چرا تا شکفتم…؟ چرا تا تو را داغ بودم،نگفتم؟ چرا بی هوا سرد شد باد؟ چرا از دهن حرفهای من افتاد؟؟؟؟چرااااااا
چرا دنیا پره از حادثه های وارونه عاشق یکی میشی که عاشقی نمی دونه…چرا دیوونگی نسبت به حساب نمیاد؟ مثلا بگن تو چه نسبتی باهاش داری؟ منم بگم دیوونشم . . .چرا میگی فلانی منو تنها گذاشت!!.دریا دل که باشی،آسمان هم مال توست..چرا همیشه تو مرا تنها بگذاری، اینبار می خواهم من تو را رها کنم. اما نمی شود، من که مثل تو نیستمچرا همیشه زندگی از دیدن خنده من لجش می گیرد ؟چرا پس من انقدر دلم روشنه چرا حالم انقدر به یادت خوشه چرا فال حافظ یه جوری میاد که انگار قراره یه چیزی بشه …چراغ قرمز بوی نان میداد برای گلفروشی که تنها آرزویش قرمز شدن چراغ بود.چراغ مایه دفع تاریکی است ، بدی جوهر تاریکی در زندگی آدمی است ، که از آن دوری باید جست . فردوسیچرخ گردون چه بخندد چه نخندد ، تو بخند* مشکلی گر که تورا ،راه ببندد تو بخند* غصه ها فانی و باقی ،همه زنجیر به هم/ گر دلت از ستم و غصه برنجد تو بخند*چرخش ثانیه ها در ذهنم تداعی گر این جمله لعنتی است: رکورد نبودنت شکست..چروک لباستیم اتو بزنی هلاک شدیم!چشـم دیـدنـش را نــدارم؛
زنی کـه هـر روز؛
در گوشم تکـرار می کـند :
The Mobile Set is Offچشم ادمی که همه چیز را میبیند از دیدن خود عاجز است مثل المانیچشم بَـــــسته از فرسنگ ها می شناسمت…! این تَـــــلاشت برای گم شُــدن مَــرا می خنداند…!چشم مان بود به آینه و آینه شکست,گفته بودند حقیقت تلخ است,آدم از تلخی این تجربهها می فهمد,که به زیبای آینه نباید دل بست.چشم من چشمه ی زاینده ی اشک گونه ام بستر رود کاشکی همچو حبابی بر آب در نگاه تو رها می شدم از بود و نبود …چشم هایت را بگشا.. و.. از دریچه ی مهربانی..، رنگین کمان جاودانه زندگی را ببین…..چشمان ِ تو گل ِ آفتابگردانند به هر کجا که نگاه کنی ، خدا آنجاست … حسین پناهیچشمانت را ببند… تو که آیینه ام می شوی خود را برتر از هستی ام میبینم…چشمانم را شستم ، جور دیگری هم دیدم ولی در این زمونه بی وفا فایده نداشت.چشمهاروشستم،جورديگرديدم،بازهم فرقي نداشت،توهمان بودي كه بايددوست داشت.
چشمهايت را باز كن و تمام زيباييهاي اطرافت را به درونت هدايت كن. حتي در بدترين لحظات،هنوز خيلي چيزها هست كه بخاطرشان سپاسگذار باشيم.چشمهایم را بشنو ، دهانم پر از سکوت است …چشمی به هم زدیم و دنیا گذشت، دنبال هم امروز فردا گذشت، دل میگه باز فردا رو از نو بساز، ای دل غافل دیگه از ما گذشت..چــــــرا بمن شک مـیکنـی من کـــــه منم بـــــرای تـــــــــو لبريـــــزم ازعشقتـــــو و سرشـــــارم ازهــــوای تـــــــــچــــه تقدیــــــــر بدیستــــــــــــــ مـــــن اینجــــــــا بی تــــــــو میسوزمــــــــــــ تـ ـ ـ ـ ـو انجــــــــا بــــا او میسازیــــــــــــــچــه بیـــرحم می شویــــ ، تقــدیـــر آنـــــــگاه کـــه می گویــــــــی : تقصـــــیر خودتـــــ بـــــــود …چـقــــدر ســـخـتــہ منـــطـقــے فـڪـــر ڪــنــے وقــتــے اפـــســـاســـاتـــت داره פֿـــفــت مـیــڪــنـہ . . .چـه اشـتـبـاه بـزرگـیسـت……. تلخ کردن زندگی خود بـرای کـسـی کـه……… در دوری مـا شـیـریـن تـریـن لـحـظـات زنـدگـیـش را سپری مـی کـند.!!چـهـره تــو.. خـود دایـرة الـمـعـارفـی اسـت کـه ثـابـت مـیـکـنـد “خـــُدا” مـهـربـان اسـت.چقدر این دوست داشتن های بی دلیل…خوب است! مثل همین باران بی سوال که هی می بارد… که هی اتفاق آرام و شمرده شمرده می بارد!!چقدر تلخ بود کودکیم ! که سیگار را قاتل پدرم می دانستم و چقدر سخت است امروز که قاتل پدرم را روزی هزار می بوسم.چقدر تلخ شده ای ، این روزها قندهایت را در دل چه کسی آب میکنی ؟چقدر خوبه وقتی والدینمون مارو صدا میکنن و ما نمیتونیم جوابشونو بدیم سر موقع نماز باشیم نه جایی که بهشون محل نندازیم به افتخار همشونچقدر دور تر از من، ایستاده ای! دور از احساسم آنجا که تو ایستاده ای؛ صدای مرا هم نمی شنوی چه برسد به دلتنگی هایم بغض هایم اشک هایم………..دست و پا گیر ترین کلمه “محدودیت” است اجازه نده مانع پیشرفتت شوددستات رو به من بده با هم از آتش بگذریم . آنان که سوختند تنها بودند !دستان من لایق شکوفه های اجابت نیست،پس بگذار دعاهایم را در دستان شما بنشانم تا اجابتشان را نظاره کنم. التماس دعادستانم بوی گل می داد مرا به جرم چیدن گل محکوم کردن ، اما هیچکس فکر نکرد شاید من گلی کاشته باشم …دستانی که خدمت میکنند مقدس تر از لبهایی هستند که عبادت میکنند.(کوروش کبیر)دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کننددستت را به من بده از آتش بگذریم آنان که سوختند همه تنها بودند ..دستخط تو راضي ام نميكند كاش دست تو بود…دستــــت را بیـــــــاور ….
مردانه و زنانه اش را بی خیـــــــال
دســـــت بدهیم به رسم کودکــــــــــی …دستم بوی گل میداد . مرا به جرم چیدن گل محکوم کردند اما هیچ کس فکر نکرد که شاید گلی کاشته باشم .دستمال خیس آرزوهام رو فرستادم همین 4 قطره چکید : زنده ، بد ، رفیق ، با معرفتنمیپرسی تو حالی از دل غمگین و بیمارم / ولی من هر کجا باشم ، خیالت را به سر دارم .نه آنچنان عاشق باش که هیچ چیزی را نبینی و نه آنقدر ببین که هرگز عاشق نشوینه انقدر شیرین باشید که بخورنتون ، نه اونقدر تلخ که تُفِتون کنن …نه تو آمدی نه فراموشی…اما…من کوه میشوم و پای نبودنت میمانم…نه دل در دست محبوبي گرفتار ، نه سر در كوچه باغي بر سر دار ، از اين بيهوده گرديدن چه حاصل ، پياده ميشوم دنيا نگهدار…نه زمستاني باش كه بلرزاني ونه تابستاني باش كه بسوزاني ….بهاري باش كه برويانينه زمین باش و نه خاک، که تو را خوار کنند / وانگهی ذهن تو را پر ز مردار کنند
آسمان باش که خلقی به نگاهت بخرند / وز پی دیدن تو، سر به بالا ببرند . .نه طبق مد دوست دارم نه طبق سنت!… همه چیزبنا به فطرت است. خوب هادوست داشتنی اند… خوب من…نه عشقم را به بازی بگیر
و نه بازیت راعاشقانه جلوه بده
من زادۀ احساسمنه پلكي ميزند عقلم نه راهي ميرود هوشم چراغ خسته اي درانتهاي شهر خاموشمنه آن دريا كه شعرش جاودانه است،
نه آن دريا كه لبريز از ترانه است،
به چشمانت بگو بسپار ما را،
به آن دریا که ناپيداكرانه است…نور … صدا … دوربین … حرکت … امیدوارم در سکانس ۹۱ شادی زندگیتان
پر از پلانهای تکراری و غمهایتان تک برداشته باشه …. کاتنوشته ها بهانه است ، فقط مینویسم که یادآوری کنم به یادتم ، باورش با تو!!!!!نوشته هاي روي شن مهمان اولين موج دریا هستند ، اما حكاكيهاي روي سنگ ، مهمان همیشگی تاریخند و دوستان خوب حک شدگان روی قلبند و ماندگاران ابدینوشته هايمان را ميخواني ميگويي:چه زيبا!!…… درد آدمها زيبايي دارد؟؟؟؟؟….نوشته هایم را که در غم فراقت نوشته بودم کس دیگری خواند و گریست،مانده ام که خنده تو از چه بود؟نون و پنیر و چایی قصه آشنایی الهی یاد نگیری هرگز تو بی وفایینيازى نيست انسانها را امتحان کنيد,کمى صبر کنيد خودشان امتحانشان را پس مى دهند …!نيازي نيست اطرافمون پر از آدم باشه همون چند نفري که اطرافمون هستند آدم باشند کافيهنيوتن اگر جاذبه را درست ميفهميد معشوقه اش از درخت متنفر نبود و در خاطرش نمى نوشت اشكهاى من هم به زمين مى افتاد اما تو سيب را ترجيح دادى !نکردم در اين دنيا گناهى * فقط کردم به چشمانت نگاهى * گناه من اگر باشد نگاهى * مجازاتم بکن هر طور که خواهىنکردم در این دنیا گناهی ، فقط کردم به چشمانت نگاهی ، گناه من اگر باشد گناهی ، مجازاتم کن هر طور که خواهی .نکند فکر کنی در دل من یادتونیست….گوش کن”نبض دلم”زمزمه اش باتو یکیست.نگاه به كار مفيدم نميكند هيچ كس! هزار ديده به انتظار يك اشتباه من استنگاه تو تلخ اشک های من شور یادت شیرین زندگی “با مزه” ای دارم..!!نگاهم کرد پنداشتم که دوستم دارد نگاهم کرد در نگاهش هزاران شاخه عشق خواندم نگاهم کرد دل به او بستم نگاهم کرد…. ولی بعدها فهمیدم که فقط نگاهم کردنگاهم یاد یاران کرده امشب، مرا سر در گریبان کرده امشب ، غم و فریاد من از این و آن نیست ، دلم یاد رفیقان کرده امشبنگذار ديگران نام تو را بدانند.
همين زلال آبي چشمانت براي پچ پچ هزار ساله آنان كافيست!!!!!!!!نگذاريم تقويم و ساعت، اين حقيقت را يادمان ببرد كه لحظه لحظه زندگي، يك معجزه است ودر پس آن، حقيقتي…نگران خیس شدن پاهایش بود…آن زمان که آب از سرمن گذشته بود…!نگران فردایت نباش… “خدای دیروز و امروزت” فردا هم هست، ” فردایت قشنگ”نگران نباش … يه روزى،يه جايى،وقتى اصلا حواسش نيست … همون بلايى كه سرت آورد،سرش مياد …نگی که ما گداییم / نگی که بی وفاییم / ما اهل هر کجاییم / مخلص بعضیاییمنی دولت دنیا به ستم می ارزد نی لذت مستی اش الم می ارزد نه هفت هزار ساله شادی جهان این محنت هفت روزه غم می ارزد….نیا باران زمین جای قشنگی نیست من از اهل زمینم خوب میدانم که گل در عقد زنبور است ولی سودای بلبل دارد پروانه را نیز دوست میداردنیت کرده ام اگر نیایی……. ………. پیاده از خاطرت بروم………..نیش نامرد از نیش عقرب بدتر است
پس بزن عقرب که دردش کمتر استهر کس بد ما به خلق گوید ، ما چهره ز غمک نمی خراشم ، ما خوبیه او به خلق گوییم ، تا هر دو دروغ گفته باشیمهر کسی به اندازه ای که احساسش می کنند ” هست ” . شریعتیهر کسی چيزايی رو که شما می گين می شنوه. ولی دوستان به حرفای شما گوش می دن. اما بهترين دوستان؛ حرفايی رو که شما هرگز نمی گين می شنون :”)هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو، کبر و ناز و حاجب و دربان بدین درگاه نیست…….هر که را دیدم ز مجنون و ز عشقش قصه گفت کاش می گفتند در این ره چه بر لیلی گذشت!هر کودکی با این پیام به دنیا می آید: (((((خدا هنوز از انسان نا امید نیست)))))هر کی دلش هوای امام رضا کرده لایک کنه یا امام رضـــــــــــــــــــا ♥هر کی رفیق بامرام داره لایک کنه…به همین راحتی به همین خوشمزگیهرآنچه خواستم نيامد به دست / چون که بيگانه بودم به اين دنياى پست / بی آب بودم کوزه بدست / تا آب يافتم کوزه ام شکست!هرآنکه یار خواهد یار بسیار
ولیکن فرق دارد یار با یار
دل من سایه لطف تو میخواست
وگرنه سایه دیوار بسیار….هراز گاهی دریا هوس می کنه به ساحل سری بزنه براش مهم نیست که ساحل دستشو میگیره یا نه!!!مهم اثبات وفاداری دریاست.هربار که کودکانه دست کسی را می گرفتم ، گم میشدم
حالا آنقدر که در من هراس گرفتن دستی است ، اضطراب گم شدن نیست !هرتبی تب عشق نیست گاهی وقتا بعضی تب ها از عفونت هوسه!!!!! گفتم که درجریان باشید!!!!!هرجا سخن از اعتماد است من هر هر میخندم…هرزمان احساس كردى دراوج قدرت وبزرگي به سرمى برى به حباب بينديش!هرصبح؛ پلك هايت فصل جديدي از زندگي را ورق مي زند؛ سطر اول هميشه اين است: "خدا هميشه با ماست" پس بخوانش با لبخند.هركس يه گمشده اي داره!!تاگمشدش رو پيدانكنه آروم نميشه!!(سهروردي)هركه بااحساس باشد عاقبت خواهد شكست اين جواب سادگيست!مثلث خاطراتهركي قبول داره هيچ چيزي ، اندازه اون كلمه پايين نميتونه آدمو تو زندگي موفق كنه لايك كنه . . . ” دعايِ خيرِ مادر ♥ “هروقت از کسی رنجیدی یه لحظه به نبودنش فک کن!……هروقت بچه ای پا به دنیا میزاره . . . به محبت مادری شک میکنم اگه این مادر محبت داشت نمیذاشت این بچه به این دنیای کپک زده پا بزاره….هروقت دیدی دارن بهت حسادت میکنن، بدون داری راهتو درست میریهرچند بی “حد” تورا خواستم….. اما در “حد” من نبودی……هرچه “بادا باد” ؛ “تاس دل” می ریزم … یا “بـر بـاد” می روم ، یـا “از یـاد”هرچه اسایش روح-هرچه ارامش دل-هرچه تقدیربلند-هرچه ازلطف خداست-همه ازعمق وجود-همه تقدیم به شماهرچه انسان ،وجود ارزشمندتری داشته باشد به همان اندازه مودب و فروتن است.هرچه داشتم برای به دست آوردنش رو کردم… اما نامهربان اسیر نشد…!!! سیر شد…!هرچه زدم بی تو دلم وا نشد
جز تو کسی باب دل ما نشد
هرچه گنجشک شدم و به آسمونها رفتم
هم نفسی مثل تو پیدا نشدهرچه زمان میخواهد بگذرد،لحظه ای از یاد نبردمت که بخواهم یادت کنم…هرچه ناديدني از مردم دنيا ديدم باورم گشت كه آسايش نابيناچيستهرچه کمتربه زندگی وابسته شویم زنده ترخواهیم بود.هرکجا سازی شنیدی،از دلی رازی شنیدی،شعرو آوازی شنیدی،چون شدی گرم شنیدن وقت آه از دل کشیدن یاد من کن….هرکس بد مـــا به خـــلق گوید … ما چهره به غـم نمی خراشیم … ما خــــوبی او به خـــلق گوییم … تا هـــردو دروغ گــفته باشـــیم …هرکس جای من بود ، می بُرید ، اما من هنوز می دوزم ، چشم ِ امید به راهِ آمدنت . . .هرکی دلتو شکوند صداشو در نیار یه روز دلش میشکنه صداش در میاد…هرگاه احساس كردي كه گناه كسي آنقدربزرگ است كه نميتواني او را ببخشي بدان كه اشكال در كوچكي قلب توست نه در بزرگي گناه اوهرگاه خدا بخواهد بنده اى را خوار كند ، دانش را از او دور سازد. امام علی (ع)هرگاه ديدی گناهی آنقدر بزرگه که نميشه ببخشيش، بدون كه اوون از کوچيکي قلبته نه از بزرگي گناههرگز این چهار چیز را در زندگیت نشکن ، اعتماد ، قول ، قلب
زیرا وقتی این ها می شکنند صدا ندارندهرگز به دیگران اجازه نده قلم خودخواهی بدست
بگیرند دفتر سرنوشت را ورق بزنند
خاطراتت را پاک کنند و در پایانش بنویسند:
قسمت نبود !!هرگز به کسی که برای احساس تو ارزش قائل نیست دل نبند. “خورخه لوئیس بورخس”هرگز به کوچه بن بست ناسزا نگو.!؟ رنج بن بست بودن برای کوچه کافیست.هرگز دلی بی بهانه نمی تپد،،نمیدانم بهانه ها دلگیرند یا دلها بهانه میگیرند…هرگز فراموش نخواهم کرد:که برای داشتن تو دلی را به دریا زدم که از اب وحشتداشت…اما تو چه کردی با این غریق؟!هرگز فراموش نکن,من برای داشتن تو دلی دا به دریا زدم که همیشه از آب می ترسیدهرگز نخواهم کوبید!! بگذار بسته بماند دری که پشتش تو نیستی..!!…هرگز هیچ حسرتی در دنیا این چنین یک جا جمع نمی شد که در این 4 کلمه جمع شده :
او مرا دوست نداردهرگز هیچكس ندانست
برف
تكه های خودكشی یك ابر است…!!هرگز کسی را قضاوت نکنید چون شما هرگز نمیدانید زندگی آنان چگونه است و چه بر آنان میگذرد یا آنان در چه شرایطی هستند.هرگزمنتظرفرداي خيالي نباش، سهمت را ازشادي هاي زندگي همين امروزبگيرهزار عیب و دوصد نقص در وجود من است تو با نگاه محبت مرا تماشا کن!هزارآرزوي بشردرمقابل يك تقديرالهي محكوم به فناست، آرزودارم خدابهترين وقشنگ ترين تقديرهارابرايت رقم بزنه..هزاران راه به خوشبختی منتهی می شود، اگر یکی مسدود بود، دیگری را انتخاب کن.هـر انسـانی متولـد مـی شود نشــانـه آن است کــه: خــــدا هنــوز از انســـان نــاامیــد نشــده اسـتهــر چــه تَبـــَـر زدی مــــرا.. زخـــــم نـــشد ! جــــوانـــه شـــد !هـــر بـــاحــجــابــی مـــومـــن نـیـسـت امــا ؛ هــر مــومـنـی بـا حـجـاب اسـتهـــر جا دلت شكست قبل رفتن خودت جاروش كن،تا هر كس منت دستاي زخميشو رو سرت نذاره !!!!!هفت رازخوشبختی از زبان کورش کبیر: متنفرنباش، عصبانی نشو،ساده زندگی کن،کم توقع باش،همیشه لبخندبزن، زیادببخش ,یک دوست خوب داشته باش!هم قــــــــــد شدیم …
خدا میداند چه چیزهایی را زیر پاهایم گذاشتم …همان صفر باش…
همان دایره ای ساده و خالی که با حضورش روبروی هر عددی آن را تا ده ها و صدها برابر ارزش می بخشدهمدم تنهايى ها باش… نه همدم تن هايى كه تنت را فقط براى يک شب مىخواهند.همش توی خونه ات تو بگیر،بشین،ببین ثانیه هات دارن حروم میشن تموم میشن این روزای لعنتی،ولی به چه قیمتی؟!همــین که یــک مــرد قـــابــل ترحــم بـاشـــد یعـــنی مــرگ…همنشيني باخوبان به ما آموخت اگر هم خوب نيستيم لااقل قدر خوبان را بدانيمهمه از خاکیم و به خاک برمیگردیم اما مهم اینه که به لجن تبدیل نشیم…همه اعضای بدن محتاج عقلندو عقل محتاج ادبهمه جا سردو سیاه ، رو لبام ناله و آه سر من بی سایبون ، نگهم مونده به راه من غمگین و سرد و تو دلم یه گوله درد نه بهاری نه گلی ، پاییزِم پاییزِ زردهمه در حسرت یک پروازند،من به پرواز نمی اندیشم،به تو می اندیشم که تو زیباتر از اندیشه یک پروازی.همه در زندگى شطرنج بازيم ، نبايد بى جهت هرسو بتازيم . اگرتكنيك دلها را بدانيم ، هميشه برده و هرگز نبازيم…همه دنيا رونامردها گرفتن ، وفا رو از همه مردها گرفتن ، خبر اومد كه مجنون را پريشب ، پليسها با سه تا ليلا گرفتن !همه دوستیا همینه: سرش گُــــل تـــَهش گـــرگــــهمه را وعده به ديدار قيا مت دادند. تا قيامت چه كند آن كه گرفتار تو شد..!همه زخمهاي دستم راميبينندوميگويندچراباخود،،!چنين کردي….!ولي کسي زخم دلم رانديد،تابگويدچراباتوچنين کردند،،،!همه شب بر آستانت شده کار من گدایی به خدا که این گدایی ندهم به پادشاهی مه من هنوز طفلی به جفا مباش مایل که طبیعت تو عادت نکند به بی وفایی……همه عمر غنچه ماندیم و تبسمی نکردی که دلت نخواست یکدم دل ما شکفته باشدهمه محبتت را به پای دوستت بريز ولی همه اسرارت را در اختيار او نگذار. حضرت علی (ع)همه میخوان که تو بیای ! من هم می خوام که بیای ! ولی وقتی به پشت سرم نگاه می کنم …..!!!! فکر میکنم بهتره که فعلا نیای ! لااقل تا وقتی که من خوب نشدم نیا !همه میگن 13عدد نحسیه…! اما من میگم نحسی از1و3است نه13..! عشقای امروزی یا1طرفن یا3طرفه…!همه میگن بخشش از بزرگان است … بعد وقتی میبخشی … هیچکس نمیگه چقدر بزرگ شدی … میگن بلد نبودی حقتو بگیری …!!!همه نازن تو ناناز
همه سيرن تو پياز
همه شورن تو شكر
همه قلوه تو جيگرهمه ی حرف دلـــم با تــو همین است که: “دوســـت…”!!! چه کنم، حرف دلم را بزنم یا نزنم؟هموجور که نمره دلیل بر هوش نیست… سن هم دلیل بر فهم و شعور نیست !!!هميشه آرزو داشتم سايه اش بالاي سرم باشد من كور بودم… او سراسر نور بود سايه نداشت…هميشه آنكه سراغي از تو نميگيرد دلتنگ ديدنت است و از شكاف چشمانش به نبودنت خيره ميشود
هميشه آنكه تو او را نميبيني نامهربان نيست!هميشه ازخدا بخواه تو رو تمناي دلي كنه كه مثل خودت پراز محبت باشههميشه بايد مراقب سه چيز باشيم : وقتي تنها هستيم مراقب افكار خود، وقتي با خانواده هستيم مراقب اخلاق خود و زماني كه در جامعه هستيم مراقب زبان خود !هميشه برادري از يك مادر بودن نيست، گاهي از رفاقت برادراني به وجود مي آيند كه هيچ مادري قادربه زاييدن آن نيست……هميشه دور بودن معناي فراموش کردن نيست ، گاهي فرصتي است براي دلتنگ شدن.هميشه عزيزترينها در خاطر انسان ميمانند آسوده خاطرم كه تا ابد در خاطرم ميمانيهميشه معذرت خواهي به اين معني نيست كه تو مقصري بعضي وقتا يعني حفظ اون رابطه برات مهم تر از غرورته!هميشه نگاهت به آن بالا باشد تا دلت از آدم و كارهاي اين پايين نشكند…همين مسير را مستقيم بروى ميرسى به دو راهى …؛ يك راه به من ختم ميشود، آن ديگرى به ختم من!همين چند روز پيش قلبت همين حوالي ديده مي شد … چقدر هواي دلت آلوده است … ديگر نمي بينمش!!!همين که مي گي منو بيشتر از اون دوست داري يعني هنوز به اون فکر مي کني !همين براي ترسيدن من کافيه … !همچنان چشم به چشمان تو دارم ای دوست / گوشه چشمی بنما بر دل زارم ای دوست
هر شبم نقش تو ماه شب چشمان منست / روزها در شب هجرت بشمارم ای دوستهمچون باران باش رنج جداشدن از آسمان رادرسبز کردن زندگی جبران کن…همچون درخت باشیم که در تهاجم پاییز هرچه را بدهد، روح زندگی را برای خویش نگه میدارد.همچون قطره ي اشکي.. و مانند مرواريدي گرانبها… از چشمانم فرو غلتيدي… تا کلمه ي عشق را… به پليدي ها نيالايم… . اکبر ايماني”افق” رمان ميهنهمچون مگسان روی پلیدی منشین ¤¤¤ زنبور عسل باش انیس گل باشهمیشه آخر هر چیز خوب میشود.اگر نشد بدان هنوز آخر آن نرسیدههمیشه ابر ها می بارند ولی آدم ها عاشق ستاره ها می شوند …!! نا مردیه نه؟؟؟ اون همه گریه را به یک چشمک فروختنهمیشه ابرا می بارن اما همه عاشق ستاره ها میشن ، مواظب باش چشمک ستاره ، گریه ی ابرو از یادت نبره..همیشه از این می ترسم که نکند جفت من با دیگری جفت شود و سهم من فقط…جفتک!!!!!!!!همیشه از خدا بخواه تو رو تمنای دلی کند که مثل خودت پر از محبت باشدهمیشه از خوبی های دیگران دیوار بساز ، اگه بدی کردن ، یه آجر بردار ، بی انصافیه اگه دیوارو خراب کنی .همیشه از فاصله ها گلایه داشتیم شاید
یادمان رفته که در مشق کودکی هم برای فهمیدن کلمات کمی فاصله لازم بود!همیشه ازخدا بخواه تو رو تمنای دلی کنه که مثل خودت پراز محبت باشههمیشه ازخدا میخواهم آنچه شایسته توست به تو بدهد نه آنچه آرزو داری زیرا گاهی آرزوی تو کوچک است و شایستگی تو بسیارهمیشه باید یکی باشه که سه نقطه ی آخر جمله تو بفهمه !همیشه به آدم ها به اندازه ای محبت کن! که بعدش مجبور نشی بهشون ثابت کنی خَر نیستی..همیشه به یادت هست،اماشاهدی ندارم جز کلاغ بام خانه مان که او هم حقیقت را به تکه پنیری میفروشدهمیشه بهترینها برای من بوده و هست..! اگه مال من نشدی ، بدون بهترین نبودیهمیشه تاریکی کریه نیست ! آبروی نور را برده این خيانتِ روشن…همیشه تو آسمون از یه ارتفاعی به بعد دیگه هیچ ابری وجود نداره،
پس هر وقت آسمون دلت ابری شد با ابرها نجنگ،
فقط کمی اوج بگیر….همیشه تو یک ارتفاع بالایی از جو ، دیه ابر وجود نداره. اگه یه وقت دیدی آسمون دلت ابری بود بدون به اندازه کافی اوج نگرفتی.همیشه حرف های هست برای نگفتن و ارزش هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.(شریعتی)همیشه خودتو بنداز تا بگیرنت. اگه خودتو بگیری میندازنتهمیشه داشتن بهترینهابه آدم غرورخاصی میده !من مغرورترینم چون توبهترینی !همیشه در حالی که… یه عالمه حرف بیخ گلوت چسبیده! یه عالمه اشک توی چشماته! یه عالمه حسرت توی دلت تلنبار شده… باید بگی : خب… خدافظ …همیشه در زندگیت جوری زندگی کن که ..ای کاش… تکه کلام پیریت نباشدهمیشه در شلوغترین جا بازهم جایی برای نشستن هست…همیشه دلیل شادی کسی باش، نه شریک شادی او و همیشه شریک غم کسی باش، نه دلیل غم اوهمیشه دوست داشتم ابر باشم.چون ابر انقدر شهامت داره که هر وقت دلش میگیره جلوی همه گریه کنههمیشه دیدیم و شنیدیم که میگن : این حُ-س-ی-ن کیست کـه عــالم همه دیوانه ی اوست . . . ! حالا فکرشو بکن : این خُــدا کیست که ارباب هم آواره ی اوست . . . !همیشه روزهایی هست که انسان در آن…. کسانی را که دوست میداشته است بیگانه میابد…. (آلبرکامو)همیشه شیرین ترین توت ها پای درخت ریخته می شود.درحالی که مابرای چیدن توت های کال چشم بهبالا ترین نقطه داریمهمیشه فکر می کنیم چون گرفتاریم به خدا نمیرسیم ولی در حقیقت چون به خدا نمیرسیم گرفتاریم !همیشه میخواستم یکی من – یکی تو باشه . . . وقتایی که تو 2تا مسیج میزنی و من یکی احساس میکنم دارم کم میذارم و زود مینویسم ” دوستت دارم “همیشه نباید زد.. گاهی هم باید خورد.. ” حرف ها را “همیشه هم "offline " بودن به معناى busy بودن نیست … شاید دیگه منتظر کسى نیستی و حــوصله خودتم نداری…!!!همیشه چوب سوختنی نیست خوردنی هم هست ما گاهی چوب سادگیمون رو میخوریمهمیشه که باشی از تو خسته می شوند مردمانی که اگر نباشی می گویند: بی معرفتی…همیشه یه خاطراتی هست که آدم وقتی یادش میفته میگه:من چقدر خر بودما!!!همیشه یک جفت لنگه کفش ، هرچند کهنه ، بهتر از یک جفت لنگه کفش هر چند نو ولی، تا به تاست.همین الان که این متن رو میخونی سریع بگو “خدایا شکرت”، شاید دیگر فرصتی برای شکر گذاری نباشه…همین ضرب المثل آشپز که دوتا شد آش یا شور می شه یا بی نمک برای درک پیشینه تاریخی ایرانیان در گند زدن به Team Work کافیه!همین لحظه شاد باش. زندگی تو همین لحظه استهمین مسیر را مستقیم بروی می رسی به دو راهی ،یک راه به من ختم می شود ،آن دیگری به ختم من !!!همین که فهمید غم دارم آتش گرفت… به خودت نگیر… سیگارم را گفتم!!!!همین که یادمی تشکر همین که مرحم دردی تشکر
در این دنیا که مردم بی وفایند همین که با وفا هستی تشکرهنرمند کسى است که اشگ دیگران را به لبخند شادى تبدیل کند.هنوز آنقدربزرگ نشده بود.. که بداند… هربرق چشمی درشب… نگاه مادرنیست!! بچه گربه! به آغوش ماشین فرورفت و جان دادهنوز تا آمدنت خیلی مانده وقت دارم لباس عوض کنم یک لیوان چاي بنوشم چند كتاب بخوانم و احتمالا يك عمر به تنهائي زندگی کنم…هنوز حرف پیرمرد عصابدستی را یادم نرفته که گفت مثل عصا باش
هزار بار زمین بخور اما… اجازه نده
اونی كه بهت تكیه داده حتی یه بار هم زمین بخوره!هنوز هم بغض میکنم در اوج شادی هایم وقتی به یادم می آورم خدا هم گفته بهد از آسانی سختی ستهنوز هم مثل انشاهای دوران دبستان با نتیجه گیری مشکل دارم… "چرا رفتی؟؟"هنوزم از بازي كلاغ پر ميترسم، ميترسم بگم رفاقت ، آروم بگي پر….هنوزم پیدا میشه بعضی از مخاطبای خاصی ک از بس واسه طرف مقابلش دردسر تراشی میکنه ک؛ تو رکورد گینس در قسمت دردسرها میتونه اسمشوب ثبت برسونه.بله این جوریاس…هنگامي كه كسي آگاهانه تورا نمي فهمد خودت را براي توجيه خسته نكن…هوا بس نا جوانمردانه سرد است… پس چرا می گویند زنده باد بهار…………….هوا خیلی غبار آلود است!…
گرگ را از سگ نمی توان تشخیص داد!…
هنگامي گرگ را می شناسیم كه دریده شده ایم…هوا داره سرد میشه مواظب باش کسی از سردی هوا به گرمی قلبت پناه نبره… .هوا را ببين؛ بخدا، خدا عاشق است…هوا گرفته بود، باران مي باريد، كودكي با تصور كودكانه خود رو به آسمان كرد و گفت: خدايا گريه نكن درست ميشه ما آدما يک روزي بنده خوبي ميشيم.هواکثیفه؟…سرفه میکنی؟…به افتخار همه اونایی که شیمیایی شدن و هر روزشون همینه…!!!هوس بازان كسي را كه زيبا مي بينند دوست دارند!
اما عاشقان كسي را كه دوست دارند زيبا مي بينند!هى لعنتى! بيا باهم بازى کنيم: تو پاکت های خالی سیگارم را بشمار، من هم “شماره هاى غريبه هاى توى گوشى أت را.هي رفيق اگه مسيرت جلوي آينه افتاد اين رفيق مارو ببوس!!هيچ به غم ديروز نينديش ،رنج هرروز براي همان روز كافيست ، فردا هم براي خودانديشه هايي دارد.هيچ ثروتى بالاتر از مهربانى نيست ، اينو يادت باشه خيلى ثروتمندى…هيچ دلي بي بهانه نميتپد…
نميدانم بهانه ها دلگيرند يا دلها بهانه گيرهيچ كس آزاد نيست،حتي پرنده ها هم وابسته به آسمانن.هيچ كس ندانست شايد شيطان عاشق حوا بود كه به آدم سجده نكرد…هيچ كودكي نگران وعده بعدي غذايش نيست،زيرا به مهرباني پدرومادرش ايمان دارد،اي كاش منم مثل او به خدايم ايمان ميداشتم.هيچ وقت واسه فراموش كردن يه آدم،آدم ديگه اي رو بازيچه ي احساسات گذراتون نكنيد.هيچ گاه نبايد به اجبار خنديد … گاهي بايد تا نهايت آرامش گريست …. تبسم بعد از گريه از رنگين كمان بعد از باران هم زيباتر است …هيچ گاه نميتوان با مشت گره شده دستي را به گرمي فشرد…هيچكس هرگز نميداند چه سازى ميزند دنيا، چه ميدانى تو از ديروز، چه ميدانم من از فردا، همين يك لحظه را درياب كه فردا ميشوى تنهاهيچوقت نفهميدم چه رازيست ميان دلــم و دسـتم…! كه هرچه را دلم خواست از دستم رفت…هيچوقت نميفهمي يه نفر و چقدردوست داري تا زماني که شروع نکنه از دوست داشتن يکي ديگه باهات حرف بزنه … اگه داغون شدي بدون دلت گيره..هيچگاه اصالت خود را بخاطر ديگران تغيير نده،چون هيچ كس نمي تواند نقش تو را بهتر از خودت بازي كنه. پس خودت باش.تو بهتريني.هی ( ر ا ه ) امدم با تو….. هی ( ه ا ر ) شدی با من…..و جای سوره ای به نا عشق در قرآن خالیست که اینگونه میفرماید:و قسم به روزی که دلت را میشکنند و مرهمی جز خدایت نخواهی یافت.و من تازه فهمیده ام… برف ، خستگی خداست… آنقدر که پاک کنش را برمیدارد و میکشد روی همه ی آدمها… روی زمین…و مهربانیت از دور چه نزدیک است
عجیب حس میکنم كه جغرافیا دروغ تاریخ استو چگونه از جان نگذرد آن که میداند جان بهای دیدار است… شهید آوینیو گاهی پشیمانی تنها در آوردن سوزن است از سینهی پروانهای غبار گرفته حسش بدجوری گرفتتم. شمام بچه بودین پروانه میگرفتین خشک میکردین ؟؟؟و خدایی که در این نزدیکیست،لای گلهای حیاط، بر سر طفل یتیم، سر سجاده تو،ته چشم مادر ،و چنان نزدیکست که نمی پنداریواااي خداااااي عزيز چقد آغوش تو گرمه.. چقد آغوش تو آرومه.. محرم امسال منو به آغوشت دعوت مي كني؟واسه عاشقی نه لازمه شاعر باشی ! نه لازمه فرهاد باشی و کوه بکنی . . . یکم شعور داشته باشی کافیهواسه مشق شب صدباربنويس
اوني كن فكرش رونمي كني
هميشه به يادته!واسه گفتن دوستت دارم چرا تا فردا صبر میکنی؟!!! همین الان بگو…..از همین جا بگو…..خیلی ساده بگو دوستت دارم……واسه گلی خاک گلدون شو که اگه یه روز به خو رشید هم رسید یادش باشه چطوری رسیدهواسهء شکستن یه دل فقط یه لحظه وقت می خوای… اما واسه اینکه از دلش در بیاری شاید هیچ وقت فرصت نداشته باشیواقعا بازیگری…عینه همین بازیگرا که ماله همه ان….واقعا دلم میگری که بعضیا باید شیرینیه زندگی دلشون رو بزنه اونوقت بعضیا باید با همین زولبیا بامیه زندگیشون رو شیرین کننواقعی بودیم باورمان نکردند…مجازی شدیم فیلترمان کردند…وچه دنیایی ساخته اند…برای مانسل سوخته!!!واقعی و مجازی ندارد … ، آن جا قدم به قدم به مرگ نزدیک می شوم اینجا کلمه به کلمه …وای به روزگاری که دشمن بهتر از دوست باشد.وای…! عجب غوغا میکنند در من…، واژه هایی که به وزن “تو” شعر میشوند..!وتو؟؟! هوووووووی؟؟؟؟؟؟؟با تواما؟؟؟؟؟ یک عذر خواهی ب بالشت من بدهکاری بس که هرشب چنگ میزنم نبودنت را…..!!!!!!وجــــــود داره” ولــــی بی وجوده” هـمـیـن…!!!وجودت واعظ باشد نه سخنانت…وزارت کشاورزی اعلام کرد گلهایی که شکوفه نمیدن حداقل sms بدنوصیت میکنم بعد از مرگم،گوشتهای بدنم را به دوستانم بدهند تا میل کنند آخر آنها به خوردن گوشت برادر مرده یشان خیلی علاقه دارند …وضع نابسامانیست بی قراری های دلم یاد تو را به دورترین نقطه ذهنم برده میترسم فراموش شوی!وفا را باید ازنیلوفری آموخت که به دور هر شاخه ای میپیچد به دور همان شاخه میمیرد!!وفــــــا ز ما نديده اي قبول اما خوب… خودت به رحمت شاهانه عادتمان داديوقایع زندگی به ۲ صورت میباشد: اگه خوش بگذره ، اسمش خاطره ست اگه پدرت در بیاد ، تجربه ست !وقت بیکاری کفش هایم را واکس میزنم چون: تنها همراه من در زندگی است اون ضربه میخورد تا پای من اسیب نبید ان است که ……………………وقت قلبی مهربان دارید: خیلی کمک می کنید، بخشش می کنید، دوست می داریید، واعتماد می کنید. و همیشه به نظر میرسد بیشترین ضربه را می خورید. واقعا راست میگهوقتى با كاميون عشقت از سربالايى پيچ دل من بالا ميرفتى، ميدونستم چيزى جز گرد و غبارت واسه من جا نميمونهوقتى فقط به خاطر پري قصه بخواي قهرمان داستان باشي ، آخرش چيزي نخواهى شد جز همون كلاغى كه به خونش نرسيد!وقتي برگ هاي پاييزي رو زير پاهات له مي كني بدون كه روزي بهت نفس ميدادن!وقتي به علاوه ي خدا باشي، منهاي هرچيزي مي توني زندگي كني…وقتي تنهاييم دنبال يه دوست ميگرديم وقتى پيدايش ميكنيم دنبال عيباش ميگرديم وقتى از دستش ميديم دنبال خاطره هاش ميگرديموقتي تو پيروز ميشي من با غرور به همه ميگم : هي اون دوست منه ! وقتي ميبازي كنارت ميشينم و ميگم : هي من دوست توام . . .وقتي خدا مي خواست تو را بسازد چه حال خوشي داشت، چه حوصله اي ! اين موها، اين چشم ها …. خودت مي فهمي؟من همه اين ها را دوست دارم.وقتي ردپاي محبت و عشق خويش رادرقلب کسي باقي بگذاري بيشترازحاضرين،حاضري! حتي اگرغايب باشيوقتي سگهادر بيابان از گرگها رشوه ميگيرند و مترسکها در مزارع با کلاغها تباني ميکنند…. از وفاداري آدمها چه انتظاريست….؟؟؟وقتي عادت داري به با همه بودن … از من توقع نداشته باش با همه ببينمت … ! من فقط ميتونم کلا نبينمت …وقتي كبوتري شروع به معاشرت با كلاغها ميكند پرهايش سفيد ميماند…؟ ولي قلبش سياه ميشود.وقتي كسي به دل نشست،
نشستنش مقدس است
حتي اگر نخواهدت،
نفس كشيدنش بس است…وقتي من ان مشترك مورد نظر نيستم چه فرقي ميكنه در دسترس باشم يا نباشم.وقتي پروانه درتارعنكبوت بيفته تازه قصه زندگي آغازميشه چون نه ميتونه پرواز كنه نه بميره…وقتی “باختم”مسیررا یافتم!دربزرگراه زندگی همواره راهت “راحت” نخواهدبود هرچاله ای “چاره ای”بمن آموخت. برای جلوگیری از “پس رفت” پس،بایدرفت…وقتی از آدمی بت می سازی ، همه ی رفتارهایت تبدیل به عبادت می شود و این بزرگترین خیانت به خود است . . .وقتی از غربت ایام دلم می گیرد مرغ امید من ازشدت غم می میرد دل به رویای خوش خاطره هامی بندم باز هم خاطرهادست مرامی گیرد .وقتی از كسی كه دوستش داری ؛ هیچ خبری نیست ، نگرانش نباش ! چون همه چی آروم و روبراهه …. حالشم خوبه ! واسه همین فراموشت كرده !وقتی انچه داریم میبخشیم انچه نیازمند انیم دریافت خواهیم کرد. لاوسوقتی اورجینال به دنیا اومدی… حیفه کپی از دنیا بری ….خودت باش !وقتی بارون میاد خدا بهتر حس میشه ، چون بارون یعنی نقطه چین تا خداوقتی به خدا بگویی خدایا من غیر از تو کسی را ندارم…خدا غیور است!و خواسته ات را اجابت میکندوقتی بهت میگه : جات خالیه …. نگو دوستان به جای ما ! شاید منتظر اینه که بگی : جامو نگهدار ؛ زود میام … !!!وقتی تن ِ کسی رو زخمی کنی ، دیگه بعدش نوازش کردنش فقط دردشو بیشتر می کنه …وقتی تنها شدم ؛ فهمیدم قصه ی مادربزرگها درست بود: همیشه یکی بود یکی نبودوقتی حاجیان به شیطان سنگ می زدند، شیطان می خندید و می گفت: این جماعت که امروز به من سنگ می زنند، برسند تهران به من زنگ می زنند!وقتی حداکثــــری وجود نداره ، بهتره آدم حداقل از حداقــل ها لذت ببره . . .وقتی حرف از صداقت میشود “صدا” “قط” میشودوقتی داری بالا میری مهربان باش و فروتن، چون وقتی که داری سقوط میکنی از کنار همین آدمها رد میشی وقتی در شادی بسته می شود، در دیگری باز می شود ولی معمولاً آنقدر به در بسته شده خیره می مانیم که دری که برایمان باز شده را نمی بینیم .وقتی رفت… گفت:تورا هم میبرم! با خوشحالی گفتم کجا؟؟ گفت:از یادم…وقتی روزگار شما را در شرایط سخت قرار میدهد، نگویید: ” چــــــرا مــــن؟” بگویید: ” نشـــــونت میـــدم!”وقتی زیاد باشی آدما ترش میکنن یا حیف ومیلت میکنن، بایدکم باشی تا مزه مزه ات کنن…!وقتی سر دعوا ها مشکلات همش تو کوتاه میای کم کم انقدر کوتاه میشی که بعضی ها فکر میکنن صندلی هستی و سوارت میشن و پایین هم نمیان.وقتی سکوت خدا را در برابر راز و نیازت دیدی ،
نگو خدا با من قهر است
او به تمام کائنات فرمان سکوت داده تا حرف تو را بشنودوقتی شما برای دیگران دعا می کنید، خدا می شنود و انها را اجابت می کند و بعضی و قتها که شما شاد و خوشحال هستید یادتان باشد که کسی برای شما دعا کرده است.وقتی شیرها پاكتی اند…
وقتی پلنگها صورتی اند…
ایراد مگیر!!
عشق ها ساعتی اند!وقتی صدای اس ام اس میاد معنیش این نیست که مسیج داری معنیش اینه که یکی به یادتهوقتی صدای خرد شدنت زیر پای عابرها ، قشنگ ترین صدای پاییزه ، دیگه چه فرقی میکنه برگ سبز کدامین درخت بودی!وقتی عشق در را زد ، زود باز نکنید… بعضی ها مثل بچه ها زنگ میزنند و فرار میکنند!وقتی كسی را دوست داری باید زیباییهایش را بیرون بكشی و تلخی هایش را صبر كنی ! هیچكس كامل نیست…وقتی لبخند دنبال جایی برای نشستن میگردد ، آرزو میکنم لبانت آن نزدیکی باشدوقتی مادرم کودکی ام رازیرچادرسیاهش قایم میکردشایدنمیدانست که…؟؟؟زمانی جوانی ام راسیاهترازچادرمشکی اش خواهدکرد.وقتی مردم از کسی تعریف می کنند کمتر کسی باور می کند ولی وقتی که از کسی بدگویی می کنند همه باورشان می شود…وقتی می خواهی بنویسی زندگی نیم نگاهی به انتهای خط داشته باش که کج نروی.(ژوزف مورفی)وقتی میخواهی موفقیت خود را ارزیابی کنی، ببین چه را از دست دادهای که این را به دست آوردهای. – تنزین گیاتسو (چهاردهمین دالایی لاما)وقتی میگم آدم انتقاد پذیریم , همه سعی میکنن بهم ثابت کنن ظرفیتشو ندارم .وقتی نخواستت آروم بکش کنار غم انگیز است اگر تو را نخواهد! مسخره است اگر نفهمی! احمقانه است اگر اصرار کنی. . .وقتی نمی توانی فریاد بزنی . ناله نکن . خوش باش ! قرن ها نالیدن به کجا انجامید . تو محکوم به زندگی کردنی تا شاهد مرگ آرزوهای خودت باشی .وقتی نیاز به عشق داری عاشق مشو بلکه زمانی عاشق شو
که تمام وجودت سرشار از عشق هست و میخوای آن را با کسی تقسیم کنی!
“کوروش کبیر”وقتی نیستی همه نیستن نه که نیستن هستن مثل تو نیستنوقتی همه جا برف و یخه سر خوردن یه بهونه ست تا دستایی رو که دوسش داری محکم تر بگیری!وقتی همه چیز خوب است،خیلی میترسم ! من به لنگیدن یک جای کار عادت دارم………وقتی پایت خواب می رود نمی توانی درست راه بروی لنگ می زنی! وقتی قلبت خواب می رود نمی توانی درست فکر کنی عاشق می شوی . . .وقتی پروانه در تاری بیوفته که عنکبودش سیر باشه تازه قصه ی زندگی شروع میشه. چون دیگه نه میتونه پرواز کنه نه بمیره!وقتی کسـی انـــدازت نیسـت…. دست به انــدازه خودت نــــزن…. .:.حسیــــن پنـــاهــی.:.وقتی کسی رو ناراحت میکنی, فقط خودت میتونی آرومش کنی؛ مثل مار که وقتی نیش میزنه, پادزهرشُ از سمِ خودش میگیرن…وقتی کسی میرنجونتت .. اول به وسعت یه رودخونه گریه کن و بعدش یه پل بساز و از روش رد شو ..وقتی کسی گفت: "نمی تونم بی تو زندگی کنم"
یعنی
به نبودنت فکر کرده…!وقتی که ایران هست، خلیج یعنی فارس تاریخ میلرزد از خشم قوم پارسوقتی که رفتی سرم را از ته تراشیدم خاطره ی دست هایت دیوانه ام میکردوقتی گریه میکنی همه میگن ولش کن بذا راحت باشه.ولی وقتی میخندی همه میگن چی شده بگو ماهم بخندیم!!!… شریک گریه هاتموقتی یه مشترک،((مورد نظر))هست ولی ((در دسترس))نیست،ناچار میشی روکنی به مشترکی که((در دسترس))هست اما((مورد نظر))نیستوقتی یکی غصه داره سوال نکن ! فقط آغوش باز کن ! وقتی خوب شد سوال نکن ! بذار فراموش کنه !وقتے فَـراقَتـــِ من،پُـــر شدهــ اَز اَشکـــ ….دَر فِراغَـتــــ !! چہ فَــرقے میکُــنـَــد: . فـِراغـــ یا فَراقـــ …؟وقتے قهرمان جهان شدم ؛ آنگاه فهمیدم که باید بیشتر خم شوم ؛ تا مدال قهرمانے را به گردنم بیاویزند جهان پهلوان تختیوقـتـی تـو نـیـسـتـی .. نــگـاهـم حـوصـلـه نـمـی کـنـد پـایـش را از چــشـمـم بـیـرون بـگـذارد….وقـتی به دنـیا آمدم،از تعـجب نتوانستم چند سال حرف بزنم!ولي خداييش لذت بردم، هنوز چند ساعت تا ورود به محرم مونده، 90% لباس مشكي پوشيدن.. اجرتون با حسين ابن علي (ع)ویژه دهه شصتیــــا؛ سلامتی اون بـــاجه تلفنی که تو بــــارون میرفتی زیر سقفش، یه دونه دو زاری مینداختی توش، یه ساعت حرف میزدی… آخرشم پولتو پس میداد!!!يا رب نظر تو بر نگردد بر گشتن روزگار سهل استياد دارم ازدبستان دركتاب….درس اول صحبت نان بودو آب …..آنچه را در خردسالي خوانده ايم …. همچنان درجستجويش مانده ايمياد ياران هر كجا باشند
بر ما واجب است ما رفيق نارفيق شهرغم ها نيستيميادت باشد هيچ كجا انقدر شلوغ نيست،كه نتوانى با خداي خود خلوت كنييادت باشه زندگى اجبار است مرگ انتطار است عشق يکبار است جدايى دشوار است اما محبت هميشهيادت باشه وقتي كسي برات ميميره،اونقدر مرام داشته باشي كه سر قبرش گل بذارييادت هست فقط ميگفتي لب تر كن . . .
لب كه هيچ چشمانم را تر كردم ولي باز تركم كردي. . .يادت پرچم صلحي ست ميان شورش اينهمه فكر.يادسهراب بخير،آن كه تالحظه خاموشي گفت:تومرايادكني يانكني من به يادت هستم .آرزويم همه سرسبزي توست.يادمان باشد اگر دور شديم ، از صداي نفس خاطره هاست كه چنين دلگرميم…يادمون باشه در املاى زندگى هميشه براى محبت تشديد بگذاريم تا از دوستيمان حتى نيم نمره هم كم نشه…يارب ازدلهاى ماسوز محبت رانگير
اين تجمع اين توسل اين ارادت رانگير
هستى ما بستگى دارد به حب دوستان
هرچه ميخواهى بگيراما رفاقت را نگيريارب ز كرم جزاى نيكى بفرست / ماشين و آپارتمان شيكى بفرست
من ميل به تك خورى ندارم، لطفا / از اين دم بخت ها شريكى بفرستيعني گلي كه بر سر شاخه ببويمت؟ يا آن شراب نابي و بايد بنوشمت؟ اصلا چه حرفهاي مفت كه در شعر ميزنند بايد تورا بغل نموده و محكم ببوسمت!!يقين داشته باش روزي پروانه ميشويم،پس بگذار روزگارهرچه ميخواهد پيله كندچه زود دير ميشود… دوستم بدار، شايد كه ديگر فردايي نباشد….چه زود گذشت روزهای بلندی که آرزوی کوتاه شدنش را داشتیم.چه زیبا میگفت مترسک، وقتی نمیشود رفت، همین یک پا هم اضافیست..!!چه زیبا نقش بازی می کنیم …
و چه آسان در پشت نقابهایمان پنهان می شویم ؛
حتی خدا هم
از آفرینش چنین بازیگرانی در حیرت است …چه زیباست دیدن طلوع خورشید در چشمان تو…………. من غروبش را به شب تقدیم میکنم…..چه ساختن هایی …
که
مرا سوخت
و چه
سوختن هایی … که مرا ساخت !
به آتش کشیدنم مبارکم باشد …چه ساده ! چه ساده تقویم را بی تو ورق میزنم و روزها را با خطی ساده ، به اتمام میرسانم بی تو همه چیز ساده است و بی معنا می دانی ساده اما بی معنا!!!!.چه ساده با گريستن خويش زنده مي شويم و چه ساده در ميان گريستن مي ميريم و در فاصله ي اين دو به سادگي چه معمايي مي سازيم به نام زندگيچه ساده بودم آن هنگام که می پنداشتم شکستنه دله کسی ناگوارترین حادثه ی عالم است. امروز که دلم شکست عالمی تکان نخورد به سادگیه خودم می خندم !!چه ستمگر است انکه از جیبش ب تو میبخشد تا از قلب تو چیزی بگیردچه سخت است دلتنگ قاصدك بودن درجاده اي كه درآن هيچ بادي نمي وزد….چه سربه راه است… دلتنگی رامیگویم… ازگوشه ی دلم جم نمیخورد…چه سمفونی گوش خراشی خواهد شد زمانی که هر کس ساز خودش را بنوازدچه شباهت متفاوتی بین ماست. . . .
تو دل شکسته ای و من دلشکسته ام!!چه شد ای پنجره شوق چرا بسته شدی؟؟؟مگر از همنفسی با دل ما خسته شدی؟؟؟چه صبور بودند فالگیرهایی که این روزها را در طالعم دیدند و هیچ نگفتند …چه طور است که مردم حرف زدن با دهن پُر را بی ادبی می دانند ولی حرف زدن با کلّه خالی را عادی تلقی می کنند…چه عمري گذشت
تا باورمان شد ،
آنچه را باد برد
خودمان بوديم!چه غصه هائی بخاطر اتفاقات بدی که هرگز در زندگیم پیش نیامد خوردمچه فرق میکند در سیرک یا خانه.خنده ات که تلخ باشد دلت که خون باشد تو هم دلقکی.چه فرقى ميكنه وسوسه سيب يا حوا…براى كسى كه آدم نيست!چه فرقی دارد ، پُشت میله ها باشی ؛ یا در خیابانهای شهر در حال قدم زدن ، وقتی که آرزوهایت ، در حبس باشند !چه فروتن است درياي مواج من، كه وسعت روحش رابه مردابي گره ميزند.چه قدر عجیبه زندگی،تا گریه نکنی کسی نوازشت نمیکنه،تا قصد رفتن نکنی کسی نمیگه بمون،تا نری کسی قدرتو نمیدونه، تا نمیری کسی دلش برات تنگ نمیشه!!!چه كلمه مظلوميست قسمت،تمام تقصيرهاي مارا به عهده ميگيردچه لذتي بالاتر از اين كه (( اسمت )) قسم راست يك نفر باشد………… …….چه لذت هايي داري كه من ندارم…….چه مهمانان بی دردسری هستند مـُردگان نه به دستی ظرفی را چرک میکنند نه به حرفی دلی را آلوده تنها به شمعی قانع اند و اندکی سکوت…چه میتواند باشد مرداب چه میتواند باشد جز جای تخم ریزی حشرات فساد افکار سردخانه را جنازه های باد کرده رقم میزنند (فروغ فرخزاد)چه پر جرات میشود انسان وقتی میفهمد کسی دوستش دارد "دکتر شریعتی"چه کسی رسید به پایت زمحبت و صفایت / به خدا ز مهربانی به جهان یگانه هستی.چه کسی میخواهد منو تو ما نشویم؟؟؟؟ دمش گرم نجاتم داد!چه کسی میفهمد حال و روز کسی را که دیگر هیچ نگاهی دلش را نمیلرزاند؟!!!چه کلمه مظلومي است، "قسمت"همه تقصيرهاي مارا به گردن ميگيرد! ! !چه کنیم چرخ فلک مردم ازهم جداست / هرچه راکه میکشیم ازدست خداست!چهار اصل پیشرفت: مردانگی، عدالت، شرم و عشق است.چهار فَصل کِه حَرفِه … فَصلِ پَنجُمُی هَست بِه نام تــــُـــــو ، بِه هَوایِ تـــــُــــوچو مستان بهم مهرباني کنيم
دمي بي ريا زندگاني کنيم
جهان منزل راحت انديش نيست
ازل تا ابد يک نفس بيش نيستچو يار درقناعت كوش و از دنياي دون بگذر / كه يك جو منت دو نان دو صد من زر نمي ارزدچوبی که در آتش خاکستر شده بود با خود گفت شاید داغی آتش را ببخشم اما ضربه هایی که تبر به من زد را نخواهم بخشید…..چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست، همچو لاله جگرم بی می و پیمانه بسوختچوپانی رو پرسیدند روزگارت چگونه است ؟ گفت : گوسفندانم را که پشم چینی کردم بیشترشان گرگ بودندچگونه درگیرت نباشم رفیق،،وقتى “فندک” یادگاریت سیگاریم میکنديك دعا ميكنم، بگو آمين.
انشاءالله تو زندگيت فقط يه جا توى دو راهى بمونى….
اونهم:
بين الحرمينيك روح افسرده ، شما را سريع تر از يك ميكروب از پا در مي آورد.يك روز رسد غمى به اندازه كوه / يك روز رسد خوشى به اندازه دشت
افسانه زندگى چنين است عزيز / در سايه كوه بايد از دشت گذشتيك روز پروانه خواهم شد بگذار روزگار هر چقدر مي خواهد پيله كند.يك كاغذ سفيد را هر چقدر هم كه سفيد و تميز باشد كسي قاب نمي گيرد براي ماندگاري بايد حرفي براي گفتن داشت…يك گنج ، يك دوست هميشگى نيست اما يك دوست ، يك گنج هميشگیست.يكي از خواستنيام اينه كه همه ي اهالي 4جوك تو زندگي واقعيشونم همچين شخصيتي داشته باشن !!!!!!تنها تو دنياي مجازي اينطور نباشن!!!!!!يكي از دوستان نوشته بود : مرد گريه نميكنه يه سيگار بر ميداره ميره تو بالكن ! حالا حساب كنيد من كه نه سيگار ميكشم نه خونه دارم برم تو بالكنش چه دردي ميكشم !يكي يك دل به صد دل ميبنده ، يكي صد دل به يك دل ميبنده ، يكي دلي نداره تا دل ببنده ، يكي دل ميده تا آخرش پا ببنده ، يكي مونده كه به كي دل ببندهيه سلام ازجنس شيشه رنگ سبزه هاي بيشه يه سلام ازجنس الماس به لطافت گل ياس يه سلام آسموني به تو كه مهربوني.. يه طرح جدید : (گلبولای سفیدم فدای میکروبای وجودت)يه عده هستن که به همه چي رسيدن وميرسن بدون هيچ تلاشي…من وتو هيچ جا نميرسيم اگه سيريش نباشيم…کم نيار…نزار اين دنيا واست شاخ شه!!!يه كفش همه ى وجودش رو فداى كسى ميكنه كه پا تو دلش ميذاره
كفشتم جيگريک ساعت زندگي با افتخار و شکوه به يک قرن گمنام زيستن مي ارزد.يکى از فرق هاى انسان با خدا اين است که انسان تمام خوبيها را با يک بدى فراموش ميکند ولى خدا تمام بديها را بايک خوبى فراموش ميکند…!!پائيز كه ميشود, دلم شورميزند! نكند طعم انارهاي پائيزي, طعم خاطراتم را ازخاطرت ببرد… مرا به خاطره نه! به خاطر بسپار…پادشاه باش حتی اگر قلمروات به اندازه عرض شانه هایت باشد…پازل دل یکی رو به هم ریختن هنر نیست….
هر وقت با تیکه های شکسته ی دل یک نفر یک دل جدید براش ساختی هنر کردی.پاك ترين هواى دنيا هواى لحظه هايى است كه دلمان هواى هم را ميكندپاکترين هواي دنيا ، متعلق به لحظه ايست که دلمان هواي همديگر را ميکند.پای یه علف هرز، هرچقدر هم که آب و کود بریزی واست میوه نمیاره…! پس دقت کن: برای کی یا چی وقت میزاری..پایان یک رابطه ،فقط پایان یک رابطه نیست ! پایان خیلی از چیزهاست….. پایان حس و دید مثبت ، پایان دوست داشتن ، پایان خوش بینی ، پایان اعتماد …پاییز است و هوا پر شده از دوستت دارم هایی که به بادها سپرده ام کاش پنجره ات باز باشد….پاییز را دوست دارم چون معافم میکند از پنهان کردن دردی که در صدایم می پیچد اشکی که در نگاهم می چرخد و همه فکر میکنند سرما خورده ام.پاییز که شد؛ به جُرمِ کم کاری اخراجش کردند؛ رُفتگری که عاشق شده بود؛ و برگ ها را قدم می زد و جارو نمی کرد …پدال دنده موتورتیم با پا بزن تو سرمونو خلاصمون کن!پدر به پسرش گفت این 1000 چسب زخم را بفروش تا برایت کفش بخرم، پسر با خود فکر کرد: یعنی باید آرزو کنم 1000 نفر یه جاشون زخم شه تا من کفش بخرم؟ ولش کن همین خوبهپیران که چنین مقــام و حرمــــت دارند زان نیست که یـک دو دم قـدامت دارند این حرمت از آن است که آنها دو نفس در رفـــــتن از ین خرابه ســــبقت دارندپیراهنی که بوی تو می داد ؛ در آوردم حالا بگو با تنم چه کنم !پیرمرد همسایه آلزایمر دارد! امروز صبح بیخودی شلوغش کرده بودند! او فقط یادش رفته بود ازخواب بیدار شود…پیرمردی گرسنه و بیمار
گوشه ی قهوه خانه ای می خفت
رادیو باز بود و گوینده
از مضرات پرخوری می گفت !!!پیری آن نیست که بر سر بزند موی سفید / هر جوانی که به دل عشق ندارد پیر است.پیش از خواب می چـرخم به سمتش حـرفی نمی زنیم فقـط به هم نگـاه می کنیم مـن و دیـوار رو به رویم را می گویم…!!!پیش هیچ آدمی به خطایت اعتراف مکن آدم ها جنبه ندارند…! ژست خدایی برایت میگیرند.پیمانی که در طوفان با خدا می بندی ، در آرامش فراموش نکن.پینوکیو اگر روزی گذرت به اینجا افتاد دروغ بگو راحت باش اینجا ما همه دماغمان دراز استچادر ب سرم چ باشکوه آمده است، شیطان ز وقارم ب ستوه آمده است، خورشید اگر برهنه از کوچه گذشت، تقلید نکن ز پشت کوه آمده است.چقدر سخت است منتظر کسی باشی که هیچ وقت فکر آمدن نیست!چقدر سخته دلت به قلاب ماهيگيري گير كنه كه فقط براي تفريح اومده ماهيگيري.چقدر سخته منطقی باشی در حالی که احساساتت داره خففت میکنه….!!!!!!!!!!!چقدر سخته که زن باشی و بخوای به یه مِــــــــــرد “مردونــــــگــی” یاد بدی!چقدر سخته… نمرده باشی و ازت بخواهند که گورت را گم کنی…چقدر سرد است ،هوای دستانم ،و چه تنها می گذرد این تن من ،از کوچهء خیال های خوش ،آغوشی که هیچ کس برایش ،احساسی خرج نکرد …چقدر صبور بود فاگیری که امروزم را در طالعم دید ولی…. ” هیچ ” نگفت……!!!چقدر عجيب است دريا…!
همين كه غرقش ميشوي پس ميزند تورا…
مثل آدمها.چقدر فاصلة بين دو عمل دور است : عملى كه لذتش مى رود و كيفر آن مى ماند ، و عملى كه رنج آن مى گذرد و پاداش آن ماندگار است! امام علی (ع)چقدر قشنگ گفت یاس ! تو که میدونستی من تکیه گاه محکمتم بگو با من دیگه چرا د آخه نوکرتم ؟ حرف دل خیلیاس …چقدر لذت بخش است احوالم اين روزا شده ام شبيه موهايت در باد…چقدر من عاشق “مادر خانومي” گفتن زي زي گولو بودم! يادش بخير بچگي… به اين فکر ميکنم يه روزي برسه ياد اين روزام بيفتم و بگم:هعييييي جووني…چقدر پایبند بودن سخت است, وقتی خیانت درب تمام خانه های شهر را میزند!چقدرخوب است انسان عبادت کارخیر انجام می دهد بگوید کاری نکرده ام .اما کار نیک و خوبی که از دیگران دید بگوید :چه کار بزرگی انجام داده است.چقدسخته دست سردتوتودسته یکی دیگه بزاری که بهش هیچ حسی نداری.تافقط به یاربیمعرفتت ثابت کنی منم میتونمچقــدر باید بگذرد؟؟ تا مـن در مـرور خـاطراتم وقتی از کنار تــو رد می شوم. تنـــم نلــرزد….. بغضــم نگیــرد…..چمدانت آنقدر هم بزرگ نبود…. چگونه با خود بردی تمام مرا!!!چمن دلکش
زمین خرم
هوا تر…
نشستن پای گندمزار خوشتر…
امید تازه را دریاب و دریاب
غم دیرینه را بگذار و بگذر…چند وقته دارم آهنگهای مختلف رو امتحان میکنم ولی هنوز هیچ آهنگی مثل “لالایی” تــــو آرامم نمی کند!!! …..مــــــــــادرم….چندان هم دور نیستی ؛ فقط به اندازه ی یک نمیدانم از من فاصله گرفته ای ! آری ، “نمیدانم” کجایی ؟چه اسفندها…آه…چه اسفندها دود کردیم… برای تو ای روز اردیبهشتی… که گفتند این روزها میرسی، از همین راه… قیصر امین پورچه اشتباه بزرگی،مردن برای کسی که برای خیلی ها کفن پوسانده است…چه افسانه زیبایی ، زیباتر از واقعیت ، راستی مگر هر شخصی احساس نمیکند نخستین روز بهار گویی نخستین روز افرینش است.چه امید بندم در این زندگانی
که در نا امیدی سر آمد جوانی
سرآمد جوانی و ما را نیامد
پیام وفایی از این زندگانیچه بخشنده خدای عاشقی دارم که می خواند مرا باآنکه می داند گنهکارم ،دلم گرم است، میدانم بدون لطف او تنهای،تنهایم، ای دوست برایت من خدا”را آرزو دارم.چه بسا اشخاصى که تنها با صداى کلنگ گورکن، از خواب بیدار مىشوند.چه بسا امرناخوشایندی که خیر شما دران باشد***عصی ان تکرهوشیئافهوخیرلکم*** پس صبورباشید و منتظر پاداش صبرتان باشیدچه تفاوت آشکاری است ! میان هوسی که لذتش میرود پشیمانی اش میماند و طاعتی که رنجش میرود شادمانی اش میماندچه تلخ است علاقه ای که عادت شود عادتی که باور شود باوری که خاطره شود وخاطره ای که درد شود ….!!!!چه تلخ محاكمه مي شوند پاييز و زمستان كه براي جان دادن به درخت جان مي دهند و چه ناعادلانه كمي آنطرفتر همه چيز به اسم بهار تمام ميشودچه حرفه بی ربطی ست که: مـــرد که گریه نمیکند! گاهی آنقدر بغض داری : که فقط باید مـــرد باشی تا بتوانی گریه کنی…….چه حكايت جالبيست…
كلمه ى زندگی با”زن” آغاز ميشود…
و کلمه ى مردن با”مرد”…
پس ببال به خود که آغازگر زندگی هستی…چه حکایت جالبیست ، کلمه ی زندگی با “زن” آغاز میشود و مردن با “مرد”…چه خداي عاشقى كه گناه ميخرد،بهشت ميفروشد،ناز بنده راميكشدچه خوب است که هستى … وقتى که هستى ورود هر غریبه اى به این سراى پر از تو ممنوع میشود … و این براى بیتابى من تاب است …چه خوب می شد یه روزی از همین روزا خدا می اومد و می گفت همه سختیای این مدت “شوخی” بود می خواستم ببینم “جنبه” داری یا نهچه داروی تلخی است وفاداری به خائن صداقت با دروغگو و مهربانی با سنگدل . . .چه دره ی هولناکی است دره ی واقعیت وقتی پس از ساعتها قدم زدن در دل جنگل رویاها ,که به زعم خودت بی انتهاست,به ناگاه در ان سقوط می کنیچه دروغ هاي خوشگلي اومده تو بازار!!! ديگه هم چيني نيستن…!! زوديم دلتو ميشكنن!! هه…..عاشق اين پيشرفت علمم!!!چه دلمان بخواهد ، چه دلمان نخواهد ، خدا یک وقتهایی دلش نمی خواهد ما چیزی که دلمان می خواهد را داشته باشیم..!