با طعنه

اعتماد مثل کاغذه که اگه مچاله شد.هرچقدر هم صافش کنى،محاله به حالت اولش برگرده.

ﺍﺷﮏ ﻫﺎﮮ ﻓــــــــــﺮﻫﺎﺩ . . .

ﺷﻴـــــــــــــﺮﻳﻦ ﺑﻮﺩ . . .

مرد نبود…
اندام مردانه اى داشت فقط!
نه این تو نیستی
که مرا از یاد برده ای
این منم
که به یادم اجازه نمیدهم
حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند….
صحبت از فراموشی نیست
صحبت از لیاقت است…!
دلم مثل سيرو سرکه ميجوشد.تو اما سفره هفت سينت را بچين…سيروسرکه اش با من!
ﺳﺮﺭﺍﻫﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﻭﯼ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺟﻤﻊ ﮐﻦ ﺑﮕﺬﺍﺭﭘﺸﺖ ﺩﺭ…ﺑﺪﺟﻮﺭﺷﮑﺴﺘﻪ ﻡ!!
ﺷــﯿــﺮ ﻫﻢ ﺭﺍﺿﯽ ﺳﺖ ،
ﺑﺎ ﺩُﻣﺶ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﻨﺪ ﻧﻪ ﺑﺎ ﺩﻟــﺶ …
روزگارغریبیست: دهقان فداکارپیرشده.چوپان دروغگوعزیزشده. شنگول ومنگول گرگ شدن.کوکب خانم حوصله مهمون نداره. زاغ و روباه دستشون تو یه کاسه اس. حسنک گوسفنداشو ول کرده تو یه شرکت آبدارچی شده.آرش کمانگیرمعتادشده. شیرین خسرو وفرهاد وپیچونده وبا دوست پسرش رفته اسکی.رستم اسبشو فروخته وموتورخریده وبااسفندیارمیرن کیف قاپی.واقعاچه بر سرما آمده؟!
دلم نفس نمی کشد
دستانم کمی میلرزن
در پاهایم توانی نیست
چشمهایم را تا نیمه باز کردم
ضربه اش سنگین بود,,,!
خونی نمیریزد! فقط درد پشت درد،،، زندگی عجب خنجری را ب پشت خود قایم کرده بودی,
ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻧﻢ ﺭﺍ ﺑﻲ ﻫﻮﺍ ﮔﻴﺞ ﻣﻴﺨﻮﺭﻡ !
ﺍﺧﺮ ﻣﻴﺪﺍﻧﻲ؟
ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﺗﻌﺎﺩﻝ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺭﺍ ﺑﻬﻢ ﻣﻴﺰﻧﺪ …
کاش قلبی که هرلحظه قسمتش شکستن است لااقل ازسنگ بودتاخنجرهایی که ازپشت یکی پس ازدیگری می آیندفقط خراشی بیندازدوتاعمق وجودت رابه آتش نکشد.کاش کاش…وچه فایده ازکاشها!
سلام مرا به وجدانت برسان و اگر بیدار بود بپرس
چگونه شبها را آسوده میخوابد…؟
يكرنگ كه باشي زودچشمشان راميزني،خسته ميشونداز رنگ تكراريت!اين روزهادوره رنگين كمان هاست!
ﺍﺷﮑﻬﺎ ﺑﻪ ﺑﻬﺎ ﻭﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻬﺎ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻨﺪ
ﻣﻦ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺑﻬﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﺖ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﻡ
تمام داراییم را گرفتی دیگر هیچ ندارم !! حتی دوستت…
رفتـن کسـی کـه لایـق نیسـت … نـعمـت اسـت نـه فـاجـعه . . .
ﺟﻤﻼﺕ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﻫﺸﺖ ﺭﯾﺸﺘﺮﯼ
ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﺷﺮﯾﮏ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﮐﯿﺴﺖ …
ﺍﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ،
ﺷﺮﯾﮏ ﺑﯽ ﺧﻮﺍﺑﯽ ﻣﻦ ﺗﻮﯾﯽ
دوست داشتن کسی که لایق دوس داشتن نیست اصراف محبت است
سالهاست من به هیچ دردی نمیخورم…
این درد ها هستند که، از چپ و راست یکی یکی به من میخورند…
ﺍﺯ ﺩﻝ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﻡ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺗﺮ ﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﮐﯿﺴﺖ؟
ﻣﻦ ﮐﻪ ﺩﺍﯾﻢ ﺩﺭ ﻋﻼﺝ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﻡ
سر به هوا شده ام،
تو هم زیر سرت بلند شده……
چقدر عجیب….
فکر میکردم قلب همیشه گرفتار میشود
اما انگار سر، نقش کلیدی تری دارد در این ماجرا……..!
عشق نه پول میخواد نه خوشگلی نه ماشین نه هیچی دیگه….
فقط دو تا آدم میخواد!
رابطه ها شدن قضيه ی اون يارو كه پوست موز ديد گفت : اه باز بايدبخورم زمين ..!
مرا با “حقیقت” بیازار ؛ اما …. هرگز با “دروغ” آرامم نکن … !!
دنیا را در 80 روز دور زده اند… ما که دیگر جای خود داریم!!!!!!!
دوستت دارم را هزار بار ديگر تکرار کن ….

اينجا نه بينى کسى دراز مى شود …
نه گرگى به گله ات مى زند…

مي گويند عشق آن است كه به او نرسي و من مي دانم چرا !زيرا در روزگار من، كسي نيست كه زنانه عاشق شود و مردانه بايستد.
ﺗﻮ ﺑﺮﻭ
ﺑﺮﻭ ﺗﺎ ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮ
ﺗﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﺩﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﻡ ﺳﺮ ﻫﻢ ﺑﻨﺪ ﺯﻧﻢ
ﻮﺍﺳﺘﻢ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺑﮕﯿﺮﻡ !!!…..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺩﯾﺪﻡ ﻃﺎﻗﺖ ﺍﺳﻢ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻡ …
زدست عشق در عالم هیاهوست…تمام فتنه ها زیر سر اوست
عشق یعنی هیچ وقت از نگاهش سیر نشی حتی وقتی اون نبینتت…
ﺑﮕﻮ ﭼﻪ ﻣﺨﺪﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ بودنت ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﺸﻢ؟
ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ”
.
ﺍﮔــﺮ ﻣﯿــﺨﻮﺍﯼ
” ﻣـــﻦ ﺭﻭ ﺍﺯ ﻣــﻦ ﺑـــﮕﯿــﺮ”
ﺍﻣﺎ
.
.
.
ﮐﻤـــﯽ ﺍﺯ ﺧـــﻮﺩﺕ ﺭﻭ
ﺑـــﺮﺍﻡ ﺑــﺬﺍﺭ …
ﻣﯿﻮﻩ ﻫﺎی ﺧﺮاب آﺧﺮ, ﯾﺎ آﺧﺮ از ﻫﻤﻪ اﺳﺘﻔﺎدﻩ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﯾﺎ دور اﻧﺪاﺧﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ;
دﺧﺘﺮک ﭘﺎک ﺑﺮای رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﻮدت ﮔﻨﺪ ﻧﺰن!!!!!
ﻫﻨﻮز ﻫﻢ وﻗﺘﯽ ﺑﺎران ﻣﯽ آﯾﺪ ﺗﻨﻢ را ﺑﻪ ﻗﻄﺮات ﺑﺎران ﻣﯽ ﺳپﺎرم . . .

ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺑﺎران رﺳﺎﻧﺎﺳﺖ ، ﺷﺎﯾﺪ دﺳﺘﻬﺎی ﻣﺮا ﻫﻢ ﺑﻪ دﺳﺘﻬﺎی ﺗﻮ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ . . .

راستش را بخواهید ،

””اسم من””
قسم راست هیچکس نبود. . . .

ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺷﺒﯿﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﯼ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ !
ﺧﺮﺩ ﻭ ﺗﮑﻪ ﺗﮑﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ…
ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﭘﺎﺷــــــــﻢ
ﻭﻟﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﻡ
ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ
آدم باید یه مراسمی واسه خواب داشته باشه!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یه ماچی ، بغلی، شب بخیری چیزی….
آدمیم مثلا،
لپ تاپ که نیستیم درشو ببندی خاموش شه 😐
دیگر عاشقانه نمینویسم …
اگر نوشتم مخاطب خاص ندارد چون کسی ارزش خاص بودن را ندارد !
در لابـ ِ لایـ ِ دلشورهـ ها و ترسـ ها یمـ لبــ پرتگاهـ ایستادهـ امـ ـمیدانمـ دستمـ را نمیگیری فقطـ محضـ رضایـ خــــ ــ دا پرتمــ نکــنـ !
در مدرسه از نشاط من کم کردند…
از فرصت ارتباط من کم کردند…
هروقت به هم عشق تعارف کردىم…
از نمره ى انضباط ما کم کردند…
با وجود تو “عشق”درمن تغییر معنا داده است..
به لجن کشیده ای واژه ها را!
웃◎
ازبخت بدم آیینه فروش شهرکوران شدم……….
دیروز به پیر زنی که وسایل سنگینی می برد کمک کردم و او آخر سر گفت پیر شی الهی جوون،
ولی او نمی دانست که چندیست است که پیر شده ام.
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻌﻠﻢ ﺍﻧﺸﺎﺀ ﮔﻔﺖ ﻋﻠﻢ ﯾﺎ ﺛﺮﻭﺕ
ﺑﮕﻮ ﻫﯿﭻ ﮐﺪﻭﻡ،ﻓﻘﻂ ﻧﺒﺎﺷﻪ ﻣﻨّﺖ
ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻫﻢ ﻧﻤﻲ ﺁﻳﻲ!….
ﺩﺭﮐﺖ ﻣﻴﮑﻨﻢ !
ﻫﻤﺨﻮﺍﺑﻲ ﺑﺎ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﻗﺘﺖ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ …..
سر به شانه من بگذار و ارام بگو دوستت دارم….
از چه میترسی؟! فردا دوباره میتوانی انکار کنی.
دلم شكست

بندش زدم !!

اما دیگه هیچوقت مثل اولش نشد . . . . .

سخت شد ،

سرد شد !!

تنگ شد . . . . . .

ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭﻭﻥ ، ﺑﺪﻭﻥ ﭼﺘﺮ ..
ﺑﺎ ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﯾﺦ ﮐﺮﺩﻩ ،
ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﻫﻢ …
ﺗﻮﯼ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺭﻭ ﻫﺎﯼ ﺁﺏ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﯼ ﺷﻬﺮ …
ﻧﮕﺎﻩ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺣﺴﺮﺕ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ …
ﺧﻮﺍﺏ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺑﻮﺩ …
ﺍﻣﺎ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺧﯿﺲ ﺷﺪﻡ …
ﻧﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﺎﺭﺍﻥ ، ﺍﺯ ﺍﺷﮏ …
شــیر آب را می بنــدم

بــرق ها را خــاموش می کنم

دوشـاخه ها را در می آورم

حــالا…

تنـــهاچیزی که هـــدرمی رود

لحــظه های بدون تـــوست…*

کــه چه تلـــخ اسراف می شـــــود!

ﺩﯾﺪﺍﺭﻫﺎﯼ ﻛﻮﺗﺎﻩ
ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﻫﻔﺖ ﺩﯾﻮﺍﺭ ….
ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎﯼ ﺻﺎﻑ،ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎﯼ
ﺷﯿﺸﻪﺍﯼ ﺷﻔﺎﻑ،
ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎﯼ ﺗﻮ،
ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎﯼ ﻣﻦ،
ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎﯼ ﻓﺎﺻﻠﻪ
ﺑﺴﯿﺎﺭﻧﺪ .
ﺁﻩ …….
ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﻫﻤﻪ ﺁﯾﯿﻨﻪﺍﻧﺪ،
ﺁﯾﯿﻨﻪﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﻧﺪ
سلام عمَر من این مطلبےرو کہ بہ اشتراک گذاشتےداخل فیسبوک با عکسش دیدم دگرگون شدم تا یہ ماہ
آدمہآ
محض رضآے دلتآن آغوشتآن
فقط بہ اندآزھ ے
حوآے خودتآن بآشد
حوآھآے دست خوردھ مقصر نیستند
آغوش ھآے آدمہآ زیآدے بزرگ است!
ﯾﺎﺩﯼ ﮐﻨﯿﻢ ﺍﺯ ﺍﻣﻮﺍﺕ
ﺧﺼﻮﺻﺎ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﻣﻮﻥ ﻣﺮﺩﻥ …
ﮔـﺬﺷـﺖ ﺍﻣـﺎ ﺑـﺪﺍﻥ . . .
””ﺗـﺎ ﺁﺧـﺮ ﻋـﻤـﺮ”” ﺩﺭﮔـﯿـﺮ ﻣـﻦ ﺧـﻮﺍﻫـﯽ ﺑـﻮﺩ !
ﻭ ﺗـﻈـﺎﻫـﺮ ﻣـﯽ ﮐـﻨـﯽ . . .
ﻧـﯿـﺴـﺘـﯽ !!
ﻣـﻘـﺎﯾـﺴـﻪ ، ﺗـﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘـﺎ ﺩﺭ ﺧـﻮﺍﻫـﺪ ﺁﻭﺭﺩ . . .
“ﻣـﻦ ”
ﻣـﯽ ﺩﺍﻧـﻢ ﺑـﻪ ﮐـﺠـﺎﯼ ﻗـﻠـﺒـﺖ
ﺷـﻠـﯿـﮏ ﮐـﺮﺩﻩ ﺍﻡ . . .
ﻣﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ِ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ
ﺩﺳﺖ ِ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﯿﺴﺖ
ﻣﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻏﯿﺮ ﻣﻨﺘﻈﺮﻩﺍﻡ
باور کن…. نه درگیر تو شده ام. نه حسی دارم به تو….
اصلا می خواهی همه چیز را برگردانم به روز اولش…؟!!!!
تو یک دوست معمولی شوی و من…… نه (!) ممکن است دوباره عاشقت شوم لعنتی…..!!
سخت است،فهماندن چيزی به كسی كه برای نفهميدن آن “حقوق” مي گيرد!
روزﮔﺎر ﻏﺮﯾﺒﯽ اﺳﺖ . . .

ﯾﮑﯽ در آﺑپﺎش ﮔﻼب دارد و ﯾﮑﯽ در ﮔﻼب پﺎش آب ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﺩ . . . !!

زندگی سرگذشت درگذشت آرزوهاست…
با تو زیر بارانم ، چتر برای چه ؟ خیال که خیس نمی شود !
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﻔﻬﻤﻢ ﮐﻼﻫﯽ ﮐﻪ ﺳﺮﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ﺍﺯ ﺳﺮ ﮐﯽ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﯽ ؟
آخنده بر لب می زنم تا کس نداند راز من
ورنه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت
دل نوشته:
تو که ادعات میشد رفتی.،من که ادعام نمیشد چرا موندم؟؟؟؟؟؟؟
وای…چقدر به تو می آمدم
اگر تو هم …
کمی قدم رنجه میکردی…
و به من می آمدی
ﺣﺘﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺁﺭﺯﻭﯾﺖ ﺑﺎﺷﻢ …
ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ
“ﺍﻭ”
ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ

ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺍﻭ
“ﺩﯾﮕﺮﯼ” …
ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﭼﻪ ﺩﺭﺩﻧﺎﮎ ﺍﺳﺖ !
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﺶ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ،
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ ﭼﻮﻥ ﻧﺎﺷﻨﺎﺳﺘﺮﯾﻦ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﻫﺎ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﺪ
ﻭ ﺗﻮ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺪﺍﻧﯽ ﭼﺮﺍ؟
ﯾـﻪ ﭼﯿـﺰﯼ ﮐﻪ ﻫﯿـﭻ ﻭﻗـﺖ ﻓﮑـﺮﺵُ ﻧﻤـﯿﮑـﺮﺩﻡ

ﮐـﻪ ﺑﻪ ﺍﯾـﻦ ﺯﻭﺩﯼ ﺑﻬـﺶ ﺑـﺮﺳـﻢ

ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗـﻮ ﺍﯾﻦ ﺳـﻦ ﺑﺸﯿﻨـﻢُ ﮔـﺎﻫـﯽ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔـﺎﻩ

ﻧﻔﺴﻬـﺎﯼ ﻋﻤﯿـﻖ ﺍﺯ ﺗـﻪ ﺩﻝ ﺑﮑﺸـﻢ…

ﻭﺍﺳـﻪ ﮐﺸﯿـﺪﻧـﺸﻮﻥ ﺣـﺎﻻ‌ ﺯﻭﺩ ﺑﻮﺩ …!!!! ﺧـــــﯿــــﻠﯽ ﺯﻭﺩ!!!

بعضی ها عددی نبودند..
ما اونارو به توان رسوندیم که الان شدن این…
سال دیگر را که میداند حیات/یا کجا رفت آن که با ما بود یار..
ﺣﺎﻝ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﻢ …
ﻗﺎﺻﺪﮐﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﻟﺶ ﺣﺘﯽ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﺩ ﻭ ﻧﻪ ﺣﺘﯽ ﺑﻪ ﻧﺴﯿﻢ ، ﮐﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻓﻮﺕ ﺧﻮﺵ ﺍﺳﺖ !
برو به جهنم
‏.

‏.

‏.

چون فقط تویی که میتونی بهشتش کنی
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﺘﺮﺳﮏ
ﮐﻪ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺑﻪ ﭘﻬﻨﺎﯼ ﻭﺟﻮﺩﺵ
ﻭ ﺩﺳﺘﻬﺎﯾﯽ ﺑﺎﺯ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﺧﯽ ﺁﺭﺯﻭﯾﺶ
ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﯾﮏ ﺁﻏﻮﺵ ﮔﺮﻡ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺩ . .
عاشقی مثل فوقبال میمونه ، اگه مهربونی کنی گل میخوری . .
زلیخا! جان یوسفت راستش را بگو:.. به خدا چه گفتی که خودش اینطور پا در میانی کرد!؟؟؟؟
مرز عشق این روزها شباهت عجیبی به آدامس دارد: اول شیرین ،بعد دوست داشتنی سپس تکراری و خسته کننده و در آخر دور انداختنی!!!
ﺟﻮﺭﯼ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﮔﻢ ﻣﯿﺸﻮﻡ
ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﭘﯿﺪﺍﯾﻢ ﻧﮑﻨﺪ
ﺧﯿﺎﻝ ﮐﻨﺪ
ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ
ﺩﻭﺗﺎ ﺭﻭﺡ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ
امشب انگار قرصها هم آلزایمر گرفتن …لعنتیا یادشون رفته که خواب آورن نه یــــــــاد آور …
اگر یروزی توی جنگل خرس دنبالت کرد نترسی اخه اونم فهمیده چه عسلی هستی
دلمو شکسته بودن… اومدش… گفتم مواظب دل من میشی آخه تنهاس میترسه!!!
ی نگاه کرد پوزخند زد گفت دلت اگه ارزش داشت کسی نمیشکستش!!!
راست میگفت……
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﺭﻓﺖ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺗﺎ ﻣﺮﺩ ﺷﻪ،
ﺍﻣﺎﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺩﯾﺪ ﻋﺸﻘﺶ ﺯﻥ ﺷﺪﻩ !
ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻧﺒﺎﺵ …
ﺣﺎﻝ ﻣﻦ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ …
ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﮐﻮﭼﮏ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎﯾﻢ ﮔﻢ ﺷﻮﻡ …
ﺁﻣﻮﺧﺘﻪ ﺍﻡ
ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺑﯿﯿﻦ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻭ ﺍﺷﮏ ﻧﺎﻣﺶ
“ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺳﺖ ”
ﺁﻣﻮﺧﺘﻪ ﺍﻡ …
ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ” ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ” ﺗﻨﮓ ﻧﺸﻮﺩ …
ﺭﺍﺳﺘﯽ …
ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻦ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺧﻮﺏ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ …
ﺣﺎﻝ ﻣﻦ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ …
ﺧﻮﺑﻪ ﺧﻮﺏ
ﺷﮑﺴﺘﻦ
ﺧـــﺮﺩ ﮐﺮﺩﻥ
ﺳــــــــﻮﺯﺍﻧﺪﻥ ­
ﺧﺎﮐﺴـــــﺘﺮ ﮐﺮﺩﻥ
ﺑﻪ ﺑﺎﺩ ﺩﺍﺩﻥ …
ﺍﺯ ﻫﺮ ﺍﻧﮕﺸﺘﺖ ﯾﮏ ﻫﻨﺮ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﺩ
سلام قلب لعنتى…
اين حرفاروواسه تونوشتم…
راستش ديگه ازت خسته شدم ,ديگه بهت افتخارنمى کنم!
ديگه واسم مهم نيست کى ياچى رودوست دارى ،اصلابه من چه…
وقتى خودت بلدنيستى حرف بزنى ,قلب کسيوبشکنى ,دروغ بگى … به چه دردمن مى خورى؟!
ازت مى خوام خودت استعفابدى…
ضمیرها را از من سوال نکن …
اینجا فقط اول شخص ِ مفرد مانده است !
بقیه رفته اند
ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﮐﻪ ﻣﺎﻝ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﺪ
ﺩﯾﮕﺮ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻣﺮﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﻢ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﺩ!!!
من جای تو امروز شما میگویم
از فاجعه فاصله ها میگویم
در واژه تو خون صمیمی جاریست
لایق به تو نیستی ،شما میگویم
ﺍﻭﻝ ﻣﻄﻤﺌــﻦ ﺑـــﺎﺵ ﮐــﻪ ﻧﻤــﯽ ﺭﯾــــﺰﺩ
ﺑﻌــﺪ ﺗﮑﯿـــﻪ ﮐــــﻦ ،
ﻫــﺮ ﮐﺴــﯽ ﻭﺍﺳــﻪ ﺁﺩﻡ ﺗﮑﯿــﻪ ﮔـــﺎﻩ ﻧﻤــﯽ ﺷــﻪ . . .
آهای تو که همیشه بدیاو سختیای زندگیتو می بینی و ناله میکنی!
هیچ می دونستی همه ی آدمای دنیا وقتی می خندن قشنگترن؟! واقعا چرا بعضیا فقط مو قع عکس گرفتن اونم به زور کلمه ی “سیب” می خندن…؟ حواست باشه همه دوست دارن تورو قشنگ ببینن!
پس بخند….
دیگراز عشق داستانی ب بلندی شنگول و منگول نمیتوان نوشت چه رسدبه شیرین و فرهاد.
ﺳﺨـــﺖ ﺍﺳﺘــــ
ﺍﯾﻨﮑــــﻪ ﻧﻤـــﺮﺩﻩ ﺑــﺎﺷـــﯽ ،
ﺍﺯ ﺗـــﻮ ﺑﺨـــﻮﺍﻫـﻨـــﺪ
ﮔــــﻮﺭﺕ ﺭﺍ ﮔـــــﻢ ﮐﻨــــﯽ ..
بعضیا دنیا را در70 روز دور زده اند … ما که دیگر جای خود داریم !!!
Sabr kardan dardnak ast va faramush kardan dardnaktar,vali az in 2 dardnaktar in ast k nadani bayad sabr koni ya faramush…
ديگر كمتر اشك ميريزم ، دارم بزرگ ميشوم يا سنگ نميدانم ..!يخ بياوريد من اولين جسدى هستم كه داغ مانده …
دنیای من
پر از دستهایست
که خسته نمی شوند
از نگه داشتن
نقابها. . . !
روزگاری همه اهل زمین دلشان درد نداشت ، هيچ کس دغدغه ي انچه ميکرد نداشت ، چشمه ي سادگي از قلب زمين ميجوشيد ، خودمانيم زمين اين همه نامرد نداشت !!!
ازدواج هم با یک دروغ بزرگ شروع میشه:عروس رفته گل بچینه!
ﺧﺎﻃﺮﺍﺗَﺖ ﺧﻮﺍﺏ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ . . . !!

ﺗﻮ ﺩﻭﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ
ﻣﻦ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻭﺭ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻢ !
ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﺷﺪﯼ
ﺑﺮﻧﮕﺮﺩ !
ﻻﺷﻪ ﯼ ﯾﮏ ﺩﻝ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ
بعضی ها به ما نمی خوردن! ما جا خالی دادیم خوردن به شما! مبارکتون باشه!
ﻟﺒــــﺨـﻨﺪ ﮐـﻪ ﻣــﯽ ﺯﻧـــﯽ ..
ﯾـــﻮﺳﻔـﯽ ﻣـﯽ ﺷـــــﻮﻡ ..
ﮐـﻪ ﺑـﯽ ﻫﯿــــﭻ ﺑـَــﺮﺍﺩﺭﯼ ..
ﺩﺭ ﭼـــــﺎﻝ ِ ﮔــــﻮﻧـــﻪ ﺍﺕ ،
ﮔــُـــــــــــﻢ ﻣﯽ ﺷـــﻮﻡ
ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘنت ﻣﺸﻐﻮﻟﻢ …
ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﺳﺎﻟﻬﺎﺳﺖ ؛ ﺩﺭ ﻣﻘﺮی ﻣﺘﺮﻭﮐﻪ ،
ﺑﯽ ﺧﺒﺮ ﺍﺯ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﺟﻨﮓ ،
ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ…!
مهم نیست که بادیگریست.(..اوپس مانده ی من است…)
همیشه یک نفر هست
که آدم بخواد با اون “درد دل” کنه
ولی وای به اون روزی که
اون خودش “درد دل” آدم باشه
آدمارسمشونه پابنددلدارنمی شن خوب گرفتارمیکنن اماگرفتارنمیشن آدمارسمشونه شاخه به شاخه میپرن دل بیمارمیکنن اماپرستارنمیشن….
ديدم روي قلبي نوشته بود شكستني است مواظب باشيد,اما من روي قلبم نوشتم شكسته است راحت باشيد.
ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﻋﺘﯿﺎﺩ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ …
ﺗﺮﮐﻢ ﮐﺮﺩ !
دوستی بهترازرفاقت؟
دوستی:رازهادردل…دارد.
رفاقت:نیش عقرب…!
عشق همیشه نافرجام است برای درختان به آسمان هم که برسند به همدیگر نمی رسند ؛ تبرها مگر کاری کنند.
به “در” میگید که “دیوار” بشنوه ولی فکر اینجاشو نمیکنید که شاید “در” عاشق شما بشه!
ﻟﯿـ ـﻠـﯽ؛
ﻧـﺎﻡ ِ ﺩﯾـﮕﺮ ِ ﭘـﺎﯾـﯿـ ـﺰ ﺍﺳــﺖ …
ﺯﯾﺒــﺎﺳـ ـﺖ،
ﻋﺎﺷـــ ـﻖ ﻣـﯽﮐﻨــﺪ،
ﻣـﯽﮐـﺸــ ـﺪ!
هم عاشقتم،هم ازت متنفرم،ميانگين كه بگيري ميبيني برام مهم نيستي!!
ﻗﺪﺭ ﭘﺎﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥ …
ﻣﻦ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺗﻮ …
ﭼﻪ ﺷﺐ ﻭ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﮐﻪ ﻧﺴﻮﺧﺘﻢ …
ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﭘﯿﺶ
ﻓــــــــﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ
ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﻋﺎﺷﻖ ﮐﺴﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺗﻮ ﺷﻮﻡ
ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﭘﯿﺶ
ﻫﯿـــــــــــﭻ ﮐﺲ ..
ﺷﺒﯿﻪ ﺗــــــــﻮ ﻧﯿﺴﺖ …
از پسر بچه اي فال فروش پرسيدن چه ميکني؟گفت به کساني که در ديروزشان ماندند فردايشان را ميفروشم.
زندگى يک بازى درد آوراست -زندگى يک اول بى آخر است-
زندگى كرديم واما باختيم-کاخ خود را
روى دريا ساختيم –
لمس بايدكرد اين اندوه را -برکمر بايد كشيد اين کوه را-
زندگى را با همين غمهاخوش است- با
همين بيش وهمين كمهاخوش است-
باختيم وهيچ شاکى نيستيم- برزمين خورديم خاکى نيستيم…
ﺑﺎ ﭼﺴﺐ ﻳﮏ ﺩﻭ ﺳﻪ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﭼﺴﺒﺪ . . . !

ﺩﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺷﮑﺴﺘﯽ . . .

امروز روز جهاني خوشگل هاست، مباركت باشه! این پیامو برای خوشگلایی که میشناسی بفرست، فقط تورو خدا منو بیخیال شو! تا همين الانم،بالای “دههزارتا” پیام برام اومده!!!؟
ازوقتی زبانهاچرب شد،!!دلهااز رونق افتاد…!
گاهی به دلت شک کن
ع . ش . ق
شاید یک شایعه باشد…!
ﺳﺎﻋﺖ ﻫﺎﯼ ﻧﺒـــــــــــــــــﻮﺩﻧﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﭽﻢ ﺑﺴﺘﻪ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ ، ﺣﻠﻘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺩﻭﺭ ﮔﺮﺩﻧـــــــــــــــــﻢ !
ﭼﯿـﺰﮮ ﻧـﻮ ﺑﯿـﺂﻭﺭ …
ﺣـﺮﻓـﮯ ﺗـﺂﺯﻩ …
ﺟﻤـﻠــﮧ ﺍﮮ ڪﮧ ﺑــﮧ ﻫـﯿـﭻ ڪـﺲ ﻧﮕﻔـﺘــﮧ ﺍﮮ …
ﺣـﺂﻝ ﻣـﺮﺁ ﺑــﮧ ﻫـﻢ ﻧـﺰטּ !
ﺗـﻮ } ﺩﻭﺳـﺖ ﺩﺁﺭﻡ { ﻫـﺎﯾـﺖ ﺭﺁ ﺑــﮧ ﻫـﻤــﮧ ﻣﯿﮕـﻮﯾـﮯ
عاشق شدن بی فایدست:
چون یا تو دل اونو میشکنی
یا اون دل تو رو
یا دنیا دل هر دوتونو!
به او بگویید :کمتر برایم بمیرد! دیگر نمیدانم…
کجا خاکش کنم…!
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺍﺯ ﻧﻘﺎﺷﯿﻬﺎﯾﺖ ﻫﻢ ﻣﯿﻔﻬﻤﻨﺪ ﺩﺭ ﺩﻟﺖ ﭼﻪ
ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ !
ﺑﺰﺭﮒ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺣﺘﯽ ﺑﺎ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﺖ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ
ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﻔﻬﻤﺎﻧﯽ ﭼﻪ ﻣﺮﮔﺖ ﺍﺳﺖ
ﻣَﻦ
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﯽ ﮐﻪ
ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺗﻮﺳﺖ ﻣﺘﻨﻔﺮﻡ♂
سفت بغلش كن ؛
محكم ببوسش ،
نگران نباش !
كم كم به اين يكي هم عادت مي كني ….
زانو رو ميگم … !!!
هزاران غریبه پاروی دمش میگذاشتند و رد میشدند صدایش هم درنمیامد؛؛؛
امااز صدمتری قلاده اش رابرای من میبرید…!
گاهی پروانه ها هم اشتباه عاشق میشوند به جای شمع دور چراغهای بی احساس خیابان میمیرند!
مجنون….
به قصه ات بركرد…
اينجا همه فاحشه ها ليلى شده اند….
ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕِ ﻏﺮﯾﺒﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ … ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺷﯿﻢ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺭﻭ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ، ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺎﺧﻮﺷﯿﻢ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺭﻭ ﺑﺒﯿﻨﻦ
اونکه بهت 3بار مهلت میده،پین کده گوشیته…
نه من!
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ “ﺍِﺻﺮﺍﻑ” ﺍﺳﺖ . . .

بعضی عشقا مثل داستان حضرت ابراهیمه
باید خودتو قربونی کنی
بعضی عشقا مثل داستان حضرت عیسی میمونه
آخرش به صلیب کشیده میشی
امابعضی عشقا مثل داستان حضرت موسی میمونه
وقتی چند وقت نیستی یه گوساله جاتو میگیره
اگر احساسم را هم خواستی بخری، به روی بسته اش دقت کن… نه قیمت دارد، نه تاریخ انقضاء برعکس احساسات تو که بارکد دارد! حساب شده ی حساب شده!
شباهنگام که تابوتم به دست نا آشنایان رهسپار منزل نو میگردد..
پس تو ای آشنای سنگدل ز خانه بیرون بیاوبگو
منزل نو مبارک
ﺩﻝ ﻫﺎﻳﻢ ﺑﺮﺍﻳﺖ

ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ

ﺁﺧﺮ ﺗﻮ ﮐﻪ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﻲ

ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻧﺖ

ﺩﻭ ﺩﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ !

آهای انگشتت رو از دماغت در بیار
قراره 24با همین حماسه ایجاد کنی…
من را ببخش که ساده بودنم دلت را زد.
من را ببخش که عشق ورزیدنم چشمانت را بست.
میروم تا انانکه تواناترند تورا به پوچ بودنت برسانند.
از همان کودکی به ما هشدار دادند و جدی نگرفتیم…
یادت هست؟
در دفتر مشقهایمان خطوط فاصله همیشه قرمز بود!
ﺩﻝ ﺁﺭﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﯽ ﺗﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﯽ! ﺩﻝ ﺑﯽ ﺗﺎﺏ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﻡ !
ﺁﺧﺮﺵ ﻧﮕﻔﺘﯽ : ﺗﻮ ، ﺩﺭﺩﯼ ﯾﺎ ﺩﺭﻣﺎﻥ ؟
من تمام عمر خود را کوچک او کردم
اما یک بار که منتظر ماندم بگوید ببخش
رنگ موی سر و دندانم یکی شد
ولی من یاد گرفتم
با گرگ ها کمی گرگ بودن بد نیست
ازتنهای گریزنیست!بگذاراغوشم یخ بزند!نمی خوام کسی شال گردن اضافه اش رادورادم برفی احساسم بیندازد
دست از پا خطا كنى تعويض ميشوى
همين حوالى كسى شبيه توست!
اين است پيام عشق هاى امروزى…

ﻭﻗﺘﯽ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﯼ ﻋﺸﻖ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯼ ﺑﯿﻔﺘﺪ ﮐﻪ ﻋﻨﮑﺒﻮﺗﺶ ﺳﯿﺮ
ﺑﺎﺷﺪ . . .
ﺗﺎﺯﻩ ﻗﺼﻪ ﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ . . .
ﺯﯾﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﮐﻨﺪ . . .
ﻧﻪ ﺑﻤﯿﺮﺩ . . .
ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ “ ﺧﺪﺍ ” ﺧﻮﺩﺵ ﺑﯿآﺩ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭﺍﺳﻪ ﺗﻀﻤﯿﻨﺖ؛
ﯾﺎ ﺷﯿﻄﺎن رو ﺑﻔﺮﺳﺘﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻥ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺗﻘﺼﯿﺮﺕ!!
ﺩﯾﮕﻪ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻧﺪﺍﺭﻩ………
“ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﺪ ﺗﺼﻮﯾﺮﺕ ”
ﺍﯾﻨﺮﻭﺯﺍ ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺯﯾﺮ ﺁﺑﯽ ﻣﯿﺮﻥ ﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﺑﮕﯽ :
ﻣﻦ ﻧﯿﮕﺎ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﯿﺎ ﺑﺎﻻ ﯾﻪ ﻧﻔﺴﯽ ﺑﮑﺶ ﮐﻪ ﻻﺍﻗﻞ ﺧﻔﻪ ﻧﺸﯽ …
لیاقت میخواهد

بودن در شعرهای دختری که

با تمام عشقش نبودنت را اشک میریزد. . .

تعجب نکن!

در بی لیاقتی تو شکی نیست.

اینجا دلیل بودنت میان بغضهایم

خریت خودم است

نه لیاقت تو. . .

salhast ke bar chobe tir barane zendgi avizanam…..
afsos ke az shelik khabari nist….
بد جوری جو گیر شدی..
از بودنم سیر شدی؟..
رفتی و پشت سرم حرف زدی؟فکر کردی شیییییییییییییییییییر شدی؟؟؟♥♥
شاید با دروغ هایت مثل شب آرام باشی

اما برای من مثل روز روشنی

ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﺩﻡ ﮔﻮﺷﻢ ﮔﻔﺘﯽ
ﺣﺎﻻ
ﺷﺎﻫﺪ ﺍﺯ ﻛﺠﺎ ﺑﻴﺎﻭﺭﻡ ..
ﺑﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻧﮑﻦ
ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﻪ ﻓﺼﻞ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺭﺳﻨﺪ ﺭﻧﮓ ﻋﻮﺽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﺑﺎ ﺷﺐ ﺑﻤﺎﻥ
ﺷﺐ ﮔﺮﭼﻪ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺍﺳﺖ
ﺍﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮏﯾ ﺭﻧﮓ ﺍﺳﺖ
زندگی ی روی خوش بهم نشون بده…
ﻛﻠـﻤﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑـﺎ ﻳـﺎﺩ ِ ﺗـﻮ ﻣـﻲ ﺁﻳﻨـﺪ ،
ﺍﺯ ﻗـﻮﻡ ِ ﻣﻐـﻮﻟﻨـﺪ !…
ﻣﻲ ﺁﻳﻨـﺪ ، می کشند ، ﻣﻲ ﺳـﻮﺯﺍﻧـﻨﺪ ﻭ ﻣﻲ ﺭﻭﻧـﺪ
ﻧﻤﻚ ﭘﺮﻭﺭﺩﻩ ﺍﺕ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ
ﺑﺲ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ
ﺑﻪ ﺯﺧﻤﻬﺎﯾﻢ …
ﻧﻤﻚ ﻣﻰ ﭘﺎﺷﻰ …..
سربسته می گويم
آنی که زمان درمانش ميکند خراشست
زخم موجود ديگريست ..
سلام روزگار
چه می کنی با نامردی , نامردان… من هم اگر بگذارند دارم خرده های دلم را چسب میزنم…. راستی این دل , دل می شود؟!!!
دوست داشتن راه و روش نميخواد بلكه دل ميخواد و من با دل دوستش داشتم اما او فقط راهش را بلد بود نه دلش را…
ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ !…
ﺍﺯ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ …
ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻋﺸﻘﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﺍﺷﺘﻢ …
ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺨﻨﺪﻡ!
ﺟﺪﯾﺪﺍً ﺑﺎ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ
ﻣﯽ ﺩﻭﻧﯽ ، ﺍﺯ ﺷﺨﺼﯿﺘﺶ ﺧﻮﺷﻢ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﺍﯾﯽ …
ﻣﺤﮑﻤﻪ …..
ﺛﺎﺑﺘﻪ …..
ﺁﺭﻭﻣﻪ …..
ﻏﻠﻂ ﻧﮑﻨﻢ ﺍﻭﻧﻢ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﻮﺷﺶ ﺍﻭﻣﺪﻩ
ﻫﯿﭽﮑـــــــــﺲ ﻧﻔﻬﻤـــــــﯿﺪ ﮐـﻪ ﻣﻦ ﺑــﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿــــﺪﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ
ﺩﻟــــــــﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﯾـــــــﺎ ﺯﺩﻡ ﮐـــــــﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﻭﺍﻫـــــــﻤﻪ
ﺩﺍﺷــــــــﺖ
ﺣِﺴﺎﺑﯽ ﻣَﻨـــﻮ ﺩﻭﺭ ﺑِﺰﻥ
ﺧﻮﺏ ﮐﻪ ﺳَﺮﺗــــ ﮔﯿﺞ ﺭَﻓﺖ
ﻣﯿُﻔﺘـــﯽ ﺟِـــﻠﻮﯼ ﭘــﺎﯼ ﺧﻮﺩﻡ ..
ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼِ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺍﻧﺒــﺎﺭ ﻣﯿﮑُﻨــﻢ ..
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺭﺍ ﺍﻧﺒــﺎﺭ ﮐُﻨـﯽ ﮔِﺮﺍﻥ ﻣﯿـﺸــَﻮﺩ !!!..
صداقت؟… یادش گرامی… غیرت؟…..به احترامش یک لحظه سکوت… معرفت؟….. یابنده پاداش میگیرد… مرام؟… قطعه ی شهدا…. عشق؟… از دم قسط… واقعا به کجا چنین شتابان
ﻣــــﺮﺍ ﺍﺯ ﺑـﻨــﺪ ﺁﻭﯾــــﺰﺍﻥ ﮐـﻨـﯿــﺪ !
ﺳــــﺮ ﻭ ﺗـــﻪ !….
ﺷــﺎﯾـﺪ ﻓـﮑــــﺮﺵ ﺍﺯ ﺳــﺮﻡ ﺑـﯿـﻔـﺘـــﺪ … !!!
صبر كن سهراب!گفته بودی “قايقی خواهم ساخت؛دورخواهم شدازاين خاک غریب…”قايقت جادارد؟من هم ازهمهمه ی اهل زمين دلگيرم…
ﻣﺮﺍﺭ ﺑﻬ ﺫﻫﻨﺖ ﺑﺴﭙﺎﺭ ﻧﻪ ﺑﻬ ﺩﻟﺖ ﭼﻮﻥ ﻣﻨ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺯ ﮔﻤ ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﺷﻠﻮﻏﯽ میترسم
آنقدر خرابت شدم که هر کس از کنارم رد میشه میگه این خراب شده مال کیه
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺮ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﯾﺪﻣﺖ …
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﮔﺎﻫﯽ
“ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺮﺳﯿﺪﻥ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﯾﺮ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺍﺳﺖ”
ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺍﺑﻪ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﻱ ﺑﺎﺻﺪﺍ ﻣﻲ ﺷﻨﺎﺳﻨﺪﺍﻳﻦ ﺑﺎﻟﺶ ﺑﻴﭽﺎﺭﻩﺑﻪ ﮔﺮﻳﻪ ﻫﺎﻱ ﺑﻲ ﺻﺪﺍ
سقـــــوط…
تـاوان پریـــــــدن بـا بعضـــی هــاست
دلم گرفته از آدمایی که میگن دوستت دارم ولی معنیشو نمیدونن
از آدمایی که دوست دارن مال اونا باشی ولی خودشون مال تو نیستن
از اونایی که زیر بارون برات میمیرن اما وقتی آفتاب میشه همه چی یادشون میره…
عشق هميشگي است اين ما هستيم که ناپايداريم ،عشق متعهد است مردم عهد شکن، عشق هميشه قابل اعتماد است اما مردم نيستند .
ﮔﺮﯾﻪ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ ؛ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﻓﺘﻪ ﺗﻮﯼ ﭼﺸﻤﻢ !
ﺑﻪ ﮔﻤﺎﻧﻢ ﯾﮏ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﺳﺖ …
ﮐﺎﺵ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺮ ﻋﮑﺲ ﺑﻮﺩ . . !!!.
ﺁﺩﻣﺎ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﻤﯽ ﺷﺪﻧﺪ. . !!!.
ﻋﺎﺷﻘﺎ ﺁﺩﻡ ﻣﯽ ﺷﺪﻧﺪ. . !!!.
همیشه که در دسترس باشى
مهربون که باشى
، مدام که خوشحاشون کنى
نه نگى
اعتراض نکنى
تموم تلاشتو بکنى که حالشونو خوب کنى
از خودت که کم بذارى، به خاطر اونا،
هیچى دیگه،
فقط راه رو براى اینکه راحت تر ترکت کنن هموار کردى
دوست دارم تکیه کلام تو بود…
من بی جهت به ان تکیه داده بودم…
ﻧﻤﯽﺑﺨﺸﻤﺖ !
ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻦ
ﻫﯿﭻﮐﺲ
ﺟﺎﻧﺶ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻧﻤﯽﺑﺨﺸﺪ
روزی خواهد رســــــــید….
که دیگـــــــــر….
نه صدایم را بشنــــــــوی…
نه نگــــــــاهم را ببنی…
نه وجودم را حس کنـــــــــی….


و میشویی…با اشکت….
سنگ قبر خاک گرفته ی مرا…..
….
و ان لحظه است…که معنی تمام حرف های گفته و نگفته ام را میفهمی
ولی….من …دیگر …نیستم….
ﻫﻮﺍﻱ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺳﺮﺩ ﺍﺳﺖ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻛﻼﻑ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﺧﻴﺎﻝ ﮔﺮﻡ ﻣﻴﺒﺎﻓﻢ
زندگى به من آموخت
چگونه اشك بريزم ولى اشك نياموخت چگونه زندگى كنم…….
آدامس ها بزرگترین اساتید معنویت هستند ….از کودکیمان تلاش می کنند به ما بفهمانند:هیچ شیرینی ای ماندگار نیست..
ﺷﺮﺍﺏ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﻢ…ﺩﺳﺖ ﺭﻧﺞ ﺗﻮﺳﺖ…ﺑﺨﻮﺭ ﺑﺴﻼ‌ﻣﺘﯽ ﺩﻟﺒﺮ ﺍﻣﺮﻭﺯﺕ…
دل را بدنام نکنیـــــــــــــــــم …
آنچه بعضی ها در سینه دارند
کاروانسراست؛
از هر جای زندگی می نالی,می گویند:نیمه پر لیوان را ببین…یکی به من بگوید;لیوانی که همه جای آن شکسته,چه جای پری برای نگریستن دارد?!
در کوچه های عشق دنبال تو می گشتم / حقیقت شب بود ترسیدم و برگشتم
بـــه مــن کـــه رســـــيدي ؛

چــــه سَـــرِت شــــلوغ شــد

ميـــدونســـتم پــاقــدمـــم خــوبـه

امــــا نــــه ديــــگه اين قــد…

یه وقتایی یه غریبه میتونه بهترین دوستت بشه همونطور كه
بهترین دوستت هم
میتونه یه روزی برات یه غریبه بشه …………………………!
ميخواهم حرفهايت را قاب بكيرم….
همكى عكس شده اند…
ﺑﻬﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺑﺎ ﺩﻧﯿﺎ ﻋﻮﺿﻢ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ !ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕﻔﺖ !!! ﺑﺎ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﻪ ، ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻋﻮﺿﻢ ﮐﺮﺩ !
عتیقه شدم
در یادها
بی آنکه
” قیمتی ”
داشته باشم…!
ایـنـجــا

حـتـی آجــرهـا دارنــد بــوی غـریـبـگـی مـیگـیـرنــد

بــس کــه حـضــور تـــو

بــه تـمـامــ روزمــرگــی هـای ایــن خـانــه

طـعـنــه زده اسـتــــ ……

ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ ﻛﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﻜﻨﻢ ؛ﺍﻣﺎ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺁﺭﺍﻣﻢ ﻧﻤﯽ ﻛﻨﺪ !!!…
دلم می خواست بهانه‌ای باشی برای فراموش كردن همه چیز…
اما حالا دلم می‌خواهد بهانه‌ای باشد برای فراموش كردن تو…
دروغ میگویند:»سخنی كه از دل برآید،لاجرم بر دل نشیند«آنقدر از دلم حرف زدم كه درد دل گرفتم،ولی بر دل كسی ننشست
ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺑﯽ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ
ﻋﺠﯿﺐ ﺑﯿﺪﺍﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺩﺭ ﻋﺎﺷﻘﯽ
ﯾﮑﯽ ﺩﻭﺭ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ
ﺍﻣﺎ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺟﺮﯾﻤﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﻭ ﺗﺎﻭﺍﻥ ﻣﯿﭙﺮﺩﺍﺯﺩ !…..
ﻣَــــﺮﺩ …
ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﮑﻨﻪ !
ﻣَﺮﺩ ﮐﺴﯽِ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﻨﺪﺍﺯﻩ .. !!
روزگار با ما خوب ” تا ” نکرد .. ولی ما رو خوب ” تا ” کرد ……!
ﺑﺎ ﺗﻮ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭﺍﻧﻢ ، ﭼﺘﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ؟ ﺧﯿﺎﻝ ﮐﻪ ﺧﯿﺲ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ !
ﺍﻓﺴﻮﺱ…
ﻻﻻﯾﯽ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ ..
ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯿﺪﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻦ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺭﻭﺣﺸﺎﻥ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﯾﺴﺖ .
ﺍﯼ ﮐﺎﺵ
ﯾﮑﯽ ﺑﯿﺎﯾﺪ
ﮐﻪ ﻭﻗﺖ ﺭﻓﺘﻦ
ﻧﺮﻭﺩ …
قديما ميگفتن هر كس “نونِ” قلبش رو مى خوره…!
اما رو راست باشيم اين روزا هر چى خوبى كنى ، فقط”چوبِ” قلبت رو مى خورى…!
ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ !! ﻋﻤﻖ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﺎﻥ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﻥ
ﺷﯿﺮﺟﻪ ﺯﺩﻡ . . .
موندم ادمایی که با یه شکست ساده ی من اینقد خوشحال میشن….با شنیدن خبر مرگم چیکار میکنن!!! ………….
ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺳﺎﺩﻩ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﺏ ﻣﺮﺍ ﺁﺗﺶ ﺯﺩ
سرد است اما

سرما نمي خورم

تو نگران نباش

کلاهي که سرم گذاشتي

تا گردنم را پوشانده است

اگه یه زن تو رواونقدر دوس داشته باشه
که از آرزوهاش به خاطرت بگذره
از خدا یه عمر تازه بخواه چون
یه عمر واسه خوشبخت کردنش خیلی کمه…
هي فلاني…..!نردبان هوس رابردار؛واز اينجابرو بااين چيزهاقدت به عشق نميرسد!عشق،بال ميخواهد كه تونداري
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺷﺐ ﺳﺮﺩ ﺩﻟﻢ ﯾﻪ ﻋﺎﻟﻤﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻏﻮﺷﺖ ﺑﮕﯿﺮﻡ
ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﻭ ﻣﻦ
ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻢ،
ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ …
ﻧﻪ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺑﺎ ﻟﻄﺎﻓﺖ …
ﻧﻪ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺑﺎ ﻣﺤﺒﺖ …
ﺍﻣﺎ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ !!!!!!
دل زار دل همه است تو دل زار نداری پس همه نیستی جزی کم ی اندوه برای باختن
آقایان معتقدند آدم باید مرد باشد و خانم ها معتقدندمرد باید آدم باشد !
زندگی ام بسته به تار مويت انقدر زندگي ام را پشت گوش نينداز
ﻋﺎﺷﻖ ﻛﻪ ﺷﺪﻡ
ﺩﻧﻴﺎ ﻳﻪ ﺑﺎﺩﻛﻨﻚ ﺑﺰﺭﮒ ﻗﺮﻣﺰ ﺷﺪ ﻭ ﻫﻮﺍ ﺭﻓﺖ
ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﺎﻻ ﻭ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺭﻓﺖ
ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﭼﺴﺒﻴﺪ ﻭ ﺗﺮﻛﻴﺪ
ﺣﺎﻻ ﻣﻮﺍﻇﺒﻢ ﺩﻓﻌﻪ ﺑﻌﺪ ﻛﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﻡ
ﻳﻪ ﻧﺦ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺒﻨﺪﻡ
ﻛﻪ ﺧﻴﻠﻲ ﺑﺎﻻ ﻧﺮﻩ
ﺁﺧﻪ ، ﻣﻲ ﺗﺮﺳﻢ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ، ﻳﺎ ﮔﻤﺶ ﻛﻨﻢ ﻳﺎ ﺑﺘﺮﻛﻪ !
…………..
ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ …
ﺧﺎﻟﯿﺴﺖ …
ﺍﻣﺎ ﺗﺎ ﺩﻝﺕ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ
ﺩﻝﻡ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﻮﺳﺖ …….
ﻋﻄﺮ ﻫﺎی ﮔﺮون ﻗﯿﻤﺖ رو ول ﮐﻦ ، آدم ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻮی اﻋﺘﻤﺎد ﺑﺪه …
آخه خداجون قربونت برم این چه حسیه که اسمشوگذاشتی عشق.این چه فیلمیه که میلیونهاسال سکانس آخرش غمست وجدایی؟همه چیز تغییرکرده توهم سناریوآخروعوض کن.
به خاطر من بخند…حتی به دروغ!گاهی بايد به کسی تنفس مصنوعی داد!…..
ﺩﯾــــﮕَﺮ ﺩِﻟﻮﺍﭘَﺴَـــــــــــــــــــﻢ ﻧﺒﺎﺵ ﻧﺎﻣﻬــــــﺮﺑﺎﻥَﻡ !
ﺁﻧﻘﺪﺭﺿﻌﯿـــــــﻓَﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ
ﺳﺮﻣﺎ ﻫَﻢ ﻣﺮﺍ ﻣﯿﺨﻮﺭَﺩ !!….
رخ به رخ که شدیم من مات شدم ! و تو چون پادشاهی که از این فتح ها را زیاد دیده است بی اهمیت رد شدی
ﻣﯽ ﺩﻭﻧــ ﯼ ﭼـــ ﯼ ﺿَﺠْـــ ﺭﻩ؟
ﻣﯽ ﺩﻭﻧــ ﯼ ﭼـــ ـﯽ ﺁﺩﻣــُ ﻣﺮﯾــــ ـﺾ ﻣﯽ ﮐُﻨــ ﻩ؟
ﺍﯾﻨــ ﮐــ ـﻪ ﯾﻪ ﺣَﺮﻓﺎﯾـــ ﯼ ﺗﻮ ﮔﻠﻮﺗــ ﺑﺎﺷــ ﻩ
ﻧﺘﻮﻧــ ﯼ ﺑﻪ ﺍﻭﻧــ ﯼ ﮐﻪ ﻣﯿﺨــ ﻭﺍﯼ ﺑﮕــ ﯼ !
ﭼﻮﻧـــ ﻣﯽ ﺩﻭﻧــ ﯼ ﮐﻪ ﺁﺩﻣــ ﺵ ﻧﯿﺴـــ ﺕ!
زندگی درک همین امروز است
ظرف دیروز پر از دیدن توست
شاید این خنده که امروز دریغم کردی
آخرین فرصت همراهی ماست
در فلسفه وفا چنین آمده است…
دل وقف شکستن است؛
بیهوده مرنج…!

ﺁﺭﺯﻭﻱ ﻗﺸﻨﮕﻲ ﺳﺖ ؛
ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺩ ﭘﺎﻱ ﺗﻮ ﻛﻨﺎﺭﻩ ﺭﺩ ﭘﺎﻱ ﻣﻦ ؛
ﺑﺮ ﺩﺷﺖ ﺳﭙﻴﺪ ﭘﻮﺷﻴﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﺑﺮﻑ ؛
ﻫﻨﻮﺯ ﺍﻣﺎ ﻧﻪ ﺑﺮﻑ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﻧﻪ ﺗﻮ ..
بودن با بعضیا لیاقت نمیخواد ، اعصاب میخواد !
عاشقانه هایت را که میفرستی ابتدا ذوق میکنم سپس دلم میگیرد که چه کسی انها را برای تو فرستاده است…
عشق تو!
عبور ماه است از خیابان
در شب حکومت نظامی
دلت را خوش نكــــــن

به این “دوستت دارم”ها !!

تمـــــامشان

تاریخ مصــــــرف دارند

قبل از اینکه کسی درب دلتو بزنه
آیفون قلبت رو تصویری کن !
چون اگه بیاد تو و بشینه دیگه نمیشه بیرونش کرد !
مهمان حبیب خداست !
ﺧﺪﺍﯾﺎ . . .
ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻦ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﻫﻢ ﭘﯿﺮ ﺑﺸﻦ . . .
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻫﻢ ! . .
ﺧﯿﺎﻟﯽ ﻧﯿﺴﺖ . . .
ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﻪ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﺕ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺷﻮﻡ . . .
ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻢ ﺧﻮﺍﺑﮕﯽ ﻭ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﻧﺼﯿﺒﻢ ﺷﻮﺩ . . .
ﺁﺧﺮ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﭘﺴﻨﺪ ﺷﺪﻩ ﺍﯼ ﻟﻌﻨﺘﯽ .
ضربان قلبم رو روی خنده های تو تنظیم کردم.پس بخند تا زنده بمونم!ازطرف کسی که قابلش ندونستی…!
دلم را مبتلایت کرده بودم
خودم را خاک پایت کرده بودم
ندانستم که بی مهری وگرنه
همان اول رهایت کرده بودم..
ﻫﺮ ﺁﻫﻨﮕﯽ ﮐﻪ ..
ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺪﻫﻢ ..

ﺑﻪ ﻫﺮ ﺯﺑﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ ..

ﺑﻐﻀﻢ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﮑﻨﺪ …

ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ …
ﺑﻐﻀﻢ ﺑﻪ ﭼﻨﺪ ﺯﺑﺎﻥ ﺯﻧﺪﻩ ﺩﻧﯿﺎ
ﻣﺴﻠﻂ ﺍﺳﺖ !!!…

ﻟﺐ ﻫﺎﯾﺖ
ﺑﻮﯼ ِ ﺳﯿﺐ ﻣﯿﺪﻫـﺪ
ﻣﯿﺨـﻮﺍﻫﯽ ﺁﺩﻣـــــﻢ ﮐﻨﯽ ؟
زخم که ميخوري مزه مزه اش کن…حتما نمکش اشناست..!
آزارم میدهد…
دیدن ترس درختان بزرگ،از تکه آهنی به نام تبر!!!!
بگفتم علت چیست؟؟
پاسخ آمد…
ترسم از تکه آهن نیست ترسم از دسته آن است که خود ساخته ام!!!!!
ﺍﺯ ﺗـــــﻤﺎﻡ ﺩﻧﯿـــــــــﺎ
ﺷﺎﻧــﻪ ﺍﯼ ﻣــﯽ ﺧﻮﺍﻫـﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺳـــﺮﻡ ،
ﻭ ﺳــــﺮﯼ ﺑـــــــﺮﺍﯼ ﺷــــــــــﺎﻧــ ـــﻪ ﺍﻡ !
ﮐﺴــﯽ ﺧﺴﺘــــﻪ ﻧﯿﺴـﺘـــ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﻟــﺶ ﻫــﺎﯼ ﭘَـــﺮﯼ ؟
دلیل پیشرفت منی
نه تو کارام
توی دردام
واسه اشکایی که سر خورده رو لبهام
دلیل پیشرفت منی
نه تو کارام
توی دردام
واسه بیشتر شدن سوزش زخمام….
من فکر می کردم ک تو همدردی…
اما حالا فهمیدم:
ک تو هم دردی…
ﺑـﺎ ﻋﺸــﻖ ﺑﺎﺭﯾﺪﻡ ﺍﻣـﺎ ﭼـﻪ ﺣﯿﻒ ﮐﻪ…
.
.
.
.
.
.
ﺑﺎ ﭼﺘـﺮ ﺁﻣـﺪﯼ …
کسی که بزرگترین دغدغه زندگیش ست کردن رنگ رژ لبش با لباسش است,
تاب درد دل یک مرد را ندارد…!
درد دل یک مرد را یا یک مرد میفهمد یا دود سیگارش…!!!
اگه كسي بهت گفت خوشكله اول يه لبخند ملايم بهش بزن بعد يكي با مشت بزن تو چشمش تا ديگه مسخره نكنه
ﺣﺎﻓﻈــﻪ ﻱ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻱ ﻏﻤﮕﻴـــﻦ ﻗﻮﻳــﺴﺗـــــــــ ..!
ﻣﻲ ﺩﺍﻧﻨــﺪ ﮐﺠــﺎﻱِ ﮐــﺪﺍﻡ ﺧﻴــﺎﺑــﺎﻥ …
ﺁﻥ ﺭﻭﺯ …
ﻣُـــــﺮﺩﻧﺪ …
ﯾﻪ ﺯﺩ ﻭ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ !!….
ﺗﻮ ﺟﺎ ﺯﺩﯼ ؛
ﻣﻦ ﺟﺎ ﺧﻮﺭﺩﻡ !….
دور گردنش شال پیچیدند و سرش کلاه گذاشتند و رفتند…
کسی نفهمید همین محبت ها آدم برفی را آب کرد…!
ﺩﻟـــﻢ
ﺗﺮﺱ ﺑــﺮﺵ ﺩﺍﺷﺘﻪ
ﻧﮑﻨﺪ ﺁﺧﺮ ﻗﺼﻪ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﻭ ﻣـــﺎ ﻣﺎﻝ ﻫﻢ ﻧﺒﺎ ﺷـــﯿﻢ؟
زندگی …
سزای کسی ست ،
که به شکم مادرش لگد میزند
دلمو شکستی بازم دوبـــاره
اما بدون چوبه خدا صدا نداره
تنها آرزوم اینه که یه روزم برسه
چشمای تو مثل ابرا ببــــاره
زندگی رابه پایان میبرم
شاید او به جای تو مرا در اغوش کشید..
آهنگ زنگ من روي موبایلت با بقيه فرق داشت،ولي آهنگ زنگ تو روي موبایلم مثل بقيه بود ….
.
تو به خطار اينكه بفهمي منم و من بخاطر اينكه فكر كنم تويي …
ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﯿﺎﯾﯽ ! ﻓﺮﺍﺭ ﻧﮑﻦ !
ﺯﻣﯿﻦ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﺍﯼ
ﮔـِـﺮﺩ
ﺍﺳﺖ
اگه با طرفت حرفی داری، اگه باهاش مشکل داری…
اگه…
اگه…
اگه….
اگه….
اگه….
اگه….
خیلی راحت حرفتو بهش بزن!
“تیکه” ننداز…
آدما یهو می بُرَن… اینو همیشه یادتون باشه…
به بعضی ها تو زندگی باید گفت: من چشم میذارم،تو فقط گمشو…
ﺗﻮ ﻣﯽ ﺁﺋﯽ ” ﮐﺠﺎﯼ ِ ﺩﯾﻮﺍﻥ ِ ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺳﺖ … ؟
ﻧﮑﻨﺪﺻﺒﺮﻳﮏﻓﺮﻳﺐﺑﺰﺭﮒباشدچون سالهاست باغوره ها کلنجارمیروم،حلوا نمیشوند
به بعضی ها از کودکی به جای شیر مادر باید شیر سگ داد…
تا وفادار بمانند!
ﺷﺒﻬﺎﯾﻢ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ،
ﻭﻗﺘﮯ ﻧﺪﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍﻍ ﺍﺗﺎﻕ ﺍﺕ ﺭﺍ
ﮐﺪﺍﻡ ﻟﻌﻨﺘﮯ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻣﮯ ﮐﻨﺪ !…
ديدي آنرا که تو خواندي به جهان يار ترين

چه دل آزارترين شد چه دل آزارترين

ﺩﻟﮕﯿﺮ ﺑﻮﺩﯼ ﯾﺎ ﺩﻟﺖ ﮔﯿﺮﺑﻮﺩ!!!
ﭼﺮﺍﺭﻓﺘﯽ…؟
دلم پراست مثل توپخانه ای که زیرتفاهم نامه ها تن به صلح میدهد …
رورزگار اما وفا باما نداشت. طاقت خوشبختي مارا نداشت. پيش پاي ما سنگي گذاشت. بيگمان از مرگ ما پروا نداشت
گاهی عشق همان چوب خداست بی صدا….ولی از دست عزیزت می خوری!
شکستن دل کسی که عاشق توست کار ساده ایست. اگر راست می گویی دل کسی را بشکن که عاشقش هستی…
اينهمه اسرار به رفتنم مرا مصمم تر ميكند به ماندم…يك معادله ساده را درك نمي كني؟؟؟
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﺍﺣﻤﻖ ﻓﺮﺽ ﻧﮑﻦ
ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻧﺨﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﮐﻪ ” ﻫﻔﺖ ﺧﻂ ” ﺑﺎﺷﻨﺪ !!..
ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺣﺲ ﺻﻔﺮﻱ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﺪﺩ ﻣﻴﺎﺩ …

ﺑﻮﺩﻧﻢ ﻫﻴﭻ ﻟﺰﻭﻣﻲ ﻥـﺩﺍﺭﺩ …

صدات می کنم تا همه بشنون
جواب صدام غیر پژواک نیست
من اونقد شکستم فک میکنم
که هیچ ارتفاعی خطرناک نیست
گاهي پروانه ها هم اشتباه عاشق ميشوند,بجاي شمع گرد چراغهاي بي احساس خبابان ميگردند و جالب ميميرند…..”
دست روی دلم نگذار میسوزی…داغ خیلی چیزها به دلم مانده!!
دست پختت هنوز هم معرکه است…
ممنون از آشی که برایم می پزی…
مار در استین شرف دارد به تو مار را خودم پرورش دادم نیش تو دست پرورده کیست
ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﺁﺧﺮ ﺍﯾﻦ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎ ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﯿﺪ !
ﺩﻧﯿﺎ ﭘــــــُﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﻗﺎﺻﺪﮐﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﺭﺍﻫﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ! !
ﻧـــــــﻪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯽ ﺧﺒﺮﯼ ﺩﻫﯽ
ﻭ ﻧــــــــﻪ ﺧﺒﺮﯼ ﺑﮕﯿﺮﯼ !
من در خواب راه میروم!
مواظب باش دست وپایت را له نکنم؛
من که غفلت کردم و
کسی که خودش را به خواب زده بود،
قلبم را له کرد…
ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺘﯽ
ﺣﺘﯽ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻣﺮﺩﺍﺩ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺪ
ﺭﻃﻮﺑﺖ ﺟﻨﮕﻞ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺗﺒﺨﯿﺮ ﮐﻨﺪ !…
سرم سنگین شده از هجوم این خیال های خا م . . .
خیالهای درهم تنیده ای که دلم در پستوی ذهن م تلنبارکرده . . .
این خیالهای تلخ . . .
از يه جايي به بعد اگه ببخشي
ديگه خيلـــــــــــــــــــي بي شخصيتــــي
روزی میرسد که آدم دست به خودکشی میرند . نه اینکه تیغ بردارد رگش را بزند . نه ! بلکه قید احساس اش را میزند…!
دلگیرم ن واسه خاطراینکه دلمو شکستن
دلگیرم ن بخاطرزخمهایی ک بهم زدن
دلگیرم ن واسه عمرو دقایقی ک بابغض گذروندم
دلگیربخاطراینکه مردم سرزمینم شرط میبدن روی دل شکستنو خردکردن همدیگه…..

ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ
ﻋﺠﺐ ﻫﺮﺯﻩ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ
گذشت اون دوره كه پروانه روي شمع ميسوخت.الان مياد جلوش اينقدر ادا درمياره تا به خودش مياد ميبينه شمعو خاموش كرده!
عاشقـــــــــــــم گر نیستی
لطفی بکن
نفرتــــــــــــ بورز…..
بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم میکند…
آهاى دنيا …
به اندازه خوشيهايت ناخوشم ،خيالت راحت …
هميشه بعد از جدايي از عشقمون فداکاري هايي که ميکرديم برامون يه معني ديگه پيدا ميکنن.رک بگم:خريت!
♥آنقدر مرا از رفتنت نترسان ….
قرار نیست همیشه بمانیم !
روزی همه رفتنی اند …
.ماندن به پای کسی معرفت میخواد…
نه بهانه.
بهم گفتی دوست دارم! گفتم چقدر؟!
گفتی از خودت تا خدا…
اشک توی چشمام جمع شد اخه یادم افتاد که گفتی خدا از همه چیز ب ما نزدیک تره!!!
روزگــــــــار عزیــــــــــز!
سـازهایت دیگر گوشـــخراش شده اند
لطفــــــــــــــــــــا
.
.
.
.

کمــــی کوکشــــــان کن!

زندگی چه شیرین می شد زمانی که عشق متفاوت تراز انچه هست می بود
نمیتوانی!!…
میدانم ک نمیتوانی…
ذاتت مشکل دارد خمیره ات فاسد است!
کاش میتوانستی…
حتی برای یک بار هم که شده کاش میتوانستی برای یک نفر…
وفادار باشی و به او خیانت نکنی…
شاید طعم انسان بودن به ذائقه ای خوش می آمد!!
بیزارم از اینکه…
اسم هرزگی هایت را “آزادی”و
اسم نگرانی هایم را “گیر”میزاری و…
برای بیتفاوتی هایت اعتماد را بهانه میکنی
من ” ندار ” بودم عروسک قصه ام پرید…
” دارا ” که باشی ” سارا ” با پای خودش سراغت می آید…!
آینه؛ تو از شکستن چه میدانی
که شکسته شدنم را
اینطور به رخم میکشی؟؟
من خـودم را کوچک کـردم… تا تـو خودت را کوچک نبـینـــــی
امــا تـــو… کوچکتــر از آن بـــودی
کـه بـا ایـن حرف هــا بـــزرگ شـــوی
ﻫﻤﺪﺭﺩﺕ ﺑﻮﺩﻡ ….
ﻭﻗﺘﯽ ﮐــﻪ ﺩﺭﺩﻫﺎﯾﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ﺭﻓﺘﯽ ,
ﻣـﻦ ﻣﺎﻧﺪﻡ ﻭ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺩﺭﺩ ﻧﺎﮔﻔﺘــﻪ !
قدیـــما گنجشــک رو رنگ میکـردن و جای قنـاری میفروخـتن !
ایــــن روزا

هـوس و رنگ میکنـن و جای عشــــق میفروشـن …!

ﺷﺎﻝ ﮔﺮﺩﻥ ﮔﺮﻣﻢ ﺭﺍ ﺏ ﮔﺮﺩﻥ ﺳﺮﺩ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﺖ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯ، ﺗﺤﻤﻞ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﺮﺩﯼ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ.
شکسته اين جماعت بال ما را

پريشان کرده ماه و سال ما را

تو هم اي بي وفا از ما بريدي

نمي پرسي دگر احوال مارا

ﻧﺴﻠﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺎﭼﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺩﺭﺩﻫﺎﯾﻬﻢ ﻻﯾﮏ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ !!!!..
سفر،همیشه حکایت آمدن تو بود.
ما باهم بودیم،این راز را مادرم می دانست.
وجاده ای بلند از بادهای رو به شمال، که از مخمل ماه و نازکای آواز ما
می گذشت.
ومن آنقدر دوستت
می داشتم که حسادت شبیه شیر پرنده وموی کف دست فرشته بود.
کاش مرا میفهمید
ﺗﻤـــﺎﻡ ﺯﻧــﺪﮔﯿـــﻢ ﺑــﺎ ﻫﻤـﯿـــﻦ یک ﻋﺒــﺎﺭﺕ
ﻣﯽﮔـــﺬﺭﺩ . !!! . . “ ﺑـــﯽ ﺧـــﯿـــﺎﻝ ”
یه لحظـه گـوش کـن خـــدا ؛  جـدی میگــم . . .  نه بچـه بـازیِ نـه ادا و اطــوار ،  تو این دنــیا . .  حــالِ خــیلی هـا اصـلا خـوب نیـست !  یـه دسـتی بـه زندگیـشون بکـش  لــــــــــــــــــــــــ ــــطــفا”
ﻫﻤﯿﺸﻪ
ﺣﺮﺍﺭﺗـــــ ـ ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺘــــــ،
ﮔﺎﻫﯽ
ﺍﺯ ﺳــــــﺮﺩﯼ ﮏﯾ ﻧﮕﺎﻩ
ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ
ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘـــــــــــ ـ …
ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﯾﮏ ﺍﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺍﺻﻼ ﻃﺮﺍﺣﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ, ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺎﺩﯼ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ, ﻭﻗﺘﯽ ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ ﺩﺭ ﺍﻏﻮﺷﺖ
ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﻧﺪ, ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩﺳﺮﺷﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ, ﻭﻗﺘﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻣﺤﺾ ﺭﺿﺎﯼ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﭼﻨﺪ ﻓﺮﺳﺨﯽ ﺗﻮ ﻫﻢ
ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ, ﯾﮏ ﺍﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﺑﺎ ﻧﺒﻮﺩﻧﺸﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯿﺴﺎﺯﻧﺪ .ﺍﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺗﻮ …
کمی دروغ بگو پینیکیو…
دروغ های تو قابل تحمل ترند….
به خاطر کودکی بود و شیطنت…
به خاطر این بود که دنیای آدمها را تجربه نکرده بودی،
که ببینی یک دروغ چه ها میکند….
اینجا آدمها دروغشان به بهای یک زندگی تمام میشود
به بهای یک دل شکستن…
اینجا دروغ ها باعث مرگ عشق و اعتماد میشود…
اینجا ادمها دروغ های شاخ دار میگویند،
بعد دماغ دراز خود را جراحی پلاستیک میکنند…
ديگر نديدنت و نبودنت برايم مهم نيست… از اول هم اشتباه بود عاشقانه هيم را نثارت ميكرد…تو فقط تنت را خوب عرضه ميكني وگرنه دلت لاشه اي بيش نيست.
زندگی زیبایی غریبی ست!
سراسر شگفتی و دگرگونی! بی اراده متولد میشویم، با حیرت زندگی میکنیم و با حسرت میمیریم! بی آنکه بدانیم چرا میخندیم و گاه غمگین و مضطرب به آینده می اندیشیم! با غم ها میسازیم و با دورنگی ها کنار می آییم! و ناخودآگاه در مسیر زندگی♥عشق♥را طی میکنیم و زمانی به ارزش آن پی میبریم که جدایی با حسرت ناموزون جلوه گر میشود!!!
مرا در اوج حسرت ها رها کرد ؛ عجب یار وفاداریست دنیا!!!…
گفت حالت رانمی پرسم میدانم خوبی عکسهایت همه بالبخندند!!!ونمی دانست عکاس که می گویدسیب من یادحماقت حوامی افتم وپوزخندمی زنم!
ﻫﺮ وﻗﺖ ﮔﻠﻰ رو ﺑﻮ ﻛﺮدى ﻫﺮﮔﺰ اوﻧﻮ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﻧﻜﻦ،ﭼﻮن اﮔﻪ ﻧﮕﺎﻫﺘﻮ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﺴﭙﺎرﻩ ﺷﻮق !دوﺑﺎرﻩ دﯾﺪﻧﺖ اوﻧﻮ ﭘﺮﭘﺮ ﻣﯿﻜﻨﻪ.
سال هاست وفا مرده
از بس سرمان شلوغ شده به تشیع جنازه و مجلس ختم هم نرسیديم….
راست ميگن روزگار معرفت نداره…

يه روزى همه ى آرزوت اين بود…

يه بار اشک منو ببينى…

بيا…بيا تا ببينى چه کردى با چشمهاى من…

” ﺩﻝ “
ﺟﺎﯼ ِ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺮﺍﯼ ِ ﭘﯿﻠﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﯿـﺴﺖ
ﻣﻦ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭ ﻫﻤﻪ ﯼ ﭘـﺮﻭﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺟﻬﺎﻧﻢ
به بعضى ها بايد گفت :تو سيرابى گاوم نيستى چه برسه به جيگر ما…..
ﻣﻦ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﻢ
ﮐﻪ ﺑﺎ ﺩﺭﻳﺎ ﻗﻬﺮ ﮐﺮﺩ
ﻭ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ
ﺑﻪ ﻣﺮﺩﺍﺏ ﭘﻴﻮﺳﺖ …
بي حسم کرد
نسبت به همه ي حس هاي دنيا…
نترس!!!!
باتونیستم!!!!
من که برم جابرای خیلی هابازمیشود،انگار توی دلش زیادجاگرفته بودم
روزگارى بود براى سلام کردن به جنس مخالف صداها ميلرزيد,

روزگارى بود براى گفتن دوست دارم قلب ها ميلرزيدند

وحالا روزگارى شده که به راحتى حرف از تن ها ميزنند و تنها تخت ها ميلرزند.

می بینی رفیــــق…؟
چقدر ســــاده…
همین که پای “نــــون” وســـط می آید…
دوستــــــت دارم، میشـــــــود:
“دوســــتت ” ن ” دارم…
زمین گرده
ینی با من شروع کردی بامنم تمومش میکنی :|!!!
بازم میل خودته….
برو دوراتو بزن!!!
ﺑــﺮﮔـﺮﺩ
ﻧـﻪ ﺍﯾﻨﮑــﻪ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯾــﺖ ﺗـــﻨـﮓ ﺷـﺪﻩ ﺑﺎﺷـﺪ
ﻧــــﻪ !
ﺧﻨـﺠــﺮﺕ ﺟـﺎ ﻣـﺎﻧـﺪﻩ ﺍﺳﺖ ……….
ﻧﻤﯼ ﮔـﺬﺍﺭﺩ ﺗﮑﯿــﻪ ﺑـﺪﻫــﻢ !!!…..
ﺍﯾـ ــﻦ ﺭﻭﺯﻫـ ـﺎ ﺟﺎﮮ ﺧﺎﻟـ ـﮯ ﺗﻮ ﺭﺍ
ﺑـﺎ ﻋﺮﻭﺳﮑﮯ ﭘـﺮ ﻣﮯ ﮐﻨـﻤـ ..
ﻫﻤـ ـﺎﻧﻨﺪ ﺗﻮﺳـﺘـ …
ﻣـ ـــﺮﺍ ﺩﻭﺳـ ــﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ .. ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﺪﺍﺭﺩ …
ﺍﻣﺎ ﻫﺮﭼــﮧ ﻫﺴﺘـــ
ﺩ ﻝ ﺷﮑـﺴﺘﻦ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘــ
دلیل کمبودهایم، کم بودن‌هایت بود…
و چه شباهت عجیبی بین ماست، من دلشکسته‌ام و تو دل شکسته‌ای
و فکر میکردم تو همدردی…. اما نه! تو هم دردی
بعضی ها میتونن خودشونو گاو فرض کنند. ولی دل ما رو نمیتونن طویله فرض کنند
ﻭ ﻋـــﺸـــﻖ

ﻗﻴﭽﻲ ﺷﺪ

ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻮﺳﻨﮓ ﺷﺪﻱ

ﻭﻣﻦ

ﻛﺎﻏﺬ ﺑﻲ ﺭﻧﮓ

ﻫﺮﮐﺲ ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ ﻣﯽ ﺑﺮﯾﺪ !

ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﯽ ﺩﻭﺯﻡ …

ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ، ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻣﯿﺪ !

آدم تنها دلش به چیزهای کوچک خوش است. . . .

به بازی بچه ها. . .
به لبخند آدم ها. . .

به دست های گره خورده ی عاشق ها در خیابان. . .

به جیک جیک گنجشک ها دم صبح. . .

آدم تنها دلش به همین چیزها خوش است. . . .

ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺟﺎﯼ ﻗﺼﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎﺱ ﮐﻪ ﻭﺍﺳﺖ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﻣﯿﮑﻨﻪ…..
ﻋﺎﺷﻖ ﮐﻪ ﺑﺎﺷـے . . .

و ﺑﻪ ﻋﺸﻘﺖ ﻧﺮﺳـے . . .

ﺯﻭﺩ ﺑﻪ پﻴﺮے ﻣـے ﺭﺳـے . . .

. . . نـسـل مــטּ نـسـلـے اســـت ،ڪـہ غـــرق در مـعـشــوقــہ هــاے פֿـیــالـےپــیـــر مـیـشــــود . . .
ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺑﺎﻟﺸﻢ ﺭﺍ ﮔﻮﺍﻩ ﺑﮕﯿﺮ …
ﺍﻭ ﺣﺘﻤﺎ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺟﺰ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﻧﮕﺮﯾﺴﺘﻢ !
مغرورباش، دورازدسترس باش، مبهم باش، سرسنگین باش، خاکی که باشی آسفالتت میکنند واز رویت رد می شوند…
ﺭﻗﺎﺹ ﮐـﮧ ﺑﺎﺷﮯ ، ﺩﯾﮕﺮ ﺁﻫﻨﮓ ﺧﺎﺻﮯ ﻣــﻌﻨﮯ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺑـﺎ ﻫـﺮ ﺁﻫﻨﮕﮯ ﺑـﺎﯾﺪ ﺑﺮﻗـﺼﮯ !!!
ﻭ ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـﺎ . . .
ﭼﻪ ﺑـﺪ ﺁﻫﻨﮕــ ﻫﺎﯾـﮯ ﻣﮯﺯﻧـﺪ ﺭﻭﺯﮔــــﺎﺭ ،
ﻭ ﻣـﻦ . . .
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻣﮯﺭﻗــﺼﻢ . . !!..✘
ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ
ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺐ ﻫﺎﯾﻢ
ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ،ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ
ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ؟
ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﯿﭻ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ …
ﮔﻨﺎﻩ ﻣﻦ

ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﮔﻠﯽ ﺑﻮﺩ..

ﮐﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺁﺑﺶ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ…!

سپيدي موهايم را سرسري نگير. اينجا سالهاست كه برفي نباريده…
دلمو ادمهایی مث تو شکستن.زیاد تو هوا نباش وای از اون روزی که توهم سقوط کنی
ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﺍﺕ ﺑﮕﺬﺍﺭ
ﺗﺎ ﻫﻤﻪ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ “ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ” ﺯﯾﺮ ﺳﺮ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ…
ﺍﻳﻨﻄﻮﺭ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﺮ ﭼﻴﺰ ﺍﻭﻝ ﻭ ﺁﺧﺮ ﻭ ﻗﺒﻞ ﻭ ﺑﻌﺪﻱ ﺩﺍﺭﺩ…

ﺍﻣﺎ ﺑﺪﺍﻥ ﻣﻦ ﺷﺎﻳﺪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻫﺮﮔﺰ…

اب زیر کاه یعنی اینکه بخاطر خدا هم که شده نگاه به ناموس کسی نکنی اولش سخته کم کم اسون می شه برات لذت می بری که چنین مردی هستی از همین حالا شروع کن.
ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺰﻩ ﺍﺵ ﺯﯾﺮ ﺩﻧﺪﺍﻧﻢ ﻧﺮﻓﺖ
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﻋﺸﻘﻢ ﻭ …. ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﺩﺍﺩﯼ
ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﻭﻝ ﻫﻢ ﻃﻌﻢ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﮔﻔﺘـے ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﻳﺎ ﺑﺰﻥ . . .

ﻏﺮﻳﻘــــــﻢ ﺷـــــﻮ . . .

ﺑﺒﻴﻦ . . .

ﻏـــــــــﺮﻕ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ . . .

دیروز توی ایستگاه مترو عابری پوزخند زد به من که روی صندلی خیره به حرکت مترو اشک میریختم،یادم به تو پوزخندهایت به اشک هایم افتاد…
یعنی تو هم عابر بودی و نمیفهمیدم…؟؟؟
ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺷﻨﯿﺪﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﯽ ﮐﯽ ﺑﺎﺷﻪ ؟

ﻣﺘﺎﺳﻔﻢ ﮐﻪ ﺍﻭﻥ ﻧﯿﺴﺘﻢ !

ﻭﻟﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮﺵ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﯿﺎﺩﺗﻢ . . .

ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ …
ﭼﻪ ﮐﻢ ﺧﺮﺝ ﺍﺳﺖ …
ﻧﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ، ﻧﻪ ﺧﻮﺭﺍﮎ ..!!!
نزن”” فرهاد ””نزن عشق تو بی تیشه هم صدا میدهد
ولی…
عشق امروز با هزاران تیشه هم صدا نمیدهد!!!
یادش بخیر!
ی روزی آدما ب جای شماره ب هم دل میدادن!
دیروز، پینوكیو آدم شد
و امروز، آدمها پینوكیـو

من از عاقبت مادربزرگ می ترسم

اگر، فردا، شنل قرمزی گرگ شود..

عشق گاهي آسماني است، گاهي زميني و گاهي هم زيرزميني..

عشق گاهي پاك است، گاهي ناپاك و گاهي لجني..

عشق گاهي مردانه است، گاهي زنانه و البته، گاهي بچگانه..!

عشق گاهي در زمين نمي‌گنجد و گاهي در يك جيب هم جا مي‌شود..

عشق گاهي مژه برداشتن از روي گونه است و گاهي سيلي..

عشق گاهي به سفر مي‌انجامد و گاهي به تخت بيمارستان..

عشق گاهي نگاه است و گاهي آغوش..

و من ميدانم كه عشق‌هاي ده ساله نيز روزي مي‌ميرند و هيچكس برايشان مرثيه‌اي نخواهد خواند..!

ولي دیده‌ام که براي عشق‌هاي يك هفته‌اي سالها سياه پوشیده‌اند…!!!

دیگرآنقدر دراین شهر قدم زده ام
تمام خیابانهارا یاد گرفته ام
تمام کوچه هارا بلد شده ام
ایستگاههای اتوبوس را یک به یک سرزده ام
حتی باورت میشود سنگفرشهای خیابان هم مرامیشناسند
باورت میشود چراغهای راهنمایی هم چهره مرا به یاد دارند
حالا دیگردراین شهر گم نمیشوم
اما
هنوزگاهی میان آدمها گم میشوم
هنوزآدمها را خوب بلد نیستم
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺟﺎﺩﻩ ﻫﺎ ﺧﺮﺍﺏ ﺑﻮﺩ ؛
ﻧﯿﻤﮑﺖ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻫﺎ ﺧﺮﺍﺏ ﺑﻮﺩ ،
ﺷﯿﺮﺍﯼ ﺁﺏ ﺧﺮﺍﺏ ﺑﻮﺩ !
ﺯﻧﮕﺎﯼ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻪ ﻫﺎ ﺧﺮﺍﺏ ﺑﻮﺩ ….
ﻭﻟﯽ ….
ﺁﺩﻣﺎ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩﻥ … !!!
دردم این است که درکت به دردم نمی رسد …
-ﺑﻬﺘﺮﻩ ﻛﻪ ﺧﻮدت ﺑﺎﺷﻲ و دوﺳﺘﻲ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻲ ﺗﺎ اﯾﻨﻜﻪ ﺷﺒﯿﻪ دوﺳﺘﺎت ﺑﺎﺷﻲ و >ﺧﻮدي< ﻧﺪاﺷﺘﻪ .ﺑﺎﺷﻲ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺧــــــــﺪﺁﯾــــﺂ ... ﻣــــــﻦ ﺩﻟـــــــــﻢ ﺭﺁ ﺻـﺂﺑــﻮﻥ ﺯﺩﻡ ﺑـــــﻬـــ ﻋﺸـــــﻖ ﺍﻭ ، ﭼــــﺮﺁﺍﺍ ﭼـــﺸـﻤﺂﻧـﻢ ﻣﮯﺳﻮﺯﻧـــﺪ؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]وقتی گفتی تا آخر دنیا باهاتم تازه فهمیدم که چرا میگن دنیا "دوروزه"[divider style="solid" top="20" bottom="20"].بیچاره عروسك كه دلش میخواست زار زاربگرید ولی خنده را بر لبانش دوخته بودند[divider style="solid" top="20" bottom="20"]سوزش شلاقهایی كه بیدارت میكندبهترازنرمی دستهایی است كه خوابت میكند![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺻﺪﺍﯼ ﻗﻠﺐ ﻧﯿﺴﺖ .. ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎﯼ ﺗﻮﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﺐ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺳﯿـــــ ــﻨﻪ ﺍﻡ ﻣﯿﺪﻭﯼ .. ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﮐﻤﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﺗﺮﺷﻮﯼ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﺑﺎﯾﺴﺘﯽ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]رسيدم به جايى كه دلم ميكه اره تجربم ميكه خفه...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮ ﭼﻘﺪ ﺧﻮﺏ ﺑﺪﻣﯿﮕﺬﺭﻩ !...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻫــﯿﺲ , ﺑـﯿﺪﺍﺭﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ... ﻣـــــﺪﺕ ﻫﺎﺳـــﺖ ﮐﻪ ﺧـﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ... ﺷـﺎﯾـﺪ ﺍﯾــــﻨـﮕـﻮﻧـﻪ ﺑــﻬـﺘـﺮ ﺑﺎﺷـﺪ ... ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﻮﺩ , ﺗﻮ ﺭﺍ , ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ... ﺑـﺨﻮﺍﺏ ﻭﺟـﺪﺍﻧﻢ , ﻫـﻤﻪ ﭼـﯿﺰ , ﺁﺭﺍﻡ ﺍﺳــﺖ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]((دل و دماغ)) چقدر بده که آدم دنیارو داشته باشه ولی این دو را نه!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]دنیا که این جوری نمیمونه همیشه ،یه روز میای میگم نمیخوام و نمیشه یه روز میای سراغم که خیلی وقته رفتم هزار هزار بهونه از اون گرفتم ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]درجایی که همه زغال فروش شدند وهمدیگه روسیـــــــاه میکنن...بیا کمی ازمدافتاده باشیم... سپــــــــــید بمونیم...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]می دانم تمام اهالی این حوالی گهگاه عاشق می شوند! اما شمار آنهایی که عاشق می مانند از انگشتان دستم بیشتر نیست![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻣــــــــــﺪﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺷﻬــــــــﺮ... ﺑــــــﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺁﯾـــــــﯽ ﺟــﺰ ....ﻣـــــــــــﻦ!!! ﺷـــــــــﺎﯾﺪ ﻫﻢ ﻣﻘﺼــــــــﺮ ﻣﻨﻢ ﮐـــﻪ... ﻗﺪﯾﻤﯿـــــــــﻢ!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]شونه آدم كه هيچي شونه تخم مرغم پيدانميشه سرمونوبذاريم روش يه دل سيرگريه كنيم![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺗﻮ ﮐﻤﯽ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺷﻮ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺑﯽ ﻓﺮﻫﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﻣﻦ ﺣﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اگه ديدي طرف مقابلت باهات راه نمياد شک نکن خسته است.. چون داره با يکي ديگه چهار نعل مي تازه.![divider style="solid" top="20" bottom="20"]دوستت دارم هايت را به تو پس ميدهم ، بر دلم سنگيني ميكند اين همه دروغ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]میگیم اگه روزگار به ساز ما عاشقا نمیرقصه باید چکارکرد؟؟ زندگیی که داریم روی فرش قرمزش جلو میریم شکست ناپذیره چون میدونه اگه یذره رو به ما نشون بده بی جنبه تراز بی جنبه میشیم و همه ی این دنیارو باآدماش برای خودمون میخوایم... [divider style="solid" top="20" bottom="20"]دم زندگے گرم... يہ عمرہ داره بدون گارانتے مارو سرويس ميكنہ..![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﺭﺩ ﻣﻦ ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺷﮏ ﻫﺪﯾﻪ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﭼﺸﻤﮏ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عجب دنیایی !!اگه یه رنگ باشی کم کم میشی مثل شیشه که این ور و اون ورت معلومه و تنها چیزی که دیده نمیشه خودتی.یا از یه رنگی ساده و تکراری و زننده میشی .آدما هم تنوع طلب شدن رنگارنگ دوست دارن .خرده شیشه دوست دارن ......برای همین عشق ها میشکنند..برای همین آدمها تو عشق هزار تا رنگن.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻟﻌﻨﺘﯽ ... ﺣﺎﻻ ﻛﻪ ﻧﻴﺴﺘﻲ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﻳﻦ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﻱ ﭘﺸﺖ ﻭﻳﺘﺮﻳﻦ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪ ....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]هی فلانی تورامن"تو"کردم وگرنه کلمه"هوی"هم زیادت بودواسه من"شما ؛ شما"نکن[divider style="solid" top="20" bottom="20"]نامه دختري به همسر آينده اش عزيزم!مي تواني خوشحال باشي، چون من دختر کم توقعي هستم. اگر مي گويم بايد تحصيلکرده باشي، فقط به خاطر اين است که بتواني خيال کني بيشتر از من مي فهمي! اگر مي گويم بايد خوش قيافه باشي، فقط به خاطر اين است که همه با ديدن ما بگويند ”داماد سر است!” و تو اعتماد به نفست هي بالاتر برود!اگر مي گويم بايد ماشين بزرگ و با تجهيزات کامل داشته باشي، فقط به اين خاطر است که وقتي هر سال به مسافرت دور ايران مي رويم توي ماشين خودمان بخوابيم و بي خود پول هتل ندهيم!اگر از تو خانه مي خواهم، به خاطر اين است که خود را در خانه اي به تو بسپارم که تا آخر عمر در و ديوارآن، خاطره اش را برايم حفظ کنند و هرگوشه اش يادآور تو و آن شب باشد!اگر عروسي آن چناني مي خواهم، فقط به خاطر اين است که فرصتي به تو داده باشم تا بتواني به من نشان بدهي چقدر مرا دوست داري و چقدر منتظر شب عروسيمان بوده اي! اگر دوست دارم ويلاي اختصاصي کنار دريا داشته باشي، فقط به خاطر اين است که از عشق بازي کنار دريا خوشم مي آيد…! اگر مي گويم هرسال برويم يک کشور را ببينيم، فقط به خاطر اين است که سالها دلم مي خواست جواب اين سوال را بدانم که آيا واقعاً  “به هرکجا که روي آسمان همين رنگ است” ؟! اگر تو به من کمک نکني تا جواب سوالاتم را پيدا کنم، پس چه کسي کمکم کند؟!اگر از تو توقع ديگري ندارم، به خاطر اين است که به تو ثابت کنم چقدر  برايم عزيزي!و بالاخره…!!اگر جهيزيه چنداني با خودم نمي آورم، فقط به خاطر اين است که به من ثابت شود تو مرا بدون جهيزيه سنگين هم دوست داري و عشقمان فارغ از رنگ و رياي ماديات است!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺳﺎﻝ ﻫﺎﺳﺖ ﺩﻟﻢ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺳﺖ ﻭ ﻣﻦ ﺩﺭﺁﻥ ﺍﺗّﻔﺎﻕ ﺳﺎﺩﻩ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻡ : ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺩﻟﻢ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﺮﺍﻩ ﻋﺸﻖ ﯾﺎﺩﺕ ﻫﺴﺖ ؟! ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﻣﻘﺼّﺮ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﯾﮑﻄﺮﻓﻪ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﯾﺎ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺗﺼﺪﯾﻖ ﻧﺪﺍﺷﺖ ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]أین قدر گشادو نرمی كه وقتی میرم توش کیف میکنم کابشن عزيزم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اونـے ڪـِــہ כسـتش כور گـَرכטּ شـُمـآستـ ... قلـآכش دَسـتِـ مـآ بـوכ ! ! خـوبـ پـآرس نَـڪــرכ ولـِش ڪَـــرכیـمـ ... ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﮔﻔﺘﻨﯽ ﺍﺳﺖ ﺷﻌﺮﻫﺎ ﺷﻨﯿﺪﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﻗﺼﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﻋﮑﺲ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺩﯾﺪﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻋﺸﻖ، ﻓﻘﻂ ﺷﻨﯿﺪﻧﯽ ﻭ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﯽ ﺍﺳﺖ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﺮاي ﺗﺎ اﺑﺪ ﻣﺎﻧﺪن, ﺑﺎﻳﺪ رﻓﺖ, ﮔﺎﻫﻲ ﺑﻪ ﻗﻠﺐ ﮐﺴﻲ , ﮔﺎﻫﻲ از ﻗﻠﺐ ﮐﺴﻰ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺧﺴﺘـــﻪ ﺷــﺪﻡ .... ﺍﺯ ﺑﺲ ﺁﺭﺯﻭ ﮐـﺮﺩﻡ ؛ ﻭ ﺩﯾـﮕـﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺭﺳﯿـﺪﻧـﺪ ... !!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ ﻣﻦ ﻣﺎﻝ ﺗﻮﺍﻡ... ﺑﯿﺎ ﺍﻣﻮﺍﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﺮ! ﺑﺮ ﺩﻭﺷﻢ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺎﻧﺖ!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]آدم بايد بي لياقت هارو هم دوست داشته باشه ، آخه گناه دارن هيشکي دوسشون نداره ؛ ميگن بي لياقتن ديگه ! آهاي با توام ، اگه دوستت دارم فقط برا اينه ک دلم برات ميسوزه چون بي لياقتي …[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ياد گرفتم‌.دستانم اين بار كه يخ كرد‌.ديگر دستانت را نگيرم‌چرا كه آستين هايم از تو با ارزشتر و ماندني ترند!!!✔[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺗﺠﺎﺭﺕ ﻧﺎﺷﯿﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ ﺁﻥ ﻫﻤﻪ ﻧﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺧﺮﯾﺪﻡ !..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ای کاش گفته بودی که عاشق دیگری شده ای,,, من خودم عاشق بودم درکت میکردم...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشق بازی کار فرهاد است و بس / دل به شیرین داد و دیگر هیچکس / مهر امروزی فریبی بیش نیست / مانده ام حیران که اصل عشق چیست ؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻧﮕﺮان ﺷﺐ و روز ﻫﺎم ﻧﺒﺎش ، ﺗﻨﻬﺎ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺑﺎﻟﺸﻢ ، ﻫﻖ ﻫﻖ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎم ، ﻗﺮص ﻫﺎم ،آﻫﻨﮓ ﻫﺎم ﻟﺮزش دﺳﺘﺎم ! ﻫﻤﻪ ﻫﺴﺘﻦ ... ﺗﻨﻬﺎ ﻧﯿﺴﺘﻢ .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دلمان گرفت و ندانستیم که این دلگیری؛ تاوان همان لحظه ایست که دل بسته بودیم...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عبــــــور... یعنی.... من.... که از همۀ حسِ سرد و بی تفاوتت آروم و عاشقانه میگذرم..!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشق چیست؟3ثانیه نگاه،3دقیقه خنده،3ساعت صفا، 3روزآشنایی،3هفته وفاداری،3ماه بیقراری، 3سال انتظار،30سال پشیمانی![divider style="solid" top="20" bottom="20"]من ، تو ، او ، ما ، شما و ایشان این ضمایر را درست کنید چرا همیشه باید بعد از من و تو حتماً یک او بیاید تا ما شویم ضمایر را تغییر دهید دیگر بگذارید این باشد ضمایرمان من ، تو ، ما ، شما و ایشان این او را از این ضمایر بگیرید[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﯼن ﺭﻭﺯﻫﺎ . . . پَﺮﻭﺍﻧﻪ ﻫم . . . ﻭﻗﺘـے ﺑﻪ ﺩﻭﺭِ ﺷﻤﻊ ﻣـے ﮔﺮﺩَﺩ . . . ﮐﻪ ﺑَﺮﻕ ﻧﺒﺎﺷﺪ . . . ! ★[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دوباره خوابت را دیدم... مثل همیشه نامهربان... از من بیزاری قبول!!! چرا هر شب اثباتش میکنی؟؟؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آی دُنیــآ.. خَـرآب بِشی،جـوری که نَشِه دُرُستِت کـرد.....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺑـــــﺎﺩ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺭﺍ ﺑـــﺎﺩ ﻣـــﯽ ﺑـــﺮﺩ، ﺍﻣــــﺎ ﺗـــﻮ ﮐـــﻪ ﺑـــﺎ ﭘــﺎﯼ ﺧـــﻮﺩﺕ ﺁﻣــﺪﻩ ﺑــﻮﺩﯼ ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻋﺎﺩﻻﻧﻪ ﺍﺳﺖ ..! ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺯ ﺗﻮ .. ﺑﺎﻭﺭ ﺍﺯ ﻣﻦ ..![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﮔﺬﺷﺖ ﺍﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺍﺭﺯﻭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ... ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎ ﺍﻧﺘﻬﺎ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ !.. ﺑﺎ ﺗﻮ ....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎﺭﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﺩ... ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺎﻕ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﺎﻻ ﺁﻭﺭد...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]یــه وقتایـــی یــه کسایـی رو تـــــو زندگیــمـون راه میدیم که نــنــه بـابـاشون تــــو خــونـــه بـــه زور راشـــون میــــدادن..…[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﺯ ﺑﭽﮕﯽ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﻧﺘـﺮﺱ، ﻓﻘـــﻂ ﺍﺯ ﺧــﺪﺍ ﺑﺘـﺮﺱ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻦ ﺍﺯ ﻫﻤـــﻪ ﺑﺘﺮﺱ، ﺑﻪ ﺟﺰ ﺧــﺪﺍ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]روز قيامت به خاطر بار سنگين گناهام گفتم خودم محترمانه برم جهنم داشتم ميرفتم كه يكى از ملائكه داد زد: كجا؟ گفتم: دارم ميرم جهنم گفت: اهل كجايى؟ گفتم:ايران گفت: بيابرو بهشت، فكركردى تاحالا كجا بودى بدبخت[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اگه ما کنار هم باشیم خوشیم / پس خوبه از هم دیگه جدا نشیم من کنار تو ، تو کنار من / پس نگاه با هر غریبه قدغن[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ضربه ها را تحمل کردیم.... تا پوست کلفت شویم نمی دانستیم .... هر چه پوست کلفت تر شویم .... کندن پوست ما سخت تر است!!!✔[divider style="solid" top="20" bottom="20"]صدای شکستن تنها از شکستن یک شیشه به گوش نمیرسد.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﮔﺮ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺷﻮﯼ ﺗﻮ؛ ﻣﻦ ﻟﯿﻠﯽ ﻧﺸﻮﻡ ﺍﮔﺮ ﺧﺴﺮﻭ ﺷﻮﯼ ﺗﻮ؛ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻧﺸﻮﻡ ﺍﮔﺮ ﺳﺎﻡ ﺷﻮﯼ ﺗﻮ؛ ﻣﻦ ﻧﺮﮔﺲ ﻧﺸﻮﻡ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ، ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺗﻮ ﺁﺩﻡ ﺷﻮ ﻧﺎﻣﺮﺩﻡ ﺍﮔﺮ ﮐﻪ ﺣﻮﺍ ﻧﺸﻮﻡ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺗﺎ ﺣﺮﻑ ﺍﺯ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﺷﺪ . . . . . . . .. . . ﺻﺪﺍ ﻗﻂ ﺷﺪ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]باد می وزد... خاطراتت را با خود به حوالی ذهن می آورد...درگیرش می کنم به مسایل دیگر ..ذهنم را می گویم؛ امااین لعنتی خودمرا درگیرتو وخاطراتت می کند..لعنت به فهمیدن .لعنت به دانستن. .لعنت به این ذهن لعنتی.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺧﻮﺏ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﯾﮏ ﺷﮑﻼﺕ ِ ﻣﻐﺰﺩﺍﺭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯿﭽﺴﺒﺪ ﺗـــــﺎ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﺧﺎﻟﯽ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]این روزها احتمـال برخـورد شمـا با " گــرگ " در کـلان شهـرها بیشتـر از صحــرا و جنگــل اسـت![divider style="solid" top="20" bottom="20"]صندوق پیام موبایلم هر روز پیامی جدید دارد از فامیل/ دوستانم/ ایرانسل یا( همراه اول)/ تبلیغات/ حتی پیامک اشتباه از همه.. همه جز …..تو[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺗﻮ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻱ ﮐﻪ ﺟﺎﻱ ﺧﺎﻟﯿﺖ ﺭﺍ ﭘﺮ ﮐﻨﯽ . . . ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻱ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺟﺎﻱ ﺧﺎﻟﯿﺖ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]. درد دارد ، وقتی چیزی را کسر می کنی که با تمام وجودت جمع زده ای[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بعضی ها مثل کبریت می مونن... خودشون ارزش چندانی ندارن،،ولی میتونن زندگیتو به آتیش بکشن...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کنارت هستند تا کی؟؟ تا وقتی که به تو احتیاج دارن... از پیشت میروند یک روز،کدام روز!? وقتی کسی جایت امد... دوستت دارن،تا چه موقع؟ تا موقعی که کسی دیگر را برای دوست داشتن پیدا کنند.... میگویند:عاشقت هستم برای همیشه نه.... فقط تا وقتی که نوبت بازی با تو تمام شود.... این است بازی با هم بودن...!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]قدیما به کسی که به پات می نشست میگفتن “وفادار” الان میگن “سیریش”[divider style="solid" top="20" bottom="20"]این تو نیستی که مرا از یاد برده ای این منم که به یادم اجازه نمیدهم حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند... صحبت از فراموشی نیست.... صحبت از لیاقت است .... ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]یه زمانے بود که اگه کسے مےخواست با یکے وارد یه رابطه اے بشه ،
به طرفش مے‌گفت : قول میدے براے همیشه کنارم بمونے؟!
الان به طرف میگه : قول میدے آویزونم نشے و هر وقت دلم خواست بزارے از زندگیم برے بیرون ؟![divider style="solid" top="20" bottom="20"]به من حق بده میل به خوردن نداشته باشم ! این بغض هایی كه تو به خورد ِ من می دهی ... سیر ِ سیرم می كند نازنین ...!!؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آنقدر دور شده ای که چشمانم حتی خواب آمدنت را هم نمی بینند[divider style="solid" top="20" bottom="20"]لیاقت می خواهد واژه ” ما ” شدن لیاقت می خواهد ” شریک ” شدن تو خوش باش به همین ” با هم ” بودن های امروزت من خوشم به خلوت تنهایی ام تو بخند به امروز… من میخندم به فرداهایت[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دلم را برد و روی از من نهان کرد خدا را با که این بازی توان کرد شب تنهاییش در قصد جان بود خیالش لطف های بیکران کرد من از بیگانگان هرگز ننالم که با من هر چه کرد آن آشنا کرد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اگه میخواین عشقتون تا صبح با میل خودش تو بغلتون باشه، آخره شب بشینین با هم فیلم ترسناک ببینین[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺭﺳﻴﺪﻳﻢ . . . ﻣﻦ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳـے . . . ﺗـــــــﻮ ﺑﻪ ﺍﻭ . . . ★[divider style="solid" top="20" bottom="20"]شش ماه به دوستت مهربونی میکنی ، خوبی باهاش ، هر کاری میگه میکنی که بفهمونی دوستش داری !!! دو روز که اعصاب نداری میگه : حالا شناختمت ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻗﺮﺍﺭ ﺷـﺪ ﺍﺷﮑـَﻨـَـﮏ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺳﺮ ﺷﮑﺴﺘـَﻨَـﮏ ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺯﻱ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﯽ... ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺩﻝﺷﮑﺴﺘﻨـَـﮏ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﺲ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻧﻪ ﺯﺧــــــــــﻢ ﺍﺳﺖ... ﻧﻪ ﺳـــــــﻮﺧﺘﻨـــــﻰ... ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﻧﻢ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻧﺪﭘﻴﭻ ﺍﺳﺖ... ﻫﻤﻪ ﻧﺦ ﻫﺎﻳﻰ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻳﺎﺩﻡ ﺑﺎﺷﺪ... ﭼﻄﻮﺭ ﻓــــــــــراموش شدم...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]Adelane nist,sahme yek "jodai" Ooskar bashad,sahme "jodaiye man" tanhaio tekrar..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻫﺮ ﭼﻪ "ﺩﻟﻢ" ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯿﮑﻨﻢ،ﺑﺎﺯ ﭘﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻋﺠﺐ ﺑﺮﮐﺘﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺩﻟﺘﻨﮕﯿﺖ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]زخم هـــــــايم را به خودتــــــ نــــگير ... انــــــدازه ي اين حرفــــ ها نيستــــــــي ...![divider style="solid" top="20" bottom="20"]معذرتــــ خواهــــی برای چه؟؟ قتــــل كــــه نكــــرده ای . . . دلـــ ـ شــكـ ــسـ ــ ـتـ ـن كه برایتــــ عادتــــ استــــ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﮐﺠﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﻫﺮﮐﺲ ﺩﻝ ﺑﺴﺘﻢ ﺗﺮﮐﻢ ﮐﺮﺩ ﻫﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻣﻨﻮ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺟﺪﺍﯾﯽ ﻧﺎ ﭘﺬﯾﺮﯾﻢ....✘[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺩﻟﺖ ﻓﻘﻂ ﺩﺭﺩ ﺳﻬﻢ ﻣﻦ ﺷﺪ ﻭ ﺩﻟﺖ ﺳﻬﻢ ﺩﯾﮕﺮﯼ .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کاشکی دلم شعور داشت ....اونوقت میفهمید ؛ تو اونقد ارزش نداری که من هنوز دوستت دارم ... !!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﻟﻢ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺭﻭﺯﻩ ﯼ ﻋﺸﻖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ! ﺍﺫﺍﻥ ﺍﻓﻄﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺗﻮ ﺑﮕﻮ ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻧﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﻧﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻓﻘﻂ ﺷﻠﻮﻏﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮔﻨﺠﺸﮏ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﺧﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺷﺎﺧﻪ ﭘﺮﯾﺪﻥ ﻋﺎﺩﺗﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ . . . بودنت مهم است . . .!همين[divider style="solid" top="20" bottom="20"]"دل به دلم" که ندادی "پا به پایم" که نیامدی "دست در دستم" که نگذاشتی "سر به سرم" هم نگذار که قولش را به بیابان دادم...!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]امان از دست روزگـــار .... روزگـاری کـه به اجبـــار به رقصیــدن بــا سـازش محکــومــیم...... و.... چرخـش هـــم به کــامـمـــان نـمی چـرخـــد.....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]صحبت از فاصله نيست صحبت از مهر و وفاست شايد اين فاصله ها محك عاطفه هاست...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]علی چپ ، راست می گفت : این روزهــــــا کوچه اش ظرفیت اینهمه متقـــــاضی را ندارد ، باید بزرگـــــــراهش کرد [divider style="solid" top="20" bottom="20"]قصه از اونجایی شروع شد که دورم میزدن اونایی که فکر میکردم دورم میگردن[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دلم شکسته نه از تو.....از روزگار که با من نمیسازه[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺻﻒ ﻣﯿﮑﺸﻨﺪ ﺩﻟﺘﻨﮕﯿﻬﺎﯼ ﻣﻦ، ﭼﻮﻥ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﺴﺒﯿﺢ، ﺑﻪ ﻧﺦ ﮐﺸﯿﺪ ﺷﺪﻩ، ﭼﻘﺪﺭ ﺑگرﺩﺍﻧﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺗﻮ ﺑﯿﺎﯾﯽ …[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﻣﯿﺪﯼ ﺑﻪ " ﺭﻫﺎﯾـــــــــــــــــﯽ " ﻧﯿﺴﺖ ، ﻭﻗـــــــــــــــــــــﺘﯽ ﻫَﻤــــﻪ ﺩﯾــــــــــﻮﺍﺭﯾــﻢ !!!...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺩﺭَﺵ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﮑﯿﻪ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩَﻡ ﻭُ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]یك روز فكر میكردم اگر او را با غریبه ای ببینم شهر را به اتش میكشم اما امروز برای دیدنش حاضر نیستم حتی كبریت روشن كنم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]شايداگر "شانس" آن گيج بي حواس نشانى خانه ام راگم نميکرد خوشبخت ميشدم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بعضي وقتا بايد بري جلوي بضيا وايستي...لُپشونُ بکشي...بعد با لبخند بگي رو اعصابمي کصــــــــاافط...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻧﻤﯿﺸﻪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﯽ ﻣﻦ ﻭ ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﻧﺒﺎﺷﯿﻢ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺭﺍ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻦ ﺑﺎ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﮐﻪ ﺯﺑﺎﻧﺶ ﺁﻣﺪﻥ ﺍﺳﺖ … ﺩﺳﺖ ﺑﺮ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺳﯿﻤﺎﻧﯽ ﺑﮑﺶ ﻟﻤﺲ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺁﺳﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ … ﺑﯿﺮﺍﻫﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﻮﭼﻪ ﯼ ﻋﺸﻖ ﻣﯽ ﺭﺳﯿﺪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻧﺒﻮﺩ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﻧﯿﺴﺘﻢ ! ﺭﺍﻫﻨﻤﺎ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ .…[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عجب روزگاریست همبازی هایمان تاوقتی دوستمان دارند كه خوب میبازیم...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ “ﻣﯿﻢ” ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ! ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ ﻗﺸﻨﮕﺶ …[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺁﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﺩ ﺑﺮﻩ ، ﻣﯿﺮﻩ ﺩﺍﺩ ﻧﻤﯿﺰﻧﻪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﺮﻡ !!! ﺁﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻨﺶ ﺭﻭ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﻧﻪ ... ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ﺑﺮﻩ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﮐﻪ ﻧﺬﺍﺭﻥ ﺑﺮﻩ !!!...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]فرق است بين كسي كه فقط تو را مي خواهد ، و كسي كه تو را هم مي خواهد ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آنقدر به خواب هایم نیآمدی . . . که دیگر به خواب هم نمی روم . . . ★[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ازاین پس درزندگی به کسی اعتماد میکنم که بهش ایمان دارم, نه احساس!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]کاش "یکی" بود که فقط...! با "یکی" بود![divider style="solid" top="20" bottom="20"]کشک... عشق های امروزی را چشیده ای دلبندم؟ طعم کشک میدهد!! عشق های امروزی سراپا ادعایند، گل من! فرهاد هم اگر بود به جای کندن بیستون، مخ میزد احتمالا! شیرین هم دیگر شیرین نبود! احتمالا بوق اشغال تلفن همراهش گوشها را کر میکرد! طفلک عشق...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ . . . ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻥ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻥ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﻡ . . . [divider style="solid" top="20" bottom="20"]آباد تو بودم و خرابم كردي ، يك زنده كه تو مرده حسابم كردي با شوق كبوترانه تا خانه تو ، هربار كه آمدم جوابم كردي . .✔[divider style="solid" top="20" bottom="20"]الهي بندگانت گوشت بره و گوسفند مي خورند و اينچنين درنده ميشوند ، اگر گوشت شير و پلنگ را حلال ميكردي و ميخوردند چه مي شدند[divider style="solid" top="20" bottom="20"]یه زمونه ای شده که اگه برا عشقت کوهم بکنی به پای فرهاد بودنت نمیذارن! میذارن به پای کنه بودنت[divider style="solid" top="20" bottom="20"]برهنه ات ميكنندتابهترشكسته شوي،نترس گردوي كوچك!!!آنچه سياه ميشود روي تونيست، دست آنهاست![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﺗﺤﺮﯾﻤﻢ ﻧﮑﻦ ﻣﻦ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺍﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻨﺖ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺩﻭﺭ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺯﺩ . . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﯽ ﺗﻮ ﭼﺸﻢ ﺩﻳﺪﻥ ﭼﻴﺰﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺩﻳﺪﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻡ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ... سالهاست ﺍﺯ ﺑﺲ ﺑﻪ ﺍﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻥ ﺟﺎﯼ ﺗﻮﺭﻭ ﺗﻮ ﻗﻠﺒﻢ ﺑﮕﯿﺮﻥ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ... ﺟﺎﯼ ﺩﻭﺳﺘﻤﻪ ﺍﻻﻥ ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩﻩ....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]سالها بعد یاد تو از خاطرم خواهد گذشت و نخواهم دانست کجایی و نخواهی دانست کجایم اما آرزوی من برای خوشبختی تو،تو را در بر خواهد گرفت.... و تو درآن لحظه احساس خواهی کرد اندکی خوشحالتر و اندکی خوشبخت تری و نخواهی دانست[divider style="solid" top="20" bottom="20"]از دیگران شکایت نکن،خودت را تغییر بده.از انجا ک برای محافظت از پای خود پوشیدن یک دمپای اسان تر از فرش کردن کل زمین است[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺗﻮ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺮﺍ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﻨﯽ ؟؟؟ ﻣﻦ ﺑﯽ ﻋﯿﺐ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﻭ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺑﺎﺷﻢ ...... ﻓﻘﻂ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﻣﺮﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﺪﻫﯽ ..... ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﻮ ﺩﺳﺘﻬﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﭘﺎﮎ ﺍﺳﺖ ....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]کاش دنیاطوری بودکه هیچ کس به کسی نیازنداشت.اون وقت آدم هامطمئن می شدن کسی که سراغشون رو می گیره دوستشون داره نه کارشون.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]رابطه های امروزی نخواستن همدیگه نیست خواستن یکی دیگه ست![divider style="solid" top="20" bottom="20"]دنیاروبوسیدم گذاشتم کنار ،رویاراهم بوسیدم گذاشتم کنارحالاروزگارکی من می بوسه میزارکنارخدامیدونه[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دنیای عجیبیست!!! یکی پول پارومیکند و یکی اشکهایش را...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﻋﺘـــــﺮﺍﻑ ﻣـــﯽ ﮐُــﻨــﻢ. . .. ﺑــــﺮﺍﯼ”ﺩﺍﺷـــ ــﺘــﻦِ”ﺗـــﻮ ﻫــــﯿــﭻ ﮐـــﺎﺭﯼ ﻧﮑـــﺮﺩﻡ. . . ﺍﻣــــﺎ ﺑﺮﺍﯼ “ﻓﺮﺍﻣــﻮﺵ” ﮐــﺮﺩﻧـــﺖ ﻫــﺮﮐـــﺂﺭﯼ ﻣــﯽ ﮐُﻨـــﻢ. ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اگه ازتمام قلبهای دنیاخسته شدی به یادقلبی باش که هرگزازیادت خسته نمیشه به یادتم عشقم.....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عاشق کسى شو که لىاقت عشق تورو داشته باشه نه....تشنه اشک هاى تو باشه[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دوست داشتن صداي چرخاندن كليد است در قفل. ع.ش.ق باز نشدن آن . كاري كه ما بلديم اما.....باز كردن در است با لگد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ســــوت پایان را بزن ، صداقت من، حریف هرزگی تو..... نمی شود.!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]عاشقی شمشیر.دو لبه س... یه لبه ش تو... یه لبه ش نه...بازم تو... اونی که میمیره با این شمشیر منم...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]میدونی چیه ؟ اونقدری که واسه تو مایه گذاشتم ، اگه به دسته بیل آب میدادم تا حالا میوه داده بود ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﯾﮏ ﻧﻔﺮ دهان خاطره ها را ببندد ... نميخواهم بشنوم ... عذابم ميدهند ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻣـــــﻦ دﻫــﻘــﺎنِ ﻓــﺪاﮐــﺎري ﺷــﺪه ام ﮐــﻪ ﺗــﻤــﺎم وﺟـــــﻮدش را ﺑــﻪ آﺗــﺶ ﮐــﺸـﯿــﺪه، روﺑــﺮوﯾــﺖ و ﺗـــﻮ ﻗــﻄﺎري ﮐﻪ ﭼﺸﻢ ِ دﯾﺪن ﻣﺮا ﻧﺪارد.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دنیای عجیبی شده است . . . برای دروغ هایمان ، خدا را قسم میخوریم ، و به حرف راست که میرسیم ؛ می شود جان ِ تــو…[divider style="solid" top="20" bottom="20"]چه فرق می کند وسوسه سیب یا حوا ... برای کسی که آدم نیست[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﺯ ﻣﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﻭﻟی بﻪ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻣﻮﻗﺘﻲ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﮔﻮﺷﺰد ﮐﻦ ﺗﺎ ﺍﺯﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﻝ ﻓﮑری ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺟﺎﻱ ﺧﺎﻟﻴﺖ ﮐﻨﺪ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]نمی بخشم...ولی فراموشت می کنم.همیشه به همین سادگی از آدم های بی ارزش می گذرم![divider style="solid" top="20" bottom="20"]گاهی وقتها به چیزی که آرزو میکنی، بهش میرسی... تازه میفهمی که آرزوش قشنگ تر از داشتنشه... کلا بعضی چیزا،و بعضی آدم ها از دور قشنگ ترن[divider style="solid" top="20" bottom="20"]صخره ام هر قدر بی مهری کنی می ایستم[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آهای پسر... میدانی با من چه کردی؟ تو مرا کشتی... برای خودت ناراحت نیستم، برای دخترت نگرانم... نکند تقاص "آه مرا" او پس بدهد...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]شراب هم … به مستی ام حسادت می کند… آنگاه که خمار یک لحظه… دیدن تو می شوم… دلم می گیرد !.. وقتی .. می نویسم فقط برای تو .. ولی .. همه می خوانند الا تو …!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻓﻘـﻂ ﭼـﻨﺪ ﻗـﺪﻡ ﻣﺎﻧـﺪﻩ ﺑـﻮﺩ ﺑﺮﺳـﻢ ﺑـﻪ " ﺗــﻮ " ﺍﮔﺮ ﺍﯾـﻦ ﺧﻮﺍﺏ ﻟﻌﻨﺘـﯽ ، ﺩﯾﺸـﺐ ﺍﺩﺍﻣـﻪ ﺩﺍﺷـﺖ ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]هرچه بیشتراحساس تنهایی کنی احتمال شروع یک رابطه احقانه بیشتر میشود[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻗﻬــﻮﻩ ﺭﻭ ﺗﻠـﺦ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ! ﻣـﺰﻩ ﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﺪﻩ !!..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﻳﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎﻯ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺎ "ﺵ"ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻣﻰﺧﻮﻧﺪﻡ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻗﻠﺒﻢ "ﻋﻖ"ﺯﺩﻯ ﻭ ﻣﻦ ﺍﻭﻧﻮ"ﻋﺸﻖ"ﻣﻰ ﺩﻳﺪﻡ ﺗﻮﺑﺮﺍﻯ ﺩﻟﻢ "ﻭﺭ"ﺯﺩﻯ ﻭ ﻣﻦ ﺍﻭﻧﻮ"ﺷﻮﺭ"ﺯﺩﻥ ﺩﻟﺖ ﻣﻰﺩﻳﺪﻡ ﺗﻮ ﺍﺭﺯﺵ ﻳﻪ"ﺍﻩ"ﺭﻭ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺘﻰ ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ "ﺷﺎﻩ"ﻣﻰﺩﻳﺪﻡ.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]روزهایم فقط می گذرند،حتی دیگر خاطره هم نمی شوند...![divider style="solid" top="20" bottom="20"]مذهب عشق به کفر بیشتر نزدیکه نه خدایی نه ایمانی نه حیایی نه حتی برهانی...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]شاىد اگر انسانىت هم مارک دار بود همه به تن مى کردند[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دم از بازى حـــــــــكم ميزني....!!! پس به زبان "قمـــــــــار"برايت ميگويم... قمارزندگى را به کسى باختم که تک دل را با خشت بريد!!! جريمه اش يک عمر حسرت شد,يادگرفتم از روى دل حکم نکنم,دل رابايدبرزد,جايش سنگ ريخت که با خشت تکبرى کند...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻓﮑﺮ ﺗﺨﺮﻳﺐ ﻣﻦ ﻧﺒﺎﺵ ! ﺑﻪ ﺁﺧﺮ ﮐﻪ ﺭﺳﻴﺪﻱ ﺩﺳﺖ ﺗﮑﺎﻥ ﺑﺪﻩ ، ﺧﻮﺩﻡ ﻓﺮﻭ ﻣﻲ ﺭﻳﺰﻡ . . .[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دل می گیردصدا هم می گیرد !صدا با لیوانی آب باز می شوددل .. را چه کنم؟؟ يكرنگ كه باشي،زود چشمشان را ميزني.خسته مي شوند از رنگ تكراريت،اين روزها دوره ي رنگين كمان هاست...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﯾﮏ ﻋﯿﻨﮏ ﻧﻮ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺍﻡ.. ﺁﺧﻪ ﺗﺎﺯﮔﯽ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺍﻭﺝ ﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ﻫﻢ ﻣﺮﺍ ﻧﻤﯿﺒﯿﻨﯽ…[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من ازاینکه توروبایکی دیگه ببینم حسادت نمیکنم...آخه مامانم یادم داده که اسباب بازیهاموبدم به بدبخت بیچاره ها...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عاشقي را شرط اول ناله و فرياد نيست,تا كسي از جان شيرين نگذرد فرهاد نيست ,عاشقي مقدورهر عياش نيست غم كشيدن كار هرنقاش نيست[divider style="solid" top="20" bottom="20"]هـــرکـــــــی ازم سراغــــت رو میگیـــــــره ؛نمیگـــــــم : وجــــود نــــداری میـــگم : وجــــودش رو نــــداشتـــــــی ...!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]شیرین شدم فرهاد شدی،لیلی شدم مجنون شدی حوا شدم ولی محاله که آدم بشی!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشق ، آرام ترین شکل خودکشی ست...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اي دوست براي دوست جان بايد داد ، در راه محبت امتحان بايد داد ، تنها نبود شرط محبت گفتن ، يک مرتبه هم عمل نشان بايد داد[divider style="solid" top="20" bottom="20"]زندگی ساده است به سادگی ِ نبودن ِ تو و به سادگی شکستن ِ من ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ساده اما برای خودم... راستش را بخواهی دیگر منتظر "آمدن" تو نیستم... منتظر "رفتن" خودم هستم؛ قلبم! قلبم پیرمردی 70ساله است انگار! زانوهایش درد می کند...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻧﺎﻣﻢ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩﯼ ... ﯾﺎﺩﻡ ﺭﺍ ﭼﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟ ﯾﺎﺩﻡ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﮐﻨﯽ ... ﻋﺸﻘﻢ ﺭﺍ ﭼﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟ ﺍﺻﻼ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﮐﻦ ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﻦ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻢ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ ... ﻓﻘﻂ ﺑﮕﻮ ﺑﺎ ﻭﺟﺪﺍﻧﺖ ﭼﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟ ﻧﮑﻨﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻫﻢ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ؟ ﻧــــــــــــﻪ ! ﺷﺪﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ ... ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﯽ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﯽ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﮐﻨﯽ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻣﻦ , ﻣــــﻦ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﮐــﻪ ، ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻣـــــــﺎ ﻧﺸﺪﯾـــﻢ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اگر من نبودم دنیای تو چه میشد حال که هستم دنیای تو چه هست*[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻧﮑﻦ ﺍﯾﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺧﻮﺩﻡ ﭘﯿﭽﯿﺪﻡ ﭘﯿﻠﻪ ﻧﯿﺴﺖ؛ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻧﯿﺴﺖ؛ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﯾﻢ ؛ ﮐﻪ ﻫﺮ ﻧﺎﻣﺤﺮﻣﯽ ﻧﺘﻮﻧﻪ ﻣﺤﺮﻡ ﺩﻟﺖ ﺑﺸﻪ !!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]دیر آمدی گلم هر دو دستم پوچ است عشقی در آنها پنهان نیست[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من خودم را پایبند تو کرده ام ولی حیف که ندانستم تو پایبند هیچ کس وهیچ چیز نیستی حتی خودت...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عروس خواب ورویایم کنون معشوق دیوان است خوشا آن دل که دلدارش چودیوی کنج زندان است....[divider style="solid" top="20" bottom="20"]عشق های رُژ لب گرفته ! دیگر صفای عشق های کهن را ندارد حتی مرا به سقف اتاق هم نمی رساند ! چه برسد به آسمان ها[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺗﻮ ﺑﺎ ﻗُﺭﺹِ ﻣﺎﻩ ﻣـﮯ ﺧﻮﺍﺑـﮯ . . . و ﻣﻦ ﺑﺎ ﻗُﺮﺹِ ﻣُﺴﮑِﻦ . . . !! ★[divider style="solid" top="20" bottom="20"]این جماعت می گفتن اشک هایت را خرج رفتنش نکن راست می گفتن بی من تو مفت هم نمی ارزی ...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﯾﻨــــﺠﺎ ﺗﺎ ﭘﯿﺮﺍﻫﻨﺖ ﺭﺍﺳـــﯿﺎﻩ ﻧﺒﯿﻨﻨﺪ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻤـــﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺩﺳــــﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﺎﺷـﯽ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]يه زمانى آدمها دوست داشتن که اولين عشق يه نفر باشن... الان بايد دعا کنن که آخرين باشن...✔[divider style="solid" top="20" bottom="20"]امان از روزی که خونه ی آرزوهاتو؛ پرنده ی عشقتو ،فقط وفقط بخاطراطرافیانت پرپرکنی..خیلی سخته.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻋﺎﺷﻘﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ! ﺍﻣﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ! ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺩﺍ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺑﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭے ﻣُﺒﺘﻼ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ . . . ﮐﻪ ﺧـــ ـــــﻮﺍﺏ ﻫﻢ ﻣَﺮﺍ ﺭَﻫـــــــﺎ ﮐﺮﺩﻩ . . . ★[divider style="solid" top="20" bottom="20"]زمين گير شده ام پاي زندگي ام در گچ است ! عصايم باش ،من خوب نمي شوم ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]عجب جوش و خروشي بود عشقت / خراب باده نوشي بود عشقت / بهشتم را به سيبي داد بر باد / عجب آدم فروشي بود عشقت[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دروغ گـفـتـن عـرضـــــــــــــــــــه مـیـخـــــــواد ، مـا هـم کـه هـمـیـشـه عـاشـق آدم هـای بـا عـرضـه مـیـشـیـم ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺣﺎﺷﺎ ﮐﺮﺩ، ﺟﺰ ﻋﻄﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﺮ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺟﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ ..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]سعی نكن متفاوت باشی ... در این روزگار نامرد! فقط خوب باش ... خوب بودن به اندازه كافی متفاوت هست..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]این روزها با میکاپ ،کوسه ها ،پری دریایی میشوند... آهای تو که پشت پنجره قلبم آواز میخونی دندان هایت را نشان بده...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بـودنـت در کـنـارمـ یـعـنـی اوج دلتنگی مـنــ بـرای لـحـظـات بـعـدی که قرار اسـت نـبـاشـی . . .![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ای عشق پس از تو نان من آجر نیست بی تو دلم از دریغ و حسرت پر نیست تو قسمت من نه......! مال مردم بودی قربان دلم که مال مردم خور نیست..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻣﻌﺸﻮﻗﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻣﻌﺸﻮﻗﻪ ﺗﺮﺍ ﺍﺯ ﺣﺎﻓﻈﻪ ﮔﻮﺷﯽ ﺍﻡ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﮐﻢ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ ﻏﺮﻭﺭﻡ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﯾﺎﺭ ﻣﻦ ﺑﺎﺵ[divider style="solid" top="20" bottom="20"]روزى ميرسد... بى هيچ خبرى باکوله بار تنهاييم درجاده هاى بى انتهاى اين دنياى عجيب راه خواهم افتاد... من که غريبــــــــــم... چه فرقى ميکند کجاى اين دنيا باشم... همه جاى جـــــــــــهان تنهايى با من است...✔[divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻫﺰار ﺑﺎر ﻫﻢ از اﯾﻦ دﻧﺪﻩ ﺑﻪ آن دﻧﺪﻩ ﺷﻮی ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻧﺪارد،اﯾﻦ ﺗﺨﺖ ﺧﻮاب "آﻏﻮش" ﮐﻢ دارد![divider style="solid" top="20" bottom="20"]لبخند میزنم و او فکر میکند بازی را برده..... اما نمیداند که من با هر کسی رقابت نمیکنم.......[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دلت را چند بآنده کرده ای که دیگران ... مدام در حال رفت و آمدند![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﻧﻴﺎﺯﻱ ﺑﻪ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﻓﻘﻂ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻤﺎﻥ! ﺍﻧﻜﻪ ﺍﺯﺍﺭﺕ ﻣﻴﺪﻫﺪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﻴﺐ ﻣﻴﺰﻧﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﺖ ﻣﺪﺩ ﻛﻨﺪ،ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﻴﺪﻫﺪ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺮ ﺍﻥ ﺑﺎﺷﻲ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]ﺍﮔﺮ ﺍﻃﺎﻕ ﮔﻮﺷﻪ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺑﺎ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﺍﻡ ﭼﻪ ﻣﻲ ﻛﺮﺩﻡ !...؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]بعضی ها هستن پابرهنه میان تو زندگی آدم اما وقتی میرن لباس مارکدار تنشونه!!!! مبارکشون باشه ولی این رسمش نیست ...!!![divider style="solid" top="20" bottom="20"]زيبايي درچهره نيست،بلکه زيبايي در دل است...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]اگه به اونی که میخوای نمیرسی ،پس اهسته تر برو تا اونی که تورو میخواد بهت برسه.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]روز اول بهم گفت : من هیچ وقت نمیتونم قلب یه فرشته مهربون رو بشکنم دیر فهمیدم اون فرشته مهربون "دیگری" بود...[divider style="solid" top="20" bottom="20"]آزادی این نیست که هرکس هرچه دلش خواست بکند.بلکه آزادی حقیقی قدرتی است که شخص رامجبور به انجام وظایف خود میکند.[divider style="solid" top="20" bottom="20"]یادته قسم میخوردی به شرفت که تا آخرش باهام میمونی؟ حالا با عشق جدیدت چطوری بیشرف؟[divider style="solid" top="20" bottom="20"]من به جای خالی اش بیشتراز خودش عادت کرده ام اعتراف تلخیست..[divider style="solid" top="20" bottom="20"]دنبال تو نمي گردم! دنبال کسي مي گردم تا تو را نشانش دهم و بگويم " مثل او نباش ![divider style="solid" top="20" bottom="20"]دلم می خواد فریاد بزنم بگم: من مترسک خاطرات تو نیستم ، درست مثل دیوانه ای که اصرار دارد بگوید: من دیوانه نیستم! راستی! گفته بودم؟ "من دیوانه نیستم"[divider style="solid" top="20" bottom="20"]باید به بعضیا گفت >>> عزیزم . . . تـــو روی پاهات نمی تونی وایسی ؛ چه برسه به حرفات…
ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ . . .
ﺩﺭﺳﺖ ﺷﺒﯿﻪ ﭘﺴﺮﮐﯽ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﻫﯽ ﻗﺮﻣﺰ
ﻣﺮﺩﻩ ﺍﺵ ﻏﺬﺍ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﺩ . . .
آنقدر دست هایت را بازنکن مترسک،کسی تو را در آغوش نمی گیرد…ایستادگی تنهایی می آورد؛من امتحانش کرده ام…
ﻗﯿﺎﻓﻪ ﺍﻡ ﺗﺎﺑﻠﻮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ !
ﮔﻔﺘﻦ : ﯽﭼ ﻣﯿﮑﺸﯽ ؟
ﮔﻔﺘﻢ : ﺯﺟﺮ !
ﮔﻔﺘﻦ : ﻧﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﯽﭼ ﻣﺼﺮﻑ ﻣﯿﮑﻨﯽ ؟
ﮔﻔﺘﻢ : ﺯﻧﺪﮔﯽ … !
ﺩﺭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺍﻡ
ﭼﻪ ﮐﻨﻢ؟
ﻣﯽ ﮔـــــــــــﺮﺩﻡ
ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺳﻨﮓ ﺗﺮﺍﺷﯽ ﻣﺎﻫﺮ
ﺑﻪ ﺗﻤﻨﺎﯼ ﺳﻔﺎﺭﺷﯽ
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻗﻠﺒﯽ ﺍﺯ ﺳﻨﮕـــــــــــــــــــــ ﺑﺘﺮﺍﺷﺪ
ﺷﺎﯾــــــــــــــــــــــــــــﺪ
ﭼﺎﺭﻩ ﺩﺭﺩ ﻣـــــــــــﻨــــــــــــ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺷﺪ
ﺑﻬﺎﯾﺶ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﯽ ﭘﺬﯾﺮﻡ
ﺁﻫــــــــــــــــــــﺎﯼ
ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺳﻨﮓ ﺩﻝ
ﺍﯾﻦ ﺩﻟﻬﺎﯼ ﺳﻨﮕﯿﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺧﺮﯾﺪﺍﺭﻡ
ﺑﻪ ﺍﺯﺍﯼ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﺩﺍﺭﻡ
مشکلم این بود هر وقت رنجیدم،لبخند زدم
فکرکردند درد نداشت محکمتر زدند..
نترس جانم!
ظرفیت باور من به اندازه تمام دنیاست
تو دروغت را بگو…
در میان ادمیان به حسابت آوردم دور برداشتی . . . . دیگر کلا به حسابت نمی آورم .
روزگاریست که شیطان فریاد میزند:
آدم پیداکنید
سجده خواهم کرد
سرت گرم است مزاحمت نمیشم اما بدان حرارت سرگرمی هایت “مرا “سوزاند
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﻫﺴﺖ
ﺧﻮﺏ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﻦ
ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺟﺰﺋﯿﺎﺗﺶ
ﺑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﯿﻦ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﺶ
ﺑﻪ ﺳﺒﮏ ﺍﺩﺍﯼ ﮐﻠﻤﺎﺗﺶ
ﺑﻪ ﺷﯿﻮﻩ ﯼ ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻨﺶ، ﻧﺸﺴﺘﻨﺶ
ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﺶ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﻮ
ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﻓﻈﻪ ﺍﺕ ﺑﺴﭙﺎﺭ
ﮔﺎﻫﯽ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ
ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺳﺮﯾﻊ ﻣﯿﺮﻭﻧﺪ ،
ﮐﻪ ﺣﺴﺮﺕ ﯾﮏ ﻧﮕﺎﻩ ﺳﺮﺳﺮﯼ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ !
چه فرقی میکنه که من عاشق توباشم یاعاشق رنگین کمــــان وقتی هردو هفت خطــــــید!!!
ديگر احتياط لازم نيست…
شکستنى ها شکست /هرجور مايليد حمل کنيد
ﺑﺪ ﺑﯿﺎﺭﯼ ﻣﺎﻝ ﻭﻗﺘﯿﻪ ﮐﻪ , ﺑــــﺪ ﺑﯽ ﯾــــــﺎﺭﯼ … !!!
عشق كليدقلب است،اميدوارم قفل دلت هرزه نباشه كه با كليد هر كس و ناكسي باز شود…
ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﯼ . . .ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻡ !ﺣﺘﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ! ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ . . .ﺍﻣﺎ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍﻫﻨﻮﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻣﺪﻧﺖ ﻓﺎﻝ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻡ . . !!!
ﻳﻪ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ ،
ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﻴﮕﯽ : ” ﻭﺍﯼ ! ﻣﻦ ﭼﻪ ﻗﺪﺭ
احمق ﺑﻮﺩﻡ ” …
ﻋﺠـﺎﯾﺐ ﻫﺸﺖ ﮔﺎﻧﻪ ﺍﻧﺪ …
ﺁﻏـﻮﺵ ” ﺗـــــــــﻮ ”
ﻫﯿﭻ ﺑﻌـﺪﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ ..
ﻭﺍﺭﺩﺵ ﮐـﻪ ﺷﻮﯼ ،
ﺯﻣـﺎﻥ ﺑﯽ ﻣﻌﻨـﺎ ﻣﯿﺸـﻮﺩ …
ﺑﯽ ﺁﻧﮑـﻪ ﻧﻔـﺲ ﺑﮑﺸﯽ ﺭﻭﺣـﺖ ﺗﺎﺯﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺳﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ
ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺣﺮﻑ
ﺩﺍﺷﺘﻢ !…
ﺍﻣﺎ …
دوستش دارم ولى اوديگران رادوست دارد…برخلاف عشق ازمابهتران رادوست دارد…هركجاپاميگذارم درگذرگاه نگاهش من زمين ميشوم اوآسمان رادوست دارد…ساده ام عادت ندارم عشق رابازى بگيرم اوولى درعاشقى بازيگران رادوست دارد
ﺩﻝ ﻣﻦ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﺻﺪﻗﺎﺕ ﻧﯿﺴﺖ ،
ﮐﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺳﮑﻪ ﺍﯼ ﻣﺤﺒﺖ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﯿﺎﻧﺪﺍﺯﯼ
ﻭ ﭘﯿﺶ ﺧﺪﺍﯼ ﺩﻟﺖ
ﻓﺨﺮ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ ﮐﻪ ﻣﺴﺘﺤﻘﯽ ﺭﺍ
ﺷﺎﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ !…
آرامترعزیزم!
اینگونه که
تندمی روی،
به اوهم
نمیرسى…
ميدانى د نميدانى ! اشك سه حرف ندارد ‌ ، اشك خيلي حرف دارد!!!✔
ﻟﺒﺨﻨﺪم…
ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﺩﺭﻭﻍ ﺩﻧﻴﺎﺳﺖ ، ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻧﻴﺴﺘﯽ !
کاش بفهمند تو هم می فهمی
آنگاه که بیصدا میگذری از همه چیز، میفهمی
آنگاه که از بغض و کینه میگذری میفهمی
آن دم که دل و لبت سکوت میکند، می فهمی
کاش بفهمند می فهمی
اما آنقدر خسته ای که به روی خودت نمی آوری
” ﺗـــــﻮ”
ﺁﺯﺍﺭﺕ ﺑﻪ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﯿﺪ
ﭘﺲ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺭﺳﺎﻧﺪﯼ؟
ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺭﺍ ؟ !
دلم را چند فروختی
چه تجارتی به راه انداختی
خوبه
تاجر خوبی شدی
با کلی مال و منال
فقط حالم از این که دل خرید و فروش میکنی بهم میخوره
دنياي دست ها ازهر دنيايي بي وفاتر است!امروز دست هايت را مي گيرند،قصه ي عادت كه شدي همان دست ها رابرايت تكان مي دهند…
شعــر هــای عاشقانه ام را که فقط برای تو می نوشتم … برای ایـن و آن می فرستـادی !. دنیــا را عاشق کرده ای و خود… از هـفــت دولــت آزادی !!!
هي رفيق . . .؟
زخم هايت را پنهان کن اينجامردم زيادي با نمک هستند…
ﻣﻴﮕﻔﺖ:ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ…ﺣﺎﻻﻣﻌﻨﻰ ﺣﺮﻓﺶ ﺭﺍﻓﻬﻤﻴﺪﻡ!ﺩﺭﻭﻥ ﺩﻟﺶ ﺟﺎﻧﻤﻴﺸﺪﻡ
خیلی وقتا بهم گفتن چرا میخندی بگو ما هم بخندیم …
اما هرگز نگفتن چرا غصه میخوری بگو ما هم بخوریم …✔
بــبــیــن , ﻣَـن ﺁﺭﻣـﯿـن ﻧﯿـﺴـﺘَم!

ﺍﮔـه ﺍﻭن ﻣﯿـﮕـﮧ ﺍﮔـﮧ دﯾـﮕـﮧ ﻧَـداری
ﺭﻭم ﻫﯿـﭻ ﻣﯿـﻠــی
ﺍﮔـﮧ ﻣَـﻨـﻮ ﻧﻤﯿـﺨـﻮﺍی ﻧَـدﺍﺭﻩ ﻋـﯿـﺒــی. . .
ﻣَـن ﻣﯿـﮕَـم ﺍﮔـﮧ دیـﮕـﮧ ﻧَـدﺍﺭی ﺭﻭم
ﻫﯿـﭻ ﻣﯿـﻠــی
ﺍﮔـﮧ ﻣَـﻨـﻮ ﻧﻤﯿـﺨـﻮﺍی ﺑـﮧ دَﺭَڪــ
ﻫِـــــــﺮرری. . .

آنکه با زندگی میسازد،زندگی را میبازد.
با زندگی نسازیم،
زندگی را بسازیم.
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﺮﺍﺝ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ
ﺑﻪ ﭼﻪ ﻗﯿﻤﺘﯽ؟؟؟
ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺧﺮﯾﺪﺍﺭﻡ
ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺩﺭ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﻗﯿﻤﺖ ﺑﮕﺬﺍﺭ ……. ﮐﻪ ﮐﻤﺘﺮ ﺑﺴﻮﺯﻡ ﮐﻪ ﺣﺮﺍﺟﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﯼ ……
ﻣﯿﺰ ﺩﻭ ﻧﻔﺮﻩ ﯼ ﻣﺎ
ﺩﯾﮕﺮ » ﻣﺎ « ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﮔﺎﻩ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﻢ
ﮔﺎﻩ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﯾﮑﯽ
ﻣﺒﺎﺩﺍ ﮐﺴﯽ ﺟﺎﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﺩ . . .
من هیچوقت واسه کسی شاخ نشدم . فقط شاخ دراوردم از شاخ شدن خیلیا !
من دلم گرم تو بود ، تو سرت گرم دلم
آخه چرا یکی تو عشق موفق نبوده همه نا امیدن اینجا اینجوری که بدتر غصه میخورن

معلم پسرک را صدا زد تا انشايش با موضوع علم بهتر است يا ثروت را بخواند.

پسرک با صداي لرزان گفت ننوشته ام!

معلم با خط کش چوبي پسرک راکتک زد ، دستهاي قرمز و باد کرده اش را به هم ميماليد زير لب ميگفت آري ثروت بهتر است چون اگر داشتم دفتري ميخريدم و انشايم را مينوشتم!

ﺑﺎﺯﯼ ﻣﺎ ﻗﺎﻋﺪﻩ ﻧﺪﺍﺷﺖ.
ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ…
ﺍﻣﺎ….
ﺑﺎﺯﯼ ﺩﺍﺩﻥ ﻗﺮﺍﺭﻣﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩ
چه‎ رسم‎ جالبیست‎:
محبتت‎ رامیگذارندپای‎ احتیاجت‎…
صداقتت‎ راپای‎ سادگیت‎…
سکوتت‎ راپای‎ نفهمیت‎… نگرانیت‎ راپای‎ تنهاییت‎… وفاداریت‎ راپای
بی‎ کسیت‎…
و‎ آنقدرتکرارمیکنندکه‎ خودت‎ باورت‎ میشودکه‎ تنها‎،بیکس‎ ومحتاجی‎
ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯿﻮ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﯼ
ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﺑﻘﯿﻪ ﺁﺩﻣﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺭﺕ ﻫﺴﺘﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ
ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ
ﺁﺧﺮﺵ ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯿﺎﯼ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ
ﻧﻪ ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻣﺎ ﻭﺍﺳﺖ ﻣﻮﻧﺪﻥ
ﻧﻪ ﺍﻭﻥ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ !!!
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺟﻤﻌﻪ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻡ !
ﺩﻝ ﺑﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﯿﺒﻨﺪﻡ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﺳﺖ .
می گوید: کلمات گـــــــــــاهیبار معناییخود را از دست می دهند …این روزها ” دوستـــــت دارم ” ها دیگر قلــــــب کســـی را به تپش وا نمیدارد !و گونه کسی را سرخ نمیکند !می گویـــــــــم : مشکل از دوست داشتننیست مشکل از تکـــــــــرار است

دیـار عــــاشقی هم شهر هـــرت داره!
خیلـی راحتــ دل مـی دزند، دل می بــرند ،دل می شکنـنند
در کودکی در کدام بازی ، راهت ندادند ،
که امروز ، اینقدر دیوانه وار ،
تشنه ی“بازی کردن” با آدم هایی؟!
امشب انگار قرصهایم هم آلزایمر گرفته اند.!
لعنتیها یادشان رفته خواب آورند نه یادآور…
اون دوره گذشت که عشق وعاشقی برایم رنگی داشت یادگرفتم…… دستانم این بارکه یخ کرد دیگر دستانت رانگیرم، آستین هایم ازتو باارزشترو ماندنی ترند…
من خودم
شبیه کسی نیستم…..
اگر می خوای مثل بقیه باشم
بقیه هستن
شايد تكراري باشم
اما
شك نكن
تكرار نميشوم
دیگر نگو جایت در قلبم است.تو خوب می دانی که از مکان های شلوغ بیزارم…
هنوز هم عاشق “تو أم”
نه این “تویی”که هستی!
“تویی”که در ذهنم ساخته بودم. . .
ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ
ﻫﻤﭽﻮ ﻧﺴﺘﻌﻠﯿﻖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﯿﻤﻪ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ !…
zaban ostokhan nadarad vali ostokhan mishekanad
چه ﺗَﺷﺎﺑُﻪِ ﺑـﮯ ﺭَﺣﻤـﮯ . . .

ﻣﻦ ﺑﻪ ﺩُﻭﺭِ ﺗﻮ ﻣـﮯ ﮔَﺸﺘﻢ . . .

ﺗﻮ ﺩُﻭﺭ ﻣـﮯ ﺯﺩﮮ ﻣَﺮﺍ . . .

ﻓــــــﮑﺮ ﮐــــﻨﻢ
ﺑﻪ ﺑﻮﯼ ﻋﻄﺮﺗﻮ ﺣـــــﺴﺎﺳــﯿﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺫﻫــــــﻨﻢ ﻣﯽ ﭘﯿﭽﺪ
ﺍﺯ ﭼـــــــﺸﻤﻢ
ﺍﺷـــــــﮏ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ
بعضی وقتا دیگه عزیزمو جونمو قربونت برم جواب نمیده
باید دستاتو با حرص باز کنی و در حالی که دندوناتو فشار میدی بگی:
بیا بغلم کصافط لعنتـی!
دلم میسوزد..
نه برای خودم
نه برای تو
برای کسی که بعد از من می آید
و تو باز هم هنرپیشه میشوی!

باز هم دیالوگت “دوستت دارم”را تکرار میکنی. . .

‏لیاقتت همون گوسفندایین که هرشب میشمُری تا خوابت ببره
نه اون شب بخیرایی که هرشب بهت میگفتم…
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﺪﺟﻮﺭ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺁﻏﺸﺘﻪ ﺍﻡ ، ﺍﺯ ﺻﺎﻓﯽ ﺭﺩﻡ ﮐﻦ ﻭ ﺑﺒﯿﻦ ﮐﻪ ﺟﺰ ﺗﻮ ﻫﯿﭽﻢ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﺪ .
ديگر نه باز با باز است ،
نه کبوتر با کبوتر ،
اين روزها زاغ هم براى
مرغ عشق لاف
…عاشقى….
ميزند.
دلم شكسته تر از شیشه های شهر شماست
شكسته باد آن كه دلش این چنین می خواست…
دل کاسه صبر است اما تا یه جاهایی
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺭﻧﮓ ﭘﺮﯾﺪﮔﯽ ﺧﺰﺍﻥ ﺭﺍ ﺍﺩﺭﺍﮎ ﮐﺮﺩﻩ
ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﻧﯿﺮﻧﮓ ﮔﻞ ﻫﺎﯼ ﺭﻧﮓ ﺭﻧﮓ ﺩﻝ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﺴﺖ
ﺑﻪ ﻧﺎﻣﺮﺩﺍﻧﯽ ﭼﻮﻥ ﺗﻮ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﻝ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺑﺴﺖ
دوستی شوخی سرد آدمهاست …بازی شیرین گرگم به هواست… واسه كشتن غرور من و تو …
دوستی توطئه ثانیه هاست.
زیر بارون با تو پرسه میزدم
تو همون کوچه که عطر تو رو داشت
منو تا مرز جنون کشوند و رفت
کسی که شبیه چتر تو رو داشت
مي داني چرا دوستت داشتم ؟؟ چون در ان زمان مترسكي بيش نبودم كه به دوستي با كلاغ هم رضايت داشت✔
ﻧــﻪ … ﻧــﻪ ! ﮔــــــﺮﯾـﻪ ﻧﻤــﯽ ﮐﻨـــﻤـ
ﯾــﮏ ﭼﯿــــﺰﯼ ﺭﻓﺘـــﻪ ﺗـــﻮﯼ ﭼﺸﻤـــﻤـ ! ﺑـﻪ ﮔﻤـــــﺎﻧـﻤـ … ﯾـﮏ
ﺧــــﺎﻃـــــﺮﻩ ﺍﺳـﺖ !!!
چند بار بگويم…
اين دنيا ظرفيت عشق هاي فوق العاده را ندارد…!
عادي باشيد
همين…
an kas ra dost daram ke eshge bozorge darad na an kas ke eshg khod ra mifroshad
ﻫــﻨــﻮﺯ ﺩﻟــﺨــﻮﺷــﻢ ﺑــﻪ ؛
ﺧــﺪﺍ ﻧــﮕــﻬــﺪﺍﺭﺵ …
ﺍﮔــﺮ ﻧــﻤــﻲ ﺧــﻮﺍﺳــﺘــ ﺑــﺮﮔــﺮﺩﺩ
ﺍﺻــﺮﺍﺭﻱ ﻧــﺒــﻮﺩ ﮐــﻪ ﺧــﺪﺍ ﻣــﺮﺍ ﻧــﮕــﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ
ﺍﺯ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﻧﻢ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺷﻮﺩ .
ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ …
ﮐﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﺮ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ !…
ﺯﻣــــــــــــــــﯿﻦ …
ﺧـﻤﯿﺎﺯﻩ ﺍﯼ ﺑﮑﺶ ﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﭘــﺎﯼ ﻣﻦ !!! …
ﻓـــــــــــــــــــــــــــــــﻘﻂ
ﻫـــــــــــــــــــــــــــــﻣﯿﻦ
هى (راه)آمدم باتو…
هى (ه ار) شدى با من..
ﺍﮔــــــﺮﻣـﯿـﺨـﻭﺍﻫــــــﯽ ﺑــــــﻪ ﻣــــــﻦ ﺗـﮑـﯿــــــﻪ ﮐـﻨــــــﯽ ,
ﺗـﮑـﯿــــــﻪ ﮐــــــﻦ …
ﻓـﻘـــــﻂ ﺑــــــﺪﺍﻥ ﮐــــــﻪ ﻣــــــﻦ ,
ﺩﯾــــــﻮﺍﺭﯼ ﺗــــــﺮﮎ ﺧــــــﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ !!…
ﺗـﺤـﻤـــــﻞ ﺗـﮑـﯿـــــﻪ ﺩﺍﺭﻡ
ﺍﻣــــــﺎ ﺿــﺮﺑـــــﻪ ﺭﺍ ﻧـــــــﻪ …..
.ﺧﺪاﯾﺎ !ﮐﻮدﮐﺎن ﮔﻞ ﻓﺮوش را ﻣﯿﺒﯿﻨﻲ؟ …ﻣﺮدان ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ دوش …دﺧﺘﺮﮐﺎن ﺗﻦ ﻓﺮوش …ﻣﺎدران ﺳﯿﺎﻩ ﭘﻮش …ﻣﺤﺮاﺑﻬﺎي ﻓﺮش ﭘﻮش …ﭘﺴﺮان ﮐﻠﯿﻪ ﻓﺮوش …زﺑﺎﻧﻬﺎي ﻋﺸﻖ ﻓﺮوش …اﻧﺴﺎﻧﻬﺎي آدم ﻓﺮوش ﻫﻤﻪ را ﻣﯿﺒﯿﻨﻲ؟ .ﻣﯿﺨﻮاﻫﻢ ﯾﮏ ﺗﮑﻪ از آﺳﻤﺎن را ﺑﺨﺮم, دﯾﮕﺮ زﻣﯿﻨﺖ ﺑﻮي زﻧﺪﮔﻲ ﻧﻤﯿﺪﻫﺪ …اﺣﺴﺎس ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﺪ ﺑﺎزي را ﺑﺎﺧﺘﻢ !!ﺣﻮاﺳﺖ ﻫﺴﺖ ﻣﻦ ﯾﺎرت ﺑﻮدم…ﻧﻪ ﺣﺮﯾﻔﺖ
اسمان ما یکی باشد و برای به هم رسیدنمان
پا درمیانی نکند
اسمان نیست،
سنگ است.
زمانــه ی بـدی شـده است
ایـن روزهـا دیگــر قلـب را نـمی شکننـد
بلکه…
ازجـا در می آورند و بـا خـود می بـرند !
عشق عينك سبزي است كه با آن انسان كاه را يونجه مي بيند.
زمین از تو بعید است
لرزش کنی
بر مردمانی
که از درون ، مدت هاست شکسته اند.
نيا باران زمين جاي قشنگي نيست ، من از اهل زمينم خوب مي دانم که گل در عقد زنبور است ، ولي سوداي بلبل دارد و پروانه را هم دوست مي دارد !
ﻭﺍﺣﺪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮔﯿﺮﯼِ ﻓﺎﺻﻠﻪ ” ﻣﺘﺮ ” ﻧﯿﺴﺖ؛
” ﺍﺷﺘﯿﺎﻕ ” ﺍﺳﺖ..
ﻣﺸﺘﺎﻗﺶ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ، ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﻗﺪﻡ ﻫﻢ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﯼ ﺩﻭﺭ
ﺍﺳﺖ.
اگه قرار باشه من اونی بشم که تو میگی دیگه من نیستم!
من همینی ام که میبینی
مغازه که نیست دکور بچینم برات..!!
کنج تنهای من قشنگت ترازبودن باکسی ست .ک هرباردلش ب هوای دیگری میپرد.
بعضی ها مثل قرص جوشانند،در لیوان آب که بیندازیشان،طوری غلیان کرده و کف میکنندکه سر میروند.
بعد میبینی از نصف لیوان هم کمترند!!♥♥
سهم شاخه از نشستن و برخاستن پرنده
لرزيدن بود و ديگر هيچ…
زندگی کل سرخیست که گلبرگهایش خیالی وخارهایش واقعیست.
ای دل با تو نگفتم حذر از روز عاشقی؟رفتی بسوز این همه آتش سزای توست…!
ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺩﻝ ﺑــﮑـَـﻨَﻢ . . .
ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﻧﺸـــــﺪ؛ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎ ﺷـــــــــــﺪ !
ﻓﻘﻂ …
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫــــــــﺎ . . .
ﺑﺪﻭﻥِ ﺩﻝ ﭘﺮﺳﻪ ﻣـﯽ ﺯَﻧﺪ ﺑَـــــــــﺪَﻧﻢ . . !.
اين اواخرهمه بهم ميگن چشام قشنگ شده بين خودمون باشه آخه عكس توتوىچشامه
سالها بعد وقتی از کنار یکدیگر رد شویم خواهی گفت:
این شخص چقدر شبیه خاطرات من است!!!!
وقتي دهكده اي آتش مي گيرد همه دودش را مي بينند اما وقتي قلبي آتش مي گيرد كسي
شلعه اش را
نمي بيند
راست میگویی زندگی یک بازی است برد و باخت دارد. تو که میبری خوب میدانی که تمام احساسم در این بازی شرکت کرده است. بالفرض باخته ام چطور میتوانی بیرونم کنی وقتی این بازی را من به پا کرده ام
ﺩﻝ ﻣﻦ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﺗﻬﻤﺖ ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﻨﺪﻡ؟؟؟
ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮐﺴﯽ ﺭﺍﻩ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺪﺍﺭﺩ!!
اىن روز ها هواى مرا ندارى, خفه نمى شوى؟بى هواى من!
ﺑﻨـــﺪ ﺩﻟـــﻢ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺑﻨﺪ ﮐﻔـــﺶ ﻫﺎﯾﺖ ﮔـــﺮﻩ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ
ﮐﻪ ﻫﺮ ﺟـــﺎ ﺭﻓﺘـﯽ
ﺩﻟــﻢ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺒﺮﯼ
ﻏــــﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ
ﺗﻮ ﭘـــﺎ ﺑﺮﻫﻨـــﻪ ﻣﯽ ﺭﻭﯼ
ﻭ ﺑﯽ ﺧﺒــــﺮ …
ﯾـﺎ ﺩﯾـﻮﺍﺭ ﻫـﺎﮮ ﻣـﺎ ﻣـﻮﺵ ﻧـﺪﺍﺭﻧـﺪ ﯾـﺎ ﻣـﻮﺵ ﻫـﺎ ﮐـﺮ ﺷـﺪﻩ ﺍﻧـﺪ ،
ﻭ ﻧـﻤـﮯ ﺷـﻨـﻮﻧـﺪ ﺻـﺪﺍﯼ ﻧـﺎﻟـﻪ ﻫـﺎﮮ ﭘـﺮ ﺍﺯ ﺑـﻐـﻀـﻢ ﺭﺍ . .
ﻣـﻮﺵ ﻫـﻢ ﻣـﻮﺵ ﻫـﺎﮮ ﻗـﺪﯾـﻢ . .
اونی که با ما راه نمی آمد.برای دیگران مث سگ دوید…
صبح ماجرای ساده ایست/ گنجشک ها بیخودی شلوغش می کنند…
می دونی چی زجره

می دونی چی ادمو مریض میکنه
اینه که یه حرفایی تو گلوت باشه ولی نتونی بهش بگی
چون میدونی که ادمش نیست

ب بعضیا باید شیر سگ داد تا شاید کمی وفادار شوند!!!
ﻧﻴﺎ ﺑﺎﺭﺍﻥ …
ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﻧﻜﻦ!
ﻣﻦ ﻭ ﺍﻭ ﻣﺎ ﻧﺸﺪﻳﻢ !!!
ﺁﺩﻡ ﻫـــﺎﯼ ﮐﻨــــﺎﺭﻡ ﻣﺜﻞ ﺟُــــﻤﻌﻪ ﻣﯽ ﻣــــــﺎﻧﻨﺪ
ﻣﻌﻠــــــــﻮﻡ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ “ ﻓــــــﺮﺩ ” ﻫﺴﺘــــﻨﺪ ﯾﺎ ” ﺯﻭﺝ” …
ﭘُــــﺮ ﺍﺯ ﺍﺑـــــﻬﺎﻣﻨﺪ …
آسمان میگوید:توکجایی سهراب؟آب راگل کردند،چشمها رابستندوچه بادل کردند..صبرکن سهراب…قایقت جادارد؟من هم ازهمهمه ی داغ زمین بیزارم…
صبر يك فريب است…
سالهاست كه با غوره ها كلنجار ميروم…
حلوا نميشوند…
صداقتت را دوست می دارم هر چند سخت در اشتباهی آنچه را که صادقانه بر زبان می آوری
در عجبم چطور هنوز ستون فقراتت سالم است
وقتی با این انهدام سخت از چشمانم افتادی.
دنیا استاد فراموشی هاست تو شا گرد این دنیا مباش
دنیا را بهتر شناختم پس از آنکه تو را شناختم …
ﻓﮑﺮﺕ ﺍﺯ ﺳﺮﻡ ﺍﻓﺘﺎﺩ …
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺭﺍﺣﺘﯽ !!!…
ﻧﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻧﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺗﯿﺮﻩ ﻭ ﺗﺎﺭ ﺷﺪ …
ﺳﺎﺩﻩ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﻓﮑﺮﺵ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺳﺮﻡ ﺍﻓﺘﺎﺩﯼ !
ﺍﻓﺘﺎﺩﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﻭﺳﻂ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ …
ﺑﺎ ﻫﺮ ﻗﻄﺮﻩ ﯼ ﺍﺷﮑﻢ ﻓﺮﻭ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﯼ …
ﻭ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ !!!…
ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ !!!…
ﻭ …
ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ..
با بعضی ها زیادی که صادق باشی رودل می کنند
دیگر هزار عرق نعنا هم جوابشان را نمی دهد.
مردم عوض شدن ، زمونه عوض شده ، ميدونى اين روزها وقتى با يه نفر دست ميدى ﺑﻌﺪش ﺑﺎﯾﺪ اﻧﮕﺸﺘﺎت رو ﻫﻢ ﺑﺸﻤﺎری و ﺑﺒﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﻫﺮ 5 ﺗﺎ رو پﺲ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﯾﺎ ﻧﻪ …
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺘﻢ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮔﻢ ﺷﺪﻡ ﺑﺎﻳﺪ ﺳﺮ ﺟﺎﻳﻢ ﺑﻤﺎﻧﻢ ﺗﺎ ﭘﻴﺪﺍ ﻳﻢ ﮐﻨﻨﺪ….. ﻣﺪﺕ ﻫﺎﺳﺖ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﻡ ﮐﺴﻲ ﻣﺮﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻧﻤﻲ ﮐﻨﺪ!!!
دیگر نی نخواهم زد!
گوسفندانم را هم خواهم فروخت،
میخواهم کمی گرگ چرانی کنم…

ما آدمهای احساسی برای بعضیا حکم استامینوفن و کدئین و داریم!!!
.
هر وقت حالشون بد میشه میان سراغمون…

هرچند تو را. . .

بی “حد”میخواستم. . .

اما در “حد”من نبودی…!✔

اینقدر کــﮧ برای “خـــر” کردن من سـعے کـردے
بـراے خـودتـــــ وقتــــ میگذاشتے حتمــا “آدمــــــ” میشدے
صدایم بزن نه اینکه بگی دوست داری نه فقط میخواهم بدانم اسمم رافراموش نکردی…
سیب سرخی که حوا چید
فریب شیرین عشق بود،
آدم اگر نمی خورد،
آدم نبود !
ﺩﻝ ﺩﺭﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ﺍﺯ ﺑـﺲ ﻓﻨـﺠﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻗﻬﻮﻩ ﺭﺍ ﺳﺮ ﮐـﺸـﯿﺪﻩ
ﺍﻡ،
ﻭ ﺗﻮ . . .
ﺗﻪ ﻫﯿـﭽـﮑﺪﺍﻡ ﻧـﺒـﻮﺩﯼ . . .
ڪـآش دُنیــــــآ برعڪس بـــود

به جای اینکه آدمـــــا عـــاشق بشونــــد

عــــاشقــــا آدمـ میشدنــــد

عشق را
با تمام وجود فریاد خواهم زد
تا به دنیا ثابت کنم
تمام مسیرها به مشترک مورد نظر
اشغال نمیباشد!!
ﺷﮏ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﺴﯽ ﺑﯿﻦ ﻣﺎﺳﺖ
ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﻣﻦ ﺑﯿﻦ ﺩﻭﻧﻔﺮ ﺑﻮﺩﻡ …
عاشق که می شــوی زیاد نگـــران نبــاش . . .دیگرشب هایت به ایــن سادگی ها صبــح نخــواهنــد شــد
دیــــگَر دِلواپَسَـــــــــــــــــــم نباش نامهــــــربانَم! آنقدرضعیـــــــفَم کرده ای سرما هَم مرا میخورَد….!!
روزشد و من هنوز بیدار
غروب شد و من هنوز بی یار
شب شد و من هنوز بیمار
میگذرد
عقربه های مرگم
اینگونه بدون تو،
ای بی عار….!!!
ﻣــﻦ ﻫﯿﭻ ﮐﺎﺭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﻧﮑﺮﺩﻡ ؛
ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺑﻮﺩﯼ
ﺩُﺭﺳﺖ ﺗﺮﯾﻦ ﺑﻮﺩﻡ …
کفش های آخرین دیدارمان را برق می اندازم اما…
چقدر برای پاهایم کوچکند
ﻣﺤﺼﻮﻟﻬﺎ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ، ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻣﺘﺮﺳﮑﻬﺎ ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ
ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ . .
دل تخته سیاه نیست که هرکی اومد اسمش رو روش بنویسه وهرکی هم رفت,اسم رو به راحتی پاک کنه.
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻫﻤﻪ ﮐﺴﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﯾﻪ ﺣﻠﻘﻪ ﺍﯼ ﺭﻭ ﺧﺮﯾﺪﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻌﻬﺪ
ﻭﻟﯽ ﺣﻠﻘﻪ ﺷﻮﻥ ﻣﻮﻧﺪ ﻭ ﺁﺩﻣﺶ ﻧﻤﻮﻧﺪ
ادامـــــسمـــــُـــو

با اون همـه “شيــــــــک” بودنش،

بعد “نيــــــــم ساعـــــــت”

زير “کــفـــشــــم لــِه” ميکنم…!

“”تــــــو””

که جـــــــاي خــود داری عـزیـــز دلــــم!!!

ميخواهم گياه خوار شوم از دستت…بس كه مرا خر فرض كردي!!!
ﺭﻭﻱ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﭘﻨﺠﺮﻩﺍﺕ ﻗﻠﺒﻲ ﻛﺸﻴﺪﻡ ﺯﻳﺒﺎ، ﺗﺎ ﺍﺭﺯﺵ
ﻋﺸﻖ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﺕ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻛﺴﻲ ﺭﺍﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ
ﺭﻭﻱ ﻗﻠﺒﻢ ﻣﻲﻧﻮﺷﺖ: ﺯﺑﺎﻟﻪﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺤﻞ ﻧﮕﺬﺍﺭ
روزگارلعنتی به من اموخت پروازکن انگونه که میخواهی وگرنه پروازت میدهندانگونه که میخواهند!
بعضی آدما توزندگی مث شربتن واسه ما اگرچه تلخ ولی بدرد بخور…
ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾـﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑـﻬﻢ ﻗﻔـﻞ ﮐﻨﯿﻢ
ﻓﻘﻂ ﯾـﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ
ﮐﻠﯿـﺪ ﺭﺍ ﺟﺎﯾـﯽ ﺑـﮕﺬﺍﺭﯼ
ﮐﻪ ﯾـﺎﺩ ﻫﯿـﭻ ﮐﺪﺍﻣـﻤﺎﻥ ﻧـﻤﺎﻧﺪ ..
نترس حوا !!
سیب را با عشق گاز بزن…
آدم لیاقت بهشت را ندارد!
بعضی فکرا و حرفا یه طوریه که هر چی توش عمیقتر میشی بیشتر دردت می گیره ! مثل فکر اون الان چیکار داره میکنه
ﻟﻄﻔﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻧﯿﺎﯾﺪ
ﺍﻣﺸﺐ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ
ﺑﻪ ﮐﺎﺑﻮﺳﻬﺎﯾﻢ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ !
روزگار عجيبى شده…

حتى وقتى مى خنديم…

منظورمان چيزه ديگريست

ﻣﻰ ﭘﺮﺳﻪ: ﺑﻴﺪﺍﺭﻯ ؟
ﺁﺭﻩ ﺑﻰ “ﺩﺍﺭ “ﻡ !!!
ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ “ﺩﺍﺭ” ﻯ ﺩﺍﺷﺘﻢ , ﻳﺎ ﻗﺎﻟﻰ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﺭﺍ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﻰ ﺑﺎﻓﺘﻢ
ﻳﺎ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ
“ﺩﺍﺭ
زیادی صاف نباش…
آدمـا تـو جـاهـای صـاف بـیـشـتـر ویــراژ مـیـدن !
قابل توجه عشاقی که حرف ابلهان ، عشقشان را کم رنگ کرده است …!

در نگاه کسی که درکی از پرواز ندارد ، هر چه اوج بگیرید کوچکتر خواهید شد .

ايکاش
شاه کليد قلبم را گم نميکردى…
حالا ديگر نميتوانم جز تو کس ديگرى را راه دهم…
قفل را زدى..
پس چرا رفتى؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!
ﻫﻤﯿﻦ ﻣﺴﯿﺮ ﺭﺍ
ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﺮﻭﯼ
ﻣﯿﺮﺳﯽ
ﺑﻪ ﺩﻭ ﺭﺍﻫﯽ
ﯾﮏ ﺭﺍﻩ
ﺑﻪ ﻣﻦ ﺧﺘﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ،
ﺁﻥ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﻪ ﺧﺘﻢ ﻣﻦ . . .✘
ﺳﺎﻋﺖ ﻣُـﭽﯽ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﮐﺴﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﮐﻪ ﻧــﮕﺮﺍﻥ ﺩﯾﺮ
ﺭﺳﯿﺪﻥ ﯾـــﮑﯽ ﺑﺎﺷﻪ …
ﻭﺍﺳــﻪ ﻣﺎ ﺍﺿــﺎﻓﻪ ﻭﺯﻥ ﻣـﺤﺴﻮﺏ ﻣﯿﺸﻪ !
ﺗﻮ ﺑِﺸﮑَﻦ . . .

ﺧﻮﺩﻡ ﺟﻤﻊ ﻣـے ﮐﻨﻢ . . .

ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺯﺧﻤـے ﺍﺕ ﮐُﻨنﺪ ﺧُﺮﺩه ﻫﺎﮮ ﺩﻟﻢ . . .

هر چقدر که بعضی آدمها رو بیشتر میشناسی، تنهاییت دلچسب تر میشه.
من از بچگی باید کارگردان میشدم،چون الان هرکی بهم میرسه داره فیلم بازی میکنه!
ﻣـــﻦ Remove ﺷــﺪﻡ ﺍﺯ ﺯﻧــﺪﮔﯽ ﮐﺴــﯽ ﮐــﻪ ﺑﺮﺍﯼ
ﺑــﻮﺩﻧﺶ , ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘــﻨـﺶ ﺧﯿــﻠﯽ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺯﻧـــﺪﮔﯿــﻢ
Block ﮐــﺮﺩﻡ
اینو بدون که؛بدون من هوا سرده،الان گرمی نمی فهمی…
ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻢ ﻛﻪ ﺩﻳﮕﺮ
ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﻲ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﻱ ﺗﻮ
ﺑﺎ ﺟﻴﺐ ﻫﺎﻳﻢ ﻛﻨﺎﺭ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ !!
“دوست دارم” چیست؟جمله ای که هیچوقت درمعنای اصلی خودبکارنمیرود……✔
قصه اصحاب کهف شوخیست،اینجا یک روز بخوابی از یاد میبرنت…
اگر دوست داشتی با کوله ای پُر از خاطره بپر از ارتفاع زندگی..
ولی باور کن بعد از رفتن تو…هیچ اتفاقی برای زمین نمی افتد..
ﻗﻠﺒﯽ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺟﺎ ﮔﯿﺮ ﮐﻨﻪ ، ﻗﻠﺐ ﻧﯿﺴﺖ …
ﻗﻼ‌ﺑﻪ !
تازگیا یه حس عجیبی دارم
فکرکنم عاشق معرفتشون شدم
ایرانسل و همراه اولو میگم
هر روز اس ام اس میدن
همراه اول که تولودمم تبریک گفت
پس من
خدارو شکر من تنها نیستم
ﻭﻗﺘﻲ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻤﺖ ﻭ ﻧﻴﺴﺘﻲ …
ﺍﺗﻔﺎﻕ ِ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﻱ ﻧﻤﻲ ﺍﻓﺘﺪ؛
ﻓﻘﻂ ﻣﻦ …
ﺫﺭﻩ ﺫﺭﻩ ﺍﻳﻮﺏ ﻣﻲ ﺷﻮﻡ !!!……
روز مرگی دمار از روزگارت در می آورم
اگر بخواهی
وارد عشق من شوی
من فنون بازیگر را اجرا میکنم
برای عزیزترینم
تو نمیتوانی او را از من بگیری
صداقت:فصل اول کتاب عشق/میون این همه نامهربونی صداقتو از کجا پیدا کنیم
ﺗﻮﻯِ “ﺯﻧﺪﮔــ ــ ــ ــﻴﺖ” ﺟــﺰﺀِ ﺍﻭﻥ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﺯ ﺍَﻓـــ ـــﺮﺍﺩﻯ ﺑﺎﺵ
ﮐﻪ : ﺍﮔﻪ ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﭘُﺸﺖ ﭼﺸﻤﺎﺗﻮ ﮔﺮﻓﺖ ، ﻓﻘﻂ ﻳﻪ ﻧﻔﺮ ﺗﻮ
ﺫﻫـــﻨﺖ ﺑﻴﺎﺩ ، ﻧﻪ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ…
از صمیم قلب برای بعضی از خاطرات آرزوی فراموش شدن میکنم …
دل من دروازه نیست! دل من کوچیک و تنگه..دل من میشکنه زود! تو خیال کردی دلم یه تیکه سنگه؟که بیای و بری عین خیالش نباشه؟؟؟
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﻲ ﻫﺮ ﮐﻲ ﮐﻪ ﺯﺩﻳﻢ ﺭﻓﺖ !
ﺑﺰﻧﻴﻢ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﻲ ﻏﻢ !
ﺷﺎﻳﺪ ﺍﻭﻧﻢ ﺭﻓﺖ ..
چه روزگار غم انگیز زندگی سوزیست/ که هیچ رنگ محبت به زندگانی نیست
چه زندگانی دلتنگ غربت آلودیست/ که در نگاه کسی نور مهربانی نیست
ﺑﯽ ﺑﺎﮎ ﺗﺮﯾﻦ ﺩﺭ ﺧﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﮐﻮﯾﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻨﺪ ﻭ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎ ﺗﺮﯾﻦ
ﮔﻨﺠﻬﺎ ﺩﺭ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﻫﺎ ﺟﺎﯼ ﺩﺍﺭﻧﺪ
روزی شبیه دیروز
روزی شبیه فردا
روزی درست مثل همین روزهای ماست
اما کسی چه می داند؟
شایدامروز نیز روز مبادا باشد !
اگه پرسیدی :چی شده… و گفتم :هیچی… ..
گورتو گم نکن و نرو… .. ..
دو دیقه بشین دوباره بپرس میگم چه مرگمه….
سر تا با سوال بودم….
وقتى كه مرا جواب كرد…
ای “روزگار” چه روان و دردناک میگذری!… بعدازرفتنش!…£ ^ژنرال^
ﺍﻧﻘﺪﺭ ﻗُﺮﺹ و ﺩﺍﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩَﻡ ﻧﺪﻫﻴﺪ . . . !!

ﺩﺭﺩُ ﺩﻝ ﺩﺍﺭﻡ . . .

ﻧﻪ ﺩﺭﺩِ ﺩﻝ . . .

ﻣﻦ ﺯﺍﻧﻮﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺵ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ؛ ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺯﺍﻧﻮ
ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩﯼ
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ …
ﺧﺪﺍ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ
ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺎﻓﺮﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﮐﻮﻟﻪ ﺑﺎﺭ ﻏﻢ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺵ ﺑﮑﺸﻨﺪ … !
ﮔﺎﻫﯽ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ …
ﺑﺎ ﯾﮏ ﻟﺒﺨﻨﺪﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﻡ ﺑﺎﻻ …
ﻭ ﺑﮕﻮﯾﻢ :
ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ
ﺍﯼ ﺭﻭﺯﮔــــــــــــــــــﺂﺭ …..
ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺭﺳﻤﯿﺴﺖ ! !
ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﺷﺒﺎﻫﺘﯽ ﺑﻪ ﯾـــــــــﻮﺳﻒ ﻧﺪﺍﺭﻣـــ ! !
ﻧﻪ ﺭﺳﻮﻟﻤــــــــ ،
ﻧﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﻤــــــــــ ،
ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﻋﺰﯾﺰﻣــــــ ،
ﻧﻪ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻫـــــــﯽ ﺩﺍﺭﻣـــــــ ،
ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ”””” ﭼـــــــــــﺎﻩ ”””” ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﻣــــــ
شکسته ام ،
می فهمی ؟!
به انتهای بودنم رسیده ام ،
اما اشک نمی ریزم
پنهان شده ام پشت لبخندی که خیلی درد می کند
همیشه قلب های پاک

مهمانسرای

سنگدلانی

بی رحم می شوند

جلو کوه داد بزنی محبت
بر میگردد محبت!

تو از سنگم کمتری؟؟ 

به خمیازه دچار است ..
…نگاهت !
عاشق بودن دل می خواد نه عقل. تودلشو نداشتی عقلتو برداشتی رفتی…
ﺍﻣﺸﺐ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻗﺮﺹ ﻫﺎﻳﻢ ﺍﻟﺰﺍﻳﻤﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ،ﻟﻌﻨﺘﻲ ﻫﺎ ﻳﺎﺩﺷﺎﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺧﻮﺍﺏ ﺍﻭﺭﻧﺪ ﻧﻪ ﻳﺎﺩﺍﻭﺭ
ﺍﻣﺮﻭﺯﺩﺭﺧﺘﯽ ﺭﺍﺑﻌﺪﺍﺯﯾﮑﺴﺎﻝ ﺩﯾﺪﻡ ﺧﺸﮑﯿﺪﻩ
ﺑﻮﺩﮔﻔﺘﻢ ﺩﺭﺧﺖ ﺗﻮﭼﺮﺍﺧﺸﮑﯿﺪﻩ ﺍﯼ ﮔﻔﺖ
ﺑﻌﺪﺍﺯﺁﻥ ﺭﻭﺯﮐﻪ ﺗﻮﺭﻓﺘﯽ ﯾﺎﺭﺕ ﺭﺍﺑﺎﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﯾﺪﻡ
ﮐﻪ ﺯﯾﺮﺳﺎﯾﻪ ﺍﻡ ﻣﯿﻨﺸﺴﺖ ﻭﺑﻪ ﺗﻮﻣﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪ
سهراب گفتی ….چشمها را باید شست
شستم ولی…….
گفتی…جور دیگر باید دید…… دیدم ولی….
او نه چشمهای خیس وشسته ام را…
نه نگاه دیگرم را…..هیچکدام را ندید….
فقط در زیر باران یا طعنه ای خندید و گفت …..
دیوانـــه باران ندیده…………….
چقدر کوشیدند که آغوش و بوسه را از عشق حذف کنند ؛اما فقط عشق را از آغوش و بوسه حذف کردند
دست روی دلم نذار …
پا گذاشتی كافیست …
من گفتم خاکیـــــم….ولی نباید آسفالتم کنی دیگه..
ساعت عشق به سر ميکوبد که زمان رفت نيامد يارت

***

گفتمش ساعت ديوانه بخواب تا نگاهم ندهد آزارت

این تو نیستی که مرا از یاد برده ای !

این منم که به یادم اجازه نمیدهم حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند،

صحبت از فراموشی نیست،

صحبت از لیاقت است که تو نداشتی!

عسل

به چشمانت بیاموز
که هر کس أرزش دیدن ندارد ……

ﻟﻄﻔﺎ ﭘﻠﮏ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﺑﻪ ﺍﺑﺮﻭﯾﻢ ﮔﺮﻩ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ .ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺧﻮﺍﺏ ﺁﻣﺪﻧﺖ ﺭﺍ ﻧﺒﯿﻨﻢ…
ناراحت نشو اگه کسی یه نفر دیگه رو به تو ترجیح داد ، چون تو نمیتونی یه میمون رو متقاعد کنی که عسل شیرین تر از موزه.
ﺍﯾﻨﻄــ ـﻮﺭ ﻧﻤــﯿﺸـ ـﻮﺩ
ﺑﺎﯾـ ـﺪ ﯾﮑــ ﻏـﺮﯾـﻘــ ﻧﺠــﺎﺗـ ﻫﻤﯿﺸﻬـ ﻫﻤـﺮﺍﻫﻤـ ﺑﺎﺷـﺪ
ﻏــﺮﻗـ ﺩﺭ ﻓـ ﮐﺮﺗـ ﺷﺪﻧـ ﺍﺻـﻼ ﺩﺳﺘـ ﺧﻮﺩﻣــ ﻧﯿﺴﺘـ
ﺳﻼ‌ﻡ ﻋﺰﯾﺰ ﻣﻬﺮﺑﻮﻥ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺒﯿﻨﯽ ﺧﻮﺷﯽ ؟
ﻫﻨﻮﺯﻡ ﻣﺜﻞ ﻗﺪﯾﻤﺎ ﺩﻟﺒﺮﯼ ﻭ ﻋﺎﺷﻖ ﮐﺸﯽ ؟ !
آهاى دنيا با اين كه مارو اين همه سر كار گذاشتى ولى بازم پا به پات مونديم و خونديم
ﺩﻳﺸﺐ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺁﻣﺪ … ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺳﺮﺍﻏﺖ ﺭﺍ
ﺑﮕﻴﺮﻡ ……
ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺏ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﮐﻪ ﭘﻴﺪﺍﻳﺖ ﮐﻨﻢ، ﺯﻳﺮ
ﭼﺘﺮ ﺩﻳﮕﺮﺍﻧﻲ!!!
ﺟﻠﻮ ﮐﻮﻩ ﺩﺍﺩ ﺑﺰﻧﯽ ﻣﺤﺒﺖ ﺑﺮ ﻣﯿﮕﺮﺩﺩ ﻣﺤﺒﺖ !
ﺗﻮ ﺍﺯ ﺳﻨﮕﻢ ﮐﻤﺘﺮﯼ؟؟
ﺍﺯ ﻣَـــــــــن . . .

ﻓَﻘَﻂ ﻫَﻤﻴﻦ ﻣﺎﻧﺪﻩ . . .

“ﺗـــــــــــﻮ”

ﻧﻤــــﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﻢ … .
ﻭﻟــــﯽ … .
ﺷﺎﯾﺪ … .
ﺍﮔــﺮ … .
ﭼﺸﻤــ ﻫــــﺎﯾﺖ … .
ﺑﻪ ﺗﺎﺭﯾـــﮑﯽ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﻨــــﺪ … .
ﺑﺒــــﯿﻨﯽ … .
ﮐﻪ ﻣﻦ … .
ﮐﻨــــﺎﺭﺕ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﻡ …
an haye ke harf baraye goftan kam daran…..dard baraye goftan;zeyad darand
بی خیالت شدم !!
چون به شدت مخالف کودک آزاریم
اگر بزرگتر شدی بیا تا به خدمتت برسم !!
به بعضی ها هم باید گفت:
دوست من زیاد خودتو نگیر,ماست میشی!
این روزها به خوابم هم نمی آیی….
درکت می کنم….
هم خوابی با دیگران تمام وقتت را گرفته…..
ميگفتن علف بايد به دهن بزي شيرين بياد… يه عمر خودمونو کشتيم شيرين ترين علف دنيا بشيم غافل از اينکه اصلا طرف بز نبود … گاو بود .
دوستت دارم”

زیباترین واژه ای ست

كه لیاقت میخواهد

و حیف است

این واژه

بین من و تو حرام شود

شیر نری دلباختهی آهوی ماده شد.شیر نگران معشوق بود و میترسید بوسیله حیوانات دیگر دریده شود.از دور مواظبش بود…پس چشم از آهو برنداشت تا یک بار که از دور او را می نگریست،شیری را دید که به آهو حمله کرد. فوری از جا پرید و جلو آمد.دید ماده شیری است. چقدر زیبا بود،…گردنی مانند مخمل سرخ و بدنی زیبا و طناز داشت.با خود گفت: حتما گرسنه است. همان جاایستاد و مجذوب زیبایی ماده شیر شد.و هرگز ندید و هرگز نفهمید که آهوخورده شد…نتیجه اخلاقی : هیچ وقت به امید معشوقتون نباشید !!
اگه يه روزهمه فراموشت كردن من باتوأم،
اگه همه بهت بدکردن من با توأم،
ولي اگه همه دوستت داشتن، شرمنده؛من با اونام!
ﻋﻤﺮﻡ ﺭﻓﺖ ،ﻣﻮﻫﺎﻳﻢ ﺳﻔﻴﺪ ﺷﺪ،ﻛﻤﺮﻡ ﺷﻜﺴﺖ ﺑﻲ ﺧﻴﺎﻝ … ﺗﻮ ﺧﻮﺑﻲ ﺁﻗﺎﯼ ﺩﻳﻮﺍﺭ ؟ !
دوست دارم برم قطب جنوب اگه قراره یخ بزنم اونجا بمیرم تااینکه زیرنگاه سردت روزی هزارباربمیرموزنده بشم….
دلم براى عشق ميسوزد…
اين روزها هركس نام هرزگى خود را عشق گذاشته است و نمىداند كه عاشق دلداده است نه تن داده…
این شبهاکه گذشت ونبودی دعاکردم: یکی بهترازمن بیایدودلت خوش شودبه خنده اش! ملالت سبک شود… امادروغ چرا؟!! هیچ کدام “آمین” نداشت…
ﺩﻝ ﺑﺴﺘــﻪ ﺍﻡ ﺑــﻪ ﭘــﺎﯾﯿــﺰ …
ﺷـــﺎﯾــﺪ …
ﺩﻭﺑـــــﺎﺭﻩ …
ﺳــﺮ ِ ﻣِﻬــــﺮ ﺑﯿـــﺎﯾــﯽ !…
زخم شدم
شیشه به زخمم نشست..
شیشه شدم
سنگ سرم را شكست..
یارب اگر
‏‎ ‎سنگ شوم لحظه بردل این سنگ چه خواهد گذشت؟
ﺍﺯ ﻭﻗﺘﻲ ﺷﻮﺧﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﺷﺪ
ﺩﻳﮕﻪ ﻫﻴﭻ ﺣﺮﻓﯽ ﺗﻮ ﺩﻝ ﻛﺴﯽ ﻧﻤﻮﻧﺪ !..
ﻧـﺸـﺴﺘـﻪ ﺍﻡ …
ﺑـــﯿـﺎﺩ ِ ﮐــﻮﺩﮐــﯽ ﻫـــﺎﯾــﻢ،
ﺩﻭﺭ ِ “ ﻏــﻠـﻂ”ﻫــﺎ،
ﯾـﮏ ﺧــﻂ ِ ﻗﺮﻣﺰ ﻣـﯽ ﮐـــﺸـﻢ !
ﺣﺘﯽ …
ﺩﻭﺭ ِ ﺗــــــــﻮ
ﺳﺎﻝ ﻫــــــــــــــﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻌـــــﻨﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﻔﻬــــــــﻤﻢ
ﺭﻓـــــــﺖ ﻭ ﺁﻣـــــــــــﺪ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ﯾــــــــــــــــﺎ ….
ﺁﻣــــــﺪ ﻭ ﺭﻓــــــــــــﺖ … ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ﺁﺩﻡ ﻫـــــــــــــﺎ ﻣﯿﺮﻭﻧــــــــــــﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩﻧــــــــــــــﺪ
ﯾﺎ ﻣﯿﺎﯾــــــــــــــﻨﺪ ﮐﻪ ﺑـــــــــﺮﻭﻧﺪ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺪﺍﺭﻣﺶ
ﺗﻘﺼﯿﺮ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻮﺩ
ﺗﻪ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺷﻌﺮ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻧﻮﺷﺘﻢ
ﻧﻘﻄﻪ ﻧﮕﺬﺍﺷﺘﻢ !
عشق دوطرفه فاعل و مفعول نمیخواد صبوریت و گذشت دوطرف رو میخواد
تو که نمیتونی قوانینی که خودت میذاری رو رعایت کنی چرا قانون وضع میکنی!
ﺗــــــــﻮ ﺷﺮﯾﮏ ﺗﻤﺎﻡ ﭼﯿــــــــﺰ ﻫﺎﯼ ﻣﻨــ ــــــــﯽ !!!
ﺣﺘـــــــــﯽ ﺷﺮﯾﮏ ﺭﮊ ﻟﺒـــــــــﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﮔﺎﻩ ﻭ
ﺑﯽ ﮔﺎﻩ ﻣﺼــــــــﺮﻑ ﻣﯿﮑﻨﻢ !!…..
ﺗﺎ ﺩِﻝ ﺑﻪ ﺗــــﻮ ﺩﺍﺩم . . .

ﺑِﺸﮑَﺴﺘـﮯ . . .

ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ ﺷﻜﺴﺘﻨﻲ ﺭﻓﻊ ﺑﻼﺳﺖ…
ﺍﻱ ﺩﻝ ﺗﺤﻤﻞ ﻛﻦ ﺷﺎﻳﺪ ﺣﻜﻤﺘﻴﺴت…
ﻫـــــﺮ ﺗﺒﯽ
ﺗﺐ ﻋﺸـــــــــﻖ ﻧﯿﺴﺖ ،
ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺖ ﻫﺎ ،

ﺑﻌﻀﯽ ﺗﺐ ﻫﺎ ،
ﺍﺯ ﻋﻔــــﻮﻧﺖ ﻫـــــــﻮﺳﻪ …..!!

دنیای عجیبیست نه؟ حتی وقتی میخندیم منظورمان چیز دیگریست!
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺭﺩﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍﺑﻪ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺳﭙﺮﺩﻡ؛ﭼﻪ ﺻﻴﺪﻱ ﻛﺮﺩﺻﻴﺎﺩ؛ﺍﺯﻣﺎﻫﻲ ﻫﺎﻱ ﺩﻕ ﻛﺮﺩﻩ !
نمی دونم.بعضی ها تو دل شون چند دست مبل دارن که هر روز یه نفر به دلشون می شینه!
ﻫﻤﻪ ﻱ ﭼﻴﺰﻫﺎﻱ ﺧﻮﺏ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻪ ﻳﮏ ﺭﻭﺯ
ﺑﺮﻣﻴﮕﺮﺩﻧﺪ
ﺍﻣﺎ ﺩﺭﺳﺖ ﻭﻗﺘﻲ ﮐﻪ ﻳﺎﺩ ﻣﻴﮕﻴﺮﻳﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺯﻧﺪﮔﻲ
ﮐﻨﻴﻢ!!!…
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺧـــــــﺪﺍ ﺩﺭ ” ﺻﺪﺍﯾﺖ ” ﮐﺪﺋﯿﻦ ﺗﺰﺭﯾﻖ ﮐﺮﺩﻩ . . !!.
ﺑﺎ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﯽ
ﺩﺭﺩﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺗﺴﮑﯿﻦ ﻣﯿﺪﻫﯽ…
ﻣﻦ ﻭ ﺗــــــــﻮ
ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﻫﻢ
ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﮐﻢ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﺑﻪ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻣﻌﺠﺰﻩ
ﻓﺎﺣﺸﻪ ،
ﻣﺮﺩﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻟﺬﺕ ﺟﻨﺴﯽ
ﭘﻮﻝ ﺑﻪ ﺯﻧﯽ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﮐﻪ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﺍﺳﺖ .!!!..
ﺗـــــــــﻮ . . .

ﻳﮏ ﺍﺗﻔﺎق ﻧﺒﻮﺩﮮ . . .

ﮐﻪ ﺑﺎ ﻳﮏ ﺍﺗﻔﺎﻗ ﺑِﺮﮮ . . .

ازت ممنونم هرشب میای توبغلمو هرچه قدرفشارت میدم یه آخ هم نمیگی!
عاشقتم بالشت عزیزم!
ﯾﻪ ﻭﻗﺘﺎﯾﮯ
ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺣﺎﻟﮯ ﺍﺯﺕ ﻧﻤﮯﭘﺮﺳﻪ
ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﺷﮏ ﻣﮯﮐﻨﻪ
ﻧﮑﻨﻪ ﻣُﺮﺩﻩ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺭﻩ
ساده لوحی ازآنجاشروع میشودکه میگویی,این بابقیه فرق دارد
ﺗــــــــــﻮ ﺧﻮﺩ ﺑﮕﻮ !!!
ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ
ﻧﮕﺎﻫــــــــــــــــﺖ ﺭﺍ
ﺭﻭﯼ ﮐﺪﺍﻣﯿﻦ ﮔــــــــــــــــﺴﻞ ﺑﻨﺎ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ؟ …….
ﮐﻪ
ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ
ﺷﺐ ﻭﺭﻭﺯ ﺩﻟﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻟــــــــــــــﺮﺯﯾﺪﻥ ﺍﺳﺖ
دوری و دوستی
به درد همین وقت ها میخورد!
که هزار آرزو در سر داری و من
در هیچ کدامشان
جایی ندارم!
درددل هايت رابه کسي نگو…بعضي هاياد ميگيرند چگونه دلت را به دردآورند!
ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺘﺎ ﺁﺩﻣﺎ ﺍﻟﻤﺎﺳﯽ ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺭﻥ، ﺑﻌﺪ ﭼﺸﻤﺸﻮﻥ ﺑﻪ ﯾﻪ
ﮔﺮﺩﻭ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻪ، ﺩﻭﻻ ﻣﯿﺸﻦ ﺗﺎ ﮔﺮﺩﻭ ﺭﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭﻥ، ﺍﻟﻤﺎﺳﻪ ﻣﯽ
ﺍﻓﺘﻪ ﺗﻮ ﺷﯿﺐ ﺯﻣﯿﻦ، ﻗﻞ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﻭ ﺗﻮ ﻋﻤﻖ ﭼﺎﻫﯽ ﻓﺮﻭ ﻣﯿﺮﻩ،
ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﭼﯽ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ؟ ﯾﻪ ﺁﺩﻣﻮ، ﯾﻪ ﺩﻫﻦ ﺑﺎﺯ، ﯾﻪ ﮔﺮﺩﻭﯼ ﭘﻮﮎ
ﻭ ﯾﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺣﺴﺮﺕ .
نمی خواهم بعد از مرگم به احترامم یک دقیقه سکوت کنی
اکنون که زبانت نیش دارد دهانت را ببند.
کاش برای یک لحظه به گذشته برمیگشتم. نه برای اینکه دوباره با تو باشم. نه اشتباه نکن!!! برمیگشتم فقط برای بستن حساب هایی که بی حساب و کتاب روی تو باز کردم…
زنگ میزنم از طرفت به خودم!!!حرف میزنم به جایت با خودم!!!راستی صدایت چه قدر شبیه هق هقم شده است
نمی دانم بگویم بمان یابرو؟؟؟چرا که باورکرده ام به هیچ فعلی پایــــبند نیستی؟؟؟؟؟
دوست دارم برای تو فقط یه حرف ساده بود ٬ غافل از اینکه قلب من منتظر اشاره بود
هر چقدر هم که پاي يه علف هرزه آب و کود بريري، واست ميوه نمياره!!

ببين وقتت رو با کي پر ميکني…!

سرمايه هاي ماورايي هر دلي *حرفهايست كه آن دل براي نگفتن دارد
من همینم..
برای تو حاضر نیستم..
کسی باشم که نیستم
سعدي!! 
کجايي که ببيني 
بني آدم فقط ابزار يکديگرند!!!
در چنين عهدي که نزديکان زهم دوري

ياري غم بين, که از من يک نفس هم دور نيست

دنیای عجیبیست؛اینجا لبخند راهم، باید کتک زد.
ﺩﻟﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮔﺮﻡ ﻧﯿﺴﺖ .
ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ:
ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻤﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺮﺳﯽ!
ﺍﻣﺎ ﭼﻪﮔﻮﻧﻪ،
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻃﺮﻑ ﻣﯽﺭﻭﻡ، ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﯽﺭﺳﻢ؟!
دیگه به آینه ها هم اعتماد ندارم، کلاهی که سرم گذاشتی رو نشون نمیدن!!
در ﺟﺴﺘﺠﻮی ﭼﻪ ﺟﻮاﺑﯽ ﻫﺴﺘﯽ وﻗﺘﯽ ﻋﺎﺷﻘﺖ را آزار ﻣﯽ دﻫﯽ و ﺑﻌﺪ از او ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯽ: دوﺳﺘـــــــــــــــﻢ داری…
ﻫﺮ ﮐﺲ ﺑﻪ ﺳﻬﻢ ﺧﻮﺩ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﺩ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﺳﺖ ﺑﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ …
میگویند عشق ان است که به ان نرسی و من میدانم چرا…!
زیرا در روزگار من،کسی نیست که زنانه عاشق شود و مردانه بایستند…
in roza riazim zaeif shode dg Adam hesabet nemikonam
دوستت دارم هایت را باور می کنم مثل امضای آخر نامه ات ؛که می گویی خون است ؛ ولی طعم آب انار می دهد…!!!
ازدواجی که با آزمایش جیش شروع بشه باید توش پی پی کرد 😀
ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺘﻪ ﺩﻟﺖ ﮔﯿﺮ ﮐـُـﻨﻪ ﺑﻪ ﻗﻼﺏ
ﻣﺎﻫﯿﮕﯿﺮﯼ ﮐﻪ
ﺩﻟﺶ ﻣﺎﻫﯽ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ؛
ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻔﺮﯾﺢ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﻣﺎﻫﯿﮕﯿﺮﯼ.
هيچ ميداني؟
جاي قول و قرارهايمان امن است. زير پاهاي تو!
ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﻲ ﮐﻪ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﭘﻴﺸﻮﺍﺯ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺭﻓﺖ !

ﻣﻦ ﻫﻢ ﻭﻗﺘﻲ ﭼﻤﺪﺍﻧﻢ ﭘﺮ ﺍﺯ ﮔﺮﻳﻪ ﺷﺪ ﺭﺍﻩ ﻣﻲ ﺍﻓﺘﻢ …

اگر عاشق شدی در شهرغربت
اگه دیدی ز دختر خیانت
خرت را بردار جیگربرگرد ولایت…
ﻟﻌﻨﺘﯽ ﺳـــﻼﻡ ﻣــــﺮﺍ ﺑــــــﻪ
ﻏـــﺮﻭﺭﺕﺑﺮﺳــــــﺎﻥ
ﻭ ﺑـــﻪ ﺍﻭ ﺑﮕــــﻮ
ﺑـﻬـــﺎﯼ ﻗــــــﺎﻣــﺖ ﺑــﻠﻨــــﺪﺵ
ﺗــﻨــﻬــﺎﯾـﯿـﺴ
بعضیا باید انقدر بمـونن تـو “کفت” کـه خوب تـمـیـز شن…
ﻗﺮﻋﻪ ﮐﺸﯽ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ …
ﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺭﺁﻣﺪﯼ …
ﺗﻘﺪﯾﺮ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩ …
ﺍﻣﺎ ﻻ‌ﺍﻗﻞ ﺍﺳﻢ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺩﺭ ﮐﯿﺴﻪ ﺍﺕ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﯽ !
صداي زندگي را ميشنوم همه جا ، فرا ميخواند ما را
ترا ! براي در آغوش كشيدن معشوق ات
مرا ! براي در آغوش كشيدن زانوي غم
ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻣـﮯ ﮔﻔﺖ “ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻦ ﺍﺳﺖ” . . .

ﺧﻴﻠـﮯ ﺩﻳﺮ ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﮐﻪ . . .

ﺧﻮﺍﺳﺘه ے ﺍﻭ “ﻧَﺨﻮﺍﺳﺘﻦ” ﺍﺳﺖ . . .

شک ندارم

سفره ی دلم را که وا کنم …

همه سیـــــر می شوند…

صدای بغض رویاهایم را بشنو
نگاه کن،
چگونه در سوگ خاطره ها ناله میکند!
اینگونه مغرور نباش
فقط مواظب باش
خاطراتم را گم نکنی!
فاصله انسانها
هنگام آشنایی: } {
وقتی آشنا میشند: } {
وقتی سیر میشند: { {
دیگر نخواهم گفت :
آدم ها یا به عشقشان می رسند یا نمی رسند
می دانی چه می گویم ؟
خواهم گفت : آدم ها به لیاقتشان می رسند و این برای تو بهتر است چون به لیاقتت رسیدی
من نیز به لیاقتم خواهم رسید
ﻣـــﻦ ﺑـــﺎ ﺗـــﻮ ﻓـــﺮﻕ ﺩﺍﺭﻡ …
ﺗﻨﻬــــﺎﻳﻴــــﻢ ﻓــــــَﺮﺵ ﻧـﻴـﺴـﺖ ﮐــﻪ ﺯﻳــﺮ ﭘـﺎﻱ ﻫـﺮ ﮐــﺲ ﻭ
ﻧــﺎﮐـــﺲ
ﺑــﻨــﺪﺍﺯﻡ
ﺍﻭ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ ….
ﺁﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﺯ ﺍﺭﺗﻔﺎﻉ ﻟﺬﺕ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ
ﺁﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺳﮕﯽ ﺯﯾﺒﺎﺋﯽ ﻫﺎﯼ ﮏﯾ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﮐﻤﺎﻥ ﺭﺍ
… … … ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﺎﺑﺶ ﺁﻓﺘﺎﺏ … ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ .
ﻭ ﺁﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺯﻧﺒﻮﺭ ﻋﺴﻞ ﻣﺴﺤﻮﺭ ﺭﻧﮓ ﮔﻠﻬﺎﯼ ﺑﻬﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ….
… ﺍﻭ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺭﺍ ……
ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ ؟ ! ؟ !
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﺯ ﺍﺑﻌﺎﺩ ﻓﻘﻂ ﻃﻮﻝ ﻭ ﻋﺮﺽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ ﻭ ﻫﯿﭻ ﺩﺭﮐﯽ ﺍﺯ ﺍﺭﺗﻔﺎﻉ
ﻧﺪﺍﺭﺩ .
ﺳﮓ ﻭ ﺯﻧﺒﻮﺭ ﻫﺮ ﺩﻭ ﮐﻮﺭ ﺭﻧﮕﻨﺪ !!!!
ﺍﻭ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪ ؟
ﺑﻪ ﺳﻼﻣــﺘﯽ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫـــﺮ ﺍﻧﮕﺸﺘﺸـــﻮﻥ ﯾـﻪ ﻫﻨــﺮ ﻣﯿﺮﯾﺰﻩ
ﻣﯿـــﺮﻧﺠﻮﻧﻦ … ﻣﯿﺴـــﻮﺯﻭﻧﻦ … ﻣﯿﺸﮑـــﻮﻧﻦ …ﻟِــــﻪ ﻣﯿﮑﻨﻦ
ﺻﺪﺍﻣﻴﮑﻨﻢ”ﺗﻮ”ﺭﺍ…

ﺍﻳﻦ”ﺟﺎﻥ”ﮐﻪ ﻣﻴﮕﻮﻳﻲ

ﺟﺎﻧﻢ ﺭﺍﻣﻴﮕﻴﺮﺩ…!

ﻧﺰﻥ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﺭﺍ

ﺩﻝ ﻣﻦ ﺟﻨﺒﻪ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﻣﻮﻗﻌﻲ ﮐﻪ ﻧﻴﺴﺘﻲ…

ﺩﻣﺎﺭ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻡ ﺩﺭ ﻣﻲ ﺁﻭﺭﺩ…

ﺩُﻧـﺒـﺎﻝ ِ ﮐَـﻼﻏـﯽْ ﻣﯽ ﮔـﺮﺩَﻡ ،
ﺗﺎ ﻗـﺂﺭﻗـﺂﺭَﺵ ﺭﺁ ﺑـﻪ ﻓـﺎﻝ ِ ﻧـﯿـﮏْ ﺑـﮕﯿـﺮَﻡ ،
ﻭﻗـﺘـﯽ …
ﻗﺂﺻـِﺪَﮐـْ ـﻬـﺎ ﻫـﻤـﻪ ﻻﻝ ﺍﻧـﺪ…
ﻳﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ :
ﻭﻗﺘﻰ ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﻛﺮﺩﻳﻢ !
ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮﺵ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﻢ …
ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﺷﻜﻬﺎﻳﺶ ؛
“ﺷﻜﺴﺘﻦ ﻏﺮﻭﺭﺵ ” …
ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﻯ ﺷﻜﺴﺘﻨﺶ ﺩﺭ ﺗﻨﻬﺎﻳﻰ ﻭ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﻯ ﺑﻰ
ﻗﺮﺍﺭﻳﺶ ….
ﻭ ﺍﮔﺮ ﻳﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺮﻭﺩ !
ﺩﺭ ﺟﺎﻯ ﺩﻳﮕﺮ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻳﺎﺩﻣﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻭﺭﺩ ….
ﻭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﻣﺎ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺷﺪ …
ﺣﻤﺎﻗﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ
ﭼﻪ ﺳﺎﺩﻩ ﻟﻮﺣﺎﻧﻪ “ﭘﺎﯾﻪ” ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ …
ﺑﺮﺍﯼ ﺧﯿﺎﻟﺖ
ﮐﻪ “ﺗﺨﺖ” ﺷﻮﺩ
صدای عشق صدای گیتار نیست

صدای پیانو هم نیست.

صدای عشق صدای فنرهای تخت است

عاشق هایت را مثل
کانال تلویزیون عوض می کنی

و با افتخار می گویی ،
که عشق برایت این چنین است !

و من می خندم …
به برنامه هایی که هیچکدام ،
ارزش دیدن ندارند!

دلم میخواست چشاشوبگیرم تودهنم وهااااا کنم تاگرم بشن!
ازبس ک سردنگام میکردبی معرفت!!!
چه حق انتخاب قشنگي برايم گذاشته اي يا برو يا نمان
بين اين دو راهي گيرکرده ام.
ﻭﻟﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻭ ﻣﯽ ﺭﻡ ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﻫﺎ ﺑﯿﻦ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﺎﺷﻪ ﺍﺯ ﻧﺨﻮﺩﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺘﻨﻔﺮﻡ
ﻫﻮﺍﺷﻨﺎﺳﯽ ﺍﻋﻼ‌ﻡ ﮐﺮﺩ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮔﺮﻡ ﺍﺳﺖ!
عجب نقاش ماهری است فکر و خیال
وقتی که دانه دانه موهایت را سفید می کند
ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﮔﻮﯾﺎ ﺗﺮ ﺷﺪﻥ ﻫﻢ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺁﺏ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﭼﺮﺍ ﺧﯿﺎﻟﺶ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻃﺎﻗﺘﻢ ﺯﯾﺎﺩ ﺍﺳﺖ ؟
ﺷﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﻧﺪﻧﻢ ﺭﺍﻫﺴﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ….
ﺍﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ …
ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺑﯽ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﻣﺎﻝ ﻣﻦ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺘﯽ !
ﻭ ﺑﺎﺯ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﻫﺎ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻏﻠﺒﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ …
ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ !!!
سير شدم از بس از ادمها زخم خوردم خدا خيرتان دهد به من محبت دوروغين تعارف نکنيد من سيرم.
آدمی که غرق شود قطعا می میرد …
چه در دریــــــــــــــا
چه در رویــــــــــــــا
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺮﻭﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ ،
.
“ﺧﻂ ﻫﺎﯼ ﺳﻔﯿﺪِ ﻭﺳﻂ ﺟﺎﺩﻩ . . “.
.
.
.
.
.
ﻣﺤﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﻮﺭﺍ ﻧﺪﺍﻧﻨﺪ !!!
شیوه عاشقانگی دیده ودلبرانگی
بوسه شرم پیش رو تعنه بی بهانگی….
اگر جرأت عاشق شدن را نداري حداقل شعور معشوق بودن را داشته باش…!
شايد تند رفتم . . .
ولـی هرگز نشُــد از تُـــــو سبقت بگیرم . . .
اما تُـــــو آنقدر با گذشت بُــــودی . . .که از مــــن هم گذشتــــی !!!
ﺩﻫﺎﻧﻢ “ﭘﺮ” ﺍﺯ ﺣﺮﻑ ﺍﺳﺖ …
ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﺩﻫﺎﻥ “ﭘﺮ” ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ
میدانستی…
نه فرصتی دارم برای فراموش کردنت و نه جراتی برای دوست نداشتنت…
مهم نیست میتوانی مثل همیشه خیال کنی بی عرضه ترین فرد جهانم…
عاشق منت بسیارکشد

تالب دجله به معشوقه رسید
نشده ازگل رویش سیراب
که فلک دسته گلی دادبه اب

میگن آدما 1000رنگ هستن اما تو ک واسه من1رنگ بودی اینو ثابت کردی همیشه حق با اکثریته!!
واسه من که هیچی، واسه قلبی که به بازی گرفتیم هیچ،…اما لاآقل واسه خودت یکم ارزش قایل می شدی…
دستهايم بالين کودک فردايم خواهد شد…
بي حرمتش نميکنم
و به هرکس نميسپارمش…
ﺩﺳﺘﻢ ﺑـﻪ ﺳﻤـﺖ ِ ﺗﻠﻔُـﻦ ﻣـﯿﺮﻭﺩ ﻭ ﺑـﺎﺯ ﻣﯽﮔـﺮﺩﺩ ﭼـﻮﻥ
ﮐﻮﺩﮐـﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻪﺍﻧﺪ ﺷﯿﺮﯾﻨـﯽ ﺭﻭﯼ ﻣﯿـﺰ “ ﻣــﺎﻝ ِ
ﻣﻬﻤﺎﻥﻫـﺎﺳﺖ
ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﺩﻝ ﻣﻦ ﻧﺎﺯﮎ ﺍﺳﺖ

 ﯾﺎ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﺗﯿﺰ

 ﻫﺮﭼﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺩﻭﺯﻡ

 ﺑﻨﺪ ﺩﻟﻢ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﺷﻪ

اندامت “رعنا”
چشم هایت “شهلا”
صورتت “فریبا”
طعمت “شیرین”
لبانت “عسل”
رحم کن دختر،
چند نفر به یه نفر؟
ﺩﺭ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺩﺭ ﮐﺪﺍﻡ ﺑﺎﺯﯼ ، ﺭﺍﻫﺖ ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ ، ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ، ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻭﺍﺭ ، ﺗﺸﻨﻪ ﯼ “ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩﻥ” ﺑﺎ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯾﯽ ؟
ﮔﻔﺘﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﺎﺭ ﺳﺎﺩﻩ ﯾﺴﺖ ،
ﺗﻮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻦ
ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﺩﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻠﺪﻧﯿﺴﺘﻢ
رسم امانتداری دنیا عوض شده
سالم دل میدهی
ولی شکسته پس میگیری…
الهي‎ مورچه‎ گازت‎ بگيره‎، شامپو‎ بره‎ تو‎ چشمت‎، مگس‎ بره‎ تو‎ گوشت‎، تو‎ خواب‎ جيش‎ كني‎ اگه‎ منو‎ فراموش‎ كنی‎
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻧﺪﺍﺭﻩ
ﻣﺜﻞ ﺑﻐﻞ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﺎﮐﺘﻮﺱ
ﻫﺮﭼﯽ ﻣﺤﮑﻤﺘﺮ ﻓﺸﺎﺭ ﺑﺪﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﺳﯿﺐ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ..
ﺧﺪﺍﯾﺎ
ﺍﺯﻡ ﺩﻟﺨﻮﺭ ﻧﺸﻮ ……
ﺁﺳـــــــــــ ـﻤﺎﻥ ﻫـﻤـ ﮔــﺎﻫــــــ ـﯽ ﺩﻟــﺶ
ﻣـﯽ ﮔﯿـــ ـﺮﺩ
ﻣـَـــــــ ـﻦ ﮐــﻪ ﺁﺩﻣــــــ ـﻢ
این روزها دلم بیمار است…
هی بالا می آورد
پس مانده های تورا…!
زیر بارانم بی چتر …
تن با بینی سرخم لو میدهد مرا که باریده ام همراه ابرها اما تابلوی قشنگی شده ایم “من و جاده و باران
سایه خودت معلوم نیست کجاها باهاته اونوقت… از آدما چ إنتظار داری…؟
روزانــه هزاران انســان به دنیــا می آینـــد امــا نسل ” انســانیت ” در حال انقــراض است!
عادت …! چه طعم تلخي دارد وقتي آن را با عشق اشتباه بگيري …..!
رابطه های این دوره زمونه طوری شده که به من میتونی دست بزنی اما به گوشیم نه!!!
دل زخامي ها فريب چشم شهلا می خورد ،ساده دل درزندگی ازاین وآن پا می خورد، در گذرگاه زمان بی دست و پا بودن خطاست،توپ چون بی دست وپاست از این و آن پامی خورد..
ﺍﺯ ﻫﺮﭼﻪ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺳﺮﻡ ﺁﻣﺪ !
ﮐﺎﺵ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺗﺮﺳﻨﺎﮎ ﺑﻮﺩﯼ
ﺗﮏ ﺩﺭﺧﺘﻢ ﺳﻮﺧﺖ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺟﻨﮕﻞ ﻫﻢ ﺑﺴﻮﺯﺩ
بلوتوس قلبت رو روسن کن,میخوام تمام هستیم رو واست بفرستم,
هه هه هه,ویروس داشت الان میمیری!!
صدای خرد شدن برگها را در زیر پاهایم دوست دارم،
راستی خرد شدن ادم ها هم به همین زیباییست؟؟؟؟؟!!!
ﻭﻗﺘﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺍﺷــﮏ ﺑﺮﻳﺰﻱ
ﺑﺎﻳﺪ ﺑﮕﺬﺍﺭﻱ ﺑﻐﺾ ﻫﺎ ﺭﻭﻱ ﻫﻢ ﺟﻤﻊ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺟﻤﻊ ﺷﻮﻧﺪ ….
ﺗﺎ ﮐـــــــﻮﻩ ﺷﻮﻧﺪ ،ﺗﺎ ﺳﺨــﺖ ﺷﻮﻧﺪ ،

ﻫﻤﻴﻦ ﻫﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻴﺴﺎﺯﺩ…
ﺳﻨــــــﮕﺖ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﺧﻮﺩﺵ
دلگیــــرم …

نه این که دلم گیر باشد
نه!

دیگر بریده ام
از “تــــو”
و از تمام چیزهایی که
مرا به ” تو “وابسته میکند

فقـــط
بهم میریزم…

وقتی یادم میاید

شــــب هایم
پای “عاشــــقانه”نوشتن
برای کسی گذشت

که
هیــــچ گاه
معنیه
هیـــــچ کدامشان را

نفهمیــــــــــــــــــد!!!

کبریتهای سوخته هم روزی درختان شادابی بودند!!
مثل ما
ک روزی می خندیدیم
قبل از این ک “”*عشق*””روشنمان کند!!
با ياد تو زندگي کردن چه کم خرج است ،نه خواب ميخواهد نه خوراک!!!!!
ﺧﺪاﯾﺎ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﻨﻮ وﺳﻂ ﻣﯿﺪون ﺷﻬﺮ ﻧﻮﺷﺘﯽ ﺑﺲ ﮐﻪ ﻫﺮﮐﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ رﺳﯿﺪ ﻣﻨﻮ دور زد …
ﻣﺎ ﺁﺏ ﺭﺍ …
ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺮﯾﺴﺘﻦ
ﻧﻮﺷﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ
ﻭﻗﺘـے ﺑﻪ ﻧﻴﻤﻪ ے ﮔُﻤﺸﺪﻩ ﺍﻡ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﻡ . . .

ﮐﻪ ﺗﻤــــــﺎﻡِ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ . . .

گاهی عمری را تلف می کنیم برای کسانی که حتی ارزش ثانیه هم ندارن
ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﻦ
ﭘﺮﺳﯿﺪﯼ :
ﻣﻦ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﯽﮑﯾ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻦ ﻭ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ
ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺗﻮ ﺭﻓﺘﯽ .
ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺗﻮ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺑﻮﺩﯼ
ﻳﮏ ﺭﻭﺯ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﻳﺪﻡ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺟﺎﻱ ﻣﻄﻤﺌﻨﻲ ﺩﺍﺷﺘﻪ
ﺑﺎﺷﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻠﺒﻢ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﮐﺮﺩﻡ .ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺲ
ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺁﻥ ﻗﻠﺒﻢ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺷﮑﺴﺖ
درختان به من آموختند …پایبندی هرکس به اندازه ریشه اوست …به هر درختی نمی توان تکیه کرد !
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻋﺸﻖ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭﻡ؛ ﺻﺒﺮ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﺗﺤﻤﻠﺶ ﮐﻨﻢ؛ ﺍﻣﺎ ﻗﺪﺭﺕ ﻧﺪﻩ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ ﻟﻬﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ!…
ﻧﺪﯾﺪﯼ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯾﻢ
ﻧﺪﯾﺪﯼ ﻏﺮﺑﺖ ﻭ ﻏﻢ ﺩﺭ ﺻﺪﺍﯾﻢ
ﻋﺮﻭﺳﮏ ﻫﺎ ﮐﻤﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﺍﺭﻧﺪ
ﻋﺮﻭﺳﮏ ﻫﻢ ﻧﺒﻮﺩﯼ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯾﻢ
ترسو بودی…
جاده خیانت را برایت تنگ و تاریک و ترسناک کرده ام…
اما!
چه شجاع شده ای…
ﺧــﺪﺁﯾـﺂ !
ﺍﯾــ ﻥ ﻫﻤــ ﻩ ﺁﺩﻣـ !
ﻣــ ﻥ ﺧـﯿﻠﯽ ﺷــﮑﻨﻨﺪﻩ ﺗــَﺮ ﺍﺯ ﺍـﯿﻦ ﺣـــﺮﻓﺂ ﻫﺴﺘــــﻢ ﮐـــ ﻩ
ﺑﺘﻮﻧﻤـ ﺑـــﺮﺁﯼِ ﺁﺩﻡ ﻫــﺂﯼِ ﺗـــﻮ
ﺑـــﺂﺯﯾﭽـﻪ ﺑــــﺂﺷﻤـ !!.
سرد خواهد شد روزها,بی آغوش من!
بر تن کن..
دروغ هایی را که بافتی…
شبم را میگذرانم با
افسردگی
غم
ناراحتی
سکوت
بغض
تنهایی
شکست
تلخی
دود
گریه
این بود یادگاریهای از نبودت که این روزگار به من هدیه داد.
عشق در حیطه فهمیدن ما نیست
بیا برگردیم
آسمان پاسخ پرسیدن ما نیست
بیا برگردیم
گریه هامان چقدر تلخ رنگ ترحم دارد
تا زمین دشمن خندیدن ما نیست
بیا برگردیم
غریبه نمیدانم گنجشک ها که آنقدر شبیه همند چطور همدیگر را میشناسند.
نمیدانم چقدر شبیه من هست که تو دیگر مرا نمیشناسی!
زندگي سوختن و ساختن است-زندگي تجربه آموختن است
زندگي كهنه قماري بيش نيست-اين چه قماريست كه همش باختن است
بعضـــی از آدمـــا ” خــــوب نمی بینــــن
امـــا بدتـــر از اون اینـــه کــــه :
بعضـــــی دیگـــه
“خوبــــــی رو نمی بینـــــن
شيشه اي مي شکند… يک نفر مي پرسد…چرا شيشه شکست؟ مادر مي گويد…شايد اين رفع بلاست. يک نفر زمزمه کرد…باد سرد وحشي مثل يک کودک شيطان آمد. شيشه ي پنجره را زود شکست.

کاش امشب که دلم مثل آن شيشه ي مغرور شکست، عابري خنده کنان مي آمد… تکه اي از آن را برمي داشت مرهمي بر دل تنگم مي شد…

اما امشب ديدم… هيچ کس هيچ نگفت غصه ام را نشنيد… از خودم مي پرسم آيا ارزش قلب من از شيشه ي پنجره هم کمتر است؟دل من سخت شکست اما، هيچ کس هيچ نگفت ..

ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻟﺖ ﻣﯽ ﺁﯾﻢ
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺳـﻬﻢ ﻣـــﻦ
ﻓـﻘـﻂ ﻗــﺪﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﺩﺭ ﺟـــﺎﯼ ﭘـــﺎﯼ ﺗــــﻮ ﺑﺎﺷﺪ..
امیدوارم امشب که میخوابی قشنگ ترین و بهترین ادم رو تو خواب ببینی
ولی بهش عادت نکن!
اخه من هر شب نمیتونم بیام تو خوابت…
به بعضی ازآدمهابایدگفت:اگه مهم بودی زیرت خط میکشیدم،نه دورت!
ﺗﻤﺎﻡ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﯾﮑﺠﺎ ﻣﯿﺨﺮﻡ !

ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﻗﻮﻝ ﺑﺪﻩ …

ﺻﺪﺍﯼ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﻔﺮﻭﺷﯽ …✔

درود بر آدمايي که :

وقتي مي‌فهمن

چقدر دوستشون داري…

بازم آدم مي مونن..!

::یه زمانی میرسه که خاطره های خوب هم آدمو دیوونه میکنن …
.
.
وقتی من ، آن “مشترک مورِد نظر” نیستم …
چه فرقی دارد در دسترس باشم یا نباشم … ؟؟؟
ساكت كه ميمانى مى گذراند به حساب جواب نداشتنت
عمرا بفهمند داري جان مى كنى تا حرمت ها را نگه داري
گـفــت: دُعــا کـنـی می آیـــد

گــفــتم: آنــکــه بــا دعـایــی بـیـایــد بــه نـفـریـنـی مـیــــرود

خـواسـتــی بــیــایــی بــا دُعــا نـیــا

بــا دل بـیــا

بــا دل✔

ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﺳﺎﻋﺘﻬﺎ را ﺟﻠﻮ ﮐﺸﯿﺪﻩ اﻧﺪ ! ﺣﺎﻻ ﯾﮏ ﺳﺎﻋﺖ ﮐﻤﺘﺮ از ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﯿﺴﺘﯽ
ﺑﺴﺘﺮﯼ ﻧﺮﻡ ﺟﺰ ﺧﯿﺎﻟﻢ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻧﯿﺴﺖ
ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺁﺭﺍﻡ ﺭﻭﯼ ﺧﯿﺎﻟﻢ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺍﯼ
ﺧﻮﺏ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ …
ﺧﯿﺎﻟﻢ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺗﺨﺖ ﺍﺳﺖ
آنقدر به فریادهایم سکوت کرده ام که اگر به چشمانم بنگرید …کر میشوید..
دلم را تهدید کرده ام بهانه ات رانگیرد وگرنه،میدهم دوباره بسوزانیش!!!!
دنیای قشنگی نیست ..

روزهایم را رنگی نقاشی میکنم ..

اما آدمها نقاشیم را سیاه میکنند ..

كاش همه ميدانستندكه دل بستن به كلاغيكه دل دارد،بهترازدل باختن به طاووسى است كه فقط ظاهرقشنگ دارد…
بزرگترین اشتباهم این بود التماست کردم بمانی نمی ارزیدی!!!! دیر فهمیدم….
دیشب در خواب ناگهان خدا در گوش من گفت:
تورا چه به عشق؟!
گفتم چرا؟
گفت :تو خوابی و عشقت در آغوش دیگری..
لبخندی زدم و گفتم :خدایا این مخلوق توست!
شاید تو در خوابی، خبرازرسم دنیا نداری..!
این جماعت می گفتن اشک هایت را خرج رفتنش نکن راست می گفتن بی من تو مفت هم نمی ارزی
فکر ميکردم که برام يه رفيق و همدمي

تو کوير آرزو باران رحمتي

به گمونم آخر عاشقاي عالمي

بذار راحتت کنم ، فکر ميکردم آدمي

فکر نمیکردم چوب “صداقت” اینقدر “درد” داشته باشه .
ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ !!!
ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﻣﻦ
ﺧﯿﺲ ﯾﺎﺩ ﺗﻮﺍﻡ ؟ !!
ﻗﻬـــــﻮﻩ ﺍﺕ ﺭﺍ ﻧﺼـﻔﻪ ﺧﻮﺭﺩﯼ ؛
ﺳﺮﻧﻮﺷﺘﻢ ﺗﻪ ﻓﻨﺠــــــﺎﻥ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪ !..
. هیچ وقت، اگه تو رو با کس دیگه ببینم حسودی نمی کنم……
آخه مامانم یادم داده اسباب بازی هامو بدم به بدبخت بیچاره ها
اصلاً نه تو ، نه من …
تقصير هيچ کس نيست …!
از خوبي تو بود
که من ،
بد شدم …✔
آنقدر زیبا عاشق او شده ای که آدم لذت میبرد از این همه خیانت..روزی هم
اینگونه عاشق من بودی,یادت هست ؟✘♡
به بعضیا باس گفت :اون پین کد گوشیته که ۳ بار بهت مهلت میده
نه من…
دویدم ودویدم شعری بچگانه بود اما واقعیتی بزرگانه شد از این میترسم که دروغهایت دربچگی امروز به حقیقت بپیونددومن بفهمم که تو جز من خیلی هارا دوستداری…
لقمــــه بزرگتر ازدهانت بودم
برای همین بودکه مرا خرد میکردی
تا انـــدازه شوم.
اگر روزي عاشق شدي قصه ات را براي هيچكس بازگو نكن . اين روزها چشم حسودها به دود اسپند عادت كرده است.
درکوچه عشق عاشقی کمرنگ است
حرف دل عاشقان چه رنگارنگ است
وقتی که ریا روی محبت باشد
انگار تمام قلبها از سنگ است…
زندگی پراز دورنگی هاست کاش یک رنگ بیشترنباشیم حتی اگر آن یک رنگ سیاه باشد…
طبق اخرین آمار ,آدم های دنیا 2دسته اند
1:دوست دارم ها….و منم همینطور ها……
ﻣﺮﮒ ﺑﺎ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺳﻦ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ …
ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﺷﺪﻥ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ … !
سر راهت که میروی،من را هم جمع کن بگذار پشت در… !
شکسته ام…!!!
ﻣﻦ ﺧﺎﻃِﺮَﺕ ﺭﺍ مـے ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ . . .

ﻧﻪ ﺧﺎﻃِﺮِﻩ ﺍﺕ . . .

اتاقم
دیگر برایم اتاق نمی شود!
باید بدهم
در و دیوارش را بدجور بسابند
عطر تو به همه جای خانه چسبیده!
ﺁﺥ ﻋﺸﻘﻢ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺍﺟﺮﺍ ﻣﯿﮑﻨﯽ …
ﺧﻂ ﺑﻪ ﺧﻄﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ …
ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ …
ﻣﻨﺘﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ!
ﺩﻧﯿﺎ ﺷﺎﻣﻞ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﻧﻤﯿﺸﻪ!
.
.
.
ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﯼ ﺩﻧﯿﺎﻥ (^_^)
ديروز اتفاقي تو را جايي ديديم …تنها نبودي!!!اما خوشبخت هم نبودي.
ﺧﺘﻢ ﻛﻼﻡ : ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨـــﯽ ﯾــــــﮑــــــﯽ ﺑــــــــــــــــﻮﺩ ﻭ
ﯾﮑـــــــــﯽ … ﻧــــﺂﺑــــــــــﻮﺩ !!!!!!!
مورچه ای رو مسخره میکردم که عاشق یه تفاله چایی بود،

خودمو فراموش کردم که زمانی عاشق آشغالی بودم که فکر میکردم آدمه…

عاشق هرکی شدم/فک میکردم تنهاست/فک میکردم خوبه/فک میکردم با ماست/کی ازآدم عشق خواست/کی از آدم دل خواست/عاشق هر کی شدم/شارژ ایرانسل خواست
مرا در میان سگان دفن کنید!!!میخواهم کمی در میان باوفایان باشم…
“زندگی” بـه من آموخـت . . .

آدمها نـه ” دروغ ” می گویند

نه زیر ” حرفشان ” می زنند .

اگر ” چیزی ” می گویند . . .

صرفا ” احساسشان ” درهمان لحظه سـت

نبـایـد رویش ” حساب ” کرد

باغبان خوبی نبودم برایت. . . .
زود هررررررز رفتی…….
ﻧـــﺪﯾـــــــﺪﻩ ﺍﯼ ؟ﻫﻤـﺎﻥ ﺍﻧـﮕﺸﺖ ،ﮐﻪ “ﻣـﺎﻩ” ﺭﺍ ﻧﺸـﺎﻥ ﻣﯿــﺪﺍﺩ ..”ﻣــﺎﺷــﻪ” ﺭﺍ ﮐـــﺸـــــﯿـــﺪ !
من عاشق کسی شدم که عشق را با الف می نوشت …
طفلی چه میدونه عشق چیه. بی لیاقت…
دلم صاف نمی شود با تــو حالا تو هــی به مهـربانی ام دخیل ببند.
ﺩﻣﺶ ﮔﺮﻡ … ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ ؛ ﺑﻪ ﺷﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :
“ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﯼ ؟ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺗﻮ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻦ ، ﻣﻦ ﺑﻪ ﺟﺎﺕ ﻣﯽ
ﺑﺎﺭﻡ….
همیشه تو نخِ کسی هستیم که سوزنش یکی دیگست
ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺮﻭﺳﮑﻢ
ﻫﻨﻮﺯﻫﻤﺎﻥ ﺑﺎﺯﯾﭽﻪ ﺍﻡ ….
ﺑﺎﻭﺭﻧﺪﺍﺭﯼ؟؟؟
ﺍﺯﺍﻭﻝ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﻢ ﮐﻦ ….
ﺩﺭﺩﺳﺘﻬﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺮﻗﺼﺎﻧﻢ
ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺮﻭﺳﮑﻢ
بعضی ها را باید در جوب شست تا لجن ها خوش حال بشن که از خودشون کثیف ترم وجود داره
ﯾﻪ زﻣﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻦ از ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎش ﻣﯿﺸﻪ ﻓﻬﻤﯿﺪ راست ميگه يا دروغ … اما حالا ديگه اينقدر توانمند شدن بعضيا كه با چشمشون هم دروغ ميگن ..

ﺁﻧﮑﻪ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ..
ﻭﻟﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ ،
ﻏﺼﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ ،
ﺑﻐﺾ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ،
ﺍﺷﮏ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﺭﻭﺣﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﺗﺶ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ ﻭ
ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮔﺸﺖ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ
ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ….
ﺁﺭﯼ ، ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﺧﺎﺻﯿﺖ ﻋﺸﻖ ﯾﮏ ﻃﺮﻓﻪ
كمی دروغ بگوخسته ام پينوكيو …اين جا آدم ها دروغ های شاخدار می گويندو دماغِ درازخود راجراحی پلاستيک می كنند
شکستن

خـــرد کردن
ســــــــوزاندن
خاکســـــتر کردن
به باد دادن…
از هر انگشتت یک هنر می بارد !

ﺷﺮﺍﺏ ﻫﻢ
ﺑﻪ ﻣﺴﺘﯽ ﺍﻡ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﺁﻧﮕﺎﻩ ﮐﻪ ﺧﻤﺎﺭ ﮏﯾ ﻟﺤﻈﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ………….
ﻋﺠﺐ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺑﺰﺭﮔﯽ; ﺗﺎ ﭼﺸﻢ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ‌کنﻪ ﺟﺎﯾ ﺗﻮ خالیست
آدم برفي ازخجالت آب شدوقتي ديدكودك گرسنه اي به هويج دماغش زل زده
کاش من زمین بودم و تو ماه اونوقت ماهی یکبار بیشتر دورم نمیزدی…
به بعضی ها باید گفت “قـــــــربـــــــونـت” یه برنامه بزار دیگه نبینمت.
اونقدر در جواب ابلحان خاموش مانديم که گفتند حرف حق جواب نداره
آخر نفهمیدم “عوضی” بودن یا…..
“عوضی” به پست ما خوردن !!
ﻗﺮﺍﺭﻣﺎﻥ… ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎﯼ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﻓﻘﻂ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺑﯿﺎ !!!.
نمی دونم چرا چیزای تلخ این همه طرفدار دارن..شراب.قهوه.شکلات.زیتون.روزگار…تـــــو . . .
ﺻﺒـﺮ ﮐـﺮﺩﻥ ﮔﺎﻫـﯽ ﻣﻌﺠـﺰﻩ ﻣـﯽ ﮐﻨﺪ
ﺗﻨﻬﺎﯾـﯽ ﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﯿـﺶ ﻓـﺮﻭﺵ ﻧﮑﻨﯿـﺪ
ﻓﺼﻠـﺶ ﮐـﻪ ﺷـﻮﺩ، ﺑـﻪ ﻗﯿـﻤﺖ ﻣـﯽ ﺧﺮﻧﺪ !!!
همیشه درد از دیگران است!!!
گاه از نبودشان…
گاه از بودنشان
عاشقانت همه نام و نشانی دارند ، آنکه در عشق تو بی نام و نشان است منم .
ﯾﮑﯽ پﻮل ﺧﺮج ﻣﯿ ﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺮود درﺑﻨﺪ . . .

ﯾﮑﯽ ﻫﻢ پﻮل ﺧﺮج ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻧﺮود درﺑﻨﺪ . . .

بــراے اینــ ـ کـه هنـ ـ ـوز بــ ـه تــ ـ ـو فکـر مے کنـم
هنـ ـ ـوز نگـ ـ ـرانـتـ مےشـوم
هنـ ـ ـوز دلتنگـت مےشـوم
وهنـ ـ ـوز♥دوسـتـتـ ـ ـ♥دارم
از خــ ـ ودم متـــنـفّـ ـ ـرم !
شَهر در غُربتِ بی همنفــــــــسی می میرد . . .

دست هایی که کُنَد پنجــــــــره ای باز . . . کَم است . . .

ﺗﻮ ﻫـﻢ ﺷﺪﻩﺍﻱ ﺍﻧﻘـﻼﺏ ﺯﻧـﺪﮔﻲ ﻣــﻦ !!!
ﺣـﺎﻻ ﻫـﺮ ﺁﻧـﭽـﻪ ﺩﺭ ﺯﻧـﺪﮔﻲ ﻣـﻦ ﺍﺳﺖ ﺗـﺎﺭﻳـﺦ ﺩﺍﺭ ﺷـﺪﻩ ….
ﻗـﺒـﻞ ﺍﺯ ” ﺗـﻮ!”
ﺑـﻌـﺪ ﺍﺯ ” ﺗـﻮ”
کاش ما آدما شبیه قو بودیم که وقتی جفتمون می میره اونقدر فریاد می زدیم تا بمیریم.ولی حیف که ما آدما وقتی جفتمون می میره فریاد می زنیم که نکنه از تنهایی بمیریم…
اون چیه که از گل بهتره؟
از حوری قشنگ تره؟
از دنیا با ارزش تره؟
از فرشته پاک تره؟
.
.
.
.
.
واقعا که تو هنوز منو نشناختی؟
ﻣَـــﻦ ﻟُﻘﻤــﻪ ی ﺑــُـﺰرﮔﺘـــﺮ از دﻫـــﺎﻧَـﺘـــ ﺑـــﻮدَم ﺑـَــﺮای ﻫﻤﯿـــﻦ ……ﻣـــَـــﺮا ﺧُـــــﺮد ﻣــﯽ ﮐـــﺮدی
بعضیا هیچی نیستن به جز 4 حرف :
“ادعـــــــــــــــا”
نيوتن اگر جاذبه را درست ميفهميد، معشوقه اش از درخت متنفر نمي بود و در دفتر خاطراتش نمي نوشت:
“اشك هاي من هم به زمين مي افتد اما تو سيب را ترجيح دادي!”
ﺩﺭﺩ ﻫــــــــــﺎﻳﻢ ﺭﺍ . . .

ﻳﮏ پﺰﺷﮏ ﮐﻪ ﻫﻴــــــــــﭻ . . .

ﻳﮏ ﺩﺭﻣﺎﻧﮕﺎﻩ ﻫﻢ ﺩَﺭﻣﺎﻥ ﻧﻤـﮯ ﮐﻨﺪ . . .

دنیا سرای بشکن بشکن است ….
چنان میشکنند تو را که خودت کیف کنی
ﻗـﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﺗــﮑـﻴﻪ ﮔﺎﻫﻢ ﺑﺎﺷـﻲ
ﻧـﻪ ﺍﻳـﻨـﮑﻪ ﮔﺎﻫـﻲ ﺑﺎﺷـﻲ ،
ﮔﺎﻫـﻲ ﻧﺒﺎﺷـﻲ !!
ﺍُﻣـﯿــــﺪﻭﺍﺭﻡ … ﺷﯿــﺮﯾـﻨــﯽ ِ ﻟﺤـﻈــﻪ ﻫــﺎﯾـﺖ ﺑـﻪ ﺍﻧــﺪﺍﺯﻩ ﺗـﻠـﺨــﯽ ِ ﻟـﺤـﻈــﻪ
ﻫـﺎﯾــﻢ ﺯﯾـــﺎﺩ ﺑـﺎﺷـــﺪ !!✘
زندگی ما پر از قلاب هاييست كه وقتی اسیر طعمه اش میشویم تازه ميفهميم ماهی ها چه بی تقصيرند…
عشق مانند باران است
آنگاه ک نیست همه آرزویش را دارند
وقتی هم ک میاید همه می گریزند
مقصر خود ماییم

عشق را به کسانی ارزانی میکنیم که

از زندگی ، جز آب و علف روزانه، نه میفهمند , نه میخواهند

ﺍﯼ ﺍﺑﺮﻫﺎ ………. ﻧﺒﺎﺭﯾﺪ .
ﻣﻦ ﺩﺭﯾﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺶ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ…
من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى، من را خودم از خودم ساخته‌ام.. تویى که تو از من می‌سازى کمبودهایت هستند! من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى.. نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى! می‌توانى دوستم داشته باشى، همین گونه که هستم
ﻫﺮ ﺑﻐﻠﺶ ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ ﻧﻔﺲ ﻧﻔﺲ ﻣﻴﺰﺩ. ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺑﻐﻞ ﻛﺮﺩﻧﺶ ﺩﻭاﻥ ﺩﻭاﻥ اﺯ ﻣﻦ ﺩﻭﺭ ﻣﻴﺸﺪﻭ اﻭﻥ ﻧﻔﺲ ﻧﻔﺲ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮاﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻴﺪﻭﻳﺪﻩ………….
ﻋﮑﺴـــــﺖ ﺭﺍ ﻧﮕــــﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨــــﻢ
ﺁﺥ ﮐــــﻪ ﺍﯾــــﻦ ﻋﮑـــﺲ ﭘﯿـــﺮ ﻧﻤﯿﺸـــﻮﺩ ﺍﻣــــــﺎ ،
ﭘﯿـــــــﺮﻡ ﻣﯿﮑﻨــــﺪ
رو به روی من بنشین
لبخند بزن!

شـیـک و مصـنوعــی
یک جوری که انگار عـاشــقـمی

مـُدلِ شـعــرهـای مــَن باش. . . . .

ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻣﺪﻧﺖ ﺗﻮ ﺑﮕﻮ ﺳﻨﮓ ﺑﺎﯾﺪ ﺷﻮﻡ،ﮐﻪ ﺻﺒﻮﺭ ﺑﺎﺷﻢ
ﯾﺎ ﺻﺒﺮ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺑﺪﻫﻢ ﺗﺎ ﺳﻨﮓ ﻧﺸﻮﻡ …
ﻧﺒﻮﺩﻥ ﻫﺎﯾﺖ ..
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺯﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ..
ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻫﮕﺬﺭﯼ ﺭﺍ ..
ﺷﺒﯿﻪ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ ..
ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﻫﺎ ” ﺗﻮ ” ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ..
ﯾﺎ ” ﺗﻮ …”
ﻏﺮﯾﺒﻪ !!.
آدم فهمیده ای بود !
خوب می‌دانست کجاها خودش را به نفهمی‌بزند …
روزگار کودکي يادش بخير،ياد شبهاي خوش وشادش بخير،زندگي مثل سلامي ساده بود،زندگاني صبح وشامي ساده بود،سفره نان و پنيري داشتيم،در نداري چشم سيري داشتيم،وقت بخشش دست ما لرزش نداشت،مال دنيا اينقدر ارزش نداشت،آدما تاب وتحمل داشتند، برخدا خيلي توکل داشتند…
این روزا گویی انسان ها بیشتربه دست یکدیگر پیرمیشوند تابه پای یکدیگر
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﻤﻨﻮﻥ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺣﺪ ﺍﯾﻮﺏ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ …
ﻭﻟﯽ ﺗﻤﺎﻣﺶ ﮐﻦ !
ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﯾﺪﻩ ﺍﻡ …
لحظه زندگی، تو از دست می رود/وقتی کسی که هستی تو است، می رود
/شاید که اندکی بنشیند کنار تو/اما کسی که بار سفر بست، می رود
ﺳﻼ‌ﻡ. ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺍﺧﻼ‌ﻕ ﺑﺪﯾﻪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﭼﺮﺍ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﭘﺲ ﻧﻤﯽ ﺩﯼ؟
ﻧﻤﯽ ﮔﯽ ﻣﻦ ﺩﻟﻤﻮ ﻻ‌ﺯﻡ ﺩﺍﺭﻡ؟
ﻫﯿﭻ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ؟
ﺟﺎﯼ “ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻏﺼـﻪ ﻧﺨﻮﺭ” ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ
ﺩﯾﺎﺯﭘﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘـﻪ ﺍﺳﺖ . .
قلبم را به بندهای کفشم میبندم…زیر پای خودم له شود بهتر نیست؟؟؟
شیرینی عشقم که برایت لذتی نداشت…!!!
حال تصمیم گرفته ام تکه های قلبم رادرسرکه بخوابانم…!!!
شایدکه سالهای دورازترشی خاطره ام لذتی نصیبت گردد…!!!
گـــاهـــی وقـــت هـــا بعضـیـــا رو خیلــی راحت میـبخشــی ؛
چــون دوســت داری بـــازم تو زندگــیت باشــن …
دیــر مـیفـهمـی که لیاقـت نـدارن✔
ﺩﺭﺱِ ﻋﺒﺮﺗﻴــــ ﺷــﺪﻱ ﺑﺮﺍﻳَﻢ …
ﺍﻳــﻦ ﺑـــﺎﺭ
ﭘُﺸﺖِ ﺩﺳﺘــﻢ ﺭﺍ ﻧﻪ !
ﭘـﺸـﺘــــ ﻗـﻠـﺒــ ـﻢ ﺭﺍ ﺩﺍﻍ ﻣـﻲ ﮔـﺬﺍﺭﻡ !…
روی میخ زندگی نشسته ایم و هنوز می اندیشیم که علم بهتر است یا ثروت…
صداقت بهتر است یا بکارت…و هنوز نمیدانیم فرق درد و لذت را فرق عشق و شهوت را…
فرق پرستش و بع بع کردن را.و همه تلاشها بیهوده است.
ما را تا از فرقمان بیرون نکشند هیچ فرقی را نخواهیم فهمید.
اگر روزی عاشق شدی…

قصه ات را برای هیچکس بازگو نکن…

این روزها چشم حسودان به دود اسپند عادت کرده ..!

سنگ لازم نیست!!!!
آنقدر از طعنه هایت ترک خورده ام که برای شکستنم تلنگری کافیست!!!!!!
ﺑﻬﺘﺮﻩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺶ ، ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻭ ﻧﺪﻭﻧﯽ ﺑﺎ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺷﺮﯾﮑﯽ
بعضی آدما خطای دیدن،،آدم نیستن!
ﺩﻝ ﺭﺍ
ﺑﺪ ﻧﺎﻡ ﻧﮑﻨﯿﻢ
ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ
ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﺳﺮﺍﺳﺖ
ﻧﻪ ﺩﻝ !…
اصلا مهم نیست که
۳میلیارد جنس مونث تو دنیا هست و من یکیشو ندارم ٫
مهم اینه که…
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
۳میلیارد دختر در آرزوی یه پسر خوب هستن و منو ندارن :-))))
دروغ میگویی تا من خوشحال شوم
و من”احمق”میشوم تا تو دلگیر نشوی!!!
مرا پاپتى ميخواند؟! آنکه کفشهايم در راهش پاره شد…
اونایی که برای ما بیچاره های تنگ دست ناز میکنن….همونایی ان که مثل سگ دنبال یکی دیگه له له میزنن…
زخمهایت را پنهان کن آدمهای این دنیا زیادی با نمکند…
از عشق های این روزا داستانی به بلندای شنگول و منگول هم نمیتوان نوشت !
چه برسد به شیرین و فرهاد ✔
زمین جايیست كه وقتى زانوهايت را از شدت تنهايى بغل گرفته اى بجاى همدردى برايت پول خرد مى اندازند . . .
رفت و امد، رفت و امد، اینقدر رفت و امد که از یاد برد ، چیزی به نام ماندن هم وجود دارد !
روحم”باكره”بوداين غم هاونگراني ها”فرزندنامشروع”خوابيدن باخيال توست!…♥♡♥♡
دوشینه به من این همه دشنام که دادی
از یُمن دعاییست که بر جان تو کردم
سلام کلا هر دختری هرچی بگه لایک میکنن ولی پسرا …
ﻧﻪ
ﺗﻮ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ ﻧﯿﺴﺘﯽ
ﻣﻦ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﭘﺮﺕ ﺍﺳﺖ!
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ
ﺧﻮﺏ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
ﺗﺎﺯﻩ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﻢ ﮐﻪ “ ﺑﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ” ﯾﻌﻨﯽ ﭼﻪ
ﺳﻼﻡ ﻧﺴﻠﻬﺎﯼ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﻦ
ﻋﺼﺮ ، ﻋﺼﺮ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻧﯿﺴﺖ !
ﺍﺯ ﺳﺮ ﺧﺎﻣﯽ ،
ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﻧﺴﺎﺯﯾﺪ ﺑُﺖ
دیشب خدارو دیدم …گوشه ای آرام میگریست …من هم کنارش رفتم و گریستم !هر دو یک درد داشتیم:
آدم ها …
اولین حس مادر نسبت ب من تهوع بود!!! از دیگران چ انتظاریست?
شرط دل دادن دل گرفتن است وگرنه یکی بیدل میشود و دیگری دودل.
.
عشق خواسته نيست،معرفت نيست، ستايش نيست،چالش است
آتشى است كه ميسوزاند
بى آنكه ببينمش.كوئليو
برایت زود بود… ظرفیت این همه توجه را نداشتی…! تو کجا…؟ عشق کجا… برو آرایشت را کن..!!!
در چکاچاک لحظه های تنهاییم تو را بیاد میآورم که با دمپایی بدنبالم هستی اما من تو را دوست میدارم چون تو سوکس دیدی.
به بعضی ها باید محبت و معرفتتو قطره قطره با قطره چکون بدی
چون جنبه همشو یکجا ندارن …
چون یه دفعه میزنن زیر همه چیز !
ای کاش عشق اینقدر عاشق را مطیع نمیکرد تا که معشوق هرچی میخواد سرش بیاره.”دکتر عاشق”
عشـــــــــــــــــــــــــق مـن دیگـــر شعـر هایــم تمام شـده…
میشود نــگـاهـــــم را بــخـــوانی؟؟؟
ما عــادت کـرديـم وقـتـي تـوي خــونـه فــيـلم مـي بـيـنـيم، تمام که شد و بـه تـيتـراژ رسـيد دسـتـگاه رو خـامــوش مــي کـنـيـم يـا اگــه تـوي ســيـنما بـاشــيم ســالـن رو تــرک مـي کــنـيم. مـا تـوي زنــدگـيـمون هـم هـيـچ وقــت کــســاني کــه زحــمـت هـاي اصــلـي رو بــراي مــا مي کشن نـمي بـيـنيم ، ما فـــقـط کــســانـي رو دوســت داريـم بـبـينـيم کــه بــرامـون نـقـش بــازي مـي کـنن …
اینکه هر بار سرت با یکی گرم باشه دلیل بر ارزشت نیست،آنقدر بی ارزشی که خیلی ها اندازه تو هست
خـــــــــواسـتـنـد از عـشـق …
آغــــــــــوش و بـوسـه را حـذف کـنـنـد …
عـشـق … !
از آغـوش و بـوســـه
حـذف شـد … !!!

ﺯﯾﺎﺩﻯ ﺧﻮﺑﻰ ﻧﮑﻦ !!!
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﮑﺎﺭ !!!
ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎﯾﻰ ﺍﺵ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺗﻨﻬﺎﯾﻰ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﻭﺭ
ﻣﯿﺰﻧﺪ !!!
ﭘﺸﺖ ﻣﻰ ﮐﻨﺪ ﺑﻪ ﺗﻮ , ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺕ !!!
ﺣﺘﯽ ﺭﻭﺯﻯ ﻣﯿﺮﺳﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ :
ﺷﻤﺎ … ؟ !!
ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻣﻦ ﺩﺭﮔﺬﺷﺖ !!!
ﻭ ﺗﻮ ﻭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺖ ﺟﺰﺋﯽ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺘﻢ ﺑﻮﺩﯾﻦ !!!
گنجشک همیشه لاف میزند جیک جیک جیک…
عشقش که رفت,جیکش هم در نیامد!!
ﻧﯿﺎ ﺑﺎﺭﺍﻥ . . .
ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﻧﮑﻦ !
ﺑﯿﻦ ﻣﻦ ﻭ ﺍﻭ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎﺳﺖ
دعایم برای خوشبختیت نگرفت…
خدا چه زود تقاص دلی را که شکستی دستت داد…
ﺷﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﻣﻦ ﻋﺮﻭﺳﮑﯽ ﺍﺯﭼﻮﺏ ﺍﺳﺖ،ﻣﺜﻞ ﻗﺼﻪ ﯼ ﭘﯿﻨﻮﮐﯿﻮ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﺍﺳﺖ،ﺍﻣﺎ ﭼﻪ ﺩﻣﺎﻏﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ،ﺍﺯﺑﺲ ﮐﻪ
ﻧﻮﺷﺘﻪ”ﺣﺎﻝ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ !!
عكساى قشنگت دليل بر زيبايى تو نيست!! ساخته دست عكاس است ….

درونت را زيبا كـــن كه مــديون هيچ ….عكاسى نباشــــى

ﺯﺣﻤﺖ ﺩﺍﺭﺩ…!!ﺁﺩﻡ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﻴﮕﻮﻳﻢ.!ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﺍﺯ ﻣﺘﺮﺳﮑﻬﺎ ﺁﻣﻮﺧﺖ!ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻤﺮ ﻣﻲ ﺍﻳﺴﺘﻨﺪ؛ﺗﺎ ﺁﺩﻡ ﺣﺴﺎﺑﺸﺎﻥ ﮐﻨﻨﺪ.
سهم من از این دنیافقط باریدن بودوبس آه چقدرسخته…سهم دیگری از این دنیا نداشته باشی.
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﺜﻞ ﺑﺎﺯﻱ ﺑﺎ ﺗﻮﭘﻪ ﻣﻴﺪﻭﻱ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮﭖ اﻣﺎ ﻭﻗﺖ ﺑﻬﺶ ﺭﺳﻴﺪﻱ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺷﻮﺗﺶ ﻣﻴﻜﻨﻲ
عشقی که همه چیز را بلعکس میبیند و همه چیز را بر عکس میخواند هیچ وقت نباید بهش بگی درک کن منو …!
ﻑ ﯼ ﻝ ﺕ ﺭ
ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ
ﺩﻝ ﺭﺍ
ﺩﺭﺩ !……
ﺑﺒﯿﻦ ..
” ﺑــــــــــﺎﺯ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ”
زنده بودن را باهم بگذرانیم،که سالها به اجبار خواهیم خفت…
ﻧﻘــّـــــــــﺎﺵِ ﺧــــﻮﺑﯽ ﻧــــﺒﻮﺩﻡ
ﺍﻣﺎ
ﺍﯾـــــــــــــﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ
ﺑﻪ ﻟﻄـــــــــــﻒِ ﺗــــــــــﻮ
ﺍﻧـــﺘﻈــــــﺎﺭ ﺭﺍ ﺩﯾـــــــــــﺪﻧﯽ ﻣﯿﮑـــــِـــــــﺸـَـﻢ
مهربان که باشی تورابه داشتن انگیزهای پنهانی متهم میکنند…
دیگر قاصدک هابه دست ما نمیرسند!چون شرم دارندپیغام چند نفر رابه یک مقصد ببرند!!
با ياد تو زندگي كردن چه كم خرج است ، نه خواب ميخواهد ، نه خوراك !✔
ﺗﺴــــﺒــﯿﺢ ﻣﯿﺸﻮﻡ ﺯﯾﺮ ﺍﻧﮕﺸــــﺘﺎﻧﺖ
.
.
.
.
.
ﺩﺍﻧـــﻪ ﺩﺍﻧــــﻪ ﻣﯿـــﺮﺍﻧـــﯽ ﺍﻡ
ﺗﺎ ﺧــــﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒـــــﺮﯼ . .
ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﻢ ..
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﻮﯼ ﺣﺎﻓﻆ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ..!
ﺗـﻔﺄﻝ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ ..
ﮐﻨﻌـﺎﻧﻢ ..
ﺑﺪﺟـﻮﺭ !!
ﯾﻮﺳﻔﺶ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﺗﻮ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻣﻦ ﻧﺒﻮﺩﯼ …
ﻣﻦ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﺳﺘﻬﺎﯼ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺍﻡ
ﺍﺯ ﺗﻮ ﺁﺭﺯﻭ ﺳﺎﺧﺘﻢ !
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺯﯾﺒﺎ
ﮐﻪ ﺑﺎﻭﺭﺕ ﺷﺪ
ﺩﺳﺖ ﻧﯿﺎﻓﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﯽ
سنگت را بر سیــنه زدم … دیـدم … سنگ بر سنـگ بند نمی شـود …
روحـــم مـی خواهد بــرود یک گوشــه بنشــیند…پشتـــش را بکنـــد به دنیــــا… ؛پاهایش را بغــــل کنـــد و بلنـــد بلنـــد بگوید… من دیگر بـــــازی نمـــی کنـــم…. خستــــــــــــــــــه ام!!!!….
عاشق شده ای ای دل…..
غمهایت مبارک…….
سوختنم را دیدی و خندیدی

خنده ات را دیدم و سوختم

خنده هایم را خواهی دید

دیدارِ ما به وقت سوختنت

ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﮔﻔﺖ : ﻋـــﺰﯾـــﺰﻡ، ﺗﻮ ﺭﻭﯼ ﭘﺎﻫــﺎﺕ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧــــﯽ ﻭﺍﯾﺴـــﯽ
ﭼـﻪ ﺑـــﺮﺳﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﺕ
یه زمانی آدمها دوست داشتن که اولین عشق یه نفر باشن…..
الان باید دعا کنن که آخریش باشن…
ﻏﺮﻭﺭﺗﻮ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ
ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺸﮑﻦ ﻭﻟﯽ ﺩﻝ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ
ﻏﺮﻭﺭﻧﺸﮑﻦ …
ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺎﺯﯼ‌ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺳﺮﻡ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﯼ…

ﮔﺮﻓﺘﻨﯽ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﯽ‌…

ﺩﺍﺩﻧﯽ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ” ﻧﺪﺍﺩﯼ “…

ﺣﺴﺮﺕ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﮐﺎﺷﺘﯽ…

ﺯﺧﻢ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺯﺩﯼ …

ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺲ ﺍﺳﺖ…

ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ …

ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ …

ﻣﺤﺘﺎﺝ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯽ‌ ﺑﯿﺪﺍﺭﻡ..

ﺍﺯ ﺗﻮ …
ﺷﺒـــــــﯽ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ
ﺩﺭ ﻣــــــــــــــﻥ
ﮐﻪ ﺻﺒــﺢ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷـــــــﺪ
ﻋﺸﻖ ﻣﺎ
ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻫﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ!
ﺗﻮ ﺷﻨﺒﻪ ﻭ ﻣﻦ ﺟﻤﻌﻪ
ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ
ﺟﻤﻌﻪ ﺍﻳﻨﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺷﻨﺒﻪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺍﺳﺖ
ﺍﻣﺎ ﺷﻨﺒﻪ ﺍﺯ ﺟﻤﻌﻪ ﺩﻭﺭ ….؟
از “نبــودنـــــت ” دلگيـــــــر نيستــــــم . . .

از اينـکـــــه روزگـــــاري ” بــــــودي ” دلگيـــــــرم

اعتماد كردن به بعضيا تو اين دنيا مصل فتح كردن قله اورست با دمپايى ابرى ميمونه
*ﮔﺎﻫﯽ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﻫﻤﻪ ﺑﻐﻀﺎﺕ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺧﻮﻧﺪﻩ ﺑﺸﻪ ﮐﻪ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﮔﻔﺘﻦ ﮐﻠﻤﻪ ﻫﺎﺭﻭ ﻧﺪﺍﺭﯼ
ﺍﻣﺎ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﮔﻨﮓ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ ﻭ ﯾﻪ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺜﻠﻪ:ﭼﯿﺰﯼ ﺷﺪﻩ؟؟؟!
ﺍﻭﻧﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻐﻀﺘﻮ ﺑﺎ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﮑﻮﺗﺖ ﺳﺮ ﻣﯿﮑﺸﯽ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯿﮕﯽ:
ﻧﻪ ﻫﯿﭽﯽ…! *
اين روزا هيچي سر جاش نيست!جز تو…بدجور جا گرفتي تو دلم…
ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺑﻬﺎﯾﻢ ﺳﺮﻙ ﻧﻜﺶ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﺎﺕ  ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﺍﻡ ﺣﻀﻮﺭ ﻧﺪﺍﺭﯼ
دیروز آفتاب پرست را دیدم هر آدمی را میبیند میگوید این داداشه بزرگمه .
گفتم تو چرا به آدم ها میگی داداش . جواب داد : چون رنگ عوض میکنن . گفتم چرا حالا دادش بزرگ . گفت: چون از منم بیشتر رنگ عوض میکنن .
راست میگفت آفتاب پرست بیچاره ما دیگه بویه آدمیت نمیدیم
هــــــــی مهربانــــــــم. . .

ساده بگم. . .

ایـن روزا. . .

خوب که باشی. . .

خیــــــــر نمی بینى. . .✔

ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ
ﻋﻠﺘﺶ ﭘﻮﻝ ﻧﺒﻮﺩ
ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﺟﻮﮎ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻧﺒﻮﺩ
ﻋﻠﺘﺶ ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ﮊﻭﻟﯿﺪﻩ ﯼ ﯾﮏ ﺩﻟﻘﮏ ﮔﯿﺞ
ﯾﺎ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﯾﮏ ﮐﻮﺭ ﻧﺒﻮﺩ
ﻣﻦ ﺑﻪ »ﻣﻦ « ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ
ﮐﻪ ﭼﻮﻧﺎﻥ ﺩﻟﻘﮏ ﮔﯿﺞ ﭘﺎﯼ ﻣﯿﻠﻨﮕﺎﻡ
ﻧﻘﺶ ﯾﮏ ﺧﻨﺪﻩ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺩﻟﻢ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺍﺳﺖ …..
دوره‌ی نان بازو خوردن سرآمد؛ زمانه زمانه‌ی نان با زور خوردن است …
اون دوره گذشت كه عشق و عاشقى برايم رنگى داشت…ياد گرفتم…دستانم اين بار كه يخ كرد…ديگر دستانت را نگيرم…!
آستين هايم از تو با ارزشتر و ماندنى ترند…!!!
اگه تو این سوی دنیا روی نیمکتی نشستی که تمام آنچه نداری کسی است،درست آن سوی دنیا رو یه نیمکت دیگه کسی است که تمام آنچه ندارد تویی.
نیمکت های دنیا را اشتباه چیده اند…
فقط یکیو میخوام باهاش برم کافه…
برم پارک..با هم قدم بزنیم…
ربات هم بود, بود
بی احساسیش شرف دارد به احساس بعضی آدمها
هر چی مهربونتر باشی بیشتر بهت ظلم میکنن هر چی صادق تر باشی بیشتر بهت دروغ میگن هر چی خودتو خاکی تر نشون بدی واست کمتر ارزش قائلند هر چی قلبتو آسون تر در اختیار بذاری راحت تر لهش میکنن و اگر بدونند که منتظری و بهشون احتیاج داری اندازه یه دنیا ازت فاصله میگیرن
ﻫﯽ ﻟﻌﻨﺘﯽ ، ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺗﻮﺻﯿﻔﺖ ﮐﻨﻢ :ﺧﯿﺎﻁ ﻧﺒﻮﺩﯼ ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺏ ﻭﺻﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﺟﻮﺭ ﻭﺍﺟﻮﺭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺯﺩﯼﺁﺷﭙﺰ ﻧﺒﻮﺩﯼ ﺍﻣﺎ ﭼﻪ ﺁﺵ ﭼﺮﺑﯽ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﭘﺨﺘﯽﮐﻔﺎﺵ ﻧﺒﻮﺩﯼ ﺍﻣﺎ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ، ﮐﻔﺶ ﺭﻓﺘﻨﻢ ﺭﺍ ﺩﻭﺧﺘﯽ…
عشق عاشقی شده یک دروغ دیگه هیچ کس نمیگه عاشقت شدم میگه دوستت دآرم عشق عاشقی دیگه از مد افتاده همه به دوستت دارم رو آوردن دیگه وفا داری هم باعشق عاشقی از مد افتاده
بعضی ها فقط فعل هایی رو صرف میکنن
که
براشون صرف داشته باشه…
ساده نیست
دســـــتت را بـــگیرند

و با قول یكـــ عروســك

خیابانــ

خیابانـــ

خیابانــ

و آخر خـــیابان آخرے بفهــمے

تو عروســكے بودے

كه دســـتت را گــرفتــه بودند…!!!

ﺑﯿﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻗﺪﻡ ﺑﺰﻧﯿﻢ …
ﻣﻦ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﻝ ﺗﻮ …
ﺗﻮ ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ﻣﻦ …
ﻗﺎﯾﻘﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ

ﺑﺎﺩﺑﺎﻧﻢ ﺑﺎﺵ

ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮﭼﻪ ﺣﺮﻑ ﭘﺸﺖ ﻣﺎﻥ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ ﻣﺮﺩﻡ

ﺑﺎﺩ ﻫﻮﺍ ﺷﻮﺩ

ﺩﻭﺭﺗﺮﻣﺎﻥ ﮐﻨﺪ !

راحت بگم..
سنگ شده ام.. سنگ را که میشناسی.. جنسش خوب است نمیشکند
اما…
اما خرد میشود
دوای بیماری ات دست من است, کمی بی وفایی که بچشی ناز کردن یادت می رود..
عاشقانه مپرستمت…
ظالمانه شکنجه ام میکنی…
عزیزم، “مهم”بودن خوبه…
ولی”خوب”بودن مهم ترها!!!!!
ﮔﻼﯾﻪ ﻋﯿﺒﯽ ﻧﺪارد ؛ ﮐﻨﺎﯾﻪ وﯾﺮان ﻣﯽ ﮐﻨﺪ …
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ……….
ﺷﺒﻬﺎ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ﻓﺮﺩﺍ ﭼﯽ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯿﻢ؟؟؟؟؟
ﺍﻻﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ
ﻓﺮﺩﺍ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻗﺮﺍﺭﻩ ﭼﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﺍﯼ ﺑﺎﻫﺎﻣﻮﻥ ﺑﮑﻨﻪ !!!!!……
عشق درخت کهنسالی ست که همیشه شاداب است و با اشک چشم آب یاری میشود.
دیـــــــگر

استــفــاده نمی کنــم

از میــم مالکــیـــت !!!

شـــب بـخـیــــــر

عـزیــزش

عشق مثل آب میمونه که توی دستهات قایمش کردی و یه وقت دستت رو باز میکنی میبینی نیست،قطره قطره چکیده و بدون اینکه بفهمی دستت پر شده از خاطره! مراقب گذر زمان باش،اونقدر دیر دستت رو باز نکنی که خاطره ها هم بیرنگ شده باشه و چیزی جز حسرت باقی نمونه….
می گویند : شاد بنویس…!!
نوشته هایت درد دارند…!!
و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش…!!
گوشه ی خیابان شاد میزد…!!
اما با چشمهای خیس…!!
فیلمی می سازی از من و او و آنهـــا ؟!
در آمدت را تقسیم کن ، ما هم بد بازیگرانی نیستیم . .
ﻧﮕﻮ ﺷﺒﺎﻫﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﯿﻦ ﻣﺎ …
ﺑﺨﺘﻢ ﺷﺒﯿﻪ ﭼﺸﻤﻬﺎﯼ ﺗﻮﺳﺖ ، ﺳﯿـــــــــــﺎﻩ …
ﺑﻪ ﺳﮓ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﻨﯽ ﺑﺮاﯾﺖ دم ﺗﮑﺎن ﻣﯿﺪﻫﺪ ؛ ، اﻣﺎ …. ﺗﻮدرﻗﺒﺎل آن ﻫﻤﻪ ﻣﺤﺒﺖ !! … وﻗﺖ رﻓﺘﻦ ﺣﺘﯽ دﺳﺖ ﺗﮑﺎن ﻧﺪادی
قلب بعضی ها , بوی پا میده ٬ بس که همه در رفت و آمدن توش…
اگه خاطرخواه زیاد داری معنیش این نیست که فوق العاده بی نقصی
شاید خیلی ارزون قیمتی…!
میگن یه لیوان آب خنک آدم رو آروم میکنه ولی دوستای من هیچ کدوم اندازه یه لیوان آب خنک هم نیستن!
ﺯﻥ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﺖ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﺗﮑﻴﻪ ﮔﺎﻩ ﻧﻴﺴﺖ،
ﺍﻣﻨﻴﺖ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ…
ﺑﻪ ” ﺍﻭ ” ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ،
ﮐﻤﺘﺮ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﻤﯿﺮﺩ !
ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ … ﮐﺠﺎ ﺧﺎﮐﺶ ﮐﻨﻢ !
این روزها دختر پسرها از عشق و دوستی هیچ نفعی نمی برند!

اونهایی که نفع می برند:

رستوران ها

کافی شاپ ها

ایرانسل و همراه اول!

ﮔﻠﻮ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭم . . .

ﺳﺮﻣا ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ . . . ؟!

ﺗﻮ ﮐﻪ ﻣـے ﺩﺍﻧـے . . .

ﻗﻮﺭﺕ ﺩﺍﺩﻥِ ﺍﻳﻦ ﺑُﻐﺾِ ﻟﻌﻨﺘـے . . .

ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﺩ . . .

ﻣﯽﮔﻢ ﻧﻤﯽﺷﻪ یک ﺷﺐ ﺑﺨﻮﺍﺑﯽ ﻭ
ﺻﺒﺢ ﺯﻭﺩ
یکی ﺑﯿﺎﯾﺪ ﻭ ﺑﮕﻪ
ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ..
عادت بدی دارم …

از بی خیالی هایت دلگیرم ولی گلایه نمیکنم
نفس میکشم در هوای احساس سردت

تو هم عادت های خوبی داری مهربانم
میبینی ولی توجهی نمکنی

نقطه مشترکمان همین است

همیشه در عجب بودم
که چرا در جاده ی عشق
پا به پایم نمی آیی
حتی وقتی آهسته و پیوسته میرفتم
امروز فهمیدم…
ریگی که در کفشت بود،تو را می آزرد
این که هربارسرت با یکی گرم باشد دلیل بر ارزشت نیست

آنقدر بی ارزشی که خیلی ها اندازه توهستند.

عزیزکم یادت هست
چه ساده
شکستی
کندی
و راحت رفتی
عاشق دیوانه ات را هم کمی آدم حساب کن
دوباره سيب بچين حوا من خسته ام، بگذار از اينجا هم بيرونمان كنند.
ﻋﺠﯿﺐ ﺍﺳﺖ !
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺑﺎﻟﯽ ﮔﺮﻓﺘﻢ
ﺗﻤﺎﻡ ﭘﺮﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﯾﻐﻤﺎ ﺑﺮﺩﻧﺪ
رویاهای خیسم میان دستهای روزگار خشک میشوند….
توبگو…
من رویاهایم را درکدامین گلدان صداقت کشت کنم که گلهایی ازجنس راستی بدهند…؟؟
سمفوني سرفه هاي صبحگاهيم شده موسيقي دل آزاراين روزهايم
سرماخوردگي ازسروجانم بيرون نميرود
انگارمن خودزمستانم
ﺗــﺼــﻤـــﯿــﻢ ﮔـــﺮﻓـــﺘــﻢ ﺗــﻤــﺎﻡ ﻫــﺴــﺘــــﯿـــﻢ ﺭﺍ ﻧــﻘــــﺎﺷــــﯽ ﮐــﻨـــﻢ !!!
ﮐــﺎﺭﻡ ﮐــﻪ ﺗـــﻤــﺎﻡ ﺷـــﺪ…
ﺧـــﻴـــﻠﯽ ﺷـــﺒـــﻴـــﻪ ﺗــــــــــﻮ ﺷــﺪﻩ ﺑـــﻮﺩ…
ﻣﺪﺗﯽ ﺳﺖ ﺳﺮﻡ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﻛﻨﺪ …
ﺩﻛﺘﺮ ﻫﺎ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ: ﺗﻮﺩﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﻧﺎﮔﻔﺘﻪ ﺩﺭ ﺳﺮ
ﺩﺍﺭﻡ.. ..
زنان عاشق مردانی می شوند که قدرت نگاه مردانه شان
بتواند دنیای زنانه ی آنها را تسخیر کند

زن معنی تمام نگاهها را می داند.
میداند چه نگاهی برای دیدن قلبش است
و چه نگاهی برای کشف اندامش..!!
پنجره ی قلب زن چشمان اوست….

زخمي ام کردي
مي بخشمت
يادم نبود کاکتوس را نوازش نمي کنند…
راز دل به دل بگفت دل بنهفت
صبح که دمید دگری هم بگفت
من بودم دل پس که رازم رابگفت
ازاین پس راز دل به دل هم نتوان گفت
آقا قبول. شما با کلاسی،همش لباس های مارکدار میپوشی. اما اینو بدون گاوم پوستش چرم خالصه. ذات آدم مهمه … ╰╮
از “ماندن” که چیزی نمیدانی
لااقل
درست ” رفتن” را یاد بگیر . . .✔
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﻧﺒﺎﺵ ……………………..
.. ؛
ﺣﺘﯽ ﺳﺎﯾﻪ ﺍﺕ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﮐﺮﺩ !…………………..
ﻣﺸﻜﻞ ﺍﻳﻨﺠﺎﺳﺖ ﻛﻪ
ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺮﺍﺭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻳﻚ ﺁﺩﻡ
ﺑﻪ ﺁﺩﻡ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ
ﺍﻋﺘﯿﺎﺩ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ،ﺑﺪﺗﺮﻳﻦ ﻧﻮﻉ ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ ﺍﺳﺖ !!
نمی دانم اگر روزی کوچه علی چپ ،
مشمول طرح ترمیم بافت فرسوده شود ،
وقتی من و تو پس از مدت ها ؛
یکدیگر را بر حسب اتفاق ببینیم !
چه خاکی بر سر خواهیم کرد . . . ؟!
ﺍﺯ ﺩﻝ ﺑﺮﻭﺩ ﻫﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﻩ ﺑﺮﻓﺖ.((؟))
بعضیام هستن فقط میان تو زندگی ادم که ببینن توش چه خبره بعد که میبینن نه خبری نیست گورشونو گم میکنن اینجور آدما خیلی آشغالن اذیتشون نکنید…✔
اگه یه روز یکی با همه ی قلبش دوست داشت
حواست باشه
تو خاص نیستی
اونه که آدم کمیابیه و در حال انقراض
مواظبش باش .
بعضی وقتا لازمه گیاه باشی..
فتوسنتز کنی و محتاج بعضیها نباشی
ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﺩﻟﻢ
ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻧﺖ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻟﺮﺯﯾﺪ
ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺴﺖ ﺗﻮ ﻫﻤﺎﻥ ﺑﯽ ﻭﻓﺎﯼ ﺩﯾﺮﻭﺯﯼ
ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﺩﻝ ﺍﺳﺖ
ﻋﻘﻞ ﻧﺪﺍﺭﺩ ..
ﺣﻮّﺍﯾﺖ ﻣﯽﺷﺪﻡ ،
ﺍﮔﺮ ﺳﯿﺐِ ﺳﺮﺧﯽ ﺩﺍﺷﺘﯽ !
ﺣﯿﻒ …
» ﺁﺩﻡ « ﻧﯿﺴﺘﯽ !!!
ﺳَﺨـﺖ ﺍﺳـﺖ …
ﺍﺗﻔـﺂﻗﮯ ﺭﺁ ﺍﻧـﺘـﻈـﺂﺭ ﺑڪـﺸﮯ ڪـﮧ
ﺧﻮﺩﺕ ﻫـﻤـ ﺑـﺪﺁﻧﮯ …
ﺩﺭ ﺭﺁﻩ ﻧـﻴـﺴـﺖ !..
بهم میگه اگه ترکم کنی…
عمرا نمیتونی یکی مثل منو پیدا کنی…
من موندم چی باعث شده که فکر کنه باز هم…
“یکی مثل اونو میخوام..!
ایـــن روزهـــا هــــوا خیلـــی غبـــار آلــــود اســـت؛
گـــرگ را از ســـگ نمــی تـــوان تشخیـــص داد !
هنگـــامـــي گـــرگ را می شنـــاسیـــم؛
كـــه دریـــده شـــده ایــــم…!
بعضیا عــــــــددی نبودن
ما اون ها را به تــــــــوان رسوندیم …
اما… . . . . .
باید به همونا گفت ما همونجور که ادمارو به توان ميرسونيم،همونجورم ميبريمشون زیر راديكــــــــال…!
مقصر تو نیستی رفیق.مقصر معلم اول دبستان بود،
که هر وقت رفیقت میرفت میگفت،
جای خالی را پر کنید…
احترام بیش از حد من ب تو ب ” تنت” زار میزند! باید کمی برایت تنگش کنم تا اندازه ات شود..
.زﻧﺪﮔﯽ ﺣﮑﺎﯾﺖ ﻣﺮدﯾﺦ ﻓﺮوﺷﯿﺴﺖ ﮐﻪ ازاوﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ .ﻓﺮوﺧﺘﯽ؟ﺟﻮاب ﻣﯿﺪﻫﺪ:ﻧﻪ اﻣﺎﺗﻤﻮﻣﺸﺪ
ﺍﻭ ﺭﻓﺖ ”
ﻭ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺩ
ﺷﻌﺮ ﺑﻠﻨﺪﯼ ﺍﺳﺖ
ﺑﺮ ﻟﺒﻪ ﻱ ﺟﻬﺎﻥ
ﻣﻌﻠﻖ ﻣﻴﺎﻥ ﻫﺴﺘﻲ ﻭ ﻧﻴﺴﺘﻲ
ﺑﺮ ﭘﻨﺠﻪ ﻱ ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﻲ ﺷﻮﻡ
ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﻣﻲ ﮔﺸﺎﻳﻢ
ﺗﺎ ﺑﺎﺩ ﺍﺯ ﻛﺪﺍﻡ ﺟﺎﻧﺐ ﺑﻮﺯﺩ
ﺑﻮﺩﻥ
ﻳﺎ
ﻧﺒﻮﺩﻥ
ای که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد…

حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد…

ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺘﺖ ﺧﺮﯾﺪﺍﺭ ﻧﺒﻮﺩﻡ ، ﺍﻣﺎ ﺑﺪﺍﻥ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺣﺮﺍﺝ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺍﺭﺍﯾﯽ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ
دو چیز بین ما هست که هیچ وقت تموم نمیشه:حماقت من و دروغ های تو
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند
در شگفتم من نمیپاشد ز هم دنیا چرا…
شهریار*
باشه
حالا تو هی منو دور بزن!
سرت که گیج رفت٬ میُفتی جلو پآی خودم!
ﺣـﺎﻟـﺖ ِ ﺗـــﻬﻮﻉ ،
ﻫﻤﯿـــﺸﻪ ﻧـــﺸﺎﻧﻪ ﯼ ﺑـــﺎﺭﺩﺍﺭﯼ ﻧﯿـــﺴﺖ ،
ﮔــﺎﻫــﯽ ﻣــﯽ ﺧــﻮﺍﻫﯽ
ﺗـــﻤﺎﻡ ِ ﮔــﺬﺷــﺘﻪ ﺭﺍ ﺑــﺎﻻ ﺑــﯿﺎﻭﺭﯼ !!
ﺩﯾﺸﺐ ﺑﺎﻟﺸﻢ ﻋﻮﺽ ﺷﺪ … ﺗﺎ ﺻﺒﺢ

ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻧﺒﺮﺩ …

ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺶ ﺧﻮﺍﺑﺖ

ﺑﺮﺩ؟؟؟؟؟؟؟

شبهایم درد دارد وقتی نمیدانم چراغ اتاقت قرار است بادستان چه کسی خاموش شود
ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﺍﺳﺖ . . .
ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ . . .
ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺲ ﮐﻪ . . .
ﺗﻤﺎﻡ ﺧﯿﺎﻝ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ . . .
ﻫﯽ ﻟﻌﻨﺘـــــــــــــــــــــــﯽ ﻧﻤﺎﯾﺶ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ
ﭘﺮﺩﻩ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺰﻥ
ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﮐﻨﻢ ﺣﺎﻻ
كسي كه يك بار رفته اگر هم برگرده يادت باشه كه راه رفتن رو ياد گرفته
ﺑﻌﻀﯿﺎ ﻣﺜﻠﻪ دﺳﺘﻪ صندلى ﺳﯿﻨﻤﺎ ﻣﯿﻤﻮﻧﻦ

ﻣﻌﻠﻮم ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺎل ﺗﻮﺋﻪ ﯾﺎ ﺑﻐﻞ دﺳﺘﯽ … ╰╮

زوزه کن ای باد، از چه میترسانی مرا.. دیگرچراغ خاموش را غمی نیست..
عزیزم . . .

نگران نباش . . .

این زخم ها از یادم خواهند رفت . . .

فقط . . .

امیدوارم مثل زخم های کودکی باشند . . .

“بزرگ می شی یادت می ره”

درد ندارد دیگرمشترک هم که باشی در دسترس هم که نباشی دیگر مورد نظر نیستی
ﯾﻪ ﺁﺩﻣﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺗﺮﮐﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻦ !
ﻭﻟﯽ ﺑﻠﺪﻥ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻨﻦ
ﺗﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﯾﻮﺍﺵ ﯾﻮﺍﺵ ﺗﺮﮐﺸﻮﻥ ﮐﻨﯽ …
کاش آدما دلی همانند سگ ها داشتند به هرکه میدادند وفادارش می ماندند ♡
کبری کودکی ما امروز درس آخر است تصمیمش فقط دل حسنک را شکستن است
ﮐﻢ ﻃﺎﻗﺘﯽ

، ﻋﺎدت آن روزﻫﺎﯾﺖ ﺑﻮد

اﯾﻦ روزﻫﺎ

ﺑﺮاي ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺧﺒﺮي از ﻣﻦ

!!!! ﻋﺠﯿﺐ ﺻﺒﻮر ﺷﺪﻩ اي

باید به بعضیا گفت ناراحت چی هستی ؟
دنیا که به آخر نرسیده…
من نشد یکی دیگه..تو که عادت داری..!
دیروزیکی بهم گفت بروبمیر.
میخواستم ببوسمش مدتهابودکسی ازاین ارزوهای خوب واسم نداشت.
ﺣﻮﺍﺳﻢ ﺭﺍ ﭘﺮﺕ ﮐﺮﺩﯼ
ﺁﻧﻘـــــﺪﺭ ﺩﻭﺭ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﯿﺴﺖ
.
.
.
.
.
” ﺗﻮ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﯼ ﻭ ﻣﻦ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﻧﯿﺴﺖ
كاهي هيجكس را نداشته باشي بهتر است
بعضي ها فقط تنهاترت ميكنند
ﻧﻪ، ﺗﻮ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ ﻧﯿﺴﺘﯽ . ﻣﻦ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﭘَﺮﺕ ﺑﻮﺩ . . .
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩﺍﺭﯼ ” ﺑﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ”
ﺧﻮﺏ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺗﺎﺯﻩ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﻢ ﮐﻪ ” ﺑﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ”
ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ . . .
در صندلیه قرارمون باز هم جات خالیه…. من حدس میزدم ک شلوغیه خیابونا همش ی بهونست…. بهت تبریک میگم صلیقت نمونست…
دل خسته مشتري نداره.اما دل زخمي چرا؟؟؟چون يه عالمه گرگ وقتي خون ببينند به سمتش حمله مي كنند.
سربلندی گرتوخواهی گرجهان یکرنگ باش/قالی ازصدرنگ بودن زیرپای افتاده است/به معشوقم بگوییدکه یکرنگ باشد….!
“دل من” ديگه خطا نكن…با غريبه ها وفا نكن
زندگي رو باختي دل من…مردو شناختي دل من
تا ب كي خراب محبتي…تا ب كي سروپا حقيقتي…
همنشين اينو اون ميشي…خسته و پريشون, خون ميشي…
کاشکی ما آدما شبیه “قو” بودیم که وقتی جفتمون میمیره انقدفریادمیزدیم تابمیریم، 
ولی حیف ما آدما وقتی جفتمون میمیره انقد فریاد میزنیم که نکنه ازتنهایی بمیریم…
سالهاست در گلو مانده اند!
کم کم دارد به بغض هایم
خمس تعلق می گیرد…!
ﺳﺮ ﺩﺭﺩ …

ﺩﺭﺩ ﺳﺮ …

ﺳﺮ ﺩﺭ ﮔﻢ …

ﺳﺮ ﮔﯿﺠﻪ …

ﺳﺮ ﺑﻪ ﻫﻮﺍ …

ﭼﻘﺪﺭ ” ﺳــــﺮ ” ﺑﻪ ﺳﺮﻡ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺩ ﺑﯽ ﺗﻮ !…

ﺩﺳﺘﻢ ﺧﺎﻟﯿﺴﺖ ﺍﺯﺑﻮﺩﻥِ ﺗﻮ …

ﺍﻣﺎ ﺩﻟﻢ ، ﺗﺎ ﺩﻟﺖ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ؛ ﺍﺯ
ﺗﻮ، ﭘُﺮ ﺍﺳﺖ …

اگر تمام شب براي از دست دادن خورشيد گريه كني لذت ديدن ستاره ها را هم از دست خواهي داد..!
صدای گریه همسایه می آمد!.نمیدانم دیوارها نازک شده یا دردها بزرگ…
دیر اومدی. خیلی دیر.
نه اینکه کسی جات اومده باشه، نه
من دیگه اون آدم ساده ی سابق نیستم.
متاسفم برای دلم که مثل قدیما ساده نیست.
ﺩﺭﺩ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺣﺼﺎﺭ ﺑﺮﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ ، ﺩﺭﺩ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺯﯾﺴﺘﻦ ﺑﺎ ﻣﺎﻫﯿﺎﻧﯽ
ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﻪ ﺫﻫﻨﺸﺎﻥ ﺧﻄﻮﺭ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ.
ﺯﻣﺎﻧﯽ “ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ” ﺑﻮﺩﯾﻢ ﻭ “ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ” ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﻣﺎﻥ
.
.
.
ﺣﺎﻝ “ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ” ﻫﺴﺘﯿﻢ ﺍﻣﺎ “ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ” ﺑﯿﻦ ﻣﺎﻥ
يادت مي آيد…..
ببخشيد يادم رفته بود که حتي ياد من را هم فروختي به هيچ..
ﺗــــﻮ ﺭﺍ
ﺧُـــﻮﺩﻡ ﭼﺸــﻢ ﺯَﺩﻡ !!!
ﺑـــﺲ ﮐﻪ ﻧﻮﺷـــﺘﻤﺖ ﻣﻴــﺎﻥ ﺷﻌــﺮﻫﺎﻳﻢ ،
ﺑـــــﻲ ﺁﻧﮑﻪ “ﺍﺳــﭙﻨﺪ” ﺑﭽـــﺮﺧﺎﻧﻢ ﻣﻴـــﺎﻥ ﻭﺍﮊﻩ ﻫــﺎﻳﻢ . . .
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺮﺍﯼ ِ ﺗﻮ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﺧﺮﯾﺪﻩﺍَﻡ
ﻟﻄﯿﻒ ﻭُ ﻧﺮﻡ
ﻣﺜﻞِ ﭼﺸﻢﻫﺎﯼِ ﺗﻮ
ﮐﻪ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﻦَﺕ ﻧﺮﺳﺪ
ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺮﺍﯼِ ﺗﻮ ﺷﺎﻝ ﻣﯽﮔﯿﺮﻡ
ﺑﻠﻨﺪ ﻭُ ﺯﯾﺒﺎ
ﮐﻪ ﺑﺎﺩ ﻣﻮﻫﺎﯼَﺕ ﺭﺍ
ﺟﺎﯾﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﻨﺪ
ﺩﯾﺮﻭﺯ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﯼ !
ﭼﻪﻗﺪﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻧﺎﺯ ﺧﺮﯾﺪﻡ
ﺣﺎﻻ ﺑﻪﺧﻮﺍﺏ
ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﺏ ﺁﺏﺩﺍﺭ ﺑﺨﺮﻡ
سلام
حال همه ما خوب است!
ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور که مردم به آن شادمانی بی سبب میگویند
بااین همه عمری اگر باقی بود طوری از کنار زندگی میگذرم که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد نه این دل ناماندگار بی درمان!
از نو برایت مینویسم:
سلام
حال همه ما خوب است
اما تو باور نکن . . .!
ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﺭﻓﺘﯽ ﯾﺎ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﯼ….. ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ ﺗﺎ ﻓﺮﺍﺭ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ،ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﻧﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ….. ﺳﺎﺩﻩ ﺗﺮ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﻧﯿﺴﺘﯽ!!
ﻓــﺮﺍﻣـ ـﻮﺵ ﻛﺮﺩﻧﺘــــ
ﺑﺮﺍﯾـﻤـ ﻣﺜـ ـﻞ ﺁﺑــ ﺧـ ـﻮﺭﺩﻥ ﺑـ ـﻮﺩ
ﺍﺯ ﻫﻤـﺎﻧـ ـ ﺁﺑـ ـﻬﺎﯾـ ـﯽ ﻛﻪ ﻣـﯽ ﭘـ ـﺮﺩ
ﺗﻮﯼ ﮔﻠــﻮ ﻭ ﺳـ ـﺎﻟﻬﺎ ﺳـﺮﻓـﻪ ﻣـ ـﯽ ﻛﻨﯿﻤــ!
غریبه ها که هیچ،دوستان هم گاهی به اندازه دو سه خط بیشتر حوصله ات را ندارند!
ﻣﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ” ﺧﻮﺩﺵ ” ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ …
ﻭﺑﺮﺍﯼ” ﺧﻮﺩ ” ﺭﻫﺎﯾﺶ ﮐﺮﺩﻡ …
به بعضیا هم باید گفت اینجوریام که تو فک میکنى نیستااا زیاد خودتو دست بالا نگیر
کلا من اسم تورو که میشنوم تا دو هفته بدشانسى میارم چه برسه به اینکه عاشقت باشم =))
سياهي جشمانت را دوست دارم
جون رنك روزگارمن است..!
دیدار ما به پیش بینی هواشناسی ربطی نداﺭﺩ ﺩﻝ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻧﺪﺍﺭﯼ!!!
شايد يك روزي دوباره برگردي !!
اما 
 “من”
ديگر تكرار نميشوم…!! ببخشید
ﺁﺩﻡ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯿﺎﺩ…
ﺗﺎ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﻧﻤﯿﺎﺩ…
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯽ ﺭﻩ…
مثل من که کم کم دارم کنار میرم 🙁
ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﺨﺖ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﺍﺵ
ﮐﻤﯽ ﻫﻢ
ﺩﺳﺘﺎﻥ ِ ﻣﺮﺍ
ﺳﺨﺖ ﺑﮕﯿﺮ
رو به این جاده به بن بست برو
یه نفر میونمون هست برو
این صدا رو خاطرت از یاد برد
بس که من خوندم و آواز نشد
همه ی سعیمو کردم مگه نه
من به هر دری زدم باز نشد
همیشه کسی کمر ادمو میشکونه که یه روزی دستاش دور کمرت بود.
گاهی وقتا باید به بعضی ها بگی:چی شده؟! دنیا که به آخر نرسیده،من نشدم یکی دیگه… تو که عادت داری!
ﮔﻮﺷﻬﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻡ…

ﭼﺸﻢ ﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺑﻨﺪﻡ…

ﻭ ﺯﺑﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﮔﺎﺯ ﻣﻴﮕﻴﺮﻡ…

ﻭﻟﻲ…

ﺣﺮﻳﻒ ﺍﻓﮑﺎﺭﻡ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﻡ…

ﭼﻘﺪﺭ ﺩﺭﺩﻧﺎﮎ ﺍﺳﺖ…

ﻓﻬﻤﻴﺪﻥ!

عقاب” همیشه تنهاست ، اما “لاشخورها” همیشه با هم هستند . .خوشحالم دورت شلوغه…✔
من غم برای خوردن زیاد دارم !

بی زحمت،ه تو یکی دیگر برایم لقمه نگیر.

ﻫـﻤـﯿـﺸـﻪ ، ﭘُــﺨــﺘـﻪ ﺗـــﺮ ﻧــﻤﯿـﺸﯽ !
ﮔـــﺎﻫــﯽ ، ﻣﯿﺴـﻮﺯﯼ ﻭ .. ﺗــَﻪ ﻣﯿﮕﯿـــﺮﯼ !
همیشه رفیق پا برهنه ها باش، چون هیچ ریگی به کفششان نیست …
بی تومن برتخت شاهی یک گدای بی کسم،باتودراوج فلاکت پادشاه عالمم،بی توازچشمان خیسم اشک خون جاری شود،باتودرزندان زنجیردربهشتی کوچکم…!
ﺗــــــــــﻮ ، ﺑــــــﯽ ﺧـــــــﺒـﺮ ﺍﺯ ﻣـــــﻦ
ﻭ…
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺗﻤـــﺎﻡ ﻣـــــﻦ ، ﺩﺭﮔـــﯿﺮ ﺗــﻮ !.
ﺍﺳﻢ ﻫﺮ ﺩﻭﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮔﯿﻨﺲ ﺛﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ !
ﺗﻮ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻦ ﺭﮐﻮﺭﺩ ﺯﺩﯼ … ﻣﻦ ﺩﺭ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﺮﺩﻥ … !!!
.
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﮐﻪ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻣﯿﺨﺮﻡ …
ﻧﺎﺯﺕ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ
ﻧﻤـﮯ ﺩﺍﻧﻢ ﮐِـﮯ ﺳﻴﺮ ﻣـﮯ ﺷﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﺩِﻝ . . .

ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥِ ﻏَﻢ ﻫﺎ . . .

روزگاری مردم دنیا دلشان درد نداشت
هرکسی غصه ی اینکه چه میکرد نداشت
چشمه ی سادگی از لطف زمین میجوشید
خودمانیم، زمین این همه نامرد نداشت
ﻣﻦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻧﭙﺮﺳﯿﺪﻡ
ﺗﻮ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﭙﺮﺱ !
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ !…
نميدونم چرا وقتى اين همه بازى تو دنيا هست ادما با احساس هم بازى ميکنن!!!!
زخــمهـایــم به طعنـه مـی گــوینــد :دوستــانــت ، چـــقدر بـــانمـــک انـــد!!!
سرا پا ادعایی …
انکار نکن،طعم عشقت را چشیده ام !
مزه کشک میدهد .
آری می دانم
خط فقر جاییست
میان بود و نبود تو
جاییست میان
داروندار من
ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺯﺑﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ

ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻮﺭ ﺩﯾﺪﻧﯽ

ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺮ ﺷﻨﯿﺪﻧﯽ

 ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻻ‌ﻝ ﮔﻔﺘﻨﯽ ﺍﺳﺖ

من دارم سعى مى کنم ،همرنگ جماعت شوم!
اما ! مى شود کمکم کنید؟
آى جماعت !
شما دقیقا چه رنگى هستید؟!
ﺗـﻮ ﮐـﻪ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧــﯽ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾــﻢ ﭼﻘــــﺪﺭ ﺩﺭﺩ ﻣـﯿﮑﻨﺪ ،
ﻓـﻘﻂ ﻣﯿﺒﯿﻨــﯽ ﮐـﻪ ﻣـﯿﺨﻨﺪﻡ ،
ﭘﺲ ﻗـﻀﺎﻭﺕ ﺑـﻪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯿـــﻢ ﻧـﮑﻦ .. .
عشق بازيست نه بازي که مرا مات کني ، نازنينا دل من صفحه ي شطرنج که نيست
اگر میدانستم که روزی تورا به خاک میسپارند…!
خاک میشدم تا تورا به من بسپارند…
چه بی لیاقت است این خاک…!
خاک بر سر خاک!!!
ﺩﻟﻢ ﺍﺯ ﻫﺰﺍﺭ ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻪ ، ﺑﯽ ﺗﻮ ﺑﺎﺯ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﺍﯾﻮﺏ ﻫﻢ ﺍﮔﺮ ﺑﻮﺩ ، ﭼﺸﻢ ﻣﯽ ﺑﺴﺖ ﺍﺯ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺁﻣﺪﻧﺖ
هـــــــــی فلانــــــــی؛
تــو را مـن “تــــــــو” کـــردم، وگرنــه کــلمه ی “هوی” هــم زیــادت بــود
واســه مــن “شــما شــما” نــکـن
‘حوا’ که باشی،بعضی ها ‘هوا’ برشان می دارد که آدمند
راستی،داشت یادم میرفت،چرا انروز که دستانم را گرفتیو گفتی دوستت دارم،چشمانت به جایه دیگری نگاه میکرد.
رقاص که باشی ، دیگر آهنگ خاصی مــعنی ندارد
بـا هـر آهنگی بـاید برقـصی !!!
و ایـن روزهـا . . .
چه بـد آهنگــ هایـی میزنـد روزگــــار ،
و مـن . . .
هر روز برایش میرقــصم
ما آدما رو ببین……
اگه یه نفر بهت خیانت کنه ازش متنفر میشی
اما… اگه یه نفر به خاطر تو به یه نفر دیگه خیانت می کنه عاشقش میشی.
آنقدر رسم وفا مرده که ترسم شبی مجنون زنده شود و یادی ز لیلی نکند
ﮔﻮﯾﯽ ﺭﮒ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﺭﺍ ﺯﺩﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ
ﻏﻢ ﻧﺪﯾﺪﻧﺖ ﺑﻨﺪ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ
ﺗﺮﺳﻢ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ
ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺣﺘﯽ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﺎﺷﻢ
ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻭﻡ …♥
ﺯﻧﻬﺎ ﺭﺳﻢ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ …
ﺯﻣﺎﻧﻪ ﮐﻪ ﺳﺨﺖ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ، ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﮐﺮﺩﻥ
ﻧﺎﺧﻦ ﻫﺎ، ﻣﻮﻫﺎ، ﺣﺮﻑ ﻫﺎ، ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻫﺎ …
دلم گرفته من اینا رو واسه ی خودم میزارم …..
اگه از ماخوبي بدي ديدي حلال کن فردا قراره بيمارستا بستري بشم برا جراحي قلب ميخوام يک دريچه بزارم که فقط به روي توباز بشه
گفتم خنده ات شیرین است و ارام بخش ولی نگفتم برای همه بخند…
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦﻫﻤﻪ ﻭﻗﺖ …
ﺟﻮﺍﺑﺎﯼ ﺗﻠﮕﺮﺍﻓﯽ …
ﯾﻪ ﻭﻗﺖ ﻓﮑﺮﺕ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺳﻤﺖ ﻣﻦ ﻧﯿﺎﺩ،ﻣﻦ ﺧﻮﺑﻢ !
ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺧﻮﺏ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺭﺩ ﻣﯽﺷﯽ ﻧﻤﯽﻓﻬﻤﻢ،
ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺧﻮﺏ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽﻓﻬﻤﻢ ﯾﻪﺟﺎ ﻫﺴﺘﯽ ﻗﻠﺒﻢ ﻧﻤﯽﺭﯾﺰﻩ ﻭ ﺑﯽﺗﺎﺑﯽ ﻧﻤﯽﮐﻨﻪ ﺑﺮﺍﯼ
ﺩﯾﺪﻧﺖ،
ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺧﻮﺏ ﮐﻪ ﻣﺪﺕﻫﺎﺳﺖ ﺷﺒﺎ ﺑﺎﻟﺸﻢ ﺧﺸﮑﻪ،
ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺧﻮﺏ ﮐﻪ …
ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺧﻮﺏ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺣﺘﯽ ﺑﻬﺖ ﻓﮑﺮ ﻫﻢ ﻧﻤﯽﮐﻨﻢ …
ﻫﻪ …
ﻣﻦ ﺧﻮﺑﻢ،ﺗﻮ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺑﺪﻩ …
ساعت از نیمه شب گذشته ومن به این می اندیشم:اگر کاری که ” عشق ” بامن کرد باتو میکرد…
چند روز دوام می آوردی؟
عحب دنیایی شده:
تا گفته ای غلام توام، می‌فروشنت
ﺩﻟﻢ ﻳﻪ آغوش ﻣﻲ ﺧﻮﺍﺩ،
ﺩﻟﻢ ﻳﻪ آغوش ﻣﻲ ﺧﻮﺍﺩ ﻛﻪ ﺗﻮﺵ ﻣﻨﻮ ﻣﺤﻜﻢ ﻓﺸﺎﺭ ﺑﺪﻩ ﻭ ﺑﮕﻪ ..
ﻋﺰﻳـــﺰﻡ ﭼﺮﺍ ﺍﻳﻨﻘﺪﻩ ﭘﺮﻳﺸﻮﻧﻲ؟ﻣﻦ ﺩﻳﮕﻪ ﭘﻴﺸﺘﻢ ﻏﺼﻪ ﻱ ﻫﻴﭽﻴﻮ ﻧﺨﻮﺭ.
ﯾﻪ آغوش کﻪ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ ﺳﻔﺖ ﺑﭙﯿﭽﻪ ﺩﻭﺭﻡ
ﯾﻪ آعوش ﮐﻪ ﺑﺮﻡ ﺗﻮﺵ ﻭ ﻫﯽ ﻧﺘﺮﺳﻢ ﮐﻪ ﺍﻻﻥ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﯿﺸﻪ.
ﺩﻟﻢ ﺑﺪ ﻫﻮﺍﻱ آغوش قبر رو کﺮﺩﻩ ……..
ﺍﺳـــــﻤﺖ ﭼـــﻪ ﺑﻮﺩ؟
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫــــﻢ ﺑــﺎﺭ ﺩﯾﮕــﺮ …
ﺑﻦ ﺑـــﺴــﺖ ﻫﺎﯼ ﺯﻧــﺪﮔـــﯿــﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﺖ ﻛﻨﻢ …
دُرُسـْــت زَمـــــــٰـانی کــــــــــــه

ســــــرت جـــــٰـای دیگـــــری گـــــرم اســــــــت. . . .

دل مـَــــــــــن . . . .

هَـمـیـــْـــن جــــــــــــٰـا

یــَــــــــــــــخ مـْی زنــــــــد. . . .!

چـــه فــاصـله زیــــــادی ســـت. . . .؛

از ســــر ِ تــــــــــو. . . .

تــــــــا دل مـَـــــــــــن. . . .

…به نبودنم مشکوکی

در بودنم مردد

از هیچ گلایه می سازی

…از همه چیز بهانه

من

کجای این نمایشم ؟

دلیل سر گیجه هام چرخش زمین نیست
چرخش 180درجه ای ادماست……..
با نيش خند و تعنه چه از من پرسيدى…

من هم مثل همه آدم ها /درد/دارم

حتما نبايد جاى زخم هايم را به تو نشان دهم تا باورت شود……..✔

ﻟﻌﻨـــــــــــــــــﺘﯽ !!!
ﺑﺒﺨــــــــــــــــــــــــﺶ …
ﮐﻪ ﻧﻤـــــــــــــــــــــــﯿﺘﻮﺍﻧﻢ ..
ﺟـــــــــــــــــﺒﺮﺍﻥ ﮐﻨــــــــــــــﻢ ..!!!
ﺍﯾــﻦ ﻫـــــــــــــــﻤﻪ ﻧﺎﻣـــــــــﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺍﺕ
ﺭﺍ …
اعتماد
مانند یک کاغذ است…
وقتی مچاله شد
دیگر نمیتواند به حالت اولش برگردد !
اگہ حوصلش و نداری..
بهش بگو!
اما؛
هیچ وقت
جوری رفتار نکن که…
احساس کنه اضافیه!
.
.
همیشه یكی هست كه درد دلت رو بهش بگی
ولی…
وای از اون روزی كه همون بشه درد دلت!!!
اﮔﻪ ى روز ﺑﻔﻬﻤﻢتو هم دوﺳﺘﻢ ﻧﺪاری ﻣﺜﻞ ﺟﻮﺟﻪ ﻫﺎی زرد ﺗﭙﻠﯽ وﺳﻂ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﻣﯿﺸﯿﻨﻢ، داد ﻣﯿﺰﻧﻢ: ﭘﯿﺸﯽ ﺑﯿﺎ ﻣﻨﻮ ﺑﺨﻮر…
ﻣﻦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﻤﯽ ﺭﻭﻡ !
.
ﺗﻮ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﯽ !
.
ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺑﺪﻫﻢ ﺩﺭﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮﻩ ﺑﺴﺎﺯﻧﺪ
.
.
.
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ . . .
ah sarnevesht ! Oscar haghe tost……….salhast ke Mara film kardei.
با فكر كردن به هر الاغي ذهن خود را باغ وحش نكنيد…
تعجب نکن
در بی لیاقتی تو شکی نیست. . .
دلیل دوست داشتنم
“خریت” خودم است
نه “لیاقت” تو !
دلگير نباش تقصير از خودت بود…
دسته کليد علاقه که گم شد بايد عوض ميکردى قفل تمام آرزوهارا…
ﻣُﺮﻍِ پَﺮ ﺑﺴﺘﻪ . . .

ﮐﻪ ﮐُﺸﺘَﻦ ﻧﺪﺍﺭﻩ . . .

وﻗﺘـے ﮐُﺸﺘـے . . .

ﺩﻳﮕﻪ ﮔُﻔﺘﻦ ﻧﺪﺍﺭﻩ . . .

ﺗﻮ ﺭﮒ ﺷﻮﺧﯽ ﺍﺕ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﮔُﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ….
ﻭ ﻣﻦ ﺭﮒ ﻏﯿﺮﺗﻢ ﺑﺎﺩ!…..
ﻋﺠﺐ!
ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺭﮔﻬﺎ ﻫﻢ ﻗﺪﺭﺕ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺩﺍﺭﻧﺪ!!
من دوست دارم و میمیرم برات دیگه قدیمی شده
حداقل بچه های قدیم اگه میگفتن یه عزتی توحرفشون بود
ولی الان معنی دوست دارم یعنی بروکشکت وبساب
دنـیـای تـو رنـگارنـگ اسـت

و دنیـای مـن سیـاه

انـتـخـاب سـختـی نـیـست

یـک رنـگی ِ مـن

بـه تـمام دنـیـایـت می ارزد …!

بزرگترین پرورش مار …. در کل دنیا ، آستینِ بنده است … !!!✔
شب تلخ رفتن تو گلدونامون اشکے بودن.،
قحطیه سفیدیا بود همه انگار مشکے بودن.،
نجار ها هم کورند ،

هنوز تخت دو نفره می سازند …

نمی بینند همه تنهاییم ..!

حتی آنهایی که دو نفره می خوابند …!!✔

شاید اگر خیلی سالها پیش میزیستیم!

این عاشقانه هایی که برای تو مینویسم!

همان نامه هایی بودند که برگشت میخوردند!!!

کاش آدما هم به شرط چاقو بودند …..قبل از راه دادن به حریمت…. یا از سرخی قلبشان مطمئن میشدی…. یا دست کم از چشم سفیدشان…..
امان از خنده های تلخی که از جداییت بر زبانم جاریست
امان
امان
امان
ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﺑﭙﺮﺳﻲ ﻣﺮﺍ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﻼﻟﻲ ” ﺗﻮ ﭼﻄﻮﺭ ؟
ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺸﺪﻡ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﮒ ﻭ ﻗﻠﻢ ﻫﺴﺖ ﻛﻨﺎﺭﻡ ” ﺗﻮ ﭼﻄﻮﺭ ؟
ﺍﺯ ﻳﺎﺩ ﻧﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ﻫﻢ ﺑﺴﺘﺮﻡ ﺍﺳﺖ ﮔﻠﻬﺎﻱ ﻗﺸﻨﮓ ﺁﺧﺮﻳﻨﺖ ” ﺗﻮ ﭼﻄﻮﺭ ؟
ﺍﺯ ﻛﺎﺭ ﺑﭙﺮﺳﻲ ﻓﻴﺶ ﺣﻘﻮﻗﻲ ﺳﺎﺩﻩ ، ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻱ ﭘﺎﺭﻣﺘﺮﻱ ﻛﻴﻔﻲ ﻛﻬﻨﻪ ،
ﺍﺣﻮﺍﻝ ﺧﻼﺻﻪ ﻛﺎﻣﻼ ﺍﻣﺮﻭﺯﻳﺴﺖ ﺩﻝ ﺁﻛﻨﺪﻩ ﻭ ﭘﺮ ﺷﻮﺭ ﻭ ﺷﺮ ﻡ ﺍﻣﺎ ﺧﺴﺘﻪ ” ، ﺗﻮ ﭼﻄﻮﺭ
ﺗـــــﺎ ﺳَﻨـــــﮓ ﻧﺒـــــﺎﺷﯽ …
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺑــُﺖ ﻧﻤﯿــــﺸﯽ !
باشه…
تو برو!
تو مال من نیستی، مال مردمی!!!
“به سلامتیه دلم که مال مردم خور نیست!!!
,من بودم
او بود.
اما قسمت نبود………
ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﺧﺎﺭ ﭘﺸﺘﻲ
.
.
.
.
… .
.
.
.
.
.
.
. ﮐﻪ ﺗﻴﻎ ﻫﺎﻳﺶ ﺩﻧﻴﺎ ﻱ ﺍﻣﻨﻲ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﻣﺎ ﺣﺴﺮﺕ ﻧﻮﺍﺯﺷﻲ
ﺭﺍ ﺑﺮﺩﻟﺶ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ
“ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻣﺸﺘﺮﮎ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺍﺳﺖ”
ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻏﻮﻧﺘﺮﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ …
ﻫﯿﺸﮑﯽ ﺗﺎ ﺁﺧﺮﺷﻮ ﮔﻮﺵ ﻧﻤﯿﺪﻩ
ﺍﯾﻨﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺁﺧﺮﺷﻮ ﮔﻮﺵ
ﻣﯿﺪﻥ ﺣﺘﯽ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯿﺸﻢ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺪﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻥ ﺧﯿﻠﯽ؛
ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺎ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻦ
راست میگفتی عاشق لبانم بودی
استفاده ات را کردی
و حالا شدم دل زده ات…
فرهادم،دلم یک کوه نمک میخواهد وقتی شیرین های این روزگار دیگر شیرین نیستند…
تمام زندگي ام را ميدهم که برگردي

و همين که برگشتي بگويم:

ديگر نمي خواهمت گــ ــمــ ــشــ ــو”

ﻣﯿﺶ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﯼ ﻗﺪﯾﻢ ﻣﻦ !…. ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ ﺯﯾﺮ ﺩﺳﺖ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻧﻔﺮ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﺗﺎ ﮔﺮﮒ ﺷﺪﯼ؟!!
ﺗﻘﺼﯿﺮ ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺖ !
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺷﻮﻧﺪ، ﻧﻪ ﻣﺎﻧﺪﮔﺎﺭ…
راستش رابگو
نکند تو همان””این نیز””هستی که همیشه میگذری…؟
ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﻗﻔﺲ ﺑﺴﺖ ﻣﺴﯿﺮ ﻧﻔﺴﻢ را ﺣﺎﻻ ﮐﻪ دری ﻫﺴﺖ ﻣﺮا ﺑﺎل و ﭘﺮی ﻧﯿﺴﺖ … ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﻣﻘﺪر ﺷﺪﻩ آرام ﺑﮕﯿﺮم ﺳﯿﻼب ﻣﺮا ﺑﺮدﻩ و از ﻣﻦ اﺛﺮی ﻧﯿﺴﺖ … ﺑﮕﺬار ﮐﻪ درﻫﺎ ﻫﻤﮕﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ وﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﻧﮕﺮان ﭘﺸﺖ دری ﻧﯿﺴﺖ
عاشقانه هایم همه رابه زمین زده!

توبه عشق چه کسی ایستاده ای…!

آش نخورده ودهان سوخته یعنی
باد بین موهای تو بپیچد
پریشانی قسمت ما شود!
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ
ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ
ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﻟﯽ ﺗﻮ
ﺍﺯ ﻭﻗﺘـے ˝ﺁﻟﺰﺍﻳﻤِﺮ˝ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ . . .

ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﺎ ˝ﺁﺩﻡ ﻫﺎﮮ ﺟﺪﻳﺪﮮ˝ ﺁﺷﻨﺎ ﻣـے ﺷﻮﻡ . . .

زندگی غم کده ای بیش نبود بهر ما جز غم تشویق نبود به کدام خاطره اش خوش باشم که کدام خاطره اش نیش نبود
یــــــــک روزبه خودت می آیـــــی …
آن روز می فهمـــــی خــــــودت رابه پـــــای کســـی کـــــه هیـــــچ وقــــت پیـــــشت نبـــــــوده ، پیـــــر کــــردی …
دلم واسه اون بدبختی میسوزه که توفقط واسه ازار
من بهش اهمیت میدی…
مرا ببخش
که ساده بودنم دلت را زد
مرا ببخش
اگر عشق ورزیدنم چشمانت را بست
میروم تا آنان که توانا ترند
تو را به پوچ بودنت برسانند!
مخاطب هاى امروزى را هر چه خاص تر کنى بى خاصيت تر ميشوند
زندگی را دور بزن و انگاه که بر تارک بلندترین قله ها رسیدی لبخندت را نثار تمام سنگ ریزه ها یی کن که پایت را خراشیدند…
اینقدر منو از رفتنت نترسان,ماندن کنار من لیاقت میخواست نه بهانه…میخواهی بروی برو!بلند میگویم ب درک ک رفتی…
ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ ؛ ﻣﺜﻞ ﻣﺎﻩ
ﮐﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﻧﯿﻤﻪ ﺍﺵ ﻫﺮ ﺷﺐ ﻻﻏﺮﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ . . .
ﺩﺭ ﻣﺰﺭﻋﻪ ﺑﺮﻓﯽ
ﻣﺘﺮﺳﮏ
ﺁﺧﺮﯾﻦ ﮐﻼﻍ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺭﺍ ﭘﺮﺍﻧﺪ
ﺳﯿﻨﻪ ﺍﺵ ﺁﺷﯿﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ
ﺩﺭ ﺑﻬﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺍﻡ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨــﺪ !
ﺍﯾﻦ ﮐﺒــﻮﺩﮮ ـﻬﺎ ، ﺑـﺮ ﺗﻨـــﻢ
ﺭﺩ ِ ﭘــﺎﮮ ِ ﺗــﻮ ﺭﺍ ﻣﮯ ﺭﺳــﺎﻧﻨــﺪ .
ﻣﻦ ـﻬﻨــﻮﺯ ﺑﻪ ﺟﺮﺍﺕ
ﯾﻘـﻪ ﮮ ِ ﻟﺒﺎﺱ ـﻬﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﮯ ﮔـﺬﺍﺭﻡ !
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺩﻧﯿـﺎ ﺑـﺪﺍﻧـﺪ
ﻃﻌﻢ ِ ـﻬﺮﺯﻩ ﮔـﮯ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ; ﻣﻦ ﭼﺸﯿـﺪﻩ ﺍﻣـ
گآھ یک دوست چنآن بآ دلت مے کند
کہ دلت بدجور
برآے دشمنت تنگ مے شود!
ﻋﻄﺮﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﺣﺘﯽ ﺷﯿﺸﻪ ﺧﺎﻟﯿﺸﺎﻥ ﻫﻢ ﺑﻮﯼ
ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺪﻫﺪ؛ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﺟﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ” ﺗﻮ ….
شکست دل من،
نگو که صدایی نیست
که این صدا،
به قیامت،بلند خواهد شد..
سرگذشتم این چنین شد:
ما به دنیا آمدیم؛ دنیا به ما نیامد!
حالا که ما بیخیال دنیا شدیم، دنیا بیخیال ما نمیشه
نمیدونم چجوریه که وقتی عاشق یکی میشیم دیگه خودمونو آدم حساب نمیکنیم و وقتی یکی عاشقمون میشه دیگه اونو آدم به حساب نمیاریم…
زندگی شعله ی شمعی ست که در بزم وجود ،
به نسیم مژه بر هم زدنی
خاموش است.
شـــــاید نفهمیدی … ! من حواســــم به تو بود و تو دلت سر به هوا …!
بَــعضیــها رُو بـایَــد…!

بــــــــــــــــــعضی ها را در جوب بایــد شــست

تــا لــجن ها هَمه خوشحــال شــوند کــه

کــَـثیف تـــر اَز خوُدشــان هَم هــَست…!

ممنون كه نمى پرسى: حالت چطوراست؟ تامجبورنشوم دروغ بگويم كه: خوبم
ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺲ ﭼﻘﺪﺭ ﺣـــــــــﺮﻑ ﺗــﻪِ ﺩﻟﺖ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ،
ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺲ ﭼﻘﺪﺭ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﺷﯽ ﻭ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺩﻝ ﮐﻨﯽ ﺑﺎﻫﺎﺷﻮﻥ ،
ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺲ ﺣﺮﻓﺎﺕ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻬﻤﻪ ﻭﺍﺳﺸﻮﻥ !
ﻓﻘﻂ … ﻣﻬـــﻤّـﻪ ﺣﺮﻓﺎﺗﻮ ﺗﻮﯼ ﯾﮏ ﺧﻂ ﺑﺰﻧﯽ …
ﯾﮏ ﺧﻂ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺸﻪ ﻭﻗﺖ ﺧﻮﻧﺪﻧﺶُ ﻧﺪﺍﺭﻥ … ﺣﻮﺻـﻠﻪ ﯼ ﺷﻨﯿﺪﻧﺶُ ﻧﺪﺍﺭﻥ …
ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﻦ !
ﻣﺘﺎﺳﻔــﺎﻧﻪ ﺁﺩﻣﻬــﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﻧﺴﻞِ ﯾﮏ ﺧﻄﯽ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺣـﺎﻝ ﺍﻓﺰﺍﯾﺸﻪ
ﺩﻟــﻢ ﺯﯾــﺎﺩﯼ ﺭﻭﺷﻦ ﺑــﻮﺩ ،……………………………….. ﺳـــــــﻮﺧـﺖ
ghatar rahat ra begir va boro…! digar na koh tavane rikhtan darad na rizali lebase ezafe baraye atash zadan…!! rozegar rozegare digarist…!!!
دوره اي شده که حاضرم جاي »پت«باشم امايه رفيقي واقعي مثل»مت«داشته باشم!
ﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭِ ﺭﺳﯿﺪﻥِ ﻣﻦ
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭِ ﺭﺳﯿﺪﻥِ ﺗﻮ
ﻭﻟﯽ ﻣﺎ،
ﻫﯿﭻﻭﻗﺖ ﺑﻪﻫﻢ ﻧﻤﯽﺭﺳﯿﻢ .
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺳﺘﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺭﺳﯿﺪﻥﻣﺎﻥ
ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﺮﺳﯿﺪﻩ ﻭ ﮐﺎﻝْ ﺑﭽﯿﻨﺪ !✘
قسمت نشد”دستشو”بگیرم…
ولی روزای آخر،خوب”مچشو”گرفتم…
قابل توجه دوستان:
زیادی صاف نباش
آدما تو جاهای صاف بیشتر ویراژ میدن
هربارکه کودکانه دست کسی راگرفتم،گم شدم.ترس من ازگم شدن نیست،ازگرفتن دستی است که بی بهانه رهایم کند…
عاشق تمام کلماتی هستم که تو با آن جمله میسازی
تا به دروغ بگویی دوستم داری!
ﻣـ ـﻦ ﺭﻓـﺘـﻨـﯽ ﻧـﺒـﻮﺩﻡ . . .
ﺗـ ـﻮ ﺑـﻨـﺪ ﮐـﻔـﺶ ﻫـﺎﯾـﻢ ﺭﺍ ﻣُـﺤـﮑـﻢ ﮐـﺮﺩﯼ !
دوریت تلخ،
اشکهای من شور،
یادت شیرین،
زندگی ام 
بامزه است…!
ﺁﻏﻮﺵ ﮐﻮﭼﮏ ﺗﻮ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﯿﻦ ﭘﻬﻨﺎﻭﺭ …
ﻋﺎﻟﻤﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺵ
ناراحت چه هستي؟
دنيا كه به آخر نرسيده!
من نشد.. ديگري
تو كه عادت داري…
ﻣﺎﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﮐﺴﯽ ﺫﻭﻕ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺸﯿﻢ
ﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﻣﻮﻥ ﺑﺮﻩ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻧﺎﺯﺷﻮ ﺑﺨﺮﯾﻢ ﮐﻪ
ﺑﺮﮔﺮﺩﻩ..
ﻣﺎﻫﺎ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﺑﯽ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ
ﻣﺎﻫﺎ ﺑﯽ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻭ ﻧﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ
ﯾﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﯾﻪ ﮐﺴﺎﯾﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮﻥ ﺷﺪﻥ
ﮐﻪ ﯾﻪ ﺳﺮﯼ ﺑــــﺎﻭﺭﺍﻣﻮﻥ ﻭ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑـــﺮﺩﻥ!
سراز کارت درنياوردم
نميدانم مرا احمق فرض کرده اى؟؟؟؟!!!!
بعد از نفرينيکه مرا کردى..ميگويى: مرا حلال کن!!!!
باشد حلال
ولى بدان روزى ک نفرينت دامن گيرم شود عذاب وجدانى خواهى گرفت ک ديگر دراين دنيا نيستم……
برو عشق من” تو را هم اشتباهى گرفتم! ! !
معناي دوري و دوستي را هم فهميدم از وقتي ک دور شدي ودوستي پيدا کردي!!
سرنوشتم رابه رنگ چشمانت نوشتى آه چه سياه سرنوشتى
دوست داشتن امروز فقط یک حیله شده همین که دل دادی چاقو دستش هست و دلت رو جدا کردن عاشقان الان قصاب هستن
دست سرنوشت راباید قطع کرد
اودزدآرزوهای من است…
تابستان را باور نكن !
هوا بی تو سردتر از این حرفهاست !
زياد خوب نباش…
زياد دم دست هم نباش…
زياد كه خوب باشي,دل ادم ها را مي زني 
ادم ها اين روزها,عجيب به خوبي به شيريني حساسيت دارند 
زياد كه باشي,زيادي مي شوي ….
شاید خودمان پر از فریبیم که نگاه بی دروغ کسی را باور نداریم…
ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍﺗﺼﻮﺭ ﻛﻦ
ﺑﻲ ﺍﻭ
ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻔﻬﻤﻲ ﭼﻪ ﻛﺸﻴـــــﺪﻡ
ﺑﻲ ﺗـــﻮ
اين روزها شير هم راضيه با دمش بازي کنن ولي با دلش نه
شبها خوابم نمی برد از درد ضربات شلاق خاطراتت روی قلبم ، بی انصاف محکم زدی جایش مانده است.
آنچه ناديدنى بود ازمردم دنيا ديدم.
باورم گشت آرامش نابينا ازچيست…؟
ﺍﻧﻘﺪﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺷﻌﺮﻫﺎﯾﻢ ﭘﺮﺳﻪ ﺯﺩﯼ ﮐﻪ ﻭﺍﮊﻫﻬﺎ ﻫﻢ ﺑﺪ ﻋﺎﺩﺕ ﺷﺪﻧﺪ …
ﭼﻪ ﺑﺮﺳﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ …
ﯾﮏﺭﻭﺯ ﺑﺎﺩ ﻣﻮﯾﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩ ﻭُ
ﻣﺮﺍ ﮐﺸﯿﺪ ﻭُ
ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩ
ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﻭُ
ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺑﺎﺩﻡ
اون قبل تر ها که
جلوی تلفن های عمومی صف می کشیدند
عشق ها با ارزشتر بود
از این روز ها که
پشت خطی ها صف می کشند . . . !
مشكل اينجاست كه من از هر كرمي انتظار پروانه شدن دارم.
واقعا بايد به بعضي ها گفت:عزيزم تو خيلي خوب بودي …تنها چيزي که کم داشتي لياقت بود.
هرچقدر هم که پای یه علف هرز آب و کود بریزی واست میوه نمیاره!

ببین وقتت رو با کی پر میکنی…

دیرشناختمت!توخیلی خوب بودی…ولی خودت نبودی!به رسم رفاقت دیرینه مان ،چشمانم رامیبندم،تو هم نقابت رابرداررفیق…بگذارصورتت هوایی بخورد..!!
افسوس…آن زمان که بایددوست بداریم کوتاهی میکنیم,آن زمانی که دوستمان دارندلجبازی میکنیم بعد….برای آنچه ازدست رفته آه میکشیم.
ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﺨﻮﺍﺏ … ﻣﻦ ﺑﺎ ﺩﯾﺎﺯﭘﺎﻡ …
عاشق شدم که از زندگی رها شوم عاشق شدم که با خود بیگانه شم عاشق شدم و هر لحظه خودم را لعنت میکنم این رسمه روزگارست
ما دانه نخورده طعمه ی دام شدیم”
ناکرده گنه دیدیم چه بدنام شدیم”
بودیم و کسی پاس نمیداشت که هستیم”
باشد که نباشیم و بدانند که بودیم”
دل را به کف هرکه نهادیم باز پس آورد”
کس تاب نگهداری دل دیوانه ماندارد…
دل درد عجیبی دارم …

انگار خام بودند خیال هایی که به خوردم دادی…

در یک آشنایی دوستانه ما با هم دست دادیم !! تو فقط دست دادی..
و من.. همه چیز از دست دادم
من هر روز تلاش می کنم که در خاطرم بماند،
و تو هر روز تلاش می کنی که فراموش کنی،…چه بلاتکلیفند خاطراتمان!!!
عِشــــــْـــــ ـ ـق نه خوشگلے میخواد…
نه پول میخواد…
نه ماشیـــــن…
نه هیــــچ چیــــــز دیگر…
فقط دوتا آدم میخواد…تأکیــــد میکنم آدَمْ .
عشق یعنی ترس از دست دادن تو.آسمان عشق مرا پس میدهی؟
ﺗﻮ ﭼﻪ ﺑﺎ ﺻﻼﺑﺖ ﺣﮑﻢ ﻣﯿﺪﻫﻰ ﮐﻪ،
ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﻦ،
ﻭ ﻣﻦ ﻣﯿﻤﺎﻧﻢ،
ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺟﻤﻌﺶ ﮐﻨﻢ،
ﻭﻗﺘﻰ ﺗﻤﺎﻣﺶ ﭘﯿﺶ ﺗﻮﺳﺖ !…
من آن سیب سرخ بالای درختم. دقت کن رسیدن به من آسان نیست!
اگر همتش را نداری آسیب به درخت نرسان
به همان سیبهای کرم خورده روی زمین قانع باش
ﺩﺭ ﺟﺴﺘﺠﻮﯼ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺍﺯ ﻧﻔﺲ ﺍﻓﺘﺎﺩ ،
ﺩﺭ ﮐﺠﺎﯼ ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﯼ ﺩﻟﺖ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﺍﺑﺮﯼ ﺍﺳﺖ…
ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﻣﺜل ﻓﺘﺢ ﮐﺮﺩﻥ ﻗﻠﻪ ﺍﻭِﺭِﺳﺖ ﺑﺎ ﺩﻣپﺎﯾﯽ ﺍﺑﺮﯼ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ … ╰╮
ساكت نيستم ، لبهايم هم نسوخته ، تنها تمام من تاول زده از آﺷﯽ ﮐﻪ ﻧﺨﻮرده ام …
هروقت زخم خوردی
مزه مزه اش کن!
نمکش آشناست…
ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫـــــــــــــﺎ ﺑﻪ ﻃـﺮﺯ ﻋﺠﻴـــــﺒــﻲ ﺑـﺎ ﺧـــــــــﻮﺩﻡ ﻣﻲ
ﺟﻨﮕـﻢ
ﮐـﻪ ﺩﻳـــــﺪﻩ ﻫــﺎ ﺭﺍ ﻧﺎﺩﻳــﺪﻩ ﺑﮕﻴــﺮﻡ
ﻭ ﺷﻨﻴــﺪﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﻴــﺪﻩ ….
این روز ها بیشرمی مسری شده است !!!!!

ماسک های پزشکی دیگر کفاف نمیدهند

هرکه به من میرسد بی چشم و روست ….

ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ
ﻋﺸﻖ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ
ﭼﻪ ﺭﻧﮕﯽ ﺩﺍﺭﺩ
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ
ﻋﺸﻖ ﺭﻧﮕﯽ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﺮﮐﺲ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ
ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﺎﻥ ﺩﻧﯿﺎﯾﻨﺪ ﺩﻭ ﭼﺸﻤﺖ !
ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﮐﻪ ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﻡ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ …
agar payane dastan residan b to nabashe bezar ghesego hartor mikhad ghesero tamom kone..
ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ ﻧﻮﺷﺖ …
ﺑﻌﻀﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﻮﺭﺕ ﺩﺍﺩ
گـاهــﮯ نـدانـسـتـﮧ از یــک نـفـر بـتـﮯ درســت مــیـکـنـﮯآنــقـدر بـزرگ کـﮧ از دســت ابـراهـیـم نـیـز کــارـﮯ بـر نـمـﮯ آیـد…
ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺳﺎﺕ ﺷﺪﻩ ﻣﺜﻞ ﺩﺍﺭﻭ . ﯾﮑﯽ ﺻﺒﺢ
ﯾﮑﯽ ﺷﺐ . ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻝ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺪﻩ . ﻫﺮ
ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﺩﺍﺭﻭ ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ
عده ای مثل قرص جوشانند…
در لیوان آب که بیاندازیشان طوری غلیان کرده و کف می کنند که سر می روند…
اما کافی است کمی صبر کنی بعد می بینی که از نصف لیوان هم کمترند…
در طول زندگیم خیلی پیش بینی های اشتباه کردم اما احمقانه ترینش این بود که خیال می کردم روزی متوجه میشوی که چقدر در حقم بدی کرده ای…
گفت :
بي من چه ميکشي ؟
گفتم :
نفس !!!
ساعت ها ی رفتن چه تلخ میگذرد
وخاطرات رفتنت چه سخت تر از یاد میرود
ودراین همه سختی توچه راحت از من وساعت وخاطره ها میگذری
از بعضی ها هم باید پرسید پر و بال که خودم بهت دادم, دم از کجا در اوردی?
آلزايمر ، درد نيست ، براى بعضیها درمان است .
ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ ﻣﻦ ﻫﺮﮔﺰ ﻻﯾﻖ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩﻡ

ﻣﻠﺘﻤﺴﺎﻧﻪ ﺍﺯﺗﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﮕﻮﯾﯽ
ﮐﻪ ﻻﯾﻖ ﺩﺭﻭﻏﻬﺎﯾﺖ ﺑﺎﺷﺪ

روزگار اگه اینچنین به من سخت میگیری ، با خبر باش که پژمردن من آسان نیست گرچه دلگیر تر از دیروزم ، گرچه فردای غم انگیز مرا میخواند لیک باور دارم دل خوشی ها کم نیست ، زندگی باید کرد هر چند زندگی سخت است.
دنبال “مخاطب خاص” نوشته هایم نباشید !
ارزش “خاص بودن” را نداشت …
من در میان مردمی هستم
که باورشان نمیشود تنهایــــم
میگویند خوش بحالت که خوشحالی
نمی دانند دلیل شاد بودنم باج به آنهاست
برای دوست داشتن مــــــــن….
زندگـــــــی همیشـــه در جریانه، ولی مشـــــــکل اینجاست :
کـــه مـــا رو در جـــــریان نمیــــــذاره . . .
به درک برو





رفتی?
آهای با توام بهت گفتم برو ولی نگفتم کی
ﺩِﻝ ﮐﻪ ﻣـے ﺩَﻫـے ﺑﻪ ﺍﻭ . . .

ﺟﺎﻥ ﻣـے ﺩﻫـے ﺑﺪﻭﻥِ ﺍﻭ . . .

راحت بگم عزیزم حسرت چیزی نیس ک من بخورم حسرت چیزیه ک من ب دلت میزارم!
ﻏﺼﻪ ﻣﺮﺍ ﮐﺸﺖ !!
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﻡ ..
ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻪ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﯼ !!
ﻣﻦ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ..
ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﺩﻭﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ!
هه اون لعنتى كه
ساده ترين بهانه براى “زيستنم “بود
شد ساده‌تــرین بهـــانه ، بــرای ِ “گریستنم”
بالاخره تموم میشه ریاضت و زجر!
منو تو کنار همیم زیر نور شب!
ستاره ها میسوزونن خاطرات بد!
تولد دوباره ای رو میگیریم جشن!
ﮔﻔﺘﯽ ﻣﯽﺁﯾﯽ

ﻭ ﯾﺎﺩ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﻫﻮﺍﺷﻨﺎﺳﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ
ﮐﻪ ﻟﺬﺕ ﺑﺎﺭﺍﻥﻫﺎﯼ ﺑﯽﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﺍ ﻣﯽﺑَﺮﺩ….

ﮔﻔﺘﯽ ﻣﯽﺁﯾﯽ

ﻭ ﯾﺎﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ
ﮐﻪ ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﭼﺘﺮ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ……(︶︿︶)

شکستنی تر از آنم که در پی سنگی باشی تلنگــــــــــری بزن آوار می شــــوم . . . !
ﺁﻣـــﺪﯼ ..
ﻣﺎﻧــﺪﯼ ..
ﺭﻓﺘـــﯽ !
ﻭ ﻣـﻦ ،
ﺁﻥ ﻭﺳﻂ ..
ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﺴـﺮﺍﯾـﯽ ﺑﯿﺶ ﻧﺒـــﻮﺩﻡ …
ﮏ ﺷﺐ ﯾﮏ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﻣﯿﺎﺩ ﻣﯿﺸﻪ ﻫﻤﻪ ﮐَﺴﺖ …

ﯾﮏ ﺷﺐ ﻫﻤﻪ ﮐَﺴﺖ ﻣﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﻏﺮﯾﺒﻪ
کاش ما ادماهم مثل گربها باچند لحظه بو کشیدن میفهمیدیم ک هر اشغالی ارزش نداره…..
يادم ميماند که از کسي مثل تو درخواست علاقه نکنم چون عشق را درک نکرده اي
ﻏﺮﯾﺒﻪ
ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ
ﮔﻨﺠﺸﮏ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺷﺒﯿﻪ ﻫﻤﻨﺪ
ﭼﻄﻮﺭ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﻨﺪ
ﻭ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ
ﭼﻘﺪﺭ ﺷﺒﯿﻪ ﻣﻦ ﻫﺴﺖ
ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺮﺍ ﻧﻤﯿﺸﻨﺎﺳﯽ
ﺩﺭﺩ ﻣﺮﺍ ..

ﺷﻤﻌﻲ ﻣﻲ ﻓﻬﻤﺪ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﻳﺪﻥ ﻳﻚ ﭼﻴﺰ . .

ﺁﺗﺸﺶ ﺯﺩﻧﺪ . .

قرص های آرامبخش.

هدیه ی این روزگار و مردمش است به من

آهای ایــــوبــــــ کجایی؟!

تا برایتــــــ از صبــــــر بگویـــــم . . .

ﻏﻢ ﺧﻮرده ام ﻣﺮﺳﯽ ﻣﯿﻞ ﻧﺪارم دﯾﮕﺮ اﮔﺮ ﻣﯽ ﺷﻮد ﯾﮏ اﺳﺘﮑﺎن ﻣﺮگ ﺑﺮاﯾﻢ ﺑﺮﯾﺰ •
ﻣــــﯽ ﺗﺮﺳَـــﻢ ﺑﺎﺩَﺳــــﺘﺎﻥ ﺧﻮﺩﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺷِﻌﺮﯼ ﮐﻨــــﻢ

ﮐﻬـ ﻗــــﺮﻥ ﻫﺎﻭِﺭﺩ ﺯَ ﺑــــﺎﻥ ﻣَﺮﺩُﻡ ﺷــــﻬﺮ ﺷــــﻮﯼ

ﻭ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ
ﺗﺎ ﺩﻭ ﺍﺳﺘﮑﺎﻥ ﭼﺎﻱ ﺩﺍﻍ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﻭﻳﺴﺖ ﺟﻨﮓ ﺧﻮﻧﻴﻦ
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﮕﺬﺭﺍﻧﻢ
ﺗﺎ ﺩﺭ ﺷﺒﻲ ﺑﺎﺭﺍﻧﻲ
ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﺑﺎ ﺧﺪﺍﻱ ﺧﻮﻳﺶ
ﭼﺸﻢ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﻫﻢ ﻧﻮﺵ ﮐﻨﻴﻢ
ﻫﯿﺲ …
ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻥ !
ﺻﺪﺍﯼ ﻧﻔﺲ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ ﻫﺎﯾﺖ ﺩﻭﺳﺖ
ﺩﺍﺭﻡ
دچار چه تناقص تلخی شده ام…دلم شور میزند، اما دستانم نمک ندارند…!
اسـمـش “تـقـصـیـر” اســـت

“حالا تو خودت را آرام کن و بگو “تقدیر….

کاش ميدانستى عشق وهوس دو مقوله ى جدا از هم هستند
عشق بهانه ات است….به هوس هايت برس…
آسوده ز صحرا گذرو بیم مدار،گرگ ها خاطرشان هست تو آهوی منی
شیرینم تـقصـیر تـــو نیـست …
حـتمـاً اشـتبـاه از متـصـدی ِ آرزوهـا بـوده
کـه تـو نصـیب دیــــــگری شـدی.
ﺧـﻮاﻫــِــﺶ ﻣــﯽ ﮐــُـﻨـــَـــــــﻢ!!

از ﭘـﯿــﺶِ او ﻧــَــﺮو. . . .!!

ﻫـﯿـﭽــﮑـــﺲ ﻃـﺎﻗــﺘـــﯽ ﮐـﻪ ﻣــــﻦ داﺷــﺘــَــﻢ را ﻧـــَـــﺪارد. . .✔

ﺧﺪﺍﯾﺎ…!ﺍﻧﺪﮐﯽ ﻧﻔﻬﻤﯽ ﻋﻄﺎ ﮐﻦﮐﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﯿﻢ!ﻣﺮﺩﯾﻢ ﺍﺯ ﺑﺲ ﻓﻬﻤﯿﺪﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﯾﻢ…!
ﺑــــﺎﯾﺪ ﺑـﺮﻭﻡ ﭘﺸﺖ ﮐﻮﻩ ﻫـــﺎ
ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺧــــــﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﺑﻢ
ﺷـﮏ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺍﺻﻼ ﻋﻤـــﻮ ﺯﻧـﺠﯿـــﺮ ﺑﺎﻑ
ﺣـﻠﻘﻪ ﻫﺎﯼ ﻣــــﺮﺍ ﺑﺎﻓـﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻧـــﻪ ؟
نشسته بودم تو اتاق داشتم درس می خوندم.به جمله ای رسیدم که نوشته بود”در یک نگاه…” ناگهان یاد دوستانی افتادم که با یک نگاه روزی صدبار عاشق می شدن و هزار بار فارغ!!
اون روزا این قصه ها فقط مال دخترا بود اما این روزا گویا پسرا هم مبتلا شده اند
بعضی ها دستشان رو می شود ولی رویشان کم نمی شود!!! چقدر زیاد هستن این بعضی ها…
ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ …
ﺍﯼ ﮐﺎﺵ
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺷﺪﻩ ﺍﯼ …
ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﻢ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩﻡ …
ﺩﺭﮐﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ
hamishe abr ha mibarand,amma adama asheghe setare ha mishan.namardie on hame gerye ro be cheshmak forokhtan.
اون خره بود تو کلاه قرمزی ..
دو روز که تحویلش گرفتن ،از فرداش اومد گفت من اسبم …
بعضی از آدما هم همیننطورین!!!!!!
ميگويند سيگار به آدم آرامش ميدهد … لاکردار در حد يک نخ سيگار هم نبودى … دست مريزاد دلم با اين انتخابت …
ﺍﯼ ﮐﺎﺵ …
ﺁﻏﻮﺵ ﮔﺮﻡ ﺗﻮ
ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻔﺘﻦ ﺩﺭﺩﻫﺎﯾﻢ
ﺑﺎﺯ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ
ﺭﺍ ﺑﻪ
ﻣﻬﺘﺎﺏ ﻧﮕﻮﯾﻢ!!!
حرفت را بزن
چکار داری که باران نمی‌آید…
اینجا سالهاست عادت کرده‌اند به قصه‌های هم گوش ندهند
دست خودشان نیست…
به شرط چاقو به دنیا آمده‌اند
 تا پیراهنت را سیاه نبینند 
باور نمی‌کنند چیزی(همه چیزت) را از دست داده‌ای…
ﺩﻟﮕﯿــﺮ ﻣﯿﺸﻮﻡ ﻭﻗﺘـﯽ:
ﻓﮑـــﺮ ﻣﯿــﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧــﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴَــﻢ
ﻣﺜﻞِ ﭼﺎﯼ ﻫﺎﯾـﯽ ﻫﺴﺘَﻨــﺪ ﮐﻪ ﺧـﻮﺭﺩﻩ ﻧﻤﯿﺸــﻮﻧﺪ!!! !
ﯾَﺦ ﻣﯿﮑﻨﻨــﺪ ﻭ ﺑﺎﯾــﺪ ﺩﻭﺭ ﺭﯾﺨﺖ !… !!
بعضے آ
جنبہ ارتفآع ندآرن…
انقدر بآلآ نبرینشون!
عزیزم بامن باش واز وجودمن به زندگیت گرما وصمیمیت ببخش وسرمای سخت زندگیت رابا اعتماد به من ازبین ببر ایران رادیاتور.
ساعت هایم را همه بخشیدم. . . !

بی تو بودن که شمارش نمی خواهد . . . .

ﻭﺍﯼ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ؛ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻧﺮﻭﺩ ﻫﺮ
ﺁﻧﮑﻪ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﺮﻓﺖ ….
مهم نیست پشتم بد گفتی مهم اینه که آب دریا بادهان سگ کثیف نمیشه…
شاید الان بتونی کسی رو بپیچونی و پیش خودت ذوق کنی اما زمین گرده در جریان باش عزیزم
دلم درد می کند . . .
عشق مسموم بود . . . ؟
ﺳﺎﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎﺷـﮯ . . .

ﺳَﺨﺖ ﻣـﮯ ﺷﮑﻨـﮯ . . .

لياقتت همون گوسفندايي هستن که هر شب ميشمري تا خوابت ببره
نه اون شب بخيري که من هرشب بهت ميگفتم!
ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ
ﮐﻪ ﺍﮔﺮ
ﯾﮑــــــــــــــــﺒﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﺩ
ﻣﯿﺪﻫﻢ ﺩﻭﺑــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــﺎﺭﻩ
ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﯿــــــــﺵ …
ازاسب كه بيفتی اسيرسرزنش خاک ميشوی دراين سرزمين،سقوط آزادهم ممكن نيست…
تـوکوربودی ومَـن کرولال
مــن برایتــ دَستــ تکــان دادمــ وَ تــومَـــراصِــدازدی
برای هَمیــن بود کهـ مـ ـاهــرگز بهمــ نَرسیدیمــ…!!
دورشدن را
ازکدام قطاربی برگشت
یادگرفتی
وقتی همیشه
روی سکوی خانه بازی می کردیم
وتاخط ریل ها
یک دنیافاصله بود؟!
مي گويد: کلمات گـــــــــــاهي بار معنايي خود را از دست مي دهند …

اين روزها ” دوستـــــت دارم ” ها ديگر قلــــــب کســـي را به تپش وا نميدارد !

و گونه کسي را سرخ نميکند !

مي گويـــــــــم : مشکل از دوست داشتن نيست مشکل از تکـــــــــرار است !

khodaya….
delam zange tafrih mikhahad…..bovar kon khaste shodam az in kelase raghsidan be donya
اگه تو روت خنديدم بخاطر اين بود که نخواستم تو روت بالا بيارم ..
اينو بفهم ……
به مهرت دل بستم گفتم مهربان است. به عشقت دل بستم گفتم عاشقم است. ولى افسوس که نمیدانستم دلم را از سرراه گیر آورده بودم که مثل سیم بکسل به توبسته بودمش.
عاشقی کار تو نبود من عاشقت بودمو بس
فکرنمي کردم تحملم انقدر برايت سخت باشد

که بخواهي گره دستهايمان را با دندان باز کني…

ضریب شکست آب وشیشه وهوا را میدانیم ولی آیا دلها ضریب شکست ندارند؟
میترسم روزی برسد که شکستن دل مهم نباشد.
ﺗﻮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﺼﺮﻫﺎﯼ ﺟﻤﻌﻪ ﺍﻡ، ﺗﻮ ﮐﻪ
ﻧﺒﺎﺷﯽ ﮔﻮﺭ ﭘﺪﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﺷﺒﻬﺎ …
20 نفر واست سالاد فصل درست میکنن و لب نمی زنی!!!!
ولی دوست داری تره ای رو بخوری که اون هیچ وقت واست خرد نمیکن♥♥
راستى وقتى نوشته بودى دوستت دارم بجز من واسه چند نفر ديگه ارسالش کردى؟؟؟؟؟
roozhast dargiram….
mandeam kodam ra razi konam?
deli ke mikhahad ashegh bashad
ya …………
aghli ke mikhahad aghel bashad.
وقتی گریه کردیم گفتن که بچه است … … … … … …وقتی که خندیدیم گفتن دیوونه است… … … … … …وقتی که جدی بودیم گفتن مغروره… … … … … …وقتی شوخ کردیم گفتن سنگین باش… … … … … …وقتی که حرف زدیم گفتن زیاد حرف میزنه… … … … … …وقتی که ساکت شدیم گفتن عاشقه … … … … … …حالا هم که عاشق شدیم میگن گناهه وای تو رو خدا گیر ندین
مستی عشق نیست درسرتو
روکه تو مست آب انگوری
مردم این شهر چقدر خوبند
دیدند کفش ندارم ، برایم پاپوش درست کردند …
درد دارد
درد دارد دلت پیش کسی باشد
که نه حرفایی را که زد به یاد می آورد
نه قول هایی را که داد
نه جایی را که بود
نه دلی را که شکست
درد دارد
ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﺩ ،ﺳــﺮﺕ ﺑــﻪ ” ﺳﻨﮕــﯽ ” ﺑــــﺨـﻮﺭﺩ ……
ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ،
ﺑــﻪ “ﺳﯿــﻨـﻪ ﺍﺕ ” ﻣﯿــــﺰﺩﯼ
ﺗﻮ ﺟﺎﻧﻤﻲ ، ﭼﻪ ﺧﻮﺵ اﺳﺖ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﻪ ﻟﺒﻢ ﻣﻲ ﺭﺳﻲ
ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻧﺒﺎﺵ!
ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻢ ﺗﺒﻌﯿﺪﻣﺎﻥ ﮐﻨﻨﺪ
ﭘﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﻡ ، ﺍﻣﺎ ﯾﮏ ” ﺳﯿﺐ” ﺩﺍﺭﻡ
ﺑﮕﯿﺮ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﮔﺎﺯﺵ ﺑﺰﻥ
ﺯﻣﯿﻦ ﺟﺎﯼ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﺣﻮﺍﯼ ﺧﻮﺑﻢ .
دلگیرم …
دلم سخت میگیرد
از این روزها…
از ثانیه های تکراری …
از خاطرات تهی …
از نگاهی که مرا میبیند اما مرا نمیفهمد …
از کسي که نمي شناسيم ،

گـــــــاهي بُــتي درست مي کنيم …

آنقـــــــدر بزرگ که از ابراهيم هم کـــــــار ي برنمي آيد … !!!

ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻡ …
ﺟﺰ ﺟﻤﻠﻪ ﺁﺧﺮﺕ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﯽ…
ﭼﯿﺰﯼ ﺑﯿﻨﻤﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩﻩ.. .
زندگي چقد شيرينه زخم هاي بهت ميزنه كه جلوي خدا زانو ميزني التماس ميكني كه جونتو بگيره زخماي كه خاتمه ي دردش فقط مرگه زنده باد زندگي ممنونم خدا از دنياي خوبت
دنيا كاري كردي كه دارم به خدام تيكه ميندازم.
میدونی کی میفهمی دنیا دو روزه…
وقتی اونی که دوست داره بهت میگه تا آخر دنیا باهاتم.
سنگ…

کاغذ…

قیچی…

چه فرقی میکند وقتی تو با پنبه سر میبری؟؟!

فکر ميکني از تو تنفر دارم؟؟

اشتباه ميکني

!!! من به تو فکر هم نميکنم,

چون تنفر هم يه نوع احساسه و تو لياقت هيچ احساسي رو نداري

ﻣــــــــــﻦ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻧﺪﺍﺭﻡ !….
ﺍﻣــــــــــﺎ
ﺍﻣــــــــﯿﺪﻭﺍﺭﻡ ﻋﮑﺲ ﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎ
ﺗــــــــــﻮ ﭘﺎﯾﯿﺰ 2 ﻧﻔﺮﻩ ﺑﺎﺷﻪ !..
ﺁﯾــﺎ ﻓــﺮﻕ ﺑــﯿــﻦ
ﻋــﻬــﺪﻫــﺎ ﻭ ﺧـﺎﻃــﺮﻩ ﻫــﺎ
ﺭﺍ ﻣــﯿــﺪﺍﻧــﯿــﺪ ….؟
ﻣــﺎ ﻋــﻬــﺪﻫــﺎ ﺭﺍ ﻣـﯿــﺸـﮑــﻨــﯿـﻡ ”” ﺧــﺎﻃـﺮﻩ ﻫــﺎ ﻣــﺎﺭﺍ
از او خوب مینویسم پشت من بد میگوید…آنقدر از او خوب نوشته ام که قلمم با وصف خوبی هایش عاشقش شده…عیبی ندارد بگذار پشت من بد بگوید خورشید با لکه ای ابر ناپدید نمیشود….
آدم ها مترسک نیستن که برا کلاغای دلت تکراری شدن عوضشون کنی
وسعت عشق پسرا این قدرزیاد هست ک اگر عاشق دختری بشن عاشق دوستای اونم میتونن بشن
بعضی ها رو باید در قطعه هنرمندان دفن کنن از بس که خوب نقش بازی میکنن
ﺩﻋــﺎﮮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﭼﺮﺍ ؟

ﺩﻋــﺎﮮ ﻋﺸــﻖ ﺑﺨـــﻮﺍﻥ !!

ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﺩﻟﻬﺎ ﺗــﺸﻨﻪ ﺗﺮﻧــﺪ ﺗــﺎ ﺯﻣﯿﻨــ

ﺧﺪﺍﯾــــﺎ ﮐﻤﮯ ﻋﺸﻖ ﺑﺒـــﺎﺭ —

رفیقان آمدند !
دشمن به دادم برس !
ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻱ ﺍﻻﻛﻠﻨﮓ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺑﺰﺭﮔﻲ
ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻓﺮﻭ ﻣﻲ ﻧﺸﻴﻨﺪ
ﺗﺎ ﺩﮔﺮﻱ ﭘﺮﻭﺯﺍ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻛﻨﺪ
اگه تورو با یکی دیگه ببینم ناراحت نمیشم …
چون مامانم بهم یاد داده اسباب بازی کهنمو بدم به بقیه هم باهاش بازی کنن…
زماني کوه بودي حالا آدم شدي! ميرسيم به هم…
ﺍﯾﻦ ﻃــﻮﺭ ﻗـﺒـــﻮﻝ ﻧﯿﺴﺖ !
ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﮕﺬﺍﺭ
ﺑﯿﺎ …
ﺩﺳـﺖ ﺧـﺎﻟﯽ ﺑﺠﻨﮕﯿﻢ …
ﺗﻮ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺑﻩ ﻓﺮﻫﺎﺩ ؟؟ﯾﮎ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﯾﮏ ﺑﯿﺴﺘﻮﻥ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺗﻮ ﻫﻤﯿﻦ ﯾﮎ ﻭﺟﺐ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻓﺎﺻﻠﻪ رابردار
این‌روزها دلم بیمار است..
هی دارد بالا می‌آورد
پس‌مانده‌های تو را …!
ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺑﻪ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﺎ ﺑﺪﻭﻧﻦ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﻭ ﺑﻪ
ﺭﻭﺷﻮﻥ ﻧﻤﯿﺎﺭﯼ
“ ﺍﺯ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﻧﯿﺴﺖ ”
ﺷﺎﯾﺪ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﻭﺍﺳﺖ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺘﻦ ﮐﻪ ﺭﻭﺷﻮﻥ ﺣﺴﺎﺱ
ﺑﺎﺷﯽ ….
ﯾﻪ وﻗﺘﺎﯾﯽ ﯾﻪ ﮐﺴﺎﯾﯽ رو ﺗﻮ زﻧﺪﮔﯿﻤﻮن راه ﻣﯿﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﻧﻨﻪ ﺑﺎﺑﺎﺷﻮن ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﻪ زور راﺷﻮن ﻣﯿﺪن
سرت رو بالا بگیر

سینه ات را سپركن

صدایت را بیانداز ته حلقت و فریادبزن:

“من فراموشش كردم”

بعد راست بینی ات را بگیرو

تا ته بی نهایت برو

پینوكیوی بیچاره…

صدا نزدی اسمم را …
“جانَمی” را که برایت کنار گذاشته بودم ، گندید !
روز های تعطیل سخت تر می گذرد،
زیرا میدانم وقت داری به من بیندیشی؛
ولی نمی اندیشی
باشه این بار نوبت من است من دزد وتوپلیس
فقط آن قلبی را که دزدیدی پس بده
دیگر به دنبال ِ همراه ِ “اوّل” نیستم ! این روزها اول ِ راه ، همه همراهند….
این روزها ، باید به دنبال ِ همراه ِ “آخر” گشت …
دنیامثل شهربازی شده ، جایزه بازی با آدما ، یه عروسک دیگست.
هى
دور شده ای
آنقـــــــــدر که حتی
یادم نیست دوستت دارم یا داشتم!
ﻟﻌﻨﺖ ﺑﻪ ﺣﺲ ّ ِ ﺧـﺂﺹ ﺑﻮﺩﻥ
ﺣﺲ ّ ِ ﺗﮏ ﺑﻮﺩﻥ
ﺣﺲ ّ ِ ﻏﺮﻭﺭ
ﮔﻨﺪ ﻣﯿﺰﻧـَﻦ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯽ !
*ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺯ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﮔﺬﺷﺘﻪ…

ﻭ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﻢ…

ﺍﮔﺮ ﻋﺸﻖ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﮐﺮﺩ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ…

ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺩﻭﺍﻡ ﻣﯽ ﺍﻭﺭﺩﯼ؟؟؟*

ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﻣﺜﻞ ﻗﺮﺹ ﺟﻮﺷﺎﻧﻨﺪ، ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﮐﻪ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﯾﺸﺎﻥ
ﻃﻮﺭﯼ ﻏﻠﯿﺎﻥ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﮐﻒ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺳَﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ ﺍﻣﺎ
ﮐﺎﻓﯽ ﺳﺖ ﮐﻤﯽ ﺻﺒﺮ ﮐﻨﯽ، ﺑﻌﺪ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺼﻒ
ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﻢ ﮐﻤﺘﺮ ﻫﺴﺘﻦ ….
ﻫﺮ ﮐﻪ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﯾﻢ، ﺍﺯ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻭ ﻋﺸﻘﺶ ﻗﺼﻪ ﮔﻔﺖ / ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﻩ، ﭼﻪ ﺑﺮ ﻟﯿﻼ‌ ﮔﺬﺷﺖ
اي قطار !
راهت را بگير و برو ، نه کوه توان ريزش دارد نه ريزعلي پيراهن اضافه دارد
 “روزگار ديگريست”
دگرتقدیررابرای نیامدنت بهانه نکن!!!!!مردباش… وبگونخواستی…..ونیامدی..
ﺩﻭﺭ ﮐﻪ ﻣـی ﺷﻮی . . .
ﺛﺎﻧﻴﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﻣـی ﺷﻮﺩ . . .
و ﺳﺎﻋﺖ ، ﺭﻭﺯ . . .
ﺭﻭﺯ ، ﻫﻔﺘﻪ،/و ﻫﻔﺘﻪ ، ﻣﺎﻩ/ و ﻣﺎﻩ ، ﺳﺎﻝ . . .
ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺭﻭﺯی ﮐﻪ ﻧﺰﺩﻳﮑـی….ﻳﮏ ﺭﻭﺯ ، ﻳﮏ ﺛﺎﻧﻴﻪ ﺍﺳﺖ . . . !!ﺟَﺒﺮِ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺑﺎ ﻣﺎ ﭼﻪ ﻣـی ﮐﻨﺪ . . . ؟؟

ﯾﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﻣﺜﻞ ﺭﯾﮓ ﮐﻔﺶ ﻣﯽ ﻣﻮﻧﻪ ،
ﺍﻭﻟﺶ ﺳﻌﯽ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻗِﻠﺶ ﺑﺪﯼ ﺗﻪ ﮐﻔﺸﺘﻮ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﮐﻨﺎﺭ
ﺑﯿﺎﯼ
ﻭﻟﯽ ﺁﺧﺮﺵ ﻣﺠﺒﻮﺭﯼ ﺑﻨﺪﺍﺯﯾﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ…
صداقت و معرفت یعنئ یک ماهه عزیزترین کست تنهات گذاشته باشه بعد جلو غریبه ها رو خودت نیارئ و تعریفشو بکنئ
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻧﺖ ﮐﺎﺭ ﺁﺳﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ! ﮐﺎﻓﻲ ﺍﺳﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﮑﺸﻢ، ﭼﺸﻤﻬﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪﻡ ﻭ ﻧﻔﺲ ﻧﮑﺸﻢ!
ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﻟــﺤﻈﻪ ﻫﺎﯼ ﺳــــﮑﻮﺕ
ﭘــﺮ ﻫﯿﺎﻫﻮ ﺗﺮﯾﻦ ﺩﻗـﺎﯾﻖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﻣــﻤﻠﻮ ﺍﺯ ﺁﻧــــــﭽـــﻪ ﻣــــﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺑـﮕﻮﯾﯿﻢ ﻭﻟﯽ ﻧــﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ
ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ …
ﻣﺚ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ… .
kash hamishe dar kudaki mimandim ta bejaye delhayeman sare zanu hayeman zakhmi mishod
دیوانه ام میکند
حرف هایت
وقتی حتی نمیتوانی
وعده هایت را به یاد آوری
تقصیر تو نیست عشق من
تقصیر دل بیچاره من است
دلت طفل بود …
قدت به قد عاشقی هم نمی رسید
که کوچک شمردی
عظمت عاشقانه هایم را …
من سزاوار این”فراموشی” نبودم… همانطور که تو، لایق این”عشق”نبودی…
دنبال كلاغى میگردم تا قارقارش را به فال نیك بگیرم وقتى قاصدكها همه لال اند
عشق چیست؟
تمایلی درونی ست
چمشمها حسش را بیان میکنند
و
لبها از بیانش عاجزند،کمتر حرفی از آن میزنند
شکستنم راهمه دیدند. جز اوکه به خاطرش شکستم.
تازه میـپرسد: صدای چه بود
سرنوشت تصميم ميگيرد كه تودرزندگىباچه كسىملاقات كنى اما قلب توست كه ميتواند تصميم بگيرد چه كسى درزندگىتوباقىميماند.
قشنگ بازی میکنه دیدیش؟؟؟؟
اون نه بازیگر نه فوتبالیست…
فقط یه آدمه که ادای عاشقارو در میاره…
من نمک پرورده ی تو ام. . . . .

بس که به زخم هایم نمک پاشیدی. . .

ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ ﺑﻪ ﺗﻮ ، ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺪﺍﻧﻢ

“ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯿﻬﺎ ”

ﻭﺍﻡ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻣﺪﺗﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ

ﺑﺎ ﺑﻬﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺳﻨﮕﯿﻦ . .

عزیزم، وقتی یکی رو “تیک” می زنی، رو بقیه “ضربدر” بزن لطفا!!!
سفر کردي که مرا از ياد ببري غافل از اينکه هيچگاه مرا به خاطر نسپرده بودي!
روغ چرا؟!قطعا بعد از تو هیچ چیز قصد گذشتن ندارد…زمان که جای خود دارد…
ﺩﻭﺭﺑﺎﺵ ﺍﻣﺎﻧﺰﺩﻳﻚ،
ﻣﻦ ﺍﺯﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻮﺩﻧﻬﺎﻱ ﺩﻭﺭﻣﻴﺘﺮﺳﻢ!
.مشکل از تو نبوداز من بودبا کسی حرف میزدمکه سمعک هایش راپیش دیگری جا گذاشته بود . . .
کاش دنیـــا برعکس بود آدما عاشق نمی شدند
عاشقا آدم می شدند….!!
بعضی چیزها گفتن ندارد اما …

فهمیدن که دارد!!!

بعضی چیزها را نگفته بفهم …

امروز با گریه به یاد خنده های دیروزم با او زندگی میکنم
اما مطمئنم که فردا به این گریه ها و حماقت میخندم
اما گریه را بر صورت او خواهم دید
عشق این روزا عین ادامسه تا شیرینیش تموم میشه ولش میکنی
ﻋﺠﺐ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﻋﺠﻴﺒﻴﺴﺖ!

ﺭﻓﺘﻦ ﻭ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻣﻦ ﺑﻪ

ﻳﮏ ﻧﻘﻄﻪ ﺑﻨﺪ ﺑﻮﺩ

ﺯﻣﺎﻧﻲ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻲ”ﺑﺮﻭ”

ﭼﻘﺪﺭ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻣﻲ ﺷﺪ

ﺍﮔﺮ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﺵ ﺑﺎﻻ

ﺑﻮﺩ.

ﺩﯾﺸﺐ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﯾﻢ
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮐﺎﺭﺕ ﻋﺮﻭﺳﯿﺶ ﺭﺳﯿﺪ ﺩﺳﺘﻢ !…
ﺭﻭ ﮐﺎﺭﺗﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ …. ﺳﺎﻟﯿﺎﻥ ﺩﻟﺒﺎﺧﺘﮕﺎﻥ … ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﻬﻢ
ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ
ﺁﺗﯿﺶ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺧﻮﻧﺪﻡ..
ﻣـــــــﻦ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﺴﯽ ﻣﯽ ﮔﺸﺘﻢ
ﻛﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺖ
ﺗﭙﺶ ﻗﻠﺒـــــــــــــــــــــﻢ ﺩﻟﯿﻠﯽ ﺩﺍﺭﺩ
عاشقانه های من را با او تکرار نکن
اگه عاشقت باشد
عاشقانه ای برایت می سازد
که من جا انداخته ام ….
دروغ گفتن ھنر بزرگیه، چون باید ذھنطرف رو طوری آماده كنى كه احساس گاو بودن بکنه و سراپا گوش بایسته و به دروغات گوش بده،و در ذهنش شما رو باور كنه و راستگوترین فرد بدونه!
عجب حکایتیه عشق …

آویزونی گریزونه …

گریزونی آویزونه …

عشق تو چون برگي در دست طوفان بود

دل کندن و رفتن پيش تو آسان بود

روزي به من گفتي ديگر نمي مانم

گفتم که مي ميرم گفتي که ميدانم

باور نمي کردم هرگز جدايي را

آن آمدن با عشق اين بي وفايي را…!!!!!؟

روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت
……
دیگر تقدیر را

برای نیامدنت بهانه نکن!!!

مرد باش…

وبگو نخواستی…

ونیامدی…

طعم صداقتت ! را چشیده ام
تعریفی نداشت لعنتــــي!!.
لطفا کمی دروغ بگو
شاید دروغ هایت, صادقانه تر باشد…
دلم مي خواست زمان را به عقب باز مي گرداندم
نه براي اينكه آنهايي كه رفتند را باز گردانم
براي اينكه نگذارم بيايند
امروز مادرم گفت:حتما باید یک سر برویم دکتر!
دلم برایش میسوزد…نمیداند از این بغض های همیشگیست که گلو درد دارم نه سرما خوردگی!!….
فقط برای خودم هستم…
خود خودم…
نه زیبایم، نه عروسکی و نه محتاج نگاهی…
برای تو که صورتهای رنگ شده را می پرستی، نه سیرت آدم هارا; هیچ ندارم… راهت را بگیرو برو… حوالی من… توقف ممنوع!
شبی در جوانی و طیب نعم**جوانان نشستیم چندی بهم
چو بلبل، سرایان چو گل تازه روی**ز شوخی در افگنده غلغل به کوی
جهاندیده پیری ز ما بر کنار**ز دور فلک لیل مویش نهار
چو فندق دهان از سخن بسته بود**نه چون ما لب از خنده چون پسته بود
جوانی فرا رفت کای پیرمرد**چه در کنج حسرت نشینی به درد؟
یکی سر برآر از گریبان غم**به آرام دل با جوانان بچم
برآورد سر سالخورد از نهفت**جوابش نگر تا چه پیرانه گفت
چو باد صبا بر گلستان وزد**چمیدن درخت جوان را سزد
چمد تا جوان است و سر سبز خوید**شکسته شود چون به زردی رسید
بهاران که بید آرود بید مشک**بریزد درخت گشن برگ خشک
نزیبد مرا با جوانان چمید**که بر عارضم صبح پیری دمید
به قید اندرم جره بازی که بود**دمادم سر رشته خواهد ربود
شما راست نوبت بر این خوان نشست**که ما از تنعم بشستیم دست
چو بر سر نشست از بزرگی غبار**دگر چشم عیش جوانی مدار
مرا برف باریده بر پر زاغ**نشاید چو بلبل تماشای باغ
کند جلوه طاووس صاحب جمال**چه می‌خواهی از باز برکنده بال؟
مرا غله تنگ اندر آمد درو**شما را کنون می‌دمد سبزه نو
گلستان ما را طراوت گذشت**که گل دسته بندد چو پژمرده گشت؟
مرا تکیه جان پدر بر عصاست**دگر تکیه بر زندگانی خطاست
مسلم جوان راست بر پای جست**که پیران برند استعانت به دست
گل سرخ رویم نگر زر ناب**فرو رفت، چون زرد شد آفتاب
هوس پختن از کودک ناتمام**چنان زشت نبود که از پیر خام
مرا می‌بباید چو طفلان گریست**ز شرم گناهان، نه طفلانه زیست
نکو گفت لقمان که نازیستن**به از سالها بر خطا زیستن
هم از بامدادان در کلبه بست**به از سود و سرمایه دادن ز دست
جوان تا رساند سیاهی به نور**برد پیر مسکین سپیدی به گور!!!دانشجوها که منظورمو فهمیدند!
ﺁﺧﺮ ﻫﻢ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ﺩﺭﺩﻡ ﺭﺍ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﮕﻮﯾﻢ!
ﺩﺭﺩ ﮐﺸﯿﺪﻡ …؟
ﺩﺭﺩ ﮔﺮﻓﺖ …؟
… ﺩﺭﺩ ﺁﻣﺪ …؟
ﭼﺮﺍ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﺩ ﻓﻌﻞ “ﺭﻓﺘﻦ” ﺻﺮﻑ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ؟
به بعضیا باس گفت:
نه عزیزم اینجا نه،
اینجا زندگیه منه
توالت اونطرفه!!!!
شب درکارنامه سیاه زندگی اش چه کرده است که افتخار گرفتن این همه ستاره را دارد.
ﻗﺮﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﻮﺵ ﺑﺎﺷﻢ…
ﭘﺎﺭﺳﺎﻝ ﻣﻦ ﺧﻮﺵ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﻫﺴﺘﻢ
ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ
ﻭ ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ…
ﺍﺯ ﺗﻼﺵ ﺩﺳﺖ ﻧﮑﺶ ﮐﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﻠﺘﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ !!..
هي رفيق ازتوچه پنهان آدمهاآنقدردورم زده اندکه بعيدنيست يکي ازهمين روزهاميداني رابه نامم کنند!
نــَـمـَــکــ بَـــر زَخمــَم نَپـــــــاش
یادَت باشَــــــــــــــد
این نَـــمَـــــکـــ هـــارا از سـَـــرِ سُـــفره ی دِلِ مَـــــن بَــــرداشتی…
شعراوزیبابود،شعرمن تکراراست/جرم من تقلیداست،لااقل حرف دل است/خوب می دانم که،سهراب مرامی بخشد/آخراوحرف دلش رازدورفت/حرف من جامانده/پس چنین می گویم:اهل شعرم،اهل تنهایی ودرد/پیشه ام فریاداست/کاسبم،کاسب دل/صادراتم شادی،وارداتم غم ودل/دوستانی دارم سردترازسردی برف/گاه گاهی یخشان می شکند/گاه گاهی دلشان می سوزد/ولی ازروی ترحم/سرزمینی دارم،مردمانش همه دوست،ولی ازروی ریا/خنده ام می گیرد
A B C D E F G H -J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z
دنبال I نكرد چون فداي U شده
ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺧﻨﺪﯾﺪﯼ
ﻭ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯽ
ﻣﻦ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺩﻟﻬﺮﻩ
ﺍﺯ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ
ﺳﯿﺐ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﻢ
ﺑﺎﻏﺒﺎﻥ ﺍﺯ ﯽﭘ ﻣﻦ ﺗﻨﺪ ﺩﻭﯾﺪ
ﺳﯿﺐ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﺩﯾﺪ
ﻏﻀﺐ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﺮﺩ ﻧﮕﺎﻩ
ﺳﯿﺐ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﺯﺩﻩ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ
ﻭ ﺗﻮ ﺭﻓﺘﯽ ﻭ ﺳﺎﻟﻬﺎﺳﺖ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﮔﻮﺵ ﻣﻦ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ
ﺧﺶ ﺧﺶ ﮔﺎﻡ ﺗﻮ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﮐﻨﺎﻥ
ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺁﺯﺍﺭﻡ
ﻭ ﻣﻦ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﮐﻨﺎﻥ
ﻏﺮﻕ ﺍﯾﻦ ﭘﻨﺪﺍﺭﻡ
ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺧﺎﻧﻪ ﮐﻮﭼﮏ ﻣﺎ ﺳﯿﺐ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﺑﻌﻀﻴﺎ
ﺩﺭﺩ ﻛﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻫﻴﭽﻲ !
ﺍﺳﻮﺩﻩ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻩ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﻫﻢ ﻧﻤﻴﺸﻪ
in ke namash zendgist ma ra kosht….
mandeam an ke namash marg ast ba ma che khahad kard….
ﮔﻠﻪ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ …
ﺧﻮﺩﻡ ﺁﺭﺯﻭ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﺮﺳﯽ .
ﺁﺭﺯﻭﯾﻢ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﺷﺪ …
ﺑﻪ ” ﺍﻭ ” ﺭﺳﯿﺪﯼ !!!…
ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺑﺎﺷﻪ
روزگار عجیبیست.

من به تو معتادم…

تو مرا ترک میکنی!!!!

ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻋﯿﻨﮏ ﺳﯿﺎﻫﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭ ؛
ﺩﻧﯿﺎ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻫﺎﺳﺖ !!!
ﻋﯿﻨﮏ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ …
ﻭﺣﺸﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﻫﯿﺎﻫﻮﯼ ﺭﻧﮕﻬﺎ ،
ﻋﯿﻨﮑﻢ ﺭﺍ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﯾﮑﺮﻧﮕﻢ ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺒﺮﻡ
بزرگترين حماقت انسان در زندگى ؛

لبخند زدن به کسيه که ارزش لگدم نداره … ╰╮

آنقدر به آدم هاي روي زمين بي اعتماد شده ام كه مي ترسم وقتي از خوشحالي به هوا بپرم،
زمين را از زير پايم بكشند.
شايد تــــو روبــــاه بـــاشي . . . .

اما مــن آدمــــــــم ،

زاغ نــيــســتــــم!

دســت بـــردار

از ايــــن ابـــراز مـــحــبــتـــهاي ريـــاکـــارانــــه ات …

ميان ماندن ونماندن فقط يک حرف ساده بود…
ازقول من به باران بى امان بگو …
دل اگر دل باشد،آب ازآسياب علاقه اش نمى افتد

نیازمندیم
به یه مخاطب آدم….
نخواستیم خاص باشه آدم باشه
کافیه.
ﺑﭽﻪ ﮎ ﺑﻮﺩﯾﻢ، ﺑﺴﺘﻨﯽ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍﮔﺎﺯ ﻣﯿﺰﺩﻧﺪﻏﻮﻏﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ….! ﭼﻪ ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﯾﻢ، ﺭﻭﺣﻤﺎﻥ ﺭﺍﮔﺎﺯ ﻣﯿﺰﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎ… ﻓﻘﻂ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ…..
هيچ هم براى خودش عالمى دارد…

وقتى ((همه))هايت هيچ ميشوند…

آنوقت هيچ برايت ((همه)) دنياست.

اگه يه روز همه فراموشت كردن من با توأم…
اگه همه به تو ظلم كردن من با توأم…
ولى اگه همه دوست داشتن، شرمنده! من با اونام!!!
كسى كه نگاهت را نميفهمد توضيح هاى طولانى ات را نخواهد فهميد.
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺟﻮﺭ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻦ ﻣﯽ ﮐﺸﻢ ..
ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺭﺩ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﻡ ..
“ ﻫﻮﺍﺷﻨﺎﺱ ﻣﻦ ” ﻧﮕﺎﻩ ﺍﻡ ﮐﻦ ؛
ﺑﺎﺭﺵ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﻏﺒﺎﺭ ﻣﺤﻠﯽ ﺍﻡ !
ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺑﺮﺍﯾﻢ .. ..
ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ !
راست است که می گویند هر چه بدون سختی به دست آید از دست دادنشم هم راحت است…..
تو گناهی نداری گناه از من است که آنقدر راحت خود را به تو سپردم که اکنون از دست دادن من تو را نمی رنجاند……
دلم روزی با من سخنی گفت :
آهای صاحب ،
من اصلو حیات توام چقدر راحت مرا بدست دیگران میسپاری
الزایمر درد نیست…
برای بعضی ها درمان است.
تلخ کنی دهان من
قند به دیگران دهی
شیر سجودمیکند
چون به سگ استخوان دهی!
ﻣـﺮﺩﻫـﺎ ﺭﺍ ﺑـﺎ ﺳـﺒـﯿـﻞ ﻫـﺎﯾـﺸـﺎﻥ ﻣـﯿـﺸـﻨـﺎﺳَـﻨـﺪ
ﺑـﺎ ﻗـﻄـﺮ ِ ﺑـﺎﺯﻭﻫـﺎﯾـﺸـﺎﻥ
ﺑـﺎ ﮐـﻠـﻔـﺘـﯽ ِ ﺻـﺪﺍﯾـﺸـﺎﻥ
ﺑــﺎ ﺟـﯿـﺐ ﻫـﺎﯼ ِﺧــﺎﻟـﯽ ﯾـﺎ ﭘُـﺮﺷـﺎﻥ
ﺑـﺎ ﮐَـﻔـﺶ ﻫـﺎﯼ ِﮐـﻬـﻨـﻪ ﯾـﺎ ﺍﺗـﻮﻣـﺒـﯿـﻞ ِﺁﺧَـﺮﯾـﻦ ﻣـﺪﻟـﺸـﺎﻥ !
ﺍﻣـﺎ ﮐَـﺴﯽ ﻣَـﺮﺩﻫـﺎ ﺭﺍ ﺑـﺎ ﻗَـﻠـﺒـﺸـﺎﻥ ﻧـﻤـﯽ ﺷـﻨـﺎﺳَـﺪ !
ﻗَـﻠـﺒـﯽ ﮐـﻪ ﭘـﺸـﺖ ِ ﻏـﺮﻭﺭ ِ ﻣَـﺮﺩﺍﻧـﮕـﯽ ﺷـﺎﻥ ﭘـﻨـﻬـﺎﻥ ﺷـﺪﻩ
ﻗـﻠـﺒـﯽ ﮐـﻪ ﻣـﯽ ﺍﻓـﺘـﺪ ﺍﺯ ﺩﺳـﺖ ِﻇـﺮﯾـﻔـﯽ
ﻗـﻠـﺒـﯽ ﮐـﻪ ﻣـﯿـﺸـﮑـﻨـﺪ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﺑـﯽ ﺻـﺪﺍ
ﺻـﺪﺍﯼ ِ ” ﺷـﮑـﺴـﺘـﻦ ﺍﺵ ” ، ﭘـﺸـﺖ ِﺻـﺪﺍﯼ ِ ﻣـﺮﺩﺍﻧـﻪ ﺷـﺎﻥ،
ﺑـﻪ ﮔـﻮﺵ ِ ﻫـﯿـﭻ “ﻇَـﺮﯾـﻔـﯽ ” ﻧـﻤـﯿـﺮﺳـﺪ…
ميدونستي ما هممون يه جورايي,يه زماني جزو اقليت هاي هندي بوديم…
چون يه ,گاو,هايي رو به عنوان عشقامون مي پرستيديم
نمی دانستم آنقدر زهر ماری

که طعم تلخت از زیر
زبان _ دلم بیرون نمی رود

عشق….
میدانی نگه داشتن حرمت این کلمه چیست؟؟؟
عشق واژه گمشده ای بین جمله های یک کتاب خاک خورده گم شده است
از وقتی دیگر به جای نامه برای یکدیگر ایمیل میفرستیم….
روز اول که نگاهم کردی

مردم!

تو گفتی:

چه زود می میری،

نمی خواهمت!!!!!

ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﻌﺎﺩﮔﺎﻩ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ
ﺑﯿﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ
ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻧﻤﺎﻥ !!
ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺧﯿﺎﻟﻢ ….
ﺩﺭ ﻧﻤﺎﻳﺸﻜﺎﻩ ﺳﻨﮓ ﻫﺎﻱ ﻗﻴﻤﺘﻲ, ﺟﺎﻱ ﺩﻟﺖ ﺧﺎﻟﻲ ﺑﻮﺩ♡
عشق امانت با ارزشیه که هرکس تو قلبش میزاره برای همینه که هر وقت بخوای از کسی پسش بگیری باید قلبشو بشکنی
راه بدی را انتخاب کردم برای نگه داشتنت…
صداقت…
مهربانی…
زیاد به “تو”توجه داشتن…
و خیلی حماقت های دیگر…
این روز ها ،هرچه خائن تر باشی،دوست داشتنی تری…
ﺗـــــﻮ ﻣـــــﺮﺍ ﻧـﺎﺩﯾــــﺪﻩ
ﺑـﮕـﯿــــﺮ . . .
ﻭ ﻣــــــــﻦ
ﺑـﺪﻧـــﻢ ﺭﻭﺯ ﺑـــﻪ ﺭﻭﺯ
ﮐـﺒـــــﻮﺩﺗـﺮ ﻣـﯽ ﺷــــﻮﺩ . . .
ﺍﺯ ﺑــــــﺲ . . .
ﺧــــﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﻣـﯽ ﺯﻧـــــﻢ ،
ﺑـــــﻪ ﻧـﻔـﻬـﻤـــﯽ . . .
عشقم عشقای قدیم لااقل تا تهش باهم بودن زیرابی نداشت
ﻗﻠﺒﻢ ﺭﺍ ﻋﺼﺐ ﻛﺸﻰ ﻛﺮﺩﻡ ﺩﻳﮕﻪ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﺩﻯ ﻧﮕﺎﻫﻰ ﻣﻴﻠﺮﺯﺩ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ
ﮔﺮﻣﻰ ﺁﻏﻮﺷﻰ ﻣﻴﺘﭙﺪ
ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻩ ﺑﺎ ﯾﮏ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﺸﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻧﺪﺍﻧﻬﺎﯾﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﻨﺪ … —–

ﻧﻔﺲ ﺷﻌﺮ ﻫﺎﯾﻢ ﺑﻨﺪ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ
ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺷﮏ ﻣﯿﮑﻨﯽ
ﻭ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﺳﺮﻡ ﻫﻤﻪ
ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﻫﺎﯼ ﺩﻟﻢ
ﻣﯿﺸﮑﻨﺪ ﻗﺎﻓﯿﻪ ﻭ ﻭﺯﻥ ﺷﻌﺮ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻭﺯﻥ ﺁﻫﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﻣﺮﺩﺩ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﯽ
ﻭ ﺗﻼﻓﯽ ﻫﻤﻪ ﭼﺸﻢ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﯼ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺍ
ﻫﺮ ﺻﺒﺢ
ﺑﯽ ﻭﻓﺎﯾﯽ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ
ﺑﺎ ﺩﻝ ﻣﻦ ﻣﯿﮑﻨﺪ
Afsos an zaman k bayad dost bedarim kotahi mikunim va an zaman k dosteman darand lajbazi mikunim va bad baray anche az dast dadim ah mikeshim.
ﺻﻔﺮ ﺭﺍ ﺑﺴﺘﻨﺪ
ﺗﺎ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﻧﯿﻢ
ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ
ﻣﺎ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻥ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﯾﻢ
“دیوار” که باشی
عاشقِ کسی می شوی
که یادش نیست
کِی، کجا
به تو «تکیه » داده است…
یک تلنگرکافى بود براى شکستنم….

به هرحال ممنون ازمشتت…

اگه خوبی همه آدمها به قشنگی عکس پروفایل فیسبوکشون بود، دنیا هیچ مشکلی نداشت.
سیــگار کشیدم
مشــروب رو سر کـشیدم
درد کـشیدم
تنهــایی کشیـدم
همـه ی اینها رو کـشیدم…
امــا
نیامدی
با اینکــه گفته بودی بی وفا نیــستی!!!
دروطن غريبانم نمي دانم چرا؟روزوشب سردر گريبانم نميدانم چرا؟ هر
كه ازروي دل جانم فدايش ميكنم مثل عقرب ميزندنيش نميدانم چرا؟
دلـــم شکـــست….؟!
عــــیـبی نـــدارد….
شکستنی است دیگر…
می شکــــند…!!!
اصلا فدای سرت …
قضــا وبلا بـود …
از سرت دور شد…!
اشکم بی امان می ریزد..؟!
مهــــم نیــست…
آب روشنی است…
خانه ات تا ابد روشن باد…
ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻣﺘﺮﺳﮓ
ﺳﺮﺗﺎﺳﺮ ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﻣﺰﺭﻋﻪ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﮐﺮﺩ …
ﺩﺭ ﺁﻏﺎﺯ ﻓﺼﻞ ﺳﺮﺩ ، ﺗﻨﺶ ﻫﯿﺰﻡ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯ ﺷﺪ…
ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭﯼ ﺟﺰ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ
هرکی عشق روفهمید عذاب کشید…هرکی عشق رونفهمید عذاب داد…
ﺩﺭ ﻋﺠﺒﻢ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﺧﺪﺍ…
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺁﻓﺮﻳﺪﻩ
ﻭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻳﮑﺘﺎ ﭘﺮﺳﺘﻲ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﺯ ﻣﻦ ..!
اگه یه روز بفهمم دوسم نداری..
میرم مثل جوجه های توپولی وسط باغچه میشینم داد میزنم پیشی بیا منو بخور!
ﺩﺭﺩﻡ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﺩﺭﮐﺖ
ﺑﻪ ﺩﺭﺩﻡ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ !!…
ﺗﻤﺎﻡ ﻋﮑﺎﺳﺨﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ
 ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﯾﮏ ﻋﮑﺲ ﻗﺪﯼ ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﺥ
 ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﻡ ،
 ﻓﺘﻮﺷﺎﭖ ﺑﯿﺪﺍﺩ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ .
دلت را به هر کسی نسپار ، این روزها برخی ها از سپرده ات هم بهره میخواهند .
قول هایی که داده بودی به کنار، قول هایی که گرفته بودی را هم فراموش کردی
مدتیــــست دلم شکســــته از همان جای قبلـی … !
کاش میشد آخر اسمــت نقطه گذاشت تا دیگر شــــروع نشوی … !
کاش میشـــــــد فریاد بزنم : “ پایــــــان ”
دلم خیـــــــلی گرفته اســـت …………..
اینجا نمیتـــــوان به کسی نزدیـــــــک شـــــــد …
آدمهـــا از دور دوست داشتــــنی ترنــــد … !
.
ﺍﯾﻨـــ ﮐﻪ ﻧﺎﻣﺸـــ ﺯﻧﺪﮔﯿﺴﺘــــ
ﻣﻨـــ ﺭﺍ ﮐﺸﺘـــ !
ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻣـــ …
ﺁﻧـــﮑﻪ ﻧﺎﻣﺸـــ ﻣﺮﮔـــ ﺍﺳﺘـــ ﺑﺎ ﻣﻨـــ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ؟!
.
..

مانده امـــ …
دنیا اونقد کوچیکه که آدمایی رو که ازشون متنفری هر روز میبینی
ولی اونقدر بزرگه که اونی که دلت می خواد رو هیچوقت نمیبینی …
ﻟﻌﻨـــــــــــــــﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺿﺮﺏ ﺍﻟﻤﺜﻞ ﻫﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ
ﮐﻪ ﻫﺮﻭﻗﺖ ﻻﺯﻡ ﺷﺎﻥ ﺩﺍﺭﯼ
ﺑﺮﻋﮑﺲ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺩﺭﻣﯽ ﺁﯾﻨــــــــــــﺩ
ﻣﺜﻼ ﻫﻤﯿﻦ ﺣــــــــــــــــــــﺎﻻ
ﮐﻪ ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ
ﻭ ﻃﺒﻖ ﻣﻌﻤﻮﻝ
ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻦ ﺍﺳﺘـــــــــــــــــــ ..
ﺗﻮ ﺁﻧﺴﻮﯼ ﺭﯾﻞ … ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺳﻮ

ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﺍ ﺑﺴﻮﯾﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺮﺩﻡ

ﻗﻄﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﺩ ﺷﺪ !

ﻣﻴﺪﺍﻧﻢ ﺳﺮﺕ ﮔﺮﻡ ﺍﺳﺖ. . .
ﻣﺰﺍﺣﻤﺖ ﻧﻤﻴﺸﻮﻡ،
ﺍﻣﺎ ﺑﺪﺍﻥ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺳﺮﮔﺮﻣﻲ ﻫﺎﻳﺖ ﻣﺮﺍ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪ …
ﺳﺮ ﺧﺎﮎ ﻣﻦ …
ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺫﯾﺘﻢ ﮐﺮﺩ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﮔﺮﯾﻪ
ﻣﯿﮑﻨﻪ …
ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﺨﻮﺍﺳﺖ ﻣﻨﻮ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﻣﯿﺎﺩ ﺩﯾﺪﻥ ﺟﺴﺪﻡ…
ﺍﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺩﺳﺘﻤﻮ ﺑﮕﯿﺮﻩ ﺯﯾﺮ
ﺗﺎﺑﻮﺗﻤﻮ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ…
ﺍﻭﻧﯿﮑﻪ ﺳﻼﻡ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩ ﻣﯿﺎﺩ ﻭﺍﺳﻪ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ …
ﻋﺠﺐ ﺭﻭﺯﯾﻪ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ… ﺣﯿﻒ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﯿﺴﺘﻢ
ﺑﺒﯿﻨﻢ …
فکر میکردم اگه قلبم باهات صاف باشه همه چی حله،
ولی اشتباه فکر میکردمو جاش دهنم صاف شد.
ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﺍﻧﻮ ﺯﺩﻩ !!! ﺗﻮ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﯼ؟
عشق يک نوع مرضى است که ميکروب آن از طريق چشم وارد قلب ميشود مرض عشق اين روزها شباهت زيادى به آدامس دارد؛اول شیرین بعد دوست داشتنى سپس تکرارى وخسته کننده و در آخر دور انداختنى.
ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﺮا ﻳﺎﺩ ﭼﺘﺮ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ
ﭼﺘﺮ ﻣﺮﺍ ﻳﺎﺩ ﻗﺮﺍﺭﻣﺎﻥ…
ﻗﺮﺍﺭﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﻳﺎﺩﺕ ﻫﺴﺖ!!؟؟
ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﺭﺍ ﭼﺘﺮ ﮐﻨﯽ
ﺗﺎ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﻳﻢ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺧﻴﺲ ﻧﺸﻮﻧﺪ…
اصالت عشق یک چیز است اما شما هزاران نسخه ی کپی شده از ان پیدا میکنید…
گاهی چه صرار بیهوده ایست ، اثبات دوست داشتنمان. چرا که دوست ترمان دارند زمانی که دوستشان نداریم…
از وقتی شوخی اختراع شد

آدمها راحت شده اند

دیگه هیچ حرفی توی دلشون نمی مونه

Ze ajayebe eshgh hamin ast ke haman aghooshi aramat mikonad ke delat ra atash zade…
دقت کردین

لیلی و مجنون های عصر ما

هر روز می گن بای واسه همیشه !

ماازهم جداشدیم ولی من ازباتوبودن خیلی چیزهایادگرفتم!یادگرفتم،می توان هرروزلافِ عاشقی زدوقتی عاشق نیستی یادگرفتم،دیگربرای هیچکس غرورم رازیر پانگذارم
اگه به کسی که یکبارتنهاتون گذاشته فرصت دوباره برگشتن دادیدمثل این میمونه که بهش اجازه دادیدباماشین دنده عقب بگیره وبرگرده وکارتوتموم کنه…….
ار سخت…!
گاهی فکرمیکنم…
کار تو سخت تر از من است…!
من یک دنیا دوستت دارم…
و …
تو زیر بار این همه عشق ،
قد خم نمیکنی…!!!
زندگی مانندکتابیست پرماجرا،هیچگاه آنرابخاطریه ورقش دورمینداز.
ﻭﻗﺘــ‗__‗ ــﯽ ﮔﯿــ‗__‗ ــﺞ ﻣﯿﺸــ‗__‗ ــﺪﻡ ﺑـﻪ
ﮐﻠــ‗__‗ ــﻤﺎﺕ ﭘﻨــ‗__‗ ــﺎﻩ ﻣﯿﺒــ‗__‗ ــﺮﺩﻡ
ﺍﻣــ‗__‗ ــﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﻣــ‗__‗ ــﺮﻭﺯ ﮐــ‗__‗ ــﻪ ﮐﻠﻤــ‗__‗ــﺎﺕ
ﺧﻮﺩﺷــ‗__‗ــﺎﻥ ﻫﻢ ﮔﯿــ‗_‗ــﺞ ﻭ ﻭﯾــ‗_‗ ــﺞ ﺷــ‗__‗ــﺪﻩ
ﺍﻧﺪ….
گفت مرا فراموش کن !..
اما ندانست که ارزش به ياد ماندن را نداشت . . .
نبردی از وفا یه ذره بویی
به هر ساعت شوی مایل به سویی
فقط یه نکته میگویم قبول کن
عزیزم واقعا بی چشم و رویی
ﺭﺍﻫﯽ ﺟﺰ ﺳﻘﻮﻁ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﺮﮒ ﭘﺎﯾﯿﺰﯼ؛
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﺩﺭﺧﺖ؛
ﻋﺸﻖِ ﺑﺮﮒِ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺳﺮ ﺩﺍﺭﺩ …
عشق اول
عشق دوم
عشق سوم
عشق چهارم
بس است..
پس عشق اول و اخر کو!!
گرمای تنت ارزونيه همون لاشخورا
من سرمای تنهاييمو به گرمای هوست ترجيح ميدم
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺧﺸﺖ ﺍﻭﻝ ﮐﺞ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺣﺮﻑ ﺁﺧﺮ ﺭﺍ ﺯﺩﯼ
ﺷﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﺪ
سهم من اززندگانی هیچ بود/دل به هرکس خوش نمودم پوچ بود/رنج غربت به تن خسته نشست/درد تنهای عمرم رو شکست/روزگارم برخلاف آرزوهایم گذشت/
وقتی به یکی تو زندگیت زیاد اهمیت بدی؛اهمیتتو تو زندگیش از دست میدی…. به همین راحتی.
اگر بخواهم زندگیمو از اول بنویسم…
تو میشی پیام بازرگانی وسطش!!!
ﻫﻤﯿﺸــــﻪ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻧﺒـــــــﻮﺩﻥ ﺷﺨﺼﯽ ﻧﯿﺴﺖ،

ﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺣﻀﻮﺭ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﺍﺳﺘـــــــ…
ﮐﻪ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻪ ﺗــــــــﻮ ﻧﯿﺴﺘــــــــ

یک مانور کوچک بود…
قراربود تیر های نگاهت مشقی باشد…
اما ببین یک جای سالم بر قلبم نیست…
آغاز کسی باش که پایانش تو باشی …
دیگر تحسینت نمی کنم…
حالا که عاقل شده ام،
می بینم که آنقدر ها هم دوست داشتنی نبودی..
دنيام مثل ماروپلہ شدہ…ولے افسوس تو فقط پلہ ھا نسيبتہ منم نيش مار…
دىگر نمىخواهم به خىال کسى بروم….
انقدر “خوشقدم”هستم,که هربارکسى جایم را مى گیرد…
عاقبت هر دو می بریم،
من رنج می برم و عاشق می شوم،
تو جان می بری و جانان می شوی.
ﺑﺎﻟﺶ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯿﺪﻫﻢ
ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﻣﺜﻞ ﺑﺎﻟﺶ ﻫﺎﯼ ﻣﺴﺎﻓﺮﺧﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ
ﺧ ﻮﺏ ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﺳﺮﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﺗﮑﯿ ﻪ ﮔﺎﻩ
ﺑﻮﺩﻩ!!!!……
اگر تو موهام مثل شپش باشی قول میدم برای موندنت تا عبد حمام نرم!!!!!!!!
همیشه ابرها می بارند,اما انسان ها ستاره هارادوست دارند,چه موجودات عجیبی! این همه گریه رابه چشمكی می فروشند…!
سیاهی روزهايم ازين است:
نگاهت هميشه مبهم بود ،خودم به ان معنی ميدادم…
ظرفیت پشت تکمیل است … لطفا از جلو خنجر بزنید …
ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ؛
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﻓﺮﺻﺖ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ
ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﺎﺭ ﻧﯿﻤﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ؛
ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻭﺵ ﺑﮕﯿﺮﻡ ، ﻟﺒﺎﺱ ﺑﺨﺮﻡ …
ﻭ ﻣﻮﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﮐﻮﺗﺎﻫﺘﺮ ﮐﻨﻢ

ﻫﺮﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ
ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﻡ !!
ﺑﯿﺎ ﻗﺪﻡ ﺑﺰﻧﯿﻢ …
ﻣﻦ ﺑﺎ ” ﺗـــــــــﻮ ” ﺗﻮ ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﺧﻮﺍﺳﺖ!
ﻓﻘﻂ ﺑﯿــــــــــﺎ ﻗﺪﻡ ﺑﺰﻧﯿﻢ …
ﺍﺻﻼ ﺑﯿﺎ ﻭ ﺑﮕﺬﺍﺭ … ﺳﺎﯾﻪ ﺍﺕ ﺑﺎﺷـــــــــــﻢ …
ﺳﺎﯾﻪ ﮐﻪ ﺁﺯﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺩﺍﺭﺩ .. ؟
راحت از من گذشت…
اگر خدا هم, راحت از او بگذرد…
قیامت را…
من، به پا میکنم!!!
عمريست خودم را به خريت زده ام…که چيزى نفهمم از تو…

دلم براى آن روى سگم تنگ شده است..

زندگی کن…به ضرب المثل ها اعتمادی نیس…ماهی را هر وقت از اب بگیری میمیرد……..
زندگی تمامش خطای دید است!
.
.
.
من تورا میبینم اما تو مرا نمیبینی…!
راستش را بگويم
دلم مي خواهد تا صبح تكرار كنم
بي تو يعني خالي
خالي يعني بي تو
اما ميدانم با تو هم خالي خواهد بود
همه ي” با تو” هاي دوره زمونه ي ما خالي شده اند…
صدا …….
دوربين …….
حرکت …….
.
.
.
.
بازم برايم نقش بازى کن .
ﺑﻪ ﺗﻮ ﮐﻪ ﻣـے ﺭﺳﻴﺪﻡ ﺩﺳﺘﮑﺶ ﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻴﺐ ﻣـے ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺗﺎ ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﮐﻨﻢ . . .

ﺍﻓﺴﻮﺱ . . . !!!

ﺍﻓﺴﻮﺱ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﮑﺶ ﺩﺍﺷﺘـے . . .

BaraYe dadaNe gol B digaraN
MoNTazere MaraSeMe Tadfine aNha nabaShIN….
ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺟﺴﺪ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ ﺑﺮﺍﺕ ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ ﭘﯿﺪﺍ ﺷﺪ … !!!!
ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﯾﮕﺮﯼ ،ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ …
ما عشق را در دانشگاهى آموختیم که بابت شهریه اش زندگیمان را دادیم
لــعـنــتــی … باشـــــه !
مـن بـــه تــــو نـميــــــام ،
امــا تـــــــو بـه خــودت بـيـــا . .
ﺗﻘﺼﯿــــﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ …
ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﯽ ﻗﻮﻝ ﺑﺪﻩ ﻫﻤﯿﺸـــــﻪ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺑﻤﺎﻧﯽ ،
ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺖ ﺑﭙﺮﺳﻢ …
ﻛﻨﺎﺭ ﺧﻮﺩﺕ ﯾﺎ ﺧﺎﻃـــــــﺮﻩ ﻫﺎﯾﺖ … ؟ ! ؟
شاید!
شعر همین است
مهمه عاشق تو باشم وتو!
با هر که میخواهی
به بعضيا باس گف:تو تفي هستي که من انداختمت رو زمين…حالا هرکي ميخواد جمعش کنه،نوش جونش
ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ
“ﻣﻦ” ﺗﻨﻬﺎﺗﺮﯾﻦ ﺿﻤﯿﺮ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ ﻭ “ ﺍﻭ ” ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﺗﺮﯾﻦ ﺿﻤﯿﺮ ﺩﻧﯿﺎ
ﭼﻮﻥ “ ﺗﻮ ” ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ . . .
من گم شده ام:
از یابنده تقاضا میشود
همچنان به بی تفاوتی خود ادامه دهد…
زمانه عوض شده !!!
رفاقتهم لباس معرفتشو با منفعت عوض كرده
ﯾﮑﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮ ﻧﻔﺲ ﺣﻮﺍﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ من ﻫﻮﺍﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻔﺲ ﻫﺎﯾم ﻧﺪﺍﺭم…
از ی پیرزن پرسیدم چرا خدا اونو قسمتم نکرد جوابش کوتاه بود ولی خیلی خوشگل گفت یادت بمونه خدا حسود نیس برو پی کارت
ﺁﻫﻨﮓ ﺯﻧﮓ ﻣﻦ ﺭﻭﯼ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺖ ﺑﺎ ﺑﻘﯿﻪ ﻓﺮﻕ
ﺩﺍﺷﺖ، ﻭﻟﯽ ﺁﻫﻨﮓ ﺯﻧﮕﺖ ﺭﻭ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﻢ ﻣﺜﻞ ﺑﻘﯿﻪ
ﺑﻮﺩ!!
ﺗﻮ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﻣﻨﻢ ﻭ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ
ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﺗﻮﯾﯽ…
…آهــــــــــــــای تـــــــــــــو که دلتــــــــــــــــــنگــــــتم.!!
….بیــــــــــــا..
……گــــاه گــــداری دو ســــــه خـــــــــــط بیــــــت شعـــــــــــری..
..
……نتـــــــــــــــرس نــــــــــــمک گیــر نمــــــــــیشوی..
………
…………..فقـــــــــط “” نگـــــــــاهت “” را ازم نگـــــــــــــــــیر..
..

웃◎
سرگرمے ام شده گرفتن فال حافظ و من خســـ ـته از جوابهاے تکرارے!
غــ ـم تمام میشود…
غصه نخور…
مشکلات حل میشود…
و…
دلــ ـم میگیرد چرا حافظ نمے داند بے او
هیــــــ ـچ چیز تمامے ندارد جز این
زندگــــ ـے!
ﺍﮔﺮ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﺕ ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﺍﺳﺖ
ﺑﻪ ﻋﺰﯾﺰﺍﻧﺖ ﺑﮕﻮ ﺍﺳﭙﻨﺪ ﺩﻭﺩ ﮐﻨﻨﺪ
ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﮐﻪ ﻧﻪ …
ﺣﻤﺎﺳﻪ ﺁﻓﺮﯾﺪﯼ !
دیگر نمی توانم متن های طولانی را تا آخرش بخوانم

تقصیر خودت بود

آمدی ، رفتی و به هر چه کوتاه عادتم دادی …

آخرین کلمات ورودی

https://sms ir24 org/با-طعنه/

همچنین ببینید

سیگار cigarette

ﺍﺯ ﻭﻗﺘﻲ ﺭﻓﺘﻲ ،ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ ﻛﻨﺞ ﻛﺎﻓﻪ ﺍﻱ ﺩﻟﮕﻴﺮ،ﻟﻢ ﻣﻴﺪﻫﻢ ﺑﺠﺎﻱ ﻟﺐ ﻫﺎﻱ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.