عاشقانه – 04

عاشقان را عشق باید اموخت عشق را عاشقان گم کرده اند

عاشقانه ترين غزلم را دروصف توميسرايم…..غزلم غزل نيست حرف ذل است…..من عاشقم به حرف دل ميگم غزل..شايد اينجوري سبك شم شايد…….
عاشقانه ترین حرفی که یه پسر میتونه به یه دختر بگه اینه: عــــــــزیزم، دختری که قراره بعد از تو عاشقش بشم دخترمونه!
عاشقانه هاي من براي تو آغوش تو براي من بوسه هاي من براي تو نوازش تو براي من دوستت دارم هاي من براي تو دوستت دارم هاي تو براي من
عاشقانه های که برایت مینویسم مثل آن چای هایی هستندکه خورده نمی شوند! یخ میکنند وباید دور ریخت ! فنجانت را بده دوباره پر کنم…
عاشقانه:احتیاجی به تسبیح نیست.. دستانت را که به من بدهی با انگشتانت.. ذکر دوست داشتن سر میدهم!
عاشقانه:عشق يعني اينكه بدوني نميشه اما نتوني تركش كني !!!
عاشقانه:هركي عاشق ميشه ميگه مي ميرم برات چرا يكي نميگه:مي مونم باهات !
عاشقت بودم ندونستي جلو هوستو نگرفتي نتونستي يه سوال خيانت يه گناه اينو ميدونستي؟؟؟
عاشقت خواهم ماند بى آنکه بدانى دوستت خواهم داشت بى آنکه بگويم درد دل خواهم كرد بى هيچ کلامى دردامانت خواهم ماند بى هيچ كلامى شايد احساسم اينگونه نميرد
عاشقترین ما موش کوریست که زیبایی جفتش را چشم بسته باور دارد.
عاشقتم : یک کلمه است با دنیایی‌ از مسئولیت، گفتنش هنر نیست، مسئولیت پذیریش هنراست . . .
عاشقـــــــــــــم گر نیستی لطفی بکن نفرتــــــــــــ بورز….. بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم میکند…
عاشقم تو این دو روز خوب و بد ، با من بمون باهات بمونم تا ابد
عاشقي يعني تحمل نه شكايت نه گله/اگه حتي بين ما باشه هزار تا فاصله
عاشقي را شرط اول ناله و فرياد نيست
تا کسي از جان شيرين نگذرد فرهاد نيست
عاشقي يك شب است و پشيماني هزار شب ،حالا هزار شب پشيمانم كه چرا يك شب عاشق نبود
عاشقی *تنهایی *بی خانمانی * و هزار مصیبت دارد .حال اگر جرات داری عاشق شو…………
عاشقی جرم قشنگی است در انکارش مکوش و اگر جرم نمودی در پی عشق بکوش!!!
عاشقی حس لطیفی است…
نگهش خواهم داشت…
چه تو باشی ، چه نباشی…
عاشقی لباس رزم پوشید و به جنگ روزگار رفت … بین راه دیوانه ای را دید که از جنگ روزگار باز می گشت !
عاشقی مثل فوقبال میمونه ، اگه مهربونی کنی گل میخوری . . .
عاشقی هم برای یه عاشق سخت شده بس که همه میگویند دوست دارن عاشقتن اما نیستن…دروغ میگویند…به فکرت نیستن! شاید ما بیش از حد عاشقیم…شاید…
عاشقی همیشه رسیدن به معشوق نیست، گاهی باید عاشق شد تا از عشق گذشت.
عاشقی کار تو نبود /من عاشقت بودم و بس/اون همه احساس منو کشتی گلم پای هوس /اما هنوز دوستت دارم به جون اون که دوسش داری/ وقتی که اسم تو میاد زنده میشم نفس نفس
عاشقی یعنی تحمل! نه شکایت نه گله….
عاشقی یعنی میدونی که نیست ولی بازم زنگ میزنی خونه تا صداشو بشنوی….. خودش هم جواب نده صداشو از پیغام گیر تلفن میشنوی
عاشقی یعنی چند بار استخاره کنی و بد بیاد ,باز بگی استخاره اینطوری نیست اشتباه استخاره میکنم حتما!…
وقتی همه کس کسی شدی اون کس بعد تو خیلی بی کسه،یا همه کس کسی نشو یا اگه کس کسی شدی کس بی کسی هاش باش….
وقتی هیچ چی نداری ، یعنی بهانه ای نداری بس … وقتی کسی ترکت کرد ، بهانه ای واسه موندن پیدا نمیشه !
وقتی پای تابوت عشقمو می بردند رفتن شو به دلم می سپردند باورم نمیشد عشقمو زیر یه مشت خاک سرد می سپردند باورم نمیشه عشقمو با دستای خودم خاکش کنم
وقتی پیام عاشقانه ات بهم میرسه خیلی خوشحال میشم ولی این خوشحالی زیاد طول نمی کشه چون فکر اینکه کی اینو برات فرستاده دیوونه ام میکنه!!!!!
وقتی کسی را دوست داری، می ترسی که حتی پروانه ای خوبی او را در خیالت به هم بریزد! می ترسی ! من هم می ترسم ! و همینطور دوستت دارم . . .
وقتی کسی رادوست داری باید زیباییهایش رابیرون بکشی وتلخی هایش راصبرکنی…!!هیچکس کامل نیست…
وقتی کسی رو پیدا کردی ک کنارش بدون ھیچ دلیلی،فقط ب خاطر اینکہ کنارشی خوشحالی،دیگہ ب درک ک بقیہ چی میگن.
وقتی که تمام شیرها پاکتی اند! وقتی همه ی پلنگ ها صورتی اند! وقتی که دوپینگ پهلوان می سازد! ایراد مگیر عشق ها ساعتی اند . . . به سلامتی عشق های ابدی
وقتی که تنها میشم اشک تو چشام پر میزنه غم میاد یواش یواش خونه ی دل در میزنه غم تنهایی اسیرت میکنه تا بخوای بجنبی پیرت میکنه
وقتی که نیستی بادیدن هر صحنه عاشقانه ای احساس یک پرانتز را دارم که همه ی اتفاقات خوب خارج از آن می افتد
وقتی گفتی به اندازه تمام برگهای درخت سیب خونمون ،دوستت دارم. اونقدر خوشحال شدم که فراموش کردم زمستونه
وقتی گفتی دوستم داری به خیابان رفتم چون فضای اتاق برای پرواز کافی نبود . . . . . . .!!!!!!!!
وقتی یه مرد غم داره یه کوه درد داره وقتی یه زن غم داره فقط یه کوه کم داره
وقتی یک چیز برات آرزو بود…وقتی رسیدی تازه میفهمی آرزوش بهتر از رسیدنش بود
وقــتی دست فــشردیــم و قـــول دادیـــم … فقــــط ،دست ِ تــو مـردانـه بــود! و … قـــــول ِ من !!
ولو دروغ چه زیباست «دوستت دارم» چقدر مثل مسیحاست «دوستت دارم» شروع وسوسه ی سوختن ولی بی شک کلام آخر دنیاست «دوستت دارم»
وه که جدا نمیشود نقش تو از خیال من / تا چه شود به عاقبت، در طلب تو حال من
ويكتور هوگو ميگه:
ايمان داشته باش كه حتي كوچكترين محبتها در ضعيف ترين حافظه ها مي ماند.تقديم به بامحبت ها
ويكتور هوگو ميگه:اگه همه اون چيزاي كه تو سرمه بگم 10 كتابه اما اون چيزي كه تو دلمه بگم دو كلمه هست:دوستت دارم
ويليام شكسپير ميگه : اونوقتي كه فكر ميكني هيچكس نيست كه حرف دلت رو بفهمه كسي هست كه براي ديدنت روزشماري ميكنه
وَ پيراهن ِ هيچ فصلي … خيس تر از بهاري نخواهد بود … که عاشقت شدم
ویرانم ! همچون پدری که دخترکش عآشق سرباز دشمن شده است
ویــــــــژه امــــیـــــر….. دیـشـب خـدا آهـسـتـه درِ گـوشـم گـفـت: دیــــــگـــــه بـــَـســــــه… بـاران از اشــک هــایــت خــجــالــت مـی کــشــد..
کاش کمي ازديوانگي من سهم توبود تا اينقدر منطقت رابه رخم نميکشيدي…
یه روز تو تنها آرزوی زندگیش می شی. که دیگه دستش بهت نمیرسه. این بدترین انتقامه که روزگار ازش میگیره.
“دوستت دارم” شايد دروغ كوچكي باشد، ولي اينكه فكر كني “عاشقت نيستم” دروغ بزرگي ست.
آب رسانا نیست، وگرنه زیر باران به تو رسیده بودم…
آنچه را عقل به یک عمر بدست آورده، دل به یک لحظه ی کوتاه بهم میریزد…
امروز دلم تنگ دیروزی است که میگفتی فردایت را می سازم!
ایـن روزهـا، بـا تـو، بـه وسـعـت تـمـام نـداشـتـه هـایـم، حـرف دارم…
با ” سر” زمین خوردن هم زیباست، اگرهدف بوسیدن خاک پای تو باشد…
تو بامن باش، من دست همه اتفاق ها را میگیرم که نیفتند!
تو که نیستی با تیشه احساسم از مرمرت خیالت مجسمه ای می سازم برای شبهای تنهاییم
خواستن تو جنینی است در من که نه سقط می شود، نه به دنیا می آید…
كوچك باش وعاشق… كه عشق خود ميداند، آيين بزرگ كردنت را‎ ‎!‎!‎! ‎ ‎
لازم نیست تومنودوست داشته باشی,من توروبه اندازه ی هردوتامون دوست دارم
مثال نقض آورده‌ام، برای قانون دوم نیوتون. دوست داشتم، اما دوستم نداشتی
مثل آن مسجد بین راهی تنهایم. هر کس هم می اید مسافر است. میشکند هم نمازش را هم دلم را.
من يك دوره زندگى به همراه تو را بر قرنها زندگى بى تو ترجيح ميدهم.
نقاشی اش بدبود!!! ولی راهش راخوب کشید و رفت…
هرگز فالگیر نبودم. تنها می خواستم دستت را بگیرم…
چشم‌های تو، همیشه چای را از دهان می‌انداخت
چقد سخته هزار بار اسمشو زمزمه کنی و نفرت تو دلت جا شه ،ولی با همه اینها بازم نتونی رو اسمش خط بزنی!!!‏..
چوپان قصه ما دروغگو نبود او از شدت تنهایی فریاد گرگ آمد را سرداد؛ اما افسوس که فقط گرگ تنهاییش را فهمید!
کل اسم های تو موبایلم رو به اسم تو تغییر دادم، حالا هرروز بهم زنگ میزنی یکبار هم نه، چند بار، تازه تغییر صداهم میدی؟ من که میدونم تو هم دلت تنگ منه…
گاهی آنقدر دلم هوايت را ميكند شك ميكنم به اينكه، اين دل مال من است يا تو.
ﮐﺎش ﻧﺎﻣﺖ ﺑﺎران ﺑﻮد… آﻧﻮﻗﺖ ﺗﻤﺎم ﻣﺮدم ﺷﻬﺮ ﻫﻢ، ﺑﺮای آﻣﺪﻧﺖ دﻋﺎ ﻣﯽ ﮐﺮدﻧﺪ
ﺧﻮاﺳﺘﻢ ﺧﻮدﻣﻮ ﮔﻮل ﺑﺰﻧﻢ؛ ﻫﻤﻪ ی ﺧﺎﻃﺮاﺗﻢ رو اﻧﺪاﺧﺘﻢ ﯾﻪ ﮔﻮﺷﻪ ای و ﮔﻔﺘﻢ: ﻓﺮاﻣﻮش؛ ﯾﻪ ﭼﯿﺰی ﺗﻪ ﻗﻠﺒﻢ ﺧﻨﺪﯾﺪ و ﮔﻔﺖ: ﯾﺎدﻣﻪ
ﻋﺸﻖ ﻓﺮاﻣﻮش ﮐﺮدن ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﺨﺸﻴﺪن اﺳﺖ ﮔﻮش ﮐﺮدن ﻧﻴﺴﺖ، درک ﮐﺮدن اﺳﺖ دﻳﺪن ﻧﻴﺴﺖ، اﺣﺴﺎس ﮐﺮدن اﺳﺖ ﺟﺎ زدن و ﮐﻨﺎر ﮐﺸﻴﺪن ﻧﻴﺴﺖ، ﺻﺒﺮ ﮐﺮدن و اداﻣﻪ دادن اﺳﺖ… ﺣﺘﻲ ﺗﻨﻬﺎ
آن قدر که او را دوست داشتم اگر خدا را دوست می داشتم در آن دنیا نیمی از بهشت، به نامم بود…
باعشق اگر عذاب دنیا بکشى. بااشک دو دیده طرح دریا بکشى. تا خلوت من هزار فرصت باقیست. تنها نشدى که درد تنها بکشى!
براي دلم نمير، برايش تب هم نكن! اما قول بده تاهستم، همسايه نگاهم بمانی.
تسبیحی بافته ام… نه از سنگ نه از چوب. نه از مروارید.!! بلور اشک هایم را به نخ کشیده ام تا برایت دعا کنم هر انچه ارزو داری.
تو همان نیمه گمشده ی منی که مدتها به انتظار آمدنش نشسته بودم. تو همان انتظاری، که در نهایت به آن رسیدم!
حوایّت می شوم با هر بهانه ای سیب یا گندم! فقط کمی “آدم” باش.
خواستن توبرای من حکایت همان سیبی بودکه آدمی را آواره زمین کرد!
درد من چشماني بود، كه به من اشك هديه ميداد و به ديگران چشمك…!
دقت کردین !؟ دل میگه آره، تجربه میگه خفه…!
دوستت دارم، حتی اگر قرار باشد شبی بی چراغ، در حسرت یافتنت تمام پس کوچه ها را زیر باران، قدم بزنم…
راه که می روم مدام بر می گردم پشت سرم را نگاه می کنم دیوانه نیستم خنجر از پشت خورده ام.
عشق مانند عابری است كه گاه خود را به كوری میزند تا تو از خیابان عبورش دهی بی انكه بدانی عبورت داد.
مترسک آنقدر دستهایت را باز نکن کسی تو را در آغوش نمیگیرد، ایستادگی همیشه تنهایی دارد!
معلم زبان میگوید:همه فعل های خواستن با ‏to‏ شروع میشود من بی تو هیچ فعلی را نمیخواهم.
من عاشقانه دوستش دارم و او عاقلانه طردم می کند. منطق او، حتی از حماقت من هم احمقانه تر است.
وقتی تنهایی دوس داری کسی صدات کنه حتی اشتباهی…
داشتن یا به دست آوردن کسی آنقدر ها مهم نیست؛ آنچه مهم است این است که عاشقانه یکدیگر را دوست ا باشند.
داغ یک عشق قدیم رو اومدی تازه کردی شهر خاموش دلم رو تو پرآوازه کردی
داغی به دلم گذاشتی که تمام یخ های دنیا هم نمیتونن سردش کنن تنها مرهمش دل سرد خاکه…
دانم از درگاه خود میرانیم اما تا من اینجا بنده وتو آنجا خدا باشی سرگذشت تیره من سرنوشتی نیست کز سرآغاز وسرانجامش جدا باشی
دانه الماس منی♥ ستاره ویاس منی♥تو بهترین دوست منی♥ همیشه در قلب منی
دانی که چرا دلم اسیر تو هنوز است
چون مثل تویی به دنیا نرسیدم
در میان خلق عالم و آدم همه گشتم
زیبا دل و ماه رو چون تو ندیدم
داور قلبم سوت نداره راحت باش، خطا کن!!
دختر :ازت شکایت می‌کنم
پسر :هاها, چرا؟
دختر :توی دزد, قلب من رو دزدیدی ♥
پسر :خوب تو هم فامیلی منو بدزد, حسابمون صاف بشه
دختر مثل یک هدیه هست هر چی شخصیتت بالا تر باشه هدیه با ارزش تری گیرت میاد
دختر کوچولو :چیکارم داشتی گفتی بیام اینجا؟
پسر کوجولو :میشه با پسرای دیگه بازی نکنی؟، آخه من دوست ندارم..
دختره :اینم شارژه قلبت *۱۴۰*دوستت دارم# بزن شارژ بشی
پسره :قلب ما دایمیه شارژ نمیخاد فقط یه رفیق و یه هم دم با معرفت مثل تو میخاد
دختره با دوست پسرش سوا موتور میشه.. دختره.. عشقت مال منه روحت مال منه.. پسره میزنه کنار میگه. پیاده شو الان میگی موتورتم مال منه:))))))))
دختره نوشته بود:
“جای خالی تو رو
آنقدر با چشام آب میدم
تا باز کنارم سبز بشی..!! ”
فکر کنم مخاطبش یونجه بوده
دخترها مثل گل می مانند. اگر قصدت بازی کردن است به آن ها دست نزن.
دختری که موقع لاک زدن جواب اس ام اس میده,….
دخترنیست که زن زندگیه…
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
در "قرار" من باش تا در "مدار" تو باشم…
چه "قرار مداری" بهتر از این!!
در آخر گفت :"بازی" برد و باخت دارد! زبانم بند آمد که به او بگویم :بی انصاف کدام بازی؟ من با تو "زندگی" کردم!
در آسمان آبی دلم، جایی برای ابرها نیست.
مادرم، دعایم کن، که با دعایت، دلم خانه دردها نیست.
در آسمان آرزوهایم دعا میکنم تا همچون گلهای آفتابگردانت به هرجا نظر میکنم خورشید نگاهت را ببینم….
در آسمان نگاهم ستاره چشمک زد
نشست گوشه ایو با اشاره چشمک زد
و من که نفهمیدم او چه میگوید
برای آنکه بفهمم دوباره چشمک زد
در آغوشم بکش،
جوری که نفهمم
تفاوت خودت با خودم را؟!
یا ندانم این تویی یا من؟!
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم…
در اس ام اس اخرش گفت مواظب خودت باش
خب اخه یکی نیست بهش بگه خواهر من
من اگر میدونستم معنی سلامتی چیه که عاشق نمیشدم
در انبوه لحظه ها یاد تو همیشگیست، من قانون به یاد ماندن تو را تنها برای لحظه ای از یاد خواهم برد….. لحظه اىکه مرده باشم
در انتظار تو کاسه صبر که هیچ… صبر کاسه هم لبریز شد…
در انتظار توام در چنان هوایی بیا که گریز از تو ممکن نباشد تو تمام تنهایی هایم را از من گرفته ای خیابان ها بی حضور تو راه های آشکار جهنم اند
در انتظار هیچ کس نیستم
اما (!)
هنوز وقتی نویز موبایل روی اسپیکر می افتد…
دلم می لرزد!!!
در انتهاى سکوتم یک نفر، فریاد میزند و
تو را میجوید…
در اندرون من خسته دل ندانم کيست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
حافظ
در ایران باستان امشب، شب عشق به خواهره.
تقدیم به همه خواهرهااااااااای دنیا.
در این تنهایى بى تو
از تو خواندن را مى ستایم
با تو بودن را ارج مى نهم
و نیایش مى کنم او را تا دوباره دستانت را به من برساند
در این روشن ترین و بلند ترین روز هوا را پر از "آرزوهای خوب " برایت کردهام که به باد سپرده ام… "پنجره" را بگشا
در این شب ها چه خاموشم به یاد تو هم اغوشم به من گفتی وفا دارم، چه شد کردی فراموشم؟
در بت خانه ی قلبم بتی از تو ساختم که هیچ ابراهیمی راضی به شکستن آن نیست
در بدرقه چشمان تو نمیتوان غربت را فراموش کرد و
کوچه سرارسر میشود از وداعی عاشقانه…
در برابر خاطرات توقف کن!
شاید سهم من یک یادت بخیر ساده باشد…
در بنفشه زار چشم تو
من ز بهترین بهشت ها گذشته ام
من به بهترین بهار ها رسیده ام.
ای غم تو هم زبان بهترین دقایق حیات من
در بهار عاشقی پاییز زردم
وقتی نیستی پیش من دنیای دردم
در بهترین ارزوهایم تو را جای دادم…
تو هم مرا در زیباترین دعاهایت یاد کن…
آدم هایی که این جمله رو می شنون خوشبخت ترین آدم ها هستن: “عیب نداره با هم درستش می کنیم .’ این جمله یعنی آخر هر چی دوستیه
آدم وقتی ب گذشته برمیگرده و یاد کارای کرده و نکردش میفته ؛گاها افسوس میخوره …گاها شاد میشه و گاها…
آدم وقتی یه حس تکرار نشدنی رو با یکی تجربه میکنه… دیگه اون حس رو با هیچکس دیگه ای نمیتونه تجربه کنه ! بعضی حس ها خاص و ناب هستند … مثل بعضی آدم ها !‬
آدم گاهی چه “گرم‏”‏ میشود به یک “هستم” به یک “نترس‏”‏ به یک “غصه نخور‏”‏ به یک “لبخند‏”‏ . . .
آدما عادت دارن از هم دیگه بت بسازن راه صد ساه رو یک ساعته چهار نعل بتازن وقتی که قدیمی شد،بگن دیگه خسته شدن بگن این کهنه شده به اون یکی دل ببازن
آدمها برای هم سنگ تمام می گذارند اما نه وقتی در میانشان هستی…،نه! آنجا که در میان خاک خوابیدی سنگ تمام را میگذارند و میروند …!
آدمها خیلی وقتا احساساتشون رو مخفی می کنند…. مثلا به جای اینکه بگن:دوست دارم میگن:مواظب خودت باش خیلی عجیبه نه؟ راستی مواظب خودت باش….!
آدمها که دارن از احساسشون حرف میزنن ، اول جمله هاشون یک (فعلا) بزارید ؛ اینطوری شاید بشه باور کرد ، البته با تاکید روی شاید …
آدمهای دنیای من ، فعل هایی را صرف می کنند که برایشان صرف داشته باشد!!!…
آدمي که منتظر است هيچ نشانه اي ندارد! هيچ نشانه ي خاصي…. "فقط با هر صدايي برميگردد"
آدميان به لبخندي كه بر لب ها مينشانند،
به احساس خوبي كه بر جا مينهند
و به دردي كه از يكديگر ميكاهند؛
مي ارزند.
و تو چنين هستي!
آدمی هستم که 9 ترم درس خوندم یکی پیدا نشد از من جزوه بخواد غم انگیز نیست 😐 ؟
آدمیزاد زنده اس تا شاهده مرگ آرزو هاش باشه……
آرام باش ، ما تا همیشه مال همیم ، همیشه عاشق و یار همیم
آرام باش عشق من تو تا ابد در قلبمی تو همه ی وجودمی
آرام باش!این چه نوری است که از پنجره می تابد؟ آنجا مشرق است و………خورشید تابان. (جای خالی رو خودت پر کن)
آرام بخوان چون آهسته نوشتم ، از دل بخوان چون با دل نوشتم (دوستت دارم)
آرام ترین تپش قلبم را تقدیمت می کنم تا بدانی آرام بخش وجودم هستی
آرامش آن است که بدانی در هر گام دست تو در دست خداست. لحظه هایت آرام…..
آرامش این روزهایم مدیون همین انتظاری هستم که از دیگران ندارم*********
آرامش خود را به هيچ چيز و هيچكس وابسته نكن تا هميشه  آنرا  داشته باشي
آرامش وجود من فقط تو چشمان توئه تو کنار من بمون دلم فقط به این خوشه
آرامشی که توی بوسیدن کسی که دوستش داری هست در کمتر لحظه ای از زندگی میشه داشت یک بوسه ی عاشقانه بیشتر از یک همخوابی بدون عشق زیباست…..!
آرامـــبخش بــــاش وقتـــــی درد دارمــــــ… نترس از هجــــــوم حضـــــورم چیـــــزی جــــز تنهــــایی با مـــــن نیستـــــ…
آرزو دارم ، خورشید رهایت نکند ، غم صدایت نکند ، شب سیاهت نکند ، و تو را از دل آن کس که تبش در دل توست ، حضرت دوست جدایت نکند
آرزو دارم بهاران مال تو / شاخه های یاس خندان مال تو
آن خداوندی که دنیا آفرید / تا ابد همراه و پشتیبان تو . . .
آرزو دارم دلت از غصه ها خالي شود سهم تو از زندگي يك عمر خوشحالي شود .
آرزو دارم فقط یک بار سرت را روی سینه ام بگزاری تا طپش نا منظم قلبم را حس کنی . ولی از این میترسم که قلبم به احترامت بایستد !
آرزو میکنم تو این هوای سرد..دستاتون.. تو دستای گرم عشقتون باشه!‏
آرزو کردم میان بی کسی های دلم"لااقل یادم به قلبت تا ابد مهمان شود.
آرزوميكنم هيج راه نجاتي نداشته باشي وقتي داري توخوشبختي غرق ميشي.
آرزوي محالي نيست که عشق ، همچون گلهاي مريم بي هيچ محدوديتي عطرش را در سراسر زندگيمان پراکنده سازد!
آرزويم اين است:
ديدن اوج غرورت درصبح و رسيدن به همه ی رويايت / من دعا خواهم كرد روزهايت پر نور شب تو مهتابي / سينه ات صادق و صاف رنگ باران باشد.
آرزويم بودنت @ خواهشم ديدنت @ عشقم داشتنت @ خورشيدم چشمانت @ دنيام نگاهت @ آهنگم صدايت @ زندگيم فدايت @ مرگم نداشتنت
آرزويم تو نبودي،ولي با ي نيم نگاه دل را ربودي،زخمي داشتم در سينه،بدان التيام بخشش تو بودي
آرزوی خیلیا بودم ولی اسیر بی لیاقتی یک نفر شد
آرزوی محالی نیست که عشق همچون گل های مریم بی هیچ محدودیتی عطرش را در سراسر زندگیمان پراکنده سازد !!!
آرزوی من اینکه همه تون آرزوی کسی بشین که آرزوش رو دارین.
آره زندگیم همینه !دیگه چاره ای ندارم !صبح تا شب این شده کارم یا تو باشی و بخندم یا نباشی و ببارم
آری آغاز دوست داشتن است
گر چه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
كه همین دوست داشتن زیباست
آسـمـون و مـاه نـقـره ش بـا یـه عـالـمـه سـتـاره / شـاهـدن کـه ایـن بـریـدن دیـگـه بـرگـشـتـی نـداره…
آسمان جای عجیبیست نمیدانستیم / عاشقی کار غریبیست نمیدانستیم
عمر مدیون نفس نیست نمیدانستیم / عشق کار همه کس نیست نمیدانستیم
آسمان را ستاره زيبا ميكند، باغ را گل، عشق را محبت، چشم را اشك و دل من را ياد تو
آسمان شهر تنهايي زياد بلند نيست،از اين به در اين شهر دلي براي تو تنگ نيست.
آسمان نگاه خسته ی من خانه ی ابر های بارانزاست نیستی و نبودنت تنها غصه ی آفتابگردانهاست
آسمان نیستم که هر پرنده سهمی از من باشد من آن پرنده ام که سهم آسمانش را از چشمان “تو” میخواهد . .
آسمان هركس به اندازه معرفت اوست و بى شك آسمان تو بى انتهاست.
آسمان وقف نگاهت گل من / مانده ام چشم براهت گل من / هرکجا هستی و باشی گویم / که خدا پشت و پناهت گل من
آسمان چشمهایم بازهم ابری شده توبگو! باران ببارد یا نبارد خوب من؟…
آسمون به دريا گفت اين بالا خيلي خوبه همه جارو ميشه ديد دريا گفت اين پايين از اون بالا بهتره چون فقط تو رو ميشه ديد. تقديم به آسمون قلبم!
آسمون به ماه میگه: عشق یعنی چی؟
ماه میگه: یعنی اومدن دوباره تو.
ماه به آسمون میگه: عشق یعنی چی؟
آسمون میگه: انتظار دیدن تو.
آسمون مرده دیگه مهر وفا بزم ما پر شده از رنگ و ریا نه محبت میشه پیدا ،نه صفا آسمون قهره دیگه با ما خدا
آسمونی رو دوست دارم که بارونش فقط واسه شستن غم های تو بباره .
آسوده خاطر زصحرا گذر کن زیرا گرگها خاطرشان هست آهوی منی.
آشنا هایم ; غریبه هایی هستند ، که تنها اسمشان را میدانم …
آشنایی با تو بدست سرنوشت بود
دوستی با تو یه انتخاب بود
اما به دام عشقت افتادن کاملا خارج از کنترل بود
آشوب…همان حسی است که وقتی خنده بر لب های تو نباشد دارم…..
آشیانه کوچکش را نگاه طوفانی تو از هم گسست…
حالا میلرزد در سرما , گنجشک کوچک و بی پناه دلم…
آغاز سفر عشق اين است كنار گذاشتن ” من ” و هيچ شدن از هيچ است كه همه چيز زاده ميشود…
آغـــــــوش کســـی را دوســـت بدار ؛ کـــه بـــوی “بـــــی کســـی” بدهد ، نــه بــــوی “هــــرکســـی”
آغوش گرم تو را نفس زندگیم میکنم پایان عشق تو را آغاز مرگم میکنم گرچه در کنارم نیستی ، اما با تو بودن را در وجودم رویاااااااااا میکنم…….
آغوش گرمم باش بگذار فراموش کنم لحظه هایی را که درسرمای بی کسی لرزیدم.
آغوشت "حرا" ست که هر کس را به پیامبر شدن وسوسه می کند …
 
آغوشت را باز کن تا لحظه های تنهایی را با تو دمساز کنم، تا در امواج نگاهت غوطه ورگردم! تا آشفته خیالم با تو آرامش گیرد…
آغوشت غاری است که وسوسه میکنه همه را برای پیامبرشدن
آغوشت همانند “جنگ ویتنام” است هرکه رفت یا برنگشت یا اگر برگشت دیوانه بود!
آغوشتو به روم نبند بدون تو دق ميكنم مٹل روزای اول عاشقیم ھق ھق میکنم ‏ ھیشکی نميتونه تو دنيا جز تو خوشحالم كنه دلخوشه با تو ناخوشي حتي كه دنبالم كنه
آفاق را گردیده ام.. مهر بستان ورزیده ام.. بسیار خوبان دیده ام.. اما تو چیز دیگری.. دستانت را می بوسم. . . مادرم.
آقا عشق کیلووووووووووووی چند؟؟؟ عشق دیگه فقط تو داستانا پیدا میشه حرف منو اونایی میفهمن که عشقشون پولکی بودا رفت….
آقا من نمیدونم ای کارت شارژ چیه که لا مصب با هر کی دوس میشیم میگه:اول شارژ یکی نیس بشون بگه آخه عزیزم نفسم جیجرم منو با رئیس شرکت ایرانسل اشتب گرفتی!!!!
آماده شدم تا روم به رزم عشق،با اينكه ميدانم بازهم بازنده اين راه منم
آمدم امشب به میخانه تمنایت کنم می نمیخواهم بیا ساقی تماشایت کنم بی قرارم ساقی از میخانه بیرونم مکن کرده ام می را بهانه تا تماشایت کنم . . .
آمدنت را حیران بنگرم یا رفتنت را مات بمانم….؟ باد اورده را باد می برد قبول… دلم را که باد نیاورده بود…
آمدی جانم به قربانت حالا هم دیر نیست …
آمدی هشت مرا در گرو نه کردی / مثل یک غده فقط غصه ترشح کردی
مثل یک صاعقه در جنگل آرام دلم / ناگهان آمدی و جلب توجه کردی
آن حرف که از دلت غمی بگشاید / در صحبت دل شکستگان میباید
هر شیشه که بشکند ، ندارد قیمت / جز شیشه دل که قیمتش افزاید . .
آن خاطرات گم شده در ذهن بادها یک لحظه بی تو از تو جدایم نمیکنند آن چشم ها که عامل ویرانیه منند یک قطره گریه نیز برایم نمیکنند…
آن روزها گنجشک را رنگ می کردند وجای قناری می فروختند این روزها هوس را رنگ میکنند وجای عشق می فروشند آن روزها مال باخته می شدی واین روز ها دلباخته
آن روزهـا چـقـدر دیدنـت را می نـوشتم و ایـن روزهـا چقـدر نـمی بـینـمت …
آن شب که دلی بود به میخانه نشستیم… آن عهد که بستیم به پیمانه شکستیم… ای فاتح هر قلب همان طور که گفتی… ما عهد شکستیم ولی دل نشکستیم
آن كس كه قلب خاكي اش راسنگفرش قدمهاي نازت ميكند…
”منم”
آن لحظه که فکرش را نمیکنی ، کسی در دوردستها خاطره خوبیهایت را ورق میزند…
آن هنگام که با بخار احساس وجودم روی جام دلت نوشتم دوستت دارم آیا دلت به حال من گریست؟؟؟
آن چنان شوق تو دارد دل من که اگر نامه رسان گرگ بیابان باشد قدمش میبوسم…
آن کبوتر که لب بام شما پر زد و رفت . . . دل من بود که به شما سر زد و رفت
آن کس که تو را خدای خود میداند … کیفرش به کنار عجب خدایی دارد
آن که میلش در خم ابرو بود رو به رو بودن به از پهلو بود رو به رو بودن نشان دشمنیست یار من آن است که در پهلو بود
آنان كه دوستشان داريم همه گونه حقي بر ما دارند، حتي حق اين كه دوستمان نداشته باشند
آنان كه زما دور ولي در دل و جانند/بسيار گرامي تر از آنند كه بدانند
آنان که عشق را می فهمند عذاب میکشند و آنان که عشق را نمی فهمند عذاب میدهند…..!
آنجا نشسته ای و
لبخند می زنی اما
دستی تکان نمی دهی
ای کاش آن "قاب " قاب ِ پنجره بود …!
آنجا که چشمان عاشقی برای انسانی اشک میریزد ، زندگی به رنج کشیدنش می ارزد
آنجاکه توهستی دگر رهگذری نیست ، غیراز غم دوریت مرا همسفری نیست ، خواهم که به سویت پر پرواز درآرم ، افسوس که از بخت بدم بال و پری نیست…
آنشرلي هم نشديم كه يكي ازمون بپرسه:
انه!
تكرار غريبانه روزهايت چگونه گذشت؟؟؟؟
آنـــقدر نـفس مـی کــشم … تـــا ، تمـــام شـود.. همـه ی آن “هـــوایــی” کـه ، ســـراغ ِ تـــو را مـی گــــیـرد …
آنفدر دلم برایش تنگ شده ک میترسم اگر برگردد در دلم جا نشود…!
آنقدر با نبودنت دستو پنجه نرم کرده ام که دستو پنجه ام از فولاد محکم تر شده و هنوز نیامده ای…
آنقدر تحسینت کردم که اعتماد به نفس کاذب گرفتی و گمان کردی خیلی سرتر از منی و ترکم کردی. گفته بودم عادت دارم اطرافیانم را تحسین کنم؛ فقط عادت بود.
آنقدر خوبي و پاكي؛ كه وقت وداع حيفم آيد كه تو را دست خدا بسپارم
آنقدر دوستت دارم که بوسه هایم را جیره بندی میکنم… حریص و خسیس میکند مرا، ترس تمام شدنت ، نداشتنت، نبودنت
آنقدر رسم وفا مرده که ترسم روزی لیلی اگر زنده شود یادی ز مجنون نکند.
آنقدر رنجی که دنیا با دل من میکند با دل هر کس کند او ترک دنیا می کند / با خودم گویم که فردا ترک دنیا می کنم چون تو هستی نازنین امروز و فردا می کنم…
آنقدر سبزی در خاطراتم که !!! هزاران خزان،برگی از یادت را زرد نمیکند … سی تو …
آنقدر عزیزی که برگ های درختان برای بوسیدن رد پایت ، لحظه شماری می کنند…
آنقدر عشق تودارم كه اگر آه كشم زلبم بوى كباب جگرم مي آيد
آنقدر ك از ديروز ميترسم هراس از فردا ندارم،فردا شايد بيايي اما ديروز رفتي…!
آنقدر منتظر نامه هایت هستم که حتی قبض آب هم مرا خوشحال میکند…!!
آنقدر میل تو دارد دل من که اگر نامه رسان گرگ بیابان باشد قدم میبوسم
آنقدر نيستي ك خيال ميكنم عشق ر به من نسيه داده اي,بي تابم نقد ميخواهمت…
آنقدر که نفس بجای عشقت زدم / عشقت بجای نفسم می آید…
آنقدرعاشق هستم که الف را از ب تشخیص ندهم واین شروع مبارکی ست برای جنون برای وصل…
آنقدرمرا سرد کرد…ازخودش…ازعشقش…که حالابه جاى دل بستن یخ بستم!حالابه سمت احساسم نیاکه لیزمیخورى…
آنقدرنفس میکشم تاتمام شودهمه نفس هایی که هی سراغ تورامی گیرند
آنكه خاطرت را ميخواهد حتما نفسي ميخواهد نفسم باش كه خاطرت را خيلي ميخواهم
آنكه چشمان تو را اين همه زيبا كرد
كاش از روز ازل فكر دل ما را ميكرد
يا نميداد به تو اين همه زيبايى را
يا مرا در غم عشق تو شكيبا ميكرد
آنچنان میل تو دارد دل من، که اگر نامه رسان گرگ بیابان باشد، قدمش میبوسم
آنچه که آسان بدست آید، همیشه نخواهد ماند
و آنچه که همیشه خواهد ماند، آسان بدست نخواهد آمد . . .
آنکه خاطر تو را می خواهد حتما نفسی می خواهد، نفسم باش که خاطر تو را می خواهم
آنکه دلى براى دوست داشتن به ماداد،کاش صبرى هم براى دورى ها ميداد…
آنکه ویران شده از یار مرا می فهمد / آنکه تنها شده بسیار مرا می فهمد / چه بگویم که چنان از غم فرو ریخته ام / که فقط ریزش آوار مرا می فهمد
آنگاه که ضربه های تیشه زندگی را بر ریشه آرزوهایت حس می کنی، به خاطر بیاور که زیبایی شهاب ها از شکستن قلب ستارگان است!
آه از این دل،آه از این جام امید عاقبت بشکست و کس رازش نخواند چنگ شد در دست هر بیگانه ای ای دریغا،کس به آوازش نخواند..
آه ه ه ه ه ه گراهام؛ كاش اختراع نميكردي تلفني را كه زنگ نميزند
آه چه خبر از درد من داری مگر؟ زخم دل اشکم روان می سازد آه این اشک نمک دارد به زخمم می رسد آتشی در دل به پا دارد خبر داری مگر؟
آهاى حس غرورم آهاى رفيق خوبم
هنوز برات ميميرم اگرچه خيلى دورم
آهاى نازنمكدار منم عاشق تب دار
ببين دل تو دلم نيست واسه لحظه اى ديدار
آهای رفیق خوبم آهای حس غرورم هنوز برات میمیرم اگرچه خیلی دورم
آهای زمستان! حواست باشد که دور تو و تمام شاعرانه هایت را خط خواهم کشید اگر با آمدنت او حتی یک “سرفه” کند! ♥♥
آهای عشق من یادته روزی گفتی دوس داشتن رو از نگاه میشه فهمید ؟ پس چرا هر روزبجای نگاه کردن به چشمانم ازم هزار تا آزمون میگیری ؟
آهستـه فتــــح کرده ای با چشمهایت هرچـــه داشته ام را حالا تمام جهــان من مستعمره ی توست
آوارگیم تنهاییم دلتنگیم زندگیم با وجود تو معنا میشود دوستت دارم بهترینم
آواز گل های غزل سازت چرا از هنهنای کوچه صدایم نمیکنند من زخمی هزار زبان تغزلم آن دست های گرم دوایم نمیکند…
آوای باد انگار آوای خشکسالیست / دنیا به این بزرگی یک کوزه سفالیست / باید که عشق ورزید، باید که مهربان بود / زیرا که زنده بودن هر لحظه احتمالیست
آينه!
اين را حالا ميفهمم
كه ترك از من بود،نه ازتو.
مرا به ياد مي آوري؟

آی تویی که عاشقش شدی…استخوان هایت را محکم ببند!همین روزها بهت میگوید:”دیگر نمی خواهمت”این محکم کاری اینجا بکارت می اید!
آیا عشق اینه که هر روز ببینیش ولی هر دیقه باهاش دعوا کنی؟ یا نتونی هر روز ببینیش ولی دیقه دیقه ی روزت منتظر شنیدن صداش؟
آینه را شکستم …. نه برای اینکه تو را به رخ من میکشید … شکستم تا نه یک بار بلکه هزاران هزار بار ببینمت…
اب نريختم ک برگردي اب ريختم تاپاک شود هرچه ردپاي توست..اززندگيم..
ابرها کلمات آسمانند که تصویرهای معصوم تو را نقش میزنند در پیاله ی من…
ابرها
کلمات آسمانند
که تصویرهای معصوم تو را
نقش میزنند
در پیاله ی من…
ابريشم سپيد چشمانم
از يادت نخواهم برد
ايمان قلب پريشانم
از يادت نخواهم برد
اتشی روشن کردم و عهد کردم تا خاموش شدنش دعایت کنم. میدانم به انچه میخواهی میرسی زیرا من هر بار یک هیزم اضافه میکنم.
اتـــفاقــأ… ولـــنـتاین ِ امـــسال… بــرای مــن زیــاد خــرج برنــداشــت… یــه پــاکـت ســیگـار … مـــُفــت…!!!
اتل متل ,تو ماهى / غم نخورى الهى / برات پيام نوشتم / نگى كه بى وفايى
اتل متل باقالي*مثل خودم
باحالي*يه بوس برات ميفرستم باطعم پرتقالي*
اتل متل توتوله
حال گلم چه جوره؟
اينو بخون يادم كن
لبخند بزن شادم كن
اتل متل دلتنگى عجب حس قشنگى دلم کرده هوايت جونو دلم فدايت…
اتل متل رفاقت ، دل به تو کرده عادت
برات دعا میکنم ، اینه رسم رفاقت
اتل متل ستاره ،اصلا چرا ستاره؟ تو خورشیدی ، تو نوری ، دوسِت دارم بدجوری!
اتل متل عزيزم، نباشى من مريضم، هجر تو آتيشم زد، مار غمت نيشم زد، اتل متل رفاقت، مرام ما صداقت، باشى هميشه هستم، نباشى دل شكستم
اتل متل فسنجون
يه بوس ميدى عزيز جون؟
بوس نميدى قول ميدى
اس ام اس خوشگل بدی ؟
اتل متل لالایی ، گلم چه بی وفایی ، عزیز دل من کجایی ، دوست دارم خدایی
اتل متل موش موشی عزیز دلم پس کوشی دلم شده قلمبه نکنه تویی که توشی!
اتل متل هندونه
لبات در قندونه
آهاى عزيز دردونه
دوستت دارم مفهومه!؟
اتل متل پریوش دلم برات رفته غش ، چه با پیام چه با تک دوست دارم وروجک !
اتل متل چه ماهی ، فدات بشم الهی / برات پیام نوشتم ، نگی دوست نداشتم
اتل متل گلابي دلم تنگه حسابي يه روز با خرج خودت ميبرمت كبابي!
اجازه نمیدم منو بشکنی اجازه نمیدم بهم بد کنی اجازه نمیدم که با رفتنت سر راه خوشبختیمو سد کنی…
اجاق خاطره ها را روشن نگه ميدارم، تا هيچ وقت گرفتار سردي فاصله ها نشويم
احتياج به مستى نيست!
يك استكان چاى هم ديوانه ام ميكند وقتى ميزبان چشمان تو باشم.
احتياط بايدكرد،همه چيزكهنه ميشود،واگركوتاهى كنيم عشق نيز،
بهانه هاجاى حس عاشقانه راخوب ميگيرند..
احساس تو نسبت به من کدامیک از گذینه های زیر است ؟ الف)گذینه ب ب)گذینه ج ج)گذینه د د)میمیرم برات
احساس تو… طراوت باران است بر زخم شكوفه هاي گل درمان است… هروقت كه در هواي تو ميچرخم… انگار نفس كشيدنم اسان است…!!!!!!
احساس خوبيه وقتي يه نفر دلتنگت ميشه…! احساس بهتريه وقتي يه نفر عاشقت ميشه…! اما بهترين احساس اينه كه بدوني يه نفر هيچوقت فراموشت نميكنه
احساس غربت میکنم وقتی کنارم نیستی / با اشک خلوت میکنم وقتی کنارم نیستی تصویر زیبای تو را کنج دلم چسبانده ام / او را زیارت می کنم وقتی کنارم نیستی
احساس مزاحم بودن که هیچ … جدیدا احساس اضافی بودن بهمون دست داده .. خدا به داد هفته دیگمون برسه ..
احساس من به تو مابین حرفام نیست هرچی بهت میگم اونی که می خوام نیست
احساسمو بده من که برات غریبه ام /// من که یه عمره درگیر این احساس ورپریده ام ///
احساسی ترین عشقها,سردترین پایان را دارند!!!
احكام عشقی
ديدنت : مستحب
بوسيدنت : واجب
سكوتت : مكروه
نبودنت : حرام
اخبارودیدی؟
‏.
‏.
‏.
هوای همه جا رو اعلام کرد جز دل من که بدجور هواتو کرده!
اخر دفترهای مشقم نام تو بود چون میدانستم اخرش میروی..
اخم هایت را هم دوست دارم… ای تنها بهانه ی لوس شدن های من…
اخه تو… اخه تو شعر رو لب های منی… اخه تو خنده شادی گریه بغض بهتر بگم تو تمام زندگی منی…. چجوری ازت دل بکنم؟:))
اداره برق از دستت خيلى گله داره آخه برق چشمات دل همه رو برده
ادم بشو نیستم بالبخندت خر میشوم بادوریت سگ میشوم
ادم ها وقتی ازهم دور میشن که دارن به کس دیگه ای نزدیک میشن…
ادم ها گاهی انقدر به راحتی همه چیز را فراموش میکنند که تو شک می کنی که شاید ان چیزها اصلا وجود نداشته اند…. جز در خیال تو…
ادم های خوب مثل گل های قالیند,نه انتظار باران را دارند و نه ترس چیده شدن.
ارام باش دلم او بي تو ارام است……
ارام گفت دلتنگم.چیزی نگفتم تکرار کرد وهی ناز کردم؛بلند گفت و هی سکوت کردم خیال میکردم همیشه هست رفت و من ماندم و این غرور لعنتی……….
ارزش دوست یه دنیاست گرچه آخرش ناپیداست و به آخرش نمی اندیشم چون همین دوست داشتن زیباست
ارزو دارم بهاران مال تو،شاخه هاى ياس خندان مال تو،گرچه درويشان تهى دستند ولى،ساده بودنهاى ياران مال تو
اره اخلاقم ســگیـــه،! چون تو فکره حمــله ی گــرگــا بزرگ شدم.!
اره رسم دنیا اینه که هر کی یو دوستش داری به ظاهر دوست داره میگه هستم باهات ولی دلش با یکی دگه ست پس عشق چی شده کجا رفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ای بی معرفت
اروم تر سکوت کن
صدای بی تفاوتی هات ازارم میده
از ‘درد و دلــــت’ فـقــــط ‘درد’ سہــــــــم مــــن شــــد و ‘دلــــت’ سہــــم دیگــــــــری
از “ماندن” که چیزی نمیدانی لااقل درست ” رفتن” را یاد بگیر . . .
از آسمان
تا زمین
راهی نیست!
اگر…
تو ماه شب باشی
و من برکه ی کوچک آب!
از آفتاب گردون پرسیدم چرا شبا سرت پایینه ، گفت ستاره چشمک میزنه نمیخوام به خورشید خیانت کنم ، *آفتاب گردونتم خورشید من *
از آن روز كه مهرت بر دل باراني من افتاد،باور كن تورا تمام وجودم قرار داد
از اداره کشاورزی مزاحمت میشم لطفأ به محبتی که تو دلم کاشتی رسیدگی کن.
 
از ان زمانی که یاد گرفتم دوستت داشته باشم سالها میگذرد؛کاش هرگز عاشق نمیشدم…عاشق همیشه غمگین است و غریب!
از انتهای خیالت تا هر کجا که بروی ، بازهم بهم میرسیم ، زمین بیهوده گرد نیست !
از این به بعد آرزویی نمى کنم مبادا حسرتی دوباره سبز شود
از این خیابونا هر وقت رد میشم دیوونه تر میشم بی حد واندازه باور کن این روزا هر چی که میبینم فکر منو داره یاد تو میندازه
از این دنیا خسته ام دوست دارم بمیرم و به دنیایی بروم که فقط صدای تو را بشنوم چون تنها صدای توست که مرحم زخمهای دلتنگی من است
از این میعادگاه تکراری خسته ام بیا این بار جای دیگری قرار بگذاریم… برای با هم بودن جایی بجز خیالم!!!
از این پس تنها ادامه میدم، در زیر باران به درخواست چتر هم جواب رد میدهم میخواهم تنهاییم را به رخ این هوای دو نفره بکشم•••••! باران نبار نه چتر دارم نه یار••••
از اینجا که هستم ! تا آنجا که هستی ! وجب به….وجب دلتنگتم…
از اینجایی که من هستم تمام شهر معلومه کنارم خیلیا هستن دلم پیش تو آرومه
از اینکه تو را دارم ، زندگی را زیبا میبینم ، سپاس میگویم او را که تو را به من داد.
از اینکه نیستی غصه دار نشو! دارمت همیشه، جایی خلوت ودنج لا به لای تمام نداشته هایم …
از با تو بودن برایم عادتی ساختی که بی تو بودن را باور نمی کنم .
از باختن تا ساختن دوباره فاصله ای نیست . باید از نو شروع کرد .
از برایت نامه ای اینک نوشتَم , مهرَبان نامه را همراهِ قلبم می فرستم همزمان هدیه گَر با دل , گُشایی این دلم نجوا کند قلب من با هر تپِش تبریک گوید بی امان
از برگ گل نازكتری از هر چه گویم بهتری ، بسیار خوبان دیده ام اما تو چیز دیگری
از بس ک عاشقش بودم ؛اونقد خودمو واسش کوچیک کردم ک یا میگفت هنوز کوچیکی یا نمی تونست منو بببینه
از بس که نفس به یاد عشق تو زدم یاد تو به جای نفسم می آید.
از بودن یا نبودن همیشه یک چیز را تجربه کردم”نبودن” و همیشه در حسرت ای “کاش ها” ماندم کاش می شد….
از بی حواسی سرکلاس استاد گوشهایم را برید خوشحال شدم امروز پشت گوشهایم را دیدم پس حتما تو را هم خواهم دید………….
از تــ ـ ـ ــ ــو نخواهمـ گذشـت ، به ایـــ ـ ــن دلیــ ـ ـ ــل کهـ ـ خوبــی ها برای انحصار تــ ـ ـ ـــ ـو نبــ ــرد میکنند…
از تـــــمام دنیـــــــــاشانــه ای مــی خواهـم برای ســـرم ،و ســــری بـــــــرای شــــــــــانـــــه ام !!! کســی خستــــه نیسـت از این بالــش هــای پری ؟؟
از تمام دنیا فقط چشمهایت را خواستم…!!!!
آیا آسمان سهم زیادی از دنیاست؟؟؟؟؟؟؟
از تمام روزنه های نا امیدی ام که عبور میکنم…. کافیست تنها نام تورا بشنوم…. تمام نا امیدی هایم امید میشود… خــــــــــــــــــــــــدایا
از تمــــآم دنیــآ یک صبــــح سرد یک چــــآی دآغ و یک صبـــح بخـــــیر تو برآیـــــم کـــآفیــــــست…
از تو " تو " را نمی خواهم
تنها محبت " تو " کافیست . . .
از تو انتظار نداشتم دستمو رها کنی/من واست بمیرم و به دیگری نگاه کنی.
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران رفتم از كوي تو ليكن عقب سر نگران ما گذشتيم وگذشت آنچه تو با ما كردي تو بمان ودگران،واي بحال دگران…
از تو دلگیر نیستم ازدلم دلگیرم که نبودنت را صبورانه تحمل می کند.
از تو گفتن کار هر کس نیست ای زیبا غزل من برای گفتنت باید که مولانا شوم
از تو…..! بيعتم را برداشتم………!! پيمان شكن! شمشير زدن در سپاه عشق لياقت ميخواهد ……… كه تو نداري ………..
از تپش های قلبم خواستنت را که بگیرم … می ایستد …
از تکرار “دوستت دارم” خسته شدم! کمی هم تو بگو,تا من ناز کنم! نترس! باورم نمیشود…
از تیم تحقیقاتی عشق به کنفدراسیون بی وفایی: قلبونت بلم تماس فرت
از حق نگذریم.گذرت از من حق نبود…بگذریم یا حق
از خدا ميخوام كه طناب دوستيمون هر روز پاره شه تا با گره زدنش فاصلمون كمتر شه.
از خدا میخوام اگر کسی گفت که من از عشق خسته شدم دیگه با اون فرد کاری نداشته باشه چون اون فرد دیگه انسان نیست.
از خدا چیزی را برایت می خواهم که جز او در باور هیچ کس نگنجد.
از دست تو در اینهمه بی سامانی تکلیف دلم چ بود اگر عشق نبود؟؟؟؟؟؟؟؟؟
از دست غمت خیمه به میخانه زدم باز با یاد لبت بوسه به پیمانه زدم باز ، در ساغر می جلوه چشمان تو دیدم ، دیوانه شدم نعره زدم باز !
از دل برود هرآنکه از دیده برفت…. از دیده رفت از دل هم همینطور …. پس خدایا این عذاب وجدان چیست….
از دلم تا لب ایوان شما راهی نیست نیمه جانی است در این فاصله قربان شما
از دلنوشته هایم ساده نگذر. یادت باشد آنها را یک نوشته است
از دور برايت گلى ميفرستم كه نامش سلام و بويش عطردوستى و پيامش غم دورى توست.
از دور دوستت داشتم ! بی هیچ عطری آغوشی نگاهی یا حتی بوسه ای تنها دوستت داشتم … اما حالا اگه دور شی … چه کنم با اینهمه وابستگی
از دورترين نقطه ي عشق ، دل به پرگار خدا مي بندم ، شايد به تو رسيدن در يك شعاع زياد هم محال نباشد…
از ديده به جاش اشك خون مي آيد
دل خون شده ، از ديده برون مي آيد
دل خون شد از اين غصه كه از قصه عشق
مي ديد كه آهنگ جنون مي آيد
از دیار آشنایی پا کشیدن مشکل است / از تو ای آرام جانم دل بریدن مشکل است
از راه وفا گاه ز ما یاد توان کرد / گاهی به نگاهی دل ما شاد توان کرد
صید دل ما لایق تیر تو اگر نیست / از بهر خدا آخرش آزاد توان کرد 
از رنجي که مي بريم…
به کوه نگاه کن!
به کوه…
تا ايمان بياوري
به حيات دوباره ي خود!
از روزگاري كه گذشت،تو شدي تنها اميد زندگي،تو شدي نور در ميان ظلمت و تاريكي
از زمستانم معلوم بود… که این عید را هم تنها باید سر کنم!
از زندگی پرسیدم: چرا اینقدر سختی؟ زندگی لبخند زد و پاسخی داد: شما ادم ها هیچگاه قدر راحتی را نمیدانید!!!
از ساختار دنیا اطلاع زیادی ندارم ولی ، من هم دوست داشتم دنیای کسی باشم
از سخـ ـن چینان شنیـــ ـــدم آشنایتـــ نیستم
خاطراتتــ را بیـ ــاور تا بگویـ ـم کیستـ ـم
از سفره ی دلم کنار کشیده ای؛ چشمم شور بود یا دستم بی نمک….؟!
از سکـــوتــم بتـــرس …! وقتــی که ساکـــت می شوم … لابـد همــه ی درد دل هایــم را بــرده ام پیش خــــدا
از شانه ام پرید بر شانه ی دیگر نشست نگرفتمش… بالش می شکست!
از شب پرسیدم چه بنویسم برای كسی كه دوستش دارم؟ گفت: بی تو فردایی ندارم.
از شرکت فرش مزاحمتون می شم، اجازه می دی دلم رو فرش زیر پات کنم؟ تا هیچ جا جز دل من پا نذاری!
از شهرداری واحد سد معبر مزاحمتون میشم ببخشید مهربونیتون سد راه دلمون شده !
از طرف اونی که تنهاست،تنها اومده،تنها میره،تنهاش میذارن، اما تنهات نمیذاره..
از طرف اونیكه تنهاست تنها امده ، تنها ميره ، تنهات نميذاره و تنها يه آرزو داره اونم اينه كه تو تنهاش نذارى.
از عاشقانه ترین عاشقانه ها چون عاشقم عاشقانه بیزارم
از عجایب عشق است که تنها همان آغوشی آرامت میکند که دلت را به درد آورده!
از عشق بگو خطاست / از رفاقت بگو بی وفاست / از تو میگم که وجودت از طلاست
از عشق سخن گفتن … برای آدمی خیلی زود است … خیلی زود … مرحوم حسین پناهی
از عشق گفتم ، گفتی میدونم . از غم گفتم ، گفتی میدونم . از دلتنگی میگم كه نمیدونی . . .
از فرش فروشی مزاحمتون میشم اجازه میدین دلمو فرش زیر پاتون کنم تا هیچ جا جز دل من پا نذارین؟
از فکــــر کـردن به تــو فـــرار میکنـــم ؛ مثل رد کــردن ِ آهنگـــی کــه دوستـــش دارم … 🙁
از قديم نديما ميگفتن واسه كسى بمير كه واست تب كنه…!
قديميا چه پر توقع بودن!
من واست ميميرم حرفى نيست!
اما خدا نكنه تو تب كنى…!
از قدیم ندیما گفتن برای کسی بمیر که واست تب کنه (قدیمیا چه پر توقع بودن)
من برات میمیرم. خدا نکنه تو تب کنی…..
از قوی بودن خسته ام ! دلم یک شانه میخواهد تکیه دهم به آن بی خیال همه دنیا و دلتنگی هایم را ببارم…
از كسي كه دوسش داري ساده دست نكش. چون بعد رفتنش اينقدر قلب و ذهنت پر خاطرات ميشه كه نميتوني قلب و ذهنتو به ديگري بدي…!
از كوير آمده ام … چشمم از حادثه ريگ پر است! ابر من باش و دلم را بتكان…
از لحظه ای که چشم باز میکنم کار شروع میشود نظارت و برسی کیفیت تک تک اعضای بدن قلب … چشم … گوش … مبادا ذره ای از عاشق تو بودن منحرف شده باشند . . . !
از لذت هایی که دیگه نیست اینه که 4جوک رازیرو رو کنم تا قشنگترین اس ام اس رابراش بفرستم
از ما كه گذشت ؛ ولي به ديگري موقتي بودنت را گوشزد كن تا از همان اول فكري به حال جاي خاليت بكند …….
از ماضی ها و مضارع ها خسته ام / دلم حال ساده ی با تو بودن را می خواهد.
از معنی انتظار یک لحظه بایست دیوانه شدن به خاطرت کافی نیست؟ یک لحظه بایست و یک جمله بگو تکلیف دلی که عاشقش کردی چیست؟
از من فاصله بگیر هر بار که به من نزدیک می شوی باور می کنم هنوز می شود زندگی را دوست داشت ! از من فاصله بگیر من خسته ام از امیدهای کوتاه!!!
از من نگذر نمیتونم….. چون وابستس به تو جونم…. محتاجم به نفس هاتو….. دور از دستات تو زندانم….
از من ک گذشت…اما اگر باز درسرت هوای خداحافظی داشتی از همان ابتدا سلامی نکن…
از مهربانى لبريز ميشود پياله ى جانم وقتى به ياد تو مى افتم
از هرچه بود هست سيرم امشب انگار قرار است بميرم امشب وقتي ك نميرسد ب تو دستم بايد يقه ك را بگيرم امشب؟
از هزاران یک نفر اهل دلند ، آنهم تویی مابقی تندیسی از آب و گلند . . .
از همان روز که مسکین سرای تو شدم ,به تو سوگند نمک گیر عطای تو شدم,گر کسی سلطنتی یافت به خود می نازد من کنم ناز به عالم که رفیق تو شدم…..
از هواپیما به برج مراقبت ، تو قلبت جا هست فرود بیام یا بازم دورت بگردم ؟
از وقتــــــــــی رفتـ ـ ـ ـ ـ ـی دلم بد جور حالش بـــــده،زیـ ـ ـادی تــ ـ ـنــگ شده…. بردمش بیمارستان عقـــــــلم…جوابش کرد…..
از وقتی عشقم رفت دیگه زندگی نکردم،فقط نفس کشیدم… به همین آسونی :((
از پرچين اميدهايت چتري برايم بفرست,من خيس دلتنگي هايت شده ام.
از چشمهات هر چه بگویم عجیب نیست سرزمین من همین لبخند های توست که میانه ی جزر و مد نگاهت گیر میکند نمیداند بیاید یا برود باشد یا نباشد بخندد یا…!!!!!
از کدام دیار آمده ای..؟! که این چنین پر از حس لطیف شبنم صبحگاهی..؟
از کدام ستاره آمدی به خواب من..؟
که گم می کنم ..!
هر شب ..
تو را ..
بگو ..!
کجای دنیا بایستم ؟ پیدایم کنـــی
از کسی که دوستش داری ساده دست نکش شاید دیگر هیچکس رو مثل اون دوست نداشته باشی .
از کلام دل نشینت مست و شیدا می شوم / با نگاه نازنینت در تو پیدا می شوم / هر شب و روز جلوه گر در سجده گاهم می شوی / در حریم ساحل عشق ، موج دریا می شوم
از`·.¸¸.·´اين`·.¸¸.·´فاصله`·.¸¸.·´دور`·.¸¸.·باز`·.¸¸.·´هم `·.¸¸.·دوستت`·.¸¸.·´دارم`·.¸¸.·´I·.¸¸.·´L`·.¸¸.·O`·.¸V¸.·´E you .
ازاداره كشاورزي مزاحم ميشم-لطفابه محبتي كه تودلم كاشتيدرسيدگي كنيد
ازبس تو رو ميخوام انقدر دوست دارم كه يه لحظه دل تنگيت رو طاقت نميارم
ازبیـن زن های دنیا فقط کافیست پای تــــو درمیان باشد نمیدانی برای تو مرد بودن چه کیفی دارد!
ازتمام دنيا، يك صبح سرد، يك چاى داغ، ويك صبح بخيرتو، برايم كافى است…
ازخداپرسيدم گل بيخاروجود داره؟
گفت:هيسسسس،داره اس ام اس ميخونه.
ازدواج پله اول مناره ایست که بر بلندای مأذنۀ آن اذان عشق سر میدهند. اگر بااو تابالا می آیی دستش را رهانکن خواه ناتوان شد…… خواه ناتوان شدی…..
ازسرد خانه مزاحمتون میشم: . . . . . . . . اینجایک قلب یخ زده منتظراس ام اس شما میباشد.
ازش پرسیدم :چه قدر دوسم داری ؟ گفت:به اندازه شکوفه های بهاری… و چه راست گفت شکوفه های بهاری مهمان دو روزه بودند…!!!
ازصداى سخن عشق ——صداى شكستن قلبم هميشه در اين گنبد دوار مى ماند
ازعاشقي پرسيدند: چراكورشدى؟ گفت: چشمانم رادوست داشت،فدايش كردم…
ازعذاب بى توبودن . درسکوت خود خرابم دورى از صورت ماهت هر نفس ميده عذابم خاطرات با تو بودن شب و روز مياد بخوابم اينه اخرين كلامم به خدا بى توخرابم
ازكنارم ردشد بي محلي اش آزارم نداد اما اذيت شدم وقتي كه گفت نديدمت!
ازم خواست که بمانم گفت:صبح بعد از این شب سیاه خواهد آمد. گفت:خدا هست دستامونو میذاریم تو دستاش خیالت راحت که به مقصد میرسیم. برامون دعاکنید
ازمن آزرده مشو ميروم از خانه تو قبل رفتن تو بدان عاشق بى تقصيرم تو اگر خسته اى از دست دلم حرفى نيست امر كن تاكه بميرم به خدا مى ميرم
ازمن پرسید منو بیشتر دوست داری یا زندگیتو؟ گفتم زندگیمو. قهر کرد و رفت… ولی هیچ وقت نفهمید که همه ی زندگیم بود…
ازهواپيما به برج مراقبت در قلبت جا هست فرود بيام يا بازم دورت بگردم؟
ازپنجره روزگاربه درخت عمركه مينگرم
خوشتراز يادعزيزان ثمرىنيست مرا
ازگدایی پرسیدند:بدبخت ترازتوکسی هست؟خندیدوگفت:آری..عاشقی که به عشقش نرسد!
اس داد گفت نامزدیشو بهم زده!! چرا به من میگه اخه؟!
استاد تمام رموز نقاشی را به من آموخت جز اینکه چگونه می توانم یک دنیا را میان مردمک چشمانت جای دهم؟؟!!
استعداد عجیبی در شکستن داری…. قلب…غرور…پیمان…
استعداد عجیبی در نشستن دارم…. به پای تو…به امید تو…در انتظار تو
استغفار میکنم!! از آن همه دوستت دارم هایی که…. حرامت شد.
اسم تو از روز ازل حک شد به یاقوت دلم
از ازل تا به ابد شکر کنم حکاک را…
اسم زيباى تو را خال زدم بر بدنم / تا كه محفوظ بماند نام تو در كفنم
اسمان به اسمان.کوچه به کوچه.رویا به رویا. هر جایی که مینگرم با منی اما…دلم برایت تنگ میشود
اسمان هركس به اندازه معرفت اوست بي شك اسمان تو انتها ندارد…
اسمت را نوشتم روي سيگار تا بسوزه ، که وقتي سيگار تموم شد فراموشت کنم . ولي نمي دونستم که هر پک که به سيگار ميزنم اسمت ميره تو نفسم
اسمتو با نمک رو ابرها نوشتم تا وقتی که بارون میاد حسودات کور بشن.
اسمتو رو دستام مینویسم تا همیشه وقت دعا اولینو آخرین خواستم تو باشی
اسمتو رو سيگارنوشتم و براي اولين باركشيدم تابسوزي و فراموشت كنم اما نميدونستم با هر پوك زره زره ميري تو نفسم و ميشي همه كسم
اسمتو روی ابرها نوشتم و باد اونو بهم زد
روی شنها نوشتم و موج اونو شست
حالا اونو روی قلبم مینویسم و برای همیشه دست نخورده باقی میمونه
اسمتو گذاشتم آفتاب ترسيدم غروب كني اسمتو گذاشتم گل ترسيدم پژمرده بشي اسمتو ميزارم نفس كه اگر رفتي منم با خودت ببري.
اسير فصل خزان گردد عمر آنكه دمى اسير اشك كند چشم مهربان تو را
اسپنددودميكنم براى عشقمان هرشب،ميان رازونيازهاى شبانه،
نكندجادوگرزشت بىتفاوتى،
چشممان بزند!
اسیر فصل خزان گردد عمر آنکس که دمی اسیر اشک کند چشمان مهربان تو را!!!
اشاره کن ، که من به تو به یک اشاره میرسم رنگین کمان من تویی ، که به ستاره میرسم …
اشتباه من املایی بود من فقط او را همدرد نوشتم گویا او هم درد بود…
اشك ريختن هيچ سودي نداره اما نميدونم چرا اين چشاي لعنتي همش. . . .
اشک از دلشکستگی است،سکوت از تنهایی ،لبخند از مهربانی وپیام از دلشکستگی…….؟؟؟؟!!!!!!
اشک حسرت چهره ام را میگداخت دیگر از غم طاقت و تابم نبود زانکه دراین کوره راه زندگى آسمانم بود و مهتابم نبود!
اشک خیمه زده بر صفحه ی چشم نگرانم چنـد روزیسـت که دلواپسـم و بـد نگرانم کوچه از رهگذر سرد غمت زار و گرفته ست شب بی تابش ماه روی تو برده امانم . . . .
اشک ریختن برای نبودنت… ســـیگار در تنهایی… و همه خاطرات تو… روز به روز … مرا آشفته تر میکند… بی رحم بودی.. لــــعنــــتـــی
اشک نمیریزم دیگر ، فقط می نشینم و فکر می کنم کجای زندگی ام خطا رفتم که جزایش جدایی از تو بود
اشک ها ریزم اگر شب به آخر برسد / شب فقط یاد توام ، کاش به آخر نرسد . . .
اشک هایم را برایت پست خواهم کرد روزی تو باید از احساس قلبم با خبر باشی
اشکامو پنهونی دارم میریزم دنیاب کام توبرو عزیزم شاید بفهمی مث من نمیشه فدای خنده های توعزیزم
اشکم ک سرازیر میشود طولی نمیکشد ک یخ میزند چ سرد است ! هوای نبودنت
اشکهایم را میبوسم وقتی در نبودنت برایم خودکشی میکنند!
اصرار من برای ماندن از بی کسی نیست تنها برای بودن با تو پا فشاری میکنم
اصـــن شـکـسـت تـو رابـطـه ی عـاشـقـانـه بـا هـمـه چـیـزش قـبـول ! ایـن مـرضِ چــِک کـردنِ مـوبـایـل کـی خـوب مـیـشـه ؟
اعتبار دوستی شما رو به اتمام است ! برای شارژ مجدد ٬ یک بووووووس بفرستید !! (همراه اول و آخر !!!)
اعتراف تلخی است من به جای خالیش بیشتر از خودش عادت کرده ام…
اعتماد، قول، ارتباط و قلب. شکسته شدن آنها صدائی ندازد ولی دردناک است.
اغوشی می خواهم که در ان گریه کنم…تمام قهوه های مبادا هم مشکلی را حل نمی کند وقتی اغوشی برای روز های مبادا ندارم
افسانه هارارها كن!دوري ودوستي كدام است؟فاصله هايندكه عشق راميبلعند،من اگرنباشم!ديگري جايم راپرميكند!به همين سادگي!
افــکار عاشقـانه ام را ، جمـع که می کنـم … دسته گلی می شود ، شبیه تو ، برای تو …  
افکارم دود میشود… سیگارم تمام… ته سیگار برایم میشود ته دنیا!…و من پرت میشوم در بستر این کابوس که نامش زندگیست…
اكر كارگردان بودم صداي نفس هايت موسيقي متن تمام فيلم هايم بود …
اكه بعضي وقتها نمي شنوي دوست دارم بخاطر سايلنت دلمه نه اينكه معرفتم كمه!!!
اكه ديدي توقلبت دود بلندميشه نترس اون منم كه معتاد محبتت شدم!
الان ای کاش نزدیک تو بودم … تو این راه مه آلود شمالی
با این آهنگ دارم دیوونه میشم … پر از بغضم فقط جای تو خالی
الان كه اينو مينويسم ساعت دقيقا رأس نبودن توئه . . . . . . تو هر وقت دلت خواس بخون …
الفبای عشق را ندانسته دفتر عشقی نوشته ام پر از غلط املایی… و پر از احساس…
الفت روزهاى خوش را روزگار از ما گرفت/ اى خوشا روزى كه با هم روزگارى داشتيم
الماس را تنها در قعر زمین نمی توان پیدا کرد در سطح زمین هم الماس هایی چون تو وجود دارد
الهى كور بشه
.
.
.
گره ريسمان قلبمون
الهي بميري نه… الهي باشي الهي من بميرم چون تو عشق تو بودي ناشي….
الهي مولچه دازت بديله سامپو بله توتسات مگش بله توغذات اده فلاموسم توني
الهی دشمنت را خسته ببینم / بسینه اش خنجری تا دسته بینم / سر شو آیم احوالش بپرسم / سحر آیم مزارش بسته بینم
الهی دلم با دلت طوری تصادف کنه ، که هیچ کس نفهمه تقصیر کدوم یکی از ما بوده .
الهی فندق بشی سنجاب بشم گازت بگيرم ؛سمی باشی مسموم بشم برات بميرم…
الهی فندوق بشی سنجاب بشم گازت بگیرم / اگه گریه کنی ماچت کنم لپ تو بگیرم

همچنین ببینید

عاشقانه – 11

من ٦دنگ حواسم به نام توئه! بعد تو حواستو به يكي ديگه اجاره ميدي!من پرستوی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.