦ ﺷﻮﯼ…
.
.
پشت این روزها فردایی‎ ‎اگر نباشد
و پشت این ابرها،خورشیدی
پشت پلک‌‌های تـــو اما ؛
نگاهی هست که دوستش دارم
ﺑﯽ ﻫﺪﻑ ﻗﺪﻡ ﺯﺩﻥِ ﭘﺴﺮﻫﺎﻣﺜﻠﻪﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥِ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎﺳﺖ …!!
برای عشق تمنا کن ولی خارنشو
برای عشق قبول کن ولی غرورت راازدست نده
برای عشق گریه کن ولی به کسی نگو
برای عشق مثل شمع بسوزولی نگذارپروانه ببینه
برای عشق پیمان ببندولی پیمان نشکن
برای کسی جون خودتوبده ولی جون کسی رونگیر
برای عشق وصال کن ولی فرارنکن
برای عشق زندگی کن ولی عاشقانه زندگی کن
برای عشق بمیرولی کسی رونکش
برای عشق خودت باش ولی خوب باش.
ﺑﻪ آﺧﺮ ﺗﻠﺨــــﯽ ﻧﺰدﯾﮑﯿــــﻢ !
ﻣﮕﺮ دﺳــــﺖ ﻫﺎی ﺧﺪا ﺷﯿﺮﯾﻨﻤــــﺎن ﮐﻨﺪ!
و اون یکی همیشه عاشقتره.
برای اینکه یکی

به آرزوهاش برسه ، یکی دیگه باید قید آرزوهاشو بزنه

دﻟﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮد ، ﺗﻮ وﻟﯽ ﺳﺮد ﺷﺪی آﻧﻘﺪر ﺳﺮد ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎر ﮔﺮﻣﺎﯾﻢ را ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺨﺸﯿﺪم و ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺗﻬﻤﺖ ﺳﺮد ﺷﺪن زدی …
يه سلام آلبالويي به تو كه خيلي هلويي،يه سلام توت فرنكي به تو كه خيلي قشنكي،يه سلام برتقالي به تو كه خيلي باحالي….
دلم دیگر به زندگی گرم نیست
مادر می‌گوید :باید کمی به خودت برسی!
اما چگونه؟ وقتی از هر طرف میروم به تو می‌رسم؟!
ایـن جـا هـاے خـالـے کـه نـبـودنـت را

به رُخـم مـے کـشـنـد

چـه مـے دانـنـد . .

فـرهـادتـــ شـده اَم ، بـا تـمـام زنـانـگـے اَم

و چـه شـب هـا کـه

خـواب ِ شـیـریـنـَت را نـمـے بـیـنـَم . . .

ﺷﺐ ﻫﺎﯾﻢ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ
ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ
ﺩﻟﻢ ﻫﻮﺍﯼ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ
ﺁﻏﻮﺷﺖ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ
ﻣﻦ ﻣﻬﻤﺎﻥ
ﭘﺎﻫﺎﯼ ﺑﻐﻞ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﻫﺴﺘﻢ
ﻭ ﺍﯾﻦ ﺁﺭﺍﻣﺸﻢ ﺭﺍ ﺣﺘﯽ
ﺑﺎ ﺗﻮ ﻋﻮﺽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ
مى گويند هر چه قسمت باشه
نمى دانند دل اين حرف ها را نمى فهمد من تو را مى خواهم لعنتى گور باباى سرنوشت…..
من فکر می کنم که فقط عشق می تواند

پایان رنج ها باشد

به همین خاطر

همیشه آوازهای عاشقانه می خوانم

من همان سربازم

که در وسط جنگ

محبوبش را فراموش نکرده است!

آتش روشن كردم و تا خاموش شدنش دعايت مى كنم. مي دانم به آنچه مي خواهي مي رسي، زيرا من هر بار يك هيزم اضافه مي كنم.
میدونید عشق چیه؟ عشق همون چیزیه که بخاطرش 10 روز خودمو توی خونه حبس کردم تا از سرم بپره،آره از سرم پرید ولی از دلم . . .هنوز پیاماشو میخونمو میگم کاش . . . کاش نمیدیدم داره با یکی دیگه. . .ولش کن عشق به ما نیومده. . .
هربار صفحه نیازمندی های دلم را زیر و رو میکنم
هزاران بار خط میکشم به دور اسم تو
که در هر خط دلم نیازمند بودن آغوش توست
از این دنیا و آدماش یاد گرفتم… یاد گرفتم حتی اگه عاشق شدم به رومم نیارم که اصلا” کسی هست که من عاشقش شدم…
ﺑﺎ ﮐﻠﻴﺪﯼ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺁﻳﯽ
ﺗﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖِ ﺧﻮﺩ
ﺍﺯ ﺁﻫﻦِ ﺗﻔﺘﻪ
ﻗﻔﻠﯽ ﺑﺴﺎﺯﻡ.
ﮔﺮ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺩﺭ ﺭﺍ،
ﺗﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﺖِ ﺧﻮﻳﺶ
ﺍﺯ ﺳﻨﮓ ﭘﺎﺭﻩ ﺳﻨﮓ
ﺩﻳﻮﺍﺭﯼ ﺑﺮﺁﺭﻡ. ــ
ﺑﺎﺭﯼ
ﺩﻝ
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﻫﻮﺕ
ﺩﻳﮕﺮﮔﻮﻧﻪ ﭼﺸﻢ ﺍﻧﺪﺍﺯﯼ ﻣﯽ ﻃﻠﺒﺪ.
ﻧﻪ ﺭﻭﺯ ﻧﻪ ﺷﺐ !…
ﺗﻨﻬﺎ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﻧﻔﺲ ﻫﺎﻱ ﺗﻮ
ﻋﻤﺮ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ …
تو اغوش تو که میخوابم دیگه ترسی ندارم….دیگه مهم نیست کسی بهم چیزی بگه آخه حس میکنم یه کوه و پشتم دارم….همیشه بمون عشقه من
کلنگ و تيشه ام را آورده ام…

تو فقط بگو كدام كوه؟!؟

فقط كمي شيرين باش…✔

دیدی آقای پر ادعا؟
دست های مردانه ات که حرفش را میزدی
نتوانست نگه دارد…
دلم را،
بغضم را،
احساسم را،
آرزوهایم را..
دنيايِ تو همين جاست
کنارِ کسي‌ که قسم مي‌‌خورد به حرمتِ دست‌هايِ تو
کنارِ کسي‌ که با خداي خود قهر مي‌‌کند ، با موهاي تو آشتي‌
کنارِ کسي‌ که حرام مي‌کند خوابِ خودش را بي‌ رويايِ تو
کنارِ کسي‌ که با غمِ چشم‌هايِ تو غروب مي‌کند
غروب محبوب من !!!
غروب !!!
همان جايي‌ که اگر تو را از من بگيرند
سرم را ميگذارم تا بميرم
یه لحظه عاشقت میشم دوباره،فقط برای اینکه اشک بریزم،فقط برای اینکه یادم نره یه روزی عاشقت بودم عزیزم،اشکامو پاک میکنم،فقط برای اینکه یادم بیاد خیلی تنها شدم
صداى قلب نیست/ صداى پاى توست که در سینه ام مى دوى/ کافیست کمى خسته شوى,,,,,,, کافیست کمى بایستى…..
آرزو دارم که ضربان قلبت؛
به لبخندهای مکرر تکرار شود؛
و هر آنچه به دل آرزویش داری؛
به هر بهانه ای از آن تو باشد…
بيشتر موقع بشت جمله(عيب نداره مهم نيست)
يه دل شكسته خوابيده…
باز هوای عاشقانه ات به سراغم آمده است
دیروز به تمام دوستت دارم ها که نگفتی فکر کردم
و امروز باز باور تو در من زندگی می کند .
بیا به باور من
سکوت من منتظر است به سرود تو
بخوان و برگرد
آغوشت همانند”جنگ ویتنام”است هر که رفت بازنگشت یااگرآمد دیوانه برگشت…
شجاعت یعنی؟؟
بترس
بلرز
ولی یک قدم بردار…
بگذارشیطنت عشق,چشمان تورابرعریانی خویش بگشایدوکوری رابخاطرآرامش تحمل نکن.
کاش گردنبند سینه ات بودم تابه هنگام دویدنت به ضربان قلبت بوسه میزدم.
بیا ,خر, هایت را بگیر دیگر توان عبور دادن آن ها را از پل ندارم وقتی میدانم که در آخر مثل همیشه خواهی گفت, ما به درد هم نمیخوریم,
شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند عشق بورز به آنها که دلت را شکستند و دعاکن برای آنها که نفرینت کردند.
من که جز تو کسی را ندارم !
ولی چرا تو را هم ندارم ؟ !
سیب می افته فقط بخاطر تو
چون توتنهاجاذبه زمین هستی
هیچ آبنباتی به شیرینی تو نیست
هیچ گلی به خوش بویی تو نیست
هیچ آهویی زیبایی تو را نداره
هیچ فرشته ای به خوبی تو نیست
خوش به حال من
که بهترینو دارم
تو رو
آرزوهايم هوايى ميشوند …
دود ميشنود .!. به باد ميروند .!. ﺣﺲ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻣﻌﺘﺎد ﺣﺴﺮت ﻫﺎﯾﻢ ﺷﺪه ام !.
می سپارمت به خدا …

کاش خدا هم روزی تو را به من بسـپارد !!!

يك بار عاشقت شدم
اما صد بار باورش كردم.
صد بار خواستم فراموشت كنم
اما يك بارم نتونستم.
شیرین ترین و گوارا ترین شبنم شادی رو بر لبانت آرزو دارم ..
نه برای امروزت ..
برای فردای هر روزت..
ﺳﻪ ﺭﺍﻩ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﺪﺍﺭﯼ
ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﯽ
ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻢ
ﯾﺎ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﮐﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﯿﻢ(♥_♥)
آخرین حرف دلم : عشق هرگز نمیمیرد مگر اینکه عشاق بی وفا باشند . ..✔
دوست دارم تا همیشه برای من ساحلی آرام باشی تا من همچون دریایی بی قرار عاشق تو باشم
برای دادن گل به دیگران

منتظر مراسم تدفین آنها نباشین…

بعضى وقتا عجله بد نيست…✔

من بدم…توخوب باش…دیگرسراغم رانگیر, خودم رادرجایی دراین زندگی گم کرده ام دنبالم نگرد…پیدایم نمیکنی…نفس بکش…بجای من هم اگرتوانستی مهربانی کن وبعدازمن…شبها به ستاره ها لبخندبزن وماه که کامل شد, ازجانب من آرزویی کن خودت هم منت برسرم بگذاروفراموشم کن که زمانی بوده ام خودم نیز, چنین حال شده ام, مثل یک معما…راست میگفتی خیلی ساده ام…
گفته اند : جای گنج در ویرانه هاست ، راست گفتند چون وجودت در دل ویران ماست …..!
میدانم ؛
دیگر برای من نیستی !
اما ….
دلی که با تو باشد این حرفها را نمیفهمد…
Mara papate mekhanad…..ou Ke Dar Rahesh kafsh hayam pare shod.
وقتي كه نيستي همه چيز تنگ ميشود، نفسم دنيايم دلم، بگذارخيس و مچاله در آغوشت بمانم از پهن شدن بر بند خاطرات بيزارم…
تقديم به آنكه دوريش غمم ،
خانه اش قلبم و فراموشي اش مرگم است:
زندگي عشق است،عشق افسانه نيست آنكه عشق را آفريد ديوانه نيست عشق آن نيست كه كنارش باشي عشق آن است ك به يادش باشي….
می خواهم ” ذره ذره ” داشته باشمت
اما
برای همیشه
همینقدر که سایه ات بر تنهایی ام باشد
کافیست
… …”خورشید” نمی خواهم
تو را پنهان می خواهم
برای خودم
تنها برای خودم
عشقم وقتی ازت دورم، فکر نکنی فراموشت میکنم، نه! فقط بهت فرصت میدم دلت واسم تنگ بشه
آن روزها…
وقتی که من بچه بودم…
غم بود…
اما…..
کم بود….
ﻏـــﺮﯾﺐ ﯾﻌﻨـــﯽ ﮐﺴــــﯽ ﮐـــــﻪ ﺗﻨـــــﻬﺎ ﭘﻨــﺎﻩ ﺧﺴﺘﮕﯽ
ﻫﺎﯾــــﺶ ﻫﻤﯿـــــﻦ ﮐﻠﻤــــــﺎﺕ ﭘـــــﺮ ﺍﺯ ﺑﻐـﻀـﻨﺪ
غیرت دارم روی
خاطراتمان
برای هر کسی
تعریفشان نمی کنم
تو فقط مرد باش و
انکارشان نکن…
ba to zire baranam, chatr baraye che?!
khiyal ke khis nemishavad…
ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﻟﺬﺗﯽ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ
ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﻨﻤﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ” ﺯﻧﺪﮔﯽ ” ﺩﻋﻮﺕ ﻧﮑﻨﯿﻢ .
ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻧﻪ ﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﻣﻨﻄﻘﯽ
ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮدم در ﻗﻠﺐ ﺗﻮ ﻣﺤﮑﻮﻣﻢ ﺑﻪ ﺣﺒﺲ اﺑﺪ : ﺑﻪ ﯾﮑﺒﺎره ﺟﺎ ﺧﻮردم وﻗﺘﯽ زﻧﺪان ﺑﺎن ﺑﺮ ﺳﺮم ﻓﺮﯾﺎد زد !!! ﻫﯽ ﺗﻮ آزادی !!! و ﺻﺪای ﮔﺎﻣﻬﺎی ﻏﺮﯾﺒﻪ ای ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﻠﻮل ﻣﻦ ﻣﯽ آﻣﺪ . .
”” م ”” .
 ح /_ ت
 ”” . ب . ””
محبتت دردلم روزوشب نداره…
هستن دخترایی که وقتی باهاشونی خودشون و نمیگیرن.دوست دارن باهات قدم بزنن.وقتی میخوان باهات بیان بیرون مدل ماشینت براشون مهم نیست.وقتی یه پسر خوشکل تر از تو میبینن خودشو بیشتر بهت میچسبونه که تو کم نیاری.وقتی تولدشون فقط یه شاخه گل میگیرن بازم با خوشحالی میبوست و میگه مهم خودتی.miss. نمیندازن کارت شارژ گدایی کنن.و…بخدا اینا فرشته ان دختر نیستن لایق دوس داشتنن .
این نامه زمن که از تو دورم، خاموش چو راه بی عبورم، از یار جدا شدن چه زشت است، این بازی تلخ سرنوشت است
ﺩﻻﯾﻞ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﺭﺍ ﻣــــــــﺮﻭﺭ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ !
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺗﻌﺪﺍﺩﺷﺎﻥ ﮐــــــــﻢ ﻣﯿﺸﻮﺩ !
ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺑﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺷﻤﺮﺩﻣﺸﺎﻥ
ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ ﺩﻟﯿﻞ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ !..
ﺁﻧﻬــــــــــﻢ ﺩﯾﺪﻥ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ !
بگذار سرنوشت راهش را برود…
من همینجا،کنار قول هایت…
روبروی دوست داشتنت و در عمق نبودنت محکم ایستاده ام….
عاشقانه دوستت دارم.نه برای اینکه چند سال به من وفادار بودی و بهم عشق ورزیدی.نه به خاطر دلبستگیت یا وابستگیت.نه به خاطر کمکی که تو زندگیم از من دریغ نکردی.نه به خاطر همه احساس قشنگی که به من دادی.دوستت دارم چون تو لایق عشق ورزیدنی.تو حتی دلیل نوشته های منی.دلیل زندگیم.هم نفسم این روزها روزهای قشنگیست در دفتر زندکی هر دوی ما.
هيچ چيز لذت بخش تر از خوندن دوباره ي اس ام اسايي نيس كه شبا خودت و عشقت بهم ميدين اونم فقط 5 دقيقه بعد از شب بخير گفتن به هم ديگه، يه لبخند خاصي مياره رو لبت و احساس ميكني عاشقشي شايد بيشتر از هميشه . . .
نفسم هستی چون وقتی باهام قهری می گیره ،دلمی وقتی نیستی غمگین پس می گم انگیزه ی انتظار همیشگی من
نيا باران …
عاشقانه اش نكن …

من و او “ما” نشديم …
نازنينم…
در خاطرم موندگارى
از طلوع اين سرزمين
تا غروب واپسين….
بيشتر از من کسى تو رو دوست نداشت و نشناخت…
شايد روزى انکار کنى دوست داشتنم رو…
اما بدون دوست داشتنم مثل هوا,ساکت ولى هميشه در اطراف توست…
پس دلت قرص…..
چشمانت براق…
لبانت تشنه…..
نگاهت ب انتظار ديدارمان باشد….
شاد بودنت را در کف دستانم می نویسم ، تا در وقت دعا اولین خواسته ام از خدا باشد .
بهت تبریک میگم بدون تعارف سلیقه ات.واسه انتخاب نمونه ات.باید حدس میزدم که دیر میکردی ترافیک خیابونا بهونه است.ازت اینطور رکب نخورده بودم.تو این مدت که با همدیگه بودیم.مشخص شد که حدسم واقعي بود.ولی ما که واسه همدیگه بوديم.لحظه به لحظه حرومت باشه.هر کاری کردم حرومت باشه.اشک تو چشمام بغض تو حرفام حرومت باشه حرومت باشه.همونی که بخاطرش نموندي.همون که اسمشو انکار میکردی.اره همونیه که گفته بودم.میری دکش کنی و برميگردي.حالا که جای من پیشت نشسته.مثل چشات ازش مراقبت كن.اگه منم باهات تماس گرفتم.به احترامش گوشی قطع كن.لحظه به لحظه حرومت باشه.هر کاری کردم حرومت باشه.اشک تو چشمام بغض تو حرفام.حرومت باشه حرومت باشه.
چه خوب که توهم تاب نیاوردی،..
مثل من که در کوره گداخته تحمل آب می شدم،..یادم کردی،..
من مثل نسیمی به فرمان چشمهایت آواره شهر و دیار احساس شدم،..
شوق قلبم را چگونه تفسیر کنم؟..
این باور عظیمی راکه اندک اندک مرا در کام خود فرو می کشد چطور برایت شرح دهم؟..
در این روزگار سیاه که باران دعاهامان رنگ تیره دلها را نمی شوید،..
تو نوری آفریده ای عشقی بنا نهاده ای،.. تو…
مرا دوست بدار تا در جویبار نگاهت معنای دقیق زندگی را بفهمم،..
به من بیاندیش تا در آرامش باتو بودن هستی بگیرم،..
مرا بخواه،..
مرا بفهم تا دشت محبت روزگارم را رنگ آبی بزنم. …
گا هــــــــــــــــــــــی اونقدر دلتنگ میشی که فقط

میخواهی ببینیش…..حتـــــــــی با کس دیگه ای!!✔

ﺑﺎ
ﺍﻭ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ
ﺣﺮﺻﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯼ
ﻻﺑﺪ ﻓﺮﺩﺍ
ﺩﺳﺘﻬﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯼ
ﺗﺎ
ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺩﺭﺑﯿﺎﻭﺭﯼ
ﺍﺯ
ﺗﻮ
ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺑﻌﯿﺪ ﻧﯿﺴﺖ …
ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﻧﺎﻣﺖ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ
ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺧﺎﺹ!
ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ!
ﺩﻟﯿﻞ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻥ!
ﻫﻤﻪ ﯼ ﻭﺟﻮﺩ ﯾﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﻋﺸﻘﻢ
ﺑﻪ ﻫﺮﻧﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﺪﺍﻥ
آﺭﺍﻡ
ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺟﺎﻥ ﻣﯿﺪﻫﻢ
دوست دارم با تو باشم با تو هم بستر شوم با تو در آتش بسوزم با تو خاکستر شوم
وطنم تویی
همین تو
که مرزهای مرا
برده ای با خودت…
میدانی فرق تو با بقیه مردها چیست؟؟؟
اینکه اگر یک تار مویم بی هوا بیرون باشد. با آن تبسم همیشگی ات میگویی:
خانمم حواست به موهات هست…
زنان بی حجاب را که می بینم شک ندارم که همچون تویی را ندارند و
مردانشان در بی غیرتی خود مشغولاند…
ﻋﺸﻖ ﻫﺎﯼ ﺭُﮊ ﻟﺐ ﮔﺮﻓﺘﻪ !
ﺩﯾﮕﺮ ﺻﻔﺎﯼ ﻋﺸﻖ ﻫﺎﯼ ﮐﻬﻦ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺣﺘﯽ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺳﻘﻒ ﺍﺗﺎﻕ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪ !
ﭼﻪ ﺑﺮﺳﺪ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ
چـه بد عـادت شده اند , لب هایم !..همین که تو را می بینند ..
نجوای ِ “مرا ببـوس” سَر می دهند ..
باتوام عشقم
اے خداےبتکدہ ےقلبم
ای تنہاتندیس ماندہ درسنگ دلم
قلبم ازسنگ سیاہ است
سیاہ ازبیکسی
از دردھاوذخمہای فراوان
این سرزمین آشفتہ وسنگ شدہ درحسرت دیدار توست
دل بری با دلبری دل از کفم دزدید و رفت ,هرچه کردم ناله از دل ,سنگدل نشنیدو رفت گفتمش ای دلربا,دلبر زدل بردن چه سود ,از ته دل بر من دیوانه دل خندیدو رفت
گفتی:به نظر تو دوست داشتن بهتره یا عاشق شدن؟
گفتم دوستـــــــــــــــــــــــ داشتن…
گفتی:مگه میشه؟ آدما همه دوست دارن عاشق بشند.
گفتم:اون کسی که عاشقه مثل این میمونه که
داره تو دریا غرق میشه ولی اون که دوستــــتـــــ داره
مثل این میمونه که داره تو همون دریا شنا میکنه و از شنا کردنش لذت میبره.
تو چشمام نگاه کردی و گفتی تو چی عاشق منی یا دوستــــمــــــ داری؟

خیــــلیــــــ آروم گفتم من خیلی وقته غرق شدم!!!

َهرچه دلم راخالی می کنم .. دوباره پرمی شود از تو ..چه برکتی دارد این عشقت …!
ﺩﺭ ﻋﺠﺒﻢ!ﺩﺭ ﺷﻬﺮﯼ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰﺵ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺷﮏ ﻫﺎﯼ ﭘﺎﮐﻢ ﺑﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﻳﻢ ﻧﻘﺶ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ.
کره ی زمین به این بزرگی…
اما نمی دانم چرا جز آغوشت به هیچ جای دیگری تعلق ندارم…
بعضی وقتا کسی تو زندگیت هست که اصلا لازم نیست تو آغوشت بگیره ، فقط با نگاه گرمش بدون حتی گرفتن دستات میتونه قلبتو بوسه بارون کنه !!!
ﻫﺮﺍﺱ ﻣﻦ
ﻫﻤﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﺧﻮﺍﺑﻢ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﺪ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﺷﻮﺩ
کابوس ميديدم ،از خواب پريدم که به آغوش تو پناه ببرم….افسوس يادم رفته بود که از نبودنت به خواب پناه برده بودم
ديدگانت را نبند نگاهت را ندزد تو كه ميداني آيه آيه زندگي ام از گوشه ي چشمانت تلاوت مي شود.
وقتی سردم میشود کافیست حریر نازک خیالت را دور تا دور خودم بپیچم ؛ تا ابد گرم گرمم …
اونقدر عاشقت میمونم..؛ تا دلت برام بسوزه… یا غمت برای قلبم..؛ پیرهن سیاه بدوزه….
ﭼﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﻗﺸﻨﮕﯿﻪ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮐﻠﯽ ﺻﺒﺮ
ﻋﺸﻘِﺖ ﺑﺸﻪ ﻫَﻤﺴَﺮِﺕ….
دوستي کلبه ايست چوبي،باديوارعشق،هيچ طوفاني آنراخراب نميکندمگربي وفايي.
ﺗﻮﺑﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﮕﻪ ﭼﺸﻤﺎﺗﻮ ﻧﺒﯿﻨﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﭘﺎﯼ ﺣﺮﻓﺎﯼ ﺩﻟﺖ ﻧﺸﯿﻨﻢ… ﻧﺸﯿﻨﻢ… ﻋﮑﺲ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺗﻮﺭﻭ ﻧﺒﻮﺳﻢ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺑﭙﻮﺳﻢ… ﻫﻤﻪ ﯼ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﺗﻮ ﺩﻭﺭ ﺑﺮﯾﺰﻡ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺑﻬﺖ ﻧﮕﻢ ﻋﺰﯾﺰﻡ.
آنقدر خوب و عزیزی که به هنگام وداع
حیفم آید که تو را نزد خدا بسپارم
عشق یعنی لحظه های خیلی خاص که خدا هم فکره ماست همهء دنیا اینجاست یه شروع ، یه نگاه ، لبمون بی صداست عشق یعنی دوتا احساس بی تاب به قشنگیه یه خوابدو نفر تو یک قابیه نگاه ، تو چشام ، دله من تو رو خواست هرچی میگم همه حرفای دلمه عاشقتم حالا برو بگو به همه بگو یه حسه عجیبی تو دلمه مثه یه تب توی تنمه
ﺗﺎ ﮐﺪﻭﻡ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻢ ﺗﺎ ﮐﺠﺎ ﺑﻲ ﺧﺒﺮ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻢ

ﻣﮕﻪ ﻣﻴﺸﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﻝ ﺑﺮﻳﺪ ﻭ ﺩﻝ ﮐﻨﺪ ﺑﮕﻮ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻡ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﻣﺎﻝ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻢ

کاش ی اسم عجیب غریب داشتی ک کمتر تو همه جا شنیدن اسمت دلم رو میلرزوند…
عشق را رنگ آبي زدم، دوست داشتن را قرمز، نامردي را سياه، دروغ را سفيد،
ولي نمي دانم چرا به تو كه ميرسم نمي دانم مهرباني چه رنگي است…؟
مرا به ذهنت نه…
به قلبت بسپار…
من از گم شدن در جاهای شلوغ میترسم…
يك
;”” ””؛،,،؛”” ””;
””؛،, ,،؛”” قلب
””؛”” سرشارازمحبت ويك دنياعشق تقديم به كسى كه هروز بيشترازديروز دوستش دارم …
ﺷﺎﯾﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ،
ﻣﮑﺚ ﻗﺼﻪ ﮔﻮ ﺑﺎﺷﺪ
ﻣﯿــــــﺎﻥ
“ﯾﮑﯽ ﺑﻮﺩ … ﯾﮑﯽ ﻧﺒﻮﺩ .. ”
★ خــ ـ ــآطِرہ ھآیِ آدَم مِث تیغ کُند میمُونِہ کِــ ـ ــہ رُوی رَگِت میکِشی! نِمیبَرہِ، وَلی تــ ـ ــآ میتونِہ زَخمیت میکُنِہ…
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺮﻭﻡ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺳﺮﻡ ﻧﮕﺬﺍﺭﻳﺪ
ﮔﺮﻳﻪ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﺳﻔﺮﻡ ﻧﮕﺬﺍﺭﻳﺪ
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﺑﻮﺱ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺮﻭﻡ
ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﻛﻪ ﭘﺎ ﺭﻭﻱ ﭘﺮﻡ ﻧﮕﺬﺍﺭﻳﺪ
ﺍﻳﻨﻘﺪﺭ ﺁﻳﻴﻨﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺥ ﻣﻦ ﻧﻜﺸﻴﺪ
ﺍﻳﻨﻘﺪﺭ ﺩﺍﻍ ﺟﻨﻮﻥ ﺑﺮ ﺟﮕﺮﻡ ﻧﮕﺬﺍﺭﻳﺪ
ﭼﺸﻤﻲ ﺁﺑﻲ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻳﻴﻨﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻡ ﻛﺮﺩ
ﺑﺲ ﻛﻨﻴﺪ ﺍﻳﻨﻬﻤﻪ ﺩﻝ ﺩﻭﺭﻭ ﺑﺮﻡ ﻧﮕﺬﺍﺭﻳﺪ
ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﺯﻣﻴﻨﻲ ﻧﺸﻮﻳﺪ
ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﻲ ﺧﺒﺮﻡ ﻧﮕﺬﺍﺭﻳﺪ
من بروم ؛ آب ار آب تکان نمی خورد!تو نرو که بی تو دنیا به هم می خورد …
ﺧﺪﺍﯾــــــــــــﺎ ﺍﻟﺘﻤـــــــــــﺍﺳﺖ ﻣــــــﯽ ﮐﻨـــــــــﻢ
ﻫﻤــــــﻪ ﺩﻧﯿــــــــــﺎﯼـــــــﺖ ﺍﺭﺯﺍﻧــــــــــﯼِ ﺩﯾﮕــــــــــــﺭﺍﻥ !
ﻭﻟــــــــــــــــﯽ ;
… … …
ﺁﻧــﮑـــــــــــﻪ ﺩﻧـﯿــــــــــﺎﯼِ ﻣﻦ ﺍﺳــــــــــﺖ
ﻣـــــــــــــــــــــﺎﻝِ ﺩﯾــﮕـــــــــــﺮﯼ ﻧﺒــــــــــﺎﺷـــﺪ ..
اي کاش ياد ميگرفتم اگر در رابطه اي حرمتم زير سوال رفت

براي هميشه با آن رابطه خداحافظي کنم

و به طور احمقانه اي منتظر معجزه نباشم . .

آنها كه ميدانند با آنهايي كه نميدانند برابرند !؟ دانستن گاه آنقدر سنگين تر است كه صدبار ميگويي اي كاش اي كاش اي كاش … هيچ نميدانستم
لبخند بزن!
برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید رفته را بازگرداند.
گاه قوسی کوچک،میتواند معماری بنایی را نجات دهد…!
چقدر خوبه آدم يکى رو دوست داشته باشه ، نه به خاطر اين که کسى رونداره ، نه به خاطر اينکه تنهاست ، نه از روى اجبار بلکه به خاطر اينکه اون شخصيت ارزش دوست داشتن داره
راستى عزيزم بگو ببينم چه رنگ روزگارت، خيلي دوست دارم تومهتاب بشينم ى شب كنارت،سرتوبا مهروبوني بزاري به روى شونم،توفقط واسم دعا كن اخه دنبال بهونم. حالمو اگه بپرسي خوبه تعريفي نداره چون بلاتكليف عاشق اخه تكليفي نداره،نكنه ازم برنجي تشنه ام تشنه ي بارون چقدرازدريا مادوريم بي گناهيم هردوتامون..
ﺩﻟَـــــﻢ ﯾﮑـــــ ﮐــﻮﭼــــﻪ ﻣﯿﺨـــــﻮﺍﻫَــــﺪ
ﺑـــﯽ ﺑــــﻦ ﺑَﺴﺘــــ . . .
ﻭَ ﺑــــﺎﺭﺍﻧـــﯽ ﻧَــــﻢ ﻧَــــﻢ . . .
ﻭَ ﯾﮑـــــ ﺧـــــﺪﺍ ، ﮐـــــﻪ ﮐَــــﻤﯽ ﺑــــﺎ ﻫَــــﻢ ﺭﺍﻩ ﺑــــﺮَﻭﯾـــــﻢ !!
ﻫَـﻤـﯿــ ـﻦ …
یواشــــکی دوستم داشته باش !
آدمای دنیـــــــای من،
چشـــم دیدن عشــــق رو ندارن !
برایت خاطراتی بر روی این دفتر سفید نوشتم
که هیچکسی نخواهد توانست چنین خاطرات شیرینی را
برای بار دوم برایت باز گوید.
چرا مرا شکستی ؟چرا؟
اشعاری برایت سرودم
که هیچ مجنونی نتوانست مهربانی و مظلومیت چهره ات را توصیف کند
چرا تنهایم گذاشتی ؟چرا؟
چهره پاک و معصومت را هزار بار بر روی ورق های باقی مانده وجودم نگاشتم
چرا این چنین کردی با من ؟چرا؟
زیباترین ستارگان آسمان را برایت چیدم.
خوشبو ترین گلهای سرخ را به پایت ریختم.
چرا این چنین شد/؟چرا؟
من که بودم؟
که هستم به کجا دارم می روم
دلتنگم از اين لبخندهاي خشک ،
احوال‌پرسي‌ هاي معمولي !
چشمانِ من تصويري از جنسِ تو مي‌خواهد . .
ای پرنده های غمگین از چشم های من نترسین/ادما گریمو دیدن، برین از اونا بپرسین
منم اون مترسکی که، شده عاشق کلاغا/واسه من عبد بریدن، میون حصار باغا
آخه این صورت زشتو کی به من داده خدایا/آدما رو دوست ندارم، عاشق شمام کلاغا
ﺩﯾـﺪﻩ ﺍﯼ ﺷــﯿﺸــﻪ ﻫـﺎﯼ ﺍﺗـﻮﻣﺒــﯿﻞ ﺭﺍ ﻭﻗـﺘـﯽ ﺿﺮﺑــﻪ ﺍﯼ ﻣــﯽ ﺧـﻮﺭﻧـﺪ ﻭ ﻣـﯽ ﺷـﮑﻨـﻨـﺪ !؟
ﺩﯾــﺪﻩ ﺍﯼ ﺷـﯿﺸــﻪ ﺧــﺮﺩ ﻣــﯽ ﺷــﻮﺩ
ﻭﻟــﯽ ﺍﺯ ﻫــﻢ ﻧﻤــﯽ ﭘﺎﺷــﺪ !؟
ﺍﯾـــﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﻫﻤـــﺎﻥ ﺷــﯿﺸــﻪ ﺍﻡ ؛
ﺧــﺮﺩ ﻭ ﺗــﮑـﻪ ﺗــﮑــﻪ ،
ﺍﺯ ﻫــﻢ ﻧـﻤـــﯽ ﭘــﺎﺷـﻢ ﻭﻟـــﯽ ﺷــﮑـﺴﺘـــﻪ ﺍﻡ . . .
::
” تو ” 
عزیز خواهی ماند 

حتی اگر سختی راه ” نگاهت” را از من دور کند
لذت عشق لحظه اي طول مي کشد اما غم و رنج آن يک عمر .
سینه ی پر درد و آه جانگدازم را ببین
چشم گریان و نوای بی نوایم را ببین
سوختم جان و دلم را از غم هجران تو
شعله ام نیست،دوچشم خونفشانم را ببین
تو مثل رازپاييزي ومن رنگ زمستانم
چگونه دل اسيرت شدنميدانم!!!!

تومثل شمعداني هاپراز رازي وزيبايي
ومن درپيش چشمان تومشتي ازخاك گلدانم

تودريايي تريني؛ابي وارام وبي پايان
ومن موج گرفتاري اسيردست طوفانم

☆●•●☆●•●☆●•●☆●•●

اسمان را فدای توخواهم کرد برای اینکه همیشه کنارم بمانی
پرنده ی شکسته بال
نامت را باید با خط بریل نوشت…
صدا زدنت کافی نیست…شکوه اسم تورا باید لمس کرد…
از هرچه فاصله گرفتم ودور شدم هی کوچکتر و کوچکتر شد جز درد دوری تو
که هر چه از تودورتر شدم هی بزرگتر وبزرگتر شد.
لبخند هایت وقتی زیباست که می دونم دلیلش خودمم . . .
اینا تقدیم به تو عشقم
。☆。*。☆。
★。\|/。★
♥—–^_^.—-♥
★。/|\。★
.。☆。*。☆.¸¸.•*`*•.
چندیست که..
سکوتم را ب دار آویخته ام ..
تا فریادهایش راخفه کنم..
نام تو..
باید فقط ورد زبان من باشد …
من به دنبال کسی میگردم که بداند تپش قلب دلیلی دارد…
be salamatie kasi ke behesh zang mizanio khabe vali vase inke deleto nashkane mige khob shod zang zadi bayad bidar mishodam…..be salamatie on dokhtari khoshbakhti ra diroz be haraj gozashtand Ama che konam ke man zadeye emrozam
khodaya jahanamat fardast pas chera emroz misozam…….. hazere zir baron khis she vali savare mashine hich pesari nashe……be salamatie on pesari ke to khiabon negash be ye dokhtare Nazo khoshgel miofte ,saresho mindaze payino mige age akharesham bashi angosht kochikeye eshgham nisti ……..be salamatie darya ke hame ba labesh khatere daran ………be salamatie pesar bachehaye ghadim ke posht labeshono ba zoghal sish mikardan mesle babashon Shan na javonaye emroz ke abroshono bar midaran mesle mamaneshon Shan……
اینکه تمام عشقت رو به کسی بدی تضمینی بر این نیست که اون هم همین کارو بکنه پس انتظار عشق متقابل نداشته باش فقط منتظر باش عشق آروم تو قلبش رشد کنه و اگه اینطور نشد خوشحال باش که توی دل تو رشد کرده .
دروغگو ، تو مگه نگفته بودی ستاره ی من فقط تویی ؟
حالا میبینم اون بالا داری باعث درخشیدن بقیه ی ستاره ها هم میشی
عزیزم هرچی پرستو تو هواست/هرچی فرشته تو آسمون هاست
همه فریاد میزنند،خانه ات گرم زمهر
گریه ات از سر شوق/خنده ات از ته دل
هرغروبت شاد/روزگارت خوش باد
همه میگن ادم بایدبرای رسیدن به عشق ازتموم دنیا…توکه تموم دنیای منی چطور ازت بگذرم؟؟
يادش بخير شبايي كه تا صبح اس ام اس بازي ميكرديم و آخرشون مينوشتيم كاش الان پيشت بودم …
مـــن از تـــو ســبـز مـیـشـوم و تـــو از مـــن …
بـه هــم کـه گـره بـخــوریـم بـخــتـمـان بـاز مـیـشــود …
و
خــوشــبـخـتـی قـسـمـتـمـان …
نمي دانم چه درديست دوست داشتن
همين که پاي کســـي به دنيايت باز مي شود
پايت از اين دنيـا بريده مي شود
دلت به وسعت دریاس
دریای خروشان دلت با من
تو فقط عمق احساس آن را به من ببخش
ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﺑﻐﺾ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ !!!
ﺑﻐـﻀﺖ ﺭﺍ ﻫﯿـﭻ ﺁﻫﻨـﮕﯽ ﻧﺸـﮑﻨــﺪ ، ﺟﺰ ﺻﺪﺍﯼِ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ
ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺴﺖ ….
دیروزدردادگاه دلم،مغزمن قاضی بود،متهم قلبم بود،جرم من عشقم بود،عشق من یادتوبود،آیاحق من اعدام بود؟؟؟
گفت میخوام خوشبخت شی برا همین جدا میشم گفتم من عشقو به خوشبختی ترجیح میدم ولی باز جدا شد آره عاشق نبود
خدایا . . .
من از تموم دنیات ،فقط یه نفر رو خواستم !!!
خیلی زیاده ؟ ؟ ؟ ! !
هنر عاشقی من این بود که
بی تو
با تو بودم,
بی تونه دنیایی دارم نه جانی
بی تو زندگی نه مهری داره نه وفایی
منکه تورودارم همه دنیارودارم
ای همه هستیم ایکه همیشه برای من هستی
تقدیم به همسرم
من عاشقش بودم فقط عاشق اون، ولی برچسبِ آویزونی بهم زد، دیگه تو خوابتم نمیبینی عاشقت باشم…
یادمه اون روز تو ازم پرسیدی تا کی عاشقم میمونی؟
من هم میگفتم همیشه عاشقم خودت این و میدونی
می خواهم غزلی را برای پرواز بهانه کنم
و پرواز را برای رسیدن به تو
و تو را بهانه ی زندگی
آن پیرهن قرمز پولک دارت را بپوش و مثل یک ماهی به آغوش من بیا
من هنوز دریا دریا تو را دوست دارم…
ﺳﯿﺎﻩ ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﺟﻨﮕﻞ ﺁﻣﺪ …
ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺗﻨﻮﻣﻨﺪ !
ﻣﺮﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩ…
ﺩﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﺗﻨﻪﺍﻡ ﮐﺸﯿﺪ، ﺗﺒﺮﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ
ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺯﺩ … ﺯﺩ … ﻣﺤﮑﻢ ﻭ ﻣﺤﮑﻢ
ﺗﺮ…
ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﺒﺎﻟﯿﺪﻡ، ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﺳﺘﻢ
ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﺷﻢ، ﺁﯾﻨﺪﻩ ﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺭ
ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﻡ ﺑﻮﺩ !
ﺳﻮﺯﺵ ﺗﺒﺮ ﻫﺎﯾﺶ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽﺷﺪ ﮐﻪ
ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭼﺸﻤﺶ ﺑﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﺩﯾﮕﺮﯼ
ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﺍﻭ ﺗﻨﻮﻣﻨﺪﺗﺮ ﺑﻮﺩ…
ﻣﺮﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﺑﺎ ﺯﺧﻢﻫﺎﯾﻢ ، ﺍﻭ ﺭﺍ
ﺑﺮﺩ … ﻭ ﻣﻦ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭﺧﺖ
ﺑﻮﺩﻡ، ﻧﻪ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﯿﺎﻩ ﻣﺪﺭﺳﻪﺍﯼ، ﻧﻪ
ﻋﺼﺎﯼ ﭘﯿﺮ ﻣﺮﺩﯼ…
ﺧﺸﮏ ﺷﺪﻡ.
عاشقانه هایم را نبر تنها یادگار با هم بودنمان است،میخواهم نمک زندگیم باشد
كاش يه نفر بود و ميگفت همه آن من از آن تو باشد وقتي دلت ميگيرد.
دیشب غیبتت بود با خاطراتم…
چه تماشایی شده بودی با تاج غروری که بر سر داشتی…
لــَبــانَـت طَعمـــِ ســیبـ مــیدَهَند مـــﮯ خـواهــﮯ آدَمَــم کُــنـــﮯ…؟!
عشقم؟! …. ازت ممنونم که با بودنت لحظه هامو رویایی میکنی…
ازت ممنونم که هستی … و این روزای پاییزی رو برام بهاری میکنی…
.
.
زنده باد همه ی عشقای بزرگ که حتی بدترین شرایط نمیتونه از بین ببرشون.
بعضی حرفا رو نمی‌شه اس‌ام‌اس کرد،نمی‌شه توی چت تایپ کرد نمی‌شه پای تلفن گفت…
بعضی حرفا واسه وقتی‌اند که اونو بغلش کردی…
ﺣﺘﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﺧﻮﺵ ﻣﯿﮕﺬﺭﻭﻧﯽ ﻭ ﻣﯿﺨﻨﺪﯼ
ﺗﻮ ﺟﻤﻊ ﻧﺸﺴﺘﯽ ﻭ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ
ﯾﻬﻮ ﺭﻭﺗﻮ ﺑﺮ ﻣﯿﮕﺮﺩﻭﻧﯽ
ﯾﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﭼﺸﻤﻬﺎﺗﻮ ﻣﯿﺒﻨﺪﯼ
ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﺭﻭ ﻗﻮﺭﺕ ﻣﯿﺪﯼ …. ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ
ﻧﯿﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﻻﻥ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﺶ ﻧﯿﺴﺖ …
ﺍﻣﺎ ﯾﻪ ﻗﻄﺮﻩ ﮐﻪ ﺭﻭ ﺷﺎﺥ ﺷﻪ … ﻣﯿﺎﺩ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﺕ
ﺁﺭﻩ … ﺍﮔﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺎﺷﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺎﺩﯼ ﻭ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻧﯿﺎﺩ ﺗﻮ ﺧﺎﻃﺮﺕ
ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻪ ﺗﻮ ﻫﻤﻮﻧﯽ ….ﻭ ﻧﻪ ﺍﻭﻥ ﻫﻤﻮﻥ ….
ﺭﻭ ﺗﻮ ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩﻭﻧﯽ ﻭ ﯾﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ …ﻭﻟﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﻧﯿﺴﺘﯽ
ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻫﺴﺘﯽ ﺟﺰ ﺍﻭﻧﺠﺎ
ﻫﻨﻮﺯﻡ ﻣﯿﺨﻨﺪﻡ … ﺧﻮﺵ ﻣﯿﮕﺬﺭﻩ … ﺣﺎﻟﻤﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺑﻪ
ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﮑﻦ ….
ﻫﻤﯿﻦ …
ღ ღ
,../””L””o
تعجب نکن ،دارم سجده شکربجامیارم که عزیزی مثل شما دارم!
چه قدر هیچ کس شبیه تو نیست . . . . . !
ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﺎ ﻣﻦ ﭼﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ ، ﺑﯿﺎ ﺑﺒﯿﻦ “ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ” ﻣﻦ ﺑﺎ
ﺧﻮﺩﻡ ﭼﻪ ﻣﯿﮑﻨﻢ !
بعضیا هم هستن اینقد ماهن که میخوای هی نگاشون کنی
چیه؟
چرا زل زدی به من؟
این تکه گوشتی که بهش میگن دل اگه فراموشت کنه میزارمش زیره گل…
هــر شــــب به خودم قـــــول میدَهـــَــم
که ،
تو رآ فَـــرامــوش کـُــنـــَـم ..
امآ ،
عکســَــــت رآ که میبینـــَــم ،
تــــورآ که هیـــــچ
قولــَــم رآ فــَــراموش میکـُــنـــَــم !!
آتش ميزنم دنيارابه عشق کسي که آتش مردانگيش جنگل نامردي راخاکسترميکند
گفته بودي برايت چيزي بنويسم
چيزي نمي نويسم !
چشم هايم را كه بخواني
براي ســـــــــــال ها از تو نوشتن كافي است . .
اگر عاشق شدی پای عشقت بمون
به هر قیمتی
اگه نشدی هم بدان هنوز زوده تا مفهومش رو درک کنی
یا عاشق نشو
یا اگه شدی سنگ تموم بزار
ع.ش.ق با غرور زىباست,ولى اگر عشق را به قىمت فرو رىختن دىوار غرورت گداىى کنى دىگر عشق نىست صدقه است
کاش میدانستم دوست داشتن راچگونه دوست میداری تاهمانگونه دوستت بدارم
شمع تصمیمش را گرفت….
لبخند زد….
سکوت کرد…
و برای همیشه خاموش شد….
تا دیگر هیچ پروانه ای این چنین عاشقانه نسوزد
بوسه هایم را فروختم

دفتر خاطرات و تمام شعرهایم را سوزاندم

چمدانم را برداشتم و رفتم دنبال کار خودم

ب قیمت یک عمر آزادی . . .

ﺩﺭﻣﻦ ﺯﻣﺴﺘﺎﻧﻲ ﺳﺖ ﻃــــــﻮﻻﻧـــــــﻲ

ﺑﻬـــــﺎﺭﺑﺎﺵ

ﺑﺒﻴﻦ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺮﺍﺕ ﻣﻴﻤﻴﺮﻡ

اى کاش ميشد به همه فهموند,که اى مردم عشق پ و ل ى نيست!!!! اينو بفهميد
من از ””تو”” هم بگذرم ،

از رئیس کارخانه ای که هنوز به تولید ””عطر تو”” ادامه می دهد

نمی گذرم . . .

لباسهايم ادم نمي شوند حتي زماني كه انها را به بند دار ميزنم!
هنوز بوي تو را مي دهند…
دوست داشتم در دلواپسی هایت..لحظه های تنهاییت..لحظه های نمناکی چشمانت..
برایت اغوشی باشم گرم و مهربان

تا امن ترین و آرام ترین پناه دنیا باشم

برای خراشهای دل دریاییت…
نمیدانی
چه میکند،نا آرامی هایت با این دل عاشقم…

تو اتاقم تنها نشسته ام تو فکر حرف هات با یادت خوشم…صدای گریه میاد میرم و میبینم آبجیمه بغلش میکنم و با خودم تو اتاق تنهاییم میارم کنارم رو تخت درازش میکنم و واسه اینکه آروم شه پیشونیشو میبوسم…آروم میشه و با لبخند به خواب میره…اما من اشکهام شروع میشه آخه یاده وقتی میوفتم که تو واسه آروم کردنم پیشونیمو میبوسیدیومحکم تو بغلت فشارم میدادی…
هوا پر است از دوستت دارم هایی که به باد سپردم کاش پنجره ات باز باشد.
درانتظارقطارم!
قطاري كه مسافرم درآن نيست من درايستگاه نيستم روي ريلم!
یه موقع هایی بودکه وقتی کاربدی میکردم کلی 
ازم دلخور میشد بعد وقتی میدید ازاشتباهم پشیمونم
بااخم میومد میگفت دفعه اخرت باشه ها!بعدبغلم میکرد….
اخ که چقدر دلم برای اون روزا تنگ شده….
ﻋﻤﺮﻱ ﺑﺎ ﻏﻢ ﻋﺸﻘﺖ ﻧﺸﺴﺘﻢ
ﺑﻪ ﺗﻮ ﭘﻴﻮﺳﺘﻢ ﻭﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﮔﺴﺴﺘﻢ
ﻭﻟﻴﮑﻦ ﺳﺮﻧﻮﺷﺘﻢ ﺍﻳﻦ ﺳﻪ ﺣﺮﻑ ﺑﻮﺩ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻡ. ﭘﺮﺳﺘﻴﺪﻡ . ﺷﮑﺴﺘﻢ
دیریست غریبه ای مرا میپاید
عاشق شده بر دو چشم مستم شاید
امروز دلم حقیقتی را فهمید
دیوانه ز دیوانه خوشش می آید
ادعای بی تفاوتی سخت است!
آن هم
نسبت به کسی که
زیباترین حس دنیا را،
با او تجربه کردی‌.!
دردم این نیست که او عاشق نیست!
دردم این نیست که معشوق من از عشق تهی است!
دردم این است که با دیدن این سردی ها، من چرا دل بستم…؟
هذیــان میگوید لبــانت چیــزی شبیه
دوستــت دارم” بر خلاف چشمانــت!!!
چه زیباست بخاطر تو زیستن و برای تو ماندن و به پای تو مردن و به عشق تو سوختن، و چه تلخ و غم انگیز است دور از تو بودن و برای تو گریستن و به عشق و دنیای تو نرسیدن، ای کاش میدانستی بدون تو مرگ گواراترین زندگی است!
چقد سخته تنهایی برگردی جایی که
یه عالمه خاطره های قشنگ ازشون داری…
ﺩﺭ ﻭﺟـــﻮﺩ ﻫــــﺮ ﻣــــﺮﺩ،
ﭘﺴﺮﺑﭽﻪ ﯼ ﭼﻬﺎﺭﺳﺎﻟﻪ ﯼ ﺑﺒﯿﻦ …
ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﻭ ﺗﻮﺟﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ،
ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺶ ﮔﯿﺮ، ﻧﻮﺍﺯﺷﺶ ﮐﻦ …
ﺧﯿﺎﻟﺶ ﺭﺍ ﺭﺍﺣﺖ ﮐﻦ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ،
ﺟﺎﯾﯽ ﻧﻤﯽﺭﻭﯼ،
ﻃﻮﺭﯼ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﺣﺎﺻﻞ ﮐﻨﺪ !!!
ﻣﺮﺩﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ،
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻣﺴﯿﺮ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺭﺍ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﯽﮐﻨﺪ
ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﻣﻬﻤﺎﻧﺶ ﮐﻦ ﻭ ﺑﮕﻮ، ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭ :
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﻢ !
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﯼ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ …
زندگی یعنی چکیدن

همچو شمع از گرمی عشق

ﺑــــﺎﺧـــﺘــﻢ ﺗـــﺎ
ﺩﻟـــــــﺨــــﻮﺷـــﺖ ﮐـــﻨـــﻢ !!!
ﺑـــﺪﺍﻥ ﮐـــﻪ ﺑـــﺮﮒ ﺑـــــﺮﻧــــﺪﻩ
ﺍﺕ ﺳـــﺎﺩﮔـــﯿـــﻢ ﻧــــــﺒـــﻮﺩ !
ﺩﻟــــــــــــــــــــــــــــــﻢ
ﺑــــــــــــــــــــﻮﺩ
ﻟﻌﻨﺘــــــــــــــــــــــــــــــــــﯽ !!!
کاش زندگی یاباتوبود یااصلن نبود
پاییز که بیاید
فراز بر برگ‌ خشک
با تو قدم خواهم زد
و در سکوت عشق
صدای ضجه‌ی برگ تنها را
با تو خواهم شنید

پاییز که بیاید
به آغوش عشق
حمایل خواهم نمود
آرزو را با تو
به سینه‌ی گرم

پاییز که بیاید
گام به گام تو
عبور خواهم نمود
از مسیر بادخیز خزان
برای رسیدن
به جاودانه‌ی احساس

وقتی دلم برات تنگ میشه یه ستاره ازاسمون می یفته. اگه آسمون بی ستاره شد تقصیرخودت
کلمه هایی که مرا به یاد تو می آورند…

از قوم مغول اند!!

می آیند…

آتش میزنند…

می سوزانند…

و…

می روند…!

موهایم را که جمع میکنی …
قشنگترین گل سر دنیا میشود
دستهایت …
ﯾﻪ ﺁﺩﻣﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻦ ﻧﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﺩﺭﮐﺸﻮﻥ ﮐﺮﺩ ﻧﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﺭﺩﺷﻮﻥ ﮐﺮﺩ
ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﯼ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﻦ .… ﺯﻝ ﻣﯿﺰﻧﻦ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺸﺖ….
این روزها كودكــــ درونم بازیگوشی را فراموش كرده استــــ

راستش را بگــــو !

خودم به دركــــ ! قلبـــــ اینــــ رو هم شكســــته ای؟؟!

ﺩﺭ ﺳﯿﺮﻙ ﯾﺎ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ! ﺧﻨﺪﻩ ﺍﺕ ﻛﻪ ﺗﻠﺦ ﺑﺎﺷﺪ،ﺩﻟﺖ ﻛــﻪ ﺧﻮﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯽ ﻛﻨﺪ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﻟﻘﻜﯽ
میدانی که دلم اسیرقلبت شده است
میدانی نفسم بند نگاهت شده است
میدانی که تنم خمارنوازشهای گاه گاهت شده است
میدانی که لبم تشنه لبانت شده است

کاش باران به کویردلمان بباردتاازرنگین کمانش پلی بسازیم برای دیدار…
دلم کسي را ميخواهد…… کسي که از جنس خودم باشد…… دلش شيشه اي … گونه هايش

باراني… دستانش کمي سرد… نگاهش ستاره باران باشد….. دلم يک ساده دل ميخواهد……..

برای مردن لازم نیست عزرائیل بیاید همین که خبری از تو نباشد کافیست….
ساده لوحند آنان که می پندارند من قاب عکس تو را به دیوار خانه ام آویخته ام. . . .

من دیوار خانه ام را به قاب عکس تو آویخته ام. . . .

ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺣﻀﻮﺭﺕ ﻫﺴﺘﻢ !
ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﮔﺮﻣﺎﯼ ﻧﻔﺲ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺮﺩﻥ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ..
دستهایم را رهانکن،این دستهایمان است که پلی است برای پیوند قلبهایمان.
دوری از این دیده ، اما باز یادت میکنم / حرمت این آشنایی فرش راهت میکنم
در فراقت ، غم حصار خنده هایم را شکست / باز هم از انتهای دل صدایت میکنم.
قبول!
عاشقانه ها را نباید نوشت باید گفت،
اما به چه کسی؟
راستش را بخواهی من پشت تاریخ انقضاء
یک عشق فاسد شده ام…
ﺗــــﻮ
ﺍﮔــــﺮ
ﻧﮕﺮﺍﻧﻤـ
ﺑﻮﺩﯾـ
ﻧﻤﯿـ ﺭﻓﺘﯿـ …
می خواهم یادت را طلاق دهم ولی چکار کنم که از عهده مهریه سنگین خاطراتت بر نمی آیم …
روزی ما به هم پیوستیم
من برای تو ،تو برای من
من برای دل تو،تو برای دل من
تو هزاران فتنه در نگاهت،من بدنبال نگاهت به بلا افتادم
روزها در پی هم،تو جدا از من و فارغ از غم
اما دست در دست هم از گذرگاه زمان میگذریم تا در بهاری دیگر و غروبی غمگین…
دل نومید مرا که به پایت نشسته است،زیر پا بگذاری و بگذری
چه کسی خواهد دید….
مردنم را بی تو…..؟!
از سفره دلم کنار کشیده ای
چشمم شور بود یا دستم بی نمک؟؟؟؟؟؟؟؟؟♥
چقدپرمیکشد دلم!

ب هوای تو..!

انگار تمام پرنده ها درقلبم

اشیانه کرده اند. . .✔

نمیشه یه شب به خاطر نبودنت گریه کنم

نمیشه یه شب به یاد خنده هات خسته و افسرده نشم

می شه هرشب برای شنیدن صدات یه وجب ازت دوربشم

می شه هرشب که تو هرشب کنارمی لحظه ها رو دنبال کنه

ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻋﺸﻖ ﻧﻤﯿﺸﻮﯼ ، ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ

ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﻧﻤﯿﺸﻮﯼ

ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﻝ ﻫﻢ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﻝ ﻣﯿﺒﺴﺘﻢ ،

ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﻢ ﺭﻭﺯﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯿﺸﻮﯼ

وقتی نامش راصدامیکردم پسوندش یک جان ازاو.. یک جانت سلامت ازمن حالاهرچقدرصدایش میکنم حتی کسی نیست بگویید هان؟؟
مدت هاست تنها چيزي که مرا ياد ِ تو مي اندازد
طعنه هاي ديگران است!
شايد اگر اين”ديگران “نبودند ،
تو زودتر از اينها
براي من مـُرده بودي…
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺳﺖ …
ﻗﯿﻤﺖ ﯾﮏ ﻋﺸﻖ ﺗﺎ ﻋﺸﻖ ﺩﯾﮕﻪ،
ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﻗﻬﺮ ﺳﺎﺩﻩ ﺍ ست!
میخواهمت بی هیج تردیدی چون دلم میخواهد
چه خوش خيال است!!! فاصله را ميگويم!!! به خيالش تو را از من دور كرده..نميداند تو جايت امن است،اينجا…درقلب من!!!
ما چه زود تمام شدیم
یک دل سیر نگفته بودم
قدِّ هوا می خواهمَ ت!
کاش میدانستی ک من سیب را چیدم تا ب تو بفهمانم تورا میخواهم نه بهشت را
طعم لبهای توشایدجزءچهار مزه ی اصلی نباشه lمااصلی ترین مزه های زندگیه!
ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ،

ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺩﺕ ﻫﺴﺘﯽ

هرشب گریه میکنم برای توگریه میکنم برای خودم برای تموم اونایی ک خواستن گریه کنن ونتونستن برای اون چیزایی که خواستی ونبودم.هرشب گریه میکنم به وسعت دریا ب وسعت بیشه به وسعت دلی ک عاشق شدبرای تو…برای تو و ب پاس تمام احترامات تحقیرهای دیگران ک شنیدم ولی هنوزشکست نخورده ام ومیگویم دوست دارم…
مهم نیست *کوتاه* یا *بلند* بودن عمرم…..مهم نفس هاییست که با تو *کوتاه*و بی تو *بلند* کشیده میشود….
دیگر از صدایم دل زده شدی
از حرف زدن با من خسته شدی
دیگر بودنم برایت مهم نیست
ولی من هنوز همان عاشق همیشه گی ام
هر روز نگران تر از روز قبل
و تو هر روز بی تفاوت تر
گفته بودی تو بگو…
چه بگویم ای دوست…
چه بگویم که سزاوار شنیدن باشد…
زیر شلاق سکوت بهتر از ناله دیدن باشد…
اشتیاقم بس نیست??!
با توامممم….
طرز نگاهم بس نیست??!!
ﻫـــﻤــﯿــﺸــﻪ ﻧــــﻪ
ﻭﻟــــﯽ ﮔـــﺎﻫـــﯽ
ﻣــﯿــﺎﻥ ﺑـــﻮﺩﻥ ﻭ ﺧـــﻮﺍﺳــﺘـﻦ
ﻓــﺎﺻـﻠــﻪ ﻣـــﯽ ﺍُﻓــﺘــﺪ
ﻭﻗـﺘــﻬــﺎﯾـــﯽ ﻫـــﺴــﺖ ﮐـــﻪ
ﮐــﺴــﯽ ﺭﺍ ﺑـــﺎ ﺗــﻤــﺎﻡ ﻭﺟـــﻮﺩ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫـــﯽ
ﻭﻟــــــﯽ ﻧــﺒـــــﺎﯾــــﺩ ﮐــﻨـــﺎﺭﺵ
ﺑــــﺎﺷـــﯽ …
اﺻﻼ ﮔﻨﺎﻩ ﮐﺒﯿﺮﻩ اﺳﺖ ….
اﮔﺮ ﺑﺮاي ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﺗﻮ …….
ﮐﻪ ﻣﯿﺸﺪ ﺳﻬﻢ ﺧﻮدم ﺑﺎﺷﻲ ……
دﻋﺎ نكﻨﻢ……

(O_x)

Khoda tanha rozane omidist ke hichgah baste nemishavad ,tanha kasist ke ba dahane baste ham mitavan sedayash kard,ba paye shekaste ham mitavan soraghash raft,tanha kharidarist ke ajnase shekaste ra behtar barmidarad, tanha kasist ke vaghti hame raftand mimanad, vaghti hame posht kardand aghush migoshayad,vaghti hame tanhayat gozashtand mahramat mishavad va tanha soltanist delash ba bakhshidan aram migirad na ba tanbih kardan,khoda ra barayat arezoo daram.
عاشق واقعی فرهاد بود که وقتی خبر مرگ شیرین رافشنید از جان هم گذشت
مثل همیشه برای تو می نویسم تو به نیت هر کی دوس داری بخوان…
ﺗﻮ ۱۰ ﺳﺎﻟﮕﯽ : ” ﻣﺎﻣﺎﻥ ، ﺑﺎﺑﺎ ﻋﺎﺷﻘﺘﻮﻧﻢ ”
ﺗﻮ ۱۵ ﺳﺎﻟﮕﯽ : ” ﻭﻟﻢ ﮐﻨﯿﻦ ”
ﺗﻮ ۲۰ ﺳﺎﻟﮕﯽ : ” ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻭ ﺑﺎﺑﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯿﺮﻥ ﺭﻭ ﺍﻋﺼﺎﺑﻢ ”
ﺗﻮ ۲۵ ﺳﺎﻟﮕﯽ : ” ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺰﻧﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ”
ﺗﻮ ۳۰ ﺳﺎﻟﮕﯽ : ” ﺣﻖ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩ ”
ﺗﻮ ۳۵ ﺳﺎﻟﮕﯽ : “ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺮﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻡ ”
ﺗﻮ ۴۰ ﺳﺎﻟﮕﯽ : ” ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺑﺪﻡ ! ”
ﺗﻮ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﺳﺎﻟﮕﯽ : ” ﻣﻦ ﺣﺎﺿﺮﻡ ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺭﻭ ﺑﺪﻡ ﺗﺎ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺍﻻ‌ﻥ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺎﺷﻦ . . .
ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺍﺯﻫﻤﯿﻦ ﺣﺎﻻ‌ ﻗﺪﺭ ﭘﺪﺭﻭ ﻣﺎﺩﺭﺍﻣﻮﻧﻮ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ . . .
ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺎﻕ ﻭﺟﻮﺩﻡ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ، ﺭﻭﺯ ﺗﻮﺳﺖ  . . .
باران
بهانه ای بود که زیر چتر من تا انتهای کوچه بیایی
ای کاش….نه کوچه انتهایی داشت و نه باران بند می امد…!
لب های خشکیــــده ام را
همیشه دوست دارم،
چون دلداری ام می دهند …
که تو در خواب ،
مرا بوسیده ای …!!
سوت‌ می‌کشد در هوا ، کابل‌ تلفنی‌ که‌ می‌توانست‌
زیباترین‌ عبارات‌ جهان‌ را
از عاشقی‌ به‌ عاشقی‌ برساند . . . !
عشق درد سری است كه باید برای فراموش كردن ان عشق تازه ای را پیدا كرد
ما كه نديديم ولي ميگن:
خیلی شیرینه وقتی تو مسج بازی های شبانه خوابت میبره صبح بلندمیشی میبینی مسیج اومده: قربون عشقم برم که خوابش برده!
عشق یعنی اینکه یکی گوشه دنیا باشه که قلبش پناه خستگیات باشه
کجاي بازي ما اشتباه بود ؟!! که تو همبازي من نيستي و من هنوز گرگم به هواي تو
سلامم رادرصدف عشق میگذارم تارودخانه محبت آنرا به اقیانوس دلت برساند..
ﺍﻣﺸﺐ ﺣﺮﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻔﺘﻦ ﻧﺪﺍﺭﻡ . . .
ﺍﻣﺸﺐ ﺑﻐﺾ ﺩﺍﺭﻡ . . .
ﺑﻐﺾ!
سردفتر عالم معانی،عشق است
هربیت قصیده جوانی،عشق است
ای آنکه خبرنداری ازعالم عشق
این نکته بدان که زندگانی،عشق است
درست مثل یک برکه آرام و ساکتم این روزها سنگ نیندازو آشوبم نکن!
فقط بگذار، عکست آرام و نرم، توی دلم بیفتد.
دوست داشتن یعنــــی اونی که اگه صــــــد دفعه هم ناراحتــــش کنی ،هربار میـــــــگه این دفعه آخـــــریه که می بخشــــــمت و با اخـــــم میاد توی بغــــــلت
فدایت شوم با من حرف بزن
همدم تنهاییت منم
نگو که تنهایی
تو مرا داری عزیزترینم
نگو تنهایی
تو همه دنیای منی
چشمانت اتش به جان کدام راه گم کرده ای میزند باز که از حرارتش دل بی قرار من اینگونه میسوزد.. چند نگاه خسته دیگر به انتظارت بنشینم .. چند شبانه.. چند عاشقانه..
میگویند: ارزشمندترین مکان های كه مي توان در دنیا حضور داشت؛ در فکر کسي،در قلب کسي،و در دعاي كسي ست… تو در قلب من ِ فکرِ من و تک تک دعاهای من هستي و من هم …
وقتی نیستی …
نبودنت…
همه جا هست…
یک ساعت تمام بدون اینکه صحبت کنم نگاهت می کردم . در انتها خسته شدی . فریاد کشیدی: آخر چیزی بگو خفه شدم .گفتم : نشنیدی . برو ……!
از روزي كه نامت ملكه ذهنم شد احساس ميكنم جمجمه ام باشكوه ترين امپراطوري دنياست…
من
دستم به جایی بند نبود
او
دلش..
عمرم را جمع می کنم

و برای دیدن تو

آماده می شوم

عجله کن

فرصت فکر کردن نیست

با همین یک نگاه

باید عاشق شویم …

نه از سرم می افتی
نه از چشمم
کجای دلم نشسته ای
که جایت این قدر امن است؟
ميدوني امروزچ روزيه؟زيادفكرنكن امروزروزيه ك دلم واست تنگ شده!
دوست داشتن یعنی
وقتی تو اوج خوش گذرندون با دوستات هم باشی
باز جای خالیشو کنارت حس کنی و به یادش باشی
یکی از قشنگترین حس ها اینه که بعد یه دعــوا ، از نگاهش بفهمی که هنوزم دوســـت داره …
یه دنیاعشق تقدیم به کسی که ازپشت آسمون تنهایی سراغ ازدل ابری ما میگيره
وقتی تو آمدی و دستت را به سویم دراز کردی ، گفتم

از قفس چه می دانی ؟ گفتی : آزادی

از تنهایی ؟ گفتی : همزبانی

از محبت ؟ : عشق

از دوستی ؟ : صداقت

از بهار ؟ : طراوت

از سفر ؟ : انتظار

از جدایی ؟؟؟ : ….

باز هم گفتم جدایی ؟ سکوت تو مرا شکست و به گریه انداخت .

به چشمانت نگاه کردم و گفتم بگو …

تو آغوشت را به رویم گشودی و گفتی :جدایی ، هرگز … بی تو من میمیرم…

قلب من سه بخشه

1-خدا

2-پدر

3-مادر
.
.
.
.
نگران نباش تو ضربان قلبمی!!!

دلم میخواست در عصر دیگری دوستت می داشتم…
در عصری مهربان تر و شاعرانه تر…
عصری که عطر کتاب…
عطر یاس و عطر آزادی را بیشتر حس میکرد…
دلم میخواست تو را…
در عصر شمع دوست می داشتم…
در عصر هیزم و بادبزن های اسپانیایی…
و نامه های نوشته شده با پر…
و پیراهن های تافته ی رنگارنگ…
نه در عصر سی دی…
ماشین های فراری و شلوارهای جین…
ولی افسوس!
ما دیر رسیدیم..
ما گل عشق را جست و جو میکنیم…
در عصری که با عشق بیگانه است!
پیشی کوچولو کجایی ؟ تو در حال چه کاری ؟ جوجو تو دوست میداری؟جوجو دلش تنگته ؟ تنگ دل سنگته ،میبوسمت هزارتا ، جواب می خواد د یالا
ﺭﺍﺳﺘﯽ ﭼﯽ شد؟
ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺷﺪ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﺷﺪﻡ؟
ﺷﺎﯾﺪ ﻣﯿﮕﻢ ﺗﻘﺼﯿﺮ ﺗﻮﺳﺖ ﺗﺎﮐﻢ ﺷﻪ ﺍﺯﺟﺮﻡ ﺧﻮﺩﻡ…
کشیدنِ انگشتــان کشیـــده تو روی گــونـــه هــای من

لــــذتی انـــکار ناپـــذیر است

من دنبـــال بهــانـــه می گــــردم

تـــا آسوده دستـــان شفـــابـــخش تو را در دست بگیــــرم . . .✔

ممنونم که سادگی هایم باعث شد چشم هایم بیشتر بازکنم.
من بی تجربه بودم حال دنیایی از تجربه دارم.
برای اینکه دنیایی از احساسم با دیگری ب اشتراک گذاشتم فهمیدم احساس درک شعور آدما چقدر متفاوت هست.
برای اینکه دنیای از عشق خدا گونه در من بود مثل همه آدما افسوس درک نشد.
غرورم شکستم حرکات که دوست نداشتم تحمل کردم بخاطر اینکه فکر می کردم عاشق شدم حال میدانم زود نباید وابسته و عاشق شد.
حال تنها با کلی تجربه های تلخ شیرین تنها مرا ببخش. خودم که فریب خودم عذابت دادم. در جستجوی هوای تازه ام . پاییز فصل خزان فصل از ریختن …
هــي کــافــه چي لعنــتي
دو نفــره هاي کــافه ات رو مخــم هســتن
لا اقــل تــــو بيــا در کنــار مــن بشــين
تــا مــــا هــم دو نــفر بشــيم…!!
ﮔﺎﻫﯽ ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ
… ﻭﺣﺸﯿﺎﻧﻪ ﻏﺮﻭﺭﺕ ﺭﺍ
ﭘﺎﺭﻩ ﮐﻨﻢ !
ﻗﻠﺒﺖ
ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺸﺘﻢ ﺑﮕﯿﺮﻡ

ﺑﻔﺸﺎﺭﻡ
.
ﺗﺎ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﺍ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯾﯽ ﺑﻔﻬﻤﯽ !…
ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺟﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﺣﺮﻣﺖ ﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﻗﻠﺐ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ
ﺁﻧﺮﺍ ﻣﻲ ﺑﻮﺳﻨﺪ !..
ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﻣﻴﺸﮑﻨﻨﺪ …
با تمام وجود منتظرم
نمیدانم برایه کی
نمیدانم برایه چی
و نمیدانم تا به کی
مزخرف است عاشقه کسی باشی که نمیدانی
کیست و کجاست و کی میاید
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺩﻟﻮﺍﭘﺴﯽ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﺩﻟﻮﺍﭘﺲ ﺗﺮﻡ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺭﻧﺠﯿﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﺗﻠﺦ ﺗﺮﻡ
ﮐﺠﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺭﻓﺖ
ﺧﺎﻟﯽ ﺷﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺑﯿﭽﺎﺭﮔﯽ ؟
ﮐﺠﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺭﻓﺖ
ﺭﻫﺎ ﺷﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺩﻟﺴﭙﺮﺩﮔﯽ ؟
ﻣﻦ ﺭﺍﻩ ﻧﯿﺎﻓﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﻫﻨﻮﺯ
ﺭﺍﻫﯽ ﯾﺎﻓﺘﯽ
ﺟﺎﯾﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﺷﺪ
ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺒﺮ
ﺭﻫﺎ ﺷﻮ ﺍﺯ ﻣﻦ
ﺭﻫﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ﺍﺯ ﺗﻮ
مثل قطاری که دودش برمیگرده،من میرفتم…دلم برمیگشت .
پنجشنبه روزگار ما دلگیر نیست درگیر است بین جمعه های قبل آمدنت وجمعه های نیامدنت…
هه!مرا چه به فلسفه؟من هنوز در منطق چشمانت مانده ام!
ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﻧﺎﺯﻧﯿﻦ، ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ …
ﺷﺎﯾﺪ ﺗﻮ ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻤﮕﺸﺘﻪ ﯼ ﺍﺯﻟﯽ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﯽ.
ﻫﻤﺎﻥ ﻧﯿﻤﻪ ﯼ ﮔﻤﺸﺪﻩ ﯼ ﺭﻭﺡ ﻧﺎ ﺁﺭﺍﻣﻢ.
ﻫﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻃﻠﺒﺶ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ ﮔﺸﺘﻢ،
ﻧﯿﺎﻓﺘﻢ ﻭ ﻧﺎﮔﺰﯾﺮ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩﻧﺶ.

ﻫﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺒﻮﺩ
ﻭﻟﯽ ﺑﻮﺩﻧﺶ ﻧﺎﮔﺮﯾﺰ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﯽ ﺍﺭﺯﯾﺪ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﻮﺩﻧﻬﺎ ﻭ ﺩﺍﺷﺘﻨﻬﺎ…
ﻧﺎﺯﻧﯿﻦ،
ﻣﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﻃﻮﻻ‌ﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻃﻠﺒﺖ ﻭ ﺑﯽ ﺗﻮ ﭘﯿﻤﻮﺩﻡ.
ﺩﯾﮕﺮ ﺭﻣﻘﯽ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﮐﻨﻢ؛
ﭘﺲ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻢ،
ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎ ﺻﺒﻮﺭﯼ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﮐﻦ ﻭ ﺑﺎﺵ ﺗﺎ ﺑﺎﺷﻢ…

شبي از راه تو رفتم به بن بستي رسيدم باز

در آن شب مرگي کابوس,شکستم باز شکستم باز

تو و ناز دو چشمانت منو بهت و پريشاني

دراين خلوتگه خاموش صدايم در گلو جاري

در ان اشفته بازاري دلم لبريز عشقت شد گناهي بود کار دل که چشمانت تلسمم شد.

میگن دنیا خیلی بی ارزش و کوتاهه. ولی نمیدونم تو چرا اینقدر بزرگ وباارزشی.
کفش های بندیت رابیشتر دوست دارم!!
که ماندنت را دقایقی فقط دقایقی بیشتر میکند
منو ببخـــــــــش………….میدونم منم یه خیانتکارم……………..!من انقدر که با یادت بودم………….با یادت خندیدم…با یادت خوابیدم…… با یادت لذت بردم….با خودت نبــــــــــــــــــــودم………..
دلم کسی را می خواد که وقتی به زور لبخند می زنم مرا در آغوش بگیرد و بگوید :می دانم عزیزم سالهاست که دیگر خوب نیستی
ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻝ ﻣﻦ ﻧﺸﺪﯼ ﻭﻟﯽ ﺍﺯﺕ ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﺍ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ !!!!!.
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﯽﮑﯾ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﮕﻢ !!!!.
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻫﯿﭻ چی ﺍﺭﺯﺵ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﻏﺮﻭﺭﻣﻮ
ﻧﺪﺍﺭﻩ!!.
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﮐﻪ ﺑﻔﻬﻤﻢ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﻢ ﺩﺍﺭﻩ ﻫﺮ
ﺭﻭﺯ ﺩﻟﺸﻮ ﺑﻪ ﺑﻬﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﺸﮑﻨﻢ !!!!.
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺭﻭ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﮑﻨﻢ !!!!!.
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﻬﺶ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻓﺮﺻﺖ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻧﺪﻡ !!!!.
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﻡ ﺍﺯ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺑﺰﻧﻢ ﻭﻟﯽ ﺧﻮﺩﻡ ﻋﺎﺷﻖ
ﻧﺒﺎﺷﻢ هرچی هم پیش بیاد گناهش گردنه تو
هنوز جای بوسه ات…

در خاطر پیشانی ام ،

همچو آغوش گرمت داغ مانده!!

برگرد ! ببوس !

بخاطر من نه!

بخاطر پیشانی ام

که نرمی لبهایت را بهانه میگیرد…✔

آموختم بهار را به عشق
تابستان را به شادی
پاییز را به غم
و زمستان را به امید
و بودن را با “تو”
عاشـــــقـــــانه هایـــــم را برای که مــــیــــگــــویــــــم؟؟

برای قــلـبــــی خائــــــــــــــــن ،
برای چشـــمانی هـــوســـــــــران ،

برای گـــــــوش هایی کــــــــر ،
برای چشــــــــــــمانی کـــــــــور ،

یا برای دســـتـــــــانی بی حـــــس؟؟؟
نه برای تو نـــــــمـــیـــــــگـــویـــم مـــــرد مغـــــــرور

که از قـــلــبــــی شـــکــســـته ،
از دخـــتـــری با چــــــشــــم هایـــــی زلال ،

با قــلـــبـــــی پاکـــــــــــــ با دســـتــانــی وفــــادار ،
با عـــشـــقـــــــــی ابــدی و با ســـرشــتــی خـــدایـــــی

خـــــبـری نــــــمــیــگــــیــــری .

برای تو نــــــمــــــــیـگـــویـــــــم و نـــــــــمیـسـرایم
که مـغـــــرورتــــــــر و ســــــــخـــــت تـــــر شـــــــــــوی ،

تـنـــــها عــاشـــــقـــانه هـــایــــم را با چــشــــمانـــی تــــر ،
با بـــغــــضــــی خــفــــــه شده و بـیــــــصدا ،

با اشـــــــک هــایــــی روان برای دل عـــاشـــقـــم
و
خــــدای عـــاشــــقـــــان خــــــــواهـــ

ﻣﻦ که وﻗﺖ رﻓﺘﻨﺖ ﺳﭙﺮدﻣﺖ به ﺧﺪا ﭘﺲ ﻛﻨﺎر او چه ﻣﯿﻜﻨﻲ؟؟؟ .. ﻻﻣﺼﺐ ﺧﺪارا دﯾﮕﺮ ﭼﻄﻮر ﭘﯿﭽوﻧﺪی؟؟؟
ﺑﺎﺯ ﻫﻢ پاﯾﯿﺰ
ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺻﺪﺍﯼ ﻗﺪﻡ ﺯﺩﻥ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺗﻮ
ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺑﺮﮔﻬﺎﯾﯽ
ﮐﻪ ﻧﺒﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺧﻢ ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ
ﯾﺎﺩﺕ ﻫﺴﺖ؟
پﺎﯾﯿﺰ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺷﺪ
ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺯ ﻣﻨﺘﻈﺮﻣﺎﻥ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪﻧﺪ
ﺗﺎ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪﯾﻢ ﻭ
ﺑﯽ ﺣﺮﻑ
ﻓﻘﻂ ﮔﻮﺵ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﻭﯾﻢ..
من خود به تو پر پرواز دادم، اما….
به همه گفتم درب قفسش باز بود و…. پرید….!
ﺻﻔﺎﯼ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺥ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻣﯿﮑﺸﻢ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻣﻬﺘﺎﺑﺶ
ﻧﻨﺎﺯﺩ . . .
دروازه ي بهشت چشمهاي تو بود

بستي تا در اين جهنم يخ بزنم !

چشمــانـــــم خسته است. . . .

و نبــض ذهنـــــــم افتاده . . . .

کـــــــــــاش نــگاهت

یک قدم نزدیک تر بود . . . .

موهــــای بلنــــدم را
هیــــچ دوســــت نــــدارم
وقتــــی طنــــابِ دارم می شـــوند
بـــی نــــوازشِ دســــت های تـــــــو . . .
ﺳﻬﻢ ﻫﺮ ﮐﺴ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯿ ﺧﻮﺵ ﺑﻬ ﺣﺎﻟ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﺵ آخه ﭘﺎﯾﯿﺰ و زمستونش ﻣﯽ‌ﺷﻪ ﺭﻧﮓ بهارش
ﭼﻨﺎﻥ ﭘﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﻗﻠﺒﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ
ﮎ ﺟﺎﯼ ﺁﺝ ﻫﺎﯼ ﺗﻪ ﮐﻔﺸﺖ ﺭﻭﯼ ﻗﻠﺒﻢ ﻧﻘﺶ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ،
ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻓـــــــــــــــــ
ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻓﻘﻂ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ
ﻫــــﻤﯿﻦ..
ﺻﺪاﯾﺖ ﻧﻤﯿﮑـــــﻨﻢ ﮐﻪ ﺑﺮﮔـــــﺮدي
ﻣﻬــــــﻢ ﺑﺎﺷﻢ
ﺧﻮدت ﺑﺮﻣﯿﮕﺮدي…..
شماهم گاهی وقتا بزرگترین آرزوتون این میشه که دستاش به دستات قفل شده باشه.شماهم این آرزوهارو میبینین؟یک کوچه یباریک و خلوت.با اون باشی.ی بو3 ی لطیف…ولی همه ی اینارو توخواب…کاش واقعی میشد…چرا آخه خداااااااا؟؟؟؟؟؟
ﻘﺎﺵ ﺑﺎﺷﯽ !…. ﭼﻘﺪﺭ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ !?…
ﺑﯿﺎﯾﯽ ﻭ ﺻﻔﺤﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﯿﺎﻩ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺭﻧﮓ ﮐﻨﯽ .. ؟
ﺑﻌﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﻟﻢ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺁﻓﺘﺎﺑﯿﺒﮑﺸﯽ …ﮐﻪ ﻧﻮﺭ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺗﺎ ﻣﯿﺎﻧﻪ ﺍﺗﺎﻕ ﺁﻣﺪﻩ
ﺑﺎﺷﺪ ….
ﺭﺍﺳﺘﯽ … ﻣﻦ ﺭﻭﯼ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﯾﮏ ﺧﻨﺪﻩ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ، ﻧﺮﺥ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻪ ﮔﺮﺍﻥ ﻧﯿﺴﺖ .. ؟؟
گاهی…آنقــَدر واقعیــَـت داری…که دستهــایـَم” هوایـَت” رادر آغـــوش میگیرند…
“تــــــــــــــــــــــو” یادگار روز هایی هستی که نه فراموش می شوند و نه تکرار …
ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﺑﺎﻭﺭﺕ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺑﮕﻮﯾﯽ ﺑﺎﺭﺍﻧﻢ…
ﺍﺯ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺧﯿﺲ ﻣﯿﺸﻮﻡ
دنیا که شروع شد زنجیر نداشت
خدا دنیای بی زنجیر آفرید
انسان بود که زنجیر را ساخت
شیطان کمکش کرد
دل زنجیر شد، عشق زنجیر شد،زن زنجیر شد
و انسان ها همه دیوانه ی زنجیری
ﺁﻗـﺎﯼ ِ ﺷﻬـﺮﺩﺍﺭ … ﺑـﮕﻮﯾﯿـﺪ ﺍﯾـﻦ ﻗـﺪﺭﻋـﻮﺽ ﻧﮑـﻨﻨـﺪ …
ﺭﻧـﮓ ﻭ ﺭﻭﯼ ِ ﺍﯾـﻦ ﺷــــﻬﺮِ ﻟـﻌﻨﺘـﯽ ﺭﺍ … ﺍﯾـﻦ ﭘﯿــــﺎﺩﻩ ﺭﻭ ﻫـﺎ … ﻣﯿـﺪﺍﻥ ﻫـﺎ … ﺭﻧـﮓ ﻭ ﺭﻭﯼ ِ ﺩﯾـﻮﺍﺭ ﻫـﺎ …
* ﺧـﺎﻃﺮﺍﺗـﻢ* ﺩﺍﺭﻧـﺪ ﺍﺯ ﺑﯿـﻦ ﻣﯽ ﺭﻭﻧـﺪ !
گوشی را بردار
فقط پشت تلفن نفس بکش
همین هم ارامم میکند

چشمانت که خیس میشود
تمام زندگی ام را سیل برمیدارد
بی خانمان میشوم؛ویران میشوم
بخند مهربانم………..
به کوه گفتم عشق چیست؟ لرزید.
به ابر گفتم عشق چیست؟ بارید.
به باد گفتم عشق چیست؟ وزید.
به پروانه گفتم عشق چیست؟ نالید.
به گل گفتم عشق چیست؟ پرپر شد.
گاهى تو…
گاهى يادتو…
گاهى غم تو…
آخراين”تو”كارمراتمام ميكند…!
عشق آدم را داغ ميکند و دوست داشتن آدم را پخته..

هر داغي روزي سرد ميشود

اما…

هيچ پخته اي خام نميشود

ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺍﺷﯿﺎ ﺣﺲ ﺩﺍﺭﻧﺪ …
ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ … ﻣﺜﻞ ﺑﺎﻟﺶ ﻣﻦ …
ﻫﺮﺷﺐ ﻏﺮﻕ ﺍﺷﮏ ﺍﺳﺖ … (-_//)
وای چه لذتی داره اونی که با همه وجودت دوسش داری یهو صدات کنه:
“عشــــــقـــــم”
کاش حرف دل من هم وقتی به گوش دلت می رسید ، “پیغام تحویل” میداد !!!
قبول نیست!

این بارتو چشم بگذار

من فراموشت می کنم

فقط تا صد بشمار،

آهسته آهسته

راستی ،

من بازی را خوب نمی دانم،

خودم را باید پنهان کنم یا گذشته را ؟

تورافراموش کنم

یا خاطره را ؟

این بازی کی تمام می شود؟

من از لبه تو منتظره یه حرفه تازم
تا از حرفه تو قشنگترین قصه ی دنیارو بسازم
همه تردید های دنیا را بگذار روی طاقچه
تو برای ما بودن باید با ما باشی..
چه کاری ازمن برمی اید؟
وقتی عشق
تمام خودش را
می ریزدتوی چشم های توو
نگاهم میکند…
ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﯿﺴﺖ …
ﻧﺎﻡ ﻧﯿﮏ ﻧﯿﺴﺖ …
ﺧﻮﺷﯽ ﻧﯿﺴﺖ …
ﭼﻮﻥ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺘﯽ !
پیاز هم که خورد میکنی برایش اشک میریزی…. 
از پیاز هم کمتر بودم که مرا خورد کردی و خندیدی.؟؟
بـــاور کنـــیــد …!

یکــــ جایـــــی
کــــــه هـــنــوز نــمـــی دانـــم …
در زمـــــــانی
که هــــــــنوز نمـــی فهــــــمم …

کنـــــار کسـی
که هـــنوز نمی شــــــــناســم …

جــــــای مـــــن خـــــــالی ســـــــت …
باور کنـــــیـــــــــد …!

ﺳــــﺮ ﺯﺩﻩ ﺑﯿــــــﺎ …
ﮐﻤــــــﮯ ﺁﺷﻔﺘــــﮕﯽ ﺑــــﺪ ﻧـﯿﺴﺖ …
ﺁﻥ ﻭﻗــــــﺖ …
ﺗﮑــــــﺎﻧﺪﻥ ِ ﺷﺎﻧــــــﻪ ﻫﺎﮮ ِ ﭘُـﺮ ﻏُـﺒــــــﺎﺭ
ﻭ ﻣُﺮﺗﺐ ﮐﺮﺩﻥ ِ ﻣﻮﻫــــــﺎﮮ ِ ﭘﺮﯾـﺸــــــﺎﻧﺖ ،
ﺑﻬﺎﻧـــــــﮧ ﺍﮮ ﻣـﮯﺷﻮﺩ ﺑﺮﺍﮮ ِ ﺯﻧﺪﮔـــــــﮯ
ﺑﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﺭﺍﺳﺘﻢ ﺍﺷﮏ
ﺑﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﭼﭙﻢ ﺧﻮﻥ !
ﻣﯽﮔﺮﯾﻢ …
ﻣﯽﮔﺮﯾﻢ ﺑﺮ ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻪ ﻧﺎﺭﻭﺍﺳﺖ !
ﺑﺮ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥِ ﺑﯽﺷﻤﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺁﺑﺴﺘﻦِ ” ﮐﻮﺯﺕ” ﺍﻧﺪ
ﻭ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﺍﻥِ ﻣﻌﻄﺮﯼ ﮐﻪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻣﻄﻠﻖﺍﻧﺪ
ﻭ ﻃﺎﻟﻊ ﺳﺒﺰ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻌﻞِ ﺍﺳﺐ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ !
نگاه کن بانو…
فقط ویرانه ای باقیست….
از آن آغاز رویایی
از همان روزی که پشت هیچستان تنهایی
خیالت اشک شد
ﺍﮔﺮ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ یک ﻧﻔﺮ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ ﺑﻤﻮﻧﯽ،ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺑﻬﺶ
ﻭﻋﺪﻩ ﯼ ﻣﻮﻧﺪﻥ ﻧﺪﻩ
ﻣﺮﺩﻭﻧﮕﯽ ﻧﻪ ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮﻩ،ﻧﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ
ﺑﻪ ﻋﻤﻠﻪ،ﻋﻤــــــــــــــــــــــﻞ
اولین فصل کتاب عشق؟؟؟صداقت)))(((
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ
ﻣﺜﻞ
ﺷﺎﺧﻪ ﯼ ﺧﺸﮑﯿﺪﻩ ﯼ ﺩﺭﺧﺖ
ﮐﻪ ﺗﺤﻤﻞ ِ ﭘﺎﯼ ِ ﮔﻨﺠﺸﮏ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﻣﻰ ﺑﻮﺳﻢ ﻣﻴﮕﺬﺍﺭﻡ ﻛﻨﺎﺭ !
ﺗﻤﺎﻡ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺭﺍ !
ﺩﺳﺘﻬﺎﻳﺖ ﺭﺍ …
ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﺖ ﺭﺍ …
ﻋﺎﺷﻘﻰ ﺍﺕ ﺭﺍ …
ﻫﻤﻪ ﺭﺍ …
ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﺧﻮﺍﻫﺶ …
ﺍﻳﻦ ﺩﻡ ﺁﺧﺮ …
ﻟﻄﻔﻰ ﻛﻦ
ﻭ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪ ﻭﻧﮕﻮ
ﻗﺴﻤﺖ ﻧﺒﻮﺩ
ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﻴﺪﺍﻧﻢ ﺁﻧﭽﻪ ﻧﺒﻮﺩ
” ﻟﻴﺎﻗﺖ ﺗﻮ ” ﺑﻮﺩ
ﺟﻬﻨﻤﯽ ﺑﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺑﯿﺎﻭﺭﯼ
ﺑﻮﺳﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ
ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻧﯿﻔﺘﺎﺩﻩ
شعرهایم را شبیه کوه می نویسم تا به رسم نقاشی های کودکانه از میانشان طلوع کنی
یه جایی باید دست آدما را بکشی نگه شون داری ..صورتشون رو میون دستات محکم بگیری بگی : ببین من دوستت دارم .. نرو
می فشارد قلب من را اسم تو، جسم من جاری شده با جسم تو”” گاهی از من عاشقانه یاد کن، توبه یادم بوسه ای برباد کن
ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﻣﻦ ﻗﯿﺪ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻭ ﺯﺩﻡ

ﺗﻮ ﻫﻢ ﺭﻭﺵ

ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺖ….

دور تر بایست!!!
مهربانی هایت “دلتنگی ام” را بیشتر میکند
سرم درد میکند
برای
عاشقی با طعم تو!!!
ﺟﻐﺪ ﻧﺰد ﺧﺪا ﺷﮑﺎﯾﺖ ﺑﺮد:اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ آواز ﻣﺮا دوﺳﺖ …ﻧﺪارﻧﺪ ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﻪ ﺟﻐﺪ ﮔﻔﺖ:آوازﻫﺎی ﺗﻮ ﺑﻮی دل ﮐﻨﺪن !ﻣﯿﺪﻫﺪ و آدﻣﻬﺎ ﻋﺎﺷﻖ دل ﺑﺴﺘﻦ اﻧﺪ دل ﺑﺴﺘﻦ ﺑﻪ ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﮐﻮﭼﮏ و ﺑﺰرگ:ﺗﻮ ﻣﺮغ ﺗﻤﺎﺷﺎ و !اﻧﺪﯾﺸﻪ ای و آﻧﮑﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪو ﻣﯽ اﻧﺪﯾﺸﺪ,ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ دل ﻧﻤﯽ .ﺑﻨﺪد !!!دل ﻧﺒﺴﺘﻦ ﺳﺨﺖ ﺗﺮﯾﻦ و ﻗﺸﻨﮕﺘﺮﯾﻦ ﮐﺎر دﻧﯿﺎﺳﺖ اﻣﺎ ﺗﻮ ﺑﺨﻮان و ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺨﻮان ﮐﻪ آواز ﺗﻮ ﺣﻘﯿﻘﺖ !است و ححقیقت همیشه تلخ …….:-)
ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺘﺎ ﺑﺪﻭﻥِ ﮔﺮﯾﻪ، ﺑﻐﺾ ، ﺩﺍﺩ ، ﻫﻮﺍﺭ ﻭ …
ﺑﺎﯾﺪ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻨﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﺷﺪﯼ ….
ﻫﻤﯿﻦ !!!
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ………
ﺑﻮﺳﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺍﻧﺎﺭ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺗﺮﮐﺎﻧﺪ

 ﻧﻔﺲ ﻫﺎﯾﺖ ﺳﯿﺐ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪ

 ﺁﻏﻮﺷﺖ ﺍﺑﺮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﺍﻧﺪ

 ﭘﺎﯾﯿﺰﺗﺮﯾﻨﯽ ﺗﻮ !

وقتی عاشقی زندگی رو مثل رنگین کمون رنگارنگ میبینی اما وقتی عاشق نیستی زندگیت سیاهو سفیده !!! به امید روزی که زندگی همه رنگارنگ باشه
چقدر بگویم؟؟ قرص آرامم نمیکند… آغوش تو… آرامش بخش من است.
ﻃﺒﯿﺒﯽ را ﮔﻔﺘﻨﺪ درﻣﺎن ﻋﺸﻖ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﮔﻔﺖ ﺷﺶ ﺑﻮﺳﻪ از ﺷﺶ ﮔﻮﺷﻪ ﻟﺐ، دو ﺗﺎ ﺻﺒﺢ دوﺗﺎ ﻇﻬﺮ دو ﺗﺎ .ﺷﺐ
ﺣﻮﺍﺳﺖ ﻧﺒﻮﺩ
ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻡ …
ﺣﻮﺍﺳﺖ ﻧﺒﻮﺩ
ﮐﻪ ﻣﺎﻧﺪﻡ …..
…ﺣﻮﺍﺳﻢ ﻧﺒﻮﺩ
ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻧﯿﺎﻣﺪﯼ ……
ﺣﻮﺍﺳﻢ ﻧﺒﻮﺩ
ﮐﻪ ﭘﯿﺸﻢ ﻧﻤﺎﻧﺪﯼ ….
ﺣﺎﻻ ﻫﻢ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ …
ﻛﻪ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺷﺪﻡ !!..
ﺑﻪ ﮐﺪﺍﻡ ﻣﺬﻫﺐ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ
ﺑﻪ ﮐﺪﺍﻡ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ،
ﮐﻪ ﮐـُﺸﻨﺪ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺭﺍ
ﮐﻪ ﺗﻮ ﻋﺎﺷﻘﻢ ﭼﺮﺍﯾﯽ؟ !
من همین حوالی توام، شاید کمی دورتر وتو درحوالی دلم ; باورکن نزدیکتر!
این روز ها دنیایم به اندازه ی یک نفر کوچک شده، و یک نفر به اندازه ی خدا برایم بزرگ است. قمار بزرگی کرده ام، اگر برود دین و دنیایم را باخته ام.
ﯾـــﮑﯽ از همین روزها
ﺑﺎﯾـــﺪ ﺧﺪا را ﺻﺪا ﺑــــــــــﺰﻧﻢ
ﯾﮏ ﻣﯿــــــــﺰ دو ﻧﻔــــــــﺮه
دو ﺻﻨـــــــــﺪﻟــﯽ ﯾــــــــﮑﯽ ﻣـــــــﻦ ﯾـــــــــﮑﯽ ﺧــــــﺪا
ﺣــــــﺮف ﻧﻤـــــــﯿﺰﻧﻢ
ﻧـــــــﮕﺎﻫﻢ ﮐﺎﻓﯿــــــﺴﺖ ” تو ” را از تویش میخواند ،

ﻣﯿـــــــــﺪاﻧﻢ …..
ﺑﺮاﯾـــــــــﻢ خیلی اﺷــــــــﮏ ﻣﯽ رﯾــــــــﺰد. . . .
میدانم. . . . (︶︿︶)

ﺑﯿﺸﻌﻮﺭ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ
ﻣﻨﻪ …
ﺭﻭﺯﯼ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﺎ ﺩﻟﯿﻞ ﻭ ﻣﻨﻄﻖ
ﺑﺮﺍﺵ ﻣﯿﺎﺭﻡ ﺁﺭﻭﻡ ﻣﯿﺸﻪ، ﺑﺎﺯ ﺩﻡ
ﺩﻣﺎﯼ ﺷﺐ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﻫﯽ ﺍﺯﻡ ﻣﯽ
ﭘﺮﺳﻪ ﭼﺮﺍ؟
برآورده می شوند…

حتی محال ترينشان…

وقتی از زبان تو آرزوهايم…

به گوش خدا برسد…✔

بـایـد کـسـی را پـیـدا کـنـم کـه دوسـتـم داشـتـه بـاشـد (!)
آنـقـدر کـه یـکـی از ایـن شـب هـای لـعـنـتـی

آغـوشـش را بـرای مـن و یـک دنـیـا خـسـتـگـی اَم بـگـشـایـد… هـیـچ نـگـویـد! هـیـچ نـپـرسـد…

فـقـط مـرا در آغـوش بـگـیـرد…

بـعـد هـمـانـجـا بـمـیـرم..

پیک هارا یکی یکی خوردم تا مستی مرا بگیرد برای ساعتی هم شده بیخیالت بشم،وقتی مستی از سرم پرید تازه فهمیدم همه را به سلامتی تو خوردم
سهم من از زندگی دستان پر مهر تو شد
می ستایم من تو را تا آخر عمر ای عزیزم
در میان اوج تنهایی تو با من مانده ای
تا تو باشی من چه غم دارم ز دنیا ای عزیزم
لعنتی دلم تموم لحظه های با تو بودن رو بهم وصله کرده از اون به فیلم ساخته ک هر لحظه تو ذهنم تماشاش میکنم
آنجا بود که از عشق متنفر شدم
وقتی مورچه ای خودشو به لیوان میکوبید وعاشق تفاله چای شده بود
ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ
ﻣﻨﺘﻬﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ !
ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﻬﺎﯾﺖ
ﺑﺎﯾﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﺤﮑﻢ ﺑﺎﺷﻨﺪ
ﻭﻗﺘﯽ ﺗﺼﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﻢ ﻣﯽ ﻓﺸﺎﺭﻣﺖ !
ﻧﺬﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﺭﺍ
ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﮐﻨﻢ
ﮐﺎﺵ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﺑﺎ ﺗﻮ
ﺑﻬﺎﯾﺶ ﻧﺎﻧﺠﯿﺒﯽ ﻧﺒﻮﺩ !
ﺗﺎ ﻣﯿﺪﯾﺪﯼ
ﮔﺎﻩ ﺑﻮﯾﯿﺪﻥ ﻧﻔﺴﻬﺎﯾﺖ
ﺷﻌﻠﻪ ﺩﺍﻍ ﻟﺒﻬﺎﯾﻢ
ﺭﻭﺣﺖ ﺭﺍ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺷﻌﻠﻪ ﻭﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﺭﻋﺪ
ﺍﺯ ﻣﻦ ﻋﺒﻮﺭ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﺮﺩ !..
ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ ﻣﺸﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺗﻮ ﻣﺸﺘﺖ ﭼﯽ ﺩﺍﺭﯼ؟
ﮔﻔﺖ :ﺧﻮﺩﺕ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ
ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺁﺭﻭﻡ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ
ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺎﺵ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﺒﻮﺩ !
ﮔﻔﺘﻢ؟ : ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ !
ﺩﺳﺘﺎﻣﻮ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺶ ﺑﻮﺩ ﻓﺸﺮﺩ
ﮔﻔﺖ : ﻧﺒﻮﺩ ﻭﻟﯽ ﺣﺎﻻ ﻫﺴﺖ .
ﺩﺳﺘﺎﻡ ﮔﺮﻡ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻭﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩ ♥
نامه عاشقانه
1.محبت شدیدی که صادقانه به تو ابراز می کردم.
2.دروغ و بی اساس بود و در حقیفت نفرت من نسبت به تو
3.روز به روز بیشتر می شود و هر چه بیشتر تو را میشناسم
4.به پستی تو بیشتر پی میبرم
5.این احساسات در قلب من قوت می گیرد که بالاخره روزی باید
6.از هم جدا شویم و دیگر من مایل نیستم به هیچ وجه
7.شریک زندگی تو باشم و اگر چه عمر دوستی ما همچون عمر گلهای بهاری کم بود اما
8.توانستم به طبیعن پست و فرومایه تو پی ببرم و
9. بسیاریاز صفات ناشناخته تو بر من روشن شد و من مطمئنم
10.این خودخواهی و حسادت و تنگ نظری تو را هیچ کس نمیتواند تحمل کند و اگر با این وضع
11.ازدواج ما سر بگیرد تمام عمر را
12.به پشیمانی و ندامت خواهیم گذراند.بنابراین با جدایی از هم
13.خوشبخت خواهیم بود و این را هم بدان
14.از زدن این حرفها اصلا عذاب وجدان ندارم و بازهم مطمئن باش
15.این حرفها را از روی عمق احساساتم مینویسم و چقدر برایت ناراحت کننده است اگر
16. باز بخواهی در صدد دوستی با من برآیی ،از تو میخواهم که
17. جواب من را ندهی ،چون حرفهای تو تمامش
18. دروغ و تظاهر است و به هیچ وجه نمی توان گفت ک داری کمترین
19.عواطف ،احساسات و حرارت است و به همین سبب تصمیم گرفتم برای همیشه
20. تو و یادگار تلخ عشقت را فراموش کنمو نمیتوانم قانع شوم که
21.تو را دوست داشته باشم و شریک زندگی تو باشم
و در آخر اگر میخواهی میزان علاقه من را نسبت به خودت بدانی از شماره های فرد را بخوان…
زندگى زیباست حتى اگر کور باشى
خوش آهنگ است حتى اگر کر باشى
اما بى ارزش است اگر ثانیه اى…… نباشى!!!
من نميخواهم كه زاده آمال وتصوراتم باشي.
من فقط ميخوام كه دوستــــم داشتي باشي..
کاش در حنجره ام قدرت فریادی بود تا بدانی که تورا می طلبم هر لحظه………..
ﺭﻭﺯﻫﺎﻱ ﺧﻮﺑﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ . . .
ﻳﺎ
ﺳﻘﻂ ﺷﺪﻧﺪ !
ﻳﺎ
ﻣﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺁﻣﺪﻧﺪ !
کــــاش بـرایــم کمـی حرفــــــــ مـی زدی!
ایـن روزهـا دلـــم صـدای تـــو را کـم دارد…
صــدای پـــای بهــــارشنیــده مـی شـــود امـا دل مـن بهـاری جـداگـانـه مـی خـواهد!
میگن دلتنگی قشنگ ترین هدیه عشقه حالا من با این هدیه قشنگ تو چکارکنم؟دوستت دارم شاهزاده قلبم!
هر کس هر جا که دلش می خواهد بایستد !
به کسی اجازه اینکه به جای تو در قلبم بنشیند نخواهم داد !
ساعتهامیگذرندولی من هنوزبیدارم
چشمم را دوخته ام به گوشی که شاید..
به خودم دلداری میدهم که او به توخیانت نمیکند
امامیدانم الان بوسه هایش برای دیگریست ومن……
دوست دارم ولی چرا نمیتونم ثابت کنم
لالایی میخونم ولی نمیتونم خوابت کنم
دوست داشتن منو چرا نمیتونی باور کنی
آتیش این عشق و شاید دوست داری خاکستر کنی
ﺍﺯ ﺑﺲ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻢ “ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻣﯽ‌‌ﺁﯾﺪ”
 ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﻢ “ﯾـــــــﺎﺭﻡ ﻣﯽ‌‌ﺁﯾﺪ”
 ﻭﻋﺪﻩ ﯼ ﻣﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﯾﺎﯼ‌ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ…
هه.. اونی که اونهمه بهش خوبی کردم؛ پاک و صادق میخواستمش.. اونی که بهم میگفت عاشقمه اونم با اشک تو چشماش با یه بار امتحان بی وفا از آب درومد! جالبه انتظار داره دروغاشو باور کنم!!! هرچند دلم میمیره ولی به جان خودت قسم که بزرگترین قسمم بود ولت میکنم.. برو و بگو بی گذشت بود….
آسان تر نگاهم کن ! دلم تا عشق بیشتر نمی داند !
هنگام بارش بـــــــاران

سرت را رو به آسمان

نگیـــــــــــر مــــــن به

بوسه های باران روی

صورتت هم حسودی

میکنم

گاهـــــــــی دلــــــم …
تفـــــــریح ناســـــ ــــالم می خواهـــد …
مثـــــــل …
فکـــــــر کــــــردن بــــــه ” تـــــــــو ” ……….!
اسمم را
سنگی نگه می دارد
خودم را گوری
ویادم را…
مهم نیست!
وقتي تو باز مي گردي
كوچكترين ستاره چشمم خورشيد است
و اشتياق تو
لمس غريب دستهايم را
مغلوب مي سازد
وقتي تو نيستي
باغبان پيرخاطره ها هم
شاخه اي تبسم به غمگيني چهره ام نمي فروشد
ﺩﯾﮕﺮ ﺗﺤﺴﯿﻨﺶ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ …
ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﻋﺎﻗﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ﮐﻪ
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻫﺎ ﻫﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻧﺒﻮﺩ !!….
یک روزقشنگ یک دل خوش یک لب خندان یک تن سالم دوجیب پرپول دعای امروزمن برای هرروزتو…
اگر مدیر بودم یکی از شرایط ثبت نام را عشق می گذاشتم اگر دبیر ریاضی بودم عشق را با عشق جمع می کردم اگر معمار بودم قصری از عشق می ساختم اگر سارق بودم فقط عشق می دزدیدم اگر بیمار بودم تنها شربتی که می نوشیدم فقط شربت عشق بود اگر درجه دار بودم فقط به عشق سلام می دادم اگر پلیس بودم هرگز عشق را جریمه نمی کردم اگر خلبان بودم در اسمان عشق پرواز می کردم اگر دبیر ورزش بودم به بچه ها می گفتم با عشق نرمش کنید اگر خواننده بودم فقط از عشق می خواندم اگر ناخدا بودم همیشه در ساحل عشق لنگر می انداختم اگر نجار بودم عشق را قاب می گرفتم .
عزیزترازجانم،آسمان باش تاعمری برای دیدنت سربه هواباشم
ﺩﺭﺩ ﻫﺎﻳﻢ ﺩِﻟﻨِﺸﻴﻦ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ . . .

ﻭﻗﺘﯽ ﺩَﺭﻣﺎﻥ ﺗــــــﻮﻳـﮯ . . .

ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻣﺤﺒّﺖ
ﺑﻪ ﻋﺸﻖ 
ﻣﻦ ﺑﺪﯼ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﺜﺒﺖ
ﺗﻮ ﺑﯽ ﻟﯿﺎﻗﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺑﮕﯽ”ﻧﻪ”
ﺍِﻧﺪِ ﺣﻤﺎﻗﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺑﮕﯽ “ﻧﻪ”
ﻓﺪﺍﯼ ﺍﻭﻥ ﮐﻪ “ﻧﻪ” ﻧﻤﯽ ﮔﻪ ﻣﯽ ﺷﻢ
ﻋﺎﺷﻖ 
ﯾﮏ ﺩﻟﺒﺮ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﯽ ﺷﻢ
ﺍﮔﺮ ﺟﻮﺍﺏ “ﻧﻪ” ﺑﯿﺎﺩ ﺗﻮ sms  ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﺕ
ﺧﻼ‌ﺻﻪ ﻗﻬﺮ، ﻗﻬﺮ ﺗﺎ ﻗﯿﺎﻣﺖ!
فقط میدونم میمونم
نمیدونم
کنارت میمونم
یا به یادت
ﻋﺸﻖ
ﺑﺎ ﻫﻢ ﺻﻌﻮﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ،
ﻋﺸﻖ
ﺩﺭ ﻭﻗﺖ ﺳﻘﻮﻁ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﺳﺖ . . .
ﭼﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﻡ ﺁﻭﺭﺩ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺎﯼ ﺩﺭﻭﻏﯿﻦ ﺗــ ــــ ـــ ــﻮ
ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﻣﺤﺒﺖ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺗﺮﺳـــ ـــ ــﻢ
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ !
ﭘﻨﺎﻫﺶ ﺑﺎﺵ ، ﯾﺎﺭﺵ ﺑﺎﺵ
ﺟﻬﺎﻥ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﻣﺤﺾ ﺍﺳﺖ
“ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ” ، ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺑﺎﺵ
چقدر دوست دارم که یکیو داشته باشم،
ماله خود خودم،
یکی که نگرانم باشه،
یکی که براش مهم باشم…
یکی که مثل تو پشتمو خالی نکنه…
دلم یکی میخواد که وقتی بهش خوبی میکنم فکر نکنه محتاجشم،
کسی که جواب محبتامو با محبت بده…
دلم کسی رو میخواد که بتونم بهش ببالم…
دلم کسی رو میخواد که جلو دیگران با افتخار بگم این ماله منه،
این دنیای منه…
دلم این روزا یه مرهم،یه دوست داشتن واقعی میخواد…
یکی که رفیق باشه،
یکی که دستاشو بگیرمو با هم یه عالمه قدم بزنیم…
دلم یه دوست داشتن میخواد
من تورا به کسی هدیه میکنم که از من عاشق تر باشد واز من برای تو مهربانتر من تو را به کسی هدیه میدهم و او را که از من بر تو عاشق تر است هزار بار میبوسم
ايـن جـا هـاے خـالـے کـه نـبـودنـت را
به رُخـم مـے کـشـنـد
چـه مـے دانـنـد . .
فـرهـادتـــ شـده اَم ، بـا تـمـام زنـانـگـے اَم
و چـه شـب هـا کـه
خـواب ِ شـيـريـنـَت را مـے بـيـنـَم
لبهای تو هوس انگیزترین تجربه جهان است، وقتی مرا به نام می خوانی فاصله هوس تا گناه، فاصله نام من تا نام توست.
ﺑﺎ ﺭﻓﺘَﻨَﺖ . . .

ﺧَﻃَﺮﻧﺎﮎ ﻣـے ﺷﻮﻧﺪ . . .

ﺧــــ ـﺎﻃـ ـﺮﺍﺕ . . .

شهامت ميخواهدسردباشي…وگرم لبخندبزني…!
وقتی روزی رسید که من نبودم، تمام وصیتم به تو این است…
“خوب بمان”…
از آن خوبهایی که من عاشقش بودم!
ﺷــــﺐ ﻫـــﺎ ﺑـﻪ ﻭﻗـــﺖ ﺧﻮﺍﺏ
ﺍﺯ ﻃــــﺮﻑ ﻣﻦ ﻭﺟـــﺪﺍﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﺒـــﻮﺱ
ﺍﮔــﺮ ﺑﯿـــﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﺑﭙـــﺮﺱ ﭼـــﻄﻮﺭ ﻣــﮯﺗﻮﺍﻧﺪ ﺷــﺐ ﻫـﺎ ﺑـﻪ ﺍﯾـــﻦ ﺭﺍﺣـــﺘﯽ ﺑـــﺨﻮﺍﺑﺪ ؟
ﭼﻪ “ﺷﻮﺭﯼ ” ﻣﯿﺰﻧﺪ ﺩﻟﻢ
.
ﻭﻗﺘﯽ
ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ
.
.
.
ﺍﻧﻘﺪﺭ “ﺷﯿﺮﯾﻦ ” ﻣﯿﺸﻮﯼ !
عشق وجود ندارد وقتی تو نباشی کس دیگه جایت را برایش پر می کند
دل بردی از من به یغما ای ترک غارتگر من // دیدی چه آوردی ای دل از دست غم بر سر من
هیچ….
گفتم نرو
رفتنت تداعی ِ مردن است
رفتی
بی دلیل
و من زنده ام هنوز
تو مرده ای
در دل
در یاد, در فکر
و کشف شد رابطه ی رفتن با تفریق
ارزشت شدید کاهش یافت
مثل صفر در جمع و تفریق
که در بود و نبودش هیچ فرقی نیست
صفر شده ای, ای هیچ
چشم من بسته به مژگانه دو چشمت .کجایی تا ببیمم اسمت ای یار
ﺣﻤﺎﻗﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ
ﺗﻮ ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﻣﻨﻮ ﺁﺭﻭﻡ ﮐﻨﯽ
ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺧﻮﺍﻫﯽ ﭘَﺴَﻢ ﻣﯿﺰﻧﯽ
ﻭ ﻣﻦ …
ﺑﺎﺯﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﻠﮑﻪ ﺁﺭﻭﻡ ﺑﺸﻢ
ﺣﻤﺎﻗﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ
ﻣﻦ ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺑﺎ ﺗﻮﯾﯽ ﻫﺴﺘﻢ
ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﺧﺮﺍﺏ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﻨﯽ !…..
ﻣﻦ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺍﺣﻤﻖ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﻴﺴﺘﻢ !….
ﻭﻟﻲ ﺭﻭﺯﻱ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻓﻬﻤﻴﺪ ﻛﻪ ﺣﻤﺎﻗﺘﻢ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﺩﺭﺩﻱ ﻧﺨﻮﺭﺩ ﺟﺰ ﺩﺭﺩ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩﻡ ..
کاش می فهمیدی وقتی یه مرد برات گریه می کنه از همه چیزش برات گذشته
و عشق؛؛
تنها گناهیست که به وقت ارتکاب آن،خدا برای بشر ایستاده دست میزند.
اشک تنها خاطره ایست که این روزها از تو
به “یادگار” دارم….
زندگی وقتی قشنگه که دلی برای دلی تنگ میشه…الان زندگیم خیلی قشنگه
پاکی الفبای عشق را آموختم،نوای قلب عاشقم را به گوش همه رساندم،به تو و کلبه ی عشقمان بالیدم،تو هم گمشده ام شده ای؛حال که چنین شیفته ی تو ام؛باش تا درکنارت آرامش یابم
چقدر طول میکشد آدم صدای کسی رو که دوستش داره رو فراموش کنه ….
چقدر طول میکشه که وقتی آهنگ عاشقونه گوش میدی دیگه یادش نیوفتی…
اصلا چقدر طول میکشه که دیگه دوستش نداشته باشی……
قشنگترین صدایی که می تونین از عشقتون بشنوین وقتیه که از خواب بیدار میشه و گیج حرف میزنه
هر صبح آفتاب، هر صبح یاد تو !!!
بدترین ظلم این است :
معشوقت میداند که چقدر عاشقشی ؛
اما …. باز عذابت میدهد … !!!
همیشه دلم میخواست در آغوشش باشم. دلم آرامش میخواست. دلم امنیت میخواست. دلم میخواست حتی در تملکش باشم. دلم میخواست حتی یک لحظه جزو داراییهایش باشم. خیلی وقتها، آغوشش را کم می آورم. این وقتها، نبودش نیست که آزارم میدهد، بلکه اینکه ایمان دارم هیچوقت این اتفاق نمی افتد، چنگ به دلم میزند. اما امروز جور دیگری هستم. امروز دلم میخواهد او در آغوشم باشد. امروز دلم آرامش او را میخواهد. امروز دلم امنیت او را میخواهد. امروز دلم او را میخواهد. امروز دلم گریه با صدا میخواهد. امروز دلم هق هق میخواهد. خسته شدم ازین گریه های بی صدا. ازین گریه هایی که بیشتر راه نفس را میبندند. خسته شدم ازین همه خودسانسوری. خسته شدم ازین همه دروغ. من امروز خسته شده ام. من امروز کم آورده ام. من امروز دلم فرار میخواهد. فرار از همه این مردمانی که مرا نمیفهمند. فرار از همه مردمانی که عاشق دروغ گفتنند. فرار از همه مردمانی که میترسند حرف بزنند. فرار از همه مردمانی که روی دروغگویت را بیشتر دوست دارند. میدانید؟ به ندرت پیش می آید گریه کنم. بغض میکنم اما نمیگذارم اشکهایم بریزند. اگر گریه کردم، پس بدانید که اوضاعم خیلی خراب است. دیروز گریه کردم. دیروز وقتی خواستم بگویم برایم مهم است، اشکم ریخت. امروز هم گریه کردم. وقتی گفته بود:” حال من خراب است، خرابترش نکنید”، باز هم اشکم ریخت. دلم میخواست بروم یقه اش را بچسبم، توی چشمانش زل بزنم و بگویم که چرا این حرف را میزنی؟ چرا اینگونه فکر میکنی؟ چرا هنوز نشناختی مرا؟ در تمام این مدت، چه رفتاری از من دیدی که حالا همچین حرفی میزنی؟ دلم میخواست بگویم پسر خوب بفهم! بفهم که من دختر مغروری هستم. دم بر نمی آورم مگر اینکه کارد به استخوانم رسیده باشد! مثل امروز که کارد به استخوانم رسیده بود و خواستم فقط بگوید که حالش خوب است یا نه. بگویم که بیا سرم بشکن، دلم را زیر پا له کن،! اما به غرورم کاری نداشته باش. بیا توی گوشم بزن اما هی غرورم را نشانه نگیر. شاید هم آخرش بگویم بغلم کن که کم آورده ام. که بگویم  لحظه ای شانه هایت را به من قرض بده. بگویم مدتی است از همه خورده ام، دستانم را بگیر که سردم است. بگویم دیگر از همه میترسم، بیا برای لحظه ای هم شده آرام جانم باش. که بگویم بیا…. که بگویم دوستت دارم…..که بگویم درست است کوه صبر شده ام اما درونم دارد از بیقراری متلاشی میشود….
وقتی خواستی ترکم کنی،چینی قلبم شکست،صداش رو شنیدی ولی بازهم رفتی!بعد ها فهمیدم که صدای شکستن قلب من نبود،قلب تو بودکه حالا از کار افتاده!
ببین چه کم حرف است آرزوی من”تو”
شانه هاى عاشقان تکىه گاه اشک هاست…پس چرا بر شانه ما اشکى نمى رىزد کسى
مینویسم با عشق!
دوست دارم
نقطه نمیگذارم اگر ماندنی بودی تو بگذار!
عاشق شدم وعشق مرابدنام کرد،داروغه بشنیدومرازندان کرد،درخلوت زندان به خودنالیدم،عاشق شودآنکس که مراعاشق کرد!
بگذار همه زندگیم گره ی کور بخورد،
دستهای تو که باشد ملالی نیست…
با نگاه تو گره از همه چیز باز می شود،
حتی از دل گرفته ی من
فقط مرا از خودت باز نکن…
یه روز خودم ودلم عاشق یکی ودلش شدیم،ولی اون من ودلم رو ازخودش ودلش روند.دیروز بایه دسته گل اومددیدنم ویه نگاه مهربون،نگاهی که سالهاازمن دریغ میکرد،گریه کردوگفت که دلش برام تنگ شده.من فقط نگاهش میکردم چون کاری نمیتونستم بکنم.اونم کاری نکرد فقط بااشکاش سنگ قبرموخیس کرد.
اگه پیشت نبودم نگونیست بگوبه یادمه/اگه ازت دورم نگودوره بگوقلبش بامنه/اگه ناراحتت کردم نگونامرده بگومی بخشمش/اگه رفتم نگورفت بگوزودبرمیگرده…
ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﺧﻮﺵ ﺑﺨﺖ ﺗﺮﯾﻦ ﺯﻭﺝ ﺩﻧﯿﺎ ﮐﯿﻪ… ؟
ﺧﻨﺪﻩ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ! …
ﺑﻪ ﻧﺪﺭﺕ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯿﺸﻦ ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯿﺸﻦ ،
ﺍﻭﻥ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻪ ! …
اهای مرغ عشق به من تنها فخرنفروش… معشوقه ی تو هم به لطف قفس است که وفادارمانده…
ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﻭﺭ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺑﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﻨﯿﺪ …
ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺶ ﺑﮕﯿﺮ
ﺑﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﻗﻠﺒﺶ ﮔﻮﺵ ﮐﻦ ..
ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﻗﺪﻡ ﺑﺰﻥ
دیگر تب هم ندارم

داغ هم نیستم

دیگر به یاد تو هم نیستم

سرد شده ام

سرد … سرد

شاید دق کرده ام

کسی چه میداند

نقشه را تا می زنم و جهان را توی جیبم می گذارم تو فقط چند سانتیمتر… از من دوری
ﻫﺎ ﺭﺍ ﭼﺸﻢ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ
ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﻝ …
ﭼﺸﻢ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﺍﻣﺎ ﺩﻝ ،ﻫﺮﮔﺰ …
ﭘﺲ ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ
ﺩﻝ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ ..
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺷﺪ …
سرمایه ام تنها دلم بود دیروز تمامش را صدقه دادم…
به هوای لبخندت…!
آموختم که خدا عشق است وعشق تنها خداست.آموختم اگرتاکنون به آنچه خواستم نرسیدم خدا برایم بهترش رادرنظر گرفت. وآموختم که زندگی سخت است ولی من از او سخت تر.
بِبَخش اگر..
خودم را بہ مریضے مےزنم..
نمیدانے چہ لذتے دارد وقتے..
با چشمھایے نگران..
تمامِ تَََنَم را چِک میکنی..!
ﺑــــﺎﺯ ﻫـــــﻢ ﺧﯿﺎﻝ ﺗــــﻮ
ﻣــــﺮﺍ
“ ﺑﺮﺩﺍﺷــــﺖ”
ﮐﺠــــﺎ ﻣﯽ ﺑــــﺮﺩ ﻧﻤــــﯽ ﺩﺍﻧــــﻢ !
یک جفت چشم سیاه
یک جفت چشم آسمانی
یک جفت چشم سبز
خیلی ها برای اینها شعر مینویسند
اماتو
صاحب آن چشم های قهوه ای ساده هستی
که شعرت را
تنها من میدانم.
چشمان شیطان تو
ابلیس را باز نشسته کرد
میترسم روز قیامت
خدا تمام گناه انسان ها را گردن تو بیاندازد
چشمانت را پشت عینک دودی پنهان کن
در بهشت لازمت دارم
هرچندسیاهی شب زیبانیست اماچون سکوتش توروبه یادم میاره شب رامیپرستم!
گفتم غمه تودارم گفتا غمت سراید بدونه تو این دنیاراچه کنم
من حرفهای زیادی برای گفتن دارم.
چشمهایم را ورق بزن!
حرفهای ناگفته ام را خودت بخوان…
بوسه یعنی وصله شیرینه دو لب
بوسه یعنی خلصه در اعماقه شب
بوسه یعنی لذت از دلدادگی
لذت از شب لذت از دیوانگی,,,,,
بزرگترين هديه ايي که ميتوان به کسي داد ؛…..زمان است !
هنگاميکه براي يک نفر وقت ميذاري ،قسمتي از زندگيت را به او دادي ….
که باز پس نميگيري !
دقت کنيــــــــــــد که دارين واسه کي وقت ميزارين … !!!؟؟؟
وقتی می آیی کفش بنددار بپوش تا وقت رفتن اندکی ببشتر ببینمت.
گاهی وقتا چقدر اذیتت میکنه، این دروغی که پشت فراموش کردن پنهون شده،
زبونت میگه فراموشش کردی، ولی دلت هنوز داره با یاد وخیالش زندگی میکنه
خوبه ادم يكي را دوست داشته باشه نه به خاطر اينكه نيازش رو برطرف كنه نه به خاطر اينكه كس ديگري رو نداره نه به خاطر اينكه تنهاست و نه از روي اجبار بلكه به خاطر اينكه اون شخص ارزش دوست داشتن رو داره
ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ِ ﻫﯿﭻ ﻓﺼﻠﯽ …
ﺧﯿﺲ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺑﻬﺎﺭﯼ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ …
ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﺷﺪﻡ …
به خاطر عشق گریه کن، ولی کسی را به خاطر عشق به گریه ننداز ! با عشق بازی کن ، ولی هرگز کسی را با عشق بازی نده!
ما عشق را پاس میداريم حتی با سكوت. به قول پائولو كوئليو : بادها میوزند و شنها را جا به جا ميكند ولی صحرا همچنان صحرا باقی میماند! عشق ما نيز چنين است!!!
گاهی با نگاهت پر از خاطره میشوی !
گاهی گرفته ای …
گاهی تمام رسیدن به تو میشود:” یک نگاه ”
گاهی همان را از من دریغ می کنی !
اما همیشه می مانی…
این بودن همیشگی ات است در لحظه لحظه ام که ” از ان منی”
حتی اگر نباشی …
حضور سبز خاطره هایت همیشه ماندنی است…
(سلام) در انبوه خداحافظ گم شده است   يابنده عزيز !   با اولين قاصدك آن را به من برسان !   (قلبم) در در انبوه فرياد ها گم شده است   يابنده عزيز  !   با اولين قناري آن را به من برسان !   (عشق) در كتاب هاي شعرم گم شده است   يابنده عزيز  !   با اولين نگاه آن را به من برسان !!!
ﺑﯽ ﮐﺴـــﯽ ﯾﻌﻨـــﯽ …ﻻﯼ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﻬﺎﯼ ﻣﻦ ﻧﻤﮏ ﺑﭙﺎﺷﯽ …ﻭ ﺯﺧـــﻢ ﻫﺎﯾـﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺕ ﺭﺍﻩ ﺑﯿﻔﺘﻨﺪ …
ﻭ ﻣﻌــﺘﺎﺩ ﺩﺳﺖ ﻫـﺎﯼ ﺷﻮﺭَﺕ ﺷﻮﻧﺪ
نمی دانم کجای بازی ما
اشتباه بود
که تو دیگر همبازی من نیستی
و من هنوز
گرگم به هوای تو…
اگه تو رو دوست دارم خیلی زیاد منو ببخش
اگه تویی اون که فقط دلم میخواد منو ببخش
منو ببخش اگه شبا ستاره ها رو می شمارم
منو ببخش اگه بهت خیلی میگم دوست دارم
منو ببخش اگه برات سبد سبد گل می چینم
منو ببخش اگه شبا فقط تو رو خواب می بینم
منو ببخش اگه واسه چشمای تو خیلی کمم
تو یک فرشته ای و من اگه فقط یه آدمم
منو ببخش اگه برات میمیرم و زنده میشم
اگه با دیوونگی هام پیش تو شرمنده میشم
منو ببخش اگه همش میسپارمت دست خدا
اگه پیش غریبه ها به جای تو میگم شما
منو ببخش من نمیخوام تو رو به ماه نشون بدم
نشونیتو نه به شب و نه دست آسمون بدم
منو ببخش اگه میخوام تو رو فقط واسه خودم
ببخش اگه کمم ولی زیادی عاشقت شدم
سهم تو از من هرچه بود…
ســپردى اش به باد…!

سهم من از توهر چه بود…
هـســـت…به همان طراوت و گرماى آغازينوعزيز ميدارمش…

تا آخرين نبض بودن….تا لحظه سـپردن به خاک…!

بی معرفت یکم از قیصر معرفت یادبگیر .اون به عشق خودش دست رد زد چون میدونست زنده نمیمونه که خوشبختش کنه.! ولی تو که زنده بودی خاک بر سرت
ﺩﻟﻢ ﺁﻏـــﻮﺵ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ …
ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟـــﺎﯼ ﺷـــﻬﻮﺕ …
ﻫﻤــــﺪﺭﺩ ﺑﺎﺷـــﺪ …
رشته محبت را پاره میکنم شاید گره بخوردو به تو نزدیکتر شوم
ممنون که هستی
وهستی رارنگ می آمیزی
هیچ چیز از تو نمی خواهم
فقط باش مهربانم ….
من ازاعدام نميترسم!نه از سيمش،نه ازدارش،من ازپايان بي ديدارميترسم!!
ﭘﺎﯼ ﺗﻮ ﮐﻪ ﻭﺳﻂ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ …

ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ،ﺑﯽ ﻣﻌﻨﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ …

ﺑﺎ ﺗﻮ ﺗﺎ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻣﯿﺮﻭﻡ .… !

ﺑﻠﻮﻍ ِ ﺍﺣﺴﺎﺳﻢ،ﻣﯿﺎﻥ ﺩﺳﺘﺎﯼ ﺗﻮ …

ﺭﻭﯾﺎ ﺭﺍ ؛ ﺣﻘﯿﻘﺖ ِﻣﺤﺾ
ﻣﯽ ﮐﻨﺪ …

چشمانم خسته است و نبض ذهنم افتاده ,کاش نگاهت یک قدم نزدیکتر بود
هر از گاهی دریا هوس میکنه، به ساحل سربزنه براش مهم نیست ساحل تحویلش بگیره یا نه! مهم اثبات وفاداری دریاست…
درعشق توام نصيحت و پندچه سود،،زهراب چشيده ام مراقندچه سود،،،گويند مراکه بندبرپاش نهيد ،،ديوانه دلست پام دربند چه سود؟؟؟؟
╱◥◣
│∩ │◥███◣ ╱◥███◣
╱◥◣ ◥████◣▓∩▓│∩ ║
│╱◥█◣║∩∩∩ ║◥█▓ ▓█◣

تو شلوغی اين شهر…

… ی وقت فراموشم نکنی!

ﻣﺎ ﺩﺭﭘﯿﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﯿﺸﻪ ﺍﯼ
ﺑﻪ ﮐﻨﺪﻭﯾﯽ ﺍﺯﻫﻮﺍﯾﯿﻢ .
ﺍﺯﺩﻭﺳﻮﯼ ﺷﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺑﻮﺳﻪ ﻣﯽ ﻓﺮﺳﺘﯿﻢ .
ﭼﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ
ﮐﻪ ﺩﺭﯾﭽﻪ ﺍﺵ ﻣﺎﻩ ﺍﺳﺖ
و اما بعد از مرگم . . .
قلبم را جدا از من خاک کنید . . .
من و دلم هیچ گاه
آبمان توی یک جوی نرفت . . .
ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﻋﺸﻖ ﺁﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺮﺳﻲ
ﻭ ﻣﻦ ﻣﻲ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ !…
ﺯﻳﺮﺍ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻣﻦ،
ﮐﺴﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﻮﺩ …
ﻭ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﺑﺎﻳﺴﺘﺪ
آرام بىا
باز هم آرامتر
اىنجا دىو تنهاىى ب خواب عمىقى فرو رفته…!
آنقدر خواب است ک نفهمىده تو اىنجاىى…!
مواظب باش آرامشش را بهم نزنى
بگذار بخوابد
بگذار رهاىم کند…
دگر آرزو نجويم پى آرزو نپويم
همه از تو شکر گويم که تويى شکارم امشب
چترم باز باشد یا بسته فرقی نمیکند بی تو آسمون دلم همیشه بارونیست.
وقتی”تو در من هر لحظه مرور میشوی”
چگونه بیخیالت شوم!
“ای خیال خوب من”… :”” (
چشمانت سودا گرانی هستن که عشق رابه تجارت می برند!
ﻧﺴﻠﯽ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺒﻮﺩﻳﻢ ﻫﻢ ﺁﺏ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺗﻜﻮﻥ ﻧﻤﻴﺨﻮﺭﺩ …
میخوام این بار با همه عاشقا فرق داشته باشم میخوام عاشقت باشم ولی خیلی متفاوت
عزیزم من آشغطم
متفاوت متفاوت
عشق یک کلمه است ولی برای مردم هزاران معنا دارد ولی جدایی هزاران معنا دارد ولی برای مردم یک کلمه ویک معنا
ادم بايد يک تو همه جا داشته باشد که هر وقت از همه چى خسته و نااميد بود بهش بگه مهم اينه که تو هستى …بىخيال دنيا
دکتـر نیستم..

اما برایتان ده دقیقه راه رفتـن روی جدول هایِ

کنار خیـابـان را تجویـز میکنم.. !

تا بدانید..

تعــادل چیز مهمی ست امـا،

دیوانـه بودن قشنـگ تر است

ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻧﯿﺴﺘﻢ . . .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﻣﺎ (!)
ﻫﻨﻮﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﻮﯾﺰ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﺭﻭﯼ ﺍﺳﭙﯿﮑﺮ ﻣﯿﺎﻓﺘﺪ . . .
ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﺩ ! ! !
ﺷﺎﯾﺪ ” ﺗﻮ ” ﺑﺎﺷﯽ . . .
.
ﻭﺍﯼ ﮐﻪ ﭼﻪ ﻟﺬﺗﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺩﻭﺳﺶ
ﺩﺍﺭﯼ ﯾﻬﻮﯾﯽ ﺻﺪﺍﺕ ﮐﻨﻪ:
ﻋﺸــــــــــﻘــــــﻢ…
تسخیر یک کشور بزرگ از تسخیر قلب کوچک زن آسانتر است…
ناپلیون بناپارت
ﺩﻝ ﻣﻦ ﺩﻭﺭﻩ ﮔﺮﺩ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﺴﺎﻃﺶ ﺭﺍ ﻳﻜﺠﺎ
ﭘﻬـــﻦ ﻛﻨﺪ،
ﺩﻝ ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻛﻨـــــﺎﺭ ﺩﻝ ﺗﻮ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺍﺭﻭ ﻧﺪﺍﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ
ﺣﺮﺍﺝ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ،
ﻧﺨﻮﺍﺳﺘـــﻲ ﺍﺵ ….
ﻛﻮﻟﻪ ﺑﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﻛﺮﺩﻡ،ﻫﻤﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﺗﺶ ﻛﺸﻴﺪﻡ
ساکتم… هیچی نیستم! حتی انقدر آدم نیستم که عاشقم باشی؟؟ 
اما کاش میفهمیدی من در برابر دل های بی احساس این شهر شلوغ، فقط یه پسر ساده ی ساده ام…
وفقط آغوش توست که به اغتشاش میکشد افکار مرا هرشب…
ﺳﻼﺧـــﯽ ﻣﯽ ﮔﺮﯾﺴﺖ
ﺑﻪ ﻗﻨﺎﺭﯼ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺩﻟﺒﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ …
ﻫﺮﺑﺎرﮐﻮدﮐﺎﻧﻪ دﺳﺖ ﮐﺴﻲ راﮔﺮﻓﺘﻢ, ﮔﻢ ﺷﺪم! آﻧﻘﺪرﮐﻪ درﻣﻦ ﻫﺮاس ﮔﺮﻓﺘﻦ دﺳﺘﻲ ﻫﺴﺖ, ﺗﺮس از ﮔﻢ ﺷﺪن ﻧﻴﺴﺖ
دیشب یکی ازم پرسید :خیلی دوستش داری؟
تازه فهمیدم
“خیلی” چه قدر کمه..
عشق چیست؟
کلمه ایست سه حرفی که مخفف جمله ” علاقه شدید قلبی ” است و حسی است که وقتی کسی به آن مبتلا میشود، به کلی مبهوت طرف مقابل خود یعنی معشوق میشود!
شاعرها “هجران” می کشند،
نقاش ها “تابلو”
زندانی ها “تنهایی”
دزدها “سرک”
مریض ها “درد”
بچه ها “قد”
و من برای کشیدن “نفسهای تو” را انتخاب می کنم،
من برای نفس کشیدن “هوای تو” را انتخاب می کنم.
گفتند که تماشای تو هرلحظه گناه است
من گرد گناهی بروم که درآن برتونگاهست
پلاک، کوچه، حتی آدرس خانه ام را عوض کرده ام… چه فایده!
یاد تو در پرت ترین خیابان های این شهر هم مرا به راحتی پیدا می کند…
نيمه ى گمشده ام نيستى که با نيمه ى ديگرم به جستجو يت بر خيزم تو تمام گم شده ى منى
ﺩﺍﻏﺘـــﺮﯾـﻦ ﺁﻏــــﻮﺵ ﻫـــﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻨـﺘــــ

ﻭ ﺷﯿـﺮﯾـــﻦ ﺗـﺮﯾــﻦ ﺑــﻮﺳـــﻪ ﻫـــﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻟﺒـــﺎﻧﺘــــ

ﺑﯿـــﺮﻭﻥ ﻣﯿﮑﺸـــﻢ

ﺑــﻪ ﺗـﻠـــﺎﻓـﯽ ﺗﻤـــﺎﻣـ ِ ﺭﻭﺯﻫــﺎﯾـــﯽ ﮐـــﻪ ﻣﯿﺨــــﻮﺍﻫﻤﺘــــ

ﻭ ﻧﯿﺴـﺘـــﯽ  . . .

شده يک روز بيايي به دلم سر بزني ؟
باتوأم، خانه تنهايي من دور که نيست

آنکه با دسته گلي حرف دلش راميزد
پردرد است ولي مثل تو مغرور که نيست

تو نگفتي به من اما خودم ميدانم
تو نمیخواهي عزيزت بشوم زور که نيست

ﺷﺎﯾﺪ ﺁﺭﺍﻡ ﺗــﺮ ﻣﯽ ﺷﺪﻡ
ﻓﻘــﻂ ﻭ ﻓﻘـــﻂ …
ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﯼ ،
ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺭﺍﺣﺘــــﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯽ
ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﻧﺪ
زيرسايبون چشمات توشبستون نگاهت،يه جايي گوشه اشكات مچ عشقتوميگيرم،بين پايزوزمستون انتظار و نم بارون،ميون نامهربوني تابخواي برات ميميرم.
من هر روز می نویسم و “تو” هرگز نمی خوانی…
و این “تلخ ترین “حقیقت زندگی من است
آهای آدما …
پاسخ ” دوست دارم ” مرسی نیست…!!
ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ ﺣﺮﻑ ﻣﺮﺍ ﺁﺯﺍﺭ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ..
ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ !
ﺗﻨﻬﺎﯾﮏ ﺣﺮﻑ ﻣﺮﺍ ﻫﺮﺭﻭﺯ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺗﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ..
ﺗﻨﻬﺎ … ﯾﮏ ” ﻥ ” ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ “ﺑﻮﺩﻧﺖ “ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ
شبها
تنها از پشت پنجره
به آسمان نگاه نکن
چشمک زدن ستاره ها
به تو را
تاب نمی آورم….
میگن لبخند ربطی به مرگ نداره ولی تو بخند تا من برات بمیرم.
ﭼﺸﻤﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﮕﺎﻫﯽ
ﺭﺍﺯﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺧﺪﺍﯾﯽ
ﻗﻠﺒﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺻﻔﺎﯾﯽ
ﺯﻟﻔﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻝ ﭘﺮﯾﺸﯽ
ﻋﺸﻘﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻋﺬﺍﺑﯽ
ﺗﻮ ﺑﻮﺩﯼ ﻭ ﺟﻔﺎﯾﯽ
ﻣﻦ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺳﮑﻮﺗﯽ
ﻧﻪ ﮐﻼﻣﯽ ﻧﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ
ﻧﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻭ ﺻﺪﺍﯾﯽ
ﺑـــــﻪ ﺁﺩﻣـــــﻬﺂ ﺗﮑـــــــﯿﻪ ﻧﺰﻥ!
ﺁﺩﻣــــﻬﺂ ﻫﻢ ﻣﺜﻞِ ﺩﯾـــﻮﺁﺭ
ﺑـــﺂ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﯼ ﻧﮕــــــﺂﻩِ ﺩﯾﮕـــﺮﯼ ﭘﺸﺘﺖ ﺭﺍ ﺧـــــﺂﻟﯽ ﻣﯿﮑﻨﻨــــﺪ …
می شود به فنجانی چای مست شوی به سیگاری نئشه و به لبخندی کامیاب!اگر “او” یی که باید … روبرویت نشسته باشدش
چــقَــدر پَــــر
مــی کـِــشَــد دلــَــــمــ

بـــه هَـــــوآی تـُــُــــُـو

انگـــآر تَمــآم پَــرَنـده ـهـآی جَـهآن در قَــلبـــــم

آشیــــــآنـِه کَـرده اَنـــد

ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﺭﻭﺯﯼ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮔﺮﻓﺖ…
ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﺷﮏ
ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻧﻪ
ﻋﮑﺴﻢ ﺭﺍ…
ﻋﮑﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺁﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ:
“ﭼﻬﻞ ﺭﻭﺯ ﮔﺬﺷﺖ”
ﺩﯾﺮ ﺁﻣﺪﯼ ﻋﺸـــﻖ ﺩﯾﺮﻭﺯﻡ
ﺩﻟﻢ ﺩﯾﮕـــﺮ ﺑﻪ ﺑـــﻬﺎﻧﻪ ﯼ ﺩﯾﮕـــﺮﯼ ﻣﯿﺘﭙـــﺪ
ﻭ ﻋﺸـــﻖ ﺗــﻮﺭﺍ ﺻﺎﺩﻗـــﺎﻧﻪ ﯾﮑـــ ﺍﺷﺘـــﺒﺎﻩ ﻣﺤـــﺾ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ
ﺑــــﺮﻭ !!!!! ﺟـــﺎﯼ ﺗـــﻮ ﺩﯾﮕــــﺮ ﺩﺭﺍﯾـــﻦ ﻗﻠـــــﺐ ﻧﯿــــﺴﺖ
كمترين آرزويم اين است كه باچشمان مهربانت هرگزنامهرباني روزگار رانبيني
ﻧﻪ ﺗﻮ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺪ
ﭘﺸﺖ ﺍﯾﻦ ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ﺁﺭﺍﻡ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ …
ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺪ
ﺍﯾﻦ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻇﺎﻫﺮﯼ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﻧﺎ ﺁﺭﺍﻡ
ﭼﻘﺪﺭ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ !…
زيباتراز گل هاي ارغوان
آبي ترازشكفتن روح حقايقي
دستان توست سايه ي صدهاگل غريب
توشرح حال سوختن شمع عاشقي
يادم نمي رودكه چه كردي براي من
گلدان آرزوي مرا آب داده اي
درسايه ي روشني كه پرازعطرقلب توبود
من را به روي ثانيه ها حاكم كردي
گیرم تمام دنیا بگوید ما مال هم نیستیم …
ما به درد هم نمی خوریم! نه! ما به درد هم نمی خوریم ….
“ما کنار هم دردی نداریم” .. مگر نه؟
گیرم برای زیر یک سقف رفتن،
عشق، آخرین معیار این جماعت باشد …
گیرم دوست داشتنِ بدون سند، حرام باشد …
عجیب باشد .. باور نکردنی باشد …
گیرم تا آخر عمر تنها بمانم …
گیرم هرگز دستانت در دستانم قفل نشود …
گیرم آغوشت هیچ گاه مال من نشود …
من اما …
گیر این گیرم ها نیستم …
من …
تا ابد …
گیر چشمان توئم …
گیر دوست داشتنت !!
چه سنگینند لحظه ها و چه لطیفند واژه ها …
تو آسمون دلم یه تیکه ابر سرگردان مشغول گریستنه .
تو این شب که رویاهای اساطیری ام دنبال یه بهونه اند ،عشق تنها واژه ی روشن قلبمه …
منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم
در چشمانت خیره شوم دوستت دارم
را بر لبانم جاری کنم
منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم
سر رو شونه هایت بگذارم….از عشق تو…..
از داشتن تو…اشک شوق ریزم
منتظر لحظه ی مقدس که تو را در اغوش بگیرم
بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم
وبا تمام وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه کنم
اری من تورا دوست دارم
وعاشقانه تو را می ستایم
اینو بدون وقتی که گریه می کنی اونی که آرومت می کنه دوستت داره اما اونی که با تو داره گریه می کنه عاشقته!!!!
ﺑﺎﻟﺶ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺖ ﺯﯾﺮ ﺳﺮﻡ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ
ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ !
ﺷﺎﯾﺪ . . .
ﺩﻟﯿﻞ ﺑﯽ ﺧﻮﺍﺑﯽ ﻫﺎﯾﻢ،
ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ . . !!!.
وقتی نیستی دلم داغونه واسه دیدنت
ولی وقتی می بینمت دست و پام از کار می افته
توان راه رفتن ندارم که خودمو ازت قایم کنم تا منو نبینی
چیکار کردی با من ؟!
میدانم که ﻣﺎ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﯿﻢ
ﺍﻣّﺎ
تو هم بدان ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺍﺕ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻢ
ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ…
گل من پرپر نشوی!

که بلبلی در باز شدن غنچه لبخند تو، زبان به سرود باز کرده است

شمع من خاموش نگردی!

که چشمی در پرتو پیوند تو،به دیدن امده است.

ساقه گلبن بهار من نشکنی!

که دلی در رویش امیدوار تو دل بسته است.

آفتاب من غروب نکنی!

که شاخه آفتابگردانی به جست و جوی تو سربر داشته است…

من و تو
آن دو خطیم.
موازیان به ناچاری
که باورمان ز آغاز
به یکدیگر نرسیدن بود.
دعواست اینجا
دلم آغوش می خواهد
خودم اما نه
بیا دلم را با خودت گوشه ای ببر و آرامش کن
ﺑﻬﺘﺮﯾﻨﻢ, ﻋﺰﯾﺰﺗﺮﯾﻨﻢ, ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮﯾﻨﻢ
ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﺑﺎﻝ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺍﻡ ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﮐﺮﺩ….
سالهاست به دنبال تومیگردم

بدنبال احساسی که قلبم را بلرزاند

بدنبال نگاهی که خون رگهایم را منجمد کند

وصورتم گُربگیرد ازاین عشق

سالهاست بدنبال تومیگردم

بدنبال احساسی که بابودنت

صدای تپشهای قلبم دوبرابرشود

وقتی صدایم میکنی

“جانم” را ازاعماق جانم نثارت کنم

وآنگاه که بامن همنفس می شوی

نفسم بند بیاید ازجذبه نگاهت

سالهاست بدنبال تومیگردم ای عشق

طفلی به نام شادی،
دیری است گم شده است!
با چشم‌های روشن براق،
با گیسویی بلند، به بالای آرزو!
هر کس از او دارد نشان،
ما را کند خبر!
این هم نشان ما:
”یک سو خلیج پارس،سوی دگر خزر”
ﻣﻦ ﯾﻘﯿﻦ ﺩﺍﺭﻡ
ﺧﺪﺍ
ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻮﺳﯿﺪﻥ ﺗﻮ
ﺑﻪ ﻣﻦ
ﻟﺐ ﻭ ﺩﻫﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ…
ﻋﻄﺮِ ﺗﻨـــــــــﺖ ﺭﻭﯼ ﭘـــــﻴـــﺮﺍﻫﻨَﻢ ﺟـــــــــــــﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ…
ﺍﻣـــــــــﺮﻭﺯ ﺑﻮﻳﻴـــــــﺪﻣﺶ؛
ﻋﻤﻴﻖِ ﻋﻤـــــــــــﻴﻖ…
و ﺑـــــﺎ ﻫﺮ ﻧَـــــــﻔَﺲ ﺑﻐﻀـــــﻢ ﺭﺍ ﺳﻨﮕﻳــــﻦ ﺗﺮ ﮐـــــﺮﺩﻡ
و ﺑـــــﻪ ﻳﺎﺩ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﮐــــــــﻪ ﺩﻳﮕـــــﺮ ﺗﻧـــــــــَﺖ ﺳﻬـــﻢ ﺩﻳﮕﺮﻳـــــﺴﺖ
و ﻏَﻤـــــَﺖ ﺳﻬــــﻢ
“ﻣَـــــــــــــــــــﻦ”…
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﻡ
ﭘﺎﯼ ﺁﻣﺪﻥ ﺗﻮ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ،
ﺿﺮﯾﺢ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﭼﻨﺎﺭ ﻫﻢ
ﺩﺧﯿﻞ ﻣﯽ ﺑﻨﺪﻡ

بفهــــــــــــم!
اگر تلافی نمیکنم ،
نـَه اینکه بلد نیستم …
اگر تلافی کنم ،
به دوستت دارم هایی که به “تو” گفتم ؛ توهین میشه …
و این توهــــــــــین به خودمه …
شاید زندگی آن نباشد که ارزویش را داشتی اما حال که به آن دعوت شدی تا می توانی زیبا زندگی کن….
فقط یک پیک از شراب نگاهت خوردم
چند ساله بودند این چشمانت؟
عمری گذشت و هنوز وقتی به تو فکر می کنم، تلو تلو می خورم..
هی فلانی!
از من که گذشت…ولی بدان تو تا آخر عمر درگیر من خواهی بود اما تظاهر میکنی که اینطور نیست،مقایسه تو را از پا در می آورد،من میدانم به کجای قلبت شلیک کردم…
ﻗﯿﭽﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﻣﯿﻨﮕﺮﻡ
ﻣﻮﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﯿﻞ ﺗﻮ
ﻭ ﻗﻄﻌﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻠﻨﺪ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﺎﯾﯽ
ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺘﯽ
ﻭ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﻮﻫﺎﯾﻢ
ﺑﯽ ﺭﺣﻤﺎﻧﻪ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯿﺸﻮﺩ
چه زندانی خوشبختی است لب هایت
محکوم به گرمی لبخند شده اند !!
و تو شاکی !
بـگو تـمام تـــو مـال مـن اســت…
دلـم مـي خـواهـد حـسادت كـنـم بـه خـودم… .!
عصاره تمام مهربانی ها را می گیرم و از آن فرشته ای می سازم همچون “خودت”
دوست داشتنت بزرگترین نعمت دنیاست!
مرا شاد میکند!
لبخند را به دنیایم هدیه میکند…
حتی این روزها گاهی پرواز میکنم!
من این دوست داشتن را بیشتر از هر چیز تو این دنیا دوست دارم!
زیبا ترین آغاز را با تو تجربه کرده ام
پس تا زیبا ترین پایان با من بمان…
دستهايت را زير تنهاييم ستون کن که من از آوارگي”بي تو بودن”ميترسم…
چـه فرقـي دارد يـقـه ي لبـاسـم چقـدر بــاز باشــد ….
يـا دامنــم چـقـدر کوتــاه …
هنـگـامي که رو به رويـم نشســته اي …
من تنــها يک چيـز را مي بيـنـم …
نگاهـت را …
که خـــيره شـده به چشـــم ها و زنـانگــيه من♥
لطفا پلک مرا بردار به ابرویم گره بزن تا دیگر اشتباهی خواب آمدنت را نبینم…
ارام ارام می بوست انقدر که طرح لبهایم روی تمام آندامت جا بمآند بگذار بدانند اغوش توتنها قلمروی من است
سلام عزیزم، خواستم بگم… واقعابدجوری تودلم نشستی… پاشودرست بشین!
تصویرها برفکی بود بهتر بود آخر تکلیفت روشن بود سفید سیاه
عمریست که وقتی تمام میشوی رنگ به رنگ میشوی تکلیفم روشن نیست که با کدام رنگ توام…..
ﻟﻌﻨﺖ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﻮﺳﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ……
ﺷﻴﺮﻳﻨﻲ ﺍﺵ ﺗﻠﺦ ﺗﺮﻳﻦ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﻡ ﺷﺪ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻧﺒﻮﺩﺕ !..
همیشه مهم توبودی اگه غروری بود برای تو بود……

اگه احساسی بود بازم برای تو بود….

ومن قانع به یه نگاهت بودم……..نگاهی که همیشه یه چیزی شبیه غم غریب

یا یه غروب پاییزی

توش بود ………

ﺑﺮﻗــــﺺ ﺑﺎ ﺳــــــﺎﺯﺵ ؛
ﺷـــــــــــــﻮﺭ
ﯾﺎ
ﺷﯿـــــﺮﯾـــــﻦ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺟــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــﺒﺎﺭﯾــﺴﺖ …
عاشق همه سان مست و رسوا باد
دیوانه و شوریده شیدا باد
با هوشیاری غصه هر چیز خوری
چون مست شوی هر چه بادا بادا
عشق و غرور دست من رو شد در این قمار … بازی نکرده باختم ، با حکم روزگار … در قمار زندگی ، عاقبت من باختم … بس که تک خال محبت بر زمین انداختم …
ﺍﮔﺮ ﺣﺮﻑ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﻋﺠﯿﺐ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ…….ﺁﻧﻮﻗﺖ ﺟﻮﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻤﺮ ﺑﻪ ﺩﻭﺵ ﺑﮑﺸﺪ!!
هرگاه مرادوست نداشتی فریادنكن،آرام درگوشم بگوتاآهسته بمیرم.
گوش کن…

باران می آید …

با آمدن باران دوباره چشم هایم بارانی می شود…

چه کنم که تــــــــو بوی باران می دهی..

من تو شدم تو من شدی من تن شدم تو جان شدی تا کس نگوید من دگرم تو دگری
وقتی میرفتی،
حواست نبود که
دستهایت را لای موهایم جا گذاشته ای!
ولی من، یادم می ماند
که بعد از تو دیگر،
موهایم را باز نگذارم!
آخر می ترسم یک وقت
دستهایت را هم به باد دهم…
هيچ فكر كردي اگه هر ماه قبض كاركرد قلبمون رو ميدادن
كدوم يكي از ما عاشقتر بوديم!
آهای آقا….
اگه یه دختربهت دل می بنده فکر نکن خیلی آدم خاصی هستی….
اون خاص می بیندت….
هــــر چــــه دادم بـــه ” او ” حلالش بـــاد

غیــر از آن ” دل” کــــه مُفــت بخشــیدم

نمیدانم که کجایی .تنها چیزی که از تو میدانم این است که
دست هایم به عشق تومی نویسندوقلبم سراغ از روزهای باتوبودن رامی گیرد.
نمیدانم که امده ای یا که سراب دارم می بینم سرابی شیرین مثل روزهایی که
دستهایت را در دست می گرفتم و به چشمهای زیبایت خیره می شدم و درعمق
وجودم فریاد شادی سر میدادم.
کاش بودی والان با طنین صدایت می گفتی من امده ام،امده ام تا به حرفهایی که
زدم عمل کنم امده ام تا پیشت بمانم و بر زخم قلبت مرحم بزارم به راستی این تو
هستی ای عشق پاک من که امده ای یا این سراب است که می بینم.
قدر بودنت را میدانم
اما تو ندانستی
قدر داشتنت را میدانم
تو ندانستی
تنها مال تو بودم
اما تو چی
آیا تو هم همان طور که شب روز از تو میخوانم و می نویسم
شب ها میگریم
و روز ها انتظار می کشم
برای یه لحظه آمدنت
تو نیز این گونه ای؟!
عشق چیست؟ برای همه رجاله ها یک هرزگی یک ولنگاری موقتی است . عشق رجاله ها را باید در تصنیفهای هرزه و فحشا و اصطلاحات رکیک که در عالم مستی و هشیاری تکرار میکنند پیدا کرد ….
اصلا مهم نیست تو چند ساله باشی من هم سن وسال تو هستم
مهم نیست خانه ات کجا باشد،برای یافتنت کافی است چشم هایم را ببندم
خلاصه بگویم،حالاهر قفلی میخواهد در خانه ات باشد
عشق پیچکی است که دیوار نمی شناسد.
عشق مثله یه دریاست پر از امواج پر از سکوت حالا که خواستی دلتو به این دریا بزنی پس ناله نکن سرتو بالا بگیرو مثله یه ناخدای نترس کشتیتو هدایت کن .
کاش بدانی نبض حیاتم بعد از خدا به امید توست که میزند…..
وقتی به هم میرسیم
هردو ساکتیم
چون چشم هایمان هستند
که یک دنیا حرف دارند
!
نمی ترسم تو در آغوش کسی بروی ترسم از اینه تو اغوش من را می خواستی و من نمی دانستم.
ميدوزم

شادي را به غم

زياد را به کم

درخت را به ريشه

گاهي را به هميشه

ستاره را به اسمان

زمين را به کهکشان

کهنه را به نو

و

.

خودم را به تو✔

تمام رژهاي دنيا را هم كه برايم بگيري
باز ترجيح مي دهم…
لب هايم را…
با دندان هاي تو سُرخ كنم..!!
برای مرد عــــشق و زندگی دوچیز جداازهم هستندولی برای زن عـــشق تمام زندگی اوســــــت.
لبخند كم خرج ترين آرايش چهره است،چهره ات به اين آرايش هميشه آراسته باد……
از ماجرای عشقت
رو سفید بیرون آمدند
موهایم. . .
بوسه هایت به دلم نمیچسبد
وقتی درنگاهت خیانت موج میزند
دلم میگیرد ازین 2رنگ وصدرنگ بازیها
ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺍﺗﺎﻗﻢ ﮐﻮﭼﯿﮑﻪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺩﻡ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﺎﺷﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ !

ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑﯿﺎﯼ ﺗﻮ ﺁﻏﻮﺷﻢ …

وقتی دستت تو دست عشقته و آروم یه فشار کوچیک به دستت میده…
بی تفاوت ازین فشار رد نشیا
داره باهات حرف میزنه
میگه دوست داره!
میگه هوات و داره!
میگه حواست به من باشه!
میگه حواسش بهت هس!
میگه تنها نیستیا!
فرهاد???دیگر صدای تیشه هایت نمیاید
نکند
شیرین,ی
زندگیت رفته است????
چقدر دوست دارم با خیال راحت …
یک نفس عمیق بکشم …
نفسی که پر باشد …
از بوی آرامش وجود تو …
گل نسبتی ندارد با روی دل فریبت
تو در میان گل ها چون گل میان خاری
ديگه از چشم افتادي . مي فهمي؟ …………..صاف افتادي تو قلبم
بـوی تــو می آیـــــــد

و مـن مُـــــدام فکــــــر مـی کنــــم

بایــــد در آغــــوش کشیـــــده شَـــوَم

مَست از تو
می رَقصم تا سَرگیجه
تا تار شدن اتاق
تا سیاه تر شدن چَشمم
تا نبینم
نبودن بی دَلیلت را…
نمیتوانم در خیالم روزی را ببینم که تو نیستی
من در کوچه ها آواره و سرگردان باشم
و هر کس مرا ببیند بگوید در جستجوی کیستی
ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﻬﺮﻡ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ ﻣﺤﺒﺖ ﻧﻤﯽ ﺩﯾﺪ
ﺑﺒﯿﻦ ﺑﺎ ﻣﻦ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﻣﺸﮑﻮﮐﻢ…
ﺑﺎ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﻟﻢ
ﻭﻗﺖ ﺩﻗﯿﻖ ﺁﻣﺪﻥ ﺗﻮﺳﺖ !
ﻣﻦ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﻡ :
ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﮏ ﺩﺭﺧﺖ ﺳﺮ ﮐﻮﭼﻪ
ﺑﺎ ﺷﺎﺧﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺁﻏﻮﺵ
ﺑﺎ ﺑﺮﮒ ﻫﺎﯼ ﺍﺯ ﺑﻮﺳﻪ
ﺑﺎ ﺳﺎﻋﺖ ﻏﺮﻭﺭﻡ ﺍﻣﺎ !
ﻣﻦ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﻡ :
ﺑﺎ ﺷﺎﺧﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ
ﺑﺎ ﺑﺮﮒ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﭘﺎﯾﯿﺰ
ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺷﻌﻠﻪ ﻭﺭ ﺷﺪﻥ ﻣﻦ !
ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺷﻌﻠﻪ ﻭﺭ ﺷﺪﻥ ﺗﻮﺳﺖ !
ﻫﺎ . . . ﭼﺸﻢ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﻨﺪﻡ
ﻫﺎ . . . ﮔﻮﺵ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻡ
ﺑﺎ ﺳﺎﻋﺖ ﻣﺸﺎﻣﻢ
ﺍﯾﻨﮏ :
ﻭﻗﺖ ﻋﺒﻮﺭ ﻋﻄﺮ ﺗﻦ ﺗﻮﺳﺖ
باسلامت محکم کردی گره عشق رو نامت روگفتی واژه صداقت رواثبات کردی
ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺑﺮﻕ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯽ
ﮐﻨﯽ
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺗﻮ ﮐﻪ ﮔﺮﻣﺎﯼ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺯﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺒﺎﻧﺖ ﮐﻪ ﺟﺰ ﺗﺮﻧﻢ ﻣﺤﺒﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺑﻮﺳﻨﺪ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﭙﺶ ﻫﺎﯼ ﻗﻠﺒﺖ ﮐﻪ ﻧﺒﻀﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﺩﻥ ﻭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﺩ
ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ ﮐﻪ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺷﺒﻢ ﻣﻌﻨﺎ ﺩﺍﺭﺩ
ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﮐﻪ !!!!…
)ﺗﻮ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﮐﺮﺩﯼ
ﻭﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺎﺭﺵ ﭘﺮﻫﺎﯼ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺍﺕ
ﻭﺿﻮ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻡ
ﻭﺑﺮﺳﺮ ﺁﺑﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﺳﺠﺎﺩﻩ ﻫﺎ
ﻧﻤﺎﺯ ﺻﺒﺮ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻢ
او سوم شخص مفردنیست،او تمام دنیای من است…
وقتـــــــــی تــــــــــــــــو

نیستــــــــی نگاهــــــم

حوصله نمیکند پــایــــش

رااز چــشــــمم بیـــــرون

بگـــــــــــذارد.♥

میدانی! خاصیت یک آدمهای معدودی این است که حتا وقتی کنارت هستند هم، دلت برایشان تنگ میشود✔
روزي كه مرا برگل رويت نظر افتاد، احساس نمودم كه دلم در خطر افتاد،تا چشم من افتاد به گلبرك جمالت،زيبايي گلهاي بهار از نظر افتاد.
میگه عاشقتم پس چرابرای گوشیش قفل میذاره؟چراوقتی میرم سمت موبایلش میگه یه وسیله ی شخصی؟چراوقتی داره باگوشیش ور میره میرم طرفش دست پاچه میشه؟چرا؟چرااااااااااا؟
میدونی معنی LOVE چیه
L=لایق دوست داشتن
O=امیدوار به آینده
V=وفادار به عشق
E=اعتماد به هم
دوستت داشتم…
زیاد…
کمش کردی…
کمترش کردی…
بی تفاوت شدم…
لااقل دیگر مرا به نفرت نرسان لعنتی…
عاشق واقعی اونیه ک معشوقه خودشو ب قدری درک کنه ک وقتی عشقش بگه ببخشید بهش بگه میفهممت نیازی ب ببخشید نیست
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﺷﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﻣﺎ
ﻫﻨﻮﺯ ﺩﻟﺨﻮﺵ ﺑﻪ ﻣﺘﺮﺳﮑﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ
ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﮐﻼﻫﺸﺎﻥ
ﮐﻼﻍ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ
ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻣﺸﺘﺮﮎ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺍﺳﺖ”
ﺩﺍﻏﻮﻧﺘﺮﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ …
ﻫﯿﺸﮑﯽ ﺗﺎ ﺁﺧﺮﺷﻮ ﮔﻮﺵ ﻧﻤﯿﺪﻩ …
ﺍﯾﻨﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺪﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻥ؛
ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺎ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ … !!!
نفس بکش….برای روز های مبادای من …که مبادا بیاید آن روز که نفس های تو را .نفس نکشم …عمیق تر نفس بکش..!
ﻋﺸﻖ ﮔﺎﻫﻲ ﺍﺯﺩﺭﺩﺩﻭﺭﻱ ﺑﻬﺘﺮﺍﺳﺖ ﻋﺎﺷﻘﻢ ﻛﺮﺩﻩ ﻭﻟﻲ ﮔﻔﺘﻪ ﺻﺒﻮﺭﻱ ﺑﻬﺘﺮﺍﺳﺖ ﺗﻮﻱ ﻗﺮﺁﻥ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﻳﻌﻘﻮﺏ ﻳﺎﺩﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺩﻟﺒﺮﺕ ﻭﻗﺘﻲ ﻛﻨﺎﺭﺕ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻮﺭﻱ ﺑﻬﺘﺮﺍﺳﺖ
دیدی غزلی سرود
عاشق شده بود
انگارخودش نبود
عاشق شده بود
افتاد، شکست، زیرباران پوسید…
ادم که نکشته بود،
عاشق شده بود
در کویر سوزان تنهایی دلم عطش دیدار هر چند کوتاه تو دارد
در این کویر بی انتها .تنها یاد توست که
مر حم زخمهای بی قراری من است
ای نازنین:بدان که بر شاخسار زبای طبیعت
می توان نوشت که برگها می ریزند
گل سرخ پرپر می شود وقطره اشک شبنم
روزی عمرش به پایان می رسد
اما عشق همواره پررنگتر می شود
دلایـــــــل بـــــــــــودنم را مــــــــــرور مــــی کنم هــــــــــرروز! هـــــــــر روز تعدادشان کــــــــــم مــــــــــی شود، آخـــرین بـــــــــــاری کــــــــــــه شمردمشان تنهــــــــــــا یکـــــــــــــــــ دلیل برایم مــــــانده بـــــــــــــــــود آنهـــــــــــــــــــــــــــــم “دیـــــــــــــدن” تــــــــــــــــــــــــــــو بــــــــــــــــود.
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ ﭘﯿﺪﺍﯾﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ
ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﺩ، ﺗﻮ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﯼ
ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻧﻤﯽ ﮐﺸﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﯼ
ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﺍﻣﺸﺐ ﺍﯾﻦ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺗﺎﺏ ﻣﺎﻩ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ،
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ .
نــــــے بتـــــــراشــــــم از هــــــــر استخــــــوانم نامـــــه اے گیـــــــــرم از پـــــــــــرده دل نـــــویـــــــسم بــــــه هــــــر یــــــار مهــــــربانــــــــــمⓐ
کمی بالاتر از چانه ام
لبخندیست برای تو
تقدیم اش کرده ام به همه نگفته هایی که به شانه ام سنگینی می کند
دیگه قلبمه جونمه عشقش توخونمه می مونه همیشه، اسمش ورد زبونمه ارومه جونمه بی اون نمیشه
مدتهاست ک کوهستان دلم به حرمت ردپایت به برفهایش اجازه اب شدن نمیدهد…
این بار که آمدی

دستانت را روی قلبم بگذار

تا بفهمی این دل با دیدن تو نمی تپد

میلـــرزد

غریب که میشوی انگار تمام دنیا غریبه است..
ای آشنا بترس وترک آغوش آشنا نکن….
دلــــم میخواهد هیــــچ کس کـــــنارمان نباشـد
تنهـــــــا تــــو باشــــیــــــ
و مــــــن باشــــمــــــ
انگاه گرمترین اغــــــــوش ها را از تنتـــــــ
و شیــرین ترین بوســه ها را از لبانــت میگیرمــ … !!!
نمی‌گویم دوستت می‌دارم
عشق ِ به تو
اعتراف سنگینی‌ست
در روزگار ِ عدم ِ قطعیت
لیلی ِ تو بودن
متهم‌ام می‌کند
به چشم‌های ِ سیاهی که نداشته‌ام
می‌نویسم دوستت می‌دارم و
قایم‌اش می‌کنم…
تو به درد زندگی نمی‌خوری
تو را باید نوشت و گذاشت
وسط ِ همان شعرها و قصه‌هایی
که ازشان آمده‌ای…
آغوشی باش… و مرا… به اندازه تمام اشتباهاتم بغـــــل کن!   بدون آنکه حرفی میانمان رد و بدل شود.فقط نگاه باشد و نفس…        زندگی آنقدرها دوام نمی آوردهمین حالا هم دیر است…!!!
مي خواهم فاصله میان دلهايمان را وجب كنم!
چمدانم را برمی دارم،جهانگردی آغاز می شود…
از آبشار زیبای چشمانت به تماشا صعود میکنم به بالا ترین قله ی صورت ماهت تا بوسه ای بردارم از چشمانت
ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺭﺩ
ﮐﺎﺵ
ﺍﯾﻦ ﺑﻐﺾ ﻫﺎﯼ ﻣﻌﻠﻖ ﺩﺭ ﻫﻮﺍ
ﺳﻘﻮﻁ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ…
این عصرهای بارانی عجیب بوی نفس های تو را می دهد
گویی
تو اتفاق میفتی
و من دچار می شوم
تمام “من” دارد “تو” میشود.
چه بی انتهاست قصر عشق تو و من چه خوشبختم از اینکه اینجا هستم درکنار تو تویی که برام از همه بالاتری و از همه کس و همه چیز عزیزتری میخانمت تا دلم ارام گیرد
پرسه زدن درخیالت،زیباترین نیازمن است.هوایم باش،تانفسم نگیرد…
مثل یک سکوت تلخ چه
ساده باختــــــــم میان
بی توجهی های
تـ ـــــــ ــــــ ــــو.
چﻘﺪﺭ ﺳﺨﺘﻪ
ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﻧﺘﻮﻧﯽ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﯽ ﮐﻪ
ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﻭﭼﻘﺪﺭ
ﺑﺪﻩ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺗﻮﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﻭﺍﯾﻨﻮ ﻧﺘﻮﻧﻪ
ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻪ.
ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺘﻪ
ﺗﻮ ﭼﺸﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﻭ ﺍﺯﺕ ﺩﺯﺩﯾﺪ
ﻭﺑﺠﺎﺵ ﯾﻪ
ﺯﺧﻢ ﻫﻤﯿﺸﮕﯿﺮﻭ ﻗﻠﺒﺖ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺍﺩ ﺯﻭﻝ ﺑﺰﻧﯿﻮﺑﺠﺎﯼ
ﺍﯾﻨﮑﻪ
ﻟﺒﺮﯾﺰ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﻧﻔﺮﺕ ﺷﯽ ﺣﺲ ﮐﻨﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ
ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﯼ.
ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺘﻪ
ﺩﻟﺖ ﺑﺨﻮﺍﺩ ﺳﺮﺗﻮ ﺑﺎﺯ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺪﯼ ﮐﻪ
ﯾﺒﺎﺭ ﺯﯾﺮ ﺁﻭﺍﺭ ﻏﺮﻭﺭﺵ ﻫﻤﻪ ﻭﺟﻮﺩﺕ ﻟﻪ ﺷﺪﻩ .
ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺘﻪ
ﺗﻮ ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺳﺎﻋﺘﻬﺎ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﯽ ﺍﻣﺎ
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﯾﺶ ﻫﯿﭽﯿﺰﯼ ﺑﺠﺰ ﺳﻼﻡ ﻧﺘﻮﻧﯽ ﺑﮕﯽ .
ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺘﻪ
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﭘﺸﺘﺖ ﺑﻬﺸﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺷﮏ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﺗﻮ
ﺧﯿﺲ ﮐﻨﻪ
ﺍﻣﺎ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﺸﯽ ﺑﺨﻨﺪﯼ ﺗﺎ ﻧﻔﻬﻤﻪ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﻭﺳﺶ
ﺩﺍﺭﯼ.
ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺘﻪ
ﮔﻞ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﺗﻮ ﺗﻮ ﺑﺎﻍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﻭ ﻫﺰﺍﺭ
ﺑﺎﺭ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﺑﺸﮑﻨﯽ ﻭ ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺁﺭﻭﻡ ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﺑﮕﯽ
ﮔﻞ ﻣﻦ
ﺑﺎﻏﭽﻪﺀ ﻧﻮ ﻣﺒﺎﺭﮎ
بهانه هم اگر می گیری بهانه ی مرا بگیر
من تمام ِ خواستن را وجب کرده ام
هیچ کس به اندازه کافی عاشق نیست
هیچ کس!
هیچ کس به اندازه ی من
عاشق ِ تو نیست…
لبانم را دوخته ام…

مبادا بگویم دوستت دارم…

که هر بار گفتم…

تنهاییم بزرگتر شد…

مالکیت آسمان را بنام کسانی نوشته اند که دل آسمانی دارند…
مانند تو…
آن روز با تو بودم

امروز بی توام

آن روز که با تو بودم

بی تو بودم

امروز که بی توام با توام

مهربان تر از من دیدی نشانم بده!!
کسی که بارها بسوزانیش و باز با عشق نگاهت کند!
قشنگه وقتی بهش میگی بیا تموم کنیم…اونم میگه غلط کردی فکر کردی به این راحتی ولت میکنم هر کی هر چی ام میخواد بگه بگه من تو رو میخوام….
به عشــق در نگــاه اول اعــتقاد نــدارم ، ولــی بــه ” از چشم افتادن در یکــ لحــظه ” عجـیــبــــــ معــتقــدم . .
قشنگترین ساعتم را شکستم چون لحظه های بی تو بودن رابه رخم می کشید.
قرار ما،اولین پنجشنبه ای که نیستم…
نه گل،نه گلاب و نه خیرات…”تو”را میخواهم
که پای هیچ یک از قرار ها نیامدی
ﮐﻤﯽ ﺍﺯ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺩﻭﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ …
ﺑﯽ ﺗﺎﺏ ﻧﺒﺎﺵ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﺼﺪ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﻣﺒﺪﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ
ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺰﺑﺎﻧﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺩﯾﮕﺮ ﺭﻓﺘﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ !
گذشته در چشمانم مانده است

عبور ثانيه ها ي رد شده در تمام نگاه هايم مشهود است

چشمانت را با شقاوت تمام به روي حقايق بستي

صبور ميمانم و بي تفاوت مي گذرم

که نفهمي هنوز هم دوستت دارم

میدونی بدترین درد چیه?!
ایـنکـه بعد از سـالـها انتظار نیـمه گمشـدت رو کـامل ببینی و تنهـا کـاری کـه از دستت برمـیاد ایـنکه زیر لب آروم زمزمه کنی:”خوشبخت بشی عزیزکم”
کاش کمی املایم قوی بود..تو همیشه مرا دک میکردی و من آن را درک میخواندم….به این سادگی بود که عاشقت شدم…
من

شعرم ،
نفسم

به چشمان تو بند است. . . .

نبندشان !

وقتی مرا به میهمانی چشمانت دعوت کردی
پنداشتم که به جشن ستاره ها می روم
افسوس
ستاره ها که نبودند، هیچ…
همه ی شمع های امیدم را خاموش شده یافتم!
تا این که میخواهم از تو دل بکنم صبر می اید
چقدر این عطسه های پاییزی را دوست دارم.
از نگاهت تا دلم رنگين کمان گل مي کند …
با تو بايد مثل باران حرف زد !
يه بوسه يه حقه عاشقانست براي وقتي كه كلمات در بيان احساسات عاجز است
ميبوسمت
لذتی که در فراق هست در وصال نیست.چون در فراق شوق وصال است و در وصال بیم فراق
عطر های خوب حتی شیشه خالیشان بوی خوب میدهد درست مثل جای خالی تو
دیوانه نمی گوید دوستت دارم
دیوانه می رود تمام دوست داشتن را به هر جان کندنی جمع می کند از هر دری…
می زند زیر بغل می ریزد پای کسی که قرار نیست بفهمد دوستش دارد…

ﻧﻔﺲ ﻫﺎﻳﻢ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻫﺎﻱ ﺗﻮ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﺍﺯ ﻣﻦ ﻛﻪ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺩﻭﺭﺗﺮ ﺷﻮﻱ
ﻧﻔﺲ ﻛﺸﻴﺪﻥ ﺍﺯ ﻳﺎﺩﻡ ﻣﻲ ﺭﻭﺩ !….
عشقه من، مرد باش
وقتى تنهام پشتم باش
وقتى ناراحتم همدمم باش
وقتى بهونه میگیرم حوصله کن
وقتى میطلبمت کنارم باش
وقتى باهات بد میشم تو خوب باش، عشقه من کنارم باش مردونه، باابهت، با صلابت، عشقه من تکیه گاهم باش، دراین صورته که مالک جسمو روحم میشى
چقد دلم تنگ شده واسه شنیدن تپش های پر اشتیاق قلبت … که نفس هام رو به احترامش نگه میداشتم …
….3….3….3.…3 هرچقدر بشماري 4 نميشه چون تو 3 تاره ی قلبمی
آغوش ِ تو
تَخفیف ِ عُمر ِ مَن اَست…،
دُچارَت که باشَم
هَر شَب سالی نوری می‌شود…
میان ِکَهکِشان ِ راه ِ شیری ِ تَنَت
اگه تونستي بدون اينكه كسي را لمس كني عاشقش شوي
تازه اون موقع ميفهمي لياقت عشق را داري….!
چشاتو ببند
میبینی همه جا تاریکه؟! این دنیای منه وقتی که تو با من نیستی!
ﺩﺳﺘــﻢ ﺭﺍ ﮔـﺮﻓﺘــﮯ ﻭ ﮔـﻔﺘـﮯ :
ﺩﺳﺘـﺎﻧﺖ ﭼﻘــﺪﺭ ﻋﻮﺽ ﺷـﺪﻩ …
ﺳـﺮﮮ ﺗﮑـﺎﻥ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﺩﺭ ﺩﻝ ﮔﻔﺘــﻢ : ﺑـﮯ ﺍﻧﺼـﺎﻑ !!
ﺩﺳﺘـﺎﻥ ﻣﻦ ﺗﻐﯿﯿـﺮﮮ ﻧﮑـﺮﺩﻩ .. ؛
ﺗــﻮ ﺑـﮧ ﺩﺳﺘــﺎﻥ ﺩﯾﮕـﺮﮮ ﻋــﺎﺩﺕ ﮐـﺮﺩﻩ ﺍﯾــﮯ !!…
یک روز که باران می بارد
.
یک روز که چتـرمان دو نفره شــده
.
یک روز که همه جا حـسابی خـیـس اسـت
.
یــک روز که گــونـه هایــت ،
از سرما
سرخ ِ سرخ . . .
.
آرام تر از هر چـه تصـورش را کنی
آهــستـه
.
.
.
می بوسمت . . !
ﺯﻣﺎﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺖ ؛
ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ
ﺧﻼﺻﻪ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻋﺒﺎﺭﺕ :
ﺑﻪ ﺩﺭﮎ
عشقم ,ومن
© ♥ ©
/█./█
.||. .||.
عشق خالص .مطمءن بیماری که دکترا نمی تونن درمانش کنند.
وقتی به هــــــــــــوای دیدنت
قلـــــــــــــــب ابرها هم
تند تند می تپد
یادتو
مثل چیزی
… شبیه یک قطره بــــــــــــــــــاران
بر لبهای خشک و ترک خورده ام
لیـــــــــــــــز می خورد !!!!
نميدانم
سر سفره دلت
چه به خوردم دادي
كه هنوز هم نميتوانم
نمكدان بشكنم؟!✔
ﺩﺭﺩ ﻣـﻦ ﺗﻨﻬﺎﯾـﯽ ﺍﻡ ﻧﯿـﺴﺖ ..
ﺩﺭﺩ ﻣـﻦ ﺍﯾـﻦ ﺍﺳـﺖ ﮐـﻪ ﻫـﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺧـﻮﺩﻡ ﻣـﯽ ﭘﺮﺳﻢ ،
ﻣـﮕﺮ ﺧـﻮﺩﺵ ﻣـﺮﺍ ﺍﻧﺘـﺨﺎﺏ ﻧـﮑﺮﺩ ؟ ..
ﺑﺎﺯﯼ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺑﻮﺩ
ﺍﻣﺎ ﻣﺎ ﻗﺸﻨﮓ ﺑﺎﺯﯼ ﻧﮑﺮﺩﯾﻢ
ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻦ ﮐﻪ ﻫﺮﺩﻭ ﺑﺎﺧﺘﯿﻢ
ﻣﻦ ﮐﻪ “ﻫﻤﻪ ” ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻓﺮﻭﺧﺘﻢ
ﻭ ﺗﻮ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ” ﻫﯿـــــــــــــــــــﭻ ” ﻓﺮﻭﺧﺘﯽ…
پـر می‌كشی…
و وای بـه حـال پرنـده‌ای…

كـه از پشت میلـه قفسـی عاشـقت شده‌ است!!

زن و شوهری در طول 60 سال زندگی مشترک، همه چیز را به طور مساوی بین خود تقسیم کرده بودند.در طول این سالیان طولانی آنها راجع به همه چیز با هم صحبت می کردند و هیچ چیز را از هم پنهان نمی کردند.تنها چیزی که مانند راز مانده بود، جعبه کفش بالای کمد بود که پیرزن از شوهرش خواسته بود هیچگاه راجع به آن سوال نکند و تا دم مرگ داخل آن را نبیند.روزی حال پیرزن بد شد و مشخص شد که نفس های آخر عمرش است. پیرمرد از او اجازه گرفت و در جعبه کفش را گشود. از چیزی که در داخل آن دید شگفت زده شد!دو عروسک و شصت هزار دلار پول نقد! با تعجب راجع به عروسک ها و پول هااز همسرش پرسید.پیرزن لبخندی زد و گفت: 60 سال پیش وقتی با تو ازدواج می کردم، مادرم نصیحتم کرد و گفت: خویشتندار باش و هرگاه شوهرت تو را عصبانی کرد چیزی نگو و فقط یک عروسک درست کن!پیرمرد لبخندی زد و گفت:خوشحالم که در طول این 60 سال زندگی مشترک تو فقط دو عروسک درست کرده ای! پیرزن خنده تلخی کرد و گفت: هیچ می دانی این پول ها از کجا آمده است؟پیرمرد کنجکاوانه جواب داد: نه نمی دانم. از کجا؟پیرزن نگاهش را به چشمان پیرمرد دوخت و گفت: از فروش عروسک هایی که طی این مدت درست کرده ام!!
ﺩَﺭﺩﻫﺎﻳﻢ ﺯﻳﺎﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ . . .

ﺍﻣّﺎ ﺗَﻤﺎﻣِﺸﺎﻥ ﻳﮏ ﺩﺭﺩﻣﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ . . .

ﺁﻥ ﻫﻢ “ﺗــــــــﻮ ﻳـﮯ”

ﺑﻌﻀﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺭﺍ ” ﺑﺎﯾـــــﺪ ” ﺑﻨﻮﯾﺴـــــﻢ
ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨـــــﮑﻪ ﻫﻤﻪ ” ﺑﺨﻮﻧـــــﻦ ” ﻭ ﺑﮕﻦ
” ﻋﺎﻟﯿﻪ ” ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨـــــﮑﻪ
” ﺧﻔﻪ ﻧﺸﻢ ” ﻫـﻤـﯿـــﻦ
ﻫﯿﭻ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ..
ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺎ ﯾﺎﺩﺕ
ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻦ ﺭﻗﺺ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ .
ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﻨﺪ ..
ﺍﻣﺎ ﻧﯿﮏ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ..
ﺍﯾﻦ ﮏﯾ ﺧﯿﺎﻝ ﺍﺳﺖ ..
ﺑﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﺭﻫﺎ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ
من با تو فاصله ای ندارم!!

مثل هوا

کنارت هستم…!

فقط ، کمی مرا نفس بکش…

حبسم کن درون سینه ات….

یادِشــ بخیــر
بازیـی”یادم فراموش”
یادتـــ هِســتـــ
همیشه تُو یاد بودی و مـن فرامـــوشــــــ…
روی گــونـه هــایــمـ سـد میســازمــ!

هــر قطــره از ایــن اشکــ هــا

شهــری را شــاعــر خــواهـد کـــرد!!!

يادشيرين توزندگي رابرمن تلخ كرد…
كليددلم رازيرهمان گلدان هميشگي گذاشته ام؛
خاطرت هروقت آمدپشت درنميماند.
وقتی نیستم میخندی ومن اینگونه عاشق رفتن شدم…
ﺍﮔـــﺮ ﺷــﺪﻩ
ﺣﺘــﯽ
ﺍﺷﺘﺒـــﺎﻫﯽ …
ﮐﻤــﯽ ﺑﻐﻞ ﮐﻦ
ﺧﯿﺎﻟـــﻢ ﺭﺍ
صبرت که تمام شد نرو…..
منتظر بمان
شاید
قشنگ ترین احساس از آن لحظه باشد
من اینجایم ، او آنجاست ، این ترانه هایی که از آنجا به اینجا می آید ، مرا به آنجا می افکند ، او را به اینجا .
من آنجا هستم تا او اینجا بیاید ، نمی توانیم همدیگر را ملاقات کنیم تا این موسیقی تمام نشود.
دل ﺁﺩﻡ ﮔﺎﻫﯽ ﭼﻪ ﮔﺮﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﺑﻪ ﯾﮏ ” ﻫﺴﺘـــــــــــــــــــــﻢ ” ؛
ﺑﻪ ﯾﮏ ” ﻧﺘــــــــــــــــــــــــﺮﺱ ” ،
ﺑﻪ ﯾﮏ ” ﻧـــــــــــــــــــــــﻮﺍﺯﺵ ” !
ﺑﻪ ﯾﮏ ” ﺁﻏـــــــــــــــــــــــﻮﺵ” …
ديوانه ام مي کند…

فکر اينکه زنده زنده نيمي از من را از من جدا کنند…

لطفا! تا زنده ام بمان…

ﮐﺎﺵ ﺩﺭ ﺣﻨﺠﺮﻩ ﺍﻡ ﻗﺪﺭﺕ ﻓﺮﯾﺎﺩﯼ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﺭﺍ ﻣﯽ ﻃﻠﺒﻢ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ………..
برای من نوشته گذشته ها گذشته /تمام قصهام هوس بود/برای اون نوشتم که برای تو هوس بود ولی برای من نفس بود
“آشوب” همان حس غریبی است که دارم!،وقتی که به لبهای <تو>لبخند نباشد!
Dar galuyam,boghze kuchaki khane karde ast !!!!
in boghze laanati chizi kam darad….
chizi shabihe attre hozure to….
mishavad mara dar aghush begiri..????!!!!
وقتی “دل” تو “تک” است!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
همیشه برنده ای………………………..
فرقی نمی کند “حکم” چه باشد
تو همیشه” لازمی……………………….
وقتی پایت خواب میرود نمیتوانی راه بروی لنگ میزنی..وقتی قلبت خواب میرود نمیتوانی درست فکر کنی عاشق میشوی
نــــــــــــه

تو دروغگو نيستي

من حواسم پرت است!

گفته بودي دوستم داري بي اندازه

خوب که فکر مي کنم

تازه مي فهمم که “بــــــــــي انــــــــــدازه” يعني چه!

گفتمش : زیباترین لبخند چیست؟
گفت: لبخندی که عشق سربلند وقت مُردن بر لب مردان نشاند…
man Az cheshmane to chizi nemikhaham joz negahii
وای از خیال تو که وقتی می آید دلم را گرم میکند و چایم را سرد.
لگد میزند! یادت در دلم .همین روزاست که از یادت فارغ شوم!
رسم عاشقي اين نيست که بگويي مرا دوست داري و بعد از مدتي مرا تنها بگذاري.

رسم عاشقي اين نيست که مرا به اوج قله احساسات ببري و بعد مرا از همان جا رها کني.اين رسمش نيست که پا به پاي من بيايي و روزي رفيق نيمه راه شوي.

اين رسمش نيست که قلبم را بگيري و آن را بازيچه خودت کني.اين رسمش نيست که مرا در آغوش بگيري و هوس را به جاي عشق برايم معنا کني.

وقتی دلت تنگ شد ,هر وقت چشمت تر شد ,وقتی دیگه نبود کسی امید و یا هم نفسی ,بدون که هست اینجا کسی که تو براش همه کسی
من هر روز تلاش می کنم که در خاطرم بماند
و تو هر روز تلاش می کنی که فراموش کنی
چه بلاتکلیفند خاطراتمان
ورد زبونه همه اينه ، که صداي من نفرتيه ، ولي واسه تو عزيز من سر آمد عاشقيه
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻫﺴﺖ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﺁﻏﻮﺵ ، ﻻ‌ﻣﺼﺐ ﺩﻭﺍﯼ ﻫﺮ ﺩﺭﺩﯾﻪ
ﺍﻭﻥ ﺩﺍﺭﻭ ﻫﻢ ﻓﻘﻂ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﯼ !
بگذار تمام جهان بفهمند تو مال منی و من مال تو … کلاغ های باغ قرار های پنهانیمان را دیده اند…
اگه گریه کنی میگن کم آوردی

اگه بخندی میگن عشقیه

اگه دل ببندی تنهات میزارن

اگه عاشق بشی دلتو میشکنن

با این حال

باید لحظه ای را گریست

دمی را خندید

ساعتی را دل بست

و

عمری عاشقانه زیست

ﺩﺭ ﻋﺠﺒﻢ …
ﺍﺯ ﺳﯿﺐ ﺧﻮﺭﺩﻧﻤﺎﻥ ! …
ﮐﻪ
ﺍﺯ ﺁﻥ ﻓﻘﻂ ﭼﻮﺑﺶ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ …
ﻣﮕﺮ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﭼﻮﺏ ﮐﻪ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ ﺍﺯ ﯾﮏ
ﺳﯿﺐ …ﺷﺮﻭﻉ ﻧﺸﺪ؟؟؟
از میان مداد رنگی هایم
«سفیدِ کمرنگ» را
بر می گزینم
و
حضورت را
نقاشی می کنم…! //
ﺗﮑﻠﯿﻔﻢ روﺷﻦ ﺷﺪ
ﺧﺎﻣﻮش ﻣﯿﺸﻮم ﺷﯿﺮﯾﻨﻢ. . .!
ﻓﺮﻫﺎدوار اﯾﻦ ﺑﺎر ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺟﺎی ﮐﻮه دل ﺑﮑﻨﻢ. . . !
ومن باز امشب چشمانم را ميبندم وبا خيال تو چشمانم را ميبندم و با دلي اروم بودنت را دعا ميكنم اي كاش صبح كنارم باشي!!!
ﻣﺒﺎدا ﺑﺎزﯾﭽﻪ اش ﮐﻨﯽ
ﻣﺒﺎدا ﺑﺎ اﺣﺴﺎﺳﺎﺗﺶ ﺑﺎزی ﮐﻨﯽ . دﻧﺒﺎل ﯾﻪ وﺟﻮد آﺳﻤﺎﻧﯿﻪ
دﻧﺒﺎل ﮔﻮﺷﻬﺎی ﺷﻨﻮا واﺳﻪ درد دل دﯾﮕﻪ
دﻧﺒﺎل دﺳﺘﻬﺎی پﺮ اﺣﺴﺎﺳﻪ دﯾﮕﻪ اﺳﻤﺶ ﺑﺪ در رﻓﺘﻪ دﯾﮕﻪ
درﺳﺘﻪ ﺻﺪاش ﺧﺸﻨﻪ
درﺳﺘﻪ پﺮﺧﺎﺷﮕﺮه
پﺴﺮه دﯾﮕﻪ

مبادا دلش رو بشکنی

گفتــم: دوستــت دارمـ ـ
عاشــقتمـ ـ
میمیــرم بــراتــ ـ
و تــ ــو با لبـ ـخند گفتـ ـی “مـ ـزه نـ ـریــز…”
بـ ـایــد میدونستـ ــم…
مـ ـزه عــشقـ ـم دلتـ ـو زده بــود…!!!
نه دیگه گلایه دارم ازت نه واست اشک میریزم من به امید تو زنده ام خوبه خوبم عزیزم
ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺗﻮ ﭘﯿﻠﻪ ﺍﻡ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﺑﺎ ﺗﻮ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ
ﺷﺪﻥ ﻭ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﭘﺮﺩﺍﺩﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺍﺑﺮﯾﺸﻤﯿﻦ ﺗﺮﯾﻦ
ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺷﺪﻧﯽ
مى خواهم
گره بخورم در تو !
آنقدر سخت که با دندان بازم کنى!!!
هیچ جای این شهر از یادت در امان نیستم…
حتی به کوچه علی چپ که میروم
ﻧِﮕﺎﻫَﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣَﮕﻴـــــــــﺮ . . .

ﺑُﮕﺬﺍر ﮐﻪ پَــــــــﺮﻭﺍﺯ ﮐُﻨﻢ . . .

من به عشق در یک نگاه اعتقادی ندارم

اما به عاشق تر شدن با هر نگاه بدجوری معتقدم

چشمت، ستاره اش را، چندان چراغ وسوسه خواهد کرد تا من به آفتاب بگویم: نه!
فــرقی نــدارد .. چــه ڪسی چــہ می گــویــد ،
” تــــــــــو ” !!
همــانــی ڪـه همــیـشـه
” دوســتـش دارم ”
همــانـی ڪـه تــا غــصـّـه ام می گیــرد ســر و ڪلّـــه اش پــیــدا می شود
و تــا مــرا نـخنـدانـد دســﭞ بـردار نمی شود
هـمـانی ڪـه همــیــشـه پـــُـر اسـﭞ از
شـور و شـادے و زنـدگے …
یک نفر
هر روز
به من
بی اعتنایی تزریق می کند
با
دوز بالا
سنگ
نمی شوم
چرا
در شگفتم
ﺧﺪﺍ ﮐﻨﺪ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺩﻋﺎﯼ ﺳﺎﻝ ﺗﺤﻮﯾﻠﺖ ،
ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺷﺪ :
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺩﻟﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺼﯿﺒﻢ ﮐﻦ !
ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﻗﻮﻝ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﺮﯾﻨﺖ باشم
به خوابم گام میداری…
و در عمق نگاهت….
خوشه ای از عشق می لرزد
سکوتت می زند بر التهاب لحظه ها دامن
کجا رفته است فرهادی…
که عشقش می تراشد….کوه چون آهن
نگاهت می پرد از خواب رویایم
تو گویی که فراموشت شده
قانون دلتنگی….
و یاحتی نمی خواهی بشویی
از رخ آینه ها ….رنگی
به خواب کودکی سوگند
که از یادم نخواهی رفت….
همیشه در افق های طلایی رنگ احساسم
بسان چوبی قابی که بر دیوار می خشکد…
عزیز و جاودان هستی
*نیروانا*
ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺎ ﮐﻠﺎﻓﻪ ﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ…
ﺍﮔﺮ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﯽ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﯾﮕﺮ ﺯﺟﺮ ﻧﺪﻫﻢ…
ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺑﻪ ﺟﻬﻨﻢ…
ﻋﺸـــــﻖ ﯾــﻌﻨﯽ ﺣـﺘﯽ ﺍﮔـﻪ ﺑﺪﻭﻧـــﯽ ﻧـﻤﯿﺨﻮﺍﺩﺗــــــ
ﺑﺪﻭﻧــــﯽ ﻧﻤﯿﺸـــــﻪ,
ﺍﻣــﺎ ﻧﺘـــﻮﻧﯽ ﺗﺮﮐــﺸﯽ ﮐﻨـــﯽ . . .
ﻧﻪ ﺧــــﻮﺩﺷﻮ , ﻧﻪ ﻓﮑـــــﺮﺷﻮ . .
چقدر سخته کسی رو که دوستش داری نتونی بهش بگی که دوستش داری وچقدربده که کسی تورو دوست داشته باشه واینو نتونه بهت بگه . . .
ﺭﺳﻮﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ

ﺑﺎ ﮐﻠﻤﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻢ

ﻭ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﯼ!!

ﺣﺒﺴﺸﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ

ﻻ‌ﺑﻪ ﻻ‌ﯼ ﺍﯾﻦ ﺑﻐﺾ

ﺍﺯ ﭘﯽ ﻫﺮ ﻧﻔﺲ

 

ﺍﮔﺮ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ

ﺁﺑﺮﻭ ﺩﺍﺭﯼ ﮐﻨﻨﺪ!!

وقتی به تو می اندیشم صدایی نیست…
سکوت همیشه رابط ماست…
بی تو و دور از تو بودن…
هنر عشق و وفاست…
وقتی دربهار قدم میزنی برگ درختان برای بوسیدن جای پایت،انتظار پاییز را میکشند
فرصتی نمانده بیا همدیگر را بغل کنیم
فردا یا من تو را میکشم یا تو چاقو را در آب خواهی شست…
همین چند سطر دنیا به همین چند سطر رسیده که انسان کودک بماند بهتر است
اصلا این فیلم را به عقب برگردان
آنقدر عقب که پالتوی پوست پشت ویترین
پلنگی شود که میدود در دشت های دور
آنقدر که عصاها پیاده به جنگل برگردند
و پرندگان به زمین زمین…
نه…به عقب تر برگردان
بگذار خدا دست هایش را دوباره بشوید … در آینه بنگرد….
شاید تصمیم دیگری گرفت…
ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻦ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ،ﺧﻮﺏ ﻳﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ!…
ﺣﺎﻝ ﻣﻦ ﺧﻮﺏ ﺍﺳــﺖ,
ﺧﻮﺏِ ﺧــــﻮﺏ‎‎
ﺍﮔﺮ ﺩﺭﯼ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ ، ﻣﯽ ﮐﻮﻓﺘﻢ ، ﺩﺭﻫﻢ ﻣﯽ ﮐﻮﻓﺘﻢ !
ﺍﮔﺮ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺎ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺑﻮﺩ ،ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻢ ، ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽ ﺁﻣﺪﻡ ، ﻓﺮﻭ ﻣﯽ ﺭﯾﺨﺘﻢ !
ﺍﮔﺮ ﮐﻮﻩ ﺑﻮﺩ ، ﺩﺭﯾﺎ ﺑﻮﺩ ، ﭘﺎ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺑﺮ ﻧﻘﺸﻪ ﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﻭ ﻧﻘﺸﻪ ﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪﻡ !
ﺍﻣﺎ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﻧﯿﺴﺖ ﻫﯿﭻ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﻫﯿﭻ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﺮﺩ !
هر جا باشی
هر جا هستی
هر جا میری
فرقی نمیکند
نه اینکه نگرانت نباشم
بیش از این به وجودم اعتماد دارم
تلخ است این روزها که قرار است از این به بعد برای خودم از تو یک رهگذر “معمولی” بسازم…
لحظاتی وجود دارند که دراز کشیده ای خیره به آسمان و یک چیزی مثل صاعقه وجودت را خالی میکند.زیرلب میگویی:دیگه مهم نیست!و یك چیزی توی زندگی ات تمام میشودبترس از روزی که دیگر برایم مهم نباشی
هرگز فالگیر نبودم
تنها
می خواستم
دستت را بگیرم
این روزها تنم گرمی اغوشی رامیخواهد باطعم عشق نه هوس!
لبانم خیسی لبهایی رامیخواهد باطعم محبت نه شهوت!
گیسوانم نوازش دستی رامیخواهد باطعم نازنه نیاز!
تنی رامیخواهم که روحم را إرضا کند نه جسمم را….
یادت،
در دموکراسی
خاطراتم سلطنت می کند…
هیچ میدانی??!
زیباترین عاشقانه ات وقتیست که اسمم را با میم به انتها میرسانی..
نمیدانستــــم کـــه دلــــت هنـــــــــــــــوز مهمــــان دارد ،

دم در خـــــــوب است

مزاحــــــــــــــم نمیشــــــــوم…

زیبایی ات
دیکتاتوری است
که کلمات را در من به گلوله می بندد
هر لحظه
شعری در من شهید می شود

همچنین ببینید

عاشقانه ۶

میدانم که راه خانه هایمان ازشمال آسمان تاجنوب زمین ادامه دارد اما وقتی من تورا …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.