وقتی خدامشکلات تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه او به توانایی های تو ایمان داره…
وقتی خداچتری باشد، بگذارسرنوشت هرطور که میخواهد ببارد!
وقتی خوشحال هستی قول نده!
وقتی عصبانی هستی جواب نده!
وقتی ناراحتی تصمیم نگیر..!
وقتی داری فکر میکنی که من دارم فکر میکنم که تو داری فکر میکنی که من به چی فکر میکنم من دوست دارم که فکر کنی دارم به تو فکر میکنم.
وقتی داری گناه میکنی چرا همیشه چب و راست رو نگا میکنی؟؟ یک بار هم بالا رو نگا کن……
وقتی دعا می کنید خداوند تنها بخشی از کار را انجام می دهد که خودتان قادر به انجامش نیستید.
وقتی دنبال آرزو هایت میری مدام به کوله پشتیت نگاه بنداز ک مبادا سوراخ باشه وچیزایی ک امروز داری دوباره فردا برات بشه آرزو………………….
وقتی زندگی یک دلیل برا غصه خوردن می آورد شما صد دلیل برا خندیدن به زندگی بیاورید
وقتی عبارت ” خدا را به یاد داشته باش ” را می خوانم
در ذهنم و در قلبم گزینه ” همیشه ” را برایش تیک می کنم…
وقتی"خدا"پشت پناه باشد. نیازی به "بنده"نیست…!!!
ول به وفا می وصالم در داد
چون مست شدم جام جفا را در داد
پر آب دو دیده و پر از آتش دل
خاک ره او شدم به بادم در داد
وﻗﺘﻲ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻲ ﺷﻮي ﺑﺪان ﺧﺪا ﻫﻤﻪ را ﺑﻴﺮون ﻛﺮده ﺗﺎ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﺷﺪ
پای امید دلم اگرچه شکسته ست دست تمنای جان همیشه دراز است تا نفسی میکشم ز سینه ی پر درد چشم خدا بین من بروی تو باز است
پاییز دلان لطف و صفایی دارند/
در جوهره بیان ثنایی دارند/
بر بید خزان دیده باغی دیدم/
زاغان به زبان خود دعایی دارند/
پر پروانه شکستن نه نشان هنرست*** تو اگر پر شکنی شه پر شاهین بشکن
پرهایم را چید که ¤تنها¤ جایی نروم، اما خود… بی من کوچ کرد…!!
پروانه شبی سوخت ولی من همه شب میسوزم
بی جهت شهرت این کار به پروانه رسید
پروردگارا تو تکراری ترین ” حضور ” روزگار منی
و من عجیب؛ به آغوش تو
از آن سوی فاصله ها
خو گرفته ام.
پروردگارا! تو آنی که آنی، من آنم که دانی، من آن خواهم که دانم، تو آن ده که باید.
پشت ی پیکان نوشته بود:
ﻣﻦ ﭘﻴﻜﺎﻥ ﻧﻴﺴﺘﻢ، ﺑﻨﺰ ﻳﻪ ﺑﭽﻪ ﻓﻘﻴﺮﻡ!…
پلک ها، فصل جدیدی از زندگی را ورق می زنند.
سطر اول این است :خدا همیشه هست. پس بخوانش با لبخند.
پنجره ام به تهی باز شد و من ویران شدم…
سهراب سپهری
پوریای ولی گفت که صیدم به کمند است ازهمت مولا علی بخت بلند است افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است…
پیامبر صلى الله علیه و آله می فرمایند:
نخستین چیزى که روز قیامت در ترازوى اعمال بنده گذاشته مى شود، اخلاق خوب اوست.
پیامی از طرف خدا:
"امروز همه مسائلت را به من بسپار. من آنها را حل می کنم. تنها آرام باش و شاد زندگی کن. اینگونه بیشتر دوستت دارم.. "
پیروزی با کسانی است که بیش تر از دیگران پشتکار دارند
پیشانی گر زداغ گنه سیه شود
بهتر ز جای مهر نماز از سر ریا
اسم خدا نبردن به از آنکه زیر لب
بهر فریب خلق بگویی خدا خدا
فروغ فرخزاد
چایت را بنوش،
نگران فردا نباش،
از گندمزار من و تو،
مشتی کاه می ماند برای بادها…
چرا بعضی برای عشق دل هاشان نمیلرزد
چرا بعضی نمیدانند که این دنیا به تار موی یک عاشق نمی ارزد
چرا غم میخوری از ترس مردن؟؟؟
مگر آنها که غم خوردن نمردن؟؟؟
چشم بسته هم میتوان راه رفت و زمین نخورد.. .. .. ..
اگر دستت در دست خدا باشد…
چشم های تو
مهر نماز من است
من با کدامین چشم
تو را سجده کنم…!
چشمانَم سفید شد به جاده هایے که.. “تو”.. مُسافر هیچکدام نبودے…
چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرتت بنگرد. به دلی دل بسپار که جای خالی برای تو داشته باشه و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن آموخته باشد
چه احساس خوبیه وقتی می شنویم کسی می گوید :مواظب خودت باش اما خیلی بهتر از اون اینه که می شنویم کسی می گوید :خودم همیشه مواظبتم! خدا جونم دوستت دارم :-*
چه انتظار عجیبی
نه کوششی نه وفایی
فقط نشسته و گفتیم
خدا کند که بیایی
اللهم عجل لولیک الفرج
چه بخشنده خدای عاشقی دارم! که میخواندمرا با آنکه میداندگنهکارم! دلم گرم است، میدانم بدون لطف او تنهای تنهایم… برایت من خدا را آرزو دارم.
چه تماشایی است
دیدن آسمان و آسمانیها
فقط یک فاصله است
بین من و آسمانی شدن
که ان هم من است…
چه خوب است آدمها یک نفر را هر
روز دوست داشته باشند…
نه هر روز یک نفر را!!!
چه خوب می شد
یه روزی از همین روزا خدا می اومد و می گفت همه سختیای این مدت "شوخی" بود
می خواستم ببینم "جنبه" داری یا نه
چه دلمون بخواهد، چه دلمون نخواهد؛
خدا یک وقت هایی دلش نمی خواهد؛
ما چیزی که دلمون می خواهد رو داشته باشیم.
عیب نداره.. خداست دیگه
چه دوستم داشته باشی و چه ازمن متنفر باشی در هر صورت بهم لطف میکنی چون اگه دوستم داشته باشی تو قلبت هستم و اگه ازم متنفر باشی تو ذهنتم!
چه روزگاریه… کوچیک که بودیم دخترا عاشق عروسکها بودن و پسرا عاشق مردای قوی
بزرگ که شدیم دخترا عاشق مردای قوی شدن و پسرا عاشق عروسکها
چه زیباست هنگامی که در اوج نشاط و بی نیازی هستی دست به دعا برداری
چه ساده با گریستن خویش زاده میشویم و چه ساده با گریستن دیگران از دنیا می رویم میان این دو سادگی معمایی می سازیم به نام زندگی.
چه سکوتی دنیا را فرا می گرفت!!! اگر هرکسی تنها به اندازه ی صداقتش سخن میگفت…
چه کرده ای تو با دلم که از تو پیش دیگران، گلایه هم که می کنم، شعر حساب می شود.
چو انسان را نباشد فضل و احسان/جه فرق از آدمی تا نقش دیوار/به دست آوردن دنیا هنر نیست/دلی را گر توانی دل به دست آر…
چو عارف را و عاشق را به هر ساعت بود عیدی/نباشد منتظر سالی که تا ایام عید آید.
حضرت مولانا.
چیزی را که نمی توان در باره اش سخن گفت باید به سکوت واگذار کرد. یعنی هیچ سکوت به معنای حرف نزدن نیست. سکوت به معنای نبودنِ جریانِ فکرهای ذهن است
چینی نازک تنهایی ات چه بی رحمانه می شکند… امیدوارم که بغض شما در گلو نماند و بشکند و فریاد شود
کارگر خسته ای سکه ای از جلیقه کهنه اش بیرون اورد تا در صندوق صدقه بیاندازد ناگهان جمله ای روی صندوق دید و منصرف شد :(صدقه عمر را زیاد میکند)
کاش بدانی غم نان یعنی چه
یعنی آدم به تب گندم از ایمان افتاد
آدم آنروز که که دستش به دهانش نرسید
از خدا دست کشید و پی شیطان افتاد
کاش جایی برویم تابلویی داشته باشد که رویش خدا نوشته باشد
"پایان تمام دلتنگی ها"
کاش خدا تو زندگیمون گاهی وقتامثل داورفوتبال میشد… تاوقتی زمین خوردی واز درد به خودت میپیچیدی میومد ازت میپرسید میتونی ادامه بدی؟
کاش خدا منو ببینه
ببینه چه گیج و خستم
دستمو محکم بگیره بگه که نترس من هستم
کاش در دهکده ی عشق فراوانی بود
توی بازار صداقت کمی ارزانی بود
کاش اگر گاه لطف به هم می کردیم
مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود
کاش دستان خدا پیدا بود، تا در آن لحظه که بی حوصله و تنهایی… و دلت از غم دنیا مملو… بزنی تکیه بر آن… و بخندی به همه رنج جهان…
کاش دلی اهل ولا داشتیم
با دل خود سعی و صفا داشتیم
کاش چو مرغان سحر نیمه شب
بر لب خود ذکر خدا داشتیم
کاش زندکی دنده عقب داشت………
کاش قلبی نداشتم
هرکس رسید انرا شکست
کاش می دانستم ای معبود من، آیا چیره می کنی آتش دوزخ را بر چهره هایی که در برابر عظمتت به سجده افتاده و…
دعای کمیل
کاش می فهمیدی برای این که تنهایم تو را نمیخواهم؛
برعکس…. برای این که میخواهمت؛ تنهایم…!!
کاش میشد بشود…..
کاش میشد عمر از دست رفته را چون نوار زندگی تکثیر کرد
یا که روی قاب سرنوشت لحظه آینده را ترسیم کرد
کاش میشد که بدونی فراموش کردنت مثل برآورده شدن آرزوهایم محال است
کاشانه ایی که جایگاه دوستان کوچه و بازار شد نوای گریه ها در سینه دارد.
کریما، گرفتار آن دردم که تو درمان آنی، بنده آن ثنایم که تو سزای آنی، من در تو چه دانم؟ تو دانی! تو آنی که گفتی که من آنم! آنی.
خواجه عبدالله انصاری
کس نمی داند در این بحر عمیق، سنگ ریزه قرب دارد یا عقیق_من همین دانم که دراین کوی و بر، هیچ چیز ارزش ندارد جز رفیق ۰تقدیم به بهترین رفیقم
کسانی که واقعا به خدا ایمان دارندهنگام رفتن به بالای کوه برای دعای باران همراه خودچترمیبرند…
کسی که در برابر خدا زانو میزند میتواند در برابر هر کسی ایستادگی کند!
کسی که عقاید را مورد تردیدفرار میدهد اندیشمند است اما تردید نسبت به حقایق مسلما حماقت محض است
کمترین آرزویم اینست هرکز با چشمانمهربانت نامهربانی روزگار و آدمهایش را نبینی…
کنم هر شب دعایی کز دلم بیرون رود مهرت، ولی آهسته میگم الهی بی اثر باشد.
سراغ یار میگیرم به هرکس میرسم اما، به خود اهسته میگویم الهی بی خبر باشد.
کهنه کفش هایمان را دور نیندازیم کهنه کفش هایمان خاطرات راه های پر خاطره اند
کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد!
" سهراب سپهری ".
کودکی اندیشید که :خداچه میخورد؟ چه میپوشد؟ وکجاخانه دارد؟ نداآمد.. غصه بندگانش رامیخورد، گناهانشان رامیپوشد، ودردلهای شکسته خانه دارد.
کورش کبیر :خداوندا یاریم کن اگر… روزى جایی چیزى را شکستم… دل نباشد
کورش کبیر میگوید :بودن با کسی که دوستش نداری ونبودن با کسی که دوستش
داری همه اش رنجه! پس اگر همچون خود نیافتی مثل خدا تنها باش
کوروش کبیر :بودن با کسی که دوستش نداری و نبودن با کسی که دوستش داری همه اش رنج است، پس اگر همچون خود نیافتی تنها باش مثل خدا…
کوچه های قدیمی را باریک می ساختند تا آدمها به هم نزدیکتر شوند، حتی در یک گذر….. اکنون چقدر آواره ایم در این همه اتوبان سرد…….
کی به انداختن سنگ پیاپی در آب ماه را می توان از حافظه آب گرفت
گاه در زندگی انسان باید تاوان دعاهای مستجاب شده ی خود را بدهد
گاه گاهی که دلم تنگ و نگاهم ابریست
کاش میشد که تورا میدیدم
به یاد تو یوسف زهرا
گاهی اوقات از نردبون بالا می ری تا دستهای خدا رو بگیری غافل ازین که خدا اون پایین وایساده نردبونو گرفته تا تو نیفتی.
گاهی باید سکوت کرد, خدا پاسخگو خواهد بود, شک نکن.
گاهی برای اینکه برای همیشه ماندنی بشوی باید بروی!!
گاهی خدا آنقدر صدایت را دوست دارد
که سکوت می کند
تا بارها بگویی:
"خدای من"
گاهی خدا درها رو میبنده و پنجره ها و هم قفل میکنه زیباست که فکر کنی شاید بیرون
طوفان میاد خدا خواسته ازت محافظت کنه
گاهی خداوند پنجره ها را می بندد و درها را قفل می کند. زیباست که فکر کنیم شاید بیرون طوفان باشد.
گاهی سکوت یعنی :سرود کسی واسه تو!
گاهی وقت ها از نردبان بالا میروی تا دست خدا را بگیری؛ غافل از ان که خدا پایین ایستاده و نردبان رو نگه داشته تا تو نیفتی
گاهی وقتا زندگی تمام حواسشوجمع می کنه تاببینه توچی دوست داری تادرست همون ازت بگیره کاش نفهمه من چقدردوستت دارم
گاهی وقتی کسی از زندگیتان می رود
دارد به شما لطف می کند،
او فضایی خالی بجا میگذارد
برای کسی که؛
لیاقت آنجا بودن را داشته باشد
گذشت…
آن دوره که مردم همدیگر را دور میزدند
حالا از روی هم رد میشوند
گر حکم رسد که عشاق بیا. یک دم تو نشین و بر ما بیا. مست و پی هر لحظه دویدن گیری. در سر ز خدا تو هم دویدن گیری
گر صورت بی صورت معشوق ببینید / هم خواجه هم خانه هم کعبه شمایید
گر عاشق و میخواره ب دوزخ باشد
فرداست ببینى که بهشت همچون کف دست باشد
(مولانا)
گر چشم خدای بین نداری باری
خورشید پرست شو نه گوساله پرست
گرامی ترین و زیباترین ها در جهان، نه دیده می شوند و نه حتی لمس می شوند، آنها را تنها در دل باید لمس کرد.
گردش لبانت وقتی زیباست که بگویی بر محمد و آل محمد صلوات
گریه شاید زبان ضعف باشد، شاید کودکانه، شاید بی غرور… اما هر وقت گونه هایم خیس می شود می فهمم نه ضعیفم، نه کودکم، بلکه پر از احساسم …
گفت :دیوانه وار دوستت دارم!
ولی من چه ساده بودم که نفهمیدم به دیوانه اعتباری نیست…
گفته بودم چو بیایی غم دل باتوبگویم چ بگویم ک غم از دل برود
چون تو بیایی
گفتی که چو خورشید زنم سوی پر
چون ماه شبی می کشم از پنچره سر
اندوه که خورشید شدی وقت غروب
افسوس که مهتاب شدی وقت سحر
گل سرخى فرستادم برایت، غضب کردى فشردى زیرپایت، یقین دارم گل نالایقى بود تواز گل بهترى عالم به فدایت…
گل نیلوفر در مرداب میروید تا به همه بگوید باید در سختی هابهترین بود
گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس/زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس
قصر فردوس به پاداش عمل میبخشند/ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس..
(حافظ)
گناه اگر نمی کنم برای عرض عاشقی است/وگرنه هر گناه پیش لطف او میسر است
به نام نامی یگانه اش قسم که بی گمان/ خدای من از آنچه حرف می زنند فراتر است
گناهکار زنجیر آهنی دارد، قدیس زنجیر طلایی. اما چه فرق می کند، شاید ارزش بازاری طلا و آهن فرق کند، اما هویت و قید و بند ادامه می یابد.
گنج زر گر نبود گنج قناعت برجاست/ آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد
گوشه چشمی از نگاه خدا برای خوشبختی کافیست, تو را به تمام نگاهش می سپارم….
گوشهایم را میگیرم
چشم هایم را میبندم
زبانم را گاز میگیرم
ولی حریف افکارم نمیشوم
چقدر دردناک است نبودنت را فهمیدن
گویند زندگی زیباست، زیبا خواهد نوشت، من که گویم خستگی را در وجودم بی پروا نوشت، سینه ام را مالامال ز درد سرشت.
گویند شیشه ها احساس ندارند اما هنگامى که روى شیشه بخار کرده نوشتم دوستت دارم ارام ارام گریست
گویند کسان، بهشت با حور خوش است
من میگویم که آب انگور خوش است
(مولانا)
گویند که خدا همیشه باماست؛
ای غم نکند خدا تو باشی.
یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم محتاج برادران و خویشان نشوم بی منت خلق روزی ام ده تا از در تو بر در ایشان نشوم
یا قاضی الحاجات
ساز ناسازم را با زیبایی ساز خودت کوک کن
امین
یا چنان باش که مینمایی یا چنان نما که هستی
یادت نرود همیشه فردایی هست / در قلب کویر آب گوارایی هست / گر موج زند جهان ز نامردی ها / نومید نباش عزیز زهرایی هست
یادت پر چم صلحی است در میان هجوم این همه فکر خدای خوبم
یادم کن آنگاه که خدا را میخوانی، شاید به صداقت قلب پاکت من نیز اجابت شوم.
یادمان باشد حرفی نزنیم که به کسی بربخورد، نگاهی نکنیم که دل کسی بلرزد، راهی نرویم که بی راه باشد، خطی ننویسیم که آزار دهد کسی را…
یادمان باشد در املای زندگی،
همیشه برای محبّت تشدید بگذاریم؛
تا از دوستیمون حتی نیم نمره هم کم نشود…
یادمان باشد که اعتماد المثنی ندارد…
یادمان باشد..،
هر پسمانده ای که زمین می اندازیم..؛
قامت یک نفر را خم میکند…
یادمان باشدتاهستیم به یادهم باشیم موقع رفتن فریادصدایی ندارد.
یادی که در دلها هرگز نمی میرد یاد شهیدان است.
یارو ادعای پیغمبری میکنه بهش میگن خوب کتاب داری؟
میگه کتاب که نه اما جزوء میگم بنویسین
یازه پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد
"اللهم عجل لولیک الفرج"
یه دوست پسر خارجکی هم ندارین بهش بگیم:
آی ام ز غمت وری وری ساری
پیکچرتو بده به یادگاری!
یه نکته!
آسمون کوتاهه…
بمون تو سجده…!
یه گوشه ی دنیا یه ولی هست که فقط به یادتو زنده است
یک روز به فزوله میگن اگه نصف دنیا رو بهت بدن بازم فزولی میکنی? میگه نه ولی یه سوال دارم نصف دیگش مال کیه!!!!
یک روز دستهایم را در باغچه خواهم کاشت…
"فروغ"
یک ساعت که آفتاب بتابد، خاطره ی آن شب های بارانی از یاد می رود……….
یک عشق عروج است و رسیدن به کمال / یک عشق غوغای درون است و تمنای وصال
یک عشق سکوت است و سخن گفتن چشم / یک عشق خیال است و…. خیال است و…. خیال…!
یک نقطه بیش میان رجیم و رحیم نیست / از نقطه ای بترس که شیطانیت کند
یک پرنده ی کوچک که زیر برگها آواز میخواند برای اثبات خدا کافی است. * ویکتور هوگو *
یکباره رفتن بهتر از ذره ذره محو گشتن از خدا
یه خواب فقرو کشتن، بساط شرو شستن، از درون گناهو جستن
خالصانه اسم حق خدا را گفتن
یکروز صرف بستن دل شد به این و آن
یکروز به کندن دل زین و آن گذشت…
یکچند پشیمان شدم از رندی و مستی/عمریست پشیمان ز پشیمانی خویشم.
یکی از اون بالا انگار داره میشنوه صدامون و به گمونم که اثر داره دعامونو
یکی از علما میگوید :همانا در دنیا بهشتی هست که هر کس وارد آن نشده وارد بهشت نخواهد شد
گفتند آن را به ما نشان بده.
گفت :آن بهشت؛ ایمان است
یکی بود یکی نبود
من بودم!
آنکه نبود همیشه برای من بود…
یکی میپرسد اندوه تو از چیست؟
سبب ساز سکوت مبهمت کیست؟
برایش صادقانه مینویسم
برای آنکه باید باشد و نیست
شبهای دراز بی عبادت چه کنم, طبعم به گناه کرده عادت چه کنم, گویند کریم است و گناه میبخشد, گیرم که ببخشد ز خجالت چه کنم…
• اگر میدانستید که افکارتان چقدر قدرتمند است، هیچگاه حتی برای یک بار دیگر هم منفی فکر نمی کردید!
♥رنگین کمان پاداش کسی است که تا آخرین قطره زیر باران می ماند
ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ :ﻣﺤﺒﺖ ﺭﺍﮐﻴﺴﺖ ﻻﻳﻖ؟ ﭘﺎﺳﺦ ﺁﻣﺪ :ﺍﻭﮐﻪ یادت میکنددرهر دقایق..
ﮐﺪﺧﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﮔﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩﻩ ﺧﺪﺍﯼ ﺩﻩ ﻣﺎﺳﺖ
ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻧﯿﺴﺖ ﺧﺪﺍ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻼﯼ ﺩﻩ ﻣﺎﺳﺖ
ﮔﺎﻫﯽ آﻧﻘﺪر ﻏﺮق آرزو ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻓﺮاﻣﻮش ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺧﻮد آرزوی ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﯽ
ﮔﻮﺵ ﺗﺎ ﮔﻮﺷﻪ ی ﺻﺤﺮا ﺗﻮ ﺑﺨﻮاﺏ و ﻧﻬﺮاﺱ,
ﺷﻴﺮﻫﺎ ﺧﺎﻃﺮﺷﺎﻥ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﺁﻫﻮﻱ ﻣﻨﻲ
ﮔﻮﺷﻬﺎﻱخدا پر از آرزوست و دستهایش پر از معجزه. آرزویی بکن شاید بزرگترین آرزویت کوچکترین معجزه ی خداوند باشد.
ﺁﺩﻡ ﺩﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺩﺭﻩﺍﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺳﻘﻮﻁ ﻣﯽﮐﻨﺪ!
ﺍﯾﻦ ﺳﻘﻮﻁ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺖﺗﺮ ﻭ ﺩﺭﺩﻧﺎﮎﺗﺮ ﺍﺯ ﺳﻘﻮﻁ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺑﻠﻨﺪﯼ
ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻭﺍﻗﻌﯿﺴﺖ.
ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﺮ ﮔﺎﻡ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ
ﺍﺭﺯﻭﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻭﺭﺩﻩ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺍﻧﮑﺲ ﮐﻪ ﺍﺳﻤﺎﻥ ﺭاﺑﺮﺍﯼ ﺧﻨﺪﺍﻧﺪﻥ ﯾﮏ ﮔﻞ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣیﺎﻧﺪﺍﺯﺩ.
ﺍﺯﻳﺦنبود! دل شمعی که آب شد!….
ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮ~ﺷﯿﻤﺎﻧﻢ ﮐﺮﺩ.، ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﻧﯿﺎ ﮐﺮﺩﻡ
ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻛﻪ ﺟﻮﺍﻧﻢ ﻣﻴﮕﻮﻳﻢ ﭘﻴﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ، ﻭﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺮ ﺷﺪﻡ
ﭼﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﮕﻮﻳﻢ
ﺍﻟﻬﯽ :ﻫﻤﻪ ﮐﻮ ﮐﻮ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﻭ ﻣﻦ ﻫﻮ ﻫﻮ.
ﺍﻟﻬﯽ
ﻧﮕﺎﻫﯽ
ﻧﻪ ﭘﻮﻟﯽ و ﺭﻳﺎﻟﯽ
ﺁﺭﺍﻣﺶ و ﺍﺣﻮﺍﻟﯽ
ﺑﺮای دردﻫﺎﯾﻢ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻣﯿﮕﺬارم ﺗﺎ ﯾﺎدم ﺑﻤﺎﻧﺪ… ﮐﺠﺎ دﺳﺖ ﺧﺪا را رﻫﺎ ﮐﺮدم
ﺑﻪ ﮐﻌﺒﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﯽ ﻣﻨﻢ ﺧﺎﮎ، ﭼﺮﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺗﻮ ﺑﮕﺮﺩﻡ؟
ﻧﺪﺍ ﺁﻣﺪ ﺗﻮ ﺑﺎ ﭘﺎ ﺁﻣﺪﯼ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮕﺮﺩﯼ؛ ﺑﺮﻭ ﺑﺎ ﺩﻝ ﺑﯿﺎ ﺗﺎ ﻣﻦ ﺑﮕﺮﺩﻡ
ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩﯼ ﮐﻪ ﻭﺟﻮﺩﻡ ﺯ ﻭﺟﻮﺩ ﭘﺮ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪ.
ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﻭ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﻫﻤﻪ ﺍﺵ ﺭﻧﺞ ﺍﺳﺖ ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺧﻮﺩ ﻧﯿﺎﻓﺘﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﺵ ﻣﺜﻞ ﺧﺪﺍ…
ﺗﻨﻬﺎﻳﻲرابلندترین شاخه درخت خوب میفهمد انگارهرچه بزرگترمیشویم تنهاتر میشویم; براستی خدا ازبزرگی تنهاست یا ازتنهایى بزرگ.
ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﻓﻘﻄ ﺭﻳﺎﺿﻲ ﺩﺭﺱ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﻴﺸﻪ ﺑﻘﻴﻪ ﺩﺭﺳﺎ ﺑﻮﻗﻦ ﻣﺜﻼ اﮔﻪ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﺑﺨﻮﻧﻴﻦ ﻣﻴﮕﻦ ﺑﭽﻪ ﺑﺮﻭ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﻥ ﻋﻴﺎ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ اﻳﻦ ﺟﻮﺭﻳﻪ ¿¿¿¿¿¿¿
ﺧﺪای
ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻢ! از
اﻣﺮوز ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﺸﮑﻼﺗﻢ را ﺑﺎ ﻣﺪاد و ﻧﻌﻤﺘﻬﺎﯾﻢ را ﺑﺎ ﺧﻮدﮐﺎر ﻣﯽ ﻧﻮﯾ ﻣﯽ داﻧﻢ ﮐﻪ ﻣﺸﮑﻼﺗﻢ را ﺑﺎ ﭘﺎک ﮐﻦ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯿﺖ ﭘﺎک ﺧﻮاﻫﯽ ﮐﺮد
ﺧﺪاﯾﺎ ﮔﺮوﻫﻲ ﺑﺎ ﯾﺎد ﺗﻮ ﻧﺎن ﻣﻲ ﺧﻮرﻧﺪ…
و ﮔﺮوﻫﻲ ﺑﺎ ﻧﺎم ﺗﻮ…
ﻣﺮا اﻫﻞ ﯾﺎد ﻗﺮار ﺑﺪﻩ
خدایا گاهی یه نگاهی…
ﺧﺪاﻳﺎ
ﻏﻴﺮ اﺯ ﺗﻮ ﻫﺮﭼﻪ ﺩﻳﺪﻡ ﺧﻂﺎﻱ ﺩﻳﺪ ﺑﻮﺩ
ﻫﺮﺁﻧﭽﻪ ﺑﺪاﻥ ﻧﮕﺮﻳﺴﺘﻢ ﻣﺮا ﻓﺮﻳﻔﺖ
اﻣﺎ ﻫﺮﭼﻪ ﺩﻗﺖ ﻛﺮﺩم, ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻧش ﺟﺰ ﺗﻮ ﭘﻴﺪا ﻧﻜﺭﺩﻡ
ﺧﺪﺍ ﮐﻨﺪ ﺩﺭ ﻣﺎ ﻋﺸﻘﻲ ﭘﻴﺪﺍ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﻣﺠﻤﻮﻉ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﻋﺘﺮﺕ، ﺗﺎ ﺍﻭﻻ ﺑﺘﻮﺍﻧﻴﻢ ﻳﮕﺎﻧﮕﻲ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﻋﺘﺮﺕ ﻭ ﻣﻌﺠﻮﻥ ﻣﺮﮐﺐ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﺑﻴﻢ ﻭ ﺛﺎﻧﻴﺎ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻭ ﻋﻤﻞ، ﺑﺎ شیم
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺒﺨﺶ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻟﺬﺗﺶ ﺭﻓﺘﻪ
ﺍﻣﺎ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺘﺶ ﻣﺎﻧﺪﻩ…
ﺧﻮﺑﺎﻥ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ ﺭﻭﺯ ﮔﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻧﻪ ﺩﺭﺧﻠﻮﺕ ﺷﺐ…
ﺑﺪﺍﻥ ﺗﻮ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﭘﻴﺪﺍﻳﻰ.
ﺩﺭﺍﻧﺘﻬﺎﻱﺷﺐنگرانیهایت رابه خداوند بسپار و آسوده بخواب که او بیداراست.
ﺩﺭﻳﺎ ﺑﺎﺷﻲ ﻳﺎ ﮔﻮﺩﺍﻟﻲ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﺏ ﻓﺮﻗﻲ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ! ﺯﻻﻝ ﻛﻪ ﺑﺎﺷﻲ ﺍﺳﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﺗﻮ ﭘﻴﺪﺍﺳﺖ
ﺭﺍﺳﺘﯽ ﭼﯽ شد؟
ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺷﺪ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﺷﺪﻡ؟
ﺷﺎﯾﺪ ﻣﯿﮕﻢ ﺗﻘﺼﯿﺮ ﺗﻮﺳﺖ ﺗﺎﮐﻢ ﺷﻪ ﺍﺯﺟﺮﻡ ﺧﻮﺩﻡ…
ﺭﻭﺯﻯ ﻛﻪ ﻛﻠﻚ ﺗﻘﺪﻳﺮ ﺑﺮ ﭘﻨﺠﻪ ﻗﻀﺎ ﺑﻮﺩ
ﺩﺭ ﻛﻮﻯ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﻏﻢ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ
ﺭﻭﺯﻯ ﻛﻪ ﻣﻰﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﺯ ﻧﺴﻞ ﺁﺩﻡ
ﻋﺸﻖ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺫﺭﺍﺕ ﺩﺭ ﺟﺴﺘﺠﻮﻯ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ
ﺯﻧﺪﮔﻲﻫﻴﭻﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﺑﻦبست نمیرسد. کافیست چشم باز کنیم و راههای گشوده ی بیشماری را فرا روی خود ببینیم. خدا که باشد، هرمعجزه ای ممکن میگردد
ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﺷﻲ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺧﺪﺍ. ﺍﻥ ﻭﻗﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﻮﺩﻧﺖ خدایست
ﺳﺨﺘﻪ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﮐﺴﯿﻮ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨﯽ،
ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﺴﺖ ﺑﺎﺷﻪ…
ﺍمﺎ ﻧﺨﻮﺍﺳﺖ!
ﺷﺎﯾﺪ ﮔﺎﻫﯽ ﻟﺎﺯﻡ ﺍﺳﺖ
ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺑﺒﺮﯾﻢ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎ "ﻧﺒﻮﺩﻧﺸﺎﻥ"..
"ﺑﻮﺩﻧﻤﺎﻥ" ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ..
ﺻﺪﺍﯼ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﻮﯼ؟
ﺩﻋﺎﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻧﭽﻪ ﻣﺤﺎﻝ ﻣﯿﭙﻨﺪﺍﺭﯼ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ.
ﻓﻘﻂ ﺩﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﮑﺎﺭ
ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺁﺏ ﻭ ﺁﻓﺘﺎﺑﺶ ﺍﺯ ﻣﻦ
ﺧﻮﺷﻪ ﻭ ﺧﺮﻣﻦ ﻭ ﺣﺎﺻﻠﺶ ﺍﺯ ﺗﻮ
ﻣﺎ غروب خورشید رو دوست ﺩﺍﺭﻳﻢ ﺣﺘﯽ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﻣﻴﺪﻭﻧﻴم داره روز رو تموم میکنه!
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻔﺎﻟﻪ ﯼ ﭼﺎﯼ ﺑﻮﺩ… ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻋﺎﺷﻖ ﺁﺷﻐﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺷﺒﯿﻪ ﺁﺩﻡ ﺑﻮﺩ!
ﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﻫﺮﮐﺲ!
ﻣﺜﻞ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﮐﺲ ﺩﯾﮕﺮﯾﺴﺖ
ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺩﻋﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ…
ﺗﻮ ﻧﯿﺰ ﺑﺮﺍﯾﻢ
ﺳﻬﻤﯽ ﺍﺯ ﺩﻋﺎ ﺑﮕﺬﺍﺭ
ﺑﯽ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻣﻦ!!!…
ﻫﺮ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ،
ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ، ﺩﯾﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ،
ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﮐَﺴﺎﻥ ﺩﯾﮕﺮ،
ﻋﺠﻠﻪ ﺍﯼ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ
ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪﺗﺮﻳﻦ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﻣﻴﺪ ﺑﺨﺸﺶ ﺁﻥ ﻧﻤﻲ ﺭﻭﺩ ﺑﺒﺨﺸﺪ.
ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ
ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺳﺮﻡ " ﺑﺎﻻﺳﺖ" ﭼﻮﻥ ﺑﺎﻻ ﺳﺮﻡ "ﺧﺪﺍﺳﺖ.. "