دلتنگی – 10

ناراحتید؟
غمگینید؟
احساس ناراحتى میکنید؟
من فقط با شما به انداره ى یک دعا فاصله دارم
با من حرف بزنید
"خدا"

نازدانه ای به آسمان ها پیوست، متولد نشده ها سوگوارند…
نامه ام باید کوتاه باشد….

بی حرف از ابهام و آینه …

آری از نو برایت مینویسم …

حالم خوب است اما تو باور نکن …

نامه ای از من اگر سویت نمی آید مرنج،
هر چه را من می نویسم اشک پاکش می کند.
نامه هایم که چراغ قلبت را روشن نکرد !

امشب تمامشان را بسوزان شاید بتوانی تنهایی ات را ببینی . . .

ناکرده گنه در این درگه کیست بگو? وانکه گنه نکرد چون زیست بگو?
چو من بد کنم تو بد دهی مکافات? پس فرق میان من و تو چیست بگو!!!
نبودن هایت آنقدر زیاد شده اند
که هر رهگذری را شبیه تو می بینم!!
نمی دانم غریبه ها ” تو ” شده اند
یا تو ” غریبه ”؟؟!!
نبودن هایی هست ک هیچ بودنی جبرانش نمیکند،
کسانی هستند ک هرگزتکرارنمی شوند ودوستانی ک هیچکس جایشان راپرنمیکند
وتوازآنهایی…
نبودنت مثل تمام کردن سیگار است 
درنیمه شبی برفی، 
وقتی تمام دکه های شهر بسته اند
نبودنهایی هست که هیچ بودنی جبرانشان نمیکند
وکسانی که هرگز تکرار نمیشوند!
نترسم که با دیگرى خو کنى
تو با من چه کردى که با او کنى
نجار ها هم کورند
هنوز هم تخت دو نفره میسازند نمیبینند
همه تنهاییم حتی آنهایی که دو نفره میخوابند…
نجارها هم کورند! هنوز تخت دو نفره می سازند،……
نمی بینند همه تنهاییم! حتی آنان که دو نفره می خوابند……………
نجارهاهم کورند! هنوزنیمکت هارادونفره میسازندنمی بینندکه همه تنهایم….
نداشتن تو یعنی اینکه دیگری تو را دارد… نمیدانم نداشتنت سخت تر است یا تحمل اینکه دیگری تو را داشته باشد؟؟!!
ندونســــــــتم یه غریبه..

هرچی باشه یه غریبست

نذر کرده ام صد دور تسبیح "اهدنا الصراط المستقیم" بخوانم؛؛
شاید؛
این بار که مرا دیدی..
مسیرت را کج نکنی…!!
نرسددست تمنا چو به دامان شما
میتوان چشم دلی دوخت به ایوان شما
ازدلم تالب ایوان شماراهی نیست
نیمه جانی هست درجان ما آن هم به قربان شما
نرو دستم به دامانت / نگو دیگر نمی آیی

که میمیرم غریبانه امان از درد تنهایی . . .

نشود خوش دلم از نامه و پیغام کسی
توسن سرکش طبعم نشود رام کسی
آن که در بند تعلق نبود خاطر ماست
که نه در بند کسی هست و نه در دام کسی…..
نفسم گرفت از این شهر.
در این حصار بشکن
نفهمید به جای آب کاسه را از اشک پر کردم و پشتش ریختم به جای زود برگشتن, افسوس هرگز برنگشت
نقش یک درخت خشک رابازی میکنم نمیدانم بایددرانتظاربهارباشم یاهیزم شکن پیر!!
نمی دونم چرا بعضی وقتها اینقدر حالم بد میشه

خصوصا شبها وقتی همه خوابند و یه آهنگ لعنتی رو دائم گوش میدم…

شماهم عین منید؟؟؟

نمیخواهم بعد از مرگم به احترامم یک دقیقه سکوت کنی، حالا که زبانت نیش دارد دهنت راببند….
نمیدانم دردم چیست؟ یا تنهاییست، یابودن دوستی که دوستش دارم ونیست…
نمیدانم دل دل کردنت برای چیست؟برای دل دادن؟

دل بردن؟!

یا دل بریدن؟!

نمیدانم چرا با اینکه از آن من نخواهی بود
با تار و پود جان برایت خانه میسازم…
نمیدانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار خیس می شوند!
می گویند حساسیت فصلی است!
آری من به فصل فصل این دنیای بی تو حساسم…
نمیدانی چه دردی دارد…
وقتی حالم میان واژه ها هم نمیگنجد…
آه…
نمیدونم این منم که تنهام یا تنها منم که تنهام…
ولی اینو میدونم که تنهایی یعنی بودن در جمعی که ب ان تعلق نداری…
ننال برگ عزیز! که تو محکوم به بادی و من محکوم به تنهایی
و پاییز پایان مشترک ماست!!!
نه اسمش عشق است نه حتی عادت
نادانی محض است دلتنگ کسی باشی
که دلش با تو نیست…
!!! دَرتَنهاییت مُراقِب آدَم هایی کہ نَزدیک میشَوَندْ باش!!!
!!! گ اهے دورتَر اَز این حَرفایَنْد!!!
“بیا دوست معمولی باشیم”

ترجمه: خـــــداحـــــا فــــــظ

" خوبی؟ "
گاهی با تمام تکراری بودنش غوغا می کند…!!! 
 و در جوابش میتوان بزرگترین دروغها راگفت… 
"خوبم"…
" خدایا " پشت تکرار خطاهایم بنویس "جوانی"
" خوبی؟ " گاهی با تمام تکراری بودنش غوغا می کند…!!و در جوابش می توان بزرگترین دروغ ها را گفت… " خوبم "…!!
" دوستت دارم "
رازیست…
که در میان حنجره ام
دق می کند
وقتی که نیستی…!
" سرم " را شاید دیگران در نبودنت گرم کند
اما…………..
" دلم " را هرگز…….
"تنهایی "
آنجاست که
"نبودنت"
آه هیچکس را بلند نکند…..
"تنهایی"
آنجاست که
"نبودنت"
آه هیچکس رابلند نکند…
"دوست دارم "کلمه ی عجیبیه
اونی که میگه عاشق تر میشه
اونی که میشنوه بی تفاوت تر….
"رویاهایم"را امشب میگذارم پشت در :بیچاره رفتگر چه بار سنگینی دارد!
"زندگی" سزای کسیست که به شکم مادرش لگد میزند….!!!
"سلام" می دونی دارم چی میخورم…؟ حسرت یک لحظه دیدن تو
"هوس"
صد "شرف" دارد…!
به "عشقی دروغی"
که ریاکارانه" خیانت" می کند…!
* همه * میگن غم و شادی…
من با * همه * چه کنم؟؟؟
قسمت من ک درد و غمه؟!
*اکنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم میزنم که با هر نفس گامی به تو
نزدیک تر میشوم. این زندگی من است*
*زندگی سه چیز است:
اشکی که خشک میشود*
لب خندانی که محو میشود*
یادی که میماند و فراموش نمیشود*
*گذشته * را که به یاد می آورم از *حال * میروم ^^
– غمگین تر از این هم هست که کسی رو که دوست داری نبوسی؟
+ اهوم، کسی رو که دوست نداری ببوسی!
-::..:-.-:::…-::..::-..:-..:-..:..:.:..::.-.:.:::-.:-..:..::..

کاش کور بودی می فهمیدی چی نوشتم!

.

آرامم مثل مزرعه ای که تمام محصولش را ملخ ها خورده اند…

دیگر نگران تیزی داس ها نیستم

.

آزارم ميدهد.به عمد،اما من انقدر خسته ام، آنقدر شكسته ام كه هيچ نميگويم..حتي ديگه رنجيدن هم ازيادم رفته….!

.

آمدی بشنوی بمانی

آمدی شنیدی، رفتی!

حالا سال‌هاست دیگر

کسی از لب‌هام نشنیدَه‌ست: “دوستت دارم”

.

آه از این راه محبت که چه بی پایان است

با دو منزل که یکی وصل و یکی هجران است!!!

.

اتل متل کلاغ پر

صبر آدم میاد سر

به یادتم حسابی

نگو که یاد من پـــر!

.

ارادت ما به شما مثل ستاره هاست…ممكنه بعضي وقتا ديده نشه اما هميشگيه..

.

ارزش بودنت را همیشه ازاندیشه ی یک لحظه نبودنت میتوان فهمید..

.

از الفباي عشق فقط “جيم” را ياد گرفتي.

.

از اون روز

از اونجا

از تو به بعد

دیگه هیچ چیز مثل قبل نشد که نشد

.

از سرم که بیفتی ، دست و پای غرورت خواهد شکست !!!

آن روز درد شکستن را خواهی فهمید … روزی که از چشمت افتادم را به یاد آر….!

.

از عشق های این روزا…

داستانی به بلندای شنگول و منگول هم نمیتوان نوشت…

چه برسد به شیرین و فرهاد!!!

.

از یک گوشه ی اتاق به گوشه ی دیگر سفر می کند …

تمام فاصله اش تا من همیشه همین قدر است … تنهایی !

.

ازچشمانت ک افتاده ام,بادستان بی رمقم پاروخواهم زدسیلاب اشکهات را.شایددرپس مژگانت قایقی باشدبرای دل تنهایم‏!‏‏!‏‏!‏‏!‏

.

اشک هایم که سرازیر میشوند دیری نمی پاید که قندیل میبندد…عجب سرد است هوای نبودنت

.

اشکی که بی دلیل بیاید ، اشک دلتنگی نیست ،اشک بی کسی است..

.

الماس وجودت بر شیشه دلم خطی که کشید که پاک کردنش بدون شکستن ممکن نیست. .

.

امشب شبی ست

که دریای دل

طوفانی ست

ناگفته هایم باشد

برای شبی دیگر با یک شور دیگر…

.

او را هیچوقت آرزو نخواهم کرداو را آن لحظه میخواهم که خودش بیاید,با دل خودش…….نه با آرزوی من

.

اين دنيا عشق هم دارد؟ 
نمي بيني نام مجنون را بيدي گذاشته اند كه سر هر خيابان با باد هر هوسي ميلرزد

.

اگر امشب از حوالی دلم گذشتی آهسته رد شو ،دلتنگیمو با هزاران بدبختی خوابانده ام

.

اگر خواستي بيايي من همان جايي هستم كه بودم!همان جايي كه رهايم كردي..

.

اگر زندگانی برای باور كردن و دوست داشتن است …

من مدت ها باور كرده ام و دوست داشته ام ….

مدت ها راست گفته ام و دروغ شنیده ام …

حال بس است

.

ای بالاترین

از تو میخواهم تا بجای پای احتیاج

به من بال اشتیاق دهیتا به سمتت پرواز کنم

بالهایم گم شده اند..

.

ای عشق مرا به شط خون خواهی برد / چون قیس به وادی جنون خواهی برد

فرهاد صفت در آرزویی شیرین / دنبال خودت به بیستون خواهی برد . .

.

این روز ها دلم میخواهد خرمایی بخورم و فاتحه ایی بخوانم برای روحم… شادیش ارزانی آنهایی که رفتنش را لحظه شماری میکردند..

.

این روزا قلبت بد جوری با دل ما تاب میکنه امروز میگه دوستت داره فردا حاشا میکنه 🙂

.

اﯾﻦ ﺷﺐ ـ ﻫﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﯽ اﻧﺪﯾﺸﻢ ﮐﻪ ﻣﮕﺮ ﻣﻦ ﺗﺮا ﭼﻘﺪر دوﺳﺖ داﺷﺘﻢ … ﮐﻪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯿﺖ ـ ﺗﻨﻬﺎ آرزوﯾﻢ ـ ﺑﻮد ﺣﺘﯽ، ﺑﺪوﻧﻪ ﻣﻦ

.

با یک فنجان چای داغ هم میتوان مست شد…

اگر به سلامتی تو باشد ……..رفیق!!!

.

بازم دلم گرفته تو اين نم نم بارون / چشام خيره به نوره چراغ تو خيابون /خاطرات گذشته منو ميكشه اروم /چه حالي دارم امشب به ياد تو زير بارون :

.

بعضی از حرف ها رو نمیشه گفت باید خورد”ولی بعضی هارو نه میشه گفت نه میشه خورد.میمونه سردل”میشه دلتنگی”میشه بغض”میشه سکوت”میشه همون وقتی که خودتم نمیدونی چته؟!

.

بلندترین شاخه ی درخت یک چیز را میفهماندآن هم تنهایی است . .

.

به دلم ميگويم:

آن يوسفي كه برگشت به كنعانش،

استثنابود!

توغمت رابخور..

.

به سلامتي كسايي كه خيلي وقت بريدن ديگه نه نازميكشن نه انتظارميكشن نه اه ميكشن نه دردميكشن فقط دست ميكشن وميرن

.

به سلامتی همه کسایی که یه روز حلقه خریدن برای تعهد.. ولی حلقشون موند وآدمش نموند

.

به غیر از اشک تنهایی چیزی تو چشمام نیست جز این سکوت تنهایی کسی همدم درد هام نیست

.

به ياد تنهاييم افتادم كه هيچكس سكوتش را نشكست…

جز خيال تو… ‎

.

به یاد خاطره ات که می افتم باران میبارد نمیدانستم لمس خیالت هم وضو میخواهد

.

به یک “هستم” به یک “نترس” به یک “نوازش” به یک “آغوش” به یک “دوستت دارم” خلاصه بگویم به “تو” نیازمندم !

.

بهانه هاى دنيا تو را از خاطرم نخواهند برد

تو در قلب منى ، نه در دنيا..

.

بهانه گير زبان نفهم’ دلم راميگويم!

آخرتو را ازكجا برايش بياورم!!!

.

بی هدف بودن بدترین احساس دنیاست

.

بیا از قلمرواَت دفاع کن ، دارند فتحم می کنند غـــم ها …

.

تا يادت مي كنم باران مي آيد نميدانستم لمس خيالت هم وضو ميخواهد

.

تاخم نشويد كسى نميتواند سوارتان شود (مارتين لوتركينگ)

.

تلخی روزگار به اینه که او ، منو دوست داره و من ، تورو

و

تو غافل از اینکه بخاطر دوست داشتنت پشت پا به همه چیز زدم !!!!!!!!!!!

.

تمام شدن من پایان من نیست… آغاز بی لیاقتی توست

.

تنها حقیقت را می نویسم ، مرا چه که تلخ است و غمگین . .

.

تنهایم…

تنهاتر از همیشه…

تنها تر از شب…

تنها از روز…

و تنها تر از تمام انسان هایی که تنهایم گذاشتند تا ارام ارام تنهایی هایم را باور کنم..

.

تنهایی تلخ است ! تلخ مثل نگاه نوازنده ای که با دست های بریده به پیانو می نگرد !

.

تنهایی را با هیچ چیز عوض نمیکنم…

برگرد ثابت کن دروغ میگویم..

.

تنهایی همین است ،تکرار نامنظم من بی تو….

بی آنکه بدانی برای تو نفس میکشم…

.

تنهایی یعنی سیر ترشی ات رو بخور……!

بوسه ای در کار نیست….

.

تو را از دور میبوسم به چشمی تر خدا حافظ

مرا باور نکردی میروم دیگر خدا حافظ

مرا لایق ندیدی تا بپرسی حالو روزم را

برو با دیگران ای بی وفا دلبر خداحافظ

.

جلوی من قدم بر ندار…شاید نتونم دنبالت بیام…پشت سرم راه نرو…شاید نتونم رهرو خوبی باشم…کنارم بیا و دوستم باش

.

حال آدم خراب پرسیدن نداره اما دستاش گرفتن داره.

.

حتی سردترین هوای قله های بلند را می توانم تحمل کنم اما سردی نگاه تو را نه!

.

حرف من با همه اونایی که بین دوتا جون که عاشق هم بودن فاصله و جدایی می اندازن.غمی که تو دلمه دنیام رو ازم گرفته از همتون متنفرم

.

خاکستر به باد می گفت..

آتش را می توانم ببخشم

ولی…

“تبر” را هرگز…

.

خدا جون…؟

میشه یواشکی بهم بگی اونی که ازش بی خیرم چه حالی داره؟

.

خدایا میترسم از کسانی که عاشق کردن و خوب بلدند اما عاشق نمیشوند

.

خدایا:

ازعمرمن انچه هست برجای

برداروبه عمرلیلی افزای

.

خدایـــــــا…

چه کسی تو را در”آغوش”میگیرد که اینقدر

“آرامــــــــی”

.

خزان بنشست و گل با بادها رفت ، چه آسان میشود از یادها رفت

.

خسته ام… از تـــــو نوشتن…!

کمی از خود می نویسم

این “منم” که،

دوستت دارم…!

.

خوشبختی من

پبدا کردن “تو”

از میان این همه ضمیر بود..

.

خوشبختی هایم را با عجله در سرنوشتم نوشته بودند

بدخط بود…روزگار نتوانست آنها را بخواند

.

خيلي سخته كه ببيني يه آهو اسير پنجه هاي يك شير شده ولي تلختر از آون اينه كه ببيني يه شير اسير چشماي يه آهو شده

.

خیانت است اما آنقدر که با یادت بودم

با خودت نبودم….

.

خیلی دردناکه …

اینهمه زحمت میکشی ، هفته رو تموم میکنی

دوباره یکی دیگه شروع میشه ..!

🙁

.

خیلی سخته توی پاییز با غریبی آشنا شی اما وقتی که بهار شد یه جوری ازش جدا شی خیلی سخته یه غریبه به دلت یه وقت بشینه بعدا بگه که هرگز نمیخواد تو رو ببینه

.

دارم به نبودنت عادت می کنم

با اینکه خیلی سخت گذشت اما

دیگر برنگرد

می گویند:ترک عادت موجب مرض است…

.

در حصار بی کسی بارها دلم شکست،به یاد کسی که هرگز یادم نکرد

.

در عجبم!!!

راننده نیستم!!

اما هرکس به من میرسد..

مسافر است.

.

در عرض یک دقیقه می شود یک نفر را خُرد کرد

در یک ساعت می شود کسی را دوست داشت

در یک روز می شود عاشق شد

ولی یک عمر طول خواهد کشید تا کسی را فراموش کرد !!!

.

دردناکتر از یه درد نداشتن یه همدرده..

.

دفن میکنی مرا زیر بهمن سرد احساساتت…

لحظه ای ک برای دیگری آب میشود دلت…!

.

دل من دیرزمانی است که می پندارد………دوستی نیرنگی است……مثل نیلوفر و ناز

.

دلم از نبودنت پُر است

آنقدر كه اضافه اش از چشمانم

مى چكد!

.

دلم را بر زمین زد و شکست.

تکیه هایش را با دستانی جمع میکنم, که روزی بر آن بوسه میزد

.

دلم را تهدید کرده ام بهانه ات را نگیرد…

وگرنه، میدهم دوباره بسوزانیش..

.

دلم ميگيرد…وقتي ميبينم او هست…من هم هستم…اما”قسمت” نيست…!!!!

.

دلم یک دنیا تنهایی میخواهد

با یه عالمه تو

و تمام گوشه کنارهای اغوشت

.

دوستت دارم و نمی گویم!

تا غرورم کشد به بیماری.

زآنکه میدانم این حقیقت را

که دگر دوستم نمیداری..

.

دوستی هاکمرنگ,بی کسی هاپیداست/راست گفتی سهراب,آدم اینجاتنهاست. . .‏(پس کجایی عشقم‏)‏

.

رسم زمانه است

اگر نرم باشی تو را له میکنند

اگر خشک باشی تو را میشکنند .

.

رسیده ام به حس برگی که می داند ، باد از هر طرف که بیاید

سرانجامش افتادن است . .

.

روز اول شوخی شوخی جدی شد.

شوخی ترین جدی عمرم دوست داشتن تو شد…

و جدی ترین شوخی عمرم از ذست دادن تو..

.

روزگار نبودنت را برايم ديكته ميكند،

و نمره ي من باز ميشود:صفر

هيچ وقت نبودنت را ياد نميگيرم..!!!

.

زبان حال یک درخت توت:کودکی که دانه دانه توت های مرا با خود میبرد.حالا برای دیدن من با سنگ هم نمی اید..

.

زماني مي گفتن از تو چشماش ميشه فهميد راست ميگه يا دروغ…

اما حالا ديگه اينقدر توانمند شدن بعضيا كه با چشمشونم دروغ ميگن

.

زنده ام هنوز ولی نه به لطف جانی ک مانده،به لطف استخوانهای لجبازی ک روی هم ایستاده اند و کوتاه نمی آیند

.

زندگي چقدر تلخ است وقتي

تنهاييت سالها از تو بزرگتر باشد!!!

.

زندگی تلخ ترین خواب من است خسته ام خسته از این خواب بلند..

.

سایبون دل ماهم زیر بارش غم نابود شد!!!هه

.

سایه ام امشب ز تنهایی مرا همراه نیست

گر در این خلوت بمیرم هیچ کسی آگاه نیست

من در این دنیا به جز سایه ندارم همدمی

این رفیق نیمه راهم گاه هست و گاه نیست…

.

سخت است كه مي نوش كسي ديگر بود،شمع شب خاموش كسي ديگر بود،با خيال كسي كه دوستش داري،عمري در آغوش كسي ديگر بود..

.

سخت است وقتى از بغض، گلو درد میگیرى و همه میگویند، لباس گرم بپوش!

.

سخت میترسیدم از اینکه

من از نژاد شیشه باشم و شکستنی

او از نژاد جاده باشد و رفتنی

آری روزها گذشت ، همان شد ، او رفت ، من شکستم . .

.

سخــت است ببـــازی

تمــــامــــ احـساس پاکـت را

و هنــــوز نفهمـیده باشی

اصلــــا دوستـــت داشــت ؟؟؟!!!

.

ســــخــــتــه حرفــــــــم….

رســـــیده وقـــــــت رفــــتـــن ….

هـــــرچند مـــــــن از دلـــــت خیــــــلــــی وقــــته رفـــتم..

.

ســـــاعت ها دیگـــر برایـــم معنا نــــدارند

مــن بـــی تـــــــو . . .

بــــا ســـال نوری لحظــــه هایم را می گـــــــذرانم !

.

سكوت ميكنم،

نه اينكه دردى نيست…

نه…

گلويى نمانده براى فرياد..

.

سكوت هميشه نشانه رضايت نيست!

شايد كسي دارد خفه مي شود …..

پشت يك بغض

.

شاید یک روز برسه که از دستم خسته بشی بخوای برای همیشه بری و من بمونم و درد خاطرات …

قسمت هیچکس نکند روزگار ، جدایی من از تو را ..

.

صبر کردن گاهی معجزه میکند

تنهایی هایتان را پیش ‌فروش نکنید

فصل ‌اش که برسد به قیمت میخرند…

.

عبور اشك هاي من همان آغاز تنهايي است،مرور خاطرات دل عجب تكرار زيبايي است…!

.

عشق چقدر گرون شده این روزا….

ای کــــــــــــــاش فرهاد برای دوست داشتن نرخ تعیین میکرد…..

.

غرورت زمینم زد..

خدا هم دیگر بلندم نمى کند..

اى زمین..

تو مرا در خود فرو ببر..

نگذار..

درمیان این همه گرگ

آرام آرام جان دهم.

.

غمگین و بی قرارم زخمی تراز بهارم وقتی ما از هم دوریم ….نفرین به هرچی داریم….

.

غَمگینَمــ …

وَقتی همه جُفتــ ـهآ تنهاییَمـــ را به رُخَمــ میکشند…

حتی جورابــ ـهایمـــ…

.

فراموش نکنیم در ساحل قلبها این جای پای دوست است که میماند و گرنه موج روزگار هر ردپایی را پاک میکند..

.

فقط میخواهم بگم خستــه ام ..

.

فکر نمیکردم که دیگه کسی رو دوست داشته باشم من نمیخواستم که دیگه مهره تکراری باشم خدایا ممنونم ازت که عشقمو پس نزدی یه کاری کردی با دلم دوباره عاشقتر بشم

.

فکر کنم “ستاره ام” را درست انتخاب نکرده ام…

ولی همان است…پر نور و زیبا..

پس چرا..

شمال من می شود جنوب تو…؟!!!

.

قد یه دنیا حرف خوب از تو طلبکارم

تا آخر دنیا به قلب من بدهکاری..

.

قصه من و تو یه قصه محال و نشدنی و دور از ذهنه

پس هر چه زودتر خودت را از خاطرات من بیرون بکش 🙁

.

قلبم رو که تکه تکه کردی،

کارت که تموم شد صدایم کن تا خرده های احساسم را از روی زمین جمع کنم..

.

كلمه اي باقي نمونده..

اما!

سلام هاي من ‘خداحافظ’ نداره..

ميخواي بري، برو..

.

ما آدم ها موجودات عجیبی هستیم، وقتی میگوییم تنهایم بگذار….

یعنی بیشتر از همیشه به وجودت احتیاج دارم…

.

ماهم شدیم مثه شبکه 4 هیچکس نگامون نمیکنه

.

مترسک را تفنگ دادیم تا مزرعه را حفاظت کند

اما وقتی فهمید قدرت دست اوست

” اربابمان “شد . . . . . . !!!

.

مرگ باد بر ان کس که نخواهد شادت..

.

من ازخــــودم هم بریدم تومرا از رفــتنت میترسانی؟؟؟ اگر ازرفتنت میترسیدم هرگز نمیگفتم “دوســــتت دارم”

.

من تنهاترینم، نه بخاطر اینکه تو با من نیستی ، بلکه بخاطر اینکه لیاقت با تو بودن را نداشتم

.

من دلم را فقط یکبارو یک روز به تو قرض می دهم تا ببینی که چه می کشم

.

موج آرام نگاهت لاف دریا را شکست/ازحصار شب گذشت و مرز فردا را شکست

غم بر روی شانه هایم سالها لم داده بود/مهربانیهای تو،قندیل غمهایم شکست

.

موجی از عشق را بر ساحل دلت میفرستم تا بدانی فراموش شدنی نیستی..

.

ميان مشغله ها گم شدم اما…. دلم براي هواي يك دوست هميشه بيكار است.

.

ميگن بعضي وقتها بي کسي واسه آدم همه کسي …..

.

ميگويند:دنيا بي وفاست،

اما… قدرش را بدانيد!‏

من دنياي بي وفاتري هم داشته ام..

.

می گــویند: دنیــــا بی وفــاســت؛

امـــا….. قدرش را بدانید!

مـن دنیــــای بـی وفــاتری هــــــــم داشتـــــه ام !!

.

میدونی مترسک به کلاغ چی گفت؟

گفت هر چقدر دوست داری نوکم بزن اما تنهام نزار

.

میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون میکنه؟

اینکه هر کاری در توانت هست براش انجام بدی بعد برگرده بگه: مگه من ازت خواستم…

.

نبودنت را دارم با ساعت شنی اندازه میگریم…

یک صحرا گذشته است..

.

نه اینکه زانو زده باشم

نــــــــــــــــــــــــــــــــــه !!!

فقط تنهایی سنگین است..

.

نه نمیدانی …

هیچکس نمیداند … !

پشت این چهره ی آرام در دلم چه میگذرد …!

نمیدانی …!

کسی نمیداند …..!

این آرامش ظاهر و این دل ناآرام …!

چقدر خسته ام میکند …

.

نگاه کن آن دور دستها یکی تنها به انتظار ایستاده

لبخندی عاشقانه ، دستی برایش تکان بده…

تا بشکند حصار سنگی تنهایی اش…

.

نگران فردايت نباش..خداي ديروز و امروزت،فردا هم هست …فردايت قشنگ..

.

هر دم هر جا به لبم اسم تو جاریست:گریان شده چشمم که چرا جای تو خالیست؟؟؟؟

.

هزار بار از تو رو برگردوندم ولی نشد که نشد …

با مرور خاطرات بیشتر دلتنگت می شوم ، گاه انقدر بی تابم درست مثل دیوانه ها ..

.

همراه اولم اعتباریست…

باید شارژش کنم تا همراهم باشد

دروغ میگوید”هیچکس تنها نیست”

.

همه چیز زود شروع شد

عاشقی !

دلتنگی !

رفتن تو …

اما نمیدانم چرا تمام نمیشود ؟

عشق تو در من !

.

هميشه ماندن دليل بر عاشقي نيست خيلي ها ميرن تا ثابت كنن عاشق اند وميمانند٠

.

همیشه آنکه سراغی از تو نمی گیرد دلتنگ دیدنت است و از شکاف چشمانش به نبودنت خیره می شود.همیشه آنکه تو او را نمی بینی نامهربان نیست…..

ُ

.

هنوز دروغ هایت را در گنجه ی دل دارم..

گاهی دوباره باورشان می کنم باز عاشقت می شوم.

.

هنوز دلخوشی ذهن خسته ام اینست که در خیال خودم بیخیال من نشدی..

.

هوای فاصله “ســـرد” است…

من از کلاف “دلـــم” برایت

خیال”گـــــرم” میبافم..

.

هوس بازان کسانی را که زیبا می بینند دوست دارند

اما

عاشقان کسانی را که دوست دارند زیبا می بینند

.

هی فلانی…..؟؟

رفتن حق همه ی آدم هاست…

ولی اگر بودی ،

پاییزم قشنگ تر بود….

.

هیچ وقت با کسی که دوسش داری

طولانی قهر نکن چون بی تو

زندگی کردن رو یاد می گیره …!!!

.

هیچ وقت به خنده کسی اعتماد نکن شاید هزاران فکر پلید درپشت این خنده هست که تو از آن بی خبری ..

.

هیچ وقت توی زمستون احساس سرما نمیکنم نمیدانم چون تویی دارم احساس سرما نمیکنم یا احساسم را از دست دادم … 🙁

.

وقتي اورجينال بدنيا اومدي..حيفه كپي ازدنيابري!
خودت باش..

.

وقتي با مشتهايش قلبم را ميشكست همه فكرم به اين بود كه مبادا دستانش زخمي شود….

.

وقتی بنا را بر رفتن گذاشتی …

تو با هر سیب کرم خورده ای وسوسه میشوی …

پس همان بهتر که نباشی …

“برو” …!

.

وقتی به دنیا اومدی، تو تنها كسی بودی كه گریه میكردی و بقیه می خندیدن. سعی كن یه جوری زندگی كنی كه وقتی رفتی، تنها تو بخندی و بقیه گریه كنن

.

وقتی سگها در بیابان از گرگها رشوه میگیرند و مترسکها در مزارع با کلاغها تبانی می کنند از وفا داری آدمها چه انتظاریست…؟

.

وقتی نیازت دارن بالا میبرنت…

اما وقتی نیازشون برطرف شد بالا میارنت..

.

وقتی گریه میکنی “زیباتر” می‌شوی

اما بخند

من به همان زیبا که “تر” نیست ، قانعم . .

.

ي كه دوستش داري،عمري در آغوش كسي ديگر بود..

.

پدر گفت عشق را ترک کن. عشق گفت : خوردن شراب را ترک کن. مادر می گویید خانه را ترک کن. و بالاخره روزی میرسد که خدا هم میگوید این دنیا را ترک کن

.

پروردگارا ….!

به من قدرت بده در این فرصت حیاتم ؛

آهی نکشم برای کسی که دلم را شکست….

که اینگونه تنهایم خدایا!

.

پلاک خانه ما فرد است !

روزهای زوج مجبوریم در خیابان بخوابیم…!!!

.

چاییهایت را تلخ نخور!یکبار صدایم کن،تمام قندهای دلم را برایت آب میکنم..

.

چشمانم را باز میکنم ، تو نیستی …….

و این بی رحمانه ترین اتفاق هر روز است……

.

چقدر سخته عاشق کسی بشی که تو رو فقط و فقط به خاطر نیازش می خواد..

.

چه زيبا گفت ناپلئون كه خيانت هميشه در اوج اعتماد اتفاق مي افتد!

.

چه قدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هات رو خیس کنه اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه هنوزم دوستش داری…!

.

چيشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟

توكه ميگفتي فقط تو……

حالا چه؟؟؟؟؟؟؟؟

فهميدم…

با من نبودي..

.

کار به اشک نمیرسد…

از چشم هایم بغض میریزد…!

.

کاش خاطراتت هم با رفتنت می مردن

.

کاش فقط یک نفر بود که وقتی نصف شب بغض میکردم بغلم میکرد و میگفت گریه کنی میکشمتا . . . !

.

کاش مردم جدایی او از من را هم میدیدن…

بی شک اسکار میگرفت بازیش با من

.

کاش معشوقه ز عاشق طلب جان میکرد…

تاکه هر بی سرو پایی نشود یار کسی..

.

کجایی ؟؟؟

ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﭘﺲ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺑﺮ ﺍﻭﻣﺪ..

.

کجایی ای رفیق نیمه راهم

که من در چاه شبهای سیاهم

نمی بخشد کسی جز غم پناهم

نه تنها از تو نالم کز خدا هم

.

کم طاقتی

عادت آنروزهایت بود

حالا برای گرفتن خبری از من

عجب صبـــور شده ای

.

گاهـــی اونقدر دلتنگ میشوی که فقط میخواهی

ببینیش

“حتی باکس دیگه ای”

.

گاهي نياز داري به يه آغوش بي منت!

كه تو رو فقط واسه خودت بخواد!..

كه وقتي تو اوج تنهايي هستي

با چشماش بهت بگه : هستم تا تهش..

.

گاهي وقتها دادن يه شانس دوباره به كسي

مثل دادن يه گلوله ي اضافس

براي اينكه بار اول نتونست تورو خوب هدف بگيره

.

گاهی تنهایی خیلی با ارزشه…

چون خالی از انسانهای بی ارزشه

.

گاهی دست خودم را می گیرم می برم هوا خوری

یاد تو هم که همه جا با من است…

تنهایی هم که پا به پایم می دود

می بینی؟وقتی که نیستی هم جمعمان جمع است

.

گاهی دوست دارم بدون پک زدن

فقط بنشینم و نگاه کنم که سیگارم چگونه میسوزد

شاید آخر فهمیدم چه لذتی میبری از تماشای سوختن من

.

گاهی لحظاتی پیش میاد ک کلی گله و شکایت داری اما

نمیدونی از خودت گله کنه یا از خدا یا از این دنیای لعنتی یا از دوست داشتنی ترین موجود دنیا ک بدجوری دلتو شکسته

.

گاهی کسی باید باشد که تنگ در آغوشت بگیرد و بگذارد اشکهایت سرازیر شود و آرام در گوشت زمزمه کند: دیوونه من باهاتم

.

گرون ترین عطرهای دنیا جایگزین عطر تن تو نخواهد شد حتی فقط برای یک شب رویایی ..

.

گفت: روی قولی که بهم داده وای میسه! :: گفتم: اگر دادیش به من، بذار خودم روش وای میسم

.

گفتم حقيقت رو بگو تا روشن بشم..

حقيقت رو گفت و

براي هميشه خاموش شدم.. . . .

.

گلم خاری شد و با بادها رفت

اثر از ناله و فریاد ها رفت

خیال وصل می پختیم هیهات

چه آسان می توان از یادها رفت

.

گيرم كه از ديوار كوتاه دلم ساده ميپري

با حصار بلند خيالم چه ميكني؟

.

یه روزی بود که همه رو می پیچوند فقط به خاطر من: الان که خرش از پل گذشته منو می پیچونه به خاطر همه.

دنیای واروونه..

.

یک روز رسد خوشی به اندازه کوه / یک روز رسد غمی به اندازه دشت / افسانه زندگی چنین است رفیق / در سایه کوه باید از دشت گذشت

.

ﺍﺧﻤﻬﺎﻱ ﺗﻮ

ﺑﺎﻻﺗﺮﻳﻦ ﻟﺬﺕ ﺩﻧﻴﺎﺳﺖ ..

ﺍﯼ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻟﻮﺱ ﺷﺪﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ !.

.

ﺩﺭ ﻧﺎﻧﻮﺍﯾﯽ ﻫﻢ ﺻﻒ “ﯾﮏ ﺩﺍﻧﻪ ﺍﯼ” ها ﺟﺪﺍﺳﺖ …

ﺍﺯ ﺟﺬﺍﻡ ﻫﻢ ﺑﺪﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ …

. :به نظر شما:.
یعنی پشه ها هم اگه بفهمن دوسشون داریم
ولمون میکنن میر، عایا؟!!! ((:
… ﻣﭽﺎﻟﻪ ﮐﻦ، ﺑﺸﮑﻦ، ﺑﻨﺪ ﺑﺰن، ﺧﻂ ﺑﺰن، ﺧﻼﺻﻪ راﺣﺖ ﺑﺎش ارث ﭘﺪرت ﻧﯿﺴﺖ، دل ﺗﻨﻬﺎی ﻣﻦ اﺳﺖ
… ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻪ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻭ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ
ﺩﻧﯿﺎ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﻧﺒﺎﺷﻢ،
ﺣﺘﯽ ﺳﺎﯾﻪ ﺍﻡ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﻣﺮﺍ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﯽ
ﮔﺬﺍﺭﺩ….
…… بالاخره اومدی! عزیزم، همون حرفایی رو که مدتها بود انتظارشو میکشیدم زدی………… موقع ی رفتن سنگ قبرم از اشکهات خیس بود…….
….
به دل پناه ببر آخرین پناهت اوست
تو را چنان که تمنای توست، دارد دوست
(مشیری)
.
به من گفتی “تو سخترین لحظه ها کنارتم”
دریغ از اینکه سخت ترین لحظه ها رو خودت برام رقم زدی!!!
😐 ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻡ ﺍﯾﻦ ﺷﺪﻩ ﺭﻭﺯﺍﻡُ ﺷﺐ ﮐﻨﻡ
Living is easy with eyes closed.
زندگی با چشمان بسته آسان است.
l ﯾﻪ ﺩﻧﯿﺎ فاصلست ﺑﯿﻦ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ
ﺷﺒﺎ ﺑﺎ ﻗﺮﺹ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻪ…
ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﺱﺍﻡﺍﺱ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ………..
s در دفتر دل یاد تو سر مشق من است یاد من هم نکنی، یاد توتکلیف من است s
  تو خیابون به دخترا نگاه نمیکنم. نه واسه پاک بودنم، واسه اینکه تحمل دیدن تنهاییمو ندارم…
آب رفتند چشمانم از بس که شستم و همچنان نبودنت را میبینم….
پس چه میگفتی سهراب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آتش زدن به یک “سرنوشت” کبریت نمی خواهد که!
“پا” می خواهد که لگد بزنی به همه دارایی یک نفر و بروی…
آخ نمی گویم… آه حرفهای بیشتری برای گفتن دارد!
آخرش عشق تو ویرونم کرد…!
مرد ویرون بشه خیلی حرفه…!!
آخرین نخ سیگارم به حرف امد!
آدم خوب قصه های من!!
دلتنگ شده ام حجمش را میخواهی؟؟؟
"خدا"را تصور کن….
آدم صد سال پیر میشه وقتی که مادرشو صدا میزنه ولی جوابی نمیشنوه
آدم های تنها، 
گاهی خیلی خوششانسند
ک کسی را ندارند تا از دست بدهند
آدما میگن میمیرم برات

چرا یکی بهم نمیگه میمونم باهات:(

آدما هم مث عکسا با بزرگ تر کردنشون دچار افت کیفیت میشن
آدما گاهی لازمه
چند وقت کرکرشونو بکشن پایین
یه پارچه سیاه بزنن درش و بنویسن:
کسی نمرده.
فقط دلم گرفته….
آدمها بازی کردن رو دوست دارن مواظب باش همبازیشون باشی ن اسباب بازیشون
آدمهای شکسته دو دسته اند:
آنهایی ک یهویی از دست یک نفر افتاده اند…
آنهایی ک یواش یواش
از دست همه ترک برداشته اند…!
آدمی که منتظر است هیچ نشانه ای ندارد

هیچ نشانه خاصی!

فقط با هر صدایی برمیگردد .

آدمیزاد بی غذا دو ماه دوام می آورد
بی آب، دو هفته
بی هوا، چند دقیقه
بی وجدان، خیلی……….
متاسفانه خیلی!!!!
آرامم. آرامشم مدیون انتظاریست که دیگراز کسی ندارم.
آرزو دارم خدا از تو بگیرد هر آنچه خدا را از تو میگیرد
آرزو داشتم صدایت کنم "نفسم"
اما چه کنم که تو
دوست نداشتی درون سینه من جاری باشی…
آرزویم برایت این است:

در میان مردمی که میدوند برای زنده بودن آرام قدم برداری برای زندگی کردن

آسمان؟
تو چگونه می باری که صاف می شوی؟
راستش…
من هر چقدر که می بارم
باز هم
ابری ام…!
آسمون کاشکی که می شد بپرم
تودل آبی توخونه کنم
کاشکی می شد مثال ابرهای تو
زار زار گریه ی مستونه کنم
آغوش…
تنها جای دنیاست
که اهالی اش با سکوت حرف می زنند
دلم را بغل می کنم
و دنیای من با تو آغاز می شود
آمدنت را حیران بنگرم یا رفتنت را مات بمانم……
باد آورده را باد میبرد خب قبول….. اما این دل را که باد نیاوره است…….
آن تنها کسم که در تنهاترین تنهاییم تنهای تنهایم گذاشت کاش در تنهاترین تنهاییش تنها کسش تنهای تنهایش گذارد
آن جای پا که در آن روزهای سخت می بینی، جای پای من (خدا) است، وقتی که تو را به دوش کشیده بودم!!! ♡
آن روزها،
میگفتی:
هیچ چیزمان به هم نمی خورد،
اما الان حسابی حالم از تو بهم می خورد.
آن شرلی هم نشدیم تا یه روز از ما بپرسن:
آنه!
تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت…
آن هنگام که از دست دادن عادت میشود
به دست آوردن هم دیگر آرزو نیست
آنقدر از تنهایی نترس، تو تنهایی وارد این دنیا شدی.
آنقدر با تنهایی انس گرفتم که دیگر زبانش را می فهمم !

و فهمیدم…

تنهایی هم می تواند عشق خوبی باشد به شرط اینکه

درکش کنم

آنقدر پیش این و آن از خوبی هایش گفتم که وقتی سراغش را می گیرند شرم دارم بگویم تنهایم گذاشت
آنقدرجایت خالی است که هیچ گزینه ای جاتو پرنمیکنه…
حتی همه موارد…
آنهایی که در زندگیت نقشی داشته اند رادوست بدار نه انهایی که برایت نقش بازی کرده اند
آنچه انسان را غرق می کند، در آب افتادن نیست، بلکه زیر آب ماندن است…
آنکه دستش را اینق در محکم گرفته ای…
دیروز عاشق من بود. دستانت را خسته نکن ف ردا تو هَم تنهای ی…!!
آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت ، در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت

خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد ، طعنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت . . .

آنکه نشسته همیشه خسته نیست…
کسی چه میداند…
شاید جایی برای رفتن ندارد…
آنگاه که آوار تنهایی روحت را در هم شکست
گوشه قلبت را بنگر
من آنجابه انتظارت نشسته ام
آنگاه که تنها شدی
و در جستجوی تکیه گاه مطمئن بر امدی، بر ما توکل نما
(سوره نمل)
آه اگر شبی طوفان شود همه ساحل امید من ویران شود
آه ای ثانیه های بیرحم
تند و تند در پی هم
تا به کی تا به کجا؟
اندکی صبر کنید
پیر کردید مرا
آهای اون ادمی که مثل من شبا از تنهایی پشتی رو بغل میکنیو میخوابی… باید به عرضت برسونم که چند وقت دیگه تا به همونم کارت شارژ ندی نمیزاره بغلش کنی
آهای زندگی!
افتخار میدی یکی دو قدم با من راه بیای؟؟!
تو که با بعضیا چهار نعل میتازی…
آهای مردم…….!!!!!!!!!!!
عاشقش نشوید…………
به اندازه هممه تان عاشقی کردم برایش..
آهای کسایی که خیلی دلتنگید… مگه شما فرموش کردید خدا نفس به نفس با ماست!؟
آینه ی اتاقم را با آینه ی اتاقت عوض میکنی.. این فقط مرا نشان میدهد..!
ابراهــیم نیستمـــ امـــــا

کودکـ ـ ـ ـ ـ ـ درونـ ـ ـ ـ ـم را قربــــــانیِ کــســی‌ کردمـــ

که ارزشـ ـ ـ ـ ش کـــ ـمتر از یـــک گوســفنــد بــود..

ابراهیم نیستم ولی….
غرورم را قربانی کسی کردم
که ارزش گوسفند هم نداشت!!
اجازه…
اشک سه حرف ندارد…
اشک خیلی حرف دارد!!!
احساس میکنم بد بازی را باختم…
حواست هست؟!!!
من یارت بودم، نه حریفت!!!
احساس میکنم روزگار چشم دیدن تنهایی ام را هم ندارد… مدام غم را همدم دلم میکند.
اخلاق سکی یه چیزه خوبی داره…. اونم اینه که دیکه هیچ کربه صفتی جرات نمیکنه وارد زندکیت بشه.
بعله
اخه چرا خدا بعضی هارو توی خانواده هایی قرارمیده که۱۸۰درجه بااون خانواده فرق داره اخه چراااااااااااااااااا؟
ادما رو زیاد تنها نذارین/تو تنهاییشون ی دنیایی برا خودشون میسازن ک دیگه شما توش نیستین…..
ادمی را دیدم با سایه خود درد و دل میکرد!
چه رنجی می کشد او وقتی هوا ابریست
ادمیزاد است دیگر…
گاهی انقدر پیله میکند تا پروانه شود…
ارتفاعی که باعث مرگ من میشود افتادن از چشم های توست!!!
از آسمانم ماتم ببارد, هراس بی تو بودنم ادامه دارد…
از این بترس… وقتی که ناراحتم میکنی، یکی پیدا میشه که آرومم کنه…
از باور های الکی خسته شده ام…
از دوستت دارم های الکی….
از تهمت های الکی…
می خواهم خودم باشم.
تنهای تنها…
از تنهایى مگریز. به تنهایى مگریز. گاهگاهى آنرا بیاب و باور کن
از تنهایی دارم با همراه اول اس ام اس بازی میکنم!!
اون هی سوال میپرسه من جواب میدم 😐
از خرابی می گذشتم خانه ام آمد به یاد، دست و پا گم کرده ای دیدم دلم آمد به یاد..
از درد دوست نداشتن هایت گفتم، خیانت را تجویز کردند…
گویا این است آسانترین راه عاشقی..!
از درد فراق وغم ایام مپرس
زان تیرنگاه ودل ناکام مپرس
شبها به خیالت چوشبی روز کنم
روزم ز غمت چه سان شود شام مپرس
از دردهای کوچک است که آدم ناله می کند، ضربه که سنگین باشد آدم لال می شود…
از دورها چه زیباست امواج آبی عشق اما دریغ و افسوس چون میرسی سرابی است
از سرم که بیفتی ، دست و پای غرورت خواهد شکست !

آن روز درد شکستن را خواهی فهمید … روزی که از چشمت افتادم را به یاد آر…

از شمع یک چیز یاد گرفتم :ایستاده بمیرم، بی صدا بمیرم و به پای دوست بمیرم…!
از قایق می نویسم نه از زخم شقایق می نویسم
به یاد لحظه های با تو بودن
به یاد ان دقایق می نویسم
از هیاهوی زمین بیزار شده ام!!
سهراب قایق ات جایی برای من دارد؟
از چرخش این روزگار سیر شدم/از روز و شبم خسته و دلگیر شدم/چرا مرگ مرا نمیگیرد در اغوش/به خیالش من جوانم! بخدا پیر شدم
از یه جایی به بعد…
نه این که فایده نداشته باشه ها،
نه!!!
ارزشش رو نداره…
از یه نفر پرسیدن عشق یعنی چی؟
پاسخ داد :علاقه ی شدید قلبی
اما به نظر من عشق یعنی تنهایی…
ازتنهایی من ک میگذری گوشهایت رابگیروچشم هایت راببند…!
اینجاسکوت آدم راکروبی همزبانی، آدم رادیوانه میکند…!
ازتنهایی گریزی نیست…
بگذاریخ بزنم… نمی خواهم کسی شال گردن اضافه اش رادورگردن آدم برفی احساس من بیندازد…!!!
ازم جدا شدی وگفتی :کارخداست! مانده ام… لامصب مگرخدای تو خدای من نبود!؟
ازمن دوری!
اما…. به تو‎ ‎اندیشیدن را‎ ‎عادتی ساخته ام بهر تنهایی خویش
ازهمون روزی که خیلی خوش گذشت، بخت من پر زد و دیگه برنگشت
ازوقتی رفتی شارژا رو خوراکی میخرم میخورم وزمانایی که باهات صحبت میکردم رومیشنم سریال میبینم!!!! یه حالی میده که نگو!!!! همش که نبایدآدم افسرده شد. والا…
استعداد عجیبی در نشستن دارم. به پای تو، به امید تو، درانتظار تو…!!!
اسمم را عوض کردم تا نفهمد کی هستم، خاطراتم را فراموش میکنم تا نفهمم خودم هستم
حالا چه کسی میداند این غریبه کیست؟
اسوده باش دل من
دیگر تو را به کسی نخواهم داد…
اشک هایم چه بچه شده اند..!گونه هایم را با سُرسُره اشتباه گرفته اند..!هی با یاد تو از گوشه ی چشمانم سُر میخورند…!
اشکهایم بوی خاک میدهد…
در دل چیزی دفن کردم!!
اصلأ زمونه میخواد، کسی نمونه باهام
اونقد قدم میزنم، که درد بگیره پاهام
من خونه غرورم، کسی نمیشه حالیش
خراب شه سقف خونه روی سر اهالیش
اصلا کاش گرگی می امد

و دستان سفید کرده اش را نشانمان می داد

و در را برایش باز می کردیم

لعنتی!در این خانه را گرگ ها هم نمی زنند دیگر

اطرافم خیلی شلوغ است اما تنهایم، همچون قطره های باران که هنگام بارش با هزاران هزار دوست خود به زمین می آیند ولی تنها…
افکارم هم دیگر بوی گندآب میدهند…
خدایا ببین انسانهایت چه کردند با قلب و افکارم…
امان از دل شکسته ی من که قصه اش غصه ها دارد' و غصه اش قصه ها……….
امروز با تمام دنیا قهرم!
اما…
اگر تو صدایم کنی بر میگردم
با همان حماقت و سادگی ام میگویم:
جانم…
ای کاش که بر سنگ مزارم بگذارند
گلدان گل یاسمن ساق شکسته
ای که در فصل خزانم دیده ای با رنگ زرد
این زمستانم نبین من هم بهاری داشتم…
ای که یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
ای یادگار روزهای زرد پاییز
مهم نیست
که اکنون دلت برای کس دیگه ای میتپد. مهم این است که من برای همیشه تنهایم
آنهم فقط به خاطر تو…
ایرانسلم دیگه ترکم کرد
اس ام اس داده اگه دلت نمی خواد دیگه باهات باشم
عدد ۲ را به ۵۰۰۵ ارسال کن… ازدست این تنهایی….
ایستاده و لبخند زنان پایش را روی گلویم فشار میدهد!!!!! تنهایی…….
ایــن بــار هــم کــه

تــاول پــاهــایــم خشــک شــود،

دوبــاره عاشقــت میشــوم!

دوبــاره راه مــی افتــم!

دوبــاره

گــم مــیشــوم . .

این sms مثل همون نقاشی هایی است که…
فقط یک بوم سفید است و یک نقطه ی سیاه در وسطش…
بیایید کمی درسکوتِ این sms فکر کنیم…
این حقم نیست این همه تنهایی وقتی تواینجایی وقتی میبینی بریدم
این حقم نیست حق من که یه عمر باتوبودن اما باتوروز خوش ندیدم….
این دفعه واقعا صدای شکستن دلم را شنیدم وقتی درجواب همه ی حرفهایم گفت مگه من زورت کرده بودم؟
این روز ها در خودم به دنبال کلیک راست میگردم،
تا از خودم copy بگیرم و کنار خودم paste کنم
شاید از این تنهایی خلاص شوم…!!
این روزا خدارو یجور دیگه دوست دارم
یا حتی یجور دیگه میپرستم
نمیدونم چجوری اما احساس میکنم بیشتر هستم…
این روزهآ چِقَدر دِلم میخواهَد
یکی آرآم در گوشَم بگویَد
بمیری انشالله
و من فریآد بزنَم
آمین…
این روزها آن قدر سر به زیر شده ای
که دیگر مرا نمی بینی
نکند من خیلی سر به هوا بودم وقتی تو را دیدم….
این روزها به جای" شرافت" از انسان ها *
فقط" شر" و " آفت" می بینی! *
این روزها حسی دارم آمیخته با دلتنگی… کم می آورم، بازوانی می خواهم که تنگ در برم بگیرند، اما نه هر بازوانی، فقط حصار آغوش تو…
این روزها خوابم نمی آید…
فقط می خوابم که بیدار نباشم!
این روزها خودم را مشغول میکنم… تا فراموش کنم
فراموش شدنم را..!!
این روزها خیلی چیزها دست من نیست
مثلا دستهایت
این روزها در من
حالتِ فوق العاده
اعلام شده است…
بیش از حد مجاز
دلتنگ شده ام…
این روزها دوباره افکارم به سوی تو پر می کشد
سنگش نزن تحمل کن!
این روزها زیاد میخوابم
نه اینکه خوابم بیاد
دلیلی واسه بیدار موندن ندارم…
این روزها شیر هم راضیه با دمش بازى کنن…….
ولى با دلش نه….!!!
این روزها کسی از ثابتش استفاده نمی کند
همه اعتباری می خواهند وقابل تعویض
همراه را عرض می کنم…..
این روزها که می گذرد

یک ترانه تلخ

قصه ی تنهایی های مرا می سراید

سمفونی گوش خراشی است

روزهاست پنبه دگر فایده ندارد

……باید باور کنم

تنهایم

این روزها…
انسان ها تنهایی ات را پر نمی کنند
فقط خلوتت را می شکنند…
این منم پنهانترین افسانه ی شبهای تو / آنکه در مهتاب باران شوق پیدایی نداشت

خواستم تا حرف خود را با غزل معنا کنم / زیر باران نگاهت شعر معنایی نداشت . .

این منم که گم شده ام
یا تویی که پیدا نمیشوی…
این" دنیای مجازی " "دنیای واقعی " خیلیارو خراب کرد…
اینا که تو خیابون راه میرن و یهو با خودشون می خندن…..
آدمهایی هستن که با خاطراتشون زندن، دیونه نیستن فقط یکم خستن.
اینایی که با هدفون تو گوش میرن بخوابن، این رویایی براشون نمونده که قبل از خواب بهش فکر کنن
اینا تنهان….
اینایی که تو خیابون راه میرن و یهو با خودشون میخندن… آدمایی هستن که با خاطره هاشون زندن… دیوونه نیستن فقط یکم خستن…!
اینبار که کسی آمد نمیگویم برو… حتی نمیگویم کسی دیگر را میخواهم… فقط میگویم :ببین من شکسته ام خسته ام کمی آرامم کن…
اینجا آرامگاه بغض های کهنه است. کمی سکوت! که اگربیدار شوند درد دارند لعنتی ها
اینجا اگربودی اینهمه بی تاب نوشتنت نمی شدم!
نیا..! تا دفتری از تو درخلوتم تناورشود…
اینجا جایی ست که اگر حال روحت وخیم شود
تو را نه به بیمارستان
که به تیمارستان می برند…
اینجا زنی در انتظارت نیست
هیایوی نبودنت از من مرد ساخت!
اینجا؛ احساس، فروشی شده…
عشق، اجاره ای شده…
و تنهایی هم برای ما آدم شده…
اینجاشهری است که اگر کسی از غم زانوهایش را بغل کند بجای محبت پول خورده جلویش می اندازند…..
اینقد تنهام ک تو افق محو شدم، هیشکی هم سراغی ازم نمیگیره
اینقدر سرت شلوغه که میترسم اگه حتی بهترین ها رو نثارت کنم فقط ساده برگردی و بگی خوب…
اینک اعتراف میکنم…
بی کس و کار شده ام
اما هنوز مثل تو…
بی همه چیز نشده ام…
اینگونه بی تو زیستن سخت عذاب میدهد قلب کوچکم را…
به خدایت بگو جهنم را تو آفریدی… نه او…
اﺯ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ اﻡ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﺭا ﺑﺨﻨﺪاﻧﻢ و ﺧﻮﺩﻡ ﺩﺭ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﻨﻢ
ب او اندیشیدن را عادتی ساخته ام بهر تنهایی خویش….
ب دنبال کسی هستم که با درد اشنا باشد دلش غمگین خودش ساده کمی از جنس ما باشد
ب کسی که تنهات گذاشت بگو… این تو بودی ک باختی نه من!!! من کسی رو از دست دادم که دوستم نداشت اما توکسی رو از دست دادی ک عاشقت بود
با تمام تنهاییم کنار اومدم,
ولى جمعه هاى تهاییم…
اونقدر درد داره که جاش مى مونه روى روحم
با خود عهد کردم که دیگر عاشق نشوم، دلم دیگر نمیتواند غصه ی خودش را بخورد.
با رفیقت مثل جتر رفتار نکن که هر وقت بارون بند امد فراموشش کنى¡
با سکوت میکشی منو چرا نمیدونم ولی خنده ی بعد سکوتت عذابم میده……
با من بمان…
آنها که رفتنشان را طاقت آوردم
"تو" نبودند….!!!
بعضی از حرفا تو دل آدم می مونه مثل تیکه آخر رانی هلو تو قوطی!
بعضی اوقات خدااینقدر زود به خواسته هامون جواب میده که میگیم«عجب شانسی داریم»
بعضی دردها مثل چایی میمونن…
با گذشت زمان سرد میشن…
ولی تلخیش از بین نمیره…!
بعضی ها برای هر نفس "حوّایی" دارند
اما من "هوایی" برای نفس کشیدن ندارم
بعضی ها رو باید از تو رویات بکشی بیرون و محکم بغلش کنی…
بعد اروم در گوشش بگی:
آخه تو چرا واقعی نیستی لا مصب…؟؟؟
بعضی ها گریه نمی کنند!
اما…
از چشم هایشان معلوم است؛
که اشکی به بزرگی یک سکوت،
گوشه ی چشمشان به کمین نشسته…
بعضی وقت ها دلت میخواد یکی از پشت سر چشات رو بگیره و بگه اگه گفتی کیم بعد تو بگی هر کی هستی بمون خیلی تنهام
بعضی وقتا باید به بعضی آدما بگی:
خب! بازی خنده داری بود، حالا دیگه از زندگیم برو بیرون!
بعضی وقتا بهتر ساکت باشی تا اینکه به بقیه بگی چه احساسی داری چون این فقط باعث ناراحتیت میشه وقتی میدونی اونا میتونن صداتو بشنون ولی نمیتونن درکت کنن…
بعضیارو ما بالا اوردیم… یسریا دارن با اشتها فرو میدن…..
نوشه جااااااااااااااااان…….
بعَضیا تو زندگیه آدم
نقش هَله هولَ رو بازی میکنن
ظاهِرشون قشنگهُ بامَزن
ولی جلوی رُشدمونُ میگیرَن…!
بغضهایمان را برای خود نگه داریم…
گاهی سبک نشویم، سنگینتریم..!
بغضی در گلویم است
آسمان دلم ابریست
پر از ابرهای سیاه
چرا نمیشکند این بغض
تا باران گیرد
تا شسته شود آسمان دل از سیاهی
بغیر از لاشه ی پوشیده ی دل
در این خانه کسی هم بسترم نیست.
بـ ه دنیایِ بدون مـن

خدارو شـکر برگشتــی

بـه فـــقـر احــسـاس ِ”انـــسـانیّـــت”دچــــار شــدیـــم !

نــسلی که دردش را ،

کیـبـوردها ..

پیامک ها ..

و ..

تـلفن هـــای پـی در پـی مـی فهمـــنـد

بلافاصله پس از مرگم
مرا به خاک نسپارید!
دوستانم عادت دارند
همیشه دیر بیایند!
بلندی جیغ خانوما هنگام دیدن سوسک رابطه مستقیمی با بزرگی تنهاءی اونا داره نه بزرگی سوسک
به آمدنت که دیگر امیدی نیست،
فقط من را پس بفرست…….
به آن لب تشنه می مانم که ناگاه
به دریایی در افتد بی کرانه
لبی از قطره آبی تر نکرده
خورد از موج وحشی " تازیانه "
به اندیشیدن خطر مکن

روزگار غریبی است نازنین

آن که بر در می کوبد شباهنگام

به کشتن چراغ آمده است

نور را در پستوی خانه نهان باید کرد . .

به این نتیجه رسیدم که تنهایی به روز آدم چیزی نمیاره.
به شب آدم اما…………
به این که بغضم از چی بود
به این که تو دلم چی نیست
تمام عمر خندیدم
تمام عمر شوخی نیست
به تنها یی ام افتخار می کنم.. چون می دانم تحمل تنهایى بهتر از گدایی محبت است..
به تنهایی فکر نکن
تنهایی خودش تنهاست
تنها ب کسی فکر کن ک بی تو تنهاست
به تو اندیشیدن را عادتی ساخته ام
بهر تنهایی خویش…….
به تو سپرده بودمش

با هزار و یک امید

و حالا

برای هزار و یکمین بار

دلم را می برم

تا شکستگی اش را

گچ بگیرند ..

به تو پرواز را اموختم و رهایت کردم تا ستاره ی دنباله دار باشی….
کاش با تو از عشق می کفتم تا بیاموزی کمی وفادار باشی! بادبادک کوچک من!
به حد مرگ می پرستمت ولی برای عشق تو کمه…
خودت به من بگو بهشت تو کجای این همه جهنمه…
منو به حال من رها نکن خداااا………………..
به خدا اگه تنها و بی کس نبودم به هر ناکسی دست عاشقی دراز نمیکردم.
به خدا بگویید زمستانش سرد نیست!
دیگر بس است تکرار فصل ها!
من در تابستانش هم از نامردی اطرافیانم دندان به دندان ساییده ام.!.!.!
به خدا ترک برداشته دلم!
از بس که تو گرم و سردش کردی…
به خدا:
آنقدر تنهام که دیگر نمیخواهم قدر خود را بدانم.
بردار این را که بر دوشم نهادی
دیگر تاب ندارم…
به خودت می آیی ، یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند ، نه دستی که شانه هایت را بگیرد ، نه صدایی که قشنگ تر از باد باشد …

تنهایی یعنی همین …

به درجه اى از عرفان رسیدم که واسه خودم یه چیزى تعریف میکنم میخندم، تازه آخرشم از خودم میپرسم :جان من؟
اصن یه وضىىىىى…
به دروغ گفته ام
به خوابم می آیی!
تا چشمانم دمی پلک بر هم بگذارند.
به دنبال ویلچری هستم برای روزگار/ظاهرا پای برای راه آمدن بامن ‍!!!!
به دیدنم بیا رفیق… آنان که از پای افتاده بودند و همدرد میخواستند چون قوت زانوهایشان شدم یکه به یکه رفتند و اکنون… 
آاااااخ زانوهایم…
به سادگی رفت. به سادگی فراموش کردم. حالا مانده ام چگونه بدون او زندگی کنم….
به سرم اگر شلیک کنند،
جای خون،
فکر "تو" می پاشد به دیوار…
به سلامتی 3 کس:

زندونی

سرباز

بی کس

به سلامتی تنهاییــــــــــــم . . . .

که هر وقت بهش خیانت کردم

بازم اومد سراغم !!!

به سلامتی نوشابه که خانواده داره ولی بعضیا ندارن
به سلامتی کسی که وقتی بغلش کردم، تمام تنم لرزید…
نه واسه خوشحالی یا عشق بازی!
واسه ترس از فردای بدون اون….
به سیگار نیازی نیست…
سیگار را بر لبانم میگذارم و به درد هایم فکر میکنم….
خودش اتش میگیرد….
به شانه ام میزنی تا تنهاییم را تکانده باشی، به چه می اندیشی؟! تکاندن برف از روی شانه ی آدم برفی!!!!
به فکر نوازش دستهای منی!
بی آنکه بدانی
دلم است که تنها مانده
دستهایم دوتایند!!!!
به قدری تنهام که فقط هاکوپیان تاریخ تولدم رو یادشه و تبریک میگه!!!
به قول شاعر که میگه:
همیشه متنا بلند بوده مشتی
رفیق هرنوع, باهرنوعی گشتیم و
تهش دیدیم با زخمی تنهاییم
ولی خوب خوش گذشت یه وقتایی
به كجابايدرفت بعدازآن خاطره هاكه همه هستي من ازآن هاست؟

به هرآنجاكه نظراندازم همه جاچهره ي توست همه جاخاطره دارم باتو..

به مدت تمام دلتنگی هایم به من بدهکاری…
وعده ما باشد روزی که تو دلتنگم شوی….!
به من گفت :آن قدر دوستت دارم که اگر بگی بمیر، میمیرم؛
سال هاست در تنهایی می سوزم. کاش امتحانش نکرده بودم…
به من گفتی “تو سخترین لحظه ها کنارتم”
دریغ از اینکه سخت ترین لحظه ها رو خودت برام رقم زدی!!!
به من “عشق ” تعارف نکنید،
همین چند وقت پیش ” گُول ” خوردم…
سیرم!
به نام خداوندی که تنهاست, ولی تنهایی را برای مخلوقاتش نمی‌پسندد…
به هیچ کس تو دنیا وابسته نشو حتی سایه ات. او هم در تاریکی تو را ترک میکند…
عجب دنیایی شده در این زمونه……
به پائیز گفتند چرا ناراحتی ؟

گفت حسرت دبدن بهار پیرم کرده…..

به پاس خوبی هایت هربارکه ازذهنم میگذری, لبخندپرمهرخدارابرایت ارزومیکنم.
به پندار تو :

جهانم زیباست ، جامه ام دیباست ، دیده ام بیناست ،

زبانم گویاست ، قفسم هم طلاست ، به این ارزد که دلم تنهاست ؟

به چشم هایم خیره نشو!
غمگین تر از آنند که دست دلم را رو نکنند…
به کبریت نیازی نیست…

سیگارم بر لبم میگذارم و به دردهایم فکر میکنم،

خودش آتش میگیرد..

به کسی اعتمادکن که بتواند سه چیز رادرتوتشخیص دهد:
اندوه پنهان شده درلبخندت را
محبت نهان درعصبانیتت را
معنای حقیقی سکوتت را….
به گمانم یادت پنجره احساسم را می کوبد، چرا که دردلم هوای دلتنگی بپاست…..!
به یاد تو عشقم ثانیه های عمرم رو می شمارم که یا تو بیایی یا عمر من تمام شود
به یاد خنده های تلخ دیروزم کمی سکوت کنید میخواهم نفسی بکشم!
به یادهم بودن قشنگترین
هدیه ای است که نیازبه باهم بودن ندارد!
بهار …

و این همه دلتنگی؟!

نه ،

شاید فرشته ای

فصلها را به اشتباه

ورق زده باشد

بهاری کن مرا جانا، که من پابند پاییزیم

و آهنگ غزلهای جوانم گریه می خواهد

چنان دق کرده احساسم میان شعر تنهایی

که حتی گریه های بی امانم، گریه می خواهد . . .

بهانه نگیر..
زبان نفهم دلم را میگویم.. اخر تورا از کجا برایش بیاورم..!!
بهانه هایت برای رفتن چه بچه گانه بود
چه بیقرار بودی زودتر بروی
از دلی که روزی
بی اجازه وارد آن شده بودی…
بهترین لباسم بیشترین عمرش را توی کمد لباسم بود این هم نتیجه بهترین بودن…..
بهم بگو از عشق، تصور تو چیه؟
وقتی که پیش منی، چشات "حریص" کیه؟
بهم بگو کی دلتو سوزونده،،، آیینه چشم تو رو شکونده
کی خواسته غم رو لونه کنه تو قلبت،، غبار گریه بمونه روی قلبت
بوی تعفن “انسانیت ” آزارم می دهد

سالهاست ساکن مانده در اعماق انسان ها..

بوی خاک می دهند دست هایم . . .

خاطرات کهنه را دفن کرده ام

بوی دلتنگی میدهم…

حتی بهار هم پیله ی تنهایی ام را به روی پروانه هایش نمی گشاید . . .

بوی غذای سوخته ی همسایه خانه را پُر کرده، پنجره را باز نمی کنم، بگذار خیال کنم تنها نیستم و کسی در خانه هست…
بوی کافور میدهد "قلبم"… به گمانم مرده شورهایش آرزوهایم را غسل و کفن میکنند!!!!
بى هوایى…… ادم را خفه نمیکند… گاهى هوایى شدن ارام ارام, بدون سیاهى خاموشت میکند……
بَد حال نیستم!!!
اما…
آدمها
بَد حالم رامیگیرند!!!
بکش بیرون خاطراتت رو از توی آهنگهای محبوبم
میخوام با اعصاب راحت گوششون کنم…
بگویید روی سنگ قبرم بنویسند :اگر تنها نبود شاید اصلا قبری اینجا نبود!
بی انصاف چیکار کنم نمیتونم عاشق کس دیگه شم!!!
بیا حالمو نگا کن دیدنیه دود.. الکل… آرام بخش
بی تابم دلم تاب می خواهد و یک هل محکم که دلم هری بریزد پایین هر چه در خودش تلنبار کرده
بی تابم……
دلم تاب می خواهد…..
و یک هل محکم….
که بریزد بیرون….
هرچه را که در خود تلنبار کرده است…..
بی تفاوت باش!
"به جهنم"..!
مگر دریا مرد
از بی بارانی!؟
بی تو امروز به صد غصه و غم زیسته ام، وای اگر روز دگر زنده بمانم چه کنم
بی تو بودن را زمانی فهمیدم که دیگر آینه هم مرا نمیدید.
بی تو تنهاییم را پک میزنم…
تا ریه هایم زندگی را کم بیاورد…
و شرعی ترین خودکشی را تجربه کنم!!
بی تو حس آن درختی را دارم که به دست تبر روزگار خورد شد
بی تودل من، لحظه ی جان کندن پاییزنبود؟ /یک مرد مترسک شده ازمنظرجالیز نبود؟ /یکبارشنیدم، به خداناله کنی، ازته دل/دردا؟!… غزلی، ازمن جان داده ی آویزنبود؟

همچنین ببینید

دلتنگی – 03

گاه همه چیز ساده اغاز میشود گاه همه چیز آرام آغاز میشود و گاه همه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.