حکیمانه – 25

من از خدا هم برای شادیها وهم برای غمها سپاسگذاری میکنم .اگر ادم هیچ غمی نداشته باشه هیچ وقت درک نمیکنه که شادی چقدر خوب است.

من از لمس یک برگ به حقیقت جنگل پی بردم و
از یک حس دوست داشتن به عظمت خدا رسیدم
من از مرگ ماهی ها میترسم وگرنه درد دلم را به دریا میگفتم
من از نسل ماسه نیستم که به نسیمی یا خرده موجی ردپای عزیزانم را از ذهنم پاک کنم، من از نسل صدفم کوچکترین یادشان را به مرواریدی گرانبها مبدل میسازم.
من از چشمان خویش آموختم درس محبت را ، که هر عضوی به درد آید به جایش دیده می گرید …
من از گم شدن در جاهای شلوغ میترسم…من را به ذهنت نه…به قلبت بسپار!!
من ازتو چیزی نمی خواهم، فقط گاهی نگاهی اشتباهی !!!
من ازنزديكى دشت محبت نردبانى كرده ام پيدا،
كه تاقصرخداهم پلكان دارد
درآنجا دستهايم رابسويش باتمنا باز كردم،
برايت بهترين را آرزو كردم
من اصلا آدم حسودی نیستما!!!! ولی یه وقتایی که بی تابشم دلم تنگ میشه میبنم که انقد عاشقانه دوسش دارم بهش حسودیم میشه….
من اگر آنقدر که به یاد تو هستم به یاد خدا بودم, آن دنیا نیمی از بهشت به نام من بود و تو اگر اینقدر که به یاد منی به یاد خدا باشی قطعا جهنم از آن توست
من بد بودم، اما بدی نبودم، از بدی گریختم، دنیا مرا نفرین کرد و سال بد در رسید
من بر قلب خونين صليبي مي آويزم تا همگان بدانند قلب من جايگاه رفيقي است كه شقايقها حسرت آنرا مي خورند

من برای اینم که سزاوار قدم های تو باشم که بیایی شاید / تو بر آنی که قدم هات به کوی من بیچاره نیفتد به غلط
من برای متنفر بودن از کسانیکه از من متنفرند وقتی ندارم،
زیرا من گرفتار دوست داشتن کسانی هستم که مرا دوست دارند….!
 
من به تنهايى اين دل مشكوكم يا دلم دل نيست يا آنكه در دل است اهل دل نيست…
من به تو میگویم دوستــــــــــــت دارم
و تو به همـــــــــه
با گِل هم بسته نمی شود
دهانی که هرز می پــــــــــرد …. !
من به خاکستر نشینی عادت دیرینه دارم سینه مالامال غم اما دلی بی کینه دارم پاکبازم من ولی در آرزویم عشق بازیست مثل هر جنبنده ای من هم دلی در سینه دارم
من به عنوان یه دختر… همینجا اعتراف میکنم… بعضی اوقات.. مشکل از ما دختراست!!!
من به هر تحقیری که شدم با صدای بلند خندیدم نامم را گذاشتند با جنبه اما نمیدانند با صدای بلند خندیدم تا کسی صدای شکسته شدن قلبم را نشود.
من بهترین شغل دنیا رو دارم چون من اولین نفری هستم که حتی قبل از مادر،نوزاد را میبینم و به او کمک میکنم که به این دنیا بیاید. دم همه ماماها گرم
من بودم … او بود … خوشبخت در یک جزیره دور افتاده متروک، همه چیز عالی بود… قبل از انکه قایقی بیاید!
من بیادت آه را بر روی غم حک میکنم… تابدانی انتظار یعنی اوج عشق
من تمام چاله های این پیاده رو را با قدم های تو می شناختم ! ای وای از طرح نو سازی شهرداری !!!
من تنهام مثل ماهي توي تنك…… فكرم درياست نه كه اب توي حوض!!!!!
من تو را از یاد نمی‏برم با هر بهانه‏ای ، شاید این فراتر از دوست داشتن باشد
من حاصل عمر خود ندارم جز غم ور عشقی ز نیک و بد ندارم جز غم یک همدم با وفا ندیدم جز درد یک مونس نامرد ندارم جز غم
من خواب تورا وقتي كه خواب نبودم ديده ام…
من در انتظار بهترین پیام نیستم، من در انتظار پیامی از بهترینم.
من در اين كلبه خوشم تو در آن اوج كه هستى خوش باش * من به ياد تو خوشم تو به ياد هركه هستى خوش باش
من در یک ماموریتم، ماموریتی برای دوری از تو، ماموریتی برای فراموش کردنت و فرار کردن از دستت که باهات صحبت نکنم و تورو نبینم در یک کلام : ماموریت غیر ممکن!!!
من دلم فریاد نمی کند آواز می خواند برای دل تنگی هایش برای نداشته هایش اما هم چنان شکر گذار است
من رفتم اما رفتنم را تنها یک نفر دید : سایه ی سیاه پوشم …
من زندگي را دوست دارم ولي نه آنقدر که آلوده اش شوم و خويشتن را گم و فراموش کنم (شهید همت)
من سايه اى از نيمه پنهانه خويشم
تصوير هزار آينه حيرانى خويشم
صد بار پشيمانى و صد مرتبه توبه
هر بار پشيمان ز پشيمانى خويشم…
من شاد و خندانم; غير از زماني به نام هميشه…
من شرمنده ام برای دست های چروکیده ات برای قامت خمیده ات برای غرورت که هر روز له میشود سکوت من هزار بار از زخمهای دل تو زجر آورتر است مادر…
من صبورم اما … ، بی دلیل از قفس کهنه ی شب میترسم ، بی دلیل از همه ی تیرگی تلخ غروب و چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند ، میترسم
من عاشق آن گلم که در بیابان عشق پژمرده شد ولی منت باران را نکشــید
من عشق واقعی رو فقط تو مادرم دیدم،بسلامتی همه مادرا… بچه ها نکنه عشق دو روزه یه دختر چشماتنو کور کنه عشق مادرتونو فراموش کنید… عشق=مادر….وصلام.
من عینکی می خواستم که ببینم چقدر از تو دور شده ام وای نمی دانم تو چرا زیر لب می گویی “تلسکوپ ، تلسکوپ”
من غريبه ي ديروز …آشناي امروز …و فراموش شده ي فردايم …پس در آشنايي ه امروز مينويسم …تا در
فرداي تلخ جدايي بياد آوري مرا…
من فراموش نکردم . . .من از نهایت درد؛ به بی حسی رسیدم . . .!!!
من قصه نا تمام دردم ای دوست ،پایان مرا فقط تو میدانی و غم
من كه با نغمه پر سوز تو عادت دارم
باز از چشم تو اي دوست شفاعت دارم
گر چه لبخند تو ديريست ز يادم رفته من به سر فصل نگاه تو ارادت دارم
من مرده آن گلم که درگلشن عشق، پژمرده شد ومنت باران نکشید…
من مي دانم كه پايان همه ي ديوانگان خيرگي به آب روان است……
من نخل بودم، قرار بود خم نشوم جز با تو و خنده هات همدم نشوم یک سیب دگر بچین و “حوایم” باش نامردم اگر دوباره “آدم” نشوم.
من نه عاشق بودم … و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من … من خودم بودم و یک حس غریب … که به صد عشق و هوس می ارزد …
من هر روز در تلاشم تا خا طرم بماند و تو هر شب دعا مي كني كه فراموش كني! خاطراتمان چه بلا تكليف اند!!!
من همانم که اگر دوست مرا یاد کند به صفای قدمش دیده خود فرش کنم
من هنوز از بازى كلاغ پرميترسم،
ميترسم بگويم تو،
و تو آرام بگويى پر…!!!
من و تو برای رسیدن به هم هیچ چیز کم نداریم!! به غیر از یک معجزه…
من و دل از دل و جان هر دو خریدار توایم / دل ندارد بخدا هرکه خریدار تو نیست
من واسه ایـنکـه این انـگـشتـا دیـگـه نلـرزن خیلی زحمت کـشـیدم …. دیـگـه بـرنـگـرد . . .
من وتو مردمی هستیم که گنج از رنج میسازیم….کسی که فرش میبافه نباید رو حصیر باشه…
من چشمم به تو بود و تو چشمت به ساعتـــ! تو قرار داشتی و من بی قراری….!!!
من چشمهايم را بستم و تو قايم شدي و من هنوز روزها را مي شمارم……… و تو پيدا نمي شوي………….!!! يا من بازي را بلد نيستم….يا تو جر زدي…….؟؟!!!!!!
من که از سوز غمت چون شعله ای در بادم. بی وفایم که وفایت برود از یادم!
من که پشت پا زدم به هر چه هست و نیست تا که کام او ز عشق خود روا کنم لعنت خدا به من اگر به جز جفـــــــــا زین سپس به عـــاشـــقـــــــان با وفـــــــــا کنم
من گرفتار سنگینی سکوتــــــــــــــــــی هستم، که گویا قبل از هر فریــــــــــــــــادی لازم است.
من گفتم خاکییم نگفتم آسفاتم کن تو….
من ﺗﻮی ﺟﻨﮕﻞ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﮑﺮﺩﻡ ﻭﻟﯽ “ﺣﯿﻮﻭﻧﺎﯼ” ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺑﺮﻡ ﺩﻳﺪﻡ
من”ندار”بودم عروسک قصه ام پرید!!! “دارا”که باشی”سارا”به پای خودش سراغت خواهد آمد…
من
مثل بادکنکی به دست کودکی
هر جا میروی با یک نخ به تو وصلم،
نخ را قطع کنی میروم پیش خدا !!!
مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری الهی با بهشت چه سازم . با حور چه بازم . مرا دیده ای ده که از هر نظری بهشتی سازم
منتظر مردي نباش كه باهات كناربياد . اين اشتباهيه كه خيلي از زن ها دچارش مي شن . تو خودت خوشبختي را پيدا كن!
منتظر نباش کسی بیاد که دنیا رو بهت بده دعا کن کسی پیدا بشه که تو رو به دنیا نده…
منطقی حرف زدن با بعضی ها، حتی از پوشیدن دمپایی لا انگشتی با جوراب هم سخت تره
منو ببخش که بی خبر تو خلوتت فدم میزارم مقصرش دل تنگه منه،من که گناهی ندارم.
منو تو دست در دست هم خواستیم آغاز کنیم بودن را،پس جرا قصه اینگونه شروع شد؟یکی بود یکی نبود.
منو تومیدانیم کزپی هرتقدیر/حکمتی می آید منو فرسایش دل/ ماوتقدیروزمان/ چه شود آخر دلتنگیها؟!؟ خدا میداند…
مهار حریق که سهل است…..اگر توانستی اتش عشق را از وجودت مهار کنی”قهرمانی”
مهربان ترين قلب ها متعلق به كساني است كه بامحبت ،ديگران را يادمي كنند.
مهربانم کاش میدانستی در این کویر تنهایی تو را داشتن حس خیس باران است
مهرباني نقش هر نقاش نيست ، هركه نقشي را كشيد نقاش نيست
نقش را نقاش معنا ميدهد ، مهربانى نقش يار است حيف كه يار نقاش نيست
مهرباني گلي است كه فقط در دلهاي پاك مي رويد وتو مفهوم آن گلي
مهربانيت آنقدر زيباست كه سنجاقكى بدون ترس روى كف دستت آب خواهد خورد…
مهربانيت را به دستي ببخش ؛ که مي داني با او خواهي ماند …. وگرنه حسرتي مي گذاري بر دلي که دوستت دارد … !!!
مهربانیت را مرزی نیست ! یقین دارم قبل از آفرینشت . فرشته ای قلبت را بوسیده
مهرمادر وشير مادر جايگزين ندارد.
شيرمادرنخورده مهرمادرم را داد.
پدرم گاوي خريد و من بزرگ شدم.
بعدها معلم رياضي ام مرا خوب فهميد.وقتي كه گفت گوساله بتمرگ…
مهم این نیست که قشنگ باشی ، قشنگ این است که مهم باشی حتی برای یک نفر .
مهم بودن رو فراموش كن ! . . . تيتر روزنامه ی يك شنبه ، زباله ی روز دوشنبه ست …
مهم تر از شکستن دل، اعتمادی است که تخریب می شود.
مهم نیست ایرانی باشی یا خارجی ، مسلمان باشی یا غیر مسلمان سفید باشی یا سیاه ، زن یا مرد…. مـــهم اینه که **انــــسان** بــــاشــــی !!
مهم نیست در چه سنی باشم ، هر زمان چیز جدید یاد میگیرم دلم میخواهد فریاد بزنم : مامان بیا نگاه کن
مهم نیست قشنگ باشی، قشنگ اینه که مهم باشی. . .
مهم نیست میخوای بری عشقم، من درکت میکنم عزیزم ، میدونم مجبوری ! آخه زباله ها برای اینکه ما مریض نشیم باید ازمون دور باشن !!!
موبایلم حالش بده، شارژ نداره نورش کم شده صفحش یه کم سیاه شده، مریضه سرفه می کنه، مى دونی چشه؟ هواى پیامک تو رو کرده!
موضوع انشا : ” خوشبختي به نام خدا .. خوشبختي يعني قلب مادرت بتپد ، سايه پدرت بالاي سرت باشد …
موفق کسی است که با اجرهایی که به سمتش پرتاب میشود بنایی محکم بسازد.
موفقيت از آن كساني است كه منتظر ديگران نمي مانند

 

موفقیت یعنی به دست آوردن چیزهای را که دوست داریم اما خوشبختی یعنی دوست داشتن چیزهای که داریم.
موقع Delete فولدر خاطراتت ، ذهنم Error می دهد ! گمانم یکی از فایلها در حال اجراست . . .
موقع خودكشي ما گرگهاست، بگذاريد جنگل بماند براي اين خرگوشهاي زيبا…
موهایش سفید شده بود کودکی که یواشکی دفتر خاطرات مرا خواند………
موهایم را کوتاه میکنم تا خاطره ی انگشتانت را از یاد ببرند….. دیری نمی پاید خاطراتت دوباره می رویند…..
مي دوني بازي روزگار چيه؟؟ اين که تو چشم بذاري من قايم شم . بعد تو يکي ديگه رو پيدا کني
مي دوني فرق تو با موهات چيه؟ اونارو مي شه اصلاح کرد، ولي تورو هرگز!
مي دوني چرامعرفت كم شده؟ چون همش تو وجود تو جمع شده!
مي شود با تو دل به دريا زد…….مي شود با تو دل به دنيا بست
ميان بيگانگى و يگانگى ، هزار خانه است. آنكس كه غريب نيست شايد كه دوست نباشد
ميتوان باهم بود/بي هراس ازهمه ي فاصله ها/ميتوان دلخوش کرد/به صداي تپش ثانيه ها/اي صميمي اي خوب/باشماهست دلم/باوجودهمه ي فاصله ها. "
ميخوام اسمتو با صابون رو ابرها بنويسم تا وقتي بارون اومد همه كف كنند.
ميخوام تريلی بخرم!!!
بيا شاگردم شو و فقط بخواب!!!
پشت ماشين به عشق تو مينویسم
بوق نزن دادشم خوابه…
ميخواهم برايت يك عينك نو بخرم آخر حتي از نزديك هم ديگر مرا نميبيني…
ميداني! عاشق روزهايي هستم كه خوشحال ببينمت،حتي اگرنفهمم چــــــرا!!!
ميدوني آرزوي جوجه تيغي چيه؟اينه كه با دستت نازش كني!
ميدوني فرق تو با آهن جيه ؟ آهن زنگ ميزنه اما لااقل تو يه پيامک هم نمي د!!!
ميدوني فرق رفاقت با قيافت چيه!؟؟
رفاقت پنج حرف داره
اما قيافت حرف نداره.
ميدوني مشكل ما كجاست؟! اونجا كه وقتي با كسي تموم ميكنيم خيلي بيشتر دربارش فكر ميكنيم، تا وقتي كه باهاش بوديم…!
ميدوني وقتي بهت پيام نميدم يعني چي؟
يعني پيامي درحد مرامت ندارم
ميدوني که چه موقع مي فهمي دنيا دو روزه؟ وقتي که اوني که دوستش داري بهت بگه تا آخر دنيا باهاتم
ميدوني کي ميفهمي که دنيادوروزه؟!وقتي هرکي روکه دوستش داري بهت ميگه:تاآخردنياباهاتم…
ميشه پروانه بود و روي هر گلي نشست اما بهتره مهربان بود و توي هردلي نشست
مينويسم روزگارم بد نيست اما تو بخوان روزگارم اين نيست…
ميگفت آدم بايد توي عاشقي مثل سيگار باشه ! با اينكه مي دونه آخرش زير پا لهش ميكنن ولي تا آخرش به پاي آدم مي سوزه!
ميگفتند:
سختي ها نمك زندگــــــي است…..

اما چرا كسي نفهميد

”نمــــــك” براي من كه خاطراتم زخمي است

شور نيست…

مزه “درد” ميدهد…!!
ميگن دوستت دارم گفتن رابطه هارو به هم نزديك ميكنه ولي من نميدونم بخدا به هركي گفتيم دوستت دارم ما رو ترك كرد.  
ميگن سه موقع دعا برآورده ميشه: يکي وقت غروب يکي زير بارون يکيم وقتي دلي ميشکنه من وقت غروب زير بارون با دلي شکسته دعا کردم خدايا هيچ دلي نشکنه…
ميگن پروانه هازيردرخت كاج به هم ميرسن،يه درخت كاج پيداكردم بياپروانه باشيم.
ميگن پنجره دل آدماي مهربون همیشه رو به خدا باز ميشه از اون پنجره براي ما هم دعا كن..
ميگويند زمان طلاست… اما من چشيدم… دروغ ميگويند زمان آتش است… گذرا نيست.. ثانيه به ثانيه اش ميسوزاند و تا به شعله ات نکشد نميگذرد…
مَـــن سَــرم را بــــالا میگیـــرم ! چــــون بــــازی را بــه کســی بــــــاختـــم کـــه بـــا خیــــانـت بـُـــرده اســـت ………
مَن بَرایِ بودَن و نَبودَنِ تو تَلاش نِمیکُنَم مَن بَرایِ ببودَنِ خودَم تَلاش میکُنَم چِـ با تو چِـ بی تو مَن هَمین یِـ فُرصَت و بَرایِ زِندِگی دارَم
مگر اینکه برفی بیاید تا بتوانیم “آدم” بسازیم …
مگر خودت مثل مریم مقدس پاکی ، که همسرت را چون عیسی می خواهی
مگر غرورها را براي آن نمي‌پروريم تا بر سر راه مسافري که چشم به راه آمدنش هستيم قرباني کنيم…
مگرمیشود با سنگ انداختن های پیاپی درآب ، ماه را از حافظه آب گرفت…
مگه اشك چقدر وزن داره…؟ که با جاري شدنش ، اينقدر سبک مي شيم…!
مگه با باد نسبتی داری ..؟! چقدر شبیه تو … یک لحظه آمد مرا پیچاند و رفت
می توانی بروی قصه و رویا بشوی / راهی دورترین گوشه دنیا بشوی من و تو مثل دوتا رود موازی بودیم / من که مرداب شدم، کاش تو دریا بشوی
می خواستم تصویر با تو بودن را نقاشی کنم دیدم فاصله بینمان در ورق جا نمی شود کمی نزدیک تر بیا ، می خواهم با تو بودن را حس کنم
می خوای اینقدر خوب باشی تا نتونه بهت نه بگه…. ولی اون به فکر اینه که چطوری بگه نه تا به هیچ کس برنخوره….هه
می دانی زندگی چه آسان در گذر است و شاید امروز آخرین روز ما باشد،ای کاش از خورشید مهر و نسیم عاطفه غافل نباشیم.
می دانی فرق هنر عشق و هنر شمشیر چیست؟
شمشیر یکی را دو تا میکند ولی عشق دو تا را یکی.
می دونی Love is your face یعنی چی؟ یعنی جمالتو عشقه! (عجب ترجمه ی روانی!)
می دونی تک زنگ یعنی چی؟یعنی دوستت دارم، ولی پول ندارم
می گن آدم فقط یک بار عاشق می شه،
اما من هر وقت صدا تو میشنوم دوباره عاشق میشم!
می گویند دنـیـا بی وفـاست
امــا …
قدرش را بدانید…
مـن دنـیـای بی وفـاتری هم داشتم …!
می گویند رنج از آرزو هاست بیایید آرزوهایمان را در کیسه ای ابریشمی بگذاریم و درون آب بیندازیم شاید لحظه ای خوشبختی تمام وجودمان را فرا بگیرید
میان این همه گرگ خودم را به موش مردگی زده ام،نه اینکه از خورده شدن بترسم ،طاقت زخم تازه را ندارم .
میان هزاران دیروز امروز وشاید میلیونها فردا فقط یک امروز هست امروز را بخند وشاد باش
میتوان باهم بود بی هراس از همه فاصله ها
میتوان دلخوش کرد به صدای تپش ثانیه ها
ای صمیمی ای خوب باشما هست دلم باوجود همه فاصله ها!
 
میتونم بپرسم چه عطری میزنی؟بوی خوشبختی میدهی انگار…
میخواد ماه ديده بشه میخواد نشه،خودتون ماهيد. پيشاپيش عيدتان مبارك.
میخواد ماه دیده بشه ، میخواد دیده نشه ! خودتون ماهید ! پیشاپیش عیدتون مبارک
میخوام با قشنگی معرفتت دنیایی بسازم که تموم عالم بشن تماشاگر دنیای تو…
میخوام زنگ بزنم بهشت و از خدا بابت برادر دوست داشتنی زیبا مثل تو تشکر کنم. امروز روز عشق به برادر است
میخورد خون دلم مردمک چشم و سزاست، که چرا دل به جگر گوشه ی مردم دادم……..
میدانم …میدانم….بیشتر نگو!من اشتباه کردم.من خطا کردم….ولی آن که رفت تو بودی .آن که ماند من.الان تو برگشتی و من سرکوفت میشنوم
میدانی سه جمله که بیان آنها از همه جملات سخت تر است کدامند؟؟ دوستت دارم،متاسفم و به من کمک کن…!!!
میدوزم شادی را به غم،
زیاد را به کم،
درخت را به ریشه،
گاهی را به همیشه،
ستاره را به آسمان،
زمین را به کهکشان،
کهنه را به نو،
و….
خودم را به خودت!


میدونم شعله ور میشیم می سوزونیم زمستونو، میگیرم با سر انگشتام تمام نبض لرزونو. . .
میدونى اوج رفاقت كجاست؟ به فكر رفیقى باشى كه هیچ وقت به فكر تو نیست. من الان در اوج رفاقتم
میدونی بزرگترین شادی دنیا چیه؟ اینه که تودل کسی که دوستش داری غم نباشه!!!
میدونی بن بست زندگی کجاست؟جایی که نه حق خواستن داری نه توان فراموش کردن
میدونی خوش بخت ترین زوج دنیا کیه … ؟ خنده و گریه . . . . ! به ندرت با هم دیده میشن اما وقتی با هم دیده میشن اون بهترین لحظه ی زندگیه…!
میدونی دردمندترین کلمه تو دنیا چیه اخ اخ که دلم چقدر هواتو کرده
میدونی شباهت بیماری با سربازی چیه؟ تو جفتشون وقتی وارد میشی دچار سختی میشی ولی وقتی ازشون فارغ میشی دیگه مرد شدی.
میدونی غریبی چیه؟
هر وقت از صدا و نگاه اونی که آرومت می کنه دور شدی ، غریبی!
میدونی فرق تو با ما ه و کفش و راه چیه؟ ماه سه حرف داره ولی تو حرف نداری . کفش لنگه داره ولی تو لنگه نداری. راه رو باید تا آخر رفت ولی تو آخرشی
میدونی من مث کبریت بی خطرم جون میدم واسه سوختن امانمیسوزونم…
میدونی وقتی بهت پیام نمیدم یعنی چی؟یعنی پیامی درحدمرامت ندارم بامرام..
میدونی چرا خدا انیشتین و دکتر حسابی رو قبل از من آفرید. میخواست قبل از طراحی نمونه اصلیش چندتا نمونه آزمایشی بسازه
میدونی چرا ستاره ها به هم چشمک میزنند؟میخوان به ما بفهمونن تو سکوت فاصله ها هم میشه گفت دوست دارم…
میدونی چرا شیشه جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه؟چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. پس همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده…
میدونی چطور میشه فریاد زد؟
چشاتو ببند و یه نفس عمیق بکش دستاتو باز کن ….
فقط بپا گوشامو کر نکنی
میری خودکار میخری100تومن ولی لاک غلط گیر 800تومن!تو این دنیا حتی رو کاغذهم اشتباه کنی برات گرون تموم میشه،چه برسه به زندگی..
میز یک نویسنده مکان مقدسی ست. خصوصی ترین پناهگاه جهان است و بیگانگان حق ندارند بی اجازه به آنها نزدیک شوند…
میشه تو تنهایی زندگی کرد خندید سفر کرد ولی سخته تنهایی تنهایی رو تحمل کرد
میشه پروانه بود و روی هر گل نشست. اما بهتره مثل تو مهربون بود و توی هر دل نشست.
میشود با توکل ب تقوا ،ب ارامش دست یافت میشود با توجه ب انهایی که ریا کار و دو رو هستند زندگی ی خوبی داشت..
میفرستم این پیامک را بدوست او که صدها خصلت زیبا دراوست بامرام و باصداقت با ادب ای پیامک خاک پایش را ببوس
میل دریا گر کنی ، من دیده را دریا کنم میل صحرا گر کنی ٬ من سینه را صحرا کنم نا امیدم گر کنی میمیرم اما باز هم در همان حالت که میمیرم دعایت می کنم
مینویسم دوستت دارم نگو که تکراریست شاید روزی برسد که نباشم تا تکرارش کنم!
مینویسم میزنم بر در باغ. که من از این همه دیوار بدم می آید…
میوه های خراب اخر یا اخر از همه استفاده میشوند یا دور انداخته میشوند…. دخترک پاک برای رسیدن به خوشبختی به خودت گند نزن!!!!!بعنوان برادر
میکشم.. می کشی.. می کشد.. هر سه میکشیم! اما او .. ناز تورا.. تو .. دست از من.. و من… ای وای، باز فندکم را کجا گذاشته ام؟..،
میگفتند: سختی ها نمک زندگــــــی است امّا چرا کسی نفهمید “نمــــــک” برای من که خاطراتم زخمی است شور نیست مزه “درد” میدهد
میگن اگه وفاست آخر این جاده هاست ، برس که اینجا مکملی نداره واسه خوبیا …
میگن اگه کسی روخیلی دوست داری امتحانش نکن ! ! ! که ببینی اون چقدردوستت داره…. اول خودتوامتحان کن ببین تحملشوداری بفهمی دوستت نداره….! ! !
میگن درد رو از هر طرف بخونی میشه درد ولی درمان رو از آخر بخونی میشه نامرد،مواظب باش واسه دردت به هر درمانی تن ندی !
میگن دلتنگی قشنگ ترین هدیه ی عشقه حالا من با این هدیه ی قشنگ تو چیکار کنم؟
میگن دنیا اسمش دخترونس وفا نداره… . . . . . ﺧﻮﺏ ﺗﻮ ﺻﺪﺍﺵ ﮐﻦ ﺟﻬﺎﻥ !ﺑﯿﺒﻦ ﻓﺮﻗﯽ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ؟!!!
میگن مرگ حق است پس چرا خوشبختی حق نیست… ؟
میگن نارنگی چون پوستش زود کنده میشه پیش مرگ همه ی میوه هاست ! نارنگیتیم هلو !
میگن پنجره دل آدمای مهربون رو به خدا باز میشه…! از اون پنجره قشنگ مارو هم “دعا” کنید…..!
میگویم سلام هیچکس جوابم را نمیدهد… پس خدانگهدار!!شاید از سر اتفاق یک نفر دستهایش تکان بخورد.
میگویند خوش به حالت از وقتی که رفته خم به ابرو نیاوردی..نمیدانند بعضی غم ها کمر خم میکنند نه ابرو!
میگویند شکستگی رفع بلاست… ای دل تحمل کن, شاید حکمتیست…
میگی پول چیه ؟ پول مثه چرک دسته / پس همشو بده من ، نذار چرک شه دستت !
می‌دانی ؟ تنها دلیل این‌همه دیوانگی‌هایم این‌ست که نمی‌خواهم مدیون و گناهکار روزی کشیده شوم به دادگاه آرزوهایم‌!
می‌گویـند، – حقیقت – تلـخ است؛ نه،حقیقت تلخ نیست؛ حقیقت طمع همـان حقیقت را می‌دهد؛ مـا بیش‌ازحد رویـاهای‌مـان را « شیرین » سـاخته بودیم…
نا سلامتي اسم خودتو گذاشتي مرد … تا يادش ميوفتي سريع در اتاقو قفل مي كني تا نيم ساعت ك چي؟!! قرمزي چشات رفت … گرفتگي صداتو چيكار مي كني ؟
نا شنوا باش!وقتي همه از محل بودن ارزوهايت حرف ميزنند…
ناامیدی اولین قدمی است که من بسوی گور برمیدارم
ناامیدی یعنی دوست نداشتن خود، دیگر هیچ…..
نادان را به از خاموشي نيست و گر اين مصلحت بدانستي نادان نبودي.
نیم کیلو باش ولی مرد باش.
نیم کیلو باش آدم باش.
نیم کیلو باش نا مرد نه باش.
نیم کیلو باش ولی زن باش.
نیم کیلو باش …
نیما یوشیج در جشن یک سالگی فرزندش نوشت : پسرم!یک بهار یک تابستان یک پاییز ویک زمستان را دیدی ! ازاین پس همه چیز جهان تکراری است جز مهربانی…
نیمه دوم عمر آدمی غمگین تر از نیمه نخست اوست… گرچه در جهان سوم معمولا نیمه اول غایب است
نیمه گمشده را , بی خیال شو لطفا… اگر سهم تو بود که گم نمی شد! نیمه پیدا شده رو دریاب ………!
ه اندازه ی همه” نه ” هایی که باید میگفتم و نگفتم … امروز باید بگم غلط کردم …!
ه سلامتی اون کارگر شهرداری که وقتی غذای نذری بهش دادم ، و بهش گفتم چرا نمیخوریش ؟! گفت : میبرم خونه با زن و بچه بخوریم آخه تبرکه..!
ه سلامتی سگ های ولگرد که با یه لقمه غذا و یه دست نوازش تا آخر عمر وفادار آدم میمونن نه بعضی آدم هایی که دنیایی محبت بهشون می کنی و آخرشم دستت رو گاز می گیرن !
هاردی : فردا دم آفتاب اعداممون می کنن. لورل : کاش فردا هوا ابری باشه…
هان اي كوه بلند !
اي سراپا همه پند از تو اين تجربه آموخته ام كه نلرزد تنم از غرش ارابه سنگين زمان …
كاه بودن سهل است ، كوه مي بايد بود
هر رهگذری محرم اسرار نگردد… صحرای نمکذار چمنذار نگردد………. هرجا ک رسیدی مکش طرح رفاقت…. هر بی سر و پا یارو وفادار نگردد….
هر آدمی تو زندگیش یه بی معرفت داره که اون بی معرفت،یکی از دوست داشتنی ترین آدمای روزگارشه…
هر ادمی که می رود, یک روز, یک جایی, به یک هوایی بر می گردد.همیشه یک چیز برای جا ماندن هست حتی یک خاطره!!!!
هر از گاهی دریا هوس می کنه به ساحل سری بزنه.براش مهم نیست ساحل دستشو بگیره……….مهم اثبات وفاداری دریاست.
هر انسانی عطری خاص دارد ! گاهی ، برخی عجیب بوی خدا می دهند … مثل مادر ♥
هر انسانی یک بـــار، برای رسیــدن به یک نــفـــر، دیــر می کند. و پس از آن، برای رسیــدن به کَسان دیگر، عـجــله ای، نمی کند!
هر بار كه كودكانه دست كسى راگرفتم گم شدم! آنقدر كه درمن هراس گرفتن دست هست ترس از گم شدن نيست!
هر باركه ميرود گم ميشود تكه اي از من،در من!همين روزهاست كه تمام شوم…
هر بن بستی حداقل یک راه دارد
هر داشته ای را به هر نداشته ای نفروش ….
گاه اگر نداشته هایت را بدست آوری ،
حسرت داشته هایی را می خوری ؛ که ارزان فروختی … !!!
هر دوست که دم زد ز وفا دشمن شد هر پاکروی که بود تردامن شد گویند شب آبستن و این است عجب کاو مرد ندید از چه آبستن شد
هر رفتني رسيدن نيســــــــــــــت ، ولي براي رسيدن راهي جز رفتن نيســـــــــــــــــت…!
هر رهگذر محرم اسرارنگردد، صحرای نمک زار چمنزار نگردد،هر جاکه رسیدی مکش طرح رفاقت ، هر کس که به تو یار وفادارنگردد.
بای كفتر
هر رهگذری محرم اسرا نگردد. صحرای نمک زار چمن زار نگردد. هرجا که رسیدی مکش طرح رفاقت. هرکس که به تویار وفادار نگردد.
هر روز دیوانه تر از دیروز و هیچ کس نمیداند پشت این دیوانگی و سرخوشی چه دردی را پنهان کرده ام . . .
هر روز صفحه ی نیازمندیها را زیر و رو می کنم ! میدانم بالاخره یک روز به من لعنتی نیاز پیدا می کنی . . .
هر روز ممکن است خوب نباشداما مطمئنایک چیز خوب دز هرروز وجود دارد……………………
هر روز ” دماغ ها ” کوچکتر می شود 

و 

دروغ ها بزرگتر ..،!
هر ستاره شبیست که از تو دورم !کاش آسمان امشب ستاره نداشت
هر صدفی لیاقت داشتن مروارید را ندارد ، پس برای هر صدفی مروارید نشو…
هر فريب خورده اى را نمى شود سرزنش كرد امام علی (ع)
هر قدیسی گذشته ای دارد و هر گناهکاری آینده ای……
هر قلبي دردي دارد فقط نحوه ي ابراز آن متفاوت است برخي آن را در چشمانشان پنهان مي كنند و برخي در لبخندشان….
هر كس ز خدا ميطلبد راحت جانى/ من طالب آنم كه تو بى غصه بمانى
هر كس كه با حق در آويزد نابود مى گردد. امام علی (ع)
هر كه يادش ياد ماست؛ سرور و سالار ماست / ياد او درمان ما و جاى او در قلب ماست
هر واقعه ابتدا به صورت رویاست، آنگاه اتفاق می افتد..!
هر وقت از دست کسی یا چیزی ناراحت شدی فقط یک لحظه به نبودنش یا نداشتنش فکر کن…..
هر وقت تنها شدى ، بدون خدا همه رو بيرون كرده كه : ” خودت باشى و خودش… “
هر وقت توی زندگی به یه در بزرگ رسیدی که روش یه قفل بزرگ بود نترس و نا امید نشو!!! چون اگه قرار بود باز نشه جاش یه دیوار میذاشتن
هر وقت حس کردی خیلی بدبختی بدون همین لحظه یه جا تو دنیا یه بستنی قیفی از دست یه بچه افتاده رو زمین بدون اینکه حتی یه گاز بهش بزنه.
هر وقت در فریب دادن کسی موفق شدی به این فکر نباش که اون چقدر احمق بوده به این فکر کن که اون چقدر به تواعتماد داشته . . .
هر وقت زندگی یه ضربه بهت زد ، آروم لبخند بزن و بهش بگو : ” جوجه ! همه زورت همین بود !؟ “
هر وقت سردت شد خبرم کن تا بیام واست بسوزم رفیق!!!!!!!!!!
هر چه خدا را صدا ميزنم، پاسخ نميدهد… نميدانم بايد صدايم را بلندتر كنم يا دلم را صاف تر…
هر چه مینویسم نا خوانده میماند.تازه آنهایی که میخوانند نمیفهمند
هر چه هستي همــون باش و هر چه نيستـي نگو کاش …
هر کجا هستم باشم
آسمان مال من است
پنچره فکر هوا عشق زمين ماله من است
چه اهميت دارد
گاه اگر مي رويند
قارچ هاي غربت
هر کجا هستی باش ، آسمانت آبی و تمام دلت از غصه دنیا خالی
هر کجا کوچ دهد دست طبیعت ما را / این دل ماست که پیوسته ز هم یاد کند.
ناشنــوا بـــاش وقتــی همـــه از محـــال بـــودن آرزوهـــایــت سخــن مــی گــوینــد. . .
نام مستعار: بابا پنجعلي براي رسيدن به كبريا بايد نه كبر داشت نه ريا منبع: روي پل پاسگاه نعمت آباد
نامم را پدرم انتخاب کرد نام خانوادگی ام را یکی از اجدادم دیگر بس است راهم را خودم انتخاب میکنم
نامه ی پادشاه مصر به کوروش بزرگ:
ما برای شرف میجنگیم و شما برای ثروت
کوروش در جواب:
هر کس برای نداشته هایش میجنگد….
نانوا هم جوش شيرين مى زند
بيچاره فرهاد!
ناپلئون میگه: دردها فراموش میشوند اما هم دردها هرگز !
نباشی ، دلم که هیچ ، دنیا هم تنگ میشود !
نبردهاي زندگي هميشه به نفع قويترين ها پايان نمي پذيرد بلکه دير يا زود برد با آن کسي است که بردن را باور دارد…
نبری گمان که دیگر از دل ما رفته باشی / تو عزیز دل مایی هر کجا نشسته باشی
نبودن هایی هست که هیچ بودنی جبرانش نمی کند!کسانی هستند که هرگز تکرار نمی شوند…و حرف هایی که معنیشان را خیلی دیر می فهمیم…
نبودن هرگز به تلخی از دست دادن یک بودن نیست،بودن هایت را هرگز از دست نده.
نبودنت را تنهایی قدم میزنم با زمین هم راه نمیاید این تاول ها ……….. از اولش میدانستم کفش تو تنگ است برای تنهایی بزرگ من ……….
نبودنت مثل تمام کردن سیگار است درنیمه شب برفی، وقتی همه دکه ها بسته است!
نبودنت هستیمو نابود میکرد ولی حالا بودنت . . . میشه نباشی ؟ ؟ ؟
نبودنت… مثل تمام کردن سیگار است… در نیمه شبی برفی… وقتی که تمام دکه های شهر بسته اند…
نترس از شب مستی، بیا و عاشق باش / فروغ دیده مجنون، بهای صادق باش من و کبوتر عاشق به روی یک دیوار / دو پنجره، دو ستاره فدای یک دیدار
نترس جانم! ظرفیت باور من به اندازه همه دنیاست، تو دروغت را بگو…
نتيجه زندگي چيزهايي نيست كه جمع ميكنيم بلكه قلبهاييست كه جذب ميكنيم!
نتیجه زندگی چیزهایی نیست که جمع میکنیم قلب هایی است که “جذب” می کنیم .
نتیجه ی دنیا چیز های نیست که جمع می کنیم قلبهای است که جذب میکنم…
نخستين متهم تاريخ كسي است كه نداند قلب چه كسي برايش مي تپد..
نزدیک یعنی گرمای ِ نفس َش گونه ات را گرم کند … ، غیر از این یعنی دور …
نزدیک ترین آدم به تو اون کسیست که از دورترین فاصله همیشه به فکرته….
نزدیکترین آدم به توِ،اون کسیه که ازفاصله ی دور همیشه به یادته!
نزدیکترین رفیق بهت اونیه که ازدورترین فاصله همیشه به فکرته…
نسيــــم گندم را از دوش مورچه انداخت . مورچه دوباره آن را گرفت و به خدا گفت :گاهي يادم مي رود که هستي، کاش بيشتر نسـيـم بوزد .
نسیم دانه را از دوش مورچه انداخت…مورچه دانه را دوباره بردوشش گذاشت و به خدا گفت:گاهی یادم می رود که هستی،کاش بیشتر نسیم می وزید
نصیحت دوستانه :
دلی را که گرفته، دست هرکسی ندهید تا برایتان باز کند . . .
نعمتهاي آسمان هميشه برف و باران ونور نيست، گاهي خداوند دوستان بزرگواري رابرمانازل ميكندازجنس آسمان به زلالي باران،به سفيدي برف و روشنايي نور .
نــــســلـــي هــســتــيــم کــه اصــلا غــلــط کــرديـــم کــه هـسـتـيــم …:| والا با این نوناشون ..
نـــــه نــــام . . .!! نـــــه چــــــــهره . . .!! نـــــه اثر انگـــــشت . . .!! آدم ها را از طرز ” آه ” کشیدن ‌شان بشناسید…!!
نفر ِبرتری وجود ندارد؛
فقط همه با هم متفاوتیم
و تفاوت، برتری نیست …
نفس باد صبا سی خوم و خوت خوشی و گشت و صفا سی خوم و خوت بدی و رنج و عذاب دیرِ تو بو بهترین روز خدا سی خوم و خوت
نفسم بودي ولي يه تجربه شدي و بس…
نفسهايم رابشمار!
آنهارابه قيمت دوست داشتنت ازدست ميدهم نه براي گذر عمر
نفهمي درديست كه فردرانمي كشد
امااطرافيان رادق مرگ مي كند
نقش شیرین رود از رخ سنگ ولی ممکن نیست که خیال رخش از خاطر فرهاد رود
نقطه اوج هر فواره سر اغاز پایان ان است!!!…..!!!!
نقطه علامت پایان جمله است.
اما بعضی جمله ها با یک نقطه تمام نمی شوند
باید هی نقطه بگذاری جلویشان
نگذاری ادامه پیدا کنند…
نقـش یـــک درخــت خشک را در زنـدگی بازی میکـنم ! نمیـدانم که بایـد چشم انتظار بهار باشم یا هیزم شکن پـیــر… " تو " میدانی ؟!؟!
نمازکه میخوانم فرشته های بالای سرم عزامیگیرندکه چه کنند؛ایاک نعبد را جزء عباداتم بنویسند یاجزء دروغهایم!
نمـــــیـدانــــی ، چه دردی دارد ! وقـــتـی .. حــــالـم .. در واژه هــا هــم نــمی گنــــجــد …!
نمي خواهم خاطره فردايم شـــــوي ! امروزِ مـــــن باش
نمي دانم چه شد چنين شد، احساسم در هوا دل فتاده بر زمين شد
نميدانم هم اكنون در كجا مشغول لبخندى فقط يك آرزو دارم كه در دنياى شيرينت ميان قلب تو با غم نباشد هيچ پيوندى…
نميدونم منتظر اس ام اس کي بودي … متأسفم که من اون نيستم … اما بدون بيشتر ازون به يادتم …
نمی ترسم اگه گاهی دعامون بی اثر میشه همیشه لحظه آخر خدا نزدیک تر میشه تو رو دست خودش دادم از حالم خبر داره که حتی از تو جشماشو یه لحظه بر نمیداره
نمی توانیم کاری کنیم که مرغان غم بالای سرمان پرواز نکنند……….. اما میتوانیم کاری کنیم که……… بالای سرمان لانه نسازند
نمی خواهم بعد از مرگم به احترامم یک دقیقه سکوت کنی اکنون که زبانت نیش دارد دهانت را ببند
نمی دانستم که در این وادی سرد
شور و شوق و لب یار همگی هست حرام … !؟
نمیبخشمت فراموشتم نمیکیندازمتنم فقط از قلبم میندارمت بیرون. همیشه اینجور از ادمای بی ارزش رد میشم لایک=…
نمیدانم هم اکنون در کجا مشغول لبخندی/فقط یک آرزو دارم که در دنیای شیرینت/میان چشم تو با غم نباشد هیچ پیوندی
نمیدانم چــرا هیچ معلمّی به مـا نگفت
بــرای "شـما" شدنِ "مــا" ، "شـــ" لازم نیست ، " او" لازم است . . .
نمیدانم کدام ” کشیدن ” سخت تره رنج . . . نفس . . . یا انتظار . . .
نمیدانم کدام پل در کجاى دنیا شکسته که هیچ کس به انچه که میخواهد نمیرسد
نمیدانم گنجشک ها که شبیه هم هستند چه جوری همدیگه رو میشناسن و نمیدانم چند نفر شبیه من هستند که تو دیگه منو نمیشناسی
نمیشه کارگردان زندگی بیاد بگه: کـــــــــــات! بچه ها خسته نباشین پلان بدبختی عالی بود! حالا بریم سر پلان خوشبختی!!! 😐
خوشبختی یعنی… وقتی بهش فکر می کنی تو اوج غصه یه دفعه بی اختیار لبخند بزنی و دلت یه جوری بشه…
خوشبختی یك سفر است، نه یك مقصد … هیچ زمانی بهتر از همین لحظه برای شاد بودن وجود ندارد. زندگی كنید و از حال لذت ببرید.
دمت گرم رفتیو تنهام گذاشتی چه راحت پاتو روی دلم گذاشتی دمت گرم کلی بلا سرم آوردی ممونم تمومه آبرومو بردی
دمش گرم…
باران را ميگويم
به شانه ام زد و گفت :
خسته شدي…
امروز را تو استراحت كن…
من به جايت مي بارم.
دمي با دوست بسر بردن دو صد دنيا بها دارد
خوشا آنكس كه در دنيا رفيقي با وفا دارد
دنبال نميه گمشده تون نگرديد…
خدا همه مارو لنگه به لنگه آفريده!!!
دنبال کلاغي ميگردم،تا قارقارش را به فال نيک بگيرم،وقتي… قاصدک ها همه لال اند…!
دندانپزشک آخرین دندانِ گرگ را کشید ! نگاهی به صورت گرگ انداخت و پوزخندی زد … ! گرگ زیر لب گفت : بخند … اینست عاقبتِ گرگی که عاشق گوسفندی شده باشد … !
دنـــیـا مـشــــــتــش را بــاز کــرد، شـــــــهــــدا ” گــــل ” بــودنـــد و مــا ” پــــــــوچ “؛ خـــدا آنــهــا را بـــــرد و زمـــان مــــــا را . . .
دنيا 3 ركن داره : 1)اصلاً عاشق نشو . 2)اگه عاشق شد ي واسه معشوقت بمير . 3)اگه مرد ي خاك بر سره بي جنبه ات كنند!
دنيا قانون باورها و لياقتهاست!
و باور من اينست تو لايق بهترينها هستى…
دنياى ما پر از دستهايى است ، كه خسته نمى شوند از نگه داشتن نقابها….
دنياي قشنگي نيست، آدمها مثل رودها جاريند، زلال كه باشي سنگ هايت را مي بينند، برمي دارند و نشانه مي روند، درست به سمت خودت'‎
دنیا آنقدر وسیع است که برای همه مخلوقات جایی باشد پس بجای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم
دنیا اونقد کوچیکه که آدمایی رو که ازشون متنفری هر روز میبینی
ولی اونقدر بزرگه که اونی که دلت می خواد رو هیچوقت نمیبینی …
دنیا اگر مردانگی سرش میشد که نامش دخترانه نبود!!!!!
دنیا برایم تمام شد اما من برای دنیا نه هنوزم از دستش نقاشی های خستگیم را میکشم … بازم خستم … خـــســـتـــهـــ …
دنیا تنهایی های زیادی داره اما تنهایی من دنیایی داره …
دنیا داره میرونه رو صندلی عقبیم…
دنیا سه روز است : دیروز که دیگر بر نمی گردد امروز که چیزی به پایان آن نمانده است فردا که معلوم نیست باشیم یا نباشیم پس تا هستیم یاد هم باشیم
دنیا همه هیچ عالم همه هیچ ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
دنیای دست ها از هر دنیایی بی وفاتر است امروز دستهایت را میگیرند قصه عادت که شدی همان دست ها را برایت تکان میدهند…
دنیای عجیبی ست ؛اینجا لبخـند را هم ،بایــد زد..!
دنیای عجیبی شده… برای دروغ هایمان خدا را قسم میخوریم… و به حرف راست که میرسیم… میشود به جان تو…
دنیای عجیبیه تا مریض نشی واست گل نمیارن ، تا گریه نکنی نوازشت نمیکنن تا فریاد نکشی به طرفت برنمیگردن و تا نمیری نمی بخشنت .
دنیایم رامیدهم براي لبخندت!هراسی نیست شادكه باشی دوباره دنیاازآن منست.
دنیـــا رو هــَـم بــرات بخــرم، مــوهــای سپيــد شـُـدت… ↓↓↓↓↓ . . . سیـــاه نــمیـشــه :(( حــلالـــم کــن مــــــــادر
دهــــان تنهــــاییم آب می افتـــــد برای یـــک قطــــره بودنتـــــــــ…
دو بیتی در دو بیتی مست هستم / به قول تو کمی هم پست هستم اگر از عاشقی جرمی است ما را / بدان با تو یکی هم دست هستم
دو چيز مراحيرت زده كرده يكی آبی دريا كه ميبينم وميدانم كه نيست و ديگری صفای باطن زيبايت كه نميبينم ولي ميدانم كه هست!
دو چیز حیرانم میکند : یکی آبی دریا که میبینم و میدانم که نیست و دیگری صفای باطن زیبایت که نمیبینم و میدانم که هست.
دوای همه دردها نیكی است ، به شرط آنكه ندانند شما نیكید وگرنه نخواهند گذاشت نیك بمانید .
دوباره سيب بچين حوا، من خسته ام بگذار از اينجا هم بيرونمان كنند!
دوباره سیب بچین حوا…. من خسته ام…. بگذار از اینجاهم بیرونمان کنند….
دوبیگانه ی همدرد ازدو خویش بی درد به هم نزدیکترند…… دکتر علی شریعتی.
دود این شهر گرفته نفسم را … آقا… دل من هوای کرب وبلا میخواهد…
دور بودن از عزیزان مشکل است، امتحان باوفایی در جدایی حاصل است، گرچه من دورم ز پیشت ای رفیق، دوریت دریا و یادت ساحل است…
دورا دور عاشقت شدم دورا دور نگرانت بودم دورا دور عشق ورزیدم و حال عاشق شدن و عشق ورزیدنت به دیگری را دورا دور می بینم و از همین دورا دور می میرم !
دوری پایان دوست داشتن نیست ، انگار لطیف ترین غم دنیاست
دوری پایان رفاقت نیست ، انگار لطیف ترین غم دنیاست ، ازت دورم ، امّا همیشه بیادتم ……………….
دوس دارم برگردم به اون روزایی که بابام بیدارم میکردو میگفت پاشو ببین چقدر برف اومده…..
دوس دارم تو این سن باشم و به زمان زنگ انشای دوران مدرسم برگردم و هرچی دل تنگم میخواد بگم الان که حرف زیاد دارم….
دوس دارم صبح با دوتا دختر خوشگل از خواب بیدار شم یکیشون لبمو بوس کنه بگه صبح بخیر عشقم یکیشون لپمو بوس کنه بگه صب بخیر بابا
دوست ، دوست نيست مگر آن كه حقوق برادرش را در سه جايگاه نگهبان باشد : در روزگار گرفتارى ، آن هنگام كه حضور ندارد ، و پس از مرگ. امام علی (ع)
سلام روزگار… چه میکنی با نامردی مردمان… من هم اگر بگذارند…دارم خرده های دلم را چسب میزنم…راستی این دل…دل میشود
سلام سلطان غم ها/تو ای همزاد گلها/منم بابای بارون منم سلطان غم ها/سلام کردم نگی هی بی وفایی/سلام کردم بگم وای از جدایی
سلام فهميدي تصادف کردم؟ بذا بت بگم کجا: تو جاده ي چشات،اتوبان نگات، خوردم به خوبيات،چپ کردم واسه صفات،قربون وفات عزت زياد!
سلام!سلام به گرمای دستت ای دوست دلم لحظه ای با دلت روبه روست بگو عاشقی تا سلامت کنم تمام دلم را به نامت کنم
سلام،فرداشب لیلة الرغائب(شب آرزوها)ست_ *آرزو دارم که بهترین مصلحتها رو ازخداوند متعال درشب آرزوها بگیرید.*التماس دعا
سلامتي دوستي كه وقتي ميگي دلم گرفته مياي بريم بيرون دو كلمه ميگه: _ _ _ ساعت چند؟
سلامتي مردای قدیم كه سختي مرد بودن رو با راحتي نامردي عوض نكردن! بزن برای پسرای امروز،که راحتي نامردي رو با هیچی عوض نمیکنن…
سلامتي همه اونايي كه توزندگيشون سالهابايك بيت زندگي كردن. خنك آن قماربازي كه بباخت هرچه بودش بنماندهيچش الاهوس قمارديگر
سلامتيه همه نگفته هايي که هميشه نگفته مي مونه …..
سلامتی اعدامی ک جرم رفیقشو گردن گرفت، بالای چوبه دار ازش پرسیدن حرف اخر؟ گفت ب رفیقم بگید ازین بیشتر از دستم بر نیومد.
سلامتی اون ادمینی که اشک تو چشماش بود و اومد که از غمش بگه ولی… به عشق رفقای مجازیش جوک گفت ، تا دوستاش یه لبخند قشنگ بزنن…
سلامتی اون رفیق مجازی كه گاهی جوری آرومت میكنه كه 100نفر اون بیرون نمیتونن!♥♡♥♡
سلامتی اون سربازی که ۵۵ دقیقه واستاد تو صف تلفن که ۳ دقیقــه با عشقش حرف بزنه، ولی هرچقد زنگ زد بازم پشت‌خطی بود !
سلامتی اون که اخر عشق و حالش بهشت زهراس…
سلامتی اونایی که اول فکر کردیم 1رنگن ولی بعد فهمیدیم مداد رنگی 46 رنگن!!!
سلامتی خودم که نه مدلم ! نه خواننده ! نه بازیگر ! نه سوپر استارم ! ولی دوستام همینجوری که هستم منو میخوان . . . سلامتیه دوستای خوبم . . .
سلامتی خودمون… که فقط یه مخاطب داریم اونم یه مخاطب خاص که اسمش… خداس!
سلامتی رفیق هایی که از پل نامردی رد نمیشن
ولی تو دریای مردانگی غرق میشن
سلامتی رفیقی که سره وجودش قسم میخوردی سلامتیه خودت وقتی با عشقت دیدیش هیچی نگفتی فقط شکستیو تو دلت گفتی: خدافظ رفیق…
سلامتی مرد هایی که هنوز مرد نشده بودن ولی مجبورشدن مسئولیت مرد بودن رو به دوش بکشن ♥
سلامتی هرچی خوبه؛که بدش مائیم؛سلامتی هرچی بزرگه؛که کوچیکش مائیم؛سلامتی هرچی رفیقه؛که اگه قابل بدونن رفیقش مائیم
سلامتی همه اونایی که نفس شون رو دادن تا ما نفس بکشیم…
سلامتی پسرخاله که میدونست نون و نفت گرون میشه .. هی میگفت نون بگیرم ؟ نفت بگیرم ؟ هیشکی هم تحویلش نمیگرفت.
سلامتی پسری که میبینه رفیقش عاشق عشقش شده سر رفاقت با عشقش بهم میزنه تا رفیقش شکست نخوره:(
سلامتی کسایی که وفاداربودن ولی بهشون خیانت شد.
سلامتی کسی که واسه عشقش پیام میفرسته پیام خودشو10بار دیگه میخونه ولی عشقش نخونده پاکش میکنه
سلامتیه اونی که تلخباشو تو تلخیه سیگارو یه استکان تلخی گم میکنه تا کام دیگران تلخ نشه…
شاد بودنت را در کف دستانم مینویسم تا وقت دعا اولین خوسته ام از پروردگار باشد
شاد ترین مردم لزوماً بهترین چیزها را ندارند بلکه بهترین استفاده را می کنند از هر چه سر راهشان قرار میگیرد :”)
شاد کردن دیگران نه خرجی دارد و نه زحمتی یک لبخند کافی ست. تاگور
شادبودنت رادركف دستانم مينويسم تاوقت دعا اولين خواسته ام ازخداباشد.
شادي پروانه اي است كه هرچه تقلاكني نمي تواني ان راشكاركني.بايدارام باشي تاروي شانه ات بنشيند.
شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند عشق بورز به آنهایی که دلت را شکستند دعا کن برای آنهایی که نفرینت کردند و بخند که خدا هنوز آن بالا با تـوست
شادی پروانه ای است که هرچه تقلا کنی نمیتوانی آن را شکار کنی.باید آرام باشی تا روی شانه ات بنشیند.شانه هایت پر از پروانه…
شانه هایت مثل بالش مسافرخانه است سر های زیادی را تکیه گاه بوده است
شايد با هم بودن سخت تکرار شود اما به ياد هم بودن را هر لحظه ميتوان تکرار کرد . . . .
شايد قانون دنيا همين باشد ((تو صاحب آرزویی باشی كه شيرينی تعبيرش ازآن ديگريست…))
شايد ميان اين همه"نامردي" بايد شيطان را بستايم كه "دروغ" نگفت؛ جهنم را به جان خريد اما"تظاهر" به دوست داشتن آدم نكرد …
شايد نشود به گذشته بازگشت و يك آغاز زيبا ساخت،ولي ميشود هم اكنون آغاز كرد و يك پايان زيبا ساخت…
شايداگرشانس آن گيج بي حواس نشانيه خانه ام راگم نميکردخوشبخت ميشدم.
شايدباهم بودن سخت تكرارشودامابه يادهم بودن راهرلحظه ميتوان تكراركرد.
شاید آن نقطه نورانی “چشم گرگان بیابان باشد, لحظه ها را دریاب, چشم فردا کور است!!!!
شاید امروز نه، اما سر انجام همه چیز درست خواهد شد… . پس جوری زندگی کن که اون روز افسوس نخوری!
شاید برایت عجیب است این همه آرامشم! خودمانی بگویم به آخر که برسی دیگر فقط نگاه میکنی…
شاید بی تو فقط نفس بکشم اما زندگی نخواهم کرد…
شاید فقط با یک لبخند شود خندیدیا………………….. دیگران را خنداند
شاید من بهتر می دانم که چرا بشر تنها حیوانی است که می خندد . تنها انسان است که به شدت رنج می برد و مجبور است خنده را بیافریند. نیچه
شاید نتوان به گذشته بازگشت و یه آغاز ساخت ولی میتوان هم اکنون آغاز کرد و یک پایان زیبا ساخت
شایستگی واقعی با بهتر بودن از دیگری حاصل نمیشود ، بلكه زمانی حاصل میشود كه ما از آنچه بوده ایم بهتر باشیم.
شب است و یاد تو مرا پر از ترانه میکند / چه کرده ای اکه دل چنین تو را بهانه میکند .
شب در کارنامه سیاه خود چه دارد که آن را لایق اینهمه ستاره کرده است
شب را تو سیاه گفتی و همچنین روز را سفید شاید سفید ترین لحظات را در شب سیاه داشته باشی . . .
شب ساعت ابری مرا داد به تو افتاد نگاه خسته ی باد به تو باران زد و خیس شد تن خاطره ها باران زد و باز یادم افتاد به تو…
شب شکست ، پيمان شکست ، عهدي شکست ، قلبي شکست
از شکست هر شکستي بر دلم آهي نشست . . .
شب قراری ست ک ستاره ها برای بوسیدن ماه می گذارند و چه اندازه زیباست شرم زمین ک خود را ب خواب میزند……..
شب قراریست که ستاره ها برای بوسیدن ماه می گذارند و چه زیباست شرم زمین که خودش را به خواب می زند.
شب من پنجره ای بی فردا / روز من قصه ی تنهایی ما مانده بر خاک و اسیر ساحل / ماهی ام ماهی دور از دریا
شب ها که بغض میکنی دنیا سکوت میکنه زمان به صفر میرسه زمین سقوط میکنه شبها که بغض میکنی به مرز مرگ میرسم به گریه کوچ میکنم ببین چقد بی کسم…
شب ها…..! زیر دوش آب سردبی صدا رها میکنم بغض زخم هایت را وهمه می گویند خوش به حالش چه آسان فراموش کرد!!!!
شب و روزت همه بیدار که آید شاید، کور شد دیده بر این کوره ره شاید ها. شاید ای دل که مسیحا نفست آمد و رفت، باختی هستی خود بر سر می‌آید ها……
شبا که بیخوابم..! روزا که فقط خیره ام به در دیوار..! غذامو که با بغض میبرم تو شکمم..! حالا بابا مامان انتظار دارن چاقم بشم…….!!!!
شباي عاشقي تاره,دلا آشفته بازاره,دل از هر چي دوست دارم,ديگه اين روزا بيزاره لايك=دل افسرد
شبها چراغ دلت رو روشن بذار ، تا فرشته ها راه پاكى رو گم نكن!
شبهاى بى فرشته سنگين ميگذرد….
مثل روزهاى بى تو…!!
شبهای دراز بی عبادت چه کنم ، طبعم به گن است و گنه می بخشد ، گیرم که بخشد ز خجالت چه کنم .
شبي مجنون به ليلي گفت كه اي محبوب بي همتا تو را عاشق شود پيدا ولي مجنون نخواهد شد
شبی از شبها تو به من گفتی که شب باش : من که شب بودم و شب هستم شب خواهم ماند به امیدی که تو فانوس شبهایم باشی
شبی خوش و دگر شبی غمگین عمر گذشت و زندگی بود همین
شبی مجنون به لیلی گفت ای محبوب بی همتا تو را عاشق شود پیدا ولی مجنون نخواهد شد
شبیه برگ پاییزم همیشه قسمت بادم زتو دورم ولی هرگز نخواهی رفت ازیادم
شبیه کسی شده ام که پشت دود سیگارش با خود میگوید: باید ترک کنم! سیگار را, خانه را, زندگی را, دوست را, و باز پکی دیگر می زند…
شجاعت میخواهد وفادار احساسی باشی که میدانی شکست میدهد روزی نفس های دلت را…..
شجاعت يعنى: بترس, بلرز , ولى 1 قدم بردار….
شجاعت
توسط كساني كه جنگيدن و زمين نخوردن معني نميشه،
توسط كساني معني ميشه كه جنگيدن،زمين خوردن و دوباره بلند شدن.
شده ام مثل شهاب هایی که میسوزند اما نمیرسند اری میسوزم اما…..
شرف مرد به جود است و کرامت به سجود هر که این هر دو ندارد عدمش به ز وجود
شرم میکنم! که وزن سیری ام را با ترازوی کودک گرسنه کنار پیاده رو بکشم!
شرمنده ایم خدا… امانت دار خوبی نبودیم!! دلی ک پاک بود الوده شد قلبی ک روشن بود تاریک شد و مایی ک گنه کار نبودیم گنه کار شدیم….
شرمنده ایم ز دوست، که دل نیست قابلش / باید برای هدیه، سری دست و پا کنیم
شريف ترين دلها دلي است كه انديشه ي آزار كسان درآن نباشد. “نیچه”
شعاع مهربانیت را
روز به روز زیادتر کن…
آنقدر که روزی بتوانی
همه را در آن جای دهی
آن وقت تا خدا فاصله ای نیست
شغل شریفی است : سوختن برای او که حتی لحظه ای برایت تب نکرد
شـب و روز دعـا مـی کـنـم تـا مـن زنـده ام عـلـم اونـقـدر پـیـشـرفـت نـکـنـه.. کـه »تــــــو« بـتـونـی از تـو عـکـسـا و فـیـلـمـهـا بـــِــــری..
شكستن دل به شكستن دنده مي ماند……….. از بيرون همه چيز روبه راه است….اما…… هر نفس درد است كه ميكشي….
شكستن فاصله ها مانند شكستن شيشه همسايه است،نميداني تو را كتك ميزنند يا با مهرباني توپت را پس مي دهند
شكسته مي‌گذرم امشب از كنار شما و شرمسارم از الطاف بي‌شمار شما غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت‌ پياده آمده‌بودم‌، پياده خواهم رفت‌
شما با کسي که فکر ميکند با کشتن شما به بهشت ميرود نميتوانيد بحث منطقي داشته باشيد… ناپلون بناپارت
شما نمیتوانید کسی را وادار کنید که دوست تان بدارد،اما می توانید به کسی تبدیل شوید که دوستش می دارند…
شما نور جهانید هیچ کس چراغی روشن نمی کند تا نورش تنها گوشه ای را روشن کند بلکه آن را بر روی پایه ای قرار می دهد تا خانه ای را روشن کند. “انجیل”
شمارش رو پاک میکنی ؛ که فراموشش کنی ….
اما … قسمت ناراحت کننده ش اینجاس که :
شمــــارش رو هنــــوز از حِـــفــظـــــی . . .
شمام مثل من دوست دارین بدونید آیا شخصیات های مهم (بازیگرا ،خواننده ها )رای میدن یا نه ؟
شمع تنها موجودی است در این عالم که در انبوه جمع:تنها است” در بحبوحه خلق ساکت است. قلب انجمن است و بیگانه باانجمن . . . . دکتر شریعتی
شمع محفل شاهان شدن ذوقي ندارد ، اي خوشا شمعي كه روشن ميكند ويرانه اي را .
شمــا یادتـــون نمیــاد … مــنــم یادمـ نمیــاد … ولی میــــگن آدمــا یه زمــانی مهــــربون بـــودن ..!!
شنيدم از من متنفري ؟ منم اگه فرصت فكر كردن به تو رو پيدا مي كردم ، حتماً ازت متنفر بودم !
شهدا کجا و ما کجا… آنها بسوی معبود و ما بسوی معشوق…
شهر آیینه دار میشود با یک گل / پروانه تباه میشود با یک گل گفتند : نمیشود ، ولی میبینید / یک روز بهار میشود با یک گل
شهر از بالا زیباست ؛ و آدم ها از دور جذاب …. لطفاً فاصله مناسب رو حفظ کنید تا قشنگ بمونین
شهر من رو به زوال است تو باید باشی دل من زیر سوال است تو باید باشی فال حافظ زدم، آن رند غزل خوان می گفت : زندگی بی تو محال است تو باید باشی…………
شهيدان را به نوري ناب شوييم / درون چشمه ي مهتاب شوييم شهيدان همچو آب چشمه پاکند / شگفتا آب را با آب شوييم . . .
شهیـدی که در خاک می خفت سر انگشت در خون خود میزد مینوشت… دو، سه حرف برسنگ: “به امید پیروزی واقعی، نه در جنگ که بر جنگ!!” به سلامتی وطن…
شوت های شیطان را “برگردان” بزنیم.
شوخی با حافظ شعر از خودم دوش رفتم به در میکده خواب آلوده تا کنم تر لبی و خرقه خود آلوده لیک دیدم به در میکده این طابلو بود بشتابید بابا بستنی وفالوده
شَرابتـ را بنوش رَفـــیق بنوش بہ سُلـامَتے فاحشہ ِ هاے شَهـرمـاלּ کہ ِ جُز خــــود کَسے را نَفروخـتَند
شک دارم که خالق دانه های انار زندگی مرا بی نظم چیده باشد…
شک کرده بود کسی بین ماست………. ولی فهمیدم که من بین دو نفرم…!!!
لیوان روی میز در انتظار یک جرعه است ..! نه تو می آیی نه او گرم میماند… چه گناهی دارد سماوری که داغ دیده است..
م♥
 ی♥
 ب♥
 و♥
 س♥
 م♥
 ت♥
سه تا بوس ، یکی برای فردا ، یکی یادگاری، یکی الان که داری میخونی
م3ل AسموNكه تنهاOميدShچندتاستاRست،DيدNتوAvسه من Oمر2باRست.
ما ادمها موجودات عجيبي هستيم وقتي ميگوييم تنهايم بگذار يعني بيش از هميشه به وجودت احتياج دارم
ما ازهرچه ترسیدیم به سرمان آمد بیا تمرین کنیم کمی ازخوشبختی بترسیم…
ما اهل دلان اشاره را مى فهميم
راز آن شب هاى پر ستاره را مى فهميم
همه باپنجره هاى بسته عادت داريم
باهرچه دل شكسته نسبت داريم
ما اهل دلیم اشاره رامی فهمیم راز شب پر ستاره را میفهمیم به پنجره های بسته عادت داریم به یار وفا دار ارادت داریم
ما با یکدیگر عهد میبندیم
روز جداییمان روز وداع با زندگی باشد
ما به آیینه احتیاج داریم؛ تا یادمون بیاد کی هستیم!
ما خرابات نشینان همه از جنس همیم گر بسوزد یک نفر ما همه سوخته ایم
ما خیلی خوش شانسیم دو رقم آخر سال تولدتو با سنت جمع کن… میشه ۹۲ یعنی سالی که ما توش هستیم. این اتفاق هر ۹۲۲سال یکبار اتفاق می افته ها………. قدر بدونید
ما دخترا تو زندگیمون فقط دنبال یه مرد می دوییم اونم پسرمونِ… موقعی که داره راه رفتن یاد میگیره! بعله، در این حد خاصیم…
ما در قبيله مان پيغام دوست داشتنمان را با دود به هم ميرسانيم ، نميدانم آنسو تکه چوبى هست يا نه؟ من که اينجا جنگلى را به آتش کشيدم!
ما درویشیم و قلندر وار می گردیم/ ما عاشقانه پی دلدار می گردیم/ شراب تلخ نمی نوشیم ولی مستانه می گردیم/ لباس کهنه می پوشیم/ ولی مردانه می گردیم
ما دهه شصتی ها خاکی بودیم روزگار هم نامردی نکرد زد دهن مونو آسفالت کرد…
ما دوستی را پاس میداریم حتی با سکوت..
به قول بعضیا:بادها می وزند و شنها را جابه جا می کنند،ولی صحرا همچنان صحرا باقی می ماند..
ما را ز برای خود نمیخواهد کـــــس …. ما را همه از برای خود میخواهند
ما رفاقت را در دانشگاهى آموختيم كه بابت شهريه اش تمام زندگيمان را داديم
ما ز هر صاحب دلی یک رشته فن آموختیم. عشق از ناصر و صبر از کوه کن آموختیم. گریه از مرغ سحر،خودسوزی از پروانه ها. صد سرا ویرانه شد تا ساختن آموختیم.
ما سه چهارم از اصالت وجودی خود را
به قیمت شبیه شدن به دیگران از دست می دهیم . . .
 
ما فقيران قلبمان بي كينه است. دوستي با هركه كرديم جاي او در سينه است.
ما فقیر نیستیم
فقط مجبوریم
لباس های پارسال را
به اندازه امسال دوست بداریم…
ما ماله اون نسلی هستیم که خدا خدا میکردیم بریم چهارم دبستان که با خودکار بنویسیم به افتخاره خودموووووووون
ما موجودات خاكي نيستيم كه به بهشت مي رويم. ما موجودات بهشتي هستيم كه از خاك سر بر آورده ايم.
ما نمیتونیم به دلمون یاد بدیم که نشکنه ولی میتونیم بهش یاد بدیم که اگه شکست لبه ی تیزش دست اونی که شکستش رو نبره!
ما نه آنیم که در بازی زشت روزگار / هرکه دردیده مان نیست، زخاطر ببریم.
ما هم بزرگ شدیم و زندگی چه ساده از دستمان رها شد مثل حبه قندی که ناخواسته در استکان چای تلخ رها می شود …
ما همیشه صداهای بلند را می شنویم،پررنگ ها را می بینیم،سخت ها را می خواهیم،غافل از اینکه خوب ها آسان می آیند،بی رنگ می مانند و بی صدا می روند.
ما همیشه یا جای درست بودیم در زمان غلط یا جای غلط بودیم در زمان درست و همیشه همینگونه همدیگر را از دست داده ایم…
ما پیغام دوست داشتنمان را با دود آتش به هم میرسانیم، نمیدانم آنجا براي تو تكه چوبی هست یا نه؟ من اینجا جنگلی را برایت به آتش كشیده ام .‎
ما چه دیر میفهمیم زندگی همان روزهایست که ارزوی زودتر سپری شدنشان را داشتیم
ما که از هر چه ترسیدیم به سرمان آمد ! پس بیا تمرین کنیم کمی از خوشبختی بترسیم !!!
ما که هستم در جمال خاک تو/دل نثار لحظه ای دیدار تو/در رفاقت ذره ای ماراببخش/مشکلات است که نمیذارد بپرسم حال تو !
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی تو بمان با دگران وای به حال دگران . . .
مابدهكاريم…
به يكديگروبه تمام"دوستت دارم"هاي ناگفته اي كه،پشت ديوارغرورمان ماندوآنهارابلعيديم تانشان دهيم كه منطقي هستيم!
مادر من هرگز بهشت را زیر پایت ندیدم .. زیر پای تو آرزوهایی بود که از آن گذشتی، به خاطر من …
مادر نمیتوانم کلامی در مورد اش بنویسم و عاجزم فقد از خداوند میخواهم که خـدایا بالاتر از بهشت هم داری..؟ برای زیر پای مــــــــادرم می خواهم
مادر ، روسری ات را بردار تا ببینم بر شب موهایت چند زمستان برف نشسته است … تا من به بهار رسیده ام … ” سلامتي همه ي مادرها “
مادر تنها کسیست که میتوان "دوستت دارم"‌هایش را باور کرد حتی اگر نگوید…
چایـت را بنوش نگران فردا نباش از گندمزار مـن و تـو مشتــی کاه می ماند برای بادهـا…
چرا اونایی که دم از رفاقت میزنن،،،،،،، تو لحظه ی بی کسی ها قیدتو راحت میزنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا باید حرفی بزنیم که بعدها پشیمون بشیم و دنبال یه حرف دیگه برا جبرانش. سعی کنیم همیشه دنبال بهترینها باشم.

همچنین ببینید

حکیمانه – 04

در شگفتم از کسی که می تواند به خاطر گناه استغفار کند ولی ناامید است. …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.