عاشقانه – 16

از بیداری بیذارم وقتی که میتونم تو رو تو خواب ببینم….

از تماشای تو افتاد کلاه ازسرچرخ*خبرازخویش نداری که چقدر رعنایی*
از تمام دار دنيا تنها يک چيز دارم….
…دوستت….
از تمام عطرهای دنیا تنها لحظه‌ای
بویی شبیه آغوشت را میخواهم تا هوش از سر این همه دلتنگی ببرد
از تموم دنیا و دار و ندارش
شونه هاتو کم دارم برای بارش…
از تن در می آورم
غرورم را
هوای تو خوب است
از تنهایی هایم یاد گرفتم جلوی تنها پسری که زانو می زنم، پسرم باشد. آن هم برای بستن بند کفش هایش
از تنهایی و تنها بودن میترسم ولی دوس دارم رر قلب تو تهنای تهنا باشم…
از تو به يك حرف ناروا نكشم دست وز سر راه تو دلربا نكشم پا عاشق زيباييم اسير محبت هر دو به چشمان دلفريب تو پيدا
از تو متنفرم حتی اگر اندازه تمام ستاره های آسمان هم دوستم داشته باشی
برایت آرزوی مرگ نمیکنم چون باید بمانی و خوشبختی من و بد بختی خود را ببینی.
از تو کودکانه سوال کردم :منم بازی میدی؟ و تو ماهرانه بازیم دادی… جوری که هنوز دنیا دور سرم در دوران است!
از توام بگذرم، چی واسم باقی میمونه؟
لااقل با کسی بمون که قدرتو بدونه…
(آهنگ بی قرار از سیروان خسروی)
از حس قشنگ عاشقی لبریزم، در بانک دلت منتظر واریزم. در جیب دلم هر چه محبت دارم، آنرا به حساب قلب تو میریزم.
از حقیقت های تلخ خسته ام…
یک دروغ شیرین بگو
“بگو دوست ت دارم… ”
از خانه که می آیی
یک دست مال سفید
پاکتی سیگار
گزیده شعر فروغ
و تحملی طولانی بیاور
احتمال گریستن ما بسیار است….
از خدا خواهم شبانگه دامن گل را بگیرم تو برای من بمانی من برای تو بمیرم…
از خدا نخواه که همه ی دنیا مال تو باشه از خدا بخواه اونی که همه ی دنیای تو مال کسی نباشه…….
از خواب بلند شدم تا به آغوش تو پناه ببرم!
افسوس یادم رفته بود!
که از نبودنت به خواب پناه برده بودم!!!
از خواستنت که نه… ازنداشتنت خسته شده ام….
از در عقش گفت دوست دارم اما نمیدونستم هر دری یک راه در رویی دارد….
از درد سخن گفتن و از درد شنیدن با مردم بی درد ندانی که چه دردی است…
از درد نوشتـــم که بیـــا
برگرد نوشتـــم که بیـــا
دیگر زده ام به سیم آخر
نامرد , نوشتـــم که بیـــا
از درد های کوچک است که آدم می نالد
وقتی ضربه سهمگین باشد، لال می شوی.
از دست دادنت
شام سر شب نیست
هضم نمی شود…
از دفتر عمر برگرفتم فالی/
ناگاه زه سوز سینه صاحب حالی /
میگفت :خوشا کسیکه اندر بر او /
یاریست چو ماهی و شبی چون سالی..
از دل نوشته هایم ساده مگذر
یادت باشد که آن هارا یک " دل" نوشته….
از دور برایت دسته گلی می فرستم نامش سلام
بویش عطر دوستی و پیغامش غم دوریت
از دوری ات، دل هامان پر است. آن قدر که گاهی از چشمان مان سر ریز می شود عزیز!
از دوست داشتن تو بر روی چه قلبی بنویسم که هرگز سنگ نشود.
از دیروزها به دنبالت دویدم و به امید دیدارت به امروز رسیدم ولی افسوس…!
افسوس که تو به فرداها سفر کردی
از دیوارهای روبرویم میگذرم، پشت آخرین دیوار آفتاب عشق تو متولد میشود… سالها آنجا به انتظارت ماندم…
اما، هرگز، آن اتفاق ساده نیفتاد…!
از دیگران بریدم تا مهربان بمانی…….. نامهربان تو رفتی با دیگران بمانی؟
از زمانی که یادم هست، هر وقت خواستم دوست داشته باشم، تنها مادرم را می دیدم…
از زندگانی ام گله دارد جوانی ام
شرمنده جوانی ازین زندگانی ام…
از سازمان هواشناسی مزاحمتون میشم!
خواستم بگم تا آخر عمر هواتون رو دارم
از شب به شب رسیدم از کوچه به بن بست
اما هیچ کس تنهاییم را حس نکرد
از شنبه درون خود تلمبار شدیم
تا آخر پنجشنبه تکرار شدیم
خیر سرمان منتظر دیداریم
جمعه شد و لنگ ظهر بیدار شدیم!
از صداى گذر آب چنان میفهمى
تندتر از آب روان عمرگران میگذرد

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست/ آنقدر سیربخند که ندانى غم چیست
از صورتم این قافیه را بردارید
دل -این تومور اضافه- را بردارید
با عشق هنوز زنده هستم لطفاً
از روی من این ملافه را بردارید
از عاشق پرسیدن عشق غم است یا شادی؟ سر بر دیوار گذاشت و گفت :انتظار!
از عاشقی پرسیﺩن چرا کور شﺩی
گفت چشمهایم را ﺩوست ﺩاشت فﺩایش کرﺩم…
از عشق های این روز ها داستانی به بلندی شنگول و منگول هم نمی توان نوشت چه برسد به فرهاد و شیرین!
از غم نامردمی ها، بغض ها در سینه دارم..
شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم….
از غیر تو بی نیاز کردند من را
با عشق تو هم تراز کردند من را
تا فاش شود فقط تو در قلب منی
جراحی قلب باز کردند من را
از فیسپوک ممنونم که چهره ی واقعی دختری را به من نشان داد که روزی دنیای من بود
و دیگه هیچوقت سمتش نمیرم تا زشتی های اطرافیانم رو ببینم.
از قانونی که عاشق میکند ولی تو را به عشقت نمیرساند بیزارم…
از قد و بالای اوست, عشق که بالا گرفت
و انک بشد غرق عشق, قامت بالای ماست
مولانا
از قریبه ها شنیدم آشنایت نیستم خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم…!
از ما گذشت نیک و بد اما تو روزگار
فکری به حال خویش کن این روزگار نیست
از ماجرای عشقت رو سفید بیرون آمدند، موهایم…
از مضارع ها و ماضی ها خسته شده ام
دلم برای یک حال ساده تو را دیدن تنگ است
از من برید و گفت کار خدا بود. میخواهم ببرسم که :خدای او مگر خدای من هم نبود؟
از من تا وجودت فاصله فقط چند کیلومتر “دوستت دارم” است !
از من نخواه ببخشمت
هرگز نمیبخشم تورو
حتی اگه ببخشمت
خدا نمیبخشه تورو…
از من پرسید منو بیشتر دوست داری یا زندگیت رو گفتم زندگیم رو. قهر کرد و رفت….. ولی هیچ وقت نفهمید همه ی زندگیم بود
از من که گذشت… اما اگر باز در سرت هوای خداحافظی داشتی، از همان ابتدا سلام نکن…
لطفا
از من گذشت آنکه تو را آرزو کنم…
آواره های خاطره را زیر و رو کنم….
از نبودن هایت قانونی ساختی که به جرم انکارش دلم را حبس ابد میکنند… به قانونت تمکین میکنم!!!
از نبودنت دلگیر نیستم از اینکه روزگاری همه ی دنیایم بودی
دلگیرم
از نگاه شیرین تو فرهاد شدم
از نگفتن
لال که شوی…
آنوقت میفهمی دنیایت فقط به اندازه خودت جا دارد!
از همان کودکی به ما هشدار دادند و جدی نگرفتیم…
یادت هست؟
در دفتر مشقهایمان خطوط فاصله همیشه قرمز بود!
از همه دست کشیدم که تو باشی همه ام، با تو بودن از همه دست کشیدن دارد
از همه ی داشتنت تنها یک فنجان چای را با تو خوردن هم سهم من باشد کافیست
من تا ابد مست خواهم ماند…
از هیچ کارکودکی ام پشیمان نیستم، جز :"آرزوی بزرگ شدنم"
از واقعه ای ترا خبر خواهم کرد**آنرا به دو حرف مختصر خواهم کرد**با عشق تو در خاک نهان خواهم شد**با مهر تو سر زخاک بر خواهم کرد**
از وقت سحر تا دل شب یاد توأم.
در سوختن از آتش تب یاد توأم.
با عشق تو زندگی همی خواهم کرد.
آن لحظه که جان رسد به لب یاد توأم.
از وقتی رفته ای آتش به آتش سیگار میکشم
تا مبادا راه خانه را گم کنم……
از وقتی عاشقت شدم همه بهم میگن دیوونه گفته بودم که دیوونتم… همه باور کردن الا خودت…
از وقتی که "تو" رفتی..
آینده هیچ وقت نرفت که هیچ!!!!
گذشته هم هیچ وقت نگذشت..
از وقتی گردوخاک کردی ورفتی چشام میسوزن، نمی دونم واسه گردوخاک یا واسه گریه ست
از پاسخ من معلمان آشفتند ، از حنجره شان هر چه در آمد گفتند ، اما به خدا هنوز هم معتقدم ، از جاذبه ي تو سيب ها مي افتند
از پریدن های رنگ و از تپیدن های دل، عاشق بیچاره هرجا هست رسوا میشود.
از پشت تریبون دلم عشق چنین گفت
محبوب تو زیباست قشنگ است ملیح است
اعضای وجودم همه فریاد کشیدند
احسنت صحیح است صحیح است صحیح است 🙂 🙂
از پشت پنچره ی خیال به تک درخت آرزوهایم خیره شده ام آه چه غریبانه میخشکد
از کدام سو دورم می زنی؟
می خواهم از همان سو…
دورت بگردم!
از کدامین قبیله می آیی
قله سبز آرزوهایم
از کدوم خاطره برگشتی به من، که دوباره از تو رویایی میشم…؟
همه ی دنیا نمیدیدن منو
من کنار تو تماشایی شدم
از کنارم رد شد….
بی محلی اش آزارم نداد اما اذیت شدم
وقتی که گفت ندیدمت!
از کوه ها خورشید
از شانه هایت ماه…
از کوچ پرندگان آموختم!!!
هوای رابطه که سرد شد…
باید گذاشتو و رفت.
از کویر آمده ام…
چشمم از حادثه ریگ پر است!
ابر من باش و دلم را بتکان…
از کی داری تو دور میشی، از من که میمیرم برات پس نرو، نرو که فقط یه بوسه مونده تا فاصله، واسه آخرین بوسه آماده ام…
از گدایی پرسیدند ازتو گداترکیست? گفت عاشقی که به عشقش نرسید
از گلچین امیدهایت چتری بفرست برایم،
که خیس دلتنگیت نباشم…
از یاد تو برنداشتم دست هنوز
دل هست بیاد نرگست مست هنوز
گر حال مرا حبیب پرسد گویید
بیمار غمت را نفسی هست هنوز
از یخ نبــــــــود! دل شمعـــــــی کــــــه آب شد !….
از یه دیوونه پرسیدند چه آرزویی داری؟
گفت :آرزو دارم خدا عاقلم کنه تا دوباره دیوونه عشقم بشم
از یه نی نی می پرسن عشق یعنی چی؟ میگه :عخش یعنی بزالی کسی که دوسس دالی از پفکت بوخله اما فقط توتا.
از: افسر نگهبان
به: ریاست محترم دل
اینجانب عشق فارغ التحصیل رشته ی محبت از دانشگاه عاشقان افتخار دارم در یکی از شعبات قلب شما انجام وظیفه کنم.
از`°•¸¸•°`اين`°•¸¸•°`فاصله`°•¸¸•°`دور`°•¸¸•°`بازهم`°•¸¸•°`دوستت`°•¸¸•°`دارم`°•¸¸•°`
از`·. ¸¸. ·´این`·. ¸¸. ·´فاصله`·. ¸¸. ·´دور`·. ¸¸. ·باز`·. ¸¸. ·´هم `·. ¸¸. ·دوستت`·. ¸¸. ·´دارم
´I·. ¸¸. ·´L`·. ¸¸. ·O`·. ¸V¸. ·´E you.!
ازاداره ی کشاورزی مزاحمتون میشم. لطفا به محبتی که تودلم کاشتی رسیدگی کن!
باتشکر
ازازل من خاک بایت بوده ام بهترازجانم فدایت بوده ام بشکفدگلهای لبخندلبت عاشق ان خنده هایت بوده ام<نفسم<
ازاستادتاریخ پرسیدن عشق چیست گفت :سلسله ی سقوط قلب جوووون….
ازانتهای خیالت تاهرکجابروی به هم میرسیم. زمین بیهوده گردنیست!….
فرقی ندارد شرق یاغرب شمال یاجنوب، من تورابه هرجهت دوست دارم…
ازاین شاخه به آن شاخه پریدن ممنوع، درذهن بجز تو آفریدن ممنوع
غیر از تو ورود دیگران در قلبم، عمرا، ابدا، هیچ، اکیدا، ممنوع!
ازاین پس حق نداری به خیالهای شبانه ام بیایی
خیالت رانمی خواهم
حال حتی خودت راهم لازم ندارم
عجب
ازباتوبودن دل برایم عادتی ساخت ک بیتو بودن را باور ندارم
ازبس انتظارکشیدم معتادشدم! گفتندانتظاراعتیادنیست، بیماریست ومن بیمارمنتظرتوأم!!!
ازبس خوابت رادیده ام دیگرنمیگویم"خوابم میاید"میگویم "یارم می آید"وعده ماهمان رویای همیشگی…
ازتمام دار دنیا تنها یک چیز دارم…… دوستت……
ازتو گله ای ندارم وقتی توخود، گرگِ گله ای!
کافیست قلبی راناخنهایت بخراشی تاگرگ بودنت آشکارشود
ازحس قشنگ عاشقی لبریزم/دربانک دلت منتظر واریزم/درجیب دلم هرچه محبت دارم/آن رابه حساب قلب تومیریزم.
ازدواج یعنی از دست دادن توجه تعداد زیادی از افراد و بدست آوردن بی توجهی یک فرد..
اعتراف میکنم به خیانت… وقتی نبودی با خیالت بودم…!!!
اعتراف میکنم ک کسی را همچون خدا دوست دارم…
اعتراف میکنم که میترسم از اینکه یه روز ترکم کنی
اونوقت فقط یه دل و کمره شکسته میمونه
از دختری که یه روزی با خنده میگفت :عشق دروغه…!
اغوش گرمم باش بگذار فراموش کنم لحظه هایی که در سرمای بیکسی لرزیدم…
افتاب که میتابد..
پرنده که میخواند و نسیم که می وزد با خودم میگویم حتما حال تو خوب است که جهان اینهمه زیباست..
افتاد مرا با سر زلفين تو كار

ديوانه شدم به حال خويشم بگذار

دل در سر زلفين تو گم كردستم

جوياي دل خودم ،مرا با تو چه كار؟

افسوس که عشق جاودانه نیست. عشق گل سرخیست که طاقت طوفان را ندارد. عشق یک خاطره سبز است که از آمدن پاییز میترسد
افسوس که پیمودن شبها شدنى نیست
شبهاى پر از یاد تو فردا شدنى نیست
گفتم که برایت بفرستم دل خود را
افسوس که چون نامه، دلم تاشدنی نیست
اقایون هرگاه دختری رو یافتید که وسط لاک زدن جواب اس ام اس تون رو داد شک نکنید نیمه گمشدتون رو پیدا کردید
اقرار میکنم اینجابدون "تو"حتی برای آه کشیدن هم هواکم است!!
الان بیشتر از یه ساله که دوستت دارم همسر عزیزم با اینکه هنوز پیدات نکردم ولی اینو بدون که زیاد طول نمیکشه. ینی الان کجایی داری چیکار میکنی عشق من.
التماس مال دیروز بود وقتی که ساده بودم…
امروز میخوای بری؟؟؟؟
هیس!!!!
فقط خداحافظ.
الماس وجودت بر شیشه دلم خطی کشید که پاک کردنش بدون شکستن ممکن نیست
الهئ زندگیت طعم عسل شه، دعای دشمنت هی بی اثرشه، ستارت تا ابد روشن بمونه، سیاهی راه خونت راندونه، الهئ مرغ عشق آرزوهات سرشب تاسحریکدم بخونه
الهی به اندازه مژه کوچک ردیف پایین چشم چپ پشه, غم تو دلت نباشه…
الهی تو دقیقه باشی ومن ثانیه, که هر دقیقه شصت بار دورت بگردم…
الهی روزگارت آفتابی،
الهی شامگاهت مهتابی،
الهی در همه دوران عمرت،
به قلب هر که خواهی راه یابی!!!
الهی شهر عشق اتش بگیرد جدایی دق کند ماتم بگیرد
الهی مولچه گازت بجیله/جولابات سولاخ بشه/شامپو بله تو چشات اگه منو فلاموش تنی!
الهی… چه "عزیز" است آنکس که "تو" خواهی…….
الو سلام.
نمی تونم از فکرت درام.
من هنوز مثل قبلانام.
هنوز مثل نفسی برام.
الو… الو… الو… برج مراقبت؟ اگه باند قلبتون جا داره، اجازه فرود می خوام..
اما از نبودنت نمیگدرم
اما حالم خوبه
دلخوشیهام کم نیست
دیگه رو به راهمو زندگی مبهم نیست
امان از دست این خانما، ما بالاخره نفهمیدیم مردا همشون عین همن یا یکی از یکی بدترن؟
🙂
امد و برحال غمگین دلم خندید و رفت / اسمان را همچو سنگی بر سرم کوبید و رفت/ انکه باید در کنارم می نشست/از من دیوانه احوال مرا پرسید ورفت.
امروز اگه از من جدا باشی، دلواپس فردای تو نیستم
دنیا شبیه روزگارم نیست، من مرد رویاهای تو نیستم
امروز با همه ی دنیا قهرم!
اما تو صدایم کن بر میگردم…
سادگی کودکانه ام را می بینی؟؟؟ .. برفی….
دوست دارم
امروز باز دوباره دلم هواتو داره
امروز باز دوباره چشام بر از غباره
فراق و دوری از تو امان زمن بریده
نمیدونی که این دل دست از همه کشیده
انان که زندگی را بستری از گلهای سرخ می دانند همیشه از خارهای او شکایت میکنند غافل از اینکه هر خاری پله ای است برای در اغوش کشیدن گل سرخ
انتظار را از کوچه های بن بست بیاموز
که دل خوش به تماشای هیچ رهگذری نیستند
چشم به راه آمدن کسی می نشینند که
اگر بیاید، ماندنی ست…
انتظار نداشته باش که وقتی درآغوشم هستی دربرابر سردی درونت بغضم نشکند، تو که میدانی حتی سنگ هم وقتی در آغوشش آب یخ زده باشد میشکند…
انتظارش انتظارم سیر کرد…
آنکه میخواهد بیاید دیر کرد…
تا به کى در انتظارش دیده بر در دوختن؟
آمدن، رفتن، ندیدن، سوختن!
انتظاری داشتم امروز یارم می رسد / وه که پیدا نیست یار و انتظارم میکشد
انتظار او نمی گویم که زارم میکشد/ نا امیدیهای بعد از انتظارم می رود
انتهای آسمانم قلب توست*مهربان، این آسمان ازآن توست
آسمانم هدیه ای ازسوی من* تابدانی قلب من هم یاد توست
اندازه ى تک تک گلاى سرخ دنیا دوست دارم.. 
اما کى میدونه چند تا گل سرخ تو دنیا هست؟ «فقط خدا»
پس خدا میدونه که چقدر
«دوستت دارم»
اندازه گریه گنجشک دوستت دارم، نگو کم است! گنجشکهاوقتى گریه میکنند میمیرند!
اندازه یک کامیون زنبور عسل دوستت دارم ، اگر جرات داری برو بشمارشون
اندوه سنگینی سالهاست درجانم ریشه دوانده است.
من به تعداد همه آن سالها
به شانه ای برای گریستن و آرامش نیازمندم…
اندکی دست های تنهای مرا بگیر " نترس" تنهائیم واگیردار نیست
انسان شبیه آن میشود که به آن مینگرد
یقین دارم تمام عمرت رابه ماه مینگریستی.
انسان نمی افتد مگر به سمتی که تکیه زده!
انسان نمیتواند از خاطره فرار کند بلکه از خاطره ای به خاطره ی دیگر غرق میشود
انسان ها به هر چیز زیاد نگاه کنند شبیه ان میشوند….
حتما تو شب های زیادی رو به ماه نگاه کردی نازنینم…..
انسان ها عموما دو دسته اند : تـــو و بقـیـه.
انسانها به هر چی زیاد نگاه می کنند شبیه همان می شوند
و حتما تو شبهای زیادی به ماه نگاه کردی!
انسانها عموما دو دسته اند :۱-تو ۲-بقیه…
انصاف نیز چیز بدی نیست نازنین،
ظالم نباش، فاجعه تشدید میشود!
این بذر عشق چیز عجیبی است، با خداست!
یا سرو راست قامت و یا بید میشود….
انقد نگو همه چیو فراموش کنیم.
اینا اگه واسه تو خاطره س واسه من زندگیه…
چیو فراموش کنم زندگی کردنو…؟؟؟؟؟
انقدر با چشم خیس کنار جاده عشق منتظرت ماندم که چشمانم را برای امدنت هدیه کردم برگرد تا جسمم رو قربانی آمدنت نکردم………!
انقدر باورت دارم که اگر بگویی باران خیس میشوم….
انقدر بهم بی محلی شد که خودم خروس بی محل شدم..

انقدر تنهام که حتی کسی نیست صندلی را از زیر چوبه دارم بکشد…
انقدر خرابتم که هرکی از کنارم رد میشه میگه این خراب شده مال کیه!!!!!!!!!!
انقدر سبزی در خاطرم, که هزاران خزان, برگی از یادت را زرد نمیکند
انقدر عزیزی که وقتی در بهار قدم میزنی برگ درختان برای بوسیدن جای پایت انتظار پاییز را می کشند…
انقدر فریادهایم را سکوت کرده ام که اگر به چشمانم بنگری کر میشوی
انقدر پیش این و ان ازخوبی هایش گفتم که وقتی سراغش رامی گیرند شرم دارم بگویم تنهایم گذاشت
انقدر که نفس بجای عشقت زدم / عشقت بجای نفسم می آید..
انقدراه کشیدم زجهان سیرشدم، صورتم گرچه جوان است بخداپیرشدم،
بسوزدپدرعشق!
انقدررسم وفامرده که ترسم لیلی هم روزی اگر
زنده شود یادی زمجنون نکند
انقدرعاشق هستم که (الف) را از (ب) تشخیص ندهم واین شروع مبارکی ست…
برای جنون…
برای وصل…
انقدرمنتظرم درره عشق
که اگرزودبیایی دیراست…
انقضای خاص بودنت به پایان رسید…
دیگه به تو فکر نمیکنم
گناه است!!
چشم داشتن به مال غریبه ها…
انواع قهوه:
۱. شیرین مثل :چشمات
۲. رقیق مثل :قلبت
۳. تلخ مثل :دوریت
انچنانی که دلم میخواهد
یعنی انی که دلم میخواهد
شاخه سبز صداقت دستت
سایبانی که دلم می خواهد
شریانی که دلم میخواهد.
انچه زیباست عزیز نیست انچه عزیز است زیباست پس تو عزیز ترینی
انکه دوستش داشتم ادم با گذشتی بود حتی از من هم گذشت
انکه ویران شده از یار مرا میفهمد
انکه تنها شده بسیار مرا میفهمد
چه بگویم که چنان از تو فرو ریخته ام
که فقط ریزش اوار مرا میفهمد….
انگار حرف{ر}همیشه اضافیست…
ب هر کس گفتم درکم کن. {دکم}کرد…..
انگار پای ثانیه ها تنگ می شود
وقتی دلی برای دلی تنگ می شود
انگار که سال هاست که رفته ای…
از تابستان بگو، از بهاری که رفتی،
تا من از زمستانی بگویم که نشست بر موهایم و نرفت…
انگار که شاهرگ احساسم را زده باشی! بند نمی آید دوست داشتنت…
انگار که شاهرگم را زده باشی…
بند نمی آید
د و س ت د ا ش ت ن ت…
انگشتانم را فرو می برم در چشمانم…
این سد اگر فرو بریزد، دنیا را آب خواهد برد…
انگیزه
تمرکز
دلخوشی
بغد از رفتنت همه را از دست دادم…
انیشتن :مسلما جازبه هیچ نقشی در افتادن انسان ها در عشق ندارد.
اهالی بهشت
چهارنشانه دارند:
روی گشاده
زبان نرم
دل مهربان
قلب بخشنده
تقدیم به تو که اهل بهشتى
اهای باران! حواست جمع باشد… که دور تو و تمام شاعرانه ها خط خواهم کشید….! اگر با امدنت… عشقم حتی یک سرفه کند…!
اهای تو که عشق منی…… به فکر من باش یه کمی!!!!!!
اهای خانوما آقایون
عشق حقیقی را مجازی نگیر!!
این دم شیر است به بازی نگیر؟!!
اهای کسی که میگی عاشقم مگی دوستت دارم اگرهستی بادلت بگونه بازبانت
او تورا فراموش کرد
به چه می اندیشی هنوز..؟?؟?
او رفت و من در حسرت نگاهی پر راز ماندم ماندم تا بیاید و پاسخ دهد چرا چرا تنهایم گذاشت در حسرت پرسیدن این سوال هم ماندم
اول خدا بعد تو… من این میان چه میکنم؟؟
اول قرار نبود عاشقان را بکشند
بعدا قرار شد عاشقان را بکشند
اولین باری که یکی بهم گفت :"دوستت دارم "
گریه ام گرفت…
الان کسی بهم میگه :" دوستت دارم "
خندم میگیره…
اولین بوسه ی جان پرور عشق لذت انگیز تر از شهد وشراب لاجرم تشنه ی صحرای فراق به یکی بوسه نگرذ سیراب…. فریدون مشیری
اولین سیگار…
اولین پیک…
اولین عشق…
“هرگز فراموش نمیشه”
اولین عشقم خواهی بود چون خودم میخواستم و تو آخرین عشقم خواهی بود چون خودت میخواستی فرقی نمیکنه که من اول اومدم یا تو مهم اینه که کی تا آخرش میمونه…
اولین قدم در عشق:
*در مورد عشقت با هیچ کسی صحبت نکن*
اومد خطشو عوض کرد
ما هم رفتیم خطمونو عوض کردیم
اومدم که پس بگیرم تورو از چنگال تقدیر
اومدم که مال من شی
اومدم
اما چقدر دیر……
اومدنت معجزه نبود، رفتنتم فاجعه نیس… برو به سلامت…!!
اون تیکه گوشتی که بهش میگن 'دل'
اگه فراموشت کنه میذارمش زیر 'گل'…
اون دستات، اون چشمات، اون آغوشت… تمومِ دنیای من همین است…
اون لحظه که گفتی :یکی بهتراز تو پیداکردم!..
یاد اون روزایی افتادم که به صد نفر بهتر ازتو گفتم :من بهترینو دارم…
اون منم که عاشقونه شعر چشماتو می گفتم هنوزم خیس می شه چشمام وقتی یاد تو می افتم هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره هنوزم می گم خدایا کاشکی برگرده دوباره
اون موقع ھا کہ با عشقت بہم گفتید برو چقدر عاشقانہ میشد اگر نقطه اش بالا بود… ..
اون نگران خیس شدن پاهایش بود. در ان زمان اب از سر من گذشته بود…!
اون کسی که دلش می خواد یه لحظه دیگه بمیره
برای چی باید واسه خودش تولد بگیره
اون که میونه منو تو خط جدایی کشیده..
دل میگ نفرینش کنم ب درد من دچار بشه..
اونایی که دوسشون داری خیلی زود از کنارت میرن اما از اونایی که بدت میاد هرروز جلوی چشمتن.. قدر دوست داشتنیهارو الان بدون
اونایی که عشقشونو مثل کانال تلویزیون عوض میکنن، آخرش باید بشینن و برفک تماشا کنن
اونقدر خرابتم که هر که از بغلم رد میشه میگه این خراب شده ماله کیه.
اونقدر دوست داارم که حاضرم واسه خوشحال کردنت از تمام خوشی هام بگذرم.
اونقدر دوستت دارم که اگه بگی بمیر ، میمیرم …
یه وقت امتحانم نکنی تنها میشی!
اونقدر که فکرشو میکنی دوستت ندارم چون اونقدر دوستت دارم که نمیتونی فکرشو بکنی…
اونکه رفته دیگه هیچوقت نمیاد… چشم من تا ابد گریه میخواد….
اونکه عاشقانه خندید…. خنده های منو دزدید…. پشت پلک مهربونیش خواب یک توطئه می دید….
اگر دیدی دنیا برات مفهومی نداره تحمل کن شاید خودت دنیای کسی باشی….
اگر روزگار هزار بار هم نبودنت را به من دیکته کند نمره من باز می شود صفر… نبودنت را یاد نمیگیرم!
اگر روزی رسیدی که من نبودم تمام وصیتم به تو این است…
خوب بمان، از آن خوبهائی که من عاشقش بودم!
اگر روزی عاشق شدی… قصه ات را برای هیچکس بازگو نکن… این روزها چشم حسودان به دود اسپند عادت کرده……!
اگر روزی فکر کردی نبودن کسی بهتر از بودنشه…
چشماتو ببند و نبودنشو احساس کن…
اگر چشمات خیس شد بدون ک هنوز دوسش داری
پس رهاش نکن…!
اگر زندگیم شد سراپا حدیثت
ترحم نمی خوام تو چشمای خیست
تو وعشق خوبت اگر قسمتم نیست
به زانو نیفتم که این خصلتم نیست
اگر سرت را روی "قلبم" بگذاری :هیچ صدایی نخواهی شنید قلب من طاقت این همه "خوشبختی" را ندارد…
اگر سرت رو روی سینه ام بگذاری هیچ صدایی نخواهی شنید
قلبِ من طاقت این همه خوشبختی رو نداره!
اگر شبی از شب های زمستون، کسی به امید گرمای نگاهت به تو پناه اورد تنهاش نگذار!
شاید در گرمترین روز های تابستان به خنکی لبخندش محتاج بشی.
اگر شهر نگاهت فرصتی داشت؛
به یادم باش در هر روزگاری!
اگر صد بار دلم را بشکند دل شکسته من خانه اوست
اگر عاشق ز معشوق کام گیرد
چراغ آرزو هایش بمیرد
اگر میداد لیلی کام مجنون
کجا افسانه میشد نام مجنون؟؟؟؟
اگر فقط یک بار حق جرم را داشتم عاشق می شدم
اگر قسمت نبود با هم باشیم بیا به یاد هم باشیم، یادم را هم زنده بداری کافیست! من به همین هم قانعم. تو گاه گاهی یادم کن، من همیشه عاشقت می مانم!
اگر ماندی چ عالی اگر رفتی ب درک گم شو اصلا نمیخوام ریختت رو ببینم عوضی
اگر مردی توقع دارد که همسرش در زندگی یک فرشته باشد
اول باید برای او یک بهشت فراهم کند…
اگر مرگم به نامردی نگیرد، مرامهرتودردل جاودانی است، اگرعمرم به ناکامی سرآید، تورادارم که مرگم زندگانی است.
اگر معنای عشق را می فهمم، همه به خاطر توست.
اگر من شاعرم شعرم تو هستی/اگر من عاشقم عشقم تو هستی/اگر من یک کتاب کهنه هستم/بدان زیباترین برگش تو هستی…
اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند, ولی مهربان باش
اگر می بینی هنوز تنهام به خاطر عشق تو نیست
من فقط میترسم همه مثل تو باشند
اگر می خواهی بیمار نشوی… احساس خود را نشان بده..
اگر میدانستند با تو در رویاهایم تا کجا پیش رفته ام…
سنگسارم میکردند…
اگر میگم برو معنیش این نیست ک بری فقط میخوام ببینم چقدر دلت پیشم گیره
اگر نامردترین نامرد دنیا هم باشم که هستم
تورا به اندازه ی نامردی تمام نامردها
دوستت دارم!!
♥♥♥
اگر نمی آیی بگو. چشمهایم به جهنم! اما پنجره ها طاقت سنگینی نگاهم را ندارند.!!!
اگر نیمه شبی در آغوش من افتی / آنقدر بوسه بر لبهایت زنم که از نفس افتی !
اگر هر بار که لبخند بر لبانم مینشانی، میتوانستم به اسمان بروم وستاره ای بچینم، اسمان شب دیگر مثل کف دست تو بود………..
اگر هر دم نفسهایت، به داغستان لبهایم گل تبخال رویاند…
من ای تبخال شیرین را، که تنها یادگار توست به دنیایی نمیبخشم…
اگر هم بخواهم از این دیوانه تر نمیشوم، گفته بودم بی تو سخت میگذرد… بی انصاف… حرفم را پس میگیرم؛ بی تو انگار اصلا نمیگذرد…!!
اگر چترت خداست بذار که ابر سرنوشت هرچقدر که میخواد بباره
اگر چشمان من دریاست تویی فانوس شبهایش
اگر حرفی زدم از گل تویی معنی و مفهومش
اگر چه دستانش در دستانم نیست دلش که با من است..
وقتى دلش با من است یعنى تمام او از ان من است..
اگر کسی تو را آنطور که میخواهی دوست ندارد، به این معنا نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد. گابریل گارسیا
اگر کسی را دوست داری به او بگو زیرا قلب ها معمولا با کلماتی که نا گفته میمانند میشکنند. 
"جرج آلن"
اگر گاهی سراغت را نمیگیرم، مگو از یاد او رفتم. مقصر روزگار است وگرنه یاد تو در قلب من یک یادگار است
اگر گذرت به جنگل افتاد،برایم "عصا" بیاور!
"نبودنت پیرم کرد"..!!
اگر گویند آخرین نفست به یاد کیست؟ گویم به یاد کسی که بی وفایی در ذاتش نیست…
اگر یاد تو نبود، حال من از تنهایی گرفته بود، اگر تو نبودی،
دلم به چه کسی خوش بود.
دلم به تو خوش است، که تو هستی و دلم در پی تو است.
اگر یاد گلی کردی نگاهی بر رخ خود کن
اگر یاد خزون کردی نگاهی جانب ما کن…
اگر یارای آن باشد
بدست آرم یکی فانوس کرم شب تابی
برایت نامه بنوسیم
اگرآمدخبررفتن مرا به اوبدهید…. به گمانم که صلاح نیست کنارش باشم……
اگرباران ببارد بازمی آیم درون کوچه ی امید وفانوس نگاهم رابرایت می فروزانم وازترکیب دستانم برایت چترمیسازم مبادا قطره ای باران بیازارد نگاه مهربانت را…
اگرجهان چشم هایت رویایی سخت باشد
من همچنان منتظرت خواهم ماند
اگرخیلی مهربان شود،
ورق میزند
ولی اغلب
آدم رامچاله میکند
روزگار….!
اگردورم ز دیدارت نشان بی وفایی نیست. وفا انست ک نامت را همیشه زیر لب دارم. اگر از خدمتت دورم بدل شرمندگی دارم. چوقمری طوق بر گردن نشان بندگی دارم
اگرزندگیم دریک کاسه آب خلاصه میشد آنرابدرقه راهت میکردم.
اگرسنگم زنى سنگت ببوسم. اگر زهرم دهى, زهرت بنوشم. اگر غسلم دهى با آب و کافور, کفن پاره کنم دستت ببوسم.
اگرمغزخالی همچون شکم خالی سروصدا میکرد جهان اکنون تعریف دیگر داشت.
اگرنسیمى شانه هایت رانوازش کردبدان آن هواى دل من است که بیادت میوزد.
اگرهرکسی بهت گفت یارت چگونه بودبگو نامردنبودتااخرش بود ولی قسمت نبود
اگروقتی کردم تورافراموش بدان شمع وجودم گشته خاموش
اگرچه جای دل دریای خون در سینه دارم، ولی در عشق تو دریایی از دل کم میارم..
اگرچه رو به رویی مثل آیینه بامن، ولی چشمام بسم نیست برای سیر دیدن..
اگرچه قلبم براى بودنت کوچک است، اماتوبراى همیشه مهمان این خانه کوچکى! 🙂
اگرچه نازنینان را وفا نیست
گلستانی چو باغ آشنا نیست
اگر بر چرخ هفتم پا گذارم
دلم یک لحظه از یادت جدا نیست…
اگرکسی درسرمای سکوتش به گرمای نگاهت احتیاج داشت، تنهایش مگذار. چراکه روزی درکویرتنهایت به خنکی لبخندش محتاج میشوی….
اگرکنارم نیستی به حجم تمام محبتی که درقلبم جاگذاشتی به
یادت هستم…! گلم
اگرگاهی سراغت رانمیگیرم نگو از یاد او
رفتم، مقصرروزگاراست، وگرنه یادتو
در قلب من، یک یادگاراست.
اگه افتخارت دل شکستن است..
ب عزیزانت بگو اسپند دود کنند
این بار افتخار ک نه!
حماسه آفریدی..
اگه با تو باشم و نباشم اگه پیش تو باشم و نباشم اگه مال من باشی و نباشی به اندازه لحظه های بودن و نبودنت دوستت دارم
اگه باتموم چوبهای دنیا نردبون بسازی دستت به سقف دلتنگیهام نمیرسه.
اگه بخوام بهت چیزی بدم یه گل میدم باکلی خار چون گل بوش میره خودش پرپرمیشه. امادرد خارش واست خاطره میشه وهمیشه میمونه
اگه بعضی وقتها نمیشنوی دوست دارم به خاطر سایلنت دلمه، نه اینکه معرفتم، کمه
اگه به گذشته برگردم باز هم تو را انتخاب میکنم عشقم
دوستت دارم همیشه……….. همیشه
اگه بینمون این جاده ======= یااین کوهها //// یااین دریا ~~~~~~~ یااین جنگل باشه ¥¥¥¥¥¥¥ هیچ فرقی نمیکنه بازم به فکرتم
اگه تمام شب رودرحسرت ازدست دادن خورشیدسرکنی لذت دیدن ستاره هارو هم ازدست میدی.
اگه تو دنیا هیچی هیچی نداشته باشی مطمئن باش سه چیز همیشه مال تو هست :خدای مهربون، فکرای قشنگ، قلب کوچیک من که فقط به خاطر تو میزنه…
اگه تو کوچه پس کوچه های دلم گم شدی، دنبال کسی نگرد که از اون آدرس بگیری آخه غیر از تو کسی اونجا نیشت.
اگه توی زندگیت یکی رو داری که به فکرِ خوشحال کردنته، این یعنی خوشبختی به همین سادگی…
اگه جدا بشیمو دوست باشیم، بهتر از اینه بهم مشکوک باشیم
اگه خوابت اومدبیاتوچشام بخواب
اگه اشک نذاشت بیاتو قلبم بخواب
اگه صدای قلبم نذاشت….
من میمیرم تو سیر بخواب…..!!
اگه خواستی غمهاتو توخرابه ای چال کنی دنبال خرابه نگرد خودم هستم♥♥
اگه خونسرده نگام به دل نگیر دل تو یه روز ازم خسته میشه
اگه دل موقع شکستن صداداشت بی شکزمین وزمان ازشکستن دل عاشق میلرزید.
اگه دل کندن آسون تر از کوه بود,
یا که فرهاد با شیرینش دو رو بود,
نمیشد… نمیشد…
حتی یه سنگم از بیستون دیگه جدا نمیشد.
اگه دلت گرفت سکوت کن………..
ای روزها کسی معنای دلتنگی را نمی فهمد.
اگه دنبالت میام فقط دارم حرفتو گوش می کنم ! آخه خودت گفتی برو دنبال زندگیت … !
اگه دنیا بخواد من و تو تنها بمونیم واست میمیرم جواب دنیارو میدم. باتومیمونم واسه همیشه
اگه دو تا برگ باشیم، دوست دارم وقتی خزون شد اولین برگی که افتاد من باشم تا وقتی میوفتی توبغلم بگیرمتو، خورد شدنتو نبینم.
اگه دو نفر عاشق هم باشن حتی خودشون هم بخوان نمیتونن جدا بشن
اگه دوست داری با من ببین
یا بذار باهات ببینم
با من بگو، یا بذار با تو بگم
سلامامونو، عشقامونو، دردامونو، تنهاییامونو…
اگه دیدی روی زمین خیس راه میری و کف پات خیس نشده بدون دل یکی فرش زیر پاته
اگه دیدی کویرم، بیایی جون میگیرم اگه دیدی بهارم، تو قلبم تو رو دارم
اگه سرابی را دیدی، تظاهر کن که سیراب هستی. نگذار به دروغش افتخار کند
اگه سه قطره خون تو رگهام باشه با اولی میسازم، با دومی میسوزم و با سومی ثابت میکنم دوستت دارم.
اگه سهم من از زندگی اینه من از مردن هراسم نیست یه حسی دارم این روزا شاید مردم هواسم نیست
اگه شب خوابت نبرد به آسمون نگاه کن. ستاره هارو بشمار. کم اومد!
قطرات بارون رو بشمار. کم اومد! به عشق من فکر کن چون برای و هرگز کم نمیاد!
اگه شکلات بودی شیرین ترین بودی، اگه عروسک بودی بغلی ترین بودی، اگه ستاره بودی روشن ترین بودی و تا زمانی که دوست منی عزیز ترینی.
اگه صدامو میشنوی بدون دلم تنگه برات
اگه عاشقت نبودم ، پا نمی داد این ترانه بی خیال بد بیاری ، زنده باد این عاشقانه .
اگه عاشقیم باشیم…
جدا از هم مثل تاپ و جین باشیم…
اگه عشق همون حس قشنگی باشه که وقتی روی ماهت رو دیدم بهم دس داد
پس با تموم وجودم فریاد میزنم……
ای عشق دوست دارم!!!
اگه قرار باشه بین زمین و اسمان یکی رو انتخاب کنم گزینه سوم رو انتخاب میکنم تورو چون تو دنیای منی ♥♥♥♥♥♥♥♥
اگه ما سهم همدیگه نبودیم چرا توی دل من جا گرفتی
مگه من توی تقدیرت نبودم شاید دنیا فراموشی گرفته
اگه ما مال هم نبودیم چرا توی دل هم جا گرفتیم
اگه منتظر لحظات شاد هستی
تا ابد منتظر خواهی موند
اما اگه باور کنی ک شادی
تا ابد شاد خواهی موند
اگه مهربانی یکی ازدرسهایمان بود، بی شک تو شاگرد اول دنیا بودی, مهربونم.
اگه میدونستم سرنوشتو کی داره میبافه
بهش میگفتم مال منو تا ته بشکافه…… دیالوگ هدیه تهرانی در فیلم خانه ای روی اب
اگه میشد با بوس شارژت کنم،
اینقدر می بوسیدمت که دائمی بشی!
اگه میگفتی می خوامت دلم دیگه غصه نداشت شب چشام خوابش میبردنیازی به قصه نداشتاگه میگفتی میخوامت تو دنیا چیزی کم نبود رو خاطرات خوبمون هاشور زرد غم نبود….
اگه نیمه گمشده تو پیدا نکردی زیاد مهم نیست. درد واقعی از اونجایی شروع میشه که نیمه پیداشدتو گم کنی.
اگه هدفت ماه باش، حتی اگه به آن نرسی،
جایگاهت در میان ستارگان خواهد بود.
اگه همه ی دنیا کنارت باشن همیشه دلتنگ کسی میشی که نمیتونی کنارش باشی!!!
اگه چشمات منو میخواست تو نگاه تو میمردم
اگه دستات مال من بود جون به دستات میسپردم
اگه کسی بخواد تو رو از من بگیره…
جونمی
جونشو ازش میگیرم…….
اگه کسی بهم بگه یارت چگونه بود میگم نامرد نبود تا آخرش بود ولی قسمت نبود…………
اگه کسی دوست داره علتش محبت نیست علتش تویی که شایسته دوست داشتنیی.
اگه گفتى امروزچه روزیه؟….. بگودیگه…. زیادفکرنکن. امروزهمون روزیه که دلم برات تنگ شده!
اگه گفتی فرق تو با جوراب چیه؟جوراب لنگه داره ولی تو نداری!
اگه گفتی کویر لوت کجاست؟ قلب منه، که فقط یه مارمولک داره، اونم تویی.
اگه یه رنگ باشی باهات هستم، نمک پرورده ی دستات هستم
اگه پا روی حرمت ها نذاری، همیشه خاک پات هستم
اگه یه روزی دلت گرفت و ندونستی چه کار کنی یادت باشه اگه منو داشتی هیچ وقت دلت نمیگرفت……
اگه یه شب دیدی تو آسمون ستاره ای نیست
حاضرم تا صبح برات چشمک بزنم
به شرطی که وقتی خورشید در اومد
ستاره رو فراموش نکنی…
اگه یک روز فروختمت ناراحت نشو من آدم فروش نیستم من گل فروشم
اگه یکی باشه منو بفهمه
براش غرورمو بهم میزنم
گریه که سهله, زیر ِ چتر شونه َش
تا آخره دنیا قدم میزنم…
اگه، خرابی، خرابتم اگه، مستی، شرابتم اگه، هستی، کنارتم اگه، نیستی، به، یادتم.
اگہ ے روز دیدے کنار ے پسر بجز ٹو خوابیدم…
اوں پسرمونھ دارم براش لالایے مےخونم…
ای آنکه نامی برایت نیافتم تا تو را در این متن صدایت کنم
میدانم که هیچ گاه با تو؛ خود نبوده ام
اما تو با من؛ هیچگاه این خود بودنت را خاتمه مده
ای آنکه همیشه آرزویت دارم دائم هوس دیدن رویت دارم نه طاقت دوری رویت دارم نه قدرت آمدن به سویت دارم، ولی هرجا باشم، دوستت دارم
ای برادر بدرود دیگرم نیست به دل شوق سرود*
آمدم خسته وتنها، اکنون میروم خسته تنهاتر
ای بنده بیا ساکن میخانه ما باش
ما شمع تو گردیم وتوپروانه ماباش
از عشق مجازی نشود کام تو حاصل
از عشق بتان بگذر و دیوانه ما باش
ای بهارمن سلام/ای نگارمن سلام آتشی گرفته ام/ای شرارمن سلام ای صدای من سلام/درخیالت به سرمی برم ای تویارمن سلام
ای بی خبر از محنت روز افزونم
دانم که ندانی از جدایی چونم
باز آی که سرگشته تر ازفرهادم
دریاب که دیوانه تراز مجنونم
ای بی وفا حالا که من لحظه به لحظه میگویم دوستت دارم
با التماس، با گریه، میگویم عاشقت هستم
پس چرا مثل قبل یادی از من نمیکنی!!!
ای تماشایی ترین مخلوق خاکی در زمین
آسمانی می شوم وقتی نگاهت میکنم
ای تو بوی خاک و بارون
ای جدا از این و از اون
تا عمری مونده باقی
تا نفس داره اقاقی
مث خواب گل پونه
یاد من باش عاشقونه
ای حبیب الله ز قربانگاه عشق
برمگرد و جان بده در راه عشق
ای خدای عاشقا کاری به کارت ندارم…
گریه ی نیمه شبامو به حسابت میذارم…
ای خدایی که گواهی غم عشقش منو کشت دوریش بسه برام بسه جدایی
ای در صدات معجزه صد بهار سبز
حرفی بزن اگر شده در حد یک الو…
ای دل دل دیوونه/کی قدر تو رو میدونه/عشق نیست/حالتو ویرونه/اونکه تو دلم جاشه/با عشقی که تو چشاشه/ای کاش مال من باشه…
شهرام شکوهی
ای دل عاشق مشو، گر شدی دیگر شدی
ای دل چنان بنال که آن ماه نازنین
آگه شود به رنج من و عشق پاک من
ای دل چو زمانه می کند غمناکت/ناگه برود زتن روان پاکت/بر سبزه نشین و خوش نشین روزی چند/زان پیش که سبزه بردمد از خاکت.
ای دلبر ما مباش بی دل بر ما
یک دل بر ما به از دوصد دلبرما
نه دلبر ما و نه دل اندر برما
یا دل بر مافرست و یا دلبرما
ای دوست بخدا دوری تو دشوار است
بی تو از گردش ایام دلم بیزار است
بی تو ای مونس جان دل ز غمت می سوزد
دل افسرده ی من طالب یک دیدار است
ای دوست به جهنم که مرا دوست نداری،
از بهر تو هرگز نکنم گریه وزاری،
اگر روزی به جزء من یاری بگیری،
الهی تب کنی تا صبح بمیری…!!!
ای دوست مرا به عشق پیوند بزن
مینای شکسته مرا بند بزن
بکبار بیا کنارتنهایی من
مانند گذشته بازلبخند بزن

ای رفیق، هستی ام از آن تو/شادی ولبخندمن هم مال تو/هیج ندارم من فدای روی زیبایت کنم/این دل تنها که دارم باهمه تنهایی اش قربان تو…
ای روزگار…
از خط خطی هایم ساده نگذر…!
به یاد داشته باش…
این دلنوشته ها را یک دل، نوشته…!
ای زیباترین راز زندگی ام, از این که نتوانستم مخفی نگرت دارم, مرا ببخش…
ای سوخته ی سوخته ی سوختنی عشق آمدنی بود نه آموختنی
ای سیب سرخ غلتزنان در مسیر رود/یک شهر تا به من برسی عاشقت شده است…
ای شاخه گلی که در پی گلچین دوانیم
این نیست مزد منو رنج باغبانیم
پروردمت به ناز، بنشینمت به پای
ای گل چرا به خاک سیه مینشانیم
ای شور بی کران عشق
ای آسمانی سرشت
نگاه مهربان تو
سهم من از سرنوشت
ای صبا از من به اسماعیل قربانی بگو زنده برگشتن زکوی یار شرط عشق نیست
ای عشق بیا مشتری جانم باش / در سینه دلی به شرط چاقو دارم!
ای عشق تو آمدی جهان زیبا شد
هر دل که سراجه تو شد دریا شد
سر بر سر شانه ات نهادم همه شب
انقدر گریست دیده تا دل وا شد
ای عشق خوارتر کن از اینم به کوی او, تا هَر که بینَدَم نکند آرزوی او… برفی….
ای عشق دوردست، ای نازنین به یاد توأم. یاد کن مرا،
وقتی بلبل به سحر گاه نوبهار آواز عشق را آغاز میکند،  
آن لحظه ها به یاد توأم، یاد کن مرا.
ای عشقم هر چه گشتم چیزی جز تو نیافتم.
ای ما و صد چو ما ز پی تو خراب مست
ما بی تو خسته ایم تو بی ما چگونه ای؟
ای نشسته در خیال من فراموشم مکن. با فراموشی وتنهایی هم آغوشم مکن. زندگانی می کنم چون شعله با خود سوختن. زنده ام با سوز و ساز خویش، خاموشم مکن
ای نفسهایت نسیم سبزه زار سقف خانه پر شداز عطر بهار
گاهی از من عاشقانه یاد کن
تو بیادم بوسه ای بر باد کن
ای نگاهی که نگاهت می نگاهد در نگاهم ای نگاه/کن نگاهی در نگاهم تا بگویم از نگاهت ای نگاه!
ای همزاد من
ای هم سرنوشت
هردومان حیران بازیهای دورانهای زشت
شعرهایم را نوشتی
دست خوش،
اشک هایم را کجا خواهی نوشت……
ای همنوای شب به بیابان بی کسی
دیگر کسی خانه به صحرا نمی کند
امشب بهار توست کز شهر می رود
اما کسی اندیشه فردا نمی کند
ای وجودی که وجودم زوجودت بوجود آمده است من به قربان وجودی که وجودم زوجودش بوجود آمده است
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی………. دل بی تو بجان آمد وقت است که بازایی
ای کاش آدما میفهمیدن
هدف از ارتباط هاشون
بدست آوردن آرامشه…
نه بر هم زدن آرامش…!
ای کاش آن لحظه که تقدیم تو شد هستی من
میسپردم که مواظب باشی…..
جنس این جام بلور است, پر از عشق و غرور
مبادا بازیچه شود, می شکند…..
ای کاش امشب ز لبت کام بگیزم.. یک بوسه ی شیرین ز تو انعام بگیرم.. گویند بوسیدن نامحرم گناه است.. مشتاق گناهم بده ارام بگیرم
ای کاش اون خر هم تو رو دوست می داشت
ای کاش بودی یا اصلا نبودی!!! اینکه هستی و کنارم نیستی دیوونم میکنه.
ای کاش تیم احساسم انقدرقوی بود که هیچکس جرات بازی باآن نداشت…
ای کاش خداوند سه چیز نمیداد
عشق؛ غرور؛ دروغ
چون اگر عشق نبود، انسان از سر غرور، دروغ نمیگفت…
ای کاش دران لحظه که تقدیم توشد هستی من میسپاردم مراقب باش جنس این جام ازبلوراست پراز عشق وغرور است مبادا بازیچه شود میشکند
دکتر شریعتی
ای کاش دلم اسیر و بیمار نبود/دربند نگاه او گرفتار نبود/من عاشق و او ز عشق من بی خبر است/ای کاش دل و دلبر و دلدار نبود
ای کاش دلها از جنس کاغذ بودن نه از شیشه….. آری سوختن بهتر از شکستن است.
ای کاش دیوار ها شیشه ای بودند تا برای رسیدن به تو ان ها را میشکستم…. اما افسوس که دیوار های این شهر همه بتنی هستند
ای کاش روزهای دلتنگی من هم مثل دوست داشتن های تو کوتاه میشد…
ای کاش فقط یکبار عشق من عاشق من میشد تا ببیند چگونه دنیا را به پایش میریختم
خدایا فقط یک بار…….
ای کاش میدونستم سنگی که بجای دلت گذاشتی رو از کجا آوردی که هر کاری میکنم میخ آهنی عشقم هیچی رقمه توش نمی ره…
ای کاش میشد امید را با پول خرید زیرا زندگی بدون امید به گورستان آرزوها تبدیل خواهدشد.
ای کاش میفهمیدی بانو… وقتی یه مرد برات گریه میکنه یعنی داره همه چیشو زیر پاش میذاره اونم فقط بخاطر تو…
ای کاش نگاها حرف دلهارامی خواندندتابرای اثبات علاقهانیازی به سوگندنبود
ای کاش وقت رفتن چیزی جامیگذاشتی مثلا خیالی، خاطره ای، لحظه ای.. لحظه ای که بدون آن زندگی کردن نمیتوانی.. آنگاه ممکن بود شاید برمیگشتی.. ای کاش برمیگشتی..
ای کاش وقتی دلت از غصه پره و گریه میکنی، اونی رو که میخوای پیشت باشه و آروم تو گوشت بگه "دیونه من که پیشتم"
ای کاش کسی می فهمید وقت "دلتنگی"
وزن یک آه چقدر سنگین است
ای کاش که از این دل و جانم خبرت بود،
ای کاش گهی از در کویم گذرت بود.
من مرغ اسیرم که ندارم پر پرواز،
ای کاش که کاشانه من زیر سرت بود.
ای کاش یادش هم با خودش میبرد…
ای کاش یکی بیاید که وقت رفتن..
نرود..
ای کاش…
قانون همه ی دوستی ها این بود:
یا رفاقت تعطیل..
یا جدایی هرگز..!
ای کسی که هنوزم باعث آزار منی!!!!
بهترین روزهای زندگیتو بدهکار منی!!!
ای که ازکوچه معشوقه ما میگذری
ما هم ازکوچه معشوقه تو میگذریم
ای که با یاد تو در آتش شب میسوزم. یادمن کن که به یادت همه شب میسوزم..

ای که مدت هاست با من نیستی, من همانم که تو با او زیستی
رنج هایم را شنیدی باز هم, عاقبت گفتی غریبه کیستی…
ای که معنی اسم تو آسمون پاکه
ریشه صدا نبض عشق زیر پوست خاکه
ای که گویی اشنایی با غرییان مشکل است
اشنایی ممکن است اما جدایی مشکل است
ای گل رویایی ای مظهر زیبایی تو عروس شهر افسانه هاییی
عاشقت میمونم قدر تو رو میدونم نیاد اون روزی که بی تو بمونم…..
ای یادگاری روزهای زیبا. به احترام تمام زیبا یی های دنیا فراموشت نمی کنم
ای یار مهربانم دلم برات شده اندازه ی ذره ی خاک روی دلم
یه سری بزن بهش خاکشو بردار جون دلم
یا که نه روی خاکش بنویس تو هم دلت تنگ شده واسم
ای یاران بی وفا از غم بیاموزید وفا
غم با همه بیگانگی هر شب به من سر میزند
ایا دختر که نامت نازنینه
شنیدم بوسه هایت دلنشینه
بیا ای نازنین بوسی به من ده
ببینم ترش شور یا شیرینه
ایستادن،اجبار كوه بود و رفتن سرنوشت آب؛

افتادن تقدیر برگ است

و صبر،پاداش آدمی!

پس بی هیچ پاداشی حراج محبت کنیم که همه ما خاطره ایم..

ایستاده..
و..
لبخند زنان!
پایش را..
رویِ گلویم فشار میدهد..
تنهایی!
ایــن کــه در آن جـــا خــوش کـــرده ای، دل اســت… نــه شـــهـر ِ بـــــازی! تـــــاب ِ بـــــازی نـــــدارد!
این منِ شب پرست… سپیدی را تاب ندارم… بس که در سیاهی چشمات خلوت گزیده ام
این "آینده" کدام بود که بهترین روز های عمرمان را حرامش کردیم
این smsروواست فرستادموالان خوشحالم چون میدونم اسمم روی صفحه گوشیت افتادحداقل یک ثانیه بهم فکرکردی واین یک ثانیه برای من یک دنیاست.
این آخرین باری است که تو را میبینم دلت مال خودت جانم را پس بده
این اتاق من است وقتی وارد شدی آنقدر کوچک می شود که دیگر جایی برای نشستن باقی نخواهد ماند مگر در" آغوش من "
این انصاف نیست
رفتن آدم ها با خودشان باشد
فراموش کردنشان با ما…
این بار سیگار را بکش ازطرفی که میسوزد…
تا بدانی چه میکشم…
این بغضی که گذاشتی تو گلوم با هیچ آبی پایین نمیره
این تویی که همیشه میروی… این منم که همیشه میمانم… همین و بس
این جاده ها را
آنقدر گره میزنم
که هیچ وقت نرفته باشی.
"روزبه سوهانی"
این جمله اعتماد به نفس آدم رو بالا میبره ولی مثل پتکی می مونه که وقتی بشنوی می خوره به سرت "تو لیاقتت بیشتر از منه"
این جمله دله چند نفرو می سوزونه………….؟
"د ر د" داره….
اونکه تو خیالته، بی خیالته………..
این حال من بی تو است
دلداده تر از فرهاد…
شوریده تر از مجنون…
حسرت به دلی بر باد!
این حال منه بی توست حسرت به دلی تنها
این حقم نیست… این همه تنهایی… وقتی تو اینجایی… وقتی میبینی بریدم…
این حقم نیست… حق من که یه عمر باتو بودم اما با تو روز خوش ندیدم!
این خط ——- اینم نشون *….. تنهام میزاری….!!!
این داستان عشق، مثل مخملک است… مرضیست که همه باید بگیرند. وقتی گرفتی خیالت راحت می شود…
" آناکارنینا __ تولستوی "
این دنیا را به آن های هدیه میکنم که به خیالشان دنیا فقط برای آنهاست. ولی برای تو آسمان را آرزو میکنم که همیشه مانند دلت زیباست…
این دنیای کثیف لعنتی عشق هم دارد، نمیبینی نام مجنون رابربیدی نهاده اند که برسرهرخیابان با بادهر هوسی می لرزد.
این روزا بدون تو کابوس
داره از غصه دلم میپوسه
حتی فکرشم عذابم میده
ی نفر دیگه تورومیبوسه….
این روزا بعضیا یه جوری زیرآبی میرن که دلت میخواد بهشون بگی….
من نگاه نمیکنم…..
بیا بالا یه نفسی بکش….. لااقل خفه نشی!!!!:|
این روزا عادت همه رفتن و دل شکستنه / درد تموم عاشقا پای کسی نشستنه
این روزا فقط میشه به عزرائیل اعتماد کرد…
چون حداقلش اینه که قصد و نیتش مشخصه!!
این روزا هر چقدر هم که سرم شلوغ شده باشه،
باز هم " هوای تو " از سرم بیرون نمیره!
این روزا همش یک کار ضروری واسم پیش میاد!!! 
دوست داشتن تو…
این روزا، عجیب هوای دلم طوفانیه! آسمون چشام آنقدرابریه که بااندک آهی بارونی میشه! بارهاخواستم نفرینش کنم اماهربارلب گزدیمُ گفتم: هرکجاهست خدایابسلامت دارش!
این روزای سخت که بگذره…
میرم میزنم پشت خدا و میگم…
حال کردی جنبه رو….
این روزها همه به من دلتنگی هدیه میکنند
لطفا آتش بس اعلام کنید به خدا تمام شد
دلم…
این روزها آرزوی پنهانی ام همین است
یک شبی
همه ی خودم را در آغوشت پیدا کنم
این روزها آنقدر شکسته ام، که عصا به دست راه می رود دلم…!
این روزها اگه کسی برات تب کرد، براش نمیر، زود ببرش بیمارستان! نزار دیر شه و عاشق شی و بعد تبش قطع شه!!
این روزها بغض دارم
گریه دارم
آه دارم
تادلت بخواهد..
بازیگرخوبی شده ام
می خندم
حتی خودم هم باورم می شود که خوبم…
این روزها جای خالی ” تو ” را با عروسکی پر می کنم
همانند توست مرا ” دوست ندارد ”
احساس ندارد!
اما هر چه هست ” دل شکستن ” بلد نیست
این روزها حس میکنم جایى را تنگ کرده ام! جایى در قلب تو براى آمدن دیگرى.
این روزها خیلی از آدمها
به دست هم پیر میشوند
نه به پای هم…
این روزها عجیب احساس دلتنگی میکنم
نمیدانم از دوستانم جدا مانده ام یا از خدا
این روزها عشق را با دست پس می زنند و با پا پیش می کشند !

حیف از عشق که زیر دست و پاست . . .

این روزها قدم که می زنم منحرف می شوم به سمت چپ
در قلب من چیزی سنگینی می کند مدام…..
باید بیرون بیندازمت…
این روزها می گذرند ولی
من از این روزها نمی گذرم…..
خدایا اخرش نفهمیدم اینجایی
که هستم تقدیر منه یا تقصیر من؟؟؟
این روزها همیشه چشمانم خیس می شود، می گویند حساسیت فصلی است. اما آنها نمی دانند من به همه فصل ها بی تو حساسم…
این روزها هوا خیلی غبار آلود است, گرگ را از سگ نمیتوان تشخیص داد! 
هنگامی گرگ را میشناسیم که دریده شده ایم!!!
این روزها کودک درونم بازیگوشی را فراموش کرده راستش را بگو…
خودم به درک دل این را هم شکستی؟؟!!
این روزها،
یا به تومیاندیشم.
یا به این میاندیشم، که چرا؟
به تومیاندیشم!
این روزهادنیاخیلی بی ارزش شده، به گوش باش کسی بهت نگه دنیای منی.
این روزهام بسختی میگذرن
نفسم به سختی در میان
اما اووون….
خودم کردم که لعنت بر خودم باد :-'' (
این روزهای تلخ،
حسرت، یک دم رهایم نمی کنند..!
حسرت لحظه های ناب با تو بودن…
این ساعت لعنتی هم می فهمدکه نیستی! 
همین دوساعت پیش یک دقیقه پیش بود
این سخته که ببینی یه آهو اسیر چنگال یه شیر شده
اما سخت تر اینه که ببینی یه شیر اسیر چشمای یه آهو شده..
این شعر را با چشمان بسته بخوان!!!
حواس واژه ها را هم پرت می کند،
نگاه تو…
این شعرها را باید گذاشت درکوزه
و آب شان را خورد
وقتی هنوزعرضه ندارند
تو را عاشق کنند!
این شعرها
بروند به جهنم!
من فقط
دیوانه ی آن لحظه ام
که سرت را روی این قلب پر آشوبم می گذاری….!
این عاشق نیست ک دیوانه است…
این عشق است ک دیوانه میکند!!!
این عشق تا وقتی با توست. ناز نگاه دیگری برایش حرام است
این عشق نیست که جهان را می چرخاند
عشق چیزیست که
چرخش آن را ارزشمند می کند….
این عصر های بارانی عجیب بوی نفس های تورا میدهد… گویی… تو اتفاق می افتی و من دچار میشوم.
این منم
کسی که مهربانی نگاهت را با دنیا عوض نمی کند
از تو چیز زیادی نمیخواهم
فقط…
نگاه گرمت را گرماده دلم کن
این همه حرف به چه کارم می آید؟ برای گفتن دوستت دارم هفت حرف کافی است
این واسم سوال بود که عشق چیه؟
اما الان با تو به زیبا ترین جواب رسیده ام……
این پیام تقدیم به کسی که نامش در بهار من، یادش در اندیشه ی من، عشقش در قلب من و دیدارش آرزوی من است.
این چه دوست داشتنیه که پُر از آزاره…
این چهارصد و هفتاد و پنجمین کتابی ست، که میخوانم تا شاید، کسی، جایی، چیزی از معمای نهفته در نگاهت گفته باشد!
این که باهات حرف نمیزنمو به حساب تنفرم نذار آخه نمی خوام بیش تر از این دست دلم برات رو بشه……..
این که می گویند خط انتها ندارد نمی فهمم… 
پس به اینجایی که من رسیدم و ایستادم چه میگویند؟
اینایی که خنده هاشون گوشه فلک رو کر می کنه…
همونایی هستن که صدای گریه های آرومشونو
حتی بالشتشون نمی شنوه…
اینبار مرا دست خودت بسپار
هروقت که مرا دست خدا سپردی
گریه امانم را برید…
اینترنتی عاشق نشی بلند صلوات…….
اینجا آسمان از دل من تیره تر است، روزگارم ابریست، من اگر تنهایم، یاد تو با من هست، مهربانم روزگارم ابریست، کاش این بار جای خورشید تو آفتاب شوی
اینجا آسمان صاف تا قسمتی رمانتیک همراه با غبار دوستی، توده ای سلام به سمت شما در حرکت است و احتمالا ریزش بوسه دور از انتظار نیست….
اینجا آنقدر شاعرانه دروغ میگویند وآنقدر در دروغ هایشان شاعر میشوند که نمیدانم در این سرزمین این همه فریب چگونه است که دلم هنوز خواب باران را دوست دارد
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است…..!
اینجا تا پیراهن سیاهت رو نبینند باور نمیکنند چیزی رو از دست داده باشی!
اینجا در این خانه دلواپسی منتظر لحضه های با تو بودن ماندن سخت است
به سختی نبودن با تو
اینجا در دلم زیر باران یاد تو واژه ها غوغا می کند… دست بکش برشعرها… بگذار کمی آرام بگیرند…
اینجا در دنیای من گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند… به جای اینگه گوسفندان را بدزدند به نی چوپان گوش میکنند و گریه میکنند….
اینجا رادیو"دل"است. صدای مرا از عمق قلبم میشنوید، این یک پیام است که میگوید :
فراموشی در مرام مانیست، ازهمین فاصله دور خاک پای خوبانیم.

همچنین ببینید

عاشقانه – 30

شده ام بت پرست تو قسم به چشمون مست تو به کنج میخونه روز و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.